eitaa logo
روزنه
6.2هزار دنبال‌کننده
4.1هزار عکس
2.1هزار ویدیو
256 فایل
دریچه ای به تاریخ، سیاست و اندیشه دینی معاصر ارتباط با ادمین @M_shahidani
مشاهده در ایتا
دانلود
گزارش تفصیلی خبرگزاری فارس از فعالیت گروه روحانیان جهادی در تغسیل اموات کرونایی در قم متن کامل گزارش را اینجا بخوانید: 👇 http://fna.ir/ewlks4 @rozaneebefarda
حیرت‌نامه‌نویسی در عصر جمهوری اسلامی! نقدی بر انگاره‌های غیرمستند میثم عبداللهی [صفحه 1 از 6] اختصاصی @rozaneebefarda 🔻🔻🔻 1. ماجرای حیرت‌نامه نویسی روشنفکران ایرانی با ورود به عصر مدرن و همزمان با پیشرفت های تمدنی جوامع غربی، دغدغه¬ای در میان برخی از روشنفکران مسلمان شکل گرفت که نقطه عطف آن جبران همین عقب ماندگی های تمدنی در جوامع اسلامی بود. گذشته از مشاهده مظاهر تمدنی جوامع غربی، فعالیت¬های فکری- فرهنگی مستشرفان در یک قرن گذشته را نمی¬توان در پیدائی این پدیده نادیده گرفت. عامل دیگر، تحیر و انفعالِ برخی از نخبگان کشورهای اسلامی در مواجهه با پیشرفت های تمدنی غربی ها بود که به واسطه مسافرت های تحصیلی یا تفریحی به ممالک غربی، چنین انگاره‌هایی به مرور شکل گرفت و در سفرنامه‌های آنها نمود یافت و به دنبال آن، موجی از «حیرت نامه نویسی» در برخی از سرزمین های اسلامی –به خصوص ایران- راه افتاد که در ایجاد پدیده ، نقش مستقیم داشت. از اولین حیرت‌نامه‌هایی که در ایران منتشر شد، حیرت‌نامه است که از پیشگامان در ایران معاصر است و در عقد برخی از مهم‌ترین قراردادهای ننگین استعماری نقش اساسی داشت.(1) با داغ شدن ماجرای ، برخی محققین را از جهاتی با ایلچی مقایسه می‌کردند که چندان بی‌وجه هم نبود. سفرنامه حاج سیاح محلاتی نیز یکی از معروف‌ترین نمونه از چنین آثاری است که در آن به نحوی مشمئزکننده از برخی مظاهر تمدن غربی(خصوصاً ) تمجید شده است.(2) گرچه فرهنگ حیرت‌نامه‌نویسی در دوران انحطاط ایران نیز، اقدامی غیرقابل دفاع و برآمده از است اما نظر به فاصله تمدنی ایران و غرب، در آن زمان تا حدودی زمینه ایجاد چنین انگاره‌هایی وجود داشته است اما احیای این خط فرهنگی در عصر جمهوری اسلامی که از یک سو ایران در رشته‌های گوناگون در مرز دانش قرار گرفته و پیشرفت‌های شگرفی را رقم زده و از دیگرسو تمدن غربی در معرض افول قرار گرفته، به هیچ وجه قابل توجیه نیست و امری کاملاً ارتجاعی و نشانه عقب‌ماندگی افراطی برخی روشنفکران ایرانی است. 2. تکرار مکررات سخنان آقای جعفریان، حرف نویی نیست و حدود دویست سال جریان منورالفکری و سپس روشنفکری، در خدمت به غرب در آمده اند و در داخل و خارج کشور، همین حرفهای کلیشه ای و سطحی را مطرح کرده اند. در ایران منشا این سخنان، میرزا ملکم خان ارمنی، و شاگردان شان بودند. پدیده آقای جعفریان، چیز جدیدی نیست و در تاریخ معاصر ایران، افراد بسیاری بوده اند که دچار این انحرافات شده اند و هیچ کدام آنها از بدو تولد، منحرف نبودند بلکه به تدریج از جاده حق منحرف شدند و در مقابل اسلام ایستادند. حتی معممین کم سوادی همچون ، سیداسدالله ، ملک المتکلمین اصفهانی، سیدجمال واعظ اصفهانی، سیدعبدالرحیم خلخالی، میرزا احمد عمارلویی، ، زاده هم بودند که برخی خیلی زود از لباس خارج شدند ولی برخی تا پایان عمر در همان لباس روحانیت باقی ماندند و با دین مبارزه کردند. در دوره بعد از انحراف مشروطه و خصوصا دوران رژیم پهلوی، دوران سلطه همین تفکر بر کشور ایران بود و این تفکرات با رسانه های بسیار، به شکل های مختلف بازتولید و به سمت مردم ایران پمپاژ میشد. نتیجه حدود صد سال پروپاگاندا برای منحرف کردن مردم ایران، به آنجا رسید که در سال 1357، مردم ایران به طور قاطع اعلام کردند این تفکر، جز تحقیر، دیکتاتوری خشن، عقب ماندگی، وابستگی و چپاول منافع ملت ایران توسط غربیها چیز دیگری به همراه نداشته است و آن را از ریشه کندند و به جایش جمهوری اسلامی را جایگزین کردند. یکی از آرمان های اساسی انقلاب اسلامی، پایان بخشیدن به سلطه غربزدگی بر کشور بود. البته انحراف حتی یک نفر، تاسف برانگیز است و خصوصا که آقای جعفریان در گذشته خدماتی هم انجام داده، دعا می کنیم که خدا ایشان را نجات دهد. --------------------- پ.ن: 1. ر.ک. حیرت نامه؛ سفرنامه ابوالحسن خان ایلچی به لندن، میرزا ابوالحسن خان ایلچی شیرازی، به کوشش: حسن مرسلوند، رسا، تهران، اول، 1364، تمامی صفحات. وی عاقد چند قرارداد ننگین بود که مهمترین آنها گلستان و ترکمنچای بود. 2. ر.ک. سفرنامه حاج سیاح به فرنگ، حاج سیاح محلاتی، به کوشش: علی دهباشی، نشر ناشر، تهران، اول، 1363، تمامی صفحات. @rozaneebefarda ادامه👇
حیرت‌نامه‌نویسی در عصر جمهوری اسلامی! نقدی بر انگاره‌های غیرمستند [صفحه 2 از 6] 3. جعفریانی که بود، جعفریانی که هست! جناب آقای چهره‌ای علمی و فرهنگی بود که از دهه شصت کارهای تاریخی‌اش را آغاز کرد و تولیدات قابل توجهی در عرصه تاریخ صدر اسلام، تاریخ صفویه و تاریخ معاصر نوشته است. برخی از آثار وی مورد توجه محققین و منتقدین قرار گرفته و خود او پیش‌تر با گروه‌ها و طیف‌های مختلف سیاسی و فرهنگی مرتبط بود و از همه آنها استفاده می‌کرد. یکی از نویسندگانی که از بیشترین رانت و رابطه در طول دوران حیات علمی‌اش استفاده کرده، آقای جعفریان است و همین‌ها باعث شد که او به برسد و سفارش‌های کاری فراوانی از نهادهای مختلف جمهوری اسلامی بگیرد و از زیادی بهره‌مند گردد. مهم‌ترین اثر او پیرامون تاریخ معاصر، کتاب جریان‌ها و سازمان‌هاست(1) که اجمالاً با فضای فکر انقلاب اسلامی همراه بود و همین باعث ترویج بیشتر آثار او از سوی نهادهای مختلف جمهوری اسلامی گردید. وی در از اوایل دولت نهم، کم‌کم از مسیر انقلاب اسلامی زاویه گرفت و در ابتدا این زوایه کم بود و رفته رفته بیشتر شد. حضور مداوم او در شبکه‌های اجتماعی و پرنویسی اش، باعث شد تا انحرافاتش پنهان نماند. او بعد از گذشت مدت حدود 15 سال، به چهره‌ای مبدل شد که دقیقاً نقطه مقابل اندیشه‌های سابقش ایستاده و علاوه بر نقد برخی آرمان‌های انقلاب اسلامی و نقد ، به یکی از طرفداران جدی تبدیل گردید. البته آقای جعفریان سابق به دلیل برخی ، از آن طرف بام افتاده بود و گلایه شدید برخی شخصیت‌های علمی و حوزوی را فراهم کرده بود و همو امروزه به خاطر مواضع جدیدش دچار شده است! جعفریان مصاحبه مفصلی در لایو اینستاگرام انجمن اندیشه و قلم، داشت و متن آن را با اضافاتی در روز 27 فروردین 99، روی وبلاگش در سایت خبر آنلاین، منتشر کرد. وی در همین مصاحبه، به داشتن برخی گرایشات افراطی اش در دهه شصت اعتراف کرده و به تغییرات فکری اش اذعان کرده و آن را درست دانسته است. رسول جعفریان در دهه شصت مقاله‌ای با عنوان «جایگاه صلح در جهاد» داشت و خلاصه‌اش چنین است که در فرهنگ اسلامی در برابر غیرمسلمانان، اصل بر جنگ (و نه صلح) است! سِلم اسلام، باید بر پایه اضمحلال قدرت‌های زورگو بنا شود به طوری که دیگران جرأت اظهار مخالفت نداشته باشند.(2) البته او امروزه، از چنین مواضعی تبری می جوید و آن را از مواضع اقتدارگراها معرفی میکند و به آنها نقد می کند.موارد دیگری از این دست دیدگاه‌ها در کارنامه جعفریان دیده می‌شود که در زمانه خود و بعد از آن توسط برخی از همپالگی‌های امروزین جعفریان به عنوان نوعی و وی تلقی می‎شد! و البته در مواردی با اندیشه‎های عمیق و دقیق امام خمینی بسیار فاصله داشت و در واقع می‌توان این بخش از کارنامه جعفریان را با برخی آراء آقای مقایسه کرد که گاه در دفاع از انقلاب اسلامی از امام نیز پیش می‌افتاد و خود را انقلابی‌تر نشان می‌داد! --------------------- پ.ن: 1. این کتاب اولین بار در سال 1380، با عنوان «ج‍ری‍ان‌ه‍ا و ج‍ن‍ب‍ش‌ه‍ای‌ م‍ذه‍ب‍ی‌ - س‍ی‍اس‍ی‌ ای‍ران‌ (از روی‌ ک‍ار آم‍دن‌ م‍ح‍م‍درض‍ا ش‍اه‌ ت‍ا پ‍ی‍روزی‌ ان‍ق‍لاب‌ اس‍لام‍ی‌) س‍ال‍ه‍ای‌ ۱۳۵۷ – ۱۳۲۰» در‌ ۲۴۶ صفحه منتشر شد. مورد این کتاب مورد استقبال نیروهای انقلابی قرار گرفت و جعفریان در هر چاپ، ویراست جدیدی را هم اعمال کرده و نکات و مطالب و حواشی جدیدی را به کتاب افزود و اشکالات کتاب را زودود. مورد حمایت دستگاه های دولتی، خصوضا دولت احمدی نژاد قرار گرفت و به چاپهای متعددی رسید. در سال 1396 در 1424 صفحه توسط نشر علم منتشر شد. 2. آقای جعفریان در روز 26 فروردین 1399 در لایو اینستاگرام انجمن اندیشه و قلم، گفت‌وگوی مفصل و انتقادی و بسیار تندی درباره جایگاه علم در جمهوری اسلامی داشت و روابط عمومی این انجمن، متن کامل آن را یک روز بعد، با عنوان «متن کامل گفتگو با رسول جعفریان پیرامون علم و تمدن جدید» روی سایت خودشان منتشر کردند: https://b2n.ir/604796 جعفریان در روز 27 فروردین 99، متن کامل همین گفتگو را به همراه اضافات جدیدی از سوی خودش، روی وبلاگش در سایت خبر آنلاین، با عنوان «نقدهای جدی به ترویج خرافات به اسم طب سنتی، پاسخ‌های رسول جعفریان درباره جایگاه «علم» در دانشگاه، حوزه و ذهن مدیران جمهوری اسلامی» منتشر کرد و در نشانی زیر درج شد: https://www.khabaronline.ir/news/1376977/ @rozaneebefarda ادامه👇
حیرت‌نامه‌نویسی در عصر جمهوری اسلامی! نقدی بر انگاره‌های غیرمستند [صفحه 3 از 6] 4. جعفریان و فرایند تبدیل شدن به یک عده معدودی در جامعه ما هستند که در همه مسائل مختلف سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی و علوم و فنون مختلف، متخصص هستند و با ، در همه چیز اظهارنظر می‌کنند و راهکار می‌دهند. مردم اینها را به درستی می‌دانند که می‌زنند و معمولا هم نظراتشان به نفع غرب و علیه منافع ملت ایران است. آقای جعفریان در فضای فکری جدیدی که وارد شده، از حیث روش‎شناختی نیز دچار تغییرات زیادی شده است. او به جای اینکه سابقه علمی خودش را در نظر داشته باشد و با توجه به آن پیشینه، در مسائلی که تخصص دارد، سخن بگوید و حرف علمی بزند؛ متأسفانه مسیر و و بیان را در پیش گرفته، به راحتی به بسیاری از مسائلی که هیچ آگاهی ندارد، ورود میکند و به مخالفان فکری خود، به نحوی افراطی حمله می‌کند. مشاهده یادداشت‌های سطحی و نظرپراکنی‎های عجولانه آقای جعفریان نشان می‌دهد که او در سال‌های اخیر به یک سلبریتی تبدیل شده و تقریبا در تمام مسائل داغ روز به اظهارنظر می‌پردازد؛ از تا و شوربختانه در اغلب موارد به ارائه تحلیل‌های سطحی و کم‌مایه بسنده می‌کند. طبیعتاً وقتی کسی با زبان تلخِ طعن و توهین با سایرین سخن بگوید، نباید انتظار داشته باشد که نظرات او را نقد علمی کنند! بلکه با همان روش خودش او را نقد می‌کنند. 5. جعفریان و تمدن غرب؛ از دفاع متعصبانه تا حمله هیجانی به منتقدان در سال‌های اخیر، آقای جعفریان، همین که در فضای جامعه، نقد غرب شدت گرفته یا غربی‌ها کاری کردند که باعث آبروریزی آنان شود، آقای جعفریان، عصبانی و برافروخته وارد صحنه شده و در مقام وکیل مدافع غربی‌ها به دفاع متعصبانه روی آورد. از مهمترین چالش‌های عظیم و کم‌سابقه‌ای که امروز غرب با آن مواجه هست، چالش مواجهه با است که به زعم سران کشورهای اروپایی و آمریکا، بعد از جنگهای جهانی دوم اول و دوم، این مهمترین چالش بزرگ و کم سابقه در غرب هست که به خوبی نشان داده که آن همه کبر و غروری که از برای خودشان قائل بودند و خودشان را جای خدا نشانده بودند، فرو نشسته و این تمدن عظیم، با یک ویروس، چنان ضعف‌هایش آشکار شد و بیرون زد که دیگر آبرویی برای آنها نمانده است. البته بیان چالش‌های جدی غرب، برای افرادی که علاقمند به غرب هستند بلکه نگاه قدسی نسبت به غرب دارند، ناراحت کننده است ولی چه خوشایند این افراد باشد و چه نباشد، برای همه دنیا مشخص شده که و و چند کشورهای اروپایی، آن مدینه فاضله‌ای که سال‎ها به کمک رسانه‎ها، ساخته‎اند، نیستند و بخش عمده اینها فوتوشاپی بوده است. ضعفهای عظیم اینها در این فضا خودنمایی کرده و اشکالات اندیشه لیبرال دموکراسی و اشکالات ساختاری آنجا، در این بخش آشکار شده است. این کشورهای اروپایی و آمریکا، در همین چالش، از هم وسائل پزشکی سرقت می‌کنند و با کمبودهای زیادی مواجه شده‌اند و جمعیت زیادی از آن کشورها به ویروس مبتلا شده است، ولی در ایران و چین که دو کشور آسیایی هستند، ویروس کرونا به نحو مطلوبی کنترل شد و تعداد مبتلایان در آمریکا، انگلیس، ایتالیا، اسپانیا، فرانسه، آلمان و سایر کشورهای بزرگ اروپایی، بالاترین رقم را دارد ولی کشورهای چین و ایران، ویرس و بیماری را کنترل کردند. در ایران همدلی بسیار خوبی بین مردم برای مقابله با ویروس به وجود آمد و در نقاط مختلف کشور، مساجد و مدارس و بقاع متبرکه تعطیل شد ولی در همین مراکز، شروع به تولید ماسک و لباس ویژه بیمارستانی کردند و کارهای بزرگی صورت گرفت که تحسین مردم دنیا را بر انگیخت. اینها برای کسانی که تأمین کننده منافع غرب در ایران اند، ناراحت کننده هست. آقای جعفریان در کانال تلگرامی خودش در روز یکشنبه 17 فروردین 1399 (5 آوریل 2020م)، یادداشتی با عنوان «کرونا پنبه علم و تمدن و دمکراسی را زد!» نوشت و خشم خودش از این رخداد را بیان کرد. وی تلاش کرد تا به این صورت به خودش دلداری دهد: «حالا هم عده ای با آمدن این ویروس، تمام دنیای جدید را به چالش کشیده و بر این باورند که اعتبار همه چیز از علم و تمدن بشری زیر سوال رفته است. گویی با این مشکل، وضع آنها که به عصر بوق چسبیده اند، استوار شده است.»(1) به ادبیات او دقت شود که از چه تعابیری استفاده کرده که خشم و عجز او آشکار است. گویی با این مشکل، وضع آنها که به عصر بوق چسبیده اند، استوار شده است. --------------------- پ.ن: 1. «کرونا پنبه علم و تمدن و دمکراسی را زد!»، کانال تلگرامی رسول جعفریان، 5 آوریل 2020م. به آدرس: https://t.me/jafarian1964/12347 @rozaneebefarda ادامه👇
حیرت‌نامه‌نویسی در عصر جمهوری اسلامی! نقدی بر انگاره‌های غیرمستند [صفحه 4 از 6] جناب جعفریان در بخش دیگری از یاددشت مزبور باز تلاش می کند که غرب را بزرگ تر از آن معرفی کند که با چنین چالشهایی دچار نابودی شود: «غرب از روزی که تمدن جدیدش را شروع کرده، صدها مصیبت بزرگ و کوچک را پشت سر گذاشته و هر بار دنبال حل مشکلاتش بوده است. بدترین آنها جنگ جهانی اول و دوم بوده که میلیونها آدم را نابود کرده است و باز سر برآورده است.» 6. جعفریان و مخالفت علم با دین یکی از دغدغه های آقای جعفریان در چند سال اخیر، که خیلی از آن صحبت کرده و صدها یادداشت و چند کتاب کوچک از همین یادداشتها منتشر کرده، موضوع وضعیت «علم» در ایران هست. او در این نوشته ها، تلاش میکند تا مردم ایران و انقلاب اسلامی را مخالف علم، معرفی کند و این مسئله را به همین صراحت هم بیان می کند! آقای جعفریان در ادعاهای جدیدش، مغالطه کرده و واژه «علم» را مترادف با لیبرال دموکراسی و تمدن غربی استفاده کرده و مخالفت انقلاب اسلامی با لیبرال دموکراسی غربی را به معنای مخالفت جمهوری اسلامی با علم، دانسته است. علم، مترادف با لیبرال دموکراسی نیست بلکه، یکی از صدها پارامتری که در لیبرال دموکراسی، مورد توجه قرار دارد، موضوع علم هست، همان طور که علم، جزئی از تمدن اسلامی به شمار می رفت و مورد توجه قرار گرفته است. وی تلاش کرده تا انقلاب اسلامی و جامعه مذهبی ایران را نقطه مقابل علم و مخالف با علم معرفی کند. جعفریان مصاحبه ای در لایو اینستاگرام انجمن اندیشه و قلم، داشت و متن آن را با اضافاتی در روز 27 فروردین 99، روی وبلاگش در سایت خبر آنلاین، منتشر کرد. او در همین مصاحبه درباره جایگاه «علم» در دانشگاه، حوزه و ذهن مدیران جمهوری اسلامی، صحبت های تند و تیزی را درباره تقابل علم و دین بیان کرد! وی در همین مصاحبه، در پاسخ به این سوال: «شما روند بی دین شدن اروپا را در اثر علم جدید نمی دانید؟ این که بسیاری از متفکران ما از تأثیر دین بر علم سخن گفته و می گویند، به چه معناست؟» با صراحت گفته که جامعه دینی ما، از علم، متنفر است: «کسانی که در کشور ما کتاب و مقاله با عنوان علم سکولار و علم دینی می نویسند و عمدتا با استناد به نظریات شماری از اندیشمندان غربی ـ در حالی که قرار است اینها از غرب متنفر باشند! ـ می خواهند ثابت کنند که علم جدید، سراسر ارتداد مطلق است، همینها بانی و باعث تنفر جامعه دینی ما از علم شده است»!(1) آقای جعفریان در همین مصاحبه گفته که در کشور ما به سوی پیشرفت علمی نمی رویم بلکه بدگمانی به علم را ترویج میکنیم: «آنچه در عالم خارج اتفاق می افتد، دانشی است که در طول این چند قرن بر توانایی بشر اروپایی افزوده و بقیه آدمیان را برده آنها کرده است. حالا هم نزدیک یک قرن است که شرق آسیا وارد این میدان شده و با به دست آوردن توانایی های علمی و تکنولوژی ناشی از پیشرفت علمی، رقیب جدی آن شده است. ما چه کرده ایم؟ سالهاست متفکران و فیلسوفان ما، به تبع اندیشه های بیرونی؛ نظریه قدسی بودن علم را مطرح کرده و ما را به هوس احیای علوم قدیمه، به هیچ روی تشویق به علم نکرده، بلکه بدگمانی را نسبت به علم در میان ما پدید آورده اند.» سوالی که ایشان باید پاسخ دهد آن است که در جمهوری اسلامی، کدام شخصیت مدعی شده که «علم»، بد هست و باید به سمت جهل برویم؟ چه کسی گفته باید از علم فاصله بگیریم و جهل را در جامعه ترویج کنیم؟ جای تاسف دارد که این حرفهای ابلهانه را آقای جعفریان از سوی خودش می بافد و بعد به اسلام نسبت میدهد و با مبنا قرار دادن این دروغها، انقلاب اسلامی را محکوم و و متهم میکند. همین مصاحبه، مورد استقبال رسانه های معاند قرار گرفت و با ذوق زدگی، آن را بازتاب دادند. سایت «خبرنامه گویا» مطلب را با تیتر مغرضانه «حرف‌های بحث‌انگیز یک حجت‌الاسلام درباره ارتباط علم و دین» درج نمود.(2) --------------------- پ.ن: 1. «نقدهای جدی به ترویج خرافات به اسم طب سنتی، پاسخ‌های رسول جعفریان درباره جایگاه «علم» در دانشگاه، حوزه و ذهن مدیران جمهوری اسلامی»، سایت خبر آنلاین، 27 فروردین 1399. به آدرس: https://www.khabaronline.ir/news/1376977/ 2. «حرف‌های بحث‌انگیز یک حجت‌الاسلام درباره ارتباط علم و دین»، سایت خبرنامه گویا، 17 آوریل 2020م. به آدرس: https://news.gooya.com/2020/04/post-37503.php @rozaneebefarda ادامه👇
حیرت‌نامه‌نویسی در عصر جمهوری اسلامی! نقدی بر انگاره‌های غیرمستند [صفحه 5 از 6] 7. صلاحیت اظهار نظر درباره پزشکی آقای جعفریان چه صلاحیتی دارد که در علم طب، اظهار نظر کند؟ ایشان چه سواد طبی دارد که از طب مدرن دفاع کند؟ آیا یک استادِ تاریخ‌، می‌تواند در باره جزئیات علم طب هم اظهار نظر کند؟ آیا ورود چنین استادی به عرصه طب، مانند ورود همان سلبریتی بی‌سواد و کم‌مایه نیست؟ شباهت این آقا با آن سلبریتی، آن هست که هر دو تا در زمینه‌ای که در آن نه تخصص، بلکه کوچک‌ترین اطلاعی ندارند، با اعتماد به نفس، اظهار نظر فضل می‌کنند! آقای جعفریان مصاحبه در متن منتشره روی وبلاگش در سایت خبر آنلاین در روز 27 فروردین 99، درباره اشکالات روشی به طب سنتی و نقد جزئیات داروها و روشهای درمانی در این طب سنتی و تفاوت آن با تب مدرن بحث کرده است! کسی که چهار صفحه سند تاریخی دیده، چطور میتواند در علم پزشکی، اظهار نظر کند؟(1) ادعای ایشان بیشتر به شوخی شباهت دارد که در اکثر همین مصاحبه، تلاش کرده خودش را دارای دغدغه علم طب و خودش را یک عالم، معرفی کند. ولی کسی که کوچکترین سواد طبی ندارد، چطور میتواند از علم طب درباره جزئیات علم طب نظر دهد و بخشی از آن را غلط و بخشی دیگر را درست بداند؟ آیا این دفاع، از روی نادانی صورت نگرفته است؟ آیا محرُک این کار، جهالت و تعصب جاهلی نیست و غرض ورزی با طب سنتی نیست؟ چرا آقای جعفریان به طب سنتی حمله می کند و آن را مورد تمسخر قرار می دهد؟ ایشان چه حقی دارد تلاش کند تا دفاتر مدعیان طب سنتی را جمع کنند؟ ایشان چه تخصصی در طب دارد که روشها و جزئیات آن را نقد کند؟ به صرف اینکه چون آنها را دوست ندارد، می‌تواند به آنها حمله کند؟ یا درباره صلاحیت نداشتن آنها برای طبابت، اظهار نظر کند؟ او خودش صلاحیت هر نوع اظهار نظر طبی، نفیا یا اثباتا را ندارد. به طب سنتی، کسانی می‌توانند از حیث علمی نقد کنند که سالها زحمت کشیده اند و درس خوانده اند و همزمان که از طب مدرن اطلاع دارند، از تصور موضوع و محمولات متکثر و تاریخچه طب قدیم نیز عاجز نباشند. فکر این را هم بکنید که نتیجه این رفتارها روی نسل جدید چیست؟ کسانی که سالها درس می خواند تا یک پزشک عمومی شوند، آن وقت می بینند، یک نفر بدون داشتن هیچ تخصص و سواد پزشکی، ادعاهای من درآوردی بکند و به سادگی مردم را دنبال خود بکشد. نه طب جدید و نه طب قدیم، هیچ کدام نباید «حذف» شوند بلکه در فضای موجود، باید باشند و متخصصان روی آنها کار کنند و جلو ببرند. با ادعای رفتار علمی، چگونه می‌توان یک علم را که همان طب ایرانی باشد که حاصل عمر و تجربه علمی چند هزار ساله دانشمندان ما بوده، کنار بگذاریم؟ مگر غربیها حاصل تجربه‌های دانشمندان و گذشتگان خودشان را حذف کردند، که ما چنین بلاهتی انجام دهیم؟! اگر تجربه گذشتگان خودشان را حذف می کردند، طب مدرن به اینجا میرسید؟ اگر هم به طب ایرانی، اشکالاتی وارد هست، آن اشکالات باید مرتفع شود و این علم به سمت پیشرفت حرکت کند و به بخشی از نیاز جامعه ما پاسخ بگوید. 8. جعفریان جدید و تمسک به روش‌های حذفی و ادبیات تکفیری سیره رایج آقای جعفریان در سالهای اخیر، رفتن به سمت مناسبات قرون وسطایی و حذف و تکفیر هست. ایشان در مسائل مختلف، از درباره طب سنتی گرفته تا اجتماع اربعین، همین نسخه حذف و تکفیر را میپیچد. آقای جعفریان از رفتار اشتباه و حذفیِ یک نفر از مدعیان طب سنتی در آتش زدن یک کتاب پزشکی، این همه خشمگین شد و به طب سنتی تاخت و تلاش کرد تا به این بهانه، آخرین مراکز آنها در قم هم بسته شود. ولی رفتار حذفی آقای جعفریان در مقابله با مدعیان طب سنتی و تلاش ایشان برای اینکه هیچ کدام از رئوس آنها در قم حضور نداشته باشند و دروس آنها در قم تعطیل شود و مراکز آنها بسته شوند، ناراحت‌کننده نبود؟ چرا کسی به این رفتار دیکتاتورمابانه آقای جعفریان خرده نگرفت؟ آیا این رفتار حذفی، درست بود؟ بنده طبق سنت جاری در جامعه، از طب رایج استفاده می‌کنم و تا کنون جز یک بار حدود 15 سال پیش، از طب سنتی استفاده نکردم و کسی را هم به مراجعه به آنها توصیه نکردم. ولی وقتی ادبیات آقای جعفریان در حمله به طب سنتی و اصرارهای او برای بستن آخرین دفاتر طب سنتی را دیدم، دچار حالت اشمئزاز و تحیر شدم که این همه کینه و نفرت به چه دلیل هست؟ اینها از کجا نشأت گرفته؟ چرا این همه علیه آنها تبلیغ می‌کند؟ او چه فهمی از علم طب دارد که او را به چنین کاری وادار کرده؟ و اگر واقعا انگیزه علمی دارد، چرا از ادبیات حذفی و شبه تکفیری استفاده می کند؟! --------------------- پ.ن: 1. «نقدهای جدی به ترویج خرافات به اسم طب سنتی، پاسخ‌های رسول جعفریان درباره جایگاه «علم» در دانشگاه، حوزه و ذهن مدیران جمهوری اسلامی»، سایت خبر آنلاین، 27 فروردین 1399. به آدرس: https://www.khabaronline.ir/news/1376977/ @rozaneebefarda ادامه👇
حیرت‌نامه‌نویسی در عصر جمهوری اسلامی! نقدی بر انگاره‌های غیرمستند [صفحه 6 از 6] 9. جعفریان و تقلید از ادبیات رادیکال و سلوک سیاه کسروی کسی بود که یک تاریخنگار باسوادی بود ولی در اموری که در آنها تخصصی نداشت و اسلام شناسی ورود کرد و به جایی رسید که ادعای پیغمبری کرد که دین جدید آورده ام و روزی برای جشن کتابسوزی به راه انداخته بود و مهمترین میراث معنوی مردم ایران مانند دیوان حافظ، اشعار سعدی، اشعار مولوی، کتاب مفاتیح را میسوراند! او در نهایت به این حذف و خشونت رسید که چنین جشنی به راه اندخت. برخوردهای رادیکال و ادبیات تهاجمی و آکنده از خشونت و عصبانیت جعفریان نشان از قدم گذاشتن در راهی دارد که پیش از او امثال احمد کسروی پیموده اند و عاقبتش را آقای جعفریان بهتر از همگان می داند. اطلاعات تاریخی گسترده و خرده هوش و سر سوزن ذوق، گاهی برخی افراد را به توهم همه چیزدانی کشانده و تا مرز ادعای پیامبری پیش برده است! امام خمینی (ره) در روز 21 تير 1359 درباره کسروی میگوید که یک شخص مطلعی در تاریخ بود. ولی مغرور شد و مغزش فاسد شد و نتیجه آن شد که توهم پیغمبری یافت و دین جدیدی آورد: «يك دفعه آدم مى‏بيند كه كسروی آمد و كتابسوزى؛ مفاتيح الجنان هم جزو كتابهايى بود كه سوزاند، كتابهاى عرفانى را هم سوزاند. البته كسروى نويسنده زبردستى بود، ولى آخرى شده بود، يا يك مغزى است كه اين مغزِ بسيارى از شرقيها اين طورى هستند كه تا يك چيزى، ‏اى_ياد_مى‏گيرند ادعاشان خيلى بالا مى‏شود. كسروى آخرى ‏كرد! نمى‏توانست به آن بالا برسد، آنجا را مى‏آورد پايين.»(1) --------------------- پ.ن: 1. صحيفه امام، ج‏13، ص32. @rozaneebefarda
حیرت‌نامه‌نویسی در عصر جمهوری اسلامی! نقدی بر انگاره‌های غیرمستند 💥یادداشت اختصاصی روزنه @rozaneebefarda 🔻🔻🔻 واکاوی علل و عوامل دفاع متعصبانه رسول جعفریان از تمدن رو به افول و هجمه غیرعلمی علیه برخی فعالیت های علمی مانند /اسلامی صفحه نخست: https://eitaa.com/rozaneebefarda/4052 صفحه دوم: https://eitaa.com/rozaneebefarda/4053 صفحه سوم: https://eitaa.com/rozaneebefarda/4055 صفحه چهارم: https://eitaa.com/rozaneebefarda/4056 صفحه پنجم: https://eitaa.com/rozaneebefarda/4057 صفحه ششم: https://eitaa.com/rozaneebefarda/4058 🔹فرهیختگان را به دعوت فرمائید: 👇 https://eitaa.com/joinchat/2032861191C0a0a43a053
تلاش های ناکام نفوذی ها برای تطهیر رسانه ملکه انگلیس @rozaneebefarda 🔻🔻🔻 مدتی است یک جریان رسانه ای زاویه دار داخلی که سوابق روشنی در همصدایی با براندازان و رسانه های ضدانقلاب داشته، تلاش می کند به نحوی بسیار پیچیده به اقدام کند. پروژه این است که چنین القا شود که خط خبری فعلی رسانه معاند متأثر از دلارهای نفتی عربستان است و در واقع متولیان انگلیسی، نسبت به محتوای فعلی این رسانه، نقش راهبردی چندانی ندارند! توجه به پیشینه سیاه رسانه معاند و کودتاچی بی بی سی نشان می دهد که این رسانه در عالی ترین رتبه از ساختار سیاسی بریتانیا دارای جایگاه مشخص و مستحکم در ترویج سیاست های خبیثانه انگلیسی هاست و طبیعی است که آنان هرگز در اتاق فکر راهبردی خود اغیار را راه نمی دهند و حجنره خود را به هیچ قیمتی معامله نمی کنند. زیرا تمام هویت و حیثیت آنان به این ساختار وابسته است. در زمانه ای که واگذاری یک تیم فوتبال به عربها با هزار اما و اگر روبروست، چطور انگلیسی ها حاضر می شوند مهم ترین رسانه بین الملل گرای خود را که همه جهان به عنوان صدای بریتانیا می شناسند به دیگران بفروشند یا موقتا اجاره بدهند!؟ این ادعاهای واهی با تکیه بر کدام اسناد معتبر بیان می شود؟ بر فرض محال که دلارهای نفتی عربستان وارد چرخه مالی رسانه معاند bbc شده باشد، و بر فرض محال که خط رسانه ای آنان تغییر یافته باشد، چه تأثیری بر میزان عداوت آنان با مسلمانان و شیعیان و ایرانیان خواهد داشت؟ به نظر می رسد یک خط رسانه ای داخلی که سابقه پررنگی در نفوذ در ارکان حاکمیتی، بیوت و محافل مذهبی، جریان های سیاسی و به گفته برخی مطلعین در بعضی نهادهای مؤثر نظام داشته، اینبار تلاش دارد تا با مطرح کردن پاره ای توهمات غیرمستند، خود را منتقد بی بی سی نشان دهد و از این قبل برای خود نان و نام و اعتبار بیشتری دست و پا کند که زمینه نفوذ بیشتر در نهادهای مختلف نظام و خصوصا جریان های اصولگرا خواهد بود. این پروژه با زیرکی تمام طراحی شده و تلاش می کند در عین حال که نان نقد رسانه معاند بی بی سی را می خورد، اصل وفاداری به انگلیسی ها را نیز مراعات کند و بدون بازخوانی پیشینه سیاه این رسانه، اقدامات فعلی و آتی آنان را به حساب عربستان بگذارد و از این حیث، انگلیس را تطهیر کند. واضح است که با شناخت عمیق جریان انقلابی از عمق عملیات روانی دشمن، دنباله های داخلی آنان در فریب نخبگان حزب الله ناموفق خواهند بود اگرچه ممکن است مدیران میانی برخی شبکه های رسانه ملی یا برخی جریان های سیاسی اصولگرا به دلیل فقدان سواد رسانه ای و جریان شناسی، یا ساده لوحی، فریب مارهای خوش خط و خال را بخورند که صدالبته با افشای حقائق و سیلی خوردن از همین نفوذی ها، زودا که از خواب بیدار خواهند شد، اگرچه خواب یا خواب زدگی شان خسارت بار و خطرناک خواهد بود. 🔹فرهیختگان را به دعوت فرمائید: 👇 https://eitaa.com/joinchat/2032861191C0a0a43a053
💥برشی کوتاه از کتاب آموزش فلسفه آیت الله مصباح یزدی بشر بحران زده غربی و سرگردانی در گرداب مکاتب؛ از ماتریالیسم دیالکتیک تا سوسیالیسم و پراگماتیسم! امروز کدام خرده جریان سیاسی به دنبال احیای چپ گرایی و عملگرایی در ایران است؟ #نفوذی_ها_را_بشناسیم #کارگزاران #قوچانی 🔹فرهیختگان را به #روزنه دعوت فرمائید: 👇 https://eitaa.com/joinchat/2032861191C0a0a43a053
💥شکارچیان روباه پیر در عراق شیعی/1 اختصاصی @rozaneebefarda 🔻🔻🔻 غزوان جاسم مجری معروف عراقی در پاسخ به توییت در عراق که از خودسوزی دختر جوان در نجف اشرف، ابراز نگرانی کرده و خواستار تحقیقات در اینباره شده بود، نوشت: جناب هیکی! مساله خشونت خانگی یک نگرانی دائمی است، اما اینکه از یک مساله خاص اجتماعی مربوط به عراق سخن بگویی به گونه‌ای که انگار قیم ما عراقی‌ها هستی و خواستار تحقیق در قضیه بشوی، دخالت محسوب می‌شود و این نخستین بار نیست که مرتکب این دخالت‌های بی‌معنی می‌شوی. ؟ 🔹فرهیختگان را به دعوت فرمائید: 👇 https://eitaa.com/joinchat/2032861191C0a0a43a053
💥شکارچیان روباه پیر در عراق شیعی/2 اختصاصی @rozaneebefarda 🔻🔻🔻 سمیر عبید تحلیلگر مشهور عراقی در پاسخ به اظهارات مداخله جویانه در عراق که از افزایش خشونت های خانگی علیه زنان در عراق ابراز نگرانی کرده بود، نوشت: در انگلستان، ۴۰درصد از مردان، زنان خود را کتک میزنند و در این کشور خشونت خانگی و نژادپرستی و هزاران آواره بی سرپناه وجود دارد. دخالت در امور جوامعی که فرهنگ ها و سنت های خود را دارند کافیست. من مطمئنم که تو روابط عراق و انگلستان را تخریب خواهی کرد. از لندن میخواهم که اینبار سفیری با فرهنگ و با تجربه به عراق بفرستند! ؟ 🔹فرهیختگان را به دعوت فرمائید: 👇 https://eitaa.com/joinchat/2032861191C0a0a43a053
پیچیده برخی دولتمردان در شرایط بحران @rozaneebefarda 🔻🔻🔻 1️⃣ سخنگوی وام : تعداد ۲ میلیون و پانصد سرپرست خانوار سیم کارت به نام خود ندارند. 2️⃣ دولت :جهت دریافت وام سیم کارت به نام سرپرست باید باشد. 3️⃣ مردم >>> کشیدن جهت خرید ۲۵۰۰۰۰۰ سیم کارت 4️⃣ نتیجه : شلوغی خطوط >>>> آنتن دهی پایین 5️⃣ قطع اینترنت در برخی از شهرها توسط برخی اپراتورهای خانگی.... 6️⃣ نتیجه: فشار به اینترنت همراه >>>> کندی و قطعی و... 7️⃣ دعوای رسانه ای و تویتری وزیر ارتباطات( شوآف) با صدا سیما بابت فرکانس ۷۰۰ و ۸۰۰ 8️⃣ وزیر ارتباطات : ظرفیت اپراتورهای همراه به اتمام رسیده... 9️⃣ثبت نام حدودی دو میلیون پانصد سیم کارت رایگان رایگان رایگان .... 🔟فشار مردم و جو رسانه ای بابت تجمعات خرید سیم کارت... 1️⃣1️⃣توییت وزیر شو آف و دستور به فروش سیم کارت توسط اینترنت ▶️نتیجه: ✅بی مدیریتی و فشار به مردم بابت رسیدن به اهداف سیاسی خود در ایام بحران کرونا✅ ( تصاحب فرکانس های ۷۰۰ و۸۰۰ ___ فرکانس های حیاتی و مهم در بحران ) ⬅️پس از تصاحب فرکانس ها : در آمد زایی نجومی توسط ارتباطات و اپراتور از مردم بابت فرکانس رایگان ✳️نتیجه مهم : قطع شبکه های HD و اختلال در سیستم آنالوگ پیدا کنید پرتقال فروش را ... @chaharrah_majazi 🔹فرهیختگان را به دعوت فرمائید: 👇 https://eitaa.com/joinchat/2032861191C0a0a43a053
وزارت بهداشت روحانی را به آمارسازی دروغ متهم کرد هاشمی در جلسه شورای شهر تهران، بدون ارائه هیچ مدرک معتبری، آمار رسمی مبتلایان به کرونا را زیر سؤال برد و مدعی شد آمار واقعی بیش از این تعداد است. این اظهارنظر جنجالی و کاملا ناپخته، مورد استقبال گسترده رسانه های ضدانقلاب واقع شده است. هنوز انگیزه بیان این قبیل سخنان بی مستند، معلوم نیست. در آینده معلوم می شود باند کارگزاران و محسن هاشمی به دنبال تسویه حساب سیاسی با دولت روحانی است یا با و ، 1400 را در خواب می بیند؟! احتمال اینکه چنین سخنانی از روی بی اطلاعی یا بی تدبیری بیان شده باشد، ضعیف است اما حتی اگر چنین باشد، جا دارد که شخص محسن هاشمی به دلیل زیر سؤال بردن آمارهای رسمی کشور و تشویش اذهان عمومی مورد محاکمه قرار گیرد. 🔹فرهیختگان را به دعوت فرمائید: 👇 https://eitaa.com/joinchat/2032861191C0a0a43a053
یک چشمت را ببند‌! حسین شریعتمداری @rozaneebefarda 🔻🔻🔻 می‌گویند یکی از پادوهای چاپلوس دربار منصور دوانیقی -خلیفه خونریز و ستمگر بنی‌عباس- از او پرسید در سجده نماز چشمان خود را باز بگذاریم یا ببندیم؟ منصور گفت؛ ببینید جعفر‌بن محمد (امام صادق علیه‌السلام) چه می‌کند؟ اگر ایشان چشم‌های خود را به هنگام سجده می‌بندد، شما باز بگذارید و اگر باز می‌گذارد، شما ببندید! پادوی چاپلوس گفت: از کجا بدانیم ایشان در سجده چشمان خود را باز می‌گذارد یا می‌بندد که ما عکس آن عمل کنیم؟! خلیفه فکری کرد و گفت؛ فعلاً یک چشم خود را باز بگذارید و چشم دیگرتان را ببندید تا مطمئن باشید که مخالف او عمل کرده‌اید! این روزها برخی از نمایندگان رد صلاحیت شده مجلس کنونی و شماری از مدعیان اصلاحات که در انتخابات مجلس یازدهم به علت کارنامه سیاه خود از سوی مردم کنار گذارده شده‌اند، به اقدام کودکانه و خنده‌داری دست زده‌اند که می‌تواند سند محکم دیگری از عدم صلاحیت آنها برای حضور در خانه ملت باشد. این طیف به جای آنکه از ناکارآمدی‌ها و بلاهایی که در دوران مسئولیت خود بر سر ملت آوار کرده‌اند ابراز ندامت کنند و بعضاً آماده مجازات باشند، به بد‌گویی و عقده‌گشایی علیه مجلس یازدهم که هنوز تشکیل نشده است روی آورده‌اند! و این حرکت کودکانه در حالی است که؛ ۱- مدعیان اصلاحات با همه توان و چند لیست انتخاباتی به میدان آمده بودند ولی نامزدی که نفر اول چند لیست مدعیان اصلاحات و کارگزارانی‌ها و گروه تدبیر و امید بود به‌اندازه یک دهم آخرین نفر لیست انقلابیون رای آورده بود. ۲- نگاهی به فهرست پیروز در انتخابات مجلس یازدهم و مقایسه آن با فهرست مدعیان اصلاحات به وضوح نشان می‌دهد که تقریباً همه افراد حاضر در فهرست انقلابیون از تحصیلات کلاسیک بالا و برجسته‌ای برخوردارند و بسیاری از آنان کارنامه درخشانی در خدمت صادقانه و موثر به مردم و نظام دارند و در مقابل فهرست مدعیان اصلاحات -باز هم تقریباً- از این امتیاز برخوردار نبوده و مخصوصاً فاقد کارنامه قابل قبول بودند. ۳- مدعیان اصلاحات که اکثریت مجلس دهم را در اختیار داشتند به سختی می‌توانند روی نمونه‌ای از تعهد خویش نسبت به وظایف تعریف شده نمایندگی انگشت بگذارند ولی از سوی دیگر قبل از آنکه نماینده مردم و ناظر بر امور دولت باشند، نقش وکیل‌الدوله را بر عهده داشتند. فاجعه برجام، گرانی افسار گسیخته کالا و خدمات، تعطیلی کارخانه‌ها و مراکز تولید، ازرونق افتادن کسب و کار، کاهش شدید ارزش پول ملی، برباد رفتن ده‌ها میلیارد دلار ارز، حقوق‌های نجومی، دیپلماسی التماسی و ده‌ها خسارت کلان دیگر در دوران حضور اکثریت آنان در مجلس اتفاق افتاد و این طیف نه تنها مخالفت و مقابله‌ای نکردند بلکه خود از عوامل اصلی این پلشتی‌ها بودند. ۴- رد صلاحیت نزدیک به ۸۰ تن از نمایندگان مجلس دهم برای حضور در مجلس یازدهم به علت فساد اقتصادی بوده است! (تقریباً یک سوم مجموع نمایندگان). این تعداد تا چه ‌اندازه در تصویب برخی طرح‌ها و لوایح موثر بوده‌اند؟! بماند! ۵- اکنون باید از کسانی که به عقده‌گشایی علیه مجلس یازدهم که هنوز تشکیل نشده است، مشغولند پرسید با تکیه بر کدام شایستگی برتر خود، علیه مجلس یازدهم شمشیر کشیده‌اید؟! ۶- کاش افراد طیف یاد شده دستکم برای یک‌بار هم که شده توضیح می‌دادند که چرا بسیاری از مواضع و عملکرد آنان، از جمله در موضوع مورد بحث با مواضع دشمنان تابلو‌دار مردم و نظام مشترک است؟! البته بی‌انصافی است اگر به این نکته نیز اشاره نشود که تعداد قابل توجهی از اصلاح‌طلبان بیرون از دایره مورد اشاره هستند. ۷- و بالاخره باید به نمایندگان مجلس یازدهم به خاطر برخورداری از این مخالفان بیرونی و درونی تبریک گفت. 🔹فرهیختگان را به دعوت فرمائید: 👇 https://eitaa.com/joinchat/2032861191C0a0a43a053
هدایت شده از روزنه
💥مهم ژورنالیست ها از جان حوزه چه میخواهند؟ 💥اختصاصی @rozaneebefarda 🔻🔻🔻 💠ژورنالیسم حیات خود را در حل نشدن میداند. ژورنالیست ها از درست مساله بیزارند. چرا که فهم درست مساله مقدمه حل آسان مساله است. ژورنالیسم مشغول کردن انسانها به حل مسایل ساختگی است. ژورنالیست ها با نقاب مسوولیت به انجام ماموریت خود مشغولند. 💠ژورنالیست ها از مشغول کردن آدمها به مسائلی که ساخته دست آنهاست لذت میبرند. ژورنالیسم نوعی نیز هست دیگر آزاری با مسائلی که واقعا مساله نیستند. ژورنالیسم را می شناسند و به ژورنالیست ها همان گونه مینگرند که لایقند. شأن بزرگان برتر از ژورنالیسم است. تنها اند که از بودن در کنار ژورنالیست ها خوشحالند. ظاهرش آنست که ژورنالیست ها در کنار آنهایند. 💠سیره ژورنالیست ها بر همین پایه است. مینمایند که در کنارت هستند در حالی که تو در کنار آنهایی. بزرگان هیچ گاه در کنار کسی قرار نمیگیرند مگر آنکه بزرگتر باشد. هنر ژورنالیست ها این است که کسی را بزرگ کنند ودر کنارش بایستند و با او عکس بگیرند مصاحبه کنند و... . 💠اما بزرگی که خود و دیگران او را به بزرگی شناخته اند نیازی به ژورنالیست ها ندارد. انسانهای خُرد که سودای بزرگی دارند تمنای خود را از ژورنالیست ها میطلبند. آنها ژورنالیست ها را به خود راه می دهند تا بلکه در کنار آنها به نان و نوایی برسند غافل از آنکه پیشتر شده اند. 💠ژورنالیست ها با این وعده که آنها را بزرگ خواهند کرد به اندرونی آنها راه پیدا میکنند و اینگونه از دل اندرونی برای بیرونی ها مساله میسازند. 💠 ژورنالیسم با اندرونیات ارتزاق میکند. با مساله سازی مباحث اندرونی تغذیه میکند و اینگونه روز به روز فربهتر نیز میشود. 💠ژورنالیسم نوعی خاله زنک بازی مدرن است اما چون مدرن است مثل هر پدیده مدرن دیگر زشت نیست. از ژورنالیسم بیشتر در حوزه هنر و ورزش شنیدهایم. اما چندی است که پای نوع مبتذل آن به حوزه نیز باز شده است. فهم رابطه حوزه و ژورنالیسم دارای ظرافت هایی است. 💠بزرگان حوزه به احترام بزرگی خویش از ژورنالیسم در پرهیزند پس ژورنالیستها به سراغ چه کسانی در حوزه میروند؟ پای ژورنالیسم را چه کسانی به حوزه باز کرده است؟ ژورنالیسم با کدام عنصر حوزوی رابطه دوستانه دارد؟ ژورنالیست ها در حوزه به دنبال انجام کدام ماموریت هستند؟ 💠به نظر می رسد آنان که سودای بزرگی در سر دارند شکار اول این جریان ژورنالیسم هستند. ژورنالیسم با زبان گویای بی زبانی به آنها وعده میدهد، وعده بزرگ شدن. بزرگ سازی میکنند و بعد بزرگان خودساخته را به جان هم می اندازند. اما چرا نمیدانند راه بزرگ شدن، دست کم در حوزه این نیست. این را ژورنالیست ها نمیدانند، چون حوزه را نمیشناسند. چون حوزه را با فوتبال و سینما اشتباه گرفته اند. فکر کرده اند حوزه هم جای است. سلبریتی ها احمق اند چون بازیچه ژورنالیست هایند. اما از آنها بدتر کسانی اند که در حوزه به دنبال سلبریتی بازی اند. راه بزرگ شدن را طیفی از حوزوی ها چرا نمیدانند؟ همین قدر بدانند که بودن در کنار ژورنالیست ها آنها را در نگه خواهد داشت. 💠 لهو و لعب کار ژورنالیست هاست. اهل حوزه باید با چشم پوشی از چشم بندی ژورنالیست ها، به دنبال بزرگانی بگردند که ژورنالیست ها هیچ گاه به سراغ آنها نخواهند رفت و از آنها اسمی به بزرگی نخواهند برد. 💠آنان که آرزوی و بزرگی در سر دارند باید به علمی و معنوی بپردازند. برای پیشینیان جز این نبوده برای ما هم جز این نیست و مباد که در آینده نیز جز این باشد. سعید شربیانی تحولات حوزوی را در پی بگیرید: 👇 @rozaneebefarda
بازتاب دیدگاه‌های مخاطبان روزنه/۱ 🔸احسان: سلام خداقوت بحث درمورد شریعتمداری عادلانه وصادقانه ومطابق واقع بود دنیایی ازشماممنون واز خداوند وحضرت حجت.عج.متشکرم که چنین کانالی توفیق مطالعه دادن یامهدی.عج. @rozaneebefarda
پاسخ به طامات و اتهامات دکتر سروش نقدی بر سلسله سخنرانی‏های عبدالکریم سروش با عنوان «آفات و خرافات» محمد نادری [صفحه 1 از 5 ] 💥اختصاصی @rozaneebefarda 🔻🔻🔻 در روزهای گذشته جناب آقای دکتر عبدالکریم سروش سلسله سخنرانی‏هایی را با عنوان «آفات و خرافات» درانداخته و در آن به تعریف و تبیین و تطبیق پدیدۀ خرافه پرداخته است. وی در این سخنان دین را-به دلیل آنکه ایمان به غیب جانمایۀ آن است و مرز بین غیب و خرافه نیز بسیار دقیق و رقیق است- خیزشگاه خرافه و بیشتر احادیث و روایات را مصداق خرافه و روحانیان را نیز ترویج‏دهندگان خرافه قلمداد کرده است. جناب سروش در سخنانی گزنده و بسیار زننده از دانشنامۀ بزرگ و سترگ «بِحار الانوار» به «بُخار الانوار» یاد کرده و غالب روایات آن را دروغ و خرافه خوانده است. او برای اثبات ادعای خود، کتاب سه جلدی «مَشْرَعَة بحار الانوار» را –که نویسنده کوشیده تا تنها روایات صحیح بحار را در آن گرد آورد- به گواه آورده و در ادامه مدعی شده است اگر کسی آستین برزند چه بسا بتواند همین سه جلد را نیز به یک جلد فروکاهد... پاسخ به طامات و اتهامات دکتر سروش/ صفحه دوم : https://eitaa.com/rozaneebefarda/4071 پاسخ به طامات و اتهامات دکتر سروش/ صفحه سوم: https://eitaa.com/rozaneebefarda/4072 پاسخ به طامات و اتهامات دکتر سروش/ صفحه چهارم: https://eitaa.com/rozaneebefarda/4073 پاسخ به طامات و اتهامات دکتر سروش/ صفحه پنجم: https://eitaa.com/rozaneebefarda/4074 🔹فرهیختگان را به دعوت فرمائید: 👇 https://eitaa.com/joinchat/2032861191C0a0a43a053
پاسخ به طامات و اتهامات دکتر سروش نقدی بر سلسله سخنرانی‏های عبدالکریم سروش با عنوان «آفات و خرافات» [صفحه 2 از 5 ] نامبرده در ادامه تیغ کین آخته و به سایر جوامع روایی مانند صحیح بخاری و کافی و مفاتیح الجِنان نیز تاخته و آنها را انباشته از لاف و گزاف دانسته است. به گفتۀ وی بخاری از میان 60000 حدیث، تنها به 6000 حدیث صحیح دست یافت و کتاب «الجامع المسند الصحیح» را گرد آورد و با وجود این همه آشفتگی و نابسامانی در احادیث، نمی‏توان دل در گرو آنها بست. همچنین وی «الـأنْزَعُ الْبَطین» را -که به عنوان دو لقب برای امیر مؤمنان علیه‌السلام در زیارت هفتم ایشان در مفاتیح الجِنان آمده- به معنای «کچلِ شکمو» دانسته و آن را ناسزا به ساحت امام و گوای زنده بر ساختگی بودن روایات و زیارات دانسته است. سروش در گام بعدی -بی‏آنکه آداب و ترتیبی بجوید- به روحانیان با اوصاف نادرستی همچون دینداران معیشت‏اندیش و عوام درس‏ناخوانده و دروغ‏پراکنان خرقه‏پوش و یاوه‏گویان مصلحت‏جو درشتی کرده است. بنا بر ادعای سروش در آموزه‏های اسلام روحانی محلی از اعراب ندارد و انجام هیچ یک از مناسک اسلام نیز وابسته به حضور روحانیان نیست و حال آنکه آنان با مکر و نیرنگ، بسیاری از مناسک مانند عقد نکاح و اقامۀ جماعت و مراسم تدفین و ... را به چنگ خود درآورده‏اند. همچنین به گفتۀ مشار الیه روحانیان باکی از دستبرد در احادیث ندارند و برای خوشایند نیوشندگان از جعل و وضع حدیث نیز بهره می‏جویند و در همین راستا بوالعجب ماجراهایی را بازگو کرده که البته به لیغ و لاغ بیشتر می‏مانند و تعلّق ارادۀ جدیه بدانها بسی دشوار است. او روحانیان و اهل منبر را موظف به بیان و بررسی اسناد روایات می‏داند در حالی که به ادعای وی اکثریت ساحقۀ آنان با چنین مباحثی آشنا نیستند و سره از ناسره و زیر از زَبَر بازنمی‏شناسند. آنچه گفته آمد چکیده‏ای از روایت ناسخته و ناپختۀ دکتر سروش از دین و احادیث و روحانیان بود. پیش از ورود به پاسخ تفصیلی به فرافکنی‏های یاد شده، شایسته و بایسته است اشارتی به خاستگاه لغزش‏های نامبرده و هم‏تباران و هم‏قطاران وی شود چه این کژاندیشی‏ها و پریشان‏گویی‏ها نه آغاز زلّت‏ این ملّت بوده و نه انجام آن خواهد بود. روشن است که حیطۀ دانش‏ و معرفت -کمّاً و کیفاً- چندان گسترده است که احاطه بر تمامی اطراف و اکناف آن بیرون از طاقت آدمی است و لا جرم نمی‏توان به رای‌مندی جز در یکی دو شاخه دست یازید و این مسأله چون آفتاب، روشن و چون صبح، صادق است و قضیةٌ یلزم من تصورها تصدیقُها. زرارة بن أعیَن چهل سال در پیشگاه پیشوای به حق ناطق جعفر صادق علیه‌السلام زانوی شاگردی بر زمین می‏زند و مسائل حج را از آن امام همام جویا می‏شود و در عین حال به سرانجام نمی‏رسد! (من لا یحضره الفقیه، ج 2، ص 519) بدین روی، ندانسته از دفتر دین الف و نخوانده به جز باب لا ینصرف، نمی‏توان در تمام حوزه‏ها نگره‏سازی و نظریه‏پردازی کرد. امیر مؤمنان علی علیه‌السلام راست: رَحِمَ اللهُ امْرَءً عَرَفَ قَدْرَه وَ لَمْ یَتَعَدَّ طَوْرَه (غرر الحکم، ص 373)یعنی که خدای رحمت کناد آن را که ارج خود بشناخت و از اندازه‏اش درنگذشت. راست آن است که تحصیلات آکادمیک جناب آقای دکتر سروش تنها در زمینه داروسازی و فلسفه می‏باشد، لیکِن از ماه تا ماهی را می‏کاود و از فرش تا عرش را می‏کوبد؛ گاه شریعت و فقه را در ترازو می‏‏گذارد و گاه حقیقت وحی را می‏گزارد، گاه قرآن را به تأویل می‏برد و گاه حدیث را به تعطیل می‏کشد، گاه دیانت را می‏بازد و گاه بر سیاست می‏تازد، گاه حکومت را به حکمت می‏خواند و گاه تاریخ را توبیخ می‏کند، گاه از شیوۀ بندگی می‏گوید و گاه از رسم نویسندگی و پریشانی این سلسله را آخر نیست. چه کسم من؟ چه کسم من؟ که بسی وسوسه‏مندم // گه از آن سوی کشندم، گه از این سوی کشندم و این سرک کشیدن‏های سرسری و سریع به معارف دینی ریشه در آشوب جان و آشفتگی روان و قبض و بسط روحی سروش دارد. وی در مصاحبه‏ای لب به اعتراف گشوده و دربارۀ کشمکش و هرج و مرج فکری خود چنین گفته است: «تمام دورۀ فکری 18 سال پس از انقلاب (از 1357 تا 1375) را به عنوان دورۀ کشمکش‏های فکری تسکین نیافته در نظر می‏گیرم. در طول این دوره تلاش کردم که ارتباط خودم را با دین و دینداری و نسبت دین و نهادهای اجتماعی توضیح دهم». (قبض و بسط یک زندگی، گفت و گوی محمود صدری با عبدالکریم سروش.) @rozaneebefarda ادامه👇
پاسخ به طامات و اتهامات دکتر سروش نقدی بر سلسله سخنرانی‏های عبدالکریم سروش با عنوان «آفات و خرافات» [صفحه 3 از 5 ] حبّذا پیش از آنکه دست تطاول به دین گشاید و ایمان نوباوگان قشری‏گر و سطحی‏نگر را چپاول کند ردای کبریا را چاک می‏کرد و زانو بر خاک می‏مالید و قطع این مرحله بی‏همرهی خضر نمی‏کرد که گفته‏اند: العِلْمُ حَرْبٌ لِلْمَکَانِ الْعَالِی.( إحیاء علوم الدین، ج 1، ص 84) از کلیم حق بیاموز ای کریم // بین چه می‏گوید ز مشتاقی کلیم با چنین جاه و چنین پیغمبری // طالب خضرم ز خودبینی بری باری، نامبرده در سه جلسه پیرامون «آفات و خرافات» سخن رانده لیکن از جادۀ انصاف خارج شده و اصناف دشنام و اتهام و اوهام را به دین و روایات و روحانیان گسیل داشته است دریغ از آنکه پیشتر با پرویزن نقد و نظر ببیزد و بیشتر با چاشنی دقت بیامیزد. الله الله چگونه دین هم‏جوار فسانه و غیب در کنار خرافه تواند بود که طاق شرع بر ستون عقل استوار گشته است.(1) مگر نه این است که دفتر نخست از کتاب دین به نام رای و خرد زده شده است؟! آیا دین به چیزی جز دریدن پردۀ جهل و جحد و زدودن آفات و خرافات تحریض و تحریص کرده است؟! آیا دین جز از برای دمیدن در تنور شعور و نمودن فطنت و فطرت و حکمت و فکرت آمده است؟! آیا دین بر خرافه‏های مزعوم و موهومی همچون اوثان و اصنام و انصاب و ازلام و تطیر و اساطیر و فسون و فسانه قلم بطلان نکشیده است؟!(2) آری، گرچه ایمان به غیب مدار دینداری است اما حدود و خطوط غیب طرداً و عکساً و مصادیق آن بکماله و تمامه تبیین شده است چندانکه نشاید یک قلم از آن زدود یا یک رقم بر آن فزود. بنا بر این، دین از اساس با خرافه‏سازی و خیال‏پردازی سر ناسازگاری دارد و خرافه‏پرستی در میان امصار و انصار سکولار و ملل و نحل مَلاحِده –لعنهم الله علی حِده- اگر بیشتر از جوامع دینی نباشد به یقین کمتر نیست (ن.ک: المیزان فی تفسیر القرآن، ج 1، ص 422.) و شرح آن را بایست در مجالی دیگر و مقالی آخر جست. گر بگویم شرح این بی‏حد شود // مثتوی هفتاد من کاغذ شود اما آنچه در این میان بیش از همه مایۀ تأفف و تأسف است فرونهادن شرط ادب و بخار خواندن بحار است. شگفتا! چگونه می‏توان خود را خوشه‏چین بستان سعدی و شاگرد دبستان مولوی دانست و دهان را با چنین تعبیر هرزه و بی‏مزه‏ای آلود؟! قل هاتوا برهانکم إن کنتم صادقین وگرنه ژاژ خاییدن و هرزه دراییدن نه شان فصاحت که نشان فضاحت است. سخن به قاعده گویید یا زبان به کام درکشید. ز دانش چو جان تو را مایه نیست // به از خامشی هیچ پیرایه نیست --------------------- پ.ن: 1. أَحْمَدُ بْنُ إِدْرِيسَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ حَسَّانَ عَنْ أَبِي مُحَمَّدٍ الرَّازِيِّ عَنْ سَيْفِ بْنِ عَمِيرَةَ عَنْ إِسْحَاقَ بْنِ عَمَّارٍ قَالَ قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع مَنْ كَانَ عَاقِلًا كَانَ لَهُ دِينٌ وَ مَنْ كَانَ لَهُ دِينٌ دَخَلَ الْجَنَّةَ..(الکافی، ج 1، ص 11) 2. به عنوان نمونه: «قالَ بَلْ أَلْقُوا فَإِذا حِبالُهُمْ وَ عِصِيُّهُمْ يُخَيَّلُ إِلَيْهِ مِنْ سِحْرِهِمْ أَنَّها تَسْعى» که خیالی و خرافی بودن سحر به روشنی بیان شده است. @rozaneebefarda ادامه👇
پاسخ به طامات و اتهامات دکتر سروش نقدی بر سلسله سخنرانی‏های عبدالکریم سروش با عنوان «آفات و خرافات» [صفحه 4 از 5 ] «بِحار الأنوار الجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار» شاهکار ماندگار محدّث نامدار و علامۀ عالی‌مقدار محمد باقر مجلسی رحمه‌الله است. مثَل این کتاب مثَل درخت پاکی است که پای در خاک و سر در افلاک دارد. بی‏گمان چشم روزگار چنین تألیف منیفی را در درازنای تاریخ حدیث ندیده است؛ در جامعیت چنان است که هیچ یک از جوامع روایی یارای نزدیک شدن به آن را ندارد. بحار دارای 110 جلد است و مصادر آن کمابیش به ششصد کتاب می‏رسد. علامه رحمه‌الله 378 مصدر از این مصادر را در دیباچۀ بحار (بحار الانوار، ج 1، ص 6) و سایر مصادر را در لابلای مجلدات دیگر نام می‏برد.( همان، ص 24) در شرح و بسط روایات چنان است که کمتر حدیثی در آن می‏توان یافت که به بهترین صورت تحقیق و تنقیح نشده باشد.(الفیض القدسی (بحار الانوار، ج 102)، ص 29) در دقت در نقل چنان است که به اذعان حدیث‏پژوهان برای تصحیح مصادر بحار چاره‏ای جز مقابله با خود بحار نیست چه علامه رحمه‌الله برای تهیۀ این دانشنامۀ گرانمایه، گنجینه‏ای از بهترین نسخ مخطوط و کمیاب و دارای نشان بلاغ را از سرتاسر گیتی گرد آورده بود.(بحار الانوار، ج 43، ص 370) چنانکه وی به انبوهی از مصادر روایی –از جمله 200 اصل از اصول چهارصدگانه- دسترسی داشته که در سده‏های پسین دستخوش گزند روزگار گردیده و امروزه جز نامی از آنها بر جای نمانده است.(مرآت الاحوال جهان نما، ص 116) صحت و اعتبار روایات «بحار» نیز تفاوتی با سایر کتب روایی مانند «کافی» و «مَن لا یحضُره الفقیه» ندارد؛ چنانکه در آنها روایات صحیح و موثق و حسن و ضعیف وجود دارد بحار نیز چنین است و علی رغم پندار ناستوار برخی، علامه رحمه‌الله در پی گردآوری مطلق روایات اعم از معتبر و نامعتبر نبوده است بلکه چنانکه از نام کتاب پیداست تنها غرر و درر روایات را فراهم آورده و در جای جای کتاب صحت اسانید روایات را گوشزد کرده است.(1) نکتۀ درخور درنگ آن است که «ضعیف» اصطلاحی طناز و غلط انداز در دانش حدیث است و هرگز به معنای مجعول یا نامعتبر نیست؛ بسا حدیث ضعیفی که عمل مشهور جابر ضعف سند آن می‏شود و فقیهان بر طبق آن فتوا می‏دهند و بسا حدیث ضعیفی که دلیل سنن قرار می‏گیرد. بدین روی، تدوین «مشرعة بحار الأنوار» به معنای جعلی یا نامعتبر دانستن سایر روایات نیست. هر کسی را سیرتی بنهاده‏ام // هر کسی را اصطلاحی داده‏ام آری، غواص این اقیانوس پر افت و خیز می‏بایست روزگاری دراز جان خویش را در علم الحدیث خسته و رنجه کرده باشد و با مکاتب روایی و مبانی درایی و رجال و فهرست خو گرفته باشد و إلا طفل ابجدخوان را چه نسبت با دریای بی‏کران؟! چه شبها نشستم در این سیر گم // که دهشت گرفت آستینم که قم در این ورطه کشتی فرو شد هزار // که پیدا نشد تخته‏ای بر کنار --------------------- پ.ن: 1. به عنوان نمونه در جایی می‏گوید: «و رأيت في بعض الكتب زيارات جامعة أخرى تركتها إما لعدم الوثوق بها أو لتكرر مضامينها مع ما نقلناه‏ ». (بحار الانوار، ج 99، ص 209) همچنین در جای دیگر می‏نویسد: «و لم أر فيما عندنا من الروايات تخصيصه بالتعقيب و لا بالصباح و المساء و لذا لم نورده هاهنا». (همان، ج 83، ص 322) @rozaneebefarda ادامه👇
پاسخ به طامات و اتهامات دکتر سروش نقدی بر سلسله سخنرانی‏های عبدالکریم سروش با عنوان «آفات و خرافات» [صفحه 5 از 5 ] شایان یادآوری است قیاس جوامع روایی شیعه به جامع بخاری ناسنجیده است زیرا تدوین حدیث در میان عامه تا صد سال پس از رحلت پیامبر صلّی الله علیه و آله قدغن بود(تاریخ الاسلام، ج 9، ص 13) و ناگفته پیداست که با گذشت این همه سال از وفات رسول صلّی الله علیه و آله تا چه اندازه دست شیادان در وضع احادیث باز خواهد بود. این در حالی است که خاصه آنی دست از نگارش حدیث بازنداشته و لذا هیچگاه آزرده از پدیدۀ شوم جعل نبوده است. دربارۀ زیارت هفتم امیر مؤمنان علیه‌السلام نیز گفتنی است که «أنزع» در زبان تازی پیشانی‏بلند (کسی که جلوی سر او بی‏مو باشد) و «بطین» تنومند و پرگوشت را گویند و به تصریح واژه‏پژوهان نستوهی همچون زبیدی هر دو وصف در آداب و فرهنگ تازیان پسندیده و نیکو به شمار می‏رود.(1) چنانکه در بیشتر فرهنگ‏ها نیز پیشانیِ بلند نماد بختِ بلند و تنومندی نشان تندرستی است. و اما برابر کچل و شکمو -که دارای بار منفی هستند- به ترتیب «أصلع» و «أکول» می‏باشد. وانگهی پیغامبر صلّی الله علیه و آله این دو واژه را مجاز دانسته و فرموده است: أنزع یعنی برکنده از شرک و بطین یعنی آکنده از دانش.(2) سخن پایانی آنکه «روحانی» عنوان مشیر است یعنی درست است که این عنوان در قرآن و اخبار نیامده است ولی مقصود از آن، همان «اهل ذکر» و «الذین یعلمون» و «فقهاء» و «روات حدیث» و ... است که از آنها در آیات و روایات سخن به میان آمده است. عباراتُنا شتّی وَ حُسنک واحدٌ // و کلٌّ إلی ذاک الجَمالِ یُشیرُ خدا را، کسی که دامن همت به میان بسته و سال‏ها از قرآن و حدیث و فقه و اصول و ... گفته و شنفته به مناسک دین آگاه‏تر است یا آن که به غنج و غمزه‏ای مسأله‏آموز شده است؟ برای نمونه در عقد نکاح آیا عامی به اشتراط و عدم اشتراط عربیت و ماضویت صیغه و تقدم ایجاب بر قبول و قصد إنشاء و شرایط صداق و ... واقف‏تر است یا عالم؟ و الأمر سهل. و اما اشاره نکردن روحانیان به اسناد روایات نه ریشه در جاهلی دارد و نه سر در کاهلی بلکه چون هر سخن جایی و هر نکته مکانی دارد و خطابه نه جای بررسی سند است، چنانکه خود جناب سروش نیز در همین سخنان حدیث «لَا تَتَّخِذُوا قَبْرِي مَسْجِداً» (بحار الأنوار، ج 80، ص 324) را بازمی‏گوید بی‏آنکه اشارتی به سند آن کند یا حتی نامی از مصدر آن ببرد. همچنین وی در درس‏هایی که پیرامون نهج البلاغه دارد هیچگاه إسناد نهج البلاغه را –با آنکه جای چند و چون و گفت و گوست- نمی‏کاود. حال از دانشمند ارجمند باید پرسید که توبه‏فرمایان چرا خود توبه کمتر می‏کنند؟ لَا تَنْهَ عَنْ خُلُقٍ و تَأْتِيَ مِثْلَهُ عَارٌ عَلَيْكَ إذَا فَعَلْتَ عَظِيمُ‏ --------------------- پ.ن: 1. و في صِفَةِ عَلِيٍّ رَضِي اللَّه عَنْهُ: البَطِينُ الأَنْزَعُ. و العَرَبُ تُحِبُّ النَّزَعَ و تَتَيَمَّنُ بالأَنْزَعِ و تَذُمُّ الغَمَمَ و تَتَشَاءَمُ بالأَغم‏. (تاج العروس، ج 11، ص 475.) و في صفَةِ عليِّ رضِيَ اللَّهُ تعالى عنه: الأَنزَعُ البَطِينُ أَي العَظيمُ البَطْنِ، و هو مدْحٌ. (همان، ج 18، ص 61) 2. عيون أخبار الرضا عليه السلام بِالْأَسَانِيدِ الثَّلَاثَةِ عَنِ الرِّضَا عَنْ آبَائِهِ ع قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص يَا عَلِيُّ إِنَّ اللَّهَ قَدْ غَفَرَ لَكَ وَ لِأَهْلِكَ وَ لِشِيعَتِكَ وَ مُحِبِّي شِيعَتِكَ وَ مُحِبِّي مُحِبِّي شِيعَتِكَ فَأَبْشِرْ فَإِنَّكَ الْأَنْزَعُ الْبَطِينُ مَنْزُوعٌ مِنَ الشِّرْكِ بَطِينٌ مِنَ الْعِلْمِ. (بحار الأنوار، ج 27، ص 79 ) @rozaneebefarda
پاسخ به طامات و اتهامات عبدالکریم سروش نقدی بر سلسله سخنرانی‏های با عنوان «آفات و خرافات» 💥یادداشت اختصاصی روزنه @rozaneebefarda 🔻🔻🔻 پاسخ به طامات و اتهامات دکتر سروش/ صفحه نخست : https://eitaa.com/rozaneebefarda/4070 پاسخ به طامات و اتهامات دکتر سروش/ صفحه دوم : https://eitaa.com/rozaneebefarda/4071 پاسخ به طامات و اتهامات دکتر سروش/ صفحه سوم: https://eitaa.com/rozaneebefarda/4072 پاسخ به طامات و اتهامات دکتر سروش/ صفحه چهارم: https://eitaa.com/rozaneebefarda/4073 پاسخ به طامات و اتهامات دکتر سروش/ صفحه پنجم: https://eitaa.com/rozaneebefarda/4074 🔹فرهیختگان را به دعوت فرمائید: 👇 https://eitaa.com/joinchat/2032861191C0a0a43a053
تکرار تلخ فعالیت باند در حوزه علمیه قم و را بشناسیم و بگیریم! 💥اختصاصی @rozaneebefarfa 🔻🔻🔻 وقتی برخی یادداشت‌های درباره را خواندم یکه خوردم. به ناگاه یاد ماجرای باغ سلیمان خان و نقش سید اسدالله در بیوت حوزه نجف افتادم. مجمع سلیمان خان میکده به ریاست اردشیر ریپورتر تشکیل گردید و اکثر اعضای آن بابی یا بهایی بودند و در حدود ۱۳۲۱ق، سه سال پیش از وقایع مشروطه، در تهران تشکیل گردید. خرقانی از ارکان این تشیلات بود و از سوی این تشکیلات ماموریت یافت به حوزه نجف برود. او که از بابی‌های نهان‌روش بود، به نجف رفت و کم کم در بیوت نجف خصوصا بیت آخوند خراسانی نفوذ کرد. وی انجمنی مخفی در نجف راه انداخت که نیروهایی را که زمینه انحراف را داشتند، جذب میکرد و آنها را اموزش میداد و خوراک فکری‌ای مانند روزنامه حبل المتین کلکته و کتاب‌های روشنفکران ایرانی را در اختیارشان قرار می‌داد. (تاریخ انقلاب مشروطیت ایران، مهدی ملک‌زاده، ج۴، ص۲۳۹و۲۴۴-۲۴۵) او در دوران مشروطه موفق شد که ثمره تلاشش را ببیند و در بیت آخوند سخت مورد اعتماد افرادی چون دو فرزند آخوند میرزا احمد و میرزا مهدی و دامادش شیخ اسحاق آیت الله‌زاده رشتی قرار گرفت و در مواقع حساس مشاوره می‌داد. او در همین دوران موفق شد که به تدریج وجهه شیخ نوری و سایر شریعت خواهان ایران را نزد آخوند و سایر مراجع نجف خراب کند و مطالبات دقیق و عمیق آنها را در حد دعواهای شخصی برای کسب قدرت، تقلیل دهد. (مبارزه با محمدعلی‌شاه، به کوشش ایرج افشار، ص۴۲۶-۴۲۷) اعلامیه‌ها و فتاوایی هم از سوی خرقانی در تایید افراد ناسالم و در مقابله با افراد سالم گرفته شد که اثار مخربی در مشروطه ایران به جا گذاشت. خرقانی در نامه‌ مخفیانه گزارشی که به تقی‌زاده در تهران نوشته بود، در انتهای نامه اشاره کرده که هر چه از نامه‌ها و فتاوا لازم دارید، بیان کنید تا از اینجا بگیرم و برای شما بفرستم! که این نشان از عمق تاثیراتی که خرقانی در نجف به جا گذاشت. (اوراق تازه‌یاب مشروطیت، به کوشش: ایرج افشار، ص۴۴۵و۴۷۴) میثم عبداللهی روزنه٬ دریچه ای به تحولات حوزه علمیه قم 👇 @rozaneebefarda