eitaa logo
خیمه عاشورایی "روز دهم"
619 دنبال‌کننده
2.9هزار عکس
1.1هزار ویدیو
15 فایل
پرسش ها و یا نظرات خود را به نام کاربری زیر ارسال کنید : @Rooze10hom
مشاهده در ایتا
دانلود
(ص) روز ۲۴ یا ۲۵ ذی‌الحجه دو طرف(پیامبر و اهلبیتش و مسیحیان نجران) در بیابانی اطراف مدینه گرد آمدند. گرامی برای مباهله آمد در حالى که دست (ع) را گرفته بود و €حسن (ع) و (ع) در جلوی ایشان می رفتند و (س) در پشت سر ایشان می رفت. رسول گرامی اسلام در حالی که دست امام حسن و امام حسین (ع) را در دست داشت، به همراه حضرت علی (ع) و فاطمه زهرا (س) به محل مباهله آمدند. فرمود: «بارالها! اینان اهل بیت من هستند.»  مسیحیان نیز آمدند در حالی که اُسقف در جلویشان بود. وقتی آنها، نبى اکرم را با این افراد دیدند، درخواست کردند که همراهان پیامبر معرفى شوند. به آنها گفته شد:  این پسر عم و داماد پیامبر و محبوب ترین مردم در نزد وی است و این دو پسر، نوه دخترى پیامبر و از صلب على‌ (ع) هستند و این زن، فاطمه دختر وی است و عزیزترین مردم است نزد پیامبر.» بزرگان مسیحی چون عزیزترین اشخاص پیامبر(ص) را همراه او دیدند.  به قوم خویش گفتند: «ما صورت‌هایی را می‌بینیم که اگر از خدا درخواست از جا برکندن کوه‌ها را کنند، چنین خواهد شد. هرگز با آنان مباهله نکنید که به خدا سوگند او همانند پیامبران به مباهله نشسته است.  که اگر چنین کنید هلاک خواهید شد و تا قیامت، مسیحی‌ای بر روی زمین باقی نخواهد ماند.» مسیحیان از مباهله منصرف شدند و موافقت کردند که با رسول خدا صلح کنند. 🔰🔰🔰 ✅ کانال در ایتا را به دوستان خود معرفی کنید: @roozedahom10
امروز س؛ زمان زیادی تا نمونده؛ امروز امام و همراهانشون به منزل رسیدن. توی این منزل، خطبه آتشینی قرائت می کنن. جمله ی معروف ی که شعار هم هست بخش مهمی از این خطبه هست و امام، خودشون رو الگو و رهبر معرفی می کنن. امام حسین در این خطبه، سخن خودشون رو با حدیثی از (ص) شروع می کنن که همین شروع، باعث صف بندی و تعیین موضع افراد بشه؛ حتی امام خودش رو اینجوری معرفی میکنه: من و فرزند فاطمه، دختر پیامبر هستم. 🔰🔰🔰 ✅ کانال در ایتا را به دوستان خود معرفی کنید: @roozedahom10
🏴 🔹 شد و عمرسعد مصصم به جنگ. بعد از نماز عصر، عمرسعد سپاه خودشو اماده کرد و شعار رو سر داد: یاخلیل الله ارکبی و بالجنه ابشری ای لشکر خدا سوارشوید و مژده ی بهشتان باد! همه سوار شدن و به سمت لشکرگاه امام حسین حرکت کردن. ، از حضرت عباس خواست تا پیش اونا بره و ببینه چی میخوان؟ حضرت عباس با بیست نفر میره و علت اومدنشون رو میپرسه؛ اونها گفتن به فرمان عمرسعد هجوم اوردیم تا فرمان او را قبول کنید. حضرت عباس فرمود: عجله نکنید تا من به اباعبدالله اطلاع بدم. امام حسین فرمود برگرد و بهشون بگو یک امشب را به تاخیر بندازن تا شب را به راز و نیاز و استغفار بگذرونیم. "خدا می داند که من نماز و قرائت قرآن و دعا و استغفار را دوست دارم" حضرت عباس پیش دشمن برگشت و حرف امام را بهشون رساند و گفت امشب را برگردین تا ما در این کار مطالعه کنیم. فردا پیشنهادشما را قبول یا رد میکنیم. نوع صحبت کردن حضرت عباس با دشمن و مهلت خواستن از آنها باعث شد اونها امیدوار باشن که امام میخاد تسلیم بشه.... 🔰🔰🔰 ✅ کانال در ایتا را به دوستان خود معرفی کنید: @roozedahom10
🏴 🔹 موعظه و اتمام حجت با سپاه ☑️ بعد از نماز صبح روز ، بریربن خُضیر همدانی از امام اجازه گرفت تا با سپاه دشمن حرف بزنه. بریر هرچقدر اونها رو نصیحت کرد، نسبت اباعبدالله با ، حدیث ، نامه هایی که کوفیان نوشتند را بهشون یاداوری کرد... تاثیری نکرد. گروهی فریاد می زدند: ما نمی دانیم چه می گویی. بعد هم به سمت بریر تیر پرتاب کردن و بریر برگشت پیش امام. 🔰🔰🔰 ✅ کانال در ایتا را به دوستان خود معرفی کنید: @roozedahom10
🏴 🔹 موعظه و اتمام حجت با سپاه ☑️ وقتی برگشت، تصمیم گرفت خودش به میدان بره و سپاه دشمن را موعظه کنه شاید مجالی باشه برای قلبی که مستعدِ بازگشته. امام، بعد از حمدالهی گفت: ای مردم سخن مرا بشنوید و در جنگ شتاب نکنید تا درباره حقی که بر شما دارم سخن بگویم که چرا اینجا آمده ام. اگر سخنم را پذیرفتید، سعادتمند می شوید و اگر نپذیرفتید، هرچه می خواهید بکنید و مهلتم ندهید. یاور من خدایی است که این کتاب(قرآن) را نازل کرد و او دوستدار شایستگان است. و بعد هم ادامه داد... از نسبت خود با نسبت خود با ، ، با ، با عموی پیامبر، با ، و بعدهم که بر کمر بسته بود را نشان داد و عمامه اش که عمامه ی رسول خدابود... و همه، حرف های اباعبدالله را تایید می کردند بعد امام پرسید: پس چرا خون مرا حلال می دانید با اینکه می دانید بر پدرم بر وارد می شوید؟! سپاه دشمن فریاد زد: همه ی این ها را می دانیم، ولی دست از تو بر نمیداریم تا تشنه بمیری(بعضی منابع نوشته اند، گفتند تو را به بغض و کینه ی پدرت علی می کشیم) 🔻 بعد امام ادامه داد: وای بر شما! آیا کسی از شما کشته ام که خون او را از من می خواهید؟ یا مالی از شما برده ام؟! یا قصاص جراحتی از من می خواهید؟! همه خاموش شدند. امام فریاد زد: ای شبث بن ربعی ای حجاربن ابجر ای قیس بن اشعث ای یزیدبن حارث آیا شما به من نامه ننوشتید که میوه ها رسیده و باغ ها سرسبز شده و تو بر لشکری آماده ی یاری ات وارد خواهی شد؟! قیس بن اشعث گفت: ما نمی دانیم چه می گویی؛ به حکم عبیدالله تن در ده که ایشان چیزی جز آنچه تو دوست داری، درباره ی تو انجام نخواهند داد! حسین(ع) پاسخ داد: نه بخدا، نه دست خواری به شما خواهم داد و نه مانند بردگان فرار خواهم کرد..... 🔰🔰🔰 ✅ کانال در ایتا را به دوستان خود معرفی کنید: @roozedahom10
🏴 اولین کسی که بعداز وقایع علیه و آنچه که در گذشت قیام کرد پیرمردی بود به اسم . همه او را می شناختن. او سابقه ی خیلی خوبی داشت و قهرمان جنگ های و بود. چشم چپش را در جنگ جمل و چشم راستش را در جنگ صفین در رکاب (ع) از دست داده بود. وقتی (ع) را در کوفه زندانی کردن، برای فریب دادن مردم انها را در جمع کرد. وقتی همه توی مسجد جمع شدن به منبر رفت و گفت: سپاس خدایی را که حق را آشکار کرد و امیرمومنان(یزید) و سپاهش را یاری کرد و دروغ گو فرزند دروغ گو و پیروان او را کشت. از صحبت های عبیدالله زیاد همه وحشت کرده بودن. توی همین لحظه ها، صدای پیرمردی سکوت جماعت را درهم شکست: 🔻 ای پسر مرجانه! دروغ پرداز و دروغ پراکن تو و پدرت هستید و آن کسی که تو را فرمانروای این مردم گردانید و پدرش.(یزید و معاویه) آیا فرزند پیامبران را می کشید و به زبان راستان و درست گویان سخن می گویید؟ همه برگشتن سمت صدا.... این کیه اینقدر جسارت داره که در مقابل جلاد کوفه(عبیدالله زیاد) اینجوری حرف بزنه؟! عبیدالله فریاد زد این کی بود که جرات کرد اینجوری حرف بزنه؟ عبدالله عفیف جواب داد: ای دشمن خدا، گوینده منم! آیا فرزندان پاک را که خداوند ناپاکی را از آن ها دور کرده است می کشی و گمان می کنی بر دین اسلامی و ادعای مسلمانی می کنی؟! اه و فریاد! کجایند فرزندان مهاجر و انصار تا از طاغوت و سرکش منفور_عبیدالله زیاد_ انتقام بگیرند. عبیدالله خیلی عصبانی شد و دستور داد دستگیرش کنن. خبر به بیرون مجلس پخش شد و هم قبیله ای های عبدالله بن عفیف یعنی قبیله ی اَزد و قبیله ی یمن او را همراهی کردن. هم قبیله ای هاش که حدود ۷۰۰ نفر بودن عبدالله را از دست ماموران گرفتن و بردنش خونه... بعصی ها هم عبدالله رو سرزنش می کردن که با این حرف ها خودت و قبیله ات رو نابود کردی ولی عبدالله عفیف هیچ ترسی نداشت. عبیدالله از اینکه عبدالله عفیف از دست مامورانش نجات پیدا کرده بود خیلی عصبانی شد. دوست و همراه عبدالله عفیف، کسی بود به اسم . ماموران او را دستگیر کردن و گفتن تا عبدالله بن عفیف را تحویل ندید عبدالرحمن را آزاد نمی کنیم. از طرف دیگه، عبیدالله، به یکی از جنایتکاران کوفه به اسم دستور داد تا عبدالله عفیف را دستگیر کنن. هم قبیله ای های عبدالله عفیف همه جمع شدن تا در مقابل محمدبن اشعث ازش دفاع کنن و موفق شدن او را شکست بدن. تعداد زیادی از یاران محمدبن اشعث کشته شدن ولی او خودشو به منزل عبدالله عفیف رساند در خانه را شکست و وارد خانه شد. دختر عبدالله عفیف شمشیر را دست پدرش داد و عبدالله بااینکه نابینا بود با راهنمایی های دخترش باهاشون مبارزه کرد و تعداد زیادی از از انها را از پا دراورد. ولی بالاخره دستگیر شد و بردنش دارالاماره پیش ابن زیاد. نوشته اند توی دارالاماره قصیده ای بلند در وصف (ع)، نکوهش و تشویق مردم به خونخواهی سرود که گیرایی سروده و خواننده همه رو میخکوب کرد. به دستور عبیدالله زیاد، عبدالله عفیف را در کنار مسجد به دار آویختن. 🛑 شهادت ، آغاز قیام ها و حرکت های بعدی در شد. آیینه در کربلاست/ صص ۵۸۹ تا ۵۹۲ 🔰🔰🔰 ✅ کانال در ایتا را به دوستان خود معرفی کنید: @roozedahom10
🏴 🔸 🔻 بایدها و نبایدهای منبر رفتن ⬅️ هیچ گاه بدون وضو وارد قلمرو کار ذاکری نشوید. اصلا اجازه بدهید راحت‌تر بگویم اصلا هیچ‌گاه بی وضو نباشید. می‌خوابید وضو بگیرید. راه می‌روید وضو بگیرید. می‌خواهید سخن بگویید در کلام شما نام معصوم باید باشد بی‌وضو نباشید. 🍃 روزی (ص) به خانه‌ی دخترش قدم گذاشتند و از همه چیز پرسیدند و از سخن نگفتند؛ دخترش کنجکاوانه پرسید که پدر امروز از همه چی گفتی اما از همسرم سخن نگفتی و فرمود این لحظه وضو نداشتم نام را بر زبان نیاوردم. ⬅️ خواهش می‌کنم پیش از آمدن به مجلس تمام ویژگی‌های ظاهری خودتان را ببینید. شما می‌دانید مخاطب‌ها از انگشت پا تا فرق سر شما را مرور می‌کنند. من خودم کنجکاوانه هر وقت پای تلویزیون نشسته‌ام مثلا احیانا موفق نمی‌شوم دعای ندبه شرکت بکنم. دعای ندبه‌ی تلویزیون را نگاه می‌کنم بهترین و مهمترین لحظه آن موقعی است که دوربین می‌افتد روی خود و مداح یا کسی که دارد را می‌خواند می‌خواهم ببینم حس خودش چه‌جور است حالِ خودِ چطور است... ⬅️ گاهی‌وقت‌ها در لحظه‌ی ورودمان ممکن است با دیگران از نزدیک سخن بگوییم. دهان گذرگاه معارف است مسواک بزنیم. خوش‌بو باشیم. آراسته باشیم. می‌گویند را می‌گفتند محمد نظیف. بس که آراسته بود، مرتب بود، موها شانه زده بود. لبخند می‌زد این ردیف دندان های او گفته‌اند مثل دانه‌های تگرگ جلوه می‌کرد. و   بسیار مهم است شکل ظاهری او آراسته باشد، مرتب و منظم باشد. ⬅️به حرکات ِ بدن خودمان دقت کنیم؛ یک ژست ناروا ممکن است من داشته باشم. همین ژست ناروا کافی است تا دیگران به جای اینکه به من بپردازند. به این ژست و رفتار و حرکت من بپردازند. مثلا گاهی حرکت دست های ما ممکن است بیش از اندازه باشد این باعث می شود مخاطب را درگیر کند... ⬅️گاهی عایق‌ها و نارساناهایی وجود دارد در کار ارتباط که اگر آنها رعایت نشوند ممکن است کل بستر و فرآیند ارتباط بین من و مخاطب را مخدوش بکند. یک بهم ریختگی مو، یک تکرار، یک تیک زبانی، یعنی به عبارت دیگر ترجیعی که ممکن است در کلام ما وجود داشته باشد. همین یک ترجیع ساده در کلام ممکن است ذهن مخاطب را متوجه آن نکته بکند. بخصوص وقتی کسی وارد یک فضای مجلس می‌شود که این مجلس را تجربه نکرده باشد. یا آمادگی نداشته باشد. تعداد این تکرارها و ترجیع‌ها بیشتر خواهد شد و این‌ها آفت کار ذاکری است که باید به آن دقت کرد. ‼️ پس همه چیز خودمان را باید ببینیم. این است که گفته‌اند باید مدت‌ها پیش از آنکه در جمع حاضر شود باید در جلوی آیینه تمرین کند یا در جمع محدودی قرار بگیرد.   🔰🔰🔰 ✅ کانال در ایتا را به دوستان خود معرفی کنید: @roozedahom10
🏴 پیشینه تاریخی دارد. اولین بار به همراه در روز اربعین از به آمدند. ⁉️ درباره چه می دانید؟! _ جابر پانزده سال قبل از هجرت در مدینه به دنیا اومد و هنگام وقوع ۷۶ ساله بود. _ او ۱۷سال بعد از هم زنده بود و در ۹۳ سالگی درگذشت. _ جابر فرزند است؛ پدرش در جنگ‌ به شهادت رسید. _ جابر در ۱۹ غزوه از جمله حضور داشته. در جنگ هم در کنار (ع) شرکت کرده. _ او تنها صحابی است که لوح نام ائمه علیهم السلام که نزد (س) بود را دیده بود. _ جابر۱۵۴۰ روایت از ائمه(ع) را نقل کرده. _ (ص) به اوفرمود تو انقدر عمر خواهی کرد که فرزندم را که نام او در تورات و انجیل است، دریابی. جابر حامل سلام رسول خدا(ص) به امام باقر(ع) بود. _ او در هنگام ورود به نابینا بود. منبع: آیینه در کربلاست/۷۴۳ 🔰🔰🔰 ✅ کانال در ایتا را به دوستان خود معرفی کنید: @roozedahom10
🏴 🔸 مبارزه دشوار ▪️ بیانات ▪️ انتشار به مباسبت فرا رسیدن رحلت گرامی اسلام (ص) یکی از سخت‌ترین مبارزات پیغمبر، مبارزه برای حفظِ انسجامِ جامعه‌ی اسلامیِ آن روز بود که این مبارزه به ‌نظر من از دشوارترین مبارزات پیغمبر بود. جامعه‌ی اسلامی عربستان یک جامعه‌ی قبایلی، متشکّل از افراد قبایل گوناگون با تعصّب های خاصّ قبیله‌ای، با برداشت ها و عادات و سنّت‌های کاملاً متفاوت، با عادت دیرینه‌ی به جنگ و نزاع و خون‌ریزی بر سر چیزهای کوچک؛ برای یک شتر بین دو قبیله چهل سال در جاهلیّت جنگ بود! آن ‌قدر آدم از گرسنگی مُردند، یا در میدان جنگ کشته شدند، یا به غارت رفتند برای خاطر یک شتر! برای اهانت به یک زنی که مال یک قبیله‌ای بود از سوی یک جوانی از قبیله‌ای دیگر -که او را در بازار عکّاظ مکّه مسخره کرده بود و به او اهانت کرده بود- چند سال بین این دو قبیله جنگ بود؛ این مسئله، مسئله‌ی تعصّب قبیله‌ای است. حالا در یک‌ چنین جامعه‌ای رسول‌ اکرم بین این جامعه باید وحدت ایجاد کند. وحدتِ فکر آسان است؛ خب یک معلّم سر کلاسی فرضاً یک درسی را، یک معرفتی را، یک حقیقتی را بیان می کند همه میفهمند، امّا وحدت در عادت ها و تقالید و روش ها و سنّت‌های گوناگونی که وجود داشته و حبّ‌وبغض‌ها، بسیار بسیار کار دشواری است؛ حتّی بعد از اینکه سال ها از اسلام گذشته بود و این‌ همه کار شده بود، شما دیدید، بعد از آنکه پیغمبر نبود، در اوّلین روز بعد از وفات پیغمبر در سقیفه‌ی بنی‌ساعده انصار و مهاجر به جان هم افتادند؛ یعنی هنوز آن زمینه‌ها در این ها بکلّی از بین نرفته بود و با یک‌ چنین جامعه‌ی ناهماهنگِ ناهمگون، رسول‌ خدا آن حرکت عظیم را انجام داد [که نتیجه‌ی] قدرت فوق‌العاده‌ی پیغمبر بود و مبارزه‌ی شبانه‌روزی او.    آن ‌قدر که پیغمبر روی [نفی] عصبیّت‌ها(۶) تکیه کرده، روی اخلاق و اغماض و عفو و عدم تفاخر به گذشتگان و محبّت به همگان و روی این چیزها در زمینه‌ی اخلاق اجتماعی تکیه کرده، روی کمتر چیزی تکیه کرده؛ برای اینکه بین این دل ها یک هماهنگی و انسجامی را به ‌وجود بیاورد و به‌ وجود هم آورد و اگر نَفَس گرم پیغمبر بالای سر این مردم بود و چند سال دیگر ادامه پیدا میکرد، یقیناً یا به احتمال زیاد آنچه ما بعد از رحلت پیغمبر شاهدش بودیم، پیش نمی‌آمد و این همان است که در اوّل صحبت گفتم که رحلت پیغمبر در آن شرایط و اوضاع خاص، یک حادثه‌ی تعیین‌کننده بود؛ یعنی رحلت پیغمبر در آن شرایط مسیر تاریخ را به همین شکلی که مشاهده می کنید، تعیین کرد و مشخّص کرد. 🔸 بیانات  رهبری در شب رحلت پیامبر اعظم(ص) و شهادت امام حسن مجتبی(ع) در کانون توحید تهران/ 10/8/1365 🔰🔰🔰 کانال در ایتا را به دوستان خود معرفی کنید: @roozedahom10
🌳 این درخت که در جنوب ایران فراوان است و به آن هم می‌گویند در تمام سال سرسبز و سایه گستر است. نشانه‌ی قبر (ع)، درخت سدری بوده که در کنار آن قرار داشته. در عصر موسی بن عبدالملک و در عصر چند بار قبر امام حسین(ع) را تخریب کردند. فرموده بود: “لَعَن الله قاطع السّدره”(مناقب ابن شهر آشوب، ج۴، ص۶۴): خدا لعنت کند کسی را که را قطع کند.   🔰🔰🔰 ✅ کانال در ایتا را به دوستان خود معرفی کنید: @roozedahom10
🔸 شهیدان نبرد نخستین 🔹 ۷۰ساله بود؛ اهل مدینه ولی سالها در کوفه ساکن شده بود. در نوجوانی محضر را درک کرده بود و در صفین و جمل و نهروان همرکاب شمشیر زد... در منازل نزدیک به کربلا مثل بطن العقبه یا عذیب الهجانات به پیوست. در اولین حمله ی صبح روز عاشورا به شهادت رسید. در زیارت ناحیه و رجبیه نام وی ذکر شده است: "السلام علی نعیم بن العجلان" 📚 منبع: آینه داران آفتاب، ج۱، ص۴۶۰٫ 🔰🔰🔰 ✅ کانال در ایتا را به دوستان خود معرفی کنید: @roozedahom10
💚 به مناسبت میلاد اکرم حضرت محمد مصطفی(ص) 🔆 نزدیکترین فرد به پیامبر در رستاخیز ✅ پیامبر اکرم صلّی الله علیه و آله فرمودند: أولَی النّاسِ بِی یَومَ القِیامَۀِ أکْثَرُهُمْ عَلَیَّ صَلاۀً (فِی دارِ الدُّنیا)؛ نزدیک‌ترین شما به من در روز قیامت، کسانی هستند که در دنیا بیشتر از دیگران بر من فرستند. 📙 کنزل الاعمال، جلد ۱، ص ۴۸۹ 🔰🔰🔰 ✅ کانال در ایتا را به دوستان خود معرفی کنید: @roozedahom10
🔸 🔻 پدرش ابوعبدالله از اصحاب بود و اهل مدینه که بعدها ساکن بصره شد. پدرش روایت های پیامبر را نقل می کرد. ادهم، در ، نزدیک مکه به امام حسین(ع) پیوست. او در بصره در منزل که انقلابیون بصره در انجا جمع می شدند شرکت می کرد. امام محمدباقر(ع) او را از شیعیان مخلص معرفی کرده است. او در نبرد نخستین در صبح عاشورا به شهادت رسید. 📚 منبع: آیینه داران آفتاب، جلد۱، ص۲۸۴ 🔰🔰🔰 ✅ کانال در ایتا را به دوستان خود معرفی کنید: @roozedahom10
✨ دو ویژگی از (ع): جد مادری حضرت علی‌اکبر یعنی مؤذن‌ بود و  چهره‌ی بسیار‌ زیبائی هم‌ داشت. مردم مکه‌ و مدینه‌ معتقد بودند که‌ اگر خدا بخواهد پیامبری‌ برگزیند‌ احتمالا همان عروه‌بن ‌مسعود را برمی‌گزیند. که‌ در اشاره‌ای به این‌ موضوع نیز‌ شده‌است. این‌ نشان از فضیلت‌، وقار، شعور، عظمت و ابهت در سیمای‌ ایشان دارد. این‌ خصوصیت‌ یعنی‌ اذان‌گوئی زیبا‌ و شباهت به مسیح‌(ع) از عروه‌بن‌ مسعود به مُرّه‌ و از ایشان‌ نیز‌ به منتقل گشت و در هیئت‌ علی‌اکبر(ع) خودش را نشان داد.‌ اگر‌ از سمت چپ به چهره‌ی علی اکبر نگاه می‌کردید، را می‌دیدید اما از سمت راست بسیار شبیه بود؛ یعنی‌ این‌ زیبائی،‌ وقارو‌ صلابت در چهره‌ی این‌ خانواده بود و به علی‌‌اکبر(ع) منتقل شد. اما یک‌ خصوصیت‌ هم از مادرش گرفت لقب حضرت لیلا‌ بِرّه‌ بود، به معنی‌ نیکوکار‌ و بخشنده که‌ این‌ بخشندگی‌ به حضرت علی‌اکبر(ع) منتقل شد. جالب است که‌ در تمام طول مسیر، یعنی‌ از ۲۷ رجب که‌ حضرت اباعبدا‌لله حرکت می‌کند‌، تا کربلا‌ مؤذن‌های کربلا‌ مشخص‌اند، ازجمله ، . اما در صبح عاشورا، امام از حضرت علی‌اکبر(ع) می‌خواهد تا اذان بگوید. تا صدایی شبیه صدای پیامبر و عروه‌بن ‌مسعود در فضای کربلا بپیچد. می‌گویند در این زمان وقتی‌ حضرت علی‌اکبر(ع) اذان گفت، سپاهیان‌ از خیمه‌ها بیرون‌ آمدند و آن‌هایی که‌ صدای‌ پیامبر‌ را شنیده‌بودند گفتند که‌ پیغمبر‌ به یاری‌ فرزندش آمده‌است، ما با پیامبر نمی‌جنگیم.‌ عمرسعد‌(لعنت‌ا..علیه‌) کسانی را فرستاد تا ببیند‌ چه خبر شده، دیدند‌ که‌ علی‌اکبر(ع) روی‌ ارتفاع ایستاده‌ و صدای‌ دلنشین‌ او که‌ شبیه‌ صدای‌ پیامبر‌(ص) است در فضای‌ کربلا‌ پر و بال گشوده است. و چنین است  که‌ امام‌حسین(ع) زمانی‌که حضرت علی‌ اکبر‌(ع) را به میدان‌ فرستاد سرش را بلند کرد‌ و در پیشگاه‌ الهی‌ عرض کرد:‌ من جوانی‌ را به میدان‌ می‌فرستم که‌” اشبه‌ الناس‌ خَلقاً‌ و خُلقا‌ً و منطقا‌ً برسول‌ الله(ص)” است؛ یعنی‌ سه ویژگی او‌ خَلقش (خصوصیات‌ ظاهری‌)، خُلقش‌ (اخلاقش‌) که‌ خداوند در قرآن در مورد پیامبر‌(ص) می‌فرماید: انّک‌ لعلی‌ خلق عظیم‌؛ پیامبر‌(ص) خلق عظیم‌ داشت و‌ این‌ خلق عظیم‌ در علی‌اکبر(ع) هم بوده است و هم در حرف زدن ..... 📚 منبع: سخنرانی با موضوع متن کامل این سخنرانی را د لینک زیر مطالعه کنید: https://www.roozedahom.com/?p=40364 ⚠️ پس از باز کردن لینک، در صورت سفید بودن صفحه، لطفا نمایشگر خود را از راست به چپ بکشید. 🔰🔰🔰 ✅ کانال در ایتا را به دوستان خود معرفی کنید: @roozedahom10
🔸 🔻 در آستانه ۷۰ سالگی، با خاطره های بزرگ در پیکارهای سخت می شناختندش. راوی احادیث بود؛ در بود که تیری سهمگین به پایش رسید و پس از آن لنگ لنگان راه می سپرد. از افرادی بود که برای نامه نوشت و را در یاری کرد. قبل از رسیدن امام به به او پیوست و در تیرباران صبح روزِ به رسید. 📚 منبع: آیینه داران آفتاب، جلد۱، ص488 🔰🔰🔰 ✅ کانال در ایتا را به دوستان خود معرفی کنید: @roozedahom10
🏴 🔸 برشی از زندگی (س) صبح ها وقتی (س) از خواب بیدار می شدن اولین کسی که به دیدنشون می اومد، بود.... خیلی جالبه این دیدار صبحگاهی.... پیامبر اول پشت در می ایستادن دستشونو روی سینه می گذاشتن و با صدای بلند به حضرت زهرا سلام می دادن و بعد هم می رفتن مسجد برای نماز صبح ظاهرا گاهی هم وارد خانه می شدن و دست دخترشون رو می بوسیدن.... موها و گیسوان دخترشونو می بوسیدن و می فرمودن بوی بهشت رو از دخترم استشمام می کنم و بعد می رفتن سمت مسجد برای نماز..... این برخوردهای زیبا در رفتارهای پیامبر با دخترشون خیلی زیاده ولی متاسفانه چقدر کم بهشون پرداخته شده..... بخش کوتاهی از سخنرانی در سومین 🔰🔰🔰 ✅ کانال در ایتا را به دوستان خود معرفی کنید: @roozedahom10
42.42M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
روضه ای که خدمت (ص) خواند...... 🔰🔰🔰 ✅ کانال در ایتا را به دوستان خود معرفی کنید: @roozedahom10
👤 بعضى از ما شاید مزار پدر بزرگ‌هایمان را هم پیدا نکنیم. و اگر  آن قبرستان را خراب کنند و به جایش پارک بسازند، ما هیچ گونه حساسیتى نشان نمى دهیم. بلکه هر از چند گاهى براى تفریح به آنجامى رویم. در حالى که ما از آنها هستیم.... ولى  وقتى مى‌شنویم یک قافله به می‌رود مشتاقانه به آنجا مى‌رویم و عاشقانه گریه مى‌کنیم و اشک مى ریزیم، مرور مى‌کنیم و شگفتا …!که هر سال مرثیه‌هاى مکّرر را مى‌شنویم و هیچ‌گاه احساس کهنگى و تکرار نمى‌کنیم. همه‌ى ما بارها مرثیه (ع) را شنیده ایم. مى دانیم دست هایش را جدا کردند، بر فرقش ضربه زدند، به شکمش تیر زدند، ولى چرا هر بار که مى شنویم برایمان تازه است؟ چه سرّى در کربلاى وجود دارد که آن را از تاریخ جهان جدا کرده  و در چشم‌ها و دل‌ها نشانده و به امروز رسانده است. این سؤال بسیار مهّم و جدّى است. چرا موقعیّت‌هاى دیگر تاریخ اسلام این خصوصیت را ندارند. مگر (ع) کوچک است، ایشان کسى است که وقتى در شمشیرش بالا مى‌رفت و فرود مى‌آمد، (ص) فرمودند: « ارزش این ضربه‌ى شمشیر از هر چه عبادت جن و انس است فراتر مى باشد. آن هم تا قیام قیامت!»... تفاوت کربلا با دیگر موقعیّت‌ها در چیست؟ علت شاخص بودنش چیست؟کدام خون در رگ‌هاى جریان دارد که کربلا هنوز و براى همیشه زنده است؟ واقعاً کربلا چه چیزى دارد؟ عجیب است! کوتاهترین واقعه‌ى تاریخ ، نیز همین حادثه‌ى کربلاست..... 🔻متن کامل این سخنرانی را می توانید در لینک زیر مطالعه کنید: https://www.roozedahom.com/?p=1121 ⚠️ پس از بازکردن لینک، در صورت سفیدبودن صفحه،لطفا نمایشگر خود را از راست به چپ بکشید. 🔰🔰🔰 ✅ کانال در ایتا را به دوستان خود معرفی کنید: @ roozedahom10
✨ شایسته ترین 🍃 به مناسبت میلاد حضرت (ع) ♦️ روزی از اطرافیان خود سؤال کرد که به نظر شما شایسته‌ترین فرد بعد از من برای حکومت کیست؟ تمام اطرافیانِ دنیا‌پرست و جاه طلب برای نزدیکی و چاپلوسی به ، و برخی دیگر را معرفی کردند. معاویه خندید و گفت: می‌دانید که همه‌ی این‌ها را که گفته‌اید به مداهنه گفتید و سپس گفت: از نظر من، (ع)؛ به دلیل سه خصوصیت‌: جرات‌، غیرت‌، شجاعت ◀️ این که سخاوت را دارد( معاویه سر کیسه را شل می‌کرد). یکبار هم معاویه خودش گفت: من بر پیروز نشدم مگر به برکت این بخشندگی‌ها؛ هر کس را فکر می‌کردم ، می‌تواند جذب کند با کیسه‌های طلا جذب ‌کردم. حتی برای خانه‌های آبگوشت می‌فرستاد و چند نخود طلا درون غذا می‌گذاشت و به آن‌ها می‌گفت: مراقب باشید که در این لقمه‌ها نخود طلا هست(همه‌ی این‌ها را نمک‌پرورده کرد و جذب خودش کرد). در سپاه ۴۰۰۰ نفر محصول این بخشش‌های معاویه بودند. گفت: این جوان سخاوت ما را دارد. ◀️ کمالات‌ و فضایل را دارد که هیچ کس این‌ها  را با هم ندارد. ◀️  ثقیف را دارد.(طایفه عروه‌بن ‌مسعود) حسام‌بن ثابت که شاعر زمان (ص) بود و (ع) را در نوجوانی دیده بود دو بیت شعر در مورد او بیان کرده است: واحسن من کلم ترکت و عین و اَحْمِلَ مِنْکَ کم تلد النساء خلقت مُبَرِؤَ من کل عیب کانک‌ قد خلقت من تشاء‌ من تا کنون هیچ کس را به زیبایی تو ندیده‌ام، هیچ زنی دیگر مثل تو را نخواهد زاد.... تو از هر نقص و عیبی‌ مبری‌ هستی‌، تو آن هستی‌ که‌ آن‌گونه  که‌ خدا می‌خواست تو را آفرید(یا آن‌گونه که خودت می‌خواستی خدا تو را آفرید‌) ما هیچ کدام طرح وجودی خودمان را پیشنهاد‌ نداده‌ایم با ما در مورد طرز ساخت و چگونگی انداممان مشورت نکرده‌اند، به ما نگفته‌اند که قد، رنگ مویتان و … می‌خواهید چگونه باشد؟ دوست دارید چه شکلی باشید؟ شاعر می‌گوید تو(علی اکبر) آن‌چنان هستی که گویی خدا بعد از خلقت تو با تو مشورت کرده ‌است که دوست داری چگونه بسازمت خودت پیشنهاد بده که چگونه باشی؛ یعنی، تا این اندازه زیبا و برازنده بود، زشتی در شخصیت او راه نداشته است. ✳️ به معنی زیبایی و برازندگی است... ✍ دکتر 🔰🔰🔰 ✅ کانال در ایتا را به دوستان خود معرفی کنید: @roozedahom10
🔸 لعن و در 🔴 بخش پایانی ۶. که همان است و منسوب کردن او به نام مادرش کنایه از حرامزادگی اوست. او قاتل و است. او کسی است که دستور بستن آب را بر روی خاندان حضرت علیه السلام داد و او بود که دستور داد بر بدن نازنین آن حضرت اسب بتازند. ۷. زیاد بن ابیه او نیز چون دیگر دشمنان از راه غیرشرعی متولد شده و به همین جهت او را زیاد فرزند پدرش می نامند. او در ابتدا دشمنی سختی با و حمایت فراوانی از علیه السلام از خود نشان می داد ولی بعد از صلح علیه السلام به معاویه ملحق می شود. معاویه هم با مکر و حیله ثابت می کند که زیاد برادر اوست. زیاد پس از اینکه به عنوان برادر معاویه مطرح شد به خاطر شناختی که بواسطه سال ها حضور در جمع امام علی علیه السلام از ایشان داشت به قلع و قمع ایشان پرداخت و تعداد زیادی از آنها را به رساند. ۸. از دیگر دشمنان سرسخت اهلبیت علیهم السلام است. پدر او حَکَم بن ابی العاص بن امیه کسی است که بواسطه اینکه اکرم صلی‌الله علیه و آله را تمسخر می کرد از رانده شد و به بیرون آن شهر تبعید گردید. پیامبر خدا صلی الله علیه و آله لعنت حق را شامل او وتمام فرزندان او کرد. یکی از عوامل اصلی بر پایی جنگ جمل و صفین و خوارج بر علیه امام علی علیه السلام همین مروان بن حکم است. ۹. در کنز العمال از بزرگترین کتب روایی سنی نوشته شده است: هر دینی آفتی دارد و آفت این دین بنی امیه است. و از امام نقل شده است: هیچ یک از بنی امیه از دنیا نمی روند مگر اینکه به شکل مارمولک مسخ می شوند. 📚 منبع: کتاب بررسی منابع و شرح فرازهایی از زیارت عاشورا نویسنده: احمد رضا آقا دادی صفحات: ۸۲تا ۱۲۲ به اختصار 🔰🔰🔰 ✅ کانال در ایتا را به دوستان خود معرفی کنید: @roozedahom10
🏴 ‼️ حتما شما هم شنیدین که در زمان (ص)، و (ع) و (س) خبر شهادت (ع) را به مردم میدادن و یا حتی وقتی امام حسین بدنیا میاد پیامبر(ص) و اهل بیت(ع) براش عزاداری می کنن؛ ⁉️حالا این سوال پیش میاد چرا پیامبر و اهل بیت این کار رو کردن؟! ❎ پیامبر(ص) از میزان انحرافی که بعد از خودشون، مردم به اون دچار میشن خبر داشت و می دونست که مردم چنان دچار سرگردانی میشن که تشخیص حق از باطل دشوار میشه... تشخیص از باطل دشوار میشه مگر برای افرادی که به دو میراث گرانبهای ایشان چنگ بزنن دومیراث پیامبر چی بودن؟! 🔸 بخاطر همین پیامبر(ص) خیلی تلاش کرد راه های شناخت و نجات از این مهلکه ها رو به مردم نشون بده؛ یکی از تلاش ها این بود که فتنه ها و آشوب های آینده رو بهشون خبر بده حتی نقل هایی از یاران پیامبر به ما رسیده که پیامبر تمام فتنه ها را تا با ذکر افراد و نام پدرشون برای ما ذکر کرده؛ اطلاع دادن از اخبار ویژه امام حسین(ع) از زبان پیامبر و حضرت علی(ع) یکی از این روشن گری ها بود و تاکید بیشتری روی آن شد. البته این به دلایل زیر بود: _جایگاه و حرمت شخصیت امام حسین(ع) _فجیع بودن شهادت او و یارانش _ بزرگی مصیبت آنان _ اهمیت در حفظ و بقای _ پاداش بزرگ یاری کردن امام حسین(ع) _ لعنت دائمی و کیفر بزرگ قاتلان و رهاکنندگان اباعبدالله است. 🔸 شاید یه دلیل دیگه از عوامل تاکید به شهادت امام حسین(ع)، نزدیکی زمان عاشورا به روزگار پیامبر(ص) و حضرت علی(ع) باشه. چون پیامبر می دونست بسیاری از صحابه و یارانشون روز عاشورا را درک می کنن بخاطر همین تاکید روی واقعه ی عاشورا و چگونگی شهادت اباعبدالله باعث می شد تاثیر زیادی برای دعوت کردن امام حسین و هشدار درباره پیوستن به دشمنان داشت. 🔸 علت دیگه هم این بود که این اطلاع رسانی اتمام حجتی بود به افرادی که پیامبر باهاشون صحبت می کرد و وقتی یاران گریه می گردن پیامبر بهشون می گفت: ای مردم، آیا بر او می گریید و یاری اش نمی دهید؟! و حضرت علی خطاب به براء بن عازب فرمود: ای براء فرزندم حسین کشته می شود و تو در حالی که زنده ای یاری اش نمی دهی. و در مقابل افرادی هم بودن که با اخباری و پیامبر و حضرت علی(ع) داده بودن، اباعبدالله رو یاری کردن مثل انس بن حارث 🔸حتی شاید تغییر موضع زهیربن قین خبری بود که سلمان فارسی بهش داده بود و گفته بود تو اباعبدالله را یاری می کنی.... 📚 منبع: با کاروان حسینی از مدینه تا مدینه، جلد چهارم، ص۶۸ 🔰🔰🔰 ✅ کانال در ایتا را به دوستان خود معرفی کنید: @roozedahom10
🏴 🔸 مبارزه دشوار ▪️ بیانات ▪️ انتشار به مباسبت فرا رسیدن رحلت گرامی اسلام (ص) یکی از سخت‌ترین مبارزات پیغمبر، مبارزه برای حفظِ انسجامِ جامعه‌ی اسلامیِ آن روز بود که این مبارزه به ‌نظر من از دشوارترین مبارزات پیغمبر بود. جامعه‌ی اسلامی عربستان یک جامعه‌ی قبایلی، متشکّل از افراد قبایل گوناگون با تعصّب های خاصّ قبیله‌ای، با برداشت ها و عادات و سنّت‌های کاملاً متفاوت، با عادت دیرینه‌ی به جنگ و نزاع و خون‌ریزی بر سر چیزهای کوچک؛ برای یک شتر بین دو قبیله چهل سال در جاهلیّت جنگ بود! آن ‌قدر آدم از گرسنگی مُردند، یا در میدان جنگ کشته شدند، یا به غارت رفتند برای خاطر یک شتر! برای اهانت به یک زنی که مال یک قبیله‌ای بود از سوی یک جوانی از قبیله‌ای دیگر -که او را در بازار عکّاظ مکّه مسخره کرده بود و به او اهانت کرده بود- چند سال بین این دو قبیله جنگ بود؛ این مسئله، مسئله‌ی تعصّب قبیله‌ای است. حالا در یک‌ چنین جامعه‌ای رسول‌ اکرم بین این جامعه باید وحدت ایجاد کند. وحدتِ فکر آسان است؛ خب یک معلّم سر کلاسی فرضاً یک درسی را، یک معرفتی را، یک حقیقتی را بیان می کند همه میفهمند، امّا وحدت در عادت ها و تقالید و روش ها و سنّت‌های گوناگونی که وجود داشته و حبّ‌وبغض‌ها، بسیار بسیار کار دشواری است؛ حتّی بعد از اینکه سال ها از اسلام گذشته بود و این‌ همه کار شده بود، شما دیدید، بعد از آنکه پیغمبر نبود، در اوّلین روز بعد از وفات پیغمبر در سقیفه‌ی بنی‌ساعده انصار و مهاجر به جان هم افتادند؛ یعنی هنوز آن زمینه‌ها در این ها بکلّی از بین نرفته بود و با یک‌ چنین جامعه‌ی ناهماهنگِ ناهمگون، رسول‌ خدا آن حرکت عظیم را انجام داد [که نتیجه‌ی] قدرت فوق‌العاده‌ی پیغمبر بود و مبارزه‌ی شبانه‌روزی او.    آن ‌قدر که پیغمبر روی [نفی] عصبیّت‌ها(۶) تکیه کرده، روی اخلاق و اغماض و عفو و عدم تفاخر به گذشتگان و محبّت به همگان و روی این چیزها در زمینه‌ی اخلاق اجتماعی تکیه کرده، روی کمتر چیزی تکیه کرده؛ برای اینکه بین این دل ها یک هماهنگی و انسجامی را به ‌وجود بیاورد و به‌ وجود هم آورد و اگر نَفَس گرم پیغمبر بالای سر این مردم بود و چند سال دیگر ادامه پیدا میکرد، یقیناً یا به احتمال زیاد آنچه ما بعد از رحلت پیغمبر شاهدش بودیم، پیش نمی‌آمد و این همان است که در اوّل صحبت گفتم که رحلت پیغمبر در آن شرایط و اوضاع خاص، یک حادثه‌ی تعیین‌کننده بود؛ یعنی رحلت پیغمبر در آن شرایط مسیر تاریخ را به همین شکلی که مشاهده می کنید، تعیین کرد و مشخّص کرد. 🔸 بیانات  رهبری در شب رحلت پیامبر اعظم(ص) و شهادت امام حسن مجتبی(ع) در کانون توحید تهران/ 10/8/1365 🔰🔰🔰 کانال در ایتا را به دوستان خود معرفی کنید: @roozedahom10
▪️عنوان: آموزه های مشترک معرفتی در و خطبه های (س) ▪️تهیه و تنظیم: مهربان کلیددار، فاطمه فولاد، و با تشکر از آقای محسن ریاضی ▪️زیرنظر: مهندس عبدالکریم خاضعی نیا و (س) چنین گفت: «ای بدان جز پوست خود نشکافتی و جز گوشت خود پاره پاره نکردی، زودا که بر (ص) در آیی و بار سنگین ریختن خون فرزندانش را بر دوش بکشی و شکستن حرمت خاندانش را بر عهده داشته باشی. آن روز (ص) خاندانش را گرد آورد و پراکندگی‌شان را سامان بخشد و حق ایشان باز ستاند» ب: یادآوری و توجه دادن به عاقبت کارها در : یک نظر اجمالى به آیات نشان مى‌دهد که در میان مسائل عقیدتى هیچ مسأله اى در بعد از به اهمیّت مسأله ، و اعتقاد به حیات بعد از مرگ، و حسابرسى اعمال بندگان و پاداش و کیفر و اجراى عدالت نمى‌رسد؛ و این که تقریباً در تمام صفحات قرآن بدون استثناء ذکرى از معاد به میان آمده، و اینکه در جاى جاى قرآن مجید بعد از موضوع ایمان به خدا، بر مسئله ایمان به جهان دیگر تاکید شده است، نشان از اهمیت فوق العاده این مسئله دارد. و چرا چنین نباشد در حالى که: متن کامل این مقاله را می توانید در لینک زیر مطالعه کنید: https://www.roozedahom.com/?p=43821 ⚠️ پس از بازکردن لینک در صورت سفیدبودن صفحه، لطفا نمایشگر خود را از راست به چپ بکشید. 🔰🔰🔰 ✅ کانال در ایتا را به دوستان خود معرفی کنید: @roozedahom10
⁉️ چرا خداوند (ع) را در روز كمك نكرد؟ ♦️ پاسخ: مفهوم نصرت در فكر اسلامی از جايگاه ويژه‌ای برخوردار بوده و از آن در مواضع متعددی ياد كرده است. 🔺الف- وسايل نصرت الهی: در برخی از آيات الهی به راه ها و وسايل نصرت الهی اشاره شده است از قبيل استيصال و ريشه‌كن كردن معاندان، لشكريان غير مرئی و رعب و ترس. 🔺ب- شروط نصرت: نصرت و ياری خداوند دارای شرايطی است كه در آيات قرآن كريم به اين شروط اشاره شده است از قبيل: و ثبات، حفظ نصرت که منوط به اهلیت مردم است و امتحان مؤمن به عدم نصرت. از برخی آيات استفاده می شود كه گاهی خداوند متعال را با ياری نكردن امتحان می كند كه آيا استقامت دارند و يا اينكه مأيوس شده و پا به فرار می گذارند يا تا پای جان از (ع) و دينش دفاع می كنند. 🔷 منبع: واقعه‌ی عاشورا و پاسخ به شبهات، رضوانی 🔰🔰🔰 ✅ کانال در ایتا را به دوستان خود معرفی کنید: @roozedahom10