eitaa logo
تاریخ تشیع
177 دنبال‌کننده
2.7هزار عکس
4.5هزار ویدیو
28 فایل
کانال تاریخ تشیع همراه با عالیترین مطالب در حوزه های تاریخ، علوم سیاسی، اجتماعی، هنر، ادبیات، نجوم، دانستنیها، فایلها + پی دی اف تمامی مطالب معتبر هستند همراه با مرجع، منابع آورده می شوند. نظرات وپیشنهادات مدیرکانال: @uwiyut
مشاهده در ایتا
دانلود
۱۳۹۸/۴/۲۹ ۱۷ذی‌القعده ۱۴۴۰ 🌸🌸🌸🌸 ✨ حکمتی از نهج‌البلاغه حضرت علی«ع» 📖 موضوع : . ▫▫▫ وَ قَالَ ( عليه السلام ) :  يَا ابْنَ آدَمَ لَا تَحْمِلْ هَمَّ يَوْمِكَ الَّذِي لَمْ يَأْتِكَ عَلَى يَوْمِكَ الَّذِي قَدْ أَتَاكَ فَإِنَّهُ إِنْ يَكُ مِنْ عُمُرِكَ يَأْتِ اللَّهُ فِيهِ بِرِزْقِكَ . ⭕ امام علیه‌السلام فرمودند:  اى ! ⬅ روزِ نيامده را بر امروزت ميفزا، زيرا اگر روزِ نرسيده، از تو باشد خدا تو را خواهد رساند. ▫▫▫ ‼ نکات : 1⃣شک نيست كه «ع» از اين كلام، و تدبير در امور زندگى به خصوص در سطح جامعه اسلامى نيست، ✔زيرا بايد به آينده همسر و فرزندانش و به آينده مسلمانان حساس باشند. ✅در حالات كه آگاهى كامل از تعليمات اسلام داشت، آمده است: هنگامى كه سهم خود را از مى گرفت، قوت سال خود را از آن مى خريد و نگهدارى مى كرد. 📌وى فلسفه اين كار را چنين بيان میكرد: « هنگامى كه آينده خود را تأمين نبيند دلچركين مى شود ولى زمانى كه معيشت خود را تأمين كرد اطمينان پيدا مى كند». ✅بنابراين منظور امام«ع» و كوشش براى زندگى و تأمين آينده معقول و برنامه ريزى براى به ديگران نيست، ✔بلكه جلوگيرى از حرص و آز شديدى است كه بسيارى از مردم را فرا مى گيرد و به تأمين آينده دائمآ براى تلاش مى كنند ➖و اموالى را گرد مى آورند كه هرگز تا از آن استفاده نكرده، براى ديگران به يادگار مى گذارند. ✅ «ع» مى فرمايد: «وَاعْلَمْ أنَّکَ لاتَكْسِبُ مِنَ الْمالِ شَيْئاً فَوْقَ قُوتِکَ إلّا كُنْتَ فِيهِ خازِناً لِغَيْرِکَ؛ ✔بدان كه تو چيزى از را بيش از نياز خود به دست نمى آورى صظمگر اينكه در آن، براى ديگرى هستى». 2⃣ تفسير ديگرى دارد كه میگويد: اين سخن امام«ع» و كوشش نسبت به نيست. چگونه ممكن است نهى از اين كار باشد در حالى كه خود آن حضرت مى فرمايد: ✔«براى آنگونه عمل كن كه گويى تا ابد زنده اى (و براى آنگونه عمل كن كه گويا مى خواهى فردا از دنيا بروى)» ➖و اگر كار و تلاش پيگير نباشد، در دنيا غير ممكن است. 🔸 امام«ع» از كلام بالا اين است كه اگر چيزى هنوز زمانش فرا نرسيده و به دست تو نيامده و حسرت و اندوه به خود راه نده. 🔹شايد چنين چيزى اصلاً وجود پيدا نكند و نبايد ، غم واندوه را براى آن به خود راه دهى. ⁉چنين غم و اندوهى چه دارد ؟ 🔸و اى بسا زندگى را بر ما كند و غم و اندوه را بر دل ما مضاعف سازد و ما را از تفكر وتلاش براى و انجام بازدارد. 🚨آنچه در گفتيم مناسبتر به نظر مى رسد، هر چند جمع بين دو تفسير نيز امكانپذير است. كلام حكيمانه بالا ديگرى هم دارد و آن اينكه نبايد برنامه هاى آينده سبب فراموشى برنامه روزانه شود؛ مثلاً ملتى امروز با گرسنگى دست به گريبانند، مسئولان براى چند سال بعد كنند و از وضع امروز شوند. ✅امام«ع» مى فرمايد: را بر فكر امروز نيفزا؛ مسئوليت خود را امروز انجام ده، به لطف خدا را حل خواهى كرد. همانگونه كه عكس اين كار نيز درست نيست كه انسان را براى فردا بگذارد، چراكه فردا وظيفه خاص خود را دارد . ✅«ع» : «وَإنْ لَمْ يَكُنْ مِنْ عُمْرِکَ فَما هَمُّکَ بِما لَيْسَ مِنْ أجْلِکَ» اشاره به اينكه اگر فردا به تو بدهد، وسايل آن را فراهم مى كند ❓و اگر در فردا عمرى نداشته باشى چرا خود را مشغول فكر فردا كنى؟ 📚 حکمت۲۶۷ _ (اعتقادی، معنوی) 🙏ترجمه مرحوم استاد محمد دشتی. @shiitehistory
مبر_اکرم(ص) همواره فکر ایشان متوجه آن بود. به همین جهت در سال هفتم هـ.ق گروهی را به فرماندهی جعفر بن ابی‌طالب برای جنگ با رومیان اعزام نمود که منجر به و جمعی دیگر شد ✍در سال نهم هـ.ق گرامی (ص) با سپاهی مجهز به سمت "" حرکت کرد، ولی بدون درگیری با سپاه روم به بازگشت. آن‌حضرت در آخرین روزهای عمر شان سپاه "اسامه" را مأمور مبارزه با کرد که قبل از حرکت سپاه ، (ص) کرد و این مأموریت انجام نشد. بعد از تثبیت در ، در این زمینه با (ص) به مشورت پرداخت و هر کدام نظری دادند که مورد قبول خلیفه واقع نشد. سرانجام با (ع) در این زمینه مشورت کرد. وی را به اجرای دستور (ص) تشویق نمود و بشارت داد که در جنگ با پیروز می‌شود، خلیفه از تشویق خوش‌حال شد و گفت: 👈 «فال نیک زدی و به ما مژده نیک دادی ✍در مورد فتح ­المقدس نیز وقتی با امام مشورت کرد، وی را به این جنگ تشویق کرد. در سایر جنگ‌ها و نیز اگر با آن‌حضرت مشورتی می‌شد ایشان با فهم و درایت کامل تمام جوانب کار را بررسی کرده و با در نظر گرفتن و و همه‌ی مردم اظهارنظر می‌فرمود. 👈 حتی با در نظر گرفتن مصلحت نسل آینده. مثلا بعد از نیروهای اسلام به سرزمین ، عده‌ای از خواستند که آن زمین‌های حاصل‌خیز را بین تقسیم نماید و ملک شخصی افراد قرار دهد. 👈عمر پیرامون تقسیم سرزمین از (ع) مشورت خواست، امام فرمود: این زمین‌ها بین نسل کنونی ، برای نسل‌های آینده ندارد ­جاسودمند : 👈به مقتضای ضوابط و ایدئولوژی ؛ یعنی با توجه به محتوای دین اسلام - که مشتمل بر جهاد، دفاع، امر به معروف، نهی از منکر، دادخواهی و کمک به مظلومان و استضعاف‌زدایی و... است- و سیره (ص) و (ع) می‌‏توان به این نتیجه رسید که جهاد و دفاع برای زدودن موانعی که در مسیر وجود دارد، تا حدودی، آن هم با وجود یک سری ضوابط و شرایط پذیرفته شده است. که مورد تأیید است، جنگ‌‏های کشور گشایی و ، بلکه مبارزات رهایی‌بخش است. شعار (ص) شعار ، آزادی و آزادگی بشریت بود: ✍«قولوا لا اله الاّ اللَّه تفلحوا».و می‌‏کوشید با اقدامات فرهنگی مردم را به راه رستگاری رهنمون سازد. ‏های (ص) تنها برای رفع موانع بود؛ چون‌که دشمنان در مسیر فعالیت‌‏های سازنده موانع ایجاد می‌‏کردند، حال اگر (ص) موانع را از مسیر راه بر نمی‌‏داشت، نمی‌‏توانست به هدف‌‏های والای خویش که همان و بشر بود نایل گردد؛ به ناچار از جهاد و دفاع بهره می‌‏گرفت تا مانع‏‌های مسیر رشد زدوده و راه، برای سعادت و هموار گردد ✍در واقع استفاده از را تنها در سه مورد روا می‌داند: الف) برای نابودی آثار شرک و ؛ چون از نظر شرک و ، انحراف و بیماری و خرافه است؛ از این‌رو (ص) اوّل را از راه تبلیغ به سوی توحید دعوت می‌‏کرد، آن‌گاه که کردند، به زور متوسّل شد. 👈ب) برای نابودی نقشه‌‏های دشمنان، کسانی که نقشه‌ی نابودی و حمله به را می‌‏کشند، اسلام دستور جهاد و به بر ضد اینان را صادر کرده است. ✍ج) برای آزادی در تبلیغ؛ زیرا هر آیینی حق دارد و به صورت منطقی خود را معرفی کند و اگر کسانی مانع این کار شوند، می‌‏توان با به زور این حق را به دست آورد. 👈البته می‌‏توان همه‌ی این موارد را در دایره دفاع از رشد و تعالی و کمال انسان‌‏ها قرار داد. از آنچه در باره نظر مشورتی (ع) بیان شد، به دست نمی‌آید که انجام شده در زمان خلفا به طور مطلق مورد تأیید قوانین اسلام بود و (ع) با تمام کارهای انجام شده از سوی در این فتوحات موافق بود؛ یعنی اگر (ص) زنده بود، یا (ع) پس از (ص)، به خلافت می‌‏رسید، بیقین فتوحات به آن صورتی که اتفاق افتاد، انجام نمی‌گرفت. به عبارت دیگر؛ توسعه‌‏ی ‏برنامه‏‌ی_قلمرواسلامی، و حضرت (ع) در رأس حکومت، انحرافاتی را موجب گشت که بیقین با برنامه‌های تطابق نداشت. 👈ما در این‌جا به نمونه‌ای از این اشاره می‌کنیم و بحث مفصل آن‌را به وقت دیگر موکول می‌کنیم: 👈الف) طبقه‌ای در اجتماع پیدا شد که به اسلام علاقه‌مند بود، به مؤمن و معتقد بود، اما فقط ظاهر را می‌شناخت، با روح آشنا نبود؛ طبقه‌ای که هر چه فشار می‌آورد، فقط روی مثلاً نماز خواندن بود نه روی معرفت،