eitaa logo
شعر مذهبی رضیع الحسین
7.2هزار دنبال‌کننده
528 عکس
4 ویدیو
2 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
اکمال  برای صلوات آوردی دو بال   برای صلوات آوردی وقتی که نبودی ، صلوات ابتر بود تو " آل " برای  صلوات آوردی ..... دریاست نبی و گوهرش فاطمه است مولاست علی و همسرش فاطمه است با آنکه حسین است پناه دو جهان او خود به پناه مادرش فاطمه است مرحوم  ..... عمریست رهین منت زهرائیم مشهور شده به عزت زهرائیم مُردیم اگر به قبر ما بنویسید ماپیر غلام حضرت زهرائیم @raziolhossein
رُخت فروغ خداوند دادگر دارد قَدت نشان ز قیام پیامبر دارد به جلوه‌ای چو رُبایی دل از رسول خدا ز چهره‌ات نتواند نگاه بردارد! میان خلق شود چون محبتت تقسیم، پیمبر از همگان سهم، بیشتر دارد! پیمبری که کلامش هماره وحی خداست، به وصف مدح تو بر لعل لب، گهر دارد خدا ثنای تو را در کتاب خود گوید رسول مِهر تو را همچو جان به بر دارد علی ندیده، عبادت نمی‌کند حق را خدای را به جمال تو در نظر دارد سِزَد که غیر خدا مدحتت نگوید کس که از جلال تو تنها خدا خبر دارد به مِهر و مه ندهم ذرّه‌ای ز مهر تو را که این معامله صد آسمان ضرر دارد! حدیث وصف تو ننوشته ماند و باز از آن بسی زمانه روایات معتبر دارد به برگ برگ درخت محبتت نقش است وجود، آنچه که دارد از این شجر دارد کتاب مدح تو تنها، دل رسول خداست که جنّ و اِنس از آن جمله‌ای زِ بَر دارد از آن ستوده بشر را خدا به قرآنش که مظهری چو تو در کِسوت بشر دارد ز عزم توست، ولایت دوام اگر بگرفت ز صبر توست رسالت، بقا اگر دارد نسیم شهر مدینه به خُلد ناز کند که هر شب از حرم مخفی‌ات گذر دارد... @raziolhossein
آفریدند مرا بنده‌ی مولا باشم پس‌ جفاکارم‌ اگر‌‌ طالب‌ِ دنیا باشم ((از عدم تا به وجود این همه راه‌آمده‌ام)) تا که خاک‌ِ قدمِ‌ فضّه‌ی‌ زهرا باشم به‌حرم‌خانه‌ی او تا به سلامت برسم راهش‌این‌است‌ که من اهل تبرّی باشم از سر سُفره‌ی پر بُرکتِ بانوی جهان می‌رسد روزی من؛ ساکن‌ هرجا باشم او اگر خواسته باشد که به من درد دهند عین جهل است که دنبال مداوا باشم می‌رود قیمت من پیش خدا بالاتر هرچه در خدمت صدّیقه‌ی‌کبری باشم از عناوین جهان یکسره می‌شویم دست تا سگ‌‌ِ کوچه‌ی‌ زهرا و علی‌ بودن،هست من صدا خواسته‌ام تا که صدایش بزنم با وضو بوسه به خاک کف پایش بزنم یک دعای سحرش مردم دنیارا بس لقمه‌ نانی ز کرم‌خانه‌ی او مارا بس تلخ کامیم ولی مزّه‌ی شیرینی هست تاکه((یافاطمه‌مولاتی‌اغیثینی))هست احتیاجیم تماماً به تو ای خیرِکثیر که‌حقیریم‌و فقیریم‌و یتیمیم‌و اسیر من‌در اسماءو صفاتت‌عظمت‌را دیدم از مقامات بلند تو چنین فهمیدم که تو از هر نظری مثل خدا یکتایی (دُرّةُ البحرُ شرف) فاطمة الزَّهرايي (سيّده)(نوریه)(حانیه)و(عَذرا)هستی (مُهجةُ قلب نبي)(اُمّ ابیها)هستی (عالمه)(زاهده)و(عابده)و(قَوّامه) (راضیه)(مرضیه)(حوریّه‌ای)و(صَوّامه) ( لیلةُالقدرِ )علي(والدةُ السّبطیني) همه‌نسبت‌به تو دارند به گردن؛ دِینی به‌ امامی که فقط‌ در خُور همتایی‌توست شرط پیغمبری ؛ اقرار به‌ یکتایی‌ توست به تو سوگند بهشت از نِعَم و رنگ‌ و لعاب هرچه‌دارد‌همه‌از جلوه‌ی زهرایی توست نیست‌ مافوق‌ِ جلال تو جلال احدی جز خداوند که خود شاهد والایی توست چادرت صاحب اعجاز پیمبرگونه‌ست تازه این ذرّه‌ای از قدرت دنیایی توست پدر امّت مرحومه ؛ محمّد؛ نُه سال محو در مرتبه‌ی اُمّ ابیهایی توست صحبت‌ازباغ‌فدک‌نیست؛که‌دنیا‌همه‌اش دانه‌ی‌کوچکی از خرمن دارایی توست خط‌به‌خط مُصحفت آمد که شهادت بدهد رازهای دو جهان در دل دریایی توست مادر لوءلوء و مرجان خدایی زهرا محور دائم اصحاب کسایی زهرا حدّ اعلای حیا؛ اوج نجابت هستی صاحب‌ناب‌ترین‌گونه‌ی‌عصمت‌هستی پاره‌های سند باغ فدک می‌گویند ((سند محکم اثبات ولایت هستی)) حججُ الله عَلیَ الخَلق امامان هستند و تو بر تک‌تک این‌طایفه‌حجّت هستی طبق تصریح خداوند به قول لولاک تو همان علّت عالیّه‌ی خلقت هستی ازهمان‌روز‌ که‌انوار شما ساطع شد تا ابد ضامن ابقاء ولایت هستی دست‌پرورده‌ی این مکتبم و می‌دانم دستگیر همه در روز قیامت هستی تو همان‌جا که خدا هست اقامت داری تو شریعت؛ تو نبّوت؛ تو امامت داری خشتی از خانه‌ی سبزت به جنان می‌ارزد نخی از چادر تو بر دوجهان می ارزد چارده آینه در نقش تو یک‌جا جمع است هرچه‌خیر است‌درِ خانه‌ی‌زهرا جمع است در مصلّای خودت رو‌ به خدا میکردی تا دم صبح به همسایه دعا می‌کردی پدرت آخر کار اجر رسالت می‌خواست فقط از مردم این شهر مودّت می‌خواست قصدشان بود که دور تو طوافی بکنند قول دادند که یک روز تلافی بکنند ناروا بود که پاداش تو سیلی باشد چشم تو کاسه‌ی‌خون؛روی تو نیلی باشد ناروا بود که در شعله بسوزد مویت با در سوخته درگیر شود پهلویت ناروا بود که مسمار چنین سُرخ شود در و دیوار پس از سقط جنین سُرخ شود پشت در غَش کنی و سطح زمین سُرخ شود چشمهای علیِ خانه‌ نشین سُرخ شود دستت از کار پس از ضربه‌ی‌کاری افتاد ((وقت افتادن تو ایل و تباری افتاد)) پس از ان روز که آیینه‌ی عمر تو شکست گُونه‌ی راستِ‌ فرزند تو بر خاک نشست همه دیدند که تشنه‌ست کسی آب نبُرد ((مادر آب کجایی پسرت آب نخورد)) @raziolhossein
الگوی همیشه باورت آمده است سرچشمۀ نور اطهرت آمده است گر عیدی خویش را ز تو می طلبیم ای صاحب عصر مادرت آمده است @raziolhossein
به اذن الله امشب التجا بردم به درگاهی که عزرائیل را راند از درش آن هم به اکراهی بهشت آیینه‌ای از خانه‌ی صدیقه‌ی کبراست نباشد پیش بامش آسمان جز سقف کوتاهی صراط المستقیم اینجاست، جبرائیل هم باشی اگر راهی نداری بر در این خانه گمراهی ندارد احتشام فضه‌اش را شاه بانویی ندارد اعتبار سائل او را شهنشاهی نمی‌خواهد دلی را بشکند از خیل مشتاقان از این رو با ملائک هم تکلم می‌کند گاهی گناهان پرده ای انداخت روی فطرتم اما برایم نکته‌ای گفت از حدیثی پیر آگاهی بگو بیچاره "یا فاطر به حق فاطمه العفو" که تو با این چراغ آخر بیابی سوی او راهی که هستی؟ ای که از نور توسل بر تو یا زهرا عزیز مصریان شد یوسف افتاده در چاهی به دنیا آمده مولا اگر در صحن بیت الله تو هم در صحنه‌ی محشر سوار ناقة اللهی جهان از چادر خاکی تو چیزی نمی‌فهمد چه درکی دارد از کوهی نگاه بسته‌ی کاهی مسیر آفرینش گم شد و تاریک شد دنیا همین که بست راهت را میان کوچه گمراهی تقاصی سخت خواهد داشت، خون مانده بر دیوار یقین دارم که روزی می‌رسد از راه، خونخواهی @raziolhossein
باران شروع شد، همه جا را صدا گرفت پس کوچه های قلب محمد صفا گرفت نوری وزید در وسط کوچه های شهر عطری شبیه سیب بهشت خدا گرفت گل کرد روی فاطمه بر روی مصطفی جبریل روی دستِ قنوتش دعا گرفت آرامشی به وسعت دریای مادری دامان سبز مادر آئینه را گرفت هر مادری که ام ابیها نمی شود هر دختری که حضرت زهرا نمی شود باران آیه آیه ی کوثر شروع شد اعجاز ذکر ربک وانحر شروع شد از این «لما خلقتکما» می رسم به عشق خلقت به عشق حضرت مادر شروع شد قنبر رسید پشت در بیت فاطمه شاهانه نوکرانه ی قنبر شروع شد وقتی رسید قصه به تفسیر فاطمه آیات دهر و قدر، پس از سر شروع شد هر مادری که ام ابیها نمی شود هر دختری که حضرت زهرا نمی شود آمد بهشت ناب محمد لقب گرفت دار و ندار حضرت احمد لقب گرفت کوثر نزول کرد و به دنیای ما رسید یعنی همینکه فاطمه آمد لقب گرفت از ابتدا به برکت آیات کوثری دریای لطف و رحمت بی حد لقب گرفت شکر خدا که شهرت ما فاطمی شده هر کس ز عشق فاطمه دم زد، لقب گرفت هر مادری که ام ابیها نمی شود هر دختری که حضرت زهرا نمی شود آمد برای شیعه بهشت آرزو کند خود را برای دین خدا آبرو کند ام النبی است فاطمه، چندان عجیب نیست با جبرئیل مثل پدر گفتگو کند او کوثر است و آب وضویش بهشتی است باید ز جام ساقی کوثر وضو کند از مظهر کرامت و ایثار عجیب نیست هفتاد بار چادر خود را رفو کند هر مادری که ام ابیها نمی شود هر دختری که حضرت زهرا نمی شود آمد که عشق و شور و شعف را نشان دهد معنای شعر و شور و شرف را نشان دهد چادر به سر گرفته چنان گوهر وجود تا حکمت وجود صدف را نشان دهد شد مادر تمامی در راه مانده ها تا در مسیر عشق هدف را نشان دهد همپای زائران سفرهای اربعین آمد به شیعه راه نجف را نشان دهد هر دختری که حضرت زهرا نمی شود هر مادری که ام ابیها نمی شود ما تشنه ایم، تشنه ی یک جرعه کوثریم قنبر نه بلکه خاک قدم های قنبریم تا روز حشر نوکر این خانواده ایم حاجت به جز به محضر مادر نمی بریم تا زنده ایم خاک قدوم محمدیم با این حساب از همه ی عالمی سریم ما را چه کار با می و جام و شراب و حور فردای حشر مست تماشای حیدریم هر دختری که حضرت زهرا نمی شود هر مادری که ام ابیها نمی شود @raziolhossein
امشب دل من که جز جنون یادش نیست: صیدی است که غیر عشق صیادش نیست در این شب میلاد تو ای بی بی جان: دلشاد تر از علی و اولادش نیست ....... غیر از تو کسی بضعه ی پیغمبر نیست هم رتبه و هم شان تو جز حیدر نیست تو آمدی و زنی حسوده امشب: فهمید که نسل عاشقی ابتر نیست! @raziolhossein
وسعت ام القرى آنشب بسيط نور بود شوق در سعى صفا، كعبه محيط شور بود از طلوع مهر ايمان چشم شيطان كور بود چشم بد از خانه بى‏ بى خديجه دور بود همنفس با شب پيمبر تا سحر احيا گرفت كوثر تسبيح را از دست اعطينا گرفت   راز هستى تا در آغوش پيمبر پا نهاد نقش صد گلبوسه بر باغ لبش طاها نهاد داغ حسرت بر دل عاص بن وائل‏ها نهاد حضرت حق نام اين مولود را زهرا نهاد قدسيان در وجد و حال اين نام را نجوا كنند اين معما را بگو تا اهل دل معنا كنند   كيست زهرا كوثر فياض رب العالمين كيست زهرا عصمت الله در روى زمين كيست زهرا رشته‏ هاى چادرش حبل المتين كيست زهرا خلوت آراى اميرالمؤمنين آفرينش جلوه‏ اى از يك نگاه فاطمه است روز محشر خلق عالم در پناه فاطمه است   كيست زهرا هل اتى و قدر را شأن نزول كيست زهرا طاهره انسية الحورا بتول كيست زهرا خيره بر اوج مقام او عقول كيست زهرا آنكه شد ام ابيهاى رسول مصطفى مأمور تكريم مقام فاطمه پيش پا برخاست بر عرض سلام فاطمه   كيست زهرا آنكه شمع عشق را پروانه بود كيست زهرا آنكه او را از بلا پروا نبود كيست زهرا آنكه بر باغ نبى ريحانه بود كيست زهرا آنكه جان وحى را جانانه بود جبرئيل افتاده بر خاك درش بهر سلام شعر خلقت راست حسن مطلع و حسن ختام   ياس پيغمبر كه عطرش در فضا پيچيده است مصطفى از شوق جنت سينه‏ اش بوئيده است دست او را مثل قرآن  بارها بوسيده است ليلة القدر است و قدرش بر همه پوشيده است قدر او را مصطفى و مرتضى دانند و بس نور او شد انبيا را در بلا فرياد رس   فاطمه آمد امير المومنين را يار شد حجم فريادش به فرق تيرگى آوار شد نور او تكثير شد يعنى نبى تكرار شد در دفاع از عشق مجروح در و ديوار شد پشت در فرياد يا حيدر شعار فاطمه است شيعه تا روز قيامت وامدار فاطمه است @raziolhossein
از آسمان طراوت باران نزول کرد اسرار وحی ، خانه به قلب رسول کرد او روزه بود و سیب بهشتی حلول کرد آری ، خدا عبادت او را قبول کرد یک چله سجده ی سحر او نتیجه داد سرمایه ای عظیم خدا بر خدیجه داد امروز ، روز کوری آن قوم ابتر است توحید در تلاوت آیات کوثر است «فَصَلِّ» یا رسول که هنگام «وانحر» است روز طلوع دختر دین ، روز مادر است داده خدا به آنکه ز یوسف ملیح تر طفلی که سجده برده بر او یازده قمر ای آنکه بوسه زد ، لب خاتم به دست تو شد پاک نام آب ، مسلم به دست تو حوا شده است محرم آدم به دست تو باشد کلید خلقت عالم به دست تو منظومه ی زمان و زمین ، اشفعی لنا ای آسمان حبل متین ، اشفعی لنا بانوی آسمانی و بر فرشی از حصیر با چرخ آسیای تو گردید چرخ پیر تو دختر حرا شدی و همسر غدیر خورشید روشن استی ، از کور رو بگیر تا از حجاب تو بدمد جلوه ی شهود تا نور چادر تو شود منجی یهود یاس بهشتی و به زمین در شکفتنی سر تا قدم چو آیه ی تطهیر روشنی اسرار آفرینش والای هر  زنی مریم ، اگر بتول شد از پاکدامنی آری ولی به رتبه که زهرا نمی شود خیرالنسای خلق دو دنیا نمی شود در بخشش لباس عروسی نشانه بود دریای جود و رحمت تو بی کرانه بود نه سال خانه داری تو ، عاشقانه بود آن خواهش انار تو هم یک بهانه بود می خواستی ، به کور خرابه نشین رسد می خواستی ، طعام بهشت برین رسد زهرایی و  ، نماز تو انوار کردگار حورایی و ،  به جامه ی انسیه آشکار منصوره ای و ، نصرت تو روح ذوالفقار تو فاطمه شدی که پناهم دهی ز نار ام الحسن که قامت صبرت قیامت است ام الحسین و مکتب سرخت شهادت است @raziolhossein
زندگی ارزش ندارد بی ولای فاطمه قلبم آرامش ندارد بی ولای فاطمه . در سماوات و زمین گر نور می بینی از اوست مهر و مه تابش ندارد بی ولای فاطمه . ابر و باد و مهر و مه خدمتگزار این درند آسمان بارش ندارد بی ولای فاطمه . مهر او در دل، به جنت چشم بسته می روم دید ه ام بینش ندارد بی ولای فاطمه . حجت ما مهدی است و حجت او مادرش این فلک گردش ندارد بی ولای فاطمه . جنت و فردوس و رضوان، کل باغات بهشت ارزش گردش ندارد بی ولای فاطمه . ای خدا جان را بگیر، این عشق را از ما مگیر شیعه آسایش ندارد بی ولای فاطمه @raziolhossein
عالم صدف است و فاطمه گوهر او گیتی عرض است و فاطمه جوهر او بر قدر و شرافتش همین بس که ز خلق احمد پدر است ومرتضی شوهر او @raziolhossein
جبریل به عرش نقش کوثر زده است طوبی گـل تسبیح به پـیکـر زده است از خــانـۀ کـوچـک مـحــمــد امـشـب  خورشید زمین وآسمان سر زده است .... شـب مــیـلاد زهـــرای بـتــول اسـت  ز یُـمـن او دعـا امـشـب قـبـول اسـت شب فـیـض و شب قـرآن، شـب نـور شب اعـطای کـوثـر بر رسـول است ...... بـزمـی بـه حـریـم کـبــریـا بـرپـا شـد کـوثـر ز خـدا به مصطفـی اعطا شـد یک قطره زآب کوثر افتاده به خـاک صـد شـاخـه گُـل مـحـمـدی پـیـدا شـد ...... بـر مـقـدم دخــتــر پـيـمـبـر صـلـوات بر چشمۀ پاك حوض كـوثـر صلوات بر مـحـضـر حـضرت مـحـمد تبريك بـر مـادر شيـعـيـان حــيـدر صـلـوات ...... ای روی تو جـلوه گـاه سـرمد زهـرا وی سـیـنـۀ تـو بـهـشت احـمـد زهـرا عـیـد تو بُـوَد، بـبـخـش عـیـدی ما را زان دست که بـوسیـده محـمـد زهـرا ...... در بـاغ نـبــوت از نـهــال تــوحــیــد هـنـگـام سـحـر گـلـی شکـوفـا گـردید چون غنچۀ گل، خدیجه خندید چو دید زهـرا چو گُـل مـحـمـدی می خـنـدیـد ..... خـدا کـنـد اثـری حـق به آه ما بخـشد بصیـرتـی به دل عُذر خواه ما بخشد به احترام مـحـمـد چه میشود که خدا شـب ولادت زهـرا گـنـاه مـا بـخـشـد ...... نــور دگــری به بـیــت احــمـــد آمــد مـحـبــوب رســول حـیّ سـرمــد آمـد تا عـطـر وجـودش همه عـالـم گـیـرد زهــرا، گــل گــلــزار مــحــمــد آمـد ...... بـر عـالـمـیـان رحـمـت بـی حــد آمـد زیــبــا گــهـــر رســول امــجــد آمــد تـبـریـک بـه شـیـعــیـان اهـل عــالــم چـون فــاطــمــه دخـتـر مـحــمـد آمـد ...... عـالـم ز فـروغ احـمـدی لبـریـز است از جـلـوۀ حـیِّ سـرمـدی لبـریـز است مـیـلاد بـتـول است و فــضـای مـکـه از عـطـر گـل مـحـمـدی لبـریـز است @raziolhossein
هزاران سال نوری قبلِ خلقت خلق شد زهرا  هزاران سال قبل از مریم و آسیه و حوّا  نفهمیدیم انسان است یا انسیة الحورا  علی شد "باءِ" بسم اللهُ و زهرا "نونِ" اعطینا  خدا روز ازل دار و ندارش را به زهرا داد جهان را خلق کرد و اختیارش را به زهرا داد به تعداد ملائک سینه چاک و سینه زن دارد چه غم دارد که فرزند دلیری چون حسن دارد علی دار و ندار اوست تا جان در بدن دارد کنارش قطره هم انگیزه ی دریا شدن دارد ندارم غیرِ عشق فاطمه سرمایه‌ای دیگر ندارم بر سرم جز سایه ی او سایه ای دیگر امامت می کند بر سیزده نور خدا زهرا  شده در اربعین ذکر نجف تا کربلا زهرا  علی می بست بر پیشانی اش سربند یا زهرا  چه می شد داشت صحن ومرقدو گنبدطلا زهرا  فقط با یاد زهرا قلب ها آرام می گیرند  ملائک از نماز فاطمه الهام می گیرند برایم مادری کرده ست حتی بهتر از مادر هزاران بوسه از دستان او چیده ست پیغمبر  نمی دانم بگویم فاطمه یا هستی حیدر  علی یا فاطمه گفت و پس از آن فتح شد خیبر  فقط حیدر فقط حیدر فقط او لایق زهراست  علی جای خودش دارد خدا هم عاشق زهراست @raziolhossein
المنت لله که من هستم گدای فاطمه شد خانه ی امّید من ، دولت سرای فاطمه شرمنده ام از این همه ،  لطف و عطای فاطمه اسباب زحمت بوده ام عمری برای فاطمه هستیم عمری پشت این ، باب نجات فاطمه المنت لله که ، هستیم مات فاطمه شکر خدا نان مرا ام ابیها می دهد او آبرو و عزتم در هر دو دنیا می دهد در دین ما با فاطمه هر چیز معنا می دهد من عاشق جنت شدم ، چون بوی زهرا می دهد از قبل میلادم شدم سایه نشین چادرش از من خریده آبرو ، حبل المتين چادرش مثل خدایت برتر از درک همه دنیا تویی آن که حکومت می کند بر عالم بالا تویی آنکه ز نورش دیدنی شد جنت الاعلا تویی حورا ترین انسان تویی ،انسان ترین حورا تویی ای خاکیان را فاطمه ، منصوره افلاکیان تو کیستی که مدح تو اصلا نچرخد در زبان آنکه ز خلق آدم و حوا خبر دارد تویی آن دختری که دست در خلق پدر دارد تویی آن کس که جا روی سر ِ خیر البشر دارد تویی آن آسمان که یازده ، قرص قمر دارد تویی آنکه حسینش عشق را داده است بال و پر تویی رحمت به شیر پاک تو ، شیر جمل پرور تویی آن زن که دارد قبه ای در آسمان هفتمین آن زن که دارد خادمی مانند جبریل امین آن زن که در عالم بُوَد صدیقه کبری ترین باید که باشد شوهرش ، تنها امیرالمومنین مولود کعبه خلق شد تا شوهر زهرا شود هیهات اگر این شیر زن ، سهم فراری ها شود تو هم ستاره گشته ای ، هم مهر و ماه مرتضی تا روز محشر یک تنه ، هستی سپاه مرتضی تکیه گه عالم علی ، تو تکیه‌گاه مرتضی بعد از خدا مثل نبی ، هستی پناه مرتضی در وصف حیدر بس بُوَد ، اینکه هوادارش تویی ماه شب تارش تویی ، گرمی بازارش تویی ای همدم ِ بی همدمی ، ای چاره درد ِ مگو دیدم من از تو معجزه،  منزل به منزل کو به کو من با تو تنها می رسم بر قله های آرزو ای ذکر تسبیحات تو ، بر هر نمازم آبرو سبحانَ سبحان مرا ، حب تو معنا می کند این قطره را الطاف تو ، راهی دریا می کند ای شیر بانوی علی ، ای قهرمان جاودان عمر کم تو آبرو ، برد از سقیفه در جهان از جان گذشتی فاطمه،  تا که نیاید دین به جان تو با مزار بی نشان ، دادی به ما حق را نشان تشییع سوت و کور تو ، فریاد زد حق با علیست ای مردم عالم فقط ، آقای این دنیا علیست @raziolhossein
ای آفتاب ذره نشین سرای تو هفت اسمان بنا شده از خاک پای تو وقتی خیال هم نرسد  بر ثنای تو باید خدا خودش  بنویسد برای تو روی تو در جمال خداوند دیدنی است وصف تو از زبان خدا هم شنیدنی است وقتی که چشمهای تو وا شد به این جهان نوری دمیده شد به بلندای آسمان ابتر شدند نسل تمامی دشمنان از این چنین  پدر شود آیینه  ای چنان لالایی تو را به ملکها سپرد ه اند گهواره  تو را به فلک ها سپرده اند خیر کثیر از نظرت آفریده شد جبریل زیر بال پرت آفریده شد عشق از نسیم هر سحرت آفریده شد چرخ و فلک به دور سرت آفریده شد آنان که خاک را به نظر کیمیا کنند باید به نام نامی تو اقتدا کنند از انعکاس نور تو عالم درست شد تصویری از حقیقت اعظم درست شد از جلوه ات بهشت معظم درست شد از خاک پای تو گل ادم درست شد ورنه محال بود که ادم شویم ما بر واژه های نام تو محرم شویم ما خورشید و ماه دانه تسبیح دست تو می چرخد این فلک همه از ناز شست تو هستی گرفت هستی خلقت زهست تو حق بوده است بر نظر حق پرست تو گرچه جهان به دور سر تو مدوّر است دردیده تو نقطه پرگار حیدر است حیدر اگر نبود پیمبر نداشتیم حیدر نبود ساقی کوثر نداشتیم حیدر نبود اول و آخر نداشتیم حیدر نبود عرصه محشر نداشتیم با این جلال و منزلت و عزت وجود زهرا اگر نبود دگر حیدری نبود توحجت تمام تمام ائمه ای هر صبح و ظهر شام سلام ائمه ای قدقامت الصلات قیام ائمه ای نور حقیقتی امام ائمه ای یک آسمان فرشته کنیز کنیزهات صدها عزیز مصر غلام عزیزهات مادر جلال پشت حجابت سرآمد است از کورهم گرفتن رویت  زبانزد است شیوایی نگاه تو از بس که بی حد است چشم توچشم نیست کتاب محمد است تو کوثری که از همه این جهان سری تو روح احمدی و نفسهای حیدری داده خدات ازشب قدرش به عقل کد هرگز ادای قدر تو در این جهان نشد یعنی که احترام تو بانو به جای  خود باید برای بردن نامت بلند شد بادست گرم تو دل خورشید گرم شد باذکر نام تو دل هرسنگ نرم شد از ان زمان که دیده گشودم بری شدم مشغول عشق بازی در نوکری شدم حرف دو روزه نیست اگر حیدری شدم وقتی گلم سرشته شده مادری شدم دارم من  از دعای تو این مهر نوکری داری به گردنم  به خدا حق مادری @raziolhossein
ای همه عصمت و تقوا زقــــــــدم تا به سرت سرمه ی  چشم  ملائک همه از خــاک درت زن به شــایستگی ات دیــــده ی تاریخ ندید ای که وصف تو  به  قرآن شده  از  دادگــرت          اولین  شخص جهــانِ  بشــــــــــــریت، احمد بارهـــا گفت: به قـــــربان تـو جـــان پــــــدرت غیر زینب که به دامــــــان تو تحصیلش بود دیده ی چــــرخ ندیده است نظیــــر دگــــرت چه خلوصی،چه خضوعی،چه خشوعی‌ست تو را                      که خـــــدا فخــــــــر نماید به نماز سحــرت؟ مجلسی را کــه تــو وارد شـــــوی از امر خدا انبیــــا برســـــر پا پیش تو حتی پــــــــــدرت دختــــــــــران درهمه جادست پدر می‌بوسند توکه هستی که زندبوسه به دستت پدرت؟ تو که هستی که به فرمان خداوند مجید قد به تعظیم برافراشته خیرالبشرت بیشتر شیفته‌ی روی منیرت می‌شد هرچه می‌دید نبی بیشتر از پیشترت بخداوند دو عالم، به دو عالم نبوَد چون تو و امّ و اَب و شوهر و دخت و پسرت رخت بندد به دیارِ عَدَم از شرم، عذاب گر به محشر فتد ای مظهر رحمت گذرت در مقامی که تو فرمان دهی و نهی کنی دو غلامند به تعظیم قضا و قدرت با تحیر بسوی ختم رسل برگردید تا علی یافت ز سرّ دو جهان باخبرت صفحه صفحه چو بقرآن نظرم می‌افتد آیه آیه است بتوصیف کتاب دگرت زیر این چرخ کهنسال، تو در شام زفاف جامۀ نو پی انفاق در آری ز برت شعله‌ها لاله شود در نظر دوزخیان فتد ای چشم خدا تا سوی دوزخ نظرت به کتاب و به رسول و به علی داد بقا عمر کوتاه تو و زندگی مختصرت تو که مرآت خدایی به چه جرم و گنهی نیلگون گشته ز سیلی رخ همچون قمرت تو که سر تا به قــــــدم احمد مرسـل بودی از چه خم گشت درایام جوانی کمـــــرت؟ بسته شد دست علی، تا تو ز پــــا افتـــــادی آه از بی کسیِ همســـر خونین جگــــرت به نگاه علّی و ناله‌ی زینب سوگند پسرت دید در آن کوچه چه آمد بسرت خانه‌ات نِی، که همه هستی عالم می‌سوخت گر نمی‌ریخت بر آن شعله، سرشک بصرت همه  اوصاف تو نادیـده گــرفتم اما فخرت این بس که بود همچوحسینی پسـرت... @raziolhossein
نورِ تو تا رسید به بامِ دیارِ عرش خورشید را نِشاند به روی مدار عرش در "فاطمه" جمال خدا دیده می شود آئینه ی نبی شده آئینه‌دار عرش ذکرِ تو شغلِ دائمیِ جبرئیل هاست تسبیح نامِ "فاطمه جان" است،کار عرش نه حضرت رسول..،نه حیدر..،برای تو "لولاک" را نوشته خداوندگارِ عرش با ربَّنای تو دو ستون آفریده تا از این طریق حفظ شود ساختار عرش جانم به میوه ای که بُود بابِ میل تو آن میوه ای که نام گرفته :"اَنارِ عرش" گفتند:انبیای خدا هم پیاده اند... آن دَم که روز حشر تویی تک سوار عرش ما را به سقفِ "قصرِ بهشتی" نیاز نیست کافی است چادر تو شود سایه‌سار عرش بعد از هجومِ کوچه خدا حُکم کرده است دیگر به دامنت ننشیند غبار عرش در گوشه ی بهشت،تنورِ تو روشن است مشغول طبخ نان شده ای ،"خانه‌دارِ" عرش شُکر خدا به دستِ تو ظرف غذای ماست شُکر خدا که نان تو در سفره های ماست خندیدی و خدا همه را شادکام کرد غم را برای اهل غمِ تو حرام کرد با تو گشود بابِ توسل به خویش را در حقِّ خلق،لطف خودش را تمام کرد قبل از تو سهم دخترکان سنگ قبر بود نور تو این معامله را بی دوام کرد زنده به گور کرد وجودِ تو ``جهل`` را دیگر عرب به شأن زنان احترام کرد فهمیده ایم حدِّ مقام اَت قیامتی است... وقتی رسول پیش قدومت قیام کرد با ``بَضعَهُ النَّبیِ`` خودش ختم مرسلین در بابِ جایگاهِ تو ختم کلام کرد هم مادر رسولی و هم دختر رسول... باید که سجده را به کدامین مقام کرد؟! روح الامین به لفظِ ``علیکِ`` تو دلخوش است هرگاه رو به خانه ی امن ات سلام کرد وللهِ یک شبه همه ی آن یهود را این چادر تو بود،مسلمان‌مرام کرد از قصه ات حکایتِ ایمان درست شد با گردوخاک چادرت انسان درست شد روح تو خلق شد،قَلَمی "هَلْ أَتَا" نوشت دستت بلند شد،مَلَکی رَبَّنا نوشت "پرده نشین آل نبی"..،لوحِ کردِگار قُربِ تو را برابر قُربِ خدا نوشت تنها سه آیه سهم تو از قِصّه ی خداست امّا چِقَدر شرح بر این ماجرا نوشت معراج ،ابتدای رسیدن به فیضِ توست این را رَسول ، سَردرِ غارِ حرا نوشت عیسی اگر که کور شفا داده..،با یَقین بالای نسخه ذکر شریفِ تو را نوشت ذُرّیه ی تو را که خدا "پادشاه" خواند ذرّیه ی مرا همه از دَم "گدا" نوشت حالِ تو را مدیحِ "علی" خوب می کند... باید به خاطر دلت از "مرتضی" نوشت ذکر تو شیعیان تو را پایبند کرد ما را علی علیِ تو از جا بلند کرد دروازه ی بهشت غلامِ دَرِ علی است افلاک تشنه ی نمِ چشمِ ترِ علی است رازِ نهان خلقت این خاک "مرتضی" است سِرِّ تمام کُون و مکان در برِ علی است دستی بلندتر ز یدالله دیده ای؟! بالاتر از تمامی سرها سرِ علی است در صدر شاهکارِ رشادت هنوز هم فَتحُ الفتوحِ معرکه ی خیبرِ علی است امّا پناه حیدر کرّار "فاطمه" است بانوی آب و آینه ها،سنگر علی است با بودنش به جوشنِ جنگی نیاز نیست جوشن کبیرِ او زره پیکر علی است عمری برای عُمر کمش گریه می کنیم... هِجده بهار، نُه نَفَسَش ،همسر علی است این یاس را چگونه عدو زیر پا فِشُرد! این لاله ی کبود ، گُلِ پرپر علی است در گُر گرفت..،میخ کج از شرم سرخ شد... پِی بُرده بود بال و پر دلبرِ علی است او باغ لاله کاشت..،بگو وای مادرم او بار شیشه داشت..،بگو وای مادرم @raziolhossein
ای گرامی دخت سالار امم لوح محفوظ خدای ذوالنّعم از تو جسته سکّۀ عصمت رواج عصمتت بگرفته از عفّت خراج . با وجود چون تو زن در احترام دیگر از مردان نباید برد نام . کوه مس را می کند کان طلا خاکپای فضّه ات چون کیمیا . آبروی مریم از خاک درت ساره چون هاجر به خدمت در برت . گر تویی زن ای سر افراز یمن کاش مردان جهان بودند زن . کرده حق نام گرامت فاطمه ملک هستی را وجودت قائمه . ذات تو اسباب ایجاد وجود خاطرات آئینۀ غیب و شهود . سرّ مکنون خدای اکبری جفت حیدر دختر پیغمبری . قلب تو ای قلزم مجد و شرف شد برای یازده کوکب صدف . قامتت ای سرو بستان صفا پای تا سر نخل توحید خدا . آنچه قدرت داشت ذات کردگار جمله را برده است در ذاتت به کار . بیش از اینم نی به وصفت دسترس گر بُوَد در خانه کس یک حرف بس . روز محشر «صامتت» را یار باش جرم او را در جزا ستّار باش @raziolhossein
تو بالاتر از درکِ اِندیشه‌هایی تو پیش از همه با خُدا آشنایی تو آغازی از جنس بی انتهایی که‌نورِ تو در لحظه‌ی خودنمای نشان‌داده بر خلق اهل کجایی! ((تو اُمّ‌الائمه تو خیرُالنّسایی)) تو ممدوحه‌ی سوره‌ی هل‌اَتایی تو محبوبه‌ی خاتم الانبیایی تو حوریّه‌ی سَیّد الاوصیایی تو جانان شاه نجف مرتضایی تو هم اُمّ و هم بنتِ خیرُالوَرایی ((تو اُمّ‌الائمه تو خیرُالنّسایی)) تو را در حقیقت خُدا می‌شناسد تورا حضرت مُصطفی می‌شناسد به وَجهِ اَتَم مُرتضی می‌شناسد که‌صدّیق ؛ صدّیقه را می‌شناسد تو در چشم حیدر؛ نُمودِ خُدایی ((تو اُمّ‌الائمه تو خیرُالنّسایی)) تو مشکات نورِ خداوندگاری تو بالای عرش خدا خانه داری شنیدم که تو خواهر ذوالفقاری تو اوج شکوهی تو اوج وقاری تو در ارض فرمانروای سمایی ((تو اُمّ‌الائمه تو خیرُالنّسایی)) کسی که بُوَد وحیِ مُنزَل کلامش کسی که خدا می‌فرستد سلامش همان که علی می‌کند حترامش و در قاب قوسین باشد مُقامش برای تو خوانده‌ست خودرا فدایی ((تو اُمّ‌الائمه تو خیرُالنّسایی)) علی‌خَلق‌شد تا برای‌تو باشد که آیینه‌دار خُدای تو باشد که آقای دار الولای تو باشد رضای‌علی‌در رضای تو باشد تواز‌ هرکسی او بگوید رضایی‌ ((تو اُمّ‌الائمه تو خیرُالنّسایی)) کسی نیست هم‌رُتبه‌ی والدینَت کرامت گدای حسن نور عینت شجاعت دخیل وجودِ حسینت حیا خاکبوسِ تو و زینبینَت تو تاج سر جمع اهلُ الکِسایی ((تو اُمّ‌الائمه تو خیرُالنّسایی)) وجود تو از بس اثردار باشد ز نسل تو احمد پسردار باشد علی از مقامت خبردار باشد به‌لُطف تو طُوبی ثمردار باشد تو سر منشاء سِدرةُ المُنتهایی ((تو اُمّ‌الائمه تو خیرُالنّسایی)) فدای تو و خاندان کریمت شده شامل خَلق لُطفِ عَمیمت مُعطّر بُود هشت خُلد از شَمیمت بهشت‌است‌درسایه‌سارِ حریمت از این ‌خانه بهتر ندیدیم جایی ((تو اُمّ‌الائمه تو خیرُالنّسایی)) بُوَد سوره‌ی فجر مُهر گواهی خدا بر تو می‌بَخشد آنچه بخواهی اگر تو شفاعت کنی؛ هر گُناهی --شود عفو در دادگاه الهی همینکه کنی قصدِ قدرت‌نمایی ((تو اُمّ‌الائمه تو خیرُالنّسایی)) کریمه؛رشیده؛شهیده؛شریفه حمیده؛علیمه؛صفیّه؛عفیفه به‌عشق‌تو‌دشمن‌شدم‌با‌سقیفه بسوزد در آتش تن آن خلیفه که‌ حقّ تورا خورده با حیایی ((تو اُمّ‌الائمه تو خیرُالنّسایی)) به آیات پُر نُورِ سَبعُ المَثانی یقین دارم ای بانوی آسمانی به‌این‌گُفته‌که‌؛هرنمازی‌بخوانی در آن گرمِ لعن فلان و فلانی برای تَبرّی تو معیار مایی ((تو اُمّ‌الائمه تو خیرُالنّسایی)) @raziolhossein
شرح خیرالعمل ولایت توست زندگی وام دار خلقت توست ای معمای آفرینش که... قبل هر نور نور رحمت توست ای قدیمی ترین بهار خدا هر چه دارد زمین به برکت توست بیشتر از هزار اقیانوس شرح یک قطره از سخاوت توست جمله ها کوچک اند وقتی که صحبت از عزت و کرامت توست به نمازت نماز زینت یافت بسکه محض خدا عبادت توست چه نیازی به سیم و زر داری عشق حیدر شکوه ثروت توست چه مقامی برای جبرائیل بهتر از اینکه پای صحبت توست از کمالت شرف کمال گرفت شرفی که غبار عفت توست بی نظیر خدا چه اعجازی در قنوت پر از لطافت توست گوشه چشمت چه می کند بی بی فضه یک گوشه از صناعت توست تو مگر روز حشر دیده شوی چون قیامت فقط قیامت توست افتخار بزرگ اهل البیت به تو و آیه های عصمت توست ما به نامت همیشه حساسیم این هم از لطف بی نهایت توست بهترین احتجاج بر حق ما صحبت از نحوه ی شهادت توست قبر پنهانی تو چون خورشید سند محکم برائت توست @raziolhossein
. از نور جمال توست نور مهدی میلاد تو عید پر سرور مهدی بردار تو دست بر دعا یازهرا تعجیل شود روز ظهور مهدی @raziolhossein
از نور جمال توست نور مهدی میلاد تو عید پر سرور مهدی بردار تو دست بر دعا یازهرا تعجیل شود روز ظهور مهدی @raziolhossein
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
زنده به گوری تموم شد عزت خدا داد به زنها زهرا رسید تا تو دنیا آقام علی نمونه تنها فدا سرت اگه گرفتارم. بدهکارم. مریض دارم من اومدم بگم دوست دارم. دوست دارم. دوست دارم ای سیب بهشتی. تو صحیفه ی خودت اسمم رو نوشتی قدرتو کسی نمیشناسه مثل حیدر لیله القدری و راز شب سرنوشتی مادرجان تولدت مبارک توکار خلقت مداره همشیره ی ذوالفقاره محشر خلائق پیاده مادر میرسه سواره دوس دارم منم مثه زینب .مثه ارباب . و پیغمبر تا محشر بهت بگم مادر. بگم مادر . بگم مادر ای لطف همیشه مهرت زده توی قلب دنیا ریشه اسمت نوشته رو بازوبند حیدر چون بی تو درب خیبر کنده نمیشه مادرجان تولدت مبارک @raziolhossein1
مینویسم دوباره از سر خط نام زیبای حضرت زهرا مینویسم که هرکه جای خودش آسمان جای حضرت زهرا می نویسم که کاشف الکربِ " علیِ مرتضاست "  لبخندش می نویسم که فاتح خیبر نام "زهراست" نقش سربندش آسمان ها حیاط خلوت او عرش حق صحن خانه‌ی گلی‌اش شامل هر کسی نمی گردد به خدا افتخار سائلی‌اش مینویسم بهشت زیبا هست جزء زیباترین مکان‌ها نیست هیچ جایی شبیه خاک درش به خدا قابل تماشا نیست هرچه از او نوشته‌ام تا حال به‌خدا در خور مقامش نیست به عذاب خدا گرفتار است هرکه در فکر احترامش نیست بهترین مادر است در عالم همسر خوب و مهربان علیست این جوان بانویی که می گویم روشنی بخش دیدگان علیست مینویسم دوباره از سر خط نام زیبای حضرت زهرا معنی اسم اعظم حق بود یا علی‌های حضرت زهرا بینشان هرچه بود خوبی بود مثلشان در تمام دنیا نیست زندگی های مشترک دیدیم زندگی "علی و زهرا" نیست حوریه ، انسیه ، زکیه ، بتول راضیه،مرضیه، همان زهراست آنکه محروم شد ز حق خودش شده بانوی بی نشان؛ زهراست غم اگر داغ فاطمه باشد در جهان هیچ سینه بی غم نیست چشم ما که به جای خود حتی قبر او را مدینه محرم نیست @raziolhossein