#امام_زمان_مناجات
دُنيا چه زیبا می شود، وقتی بیایی
خوشحال، زَهرا می شود، وقتی بیایی
نورِ تو می تابَد به عالم با ظُهورَت
خورشید رُسوا می شود، وقتی بیایی
فَصلِ خَزانِ زِندگی پایان بِگیرد
هَر غُنچه ای وا می شود، وقتی بیایی
وَقتِ نَمازت از مُلازم هایَت آقا
هَر روز، عیسی می شود، وقتی بیایی
با ذوالفقاری که به دستِ خود بِگیری
حِیدر تَماشا می شود، وقتی بیایی
زَخمی که روی سینه ی مادَر نِشَسته
حَتماً مُداوا می شود، وقتی بیایی
گُنبَد بِسازی دَر بَقیع مِثلِ خُراسان
یَثرِب مُصَفّا می شود، وقتی بیایی
دَر کوفه وقتی روضه ی زِینب بِخوانی
هَر دیده دَریا می شود، وقتی بیایی
شبهای جُمعه روضه دَر صَحنِ اَبَاالفَضل
هَر هَفته بَرپا می شود، وقتی بیایی
#رضا_رسول_زاده
@raziolhossein
#امام_زمان_مناجات
#حضرت_ام_البنین
#حضرت_اباالفضل
دعای بِینِ طلوعِین مستجاب شود
اگر زمان مناجات،"گریه" باب شود
عُروج اهل سحر را دو قطره هم کافی است
چرا که دیده ی تر،بال و پر حساب شود
دلیل تَزکیه ی نَفس،حُسنِ تاثیر است
که گر به سنگ بگویی ببار،آب شود
چِقَدر سوخت دل ات از گناهکاری من
چِقَدر سوخت دل تو..،دلم کباب شود
تو را به حضرت زهرا بیا دُرُستم کن
بیا اجازه مده نوکرت خراب شود
به برده های سرِ این گذر نگاهی کن
یکی شبیه به من شاید انتخاب شود
چِقَدر ندبه بخوانیم و اَینَ اَینَ کنیم
چِقَدر پرسش عُشّاق بی جواب شود
سوار مرکب اُمّید می رسی از راه
به شرط آن که دل شیعه پارِکاب شود
تو را قسم به علمدار کربلا برگرد
بیا که روضه به اذن تو فتح باب شود
بنا نبود که آبی به خیمه ها نبرد
بنا نبود که سقا ز غصه آب شود
قرار بود به شش ماهه دست کم برسد
بنا نبود که شرمنده ی رباب شود
پس از پسر بخدا حق دهیم اگر همه عُمر
برای اُمِّ بنین آبها،سراب شود
#بردیا_محمدی
@raziolhossein
#امام_زمان_مناجات
#حضرت_اباالفضل
#مناجات
سوارِ عُمر به همراه کاروانی رفت
که رفته،رفته تنم رو به ناتوانی رفت
چِقَدر زود به دیدارم آمده ست اَجَل
تمام فرصت دنیا چه ناگهانی رفت
چه سالها که به دنبال معصیت طی شد
بِجُنب ای دل آلوده ام! جوانی رفت
گناه؛ برگ و بر شاخه ی مرا انداخت
بهار حاصل عمرم چنین خزانی رفت
به زرق و برق ظواهر چه ساده دلبستم
ببخش..،مشتری ات سمت هر دکانی رفت
هنوز ذوق مناجات صبحگاه منی
دلم برای تو با هر دم اذانی رفت
کدام بادیه را خیمه گاه خود کردی
پرم که خسته شد از بس پیِ نشانی رفت
هزار مرتبه کج رفتم و تو بخشیدی
هزار مرتبه حیثیَّتم عیانی رفت
همیشه از کرم ات ظرف خالی ام پُر شد
کجا گدای تو دنبال لقمه نانی رفت؟
به روی سینه ی ما حک شده ست: مالِ علی
نمی شود که جز اینجا به آستانی رفت
تو را به اشک علی بعد فاطمه ، برگرد!
به آن رشیده ی حیدر که قدکمانی..،رفت
.
.
کنار علقمه تیرِ سه شعبه شد مسمار
به جنگِ چشمِ علمدارِ قهرمانی رفت
پس از شکستن عبّاس ، خیمه غارت شد
میان اهلِ حرم مستِ بددهانی رفت...
#سیدمحمد_بهشتی
#بردیا_محمدی
@raziolhossein
#امام_زمان_مناجات
#حضرت_ام_البنین
#حضرت_اباالفضل
قربان تو و محکمه ی عذر پذیرت
قربان تو و لطف و مَبرات کثیرت
ای حجت حق، درگذر از بنده ی زارت
حالا که پشیمان شده این عبد حقیرت
خالی شده پیمانه ی ما "أوْفِ لَنَا الْکَیْل"
ای یوسف زهرا نظری کن به فقیرت
هر لحظه ی ما پر شده از عطر دعایت
الحق که تو هستی همه دَم، فاطمه سیرت
هر جا که رسیدیم فقط مدح تو گفتیم
بگذار بمانیم همان معرکه گیرت
"هر کس به کسی نازد و ما هم به تو نازیم"
دلخوش به توایم و همه هستیم اسیرت
گفتیم بیا روضه ی عباس گرفتیم
شاید که سوی خیمه ی ما خورد مسیرت
ای مادر عباس اجازه بده یک بیت
ما روضه بخوانیم از آن کوه بصیرت
بی دست و پُر از تیر ز بالای بلندی
افتاد زمین ام بنین، ماه منیرت
#محمد_جواد_شیرازی
@raziolhossein
#امام_زمان_مناجات
#حضرت_ام_البنین
الا که دست خدایت در آستین باشد
بیا که مانده به در دیدهء زمین باشد
گناه میکنم اما به خود نمیگویم
شرار قهر تو شاید که در کمین باشد
«فدای یار کن این جان نازنین ای دل
چه جان عزیزتر از یار نازنین باشد»
خوشا به حال گدایی که دست چشمانش
فقط ز خرمن چشم تو خوشهچین باشد
چه میشود که دم مرگ پا نهی به سرم
خودت بخواه که تقدیرم اینچنین باشد
کنار اشک غم فاطمیهات باید
دوباره چشم تو با غصّهای قرین باشد
بگو به آه دل دردآورت امشب
که روضهخوانِ غم امِّ بیبنین باشد
تو روضهخوان عمویی و روضهات باید
برای مادر عباس دلنشین باشد
#محمد_علی_بیابانی
@raziolhossein
#امام_زمان_مناجات
#حضرت_اباالفضل
ای قلب داغ دیدهٔ عالم بیا بیا
صاحب عزای ماه محرم بیا بیا
خیمه به خیمه، روضه شدم در فراق تو
ای همنشین گریهٔ نمنم بیا بیا
اشک فراق، شور شعور آفرین بود
شیرین شود ز فیض تو زمزم بیا بیا
شد شامل دعای تو هر کس به روضه ها
بهر فرج دعا کند هر دم بیا بیا
در خیمه ای که روضه عباس شد به پا
من با امید قول تو ماندم بیا بیا
ما نوکریم، خوب و بد از هم سوا نکن
ما را ببر به علقمه درهم بیا بیا
*
افتاد سرو علقمه و گفت یا اخا
نه مشک مانده است و نه پرچم بیا بیا
گر مشک تیر خورده صدا زد نرو نرو
اما گرفته است حرم، دم بیا بیا
چشم و دو دست و فرق سرش، وای مادرم
طوبای من گسسته شد از هم بیا بیا
#سعید_نسیمی
@raziolhossein
#امام_زمان_مناجات
#حضرت_ام_البنین
دگر ای دوست مرا در حرمت محرم کن
رفتم از دست نگاهی به دل ماهم کن
یا بیا جانب قبله بکشان پای مرا
یا بر احوال دلم فکر کمی مرهم کن
با نگاهی بده خاکستر عمرم بر باد
این جگر سوخته ، رسوای همه عالم کن
من زمین گیر شدم باز قدم پیش گذار
التفاتی کن و این فاصله ها را کم کن
گریه از اول خلقت شده ارثیه ی ما
فکر چشمان پر از اشک بنی آدم کن
دیگر این نوکر تو گریه کن سابق نیست
پای بر دیده نه و چشم مرا زمزم کن
می رسد بوی تو اما خبری نیست زتو
یوسفا چاره این شام پر از ماتم کن
کاش می شد که شبی خواب ترا می دیدم
دوستم داری اگر ، قلب مرا محکم کن
دست و پا می زنم از دور نگاهی بکنی
گوشه چشمی به من و ناله پر دردم کن
نازداری تو و ، ناز تو کشیدن سخت است
رحمی آخر به من و کوچکی قلبم کن
به علمدار قسم پای رکابت هستم
شانه ی گرم مرا تکیه گه پرچم کن
همچنان ام بنین سوز و نوا دارم من
هوس یک سحر کرببلا دارم من
#قاسم_نعمتی
@raziolhossein
#حضرت_ام_البنین_سلام_الله_علیها
از غمت ویرانم امّا خانه آبادم حسین
می رسد با ناله اش زهرا به فریادم حسین
می روم آشفته و زخمی سرِ خاک بقیع
می رود تا کربلایت داد و بیدادم حسین
بسکه بین گریه هایم جلوه کرده اسم تو
اسم عباس خودم را بُردی از یادم حسین
آنقدر از خشکی لبهای تو شرمنده ام
یاد خشکی لب سقا نیفتادم حسین
مشک پاره دیدم و گفتم که بیچاره رباب
می زند بر سر رباب تو که نوزادم...حسین
مادرت زهرا به جایم رفت بین علقمه
ای فدای مادر تو هرچه اولادم حسین
ذره ذره آب شد عباس و آب مشک ریخت
قطعه قطعه ریخت آنجا شاخ شمشادم حسین
من شنیدم فاطمه تا بین آن گودال رفت...
سوخت از ذکر بُنیَّ عالم و آدم حسین
زیر پا ذکر لبت را بی وضو برهم زدند
ای فدای نالهء جدّ تو اجدادم حسین
روی نی با خواهرت رفتی ز کوفه بین شام
معجرش را پاره دیدی در میان ازدحام
#رضا_دین_پرور
@raziolhossein
#حضرت_ام_البنین_سلام_الله_علیها
تا دم آخریَش چشم ترِ خود را داشت
روضه های شب وصبح وسحرِ خود را داشت
آسمان نگهش غرق ستاره بود و
داغ دستان جدای قمر خود را داشت
شهدا غبطه به عباس رشیدش خوردند
گرچه بی دست! ولی بال و پر خود را داشت
یاد طفلان حرم آب نخورد عباسش
این چه سقاست که سوز جگر خود را داشت
تیر خوردند و نظر گرچه ولی می گویند
باز چشمان ابوالفضل اثر خود را داشت!
با خودش گفت که شرمنده ی زهرا می شد:
اگر امروز کنارش پسر خود را داشت
سر جدا گشت ابوالفضل ولی زینب گفت:
سر نی سایه ی آن تاج سر خود را داشت
#محمدحسین_مهدی_پناه
@raziolhossein
#حضرت_ام_البنین_سلام_الله_علیها
#دوبیتی
آسمون آخه بی قمر... کی دیده
پروانه ی بی بال و پر کی دیده
ام بنین بهم نگید حق دارید
ام بنینِ بی پسر کی دیده
@raziolhossein
#حضرت_ام_البنین_سلام_الله_علیها
چار جوان بود مرا دلفروز
و الیوم أصبحت و لا من بنین
لا خیر فی الحیاه من بعدهم
فکلهم أمسی صریعاً طعین
خون بشو ای دل که جگرگوشگان
قد واصلو الموت بقطع الوتین
نام جوان مادر گیتی مبر
تذکرینی بلیوث العرین
چونکه دگر نیست جوانی مرا
لا تدعونی ویک ام البنین
#آیت_الله_غروی_اصفهانی
@raziolhossein
#حضرت_ام_البنین_سلام_الله_علیها
#دوبیتی
یک تنه پیش غم حیدر خود سد میشد
نور زهرا زِ خمِ چادرِ او رَد مے شد
یَل و یَل پروَر و یَل زاده و بااصل ونسب
پسرش حضرت عباس نباید می شد؟؟
#م_محمدی_مزینان
@raziolhossein
#حضرت_ام_البنین_سلام_الله_علیها
#دوبیتی
نوایی آتشین دارد دل ما
چه آوایی حزین دارد دل ما
کشیده چار سویش صورت قبر
غم امالبنین دارد دل ما
.....
ز چشمان سکینه شرمگین بود
فرات اشک هایش آتیش بود
شبیه مشک آب تیر خورده
دل صد پاره ی ام البنین بود
#میثم_مومنی_نژاد
@raziolhossein
#حضرت_ام_البنین_سلام_الله_علیها
میاید صـــدای زنی داغ دیده
صدایی حزین و بریده بریده
بغل کرده زانوی غم بانویی که
ز داغ ابالفضل قدّش خمیده
زنی که دلش از زمانه گرفتـــه
کنــــار بقیـــع آه از دل کشیده
و چندی است از کربلای حسینی
خبرهای تلخی برایش رسیده
صدا می زند آه...«لاتَدعُوَنّی»
روی خاک ها اشک چشمش چکیده
نبوده است در کربلا و اسارت
ولی روضه ها را ز زینب شنیده
برای دو دستی که از تن جداشد
شبیه عقیله گریبان دریده
صدا می زند سوختم در عزایت
ابالفضل ، مادر ، بمیرم برایت
در این باغ غیر از خزانی ندارم
به غیر از بقیع آشیانی ندارم
جوانان من را گرفتند از من
به روی سرم سایبانی ندارم
چنان سوخت جانم ز داغ جوانم
که بر زنده بودن گمانی ندارم
به جز یک سپر که پر ازخاک و خون است
ز عباس خود ارمغانی ندارم
ابالفضل من بود آرام جانم
ببینید آرام جانی ندارم
نگویید ام البنینم زنان مدینه
چه ام البنینی؟! جوانی ندارم
به غیرازهمینچهارتاصورت قبر
ز ام البنینی نشــــــــانی ندارم
برای من ازکربلا گفت زینب
زبی تابی خیمه ها گفت زینب
از آن دم که بی دست خوردی زمین و
زدی نالهی یا اخا ، گفت زینب
از آن دم که پیش نگاه رقیه
سرت رفت برنیزه ها ،گفت زینب
#محمدعلی_قاسمی_خادم
@raziolhossein
#حضرت_ام_البنین_سلام_الله_علیها
او حضرت خاتون عالم ما گدایش
شد دستگیر عالمی دست دعایش
باید بگیرد چادر ام البنین را
هر کس که افتاده عقب کرببلایش
پیر و جوان کربلا را داده حاجت
شنبه به شنبه سفره های بی ریایش
مادربزرگم بچه هایش را سپرده
بر معجزات سفره ی مشکل گشایش
هر سال می گیرند اجر نوکری را
گریه کنان فاطمیه در عزایش
دار و ندار او فدای کربلا شد
دار و ندار کربلایی ها فدایش
عباس در دامان این مادر ادب شد
رحمت به شیر پاک و شیر با وفایش
این شیر زن با گریه دنیا را به هم ریخت
مروان کشد آه از جگر با های هایش
تازه نکن داغ دلش را ای مدینه
دیگر نزن ام البنین او را صدایش
ای آسمان خون گریه کن بر غربت او
این پیر زن در علقمه مانده عصایش
اشک بشیر از این همه ایمان در آمد
او نیست اصلا فکر آقازاده هایش
ای کاش او پیری زينب را نمی دید
شد مرگ ، بعد از کربلا تنها دعایش
ام البنین ِ بی بنین را عاقبت کشت
داغ حسین و راس از پیکر جدایش
#محمدحسین_رحیمیان
@raziolhossein
#حضرت_ام_البنین_سلام_الله_علیها
محرمانِ این حرم هستیم با اُمالبنین
معنیِ یافاطمه یعنی که یا اُمالبنین
عقل از درک مقامات بلندش عاجز است
عشق میگوید سلامالله علی اُمالبنین
زائزِ زهرا فقط این راز را فهمیده است
مصطفی بالاسر و پایینِ پا اُمالبنین
مرقد این فاطمه پایینِ پای فاطمه است
نیست از آن قبرِ پنهان راه تا اُمالبنین
زندگیات شد علی و بندگیات شد علی
آمدی تا قرب تا حق تا خدا اُمالبنین
با تو باید دید زهرایی شدن زینب شدن
با تو باید خواند ما اَدراک ما اُمالبنین
در نجف نقشِ ضریح مرتضی یافاطمه است
در حرم دیدم به ایوانِ طلا اُمالبنین
ابتدای این غزل از بیت زهرا شد شروع
ابتدایی که ندارد انتها اُمالبنین
آمدی گفتی به اذن الله عشق آغاز شد
نامِ تو شد مادرِ آیینهها اُمالبنین
از همان روزی که زینب گفت مادرجان به تو
از همان روزی که دختر شد تو را اُمالبنین
مادری کردی برای تشنگیهای حسین
مادری کردی برای مجتبی اُمالبنین
با کنیزان مینشستی و کنیزی کردهای
از خودت حتی زِ نام خود رها اُمالبنین
"ای تمام مادران قربان این نامادری"
ای پس از سوءُ القضا حُسن القضا اُمالبنین
چهار فرزندت فدای چهار فرزند علی
زندگی را ساختی با هشت تا اُمالبنین
آه از روزی که آمد بین آغوشت حرم
تکیه میدادی پس از آن بر عصا اُمالبنین
در میان کاروانِ بچههایت رفتی و...
یک نفر اما ندیدی آشنا اُمالبنین
تا که گفتی پیرزن دنبال زینب آمدم
گفت حق داری که نشناسی مرا اُمالبنین
جانِ من داغ کجا اینقدر پیرت کرده است
گفت رفتم قتلگاهِ کربلا اُمالبنین
ای بلا دیده کدامش در کجایش سخت بود
گفت وای از شام از شام بلا اُمالبنین
کربلا بود و هجومِ نیزها در نیزها
شام بود و ضربههایی بی هوا اُمالبنین
کربلا و خندها بر رو زدنهای حسین
شام بود و ناسزا در ناسزا اُمالبنین
خواندهای ویلی علی شبلی علیک یاحسین
خواندهای لاتدعونی ویک یا ام البنین
#حسن_لطفی
@raziolhossein
#حضرت_ام_البنین_سلام_الله_علیها
ام البنین دیگر پسر داری؟! نداری!
دور و بر خود شیر نر داری؟! نداری!
یک آسمان ماه و ستاره داشتی، حال
در آسمان خود قمر داری؟! نداری!
شبهای مهتابی که راهی بقیعی
غیر از دل خون، چشم تر داری؟! نداری!
مثل حسین بن علی، بال و پرت ریخت
عباس رفته؛ بال و پر داری؟! نداری!
بین مسیر علقمه تا کف العباس
افتاد دستانش، خبر داری؟! نداری!
«آیا عمود آهنین روی سرش خورد؟!»
جز این سوالی توی سر داری؟! نداری!
تا چشم شمر افتاد بر چشمان او گفت
ای حرمله تیر سه پر داری؟! نداری؟!
سر را به نیزه می زد و با خنده می گفت
زینب ببین، دیگر تو سرداری نداری!
#امیر_عظیمی
@raziolhossein
#حضرت_ام_البنین_سلام_الله_علیها
#رباعی
عطر تو دل انگیزتر از هر یاس است
گلزار تو گنجینه ای از احساس است
ای مادر ایثار و وفاداری و فضل
دامان تو مهد حضرت عباس است
#سیدهاشم_وفایی
@raziolhossein
#حضرت_ام_البنین_سلام_الله_علیها
#دودمه
چار فرزندم فدای نام پاک مادرت
یابن زهرا یا حسین
این دم آخر به بالینم بیا با خواهرت
یابن زهرا یا حسین
...
بسته ام بار سفر از خانه ی حبل المتین
می رود ام البنین
ای ابالفضلم بیا جان دادن من را ببین
می رود ام البنین
....
این منم ام البنین دارم به لب این زمزمه
فاطمه یا فاطمه
گه دلم در قتلگه باشد گهی در علقمه
فاطمه یا فاطمه
.
چشم هایم تا قیامت هست گریان حسین
جان به قربان حسین
چار فرزندم فدای آه طفلان حسین
جان به قربان حسین
....
هر چه که ام البنین دارد فدایت یا حسین
یا حبیبی یا حسین
بچه های من فدای بچه هایت یا حسین
یا حبیبی یا حسین
@raziolhossein
#حضرت_ام_البنین_سلام_الله_علیها
#دوبیتی #عامیانه
از عطش شنیدم و بی تاب شدم
مثه شمعی سوختم و عذاب شدم
کاش میشد ، قبر منم کوچیک باشه
تا ببینن ، از خجالت آب شدم
خواست بیاد به خیمه ، دشمن نگذاشت
دستای افتاده از تن نگذاشت
مشک و تا حرم به دندون میکشید
بخدا عمود آهن نگذاشت
حق دارن که گریه مثلِ ابر کنن
چجوری اونا که دیدن صبر کنن
مگه میشه ، چند تا نیزه دار بیان
قبر شش ماهه رو نبش قبر کنن
چه بلایی مگه آورده سرش
چجوری طفل و گرفت از مادرش
حرمله کیه که اسمش تا میاد
هنوزم رباب میلرزه پیکرش
ماجرای حمله ی یه قوم چیه
نعلای تازه و ضرب سُم چیه
یکی یکی پرسیدم کسی نگفت
شرح ضربه ی دوازدهم چیه ؟
چی شده که خواهرش از پا نشست
دست به سر گذاشت ، رویِ خاکا نشست
قصه ی الشمرُ جالِسًُ چیه
این حروم زاده مگه کجا نشست ؟
بدنش مگه جدا جدا نبود
تن زخمیش مگه رو خاکا نبود
بمیرم براش مگه بعد سه روز
کفنی به غیر بوریا نبود
حق میدم از من خمیده تر بشه
تو یه روز این همه خونجگر بشه
بخدا به غیر زینب ندیدم
دختری که پیر تر از مادر بشه
#میثم_مومنی_نژاد
@raziolhossein
#حضرت_ام_البنین_سلام_الله_علیها
از اول هر کجا که حرفی از مادرترین بوده
همیشه بعد اسم فاطمه ، ام البنین بوده
کنیزی کرد زینب را مقامش رفت بالاتر
اگر امالبنین ، امالبنین شد اینچنین بوده
خودش را روز اول پای زینب روی خاک انداخت
کسی که پیش اقوام خودش بالانشین بوده
ادب را شیر کرد و نوش جان بچه هایش کرد
که بی شک همسر شیرخدا شیرآفرین بوده
برای بچه های فاطمه مادر شدن کمنیست
فقط او لایق این مرتبت روی زمین بوده
اگر او را بخواهم در عناوینی بگنجانم
علی تاج ولایت بود و این بانو نگین بوده
اگر نانی به سائل داده گفته یادشان باشد
که نان سفره اش نان امیرالمونین بوده
هزار عباس اگر میداشت تقدیم علی میکرد
نخوان امالبنین اورا که امالعارفین بوده
ازاین که عالَمی حاجت گرفت از دست پُرمِهرش
یقین دارم خودش دستِ خدا در آستین بوده
شبیه کربلایی ها بخواه اول از او حاجت
چرا که پیش از عباسش به فکر زائرین بوده
امام دین در عاشورا به عباسش پناه آورد
از این منظر ببینی زیر دِینش رکن دین بوده
علمدارش زمین افتاد اگرچه روز عاشورا
علمدار بساط روضه بعد از اربعین بوده
به داغ شیرخواره گریه کرده نه به شیرانش
فداکاری ببین ، انگار اُمِّ بیبنین بوده
به سینه میزد و میگفت ای تنهای بی مادر
تمام فکر و ذکرش لحظهی هل من معین بوده
نبایستی برایش از حسین اینگونه میگفتند
که ساعاتی به زیر زانوی شمر لعین بوده
نمیزد اینقدر لطمه، اگر با او نمیگفتند
که یک نیزه به پایش خورد وقتی روی زین بوده
سوالی کرد که با سر چهها کردند بعد از ذبح
بشیر آهسته گفت امالبنین در خورجین بوده
خجالت میکشید از فاطمیات بنیهاشم
که در کوفه حجاب دخترانش آستین بوده
همان بهتر نبود آنجا ببیند دخترانش را
میان مجلسی که حرمله بالانشین بوده
کسی نشنیده از او که بگوید: وای عباسم...
ولی سردردهایش از عمود آهنین بوده
#یامظلوم
@raziolhossein
#حضرت_ام_البنین_سلام_الله_علیها
عاشقان عالمی دگر دارند
چشمهایی همیشه تر دارند
پیرزنهای کربلایی از
غم اُمّالبنین خبر دارند
جای او زائر ابوالفضلاند
از دلش بار غصه بردارند
سفرههای نیابتی یعنی
سهم از این سفره بیشتر دارند
از پسرهای مادری گویند
مادرانی که خود پسر دارند
جایش انگار روضه میخوانند
روی هر رهگذر اثر دارند
روضه اینجا رسید اهل حرم
نگران دست بر کمر دارند
شیرها رفتهاند از این بیشه
حال اگر گرگها جگر دارند
آه ای روزگار، شبپرهها
نقشهی غارت قمر دارند
رفت سقا ولی سه ساعتِ بعد
همه بر صحنهای نظر دارند
مادری قد خمیده با پسرش
سر در آغوش یکدگر دارند
آن طرف عدهای به سوی حرم
این طرف نیز ده نفر دارند
نعل نو میزنند بر مرکب
چه خیالی مگر به سر دارند
آنچنان تاختند روی تنش
اثری تا نماند از بدنش
#سیدمیلاد_حسنی
@raziolhossein
#حضرت_ام_البنین_سلام_الله_علیها
به درگاه حیدر دو زانو نشین است
ادب از کرامات او خوشه چین است
سرش بر شکوه بلندای عرش است
اگر چشم او از ادب بر زمین است
چنان مادری بوده آموزگارش
اگر که ابالفضل او این چنین است
خیالش پس از مرگ جمع است زهرا
که گنج علی نزد فردی امین است
به تکریم او باید از جای برخاست
که او هر کسی نیست، ام البنین است..
#سیده_ت_حسينى
@raziolhossein
#حضرت_ام_البنین_سلام_الله_علیها
#دوبیتی
بهشتم را به خاک و خون کشیدند
کبوترهای من را سر بریدند
نریزید آب بر سنگ مزارم
که گلهای مرا لب تشنه چیدند
#عبدالحسن_رضایی
@raziolhossein
#حضرت_ام_البنین_سلام_الله_علیها
مينويسم با سرشك ديده ام يكسر حسين
عالمي دلداده و در اين ميان دلبر حسين
آمدم باشم كنيز حيدر و اولاد او
شد فقط ذكر لبم تا لحظه ي آخر حسين
دور او گردانده ام قنداقه ي عباس را
بود اباالفضلم غلام و سيد و سرور حسين
يك پسر دارم فقط آن هم حسين ابن علي ست
حل شده عباس من از روز اول در حسين
هم خودم هم چهار فرزندم فداي اصغرش
گريه بايد كرد تا روز قيامت بر حسين
بي كفن بي پيرهن عريان بدن دور از وطن
سيد العطشان غريب و شاه بي لشگر حسين
لعنت حق بر سنان و بجدل و خولي و شمر
خورد از آنها تير و سنگ و نيزه و خنجر حسين
جار خواهم زد ميان گريه هايم در بقيع
اي عزيز فاطمه اي كشته ي بي سر حسين...
#محسن_صرامی
@raziolhossein