eitaa logo
شعر مذهبی رضیع الحسین
7.4هزار دنبال‌کننده
556 عکس
5 ویدیو
2 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
پای تن مجروح زهرا با سر افتاد از دست این غم خون ز چشمان تر افتاد در زیر بار این مصیبت کوه خم شد تدفین مظلومه به دوش حیدر افتاد می شست جای بوسه های مصطفی را بند کفن تا بسته شد پیغمبر افتاد درهم شده اوضاع و احوال عوالم وقتی که حورا بین دیوار و در افتاد  فضه شهادت می دهد در این نود روز هر جا زمین افتاد مادر دختر افتاد این روزهای آخری از شدت درد خیلی غریبانه میان بستر افتاد تا آسمانها صوت الرحمن او رفت روی زمین آیه به آیه کوثر افتاد او بار شیشه داشت و میزد مغیره قنفذ رسید از راه و شیشه آخر افتاد شانه به شانه با اجل همراه می شد سایه به سایه مرگ با زهرا در افتاد از جنگ برگشته علی یا از سر قبر پشت سر تابوت مرد خیبر افتاد @raziolhossein
دخترِ طبعم ازسخن رشته به گوهر آورد بهرِ نثارِمِدحتِ دختِ پیمبرآورد دخترازین قبیل گرهست هماره تاابد مادرروزگار ای کاش که دختر آورد آورد ازکجا وکی ،مادردهراین چنین فاطمه ای که مظهرِ قدرتِ داورآورد چون که خداش برگزید ازهمهء زنان سزد جاریه وکنیزِاو ساره وهاجرآورد حق چوندید همسرش درهمه ممکنات ،ازآن لازم و واجب آمدش خلقتِ حیدرآورد چون که به خدمتش ملک فخر کنندبایدی بوالبشرازنتاج سلمان واباذرآورد پایهء قدروجاهش خواست کسی کندبیان حامل عرش ،عرش را ،پایهء منبرآورد ذوقِ وفائی ازتواش بود حلاوت این چنین کزنیِ کلک صفحه را معدن شکّر آورد بهرِ طلوع انجمن اشکِ عزاش بایدی اخترِ طبعِ من زنو مطلعِ دیگرآورد آه ازآن دمی که او روی به محشرآورد جامهء نورِ دیدهء خویش زخون ترآورد لرزه به عرشِ کبریا، رعشه به جسمِ انبیا اوفتدآن زمان که او برکفِ خود سرآورد نالهء یاحسین ازو سرزند آن چنان کزآن گوشِ تمام اهل محشرزفغان کرآورد مادراکبرش زپی مویه کنان بسان نی ناله وبانگ یا بُنیّ درصفِ محشرآورد روزجزا شود زسر شورقیامتی دگر چون زجفا بریده سرقامتِ اکبرآورد رشتهء جان اِنس وجان ،بگسلدآن زمان که آن کاکلِ غرقه خون آن جَعدِ مُعنبر آورد شافعِ عرصهء جزا اوفتدش زکف لِوا بیدقِ واژگون چو عبّاسِ دلاور آورد نایداگر شفاعت آن روز به خون بهای او کیست که ایمنی درآن ورطه زآذر آورد هست وفائیش امید آن که به روز رستخیز ازاثرِ شفاعتش چهره منوّر آورد متخلّص به ،دیوان ،چاپ سنگی ،صفحهء ۳۴ @raziolhossein
🏴السلام علیکِ ایتها الصدیقه الشهیده🏴 جهت دسترسی و استفاده از تصنیف های(شور،زمینه،نوحه و...) ایام فاطمیه به کانال نوحه رضیع الحسین بپیوندید 👇👇👇 @raziolhossein1 @raziolhossein1 @raziolhossein1 کانال شعرمذهبی رضیع الحسین در پیام رسان تلگرام https://t.me/raziolhossein کانال نوحه: https://t.me/raziolhossein1
پروانه شدی شمع شدی پای علی هم سوختی هم آب شدی وای علی ویرانه شده بعد تو خانه حالا قبر تو شده بهشت زهرای علی @raziolhossein
▪️روز هفتم شهادت بی‌بی علیهاسلام است: 🥀زهرای من!!!🥀 یک هفته گذشت در جدایی ای ماه دو هفته‌ام! کجایی؟ ✔️اللّهمّ کن الطّالب لها ممّن ظلمها... @raziolhossein
ورد شب و ذکر روز من، ناد علی است این ناد علی گفتنم از یاد علی است روزی که شوند جمع، اهل عرصات چشم همه بر علیّ و اولاد علی است @raziolhossein
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
ذکری به لبت نبوده جز یازهرا با هر نفست گفتی: زهرا زهرا هرلحظه از این داغ دلت‌میسوزد تو سنگ مزار داری اما! زهرا... @raziolhossein
ذکری به لبت نبوده جز یازهرا با هر نفست گفتی: زهرا زهرا هرلحظه از این داغ دلت‌میسوزد تو سنگ مزار داری اما! زهرا... @raziolhossein
شجاع و با ادب...می خواست این زن بهترین باشد علی می خواست بانویش ، همان ام البنین باشد همان ام البنینی که خودش یک پا اباالفضل است برای  زینت  دست خدا  مثل نگین  باشد علی در فکر فردا بود... در فکر مباداها وقسمت بوده این ، ام البنین ، مردآفرین باشد خدیجه وار آرامش دهد پیغمبر خود را قرار بی قراری امیرالمومنین باشد علی را دوست می دارد ، به زهرا عشق می ورزد و  باید خانه ی مولا  برایش  دلنشین  باشد ادب دارد... خودش را فاطمه دیگر نمی خواند از  این بانو  نباید انتظاری  غیر  از  این  باشد از این بانو که هر لحظه به عباس خودش می گفت : حسین فاطمه از نسل ختم المرسلین باشد به  او  هرگز برادر  نه ... بگو  آقا  بگو  مولا همیشه دست بر سینه ، نگاهت بر زمین باشد و شاید مادرش روزی تو را فرزند خود خواند اگر جسمت کنار علقمه قطع الیمین باشد ببینی مادری قامت کمان آغوش وا کرده اگرچه از خجالت چشم هایت شرم گین باشد تو پای گریه های مادرش زهرا بمان شاید که زهرا هم کنارت لحظه های واپسین باشد بیا فردای محشر پیش زهرا رو سپیدم کن فدای قد و بالایت شود ام البنین...باشد ؟ ادب را شیر داد و شیرمردش را ادب داد و ادب یاد عرب داد و از این پس نقطه چین باشد.....   @Raziolhossein
بدون ماه قدم می زنم سحر ها را گرفته اند از این آسمان قمرها را چقدر خاک سرش ریخته است معلوم است رسانده است به خانم کسی خبرها را نگاه کن سر پیری چه بی عصا مانده گرفته اند از این پیر زن پسر ها را چه مشکل است که از چهار تا پسرهایش بیاورند برایش فقط سپرها را نشسته است سر راه ، روضه می خواند که در بیاورد آه ...آه رهگذرها را ندیده است اگر چه ولی خبر دارد سر عمود عوض کرده شکل سرها را کنار آب دو تا دست بر روی یک دست رسانده است به ما خانم این خبرها را بشیر آمد و گفتی که از حسین بگو ز عون دم زد و گفتی که از حسین بگو ستاره بودی و یکدفعه آفتاب شدی برای خانه مولا که انتخاب شدی به خانه ی ولي الله اعظم آمدی و دلیل عزت قوم بنی کلاب شدی به جای اینکه شوی مدعی همسری اش کنیز حلقه به گوش ابوتراب شدی تنور خانه ی حیدر دوباره گرم شد و برای چرخش دستار انتخاب شدی چهار تا پسر آورده ای برای علی که جای فاطمه ام البنین خطاب شدی دلت همیشه چنین شوهری دعا میکرد تو مثل حضرت صدیقه مستجاب شدی اگر چه ضرب غلافی به بازویت نگرفت میان کوچه به دیوار زانویت نگرفت تو را به قصد جسارت کسی اسیر نکرد به چادر عربی تو خار گیر نکرد تو را که فرق علی دیده ای و خون حسن به غیر کرببلا هیچ چیز پیر نکرد به احترام همان تکه بوریا دیگر زمین خانه ی تو نیت حصیر نکرد از آن زمان که شنیدی خزان گلها را هوای کوی تو باغ دل پذیر نکرد چه خوب شد که نبودی و کربلا بینی که دست دشمن دون رحم بر صغیر نکرد به نعل تازه گرفتند تا بدن ها را به ضرب دست لگد میزدن زن ها را @raziolhossein