eitaa logo
تعلیقات
1.3هزار دنبال‌کننده
419 عکس
61 ویدیو
29 فایل
📚 در این صفحه گاهی #خاطراتم را می‌نویسم 📝 و گاهی #یادداشت هایی درباره مسائل گوناگون #حوزه و #جامعه و #انقلاب ... (حسین ایزدی _ طلبه حوزه علمیه قم) @fotros313h (📲 نشر مطالب با ذکر #لینک)
مشاهده در ایتا
دانلود
🔻 مثل اربعین... ☘ شب تشییع پیکر مطهر در قم، به‌سمت بلوار پیامبر اعظم حرکت کردیم. محله‌های منتهی به بلوار همه مملو از جمعیت بود. ماشین‌ها در فاصله‌های بسیار دور از محل تشييع پارک شده بودند و خانواده‌ها پیاده راهی مراسم بودند. ☘ از کوچه پس کوچه‌های محله‌ها که رد می‌شدیم دیدم خیلی از مردم درب منازل شان را باز کردند و دم در ایستاده بودند مردم را دعوت می‌کردند داخل منزل. یکی وسط حیات فرش انداخته بود برای نشستن و استراحت. جمعیت زیاد بود و زمان رسیدن پیکر شهید دقیقاً روشن نبود. امکانات رفاهی هم در حد آن جمعیت وجود نداشت. ولی مردم مثل همیشه وسط صحنه بودند. یکی آب می‌داد. یکی نذری و غذا. یکی می‌گفت بچه‌ها اگر خسته شدند، بیایید خستگی بگیرید... تنها چیزی که در ذهنم تداعی شد بود. مردم خودجوش همه امکاناتی که داشتند را برای بذل می‌کردند. ☘ مردم از هر رنگ و طیف و سلیقه‌ای آمده بودند سردارشان را بدرقه کنند. این حجم از جمعیت را در شب‌های و در شب نیمه شعبان دیده بودم. موج جمعیت وسط بلوار پیامبر اعظم و اشک‌های روان پیر و جوان و کوچک و بزرگ از هر رنگ و سلیقه می‌گفت حاج قاسم این مرز و بوم است. 🆔 @taalighat
📍عرصه‌ی فرهنگ، حاج قاسم می‌خواهد، مرد میدان لازم است... 🔻 سال 1390 بود مقاله‌ای تفصیلی با عنوان آسیب‌شناسی شورای عالی انقلاب فرهنگی نوشتم. امروز که آن متن را مرور می‌کنم تقریباً همه آسیب‌ها هنوز سرجای خودش باقی است. يعنی شورا حداقل یک دهه در وضعیتی پایدار مانده است. شورا آنقدر خنثی و در حاشیه است که گویی اصلاً در کشور چیزی به‌نام شورای عالی انقلاب فرهنگی وجود ندارد. یعنی آسیب بنیادینی وجود دارد که تا علاج نشود قدم از قدم برنمی‌داریم. 🔻 هفته گذشته حضرت آقا برای چندمین بار از وضعیت فرهنگی و شورای عالی انقلاب فرهنگی کردند. اما آیا از فردا شاهد تحول در شورا خواهیم بود؟ پاسخ من بنابر تجربه زیسته، (خیر) است. مطمئن هستم با شرایط فعلی نیز شاهد هیچ تغییری در عملکرد و شورا نخواهیم بود. 🔻 آقا سال‌هاست به زبان‌های مختلف مسئولیت‌هایی را برای ارکان فرهنگی و به‌خصوص شورا مطرح کردند، اما چرا شاهد تحول نیستیم؟ چرا خیال آقا از مسئولیت‌هایی که بر دوش اهالی فرهنگ می‌گذارد، راحت نیست؟ 1⃣ فقدان درک راهبردی در تراز رهبری 🔻 برای مثال رهبری بیش از یکسال است سخن از لزوم کشور به میان آورده است. برخی آن را به بازسازی سازمان‌های فرهنگی منحصر کرده و تقلیل دادند و سخن از ادغام و.. به‌میان آمد. بعد ایشان توضیح دادند سخن از جنس و مفاهیم کلان حاکم بر فرهنگ کشور است. این‌که در کشور چند مفهوم کلان باید به‌عنوان هویت و روح فرهنگی حاکم شود. 🔻 فهم این‌که در تشخيص اولویت و تقدم و تأخر آن عناصر چگونه عمل کنیم و اینکه یک امر فرهنگی در دارای چه عناصری است، آن‌قدر پیچیده است که با چند جلسه معمولی شورا به نتیجه و نهایت نمی‌رسد. حال با سه مرحله تعویق مواجهیم: 🔹 پیش از بیان رهبری، چنين مسئله‌ای چرا در ما مطرح نبود؟ چون اساساً نخبگان ما در یک یا چندگام از نیاز صحنه عقب هستند. 🔹 بعد از طرح مسئله ازسوی آقا در فهم مسئله با مشکل اساسی روبرو بودیم. یعنی درک واحدی از مفهوم طرح‌شده از جانب آقا، بین نخبگان وجود نداشت. 🔹 بعد از و تبیین ، مرحله‌ی بعدی بود. حالا هیچ کس متولی حل مسئله نیست. گویی کسی خود را مخاطب نمی‌بیند. 2⃣ فقدان تمرکز بر کلان مسئله‌ها (اکسیر تمحض) 🔻 اعضای شورا هر کدام دارای مناصب و هستند، این اشتغالات متعدد موجب می‌شود نتوانند بر مسئله‌ای معین کنند. عدم تمرکز از ابتدا تا حل مسئله موجب شده هیچ در شورا به نتیجه نرسد. این‌که یک نفر در آن واحد دارای ده مسئله است، یعنی اساساً است. مگر یک انسان فوق‌العاده باشد. ❌ یکی از تعابیر ویژه آقا درباره حاج قاسم این بود: هر کاری را به حاج قاسم می‌سپردیم خیالمان راحت بود که انجام می‌شود. بر مسئله توسعه‌ و تقویت محور مقاومت متمرکز شد و نتیجه آن را گرفت. 📌 سخن آخر: ما در حوزه فرهنگ، می‌خواهیم. کسی که اولاً از مسئله درکی در تراز رهبری داشته باشد، ثانیاً خود را وقف تحقق آن هدف کند، بدون زیکزاک، بدون تشتت با حفظ نهایت تمرکز. ما نخبه دارای مسئله با عزم بر حل مسئله ملی در افق فهم رهبری کم داریم... 🆔 @taalighat
💠 مرد میدان یا قهرمان ملی؟ 🔻 بعد از شهادت ، مقام معظم رهبری تلاش کردند تا با محوریت شخصیت ایشان به یک و هویتی برای ایران و حتی فراتر اقدام نمایند. در این مفهوم محوری یا به اصطلاح مهمترین عنصری بود که می‌توانست به خوانش از این شخصیت و قرائت اجتماعی از او جهت و رویکرد دهد. آقا با هوشمندی کلیدواژه‌ی را برگزیدند. 🔻 چنین ظرفیتی دارد که احساسات و انگیزه‌های همه ایرانیان را فارغ از سلیقه‌های جزئی و گرایش‌های سیاسی حول یک شخصیت گردهم آورد. برای آن‌ها کند تا در آینه‌ی شخصیت و حرکت این مرد هویت جدید خود را بازخوانی کنند و خود را بسازند. 🔻 در چنگ جریانات سیاسی گرفتار نمی‌آید. سیاست‌های کلان انقلاب اسلامی را در خود جای می‌دهد و آن را بخشی از هویت می‌داند. را یک آرمان ملی می‌کند و نسل جدید را استکبار قرار می‌دهد. در چنین شرایطی انقلاب و آرمان‌ها و باورداشت های اساسی آن عمومیت می‌یافت و ، اسطوره عصر جدید ایرانیان می‌شد. 🔻 آقا در یک گام بالاتر تلاش کردند حاج قاسم را نه تنها قهرمان ملی که معرفی کنند. وجه مشترکی که می‌تواند به هویت واحد ملت‌های منطقه تبدیل شود. يعنی یک مفهوم با ظرفيت‌های تمدنی و . 🔻 اما طبق معمول کج سلیقگی و عدم درک صحیح از رویکرد آقا، موجب شد مفهوم (که هرچند در جای خود صحیح بود)، به‌عنوان مفهوم محوری قرار داده شود. مرد میدان به‌سادگی قابلیت ایجاد در مقابل خود دارد و به‌شدت مفهومی تقلیل دهنده است. مرد میدان چتر کوچکی دارد و دیگری او مرد دیپلماسی است. یعنی در عرض او کسی چون می‌توانست هم وزن و مقابل این مفهوم تعریف شود. چتری بسته و کوچک که امکان هویت‌سازی آن نیز بسیار محدود است. 📍چرا دست فرمان آقا را خراب می‌کنیم؟ 🆔 @taalighat
بارقه‌های امید در دل ناهنجاری حجاب... 🔰️ فارغ از اتفاقات خرد و کلانی که این روزها پیرامون مسئله در جریان است، ظرفیت‌هایی پدید آمده که امیدآفرین و قابل مطالعه است. اساسا یکی از وجوه فتنه‌ها ایجاد برای جامعه مؤمنین است. سختی دارد، آسیب دارد، رنج و مشقت دارد اما اگر کسی از آن به سلامت بیرون آید به رشد و یسر می‌رسد. 🔹 بازیابی هویتی زن مسلمان 🔻 بخشی از زنان جامعه انقلابی و مذهبی برای خود فاقد یک هویت اجتماعی بودند. اما با پدیدآمدن جریان به‌یک باره احساس کردند ما دارای یک هویتیم که مورد هجمه قرار گرفته است. اولا این هویت را به رسمیت شناختند، ثانیاً برای حراست از آن و جامعه خود دست به کار شدند و همدیگر را در این اقدامات پیدا کردند. ثالثاً برای خود نقش‌آفرینی اجتماعی تعريف کردند. این يعنی وضعیت جدید زن انقلابی که نیاز به مطالعه و ارتقا دارد. 🔹 برجسته شدن اهمیت حجاب و عزیز بودن آن 🔻 برخی نعمت‌ها آنقدر جلوی چشم است که گاه نادیده گرفته می‌شود. فرصت داد تا بفهمیم چقدر عزیز است، چقدر به یک جامعه آرامش، سامان، طهارت و افق می‌دهد. چقدر فقدان آن آسیب‌زا است. حتی جامعه شل حجاب نیز این آسیب را درک کردند. 🔹 فرصت بازخوانی ضعف‌های متراکم جبهه انقلاب در حوزه حجاب: 🔻 در دل این مسئله بسیاری از افراد دست به مطالعه، آسیب‌شناسی و بازخوانی گذشته زدند. این‌که چه‌کارهایی نکردیم یا چه‌کارهایی غلطی کردیم که امروز بخشی از دختران ایران می‌توانند به راحتی حجاب از سر بردارند. اینکه بدانیم چقدر کارهای نکرده داریم یا چقدر ضعف در عمل داریم و از اطمینان و خوش‌بینی مطلق نسبت به کارهایمان دست برداریم نعمت بزرگی است. 🔹 مطالعه برنامه‌ریزی طولانی دشمن برای رسیدن به این نقطه: 🔻 امروز بسیاری از افراد در حال بازخوانی فعالیت‌های گسترده دشمن هستند. اینکه دشمن برای رسیدن به اهدافش برنامه‌ریزی چندلایه می‌کند، صبر می‌کند و بلندمدت اقدام می‌کند می‌تواند موجب بازنگری در شیوه اقدام ما شود. 🔹 مواجهه با فردای آزادسازی حجاب 🔻 برخی ساده‌دل گمان می‌کردند آزادسازی حجاب، به برداشتن روسری ختم می‌شود و از آن دفاع می‌کردند، حال دیدند که به یکباره دیوار حیا فرو می‌ریزد و برهنگی همسایه کشف حجاب است.. 🔹 تصحيح تصویر جامعه انقلابی نسبت به شل حجاب ها 🔻 هنگامی‌که آقا یا از شل حجاب ها سخن می‌گفتند بسیاری از انقلابی ها برنمی‌تابیدند. بخشی از جامعه مذهبی مرزی بین شل حجاب و نمی‌گذاشت. برخی از افراد سطحی‌نگر هرگونه بدحجابی را با هرزگی و فحشا مساوی می‌شمردند. اما در دوره اخیر بااینکه امکان فراهم بود، طیف وسیعی همان حجاب حداقلی را رعایت کردند یعنی به سطحی از حجاب اعلام پای‌بندی کردند. اصلاح این تصور می‌تواند زمینه اصلاح مدل تعامل را در پی داشته باشد. 🔹 حرکت به‌سمت متولی دارشدن مقوله عفاف و حجاب 🔻 این جمله معروف شد که 32 نهاد در امر حجاب دارای وظیفه هستند. این به‌معنای بدون متولی بودن حجاب بود. چه‌کسی این‌ها را بازخواست، هماهنگ و مدیریت می‌کرد؟ عدم متولی موجب فقدان اقدام مناسب شده بود. حال بسیاری در حال تلاش برای ایجاد هستند که می‌تواند نخ تسبیح این تشتت ها باشد. 🔹 رشد عقلانیت جبهه انقلاب 🔻 جبهه با فکر کردن رشد می‌کند. اما فکر انتزاعی رشدآفرین نیست. فکر کردن ناظر به صحنه و نیاز عینی است که موجب ارتقا می‌شود. حال جبهه با یک واقعیت و مواجه شده است و می‌کوشد به‌نوعی آن را حل کند. این تلاش‌ها و تأملات ناظر به عینیت در صورت رسیدگی به رشد تصاعدی جبهه منجر خواهد شد. 🆔 @taalighat
از پویانفر تا پناهیان... 🔻 سحر 21 ماه مبارک رمضان است. تازه از مراسم احیا برگشتم. خسته دارم شبکه‌های مختلف را نگاه می‌کنم. به رسیدم، برنامه نجم‌الدین شریعتی است و مهمان برنامه محمدحسین 🔻 چند دقیقه‌ای صبر کردم ببینم چه می‌گویند نه به این خاطر که ایشان مداح محبوب من باشد. کسی‌که پای روضه و و حاج محسن و... بوده مداح های امروزی ازش دلبری نمی‌کنند. 🔻 اول نجم‌الدین کمی دلجویی می‌کند که مدتی به تلویزیون دعوت نشده، او هم با لبخند ملیحی می‌گذرد. بعد چند قطعه می‌خواند. 🔻 حالا یکدفعه پویانفر می‌گوید می‌خواهم سحر 21م نکته‌ای بگویم. دقت می‌کنم ببینم چه می‌خواهد بگوید. ادامه می‌دهد: مسئولین حقی بر گردن ما دارند و آن هم امر به معروف آن‌هاست. جوان‌ها رنجیده اند، ما مردم خوبی داریم. اگر مسئولی احساس می‌کند نمی‌تواند کار کند، خودش کنار برود! مردم اشتباهات شما را به پای دین می‌گذارند و... بله؟ جانم؟ چی شد الان؟ مسئولین ارشاد شدند؟ جوان‌ها رنجیدند؟ 🔻 اصلاً با نیت گوینده کاری ندارم. با اثر آن کار دارم. چقدر از این بدم می‌آید. خیلی زیاد. اگر از فشار اقتصادی می‌گفت و لزوم کار بیشتر مسئولین، این هم خوب بود. اما جملاتی که همه می‌توانند با آن حال کنند. جملاتی که فردا طیف خاصی را به کف زدن وامی‌دارد. الان شما نماد مردم مداری شدی؟ الان این آنتن، این موقعیت زمان گفتن این چند جمله است که هیچ نسبتی با هیچ چیزی ندارد. 🔻 ناراحتی‌ام بالا گرفته که مهمان عوض شد و حاج علیرضا می‌آید. از شکر می‌گوید، از شهدا می‌گوید، از لحظات آخر شهدا می‌گوید که جملات روزهای آخرشان جنس دیگری دارد و این را مهم می‌داند. یکدفعه شروع می‌کند خواندن وصیت‌نامه که پشتیبان ولایت فقیه باشید و دور این آقا بگردید و... در دلم آفرین می‌گویم. آفرین، سحر روز شهادت مولی، باید از گفت. باید از شهید گفت. باید اینقدر مستحکم بدون محافظه‌کاری سخن گفت. نه آن طور گرد و بی‌خاصیت. 🔻 این‌ها را پناهیانی می‌گوید که سال‌ها پای ثابت منبر بوده و الان چندسالی است که دیگر دعوتش نمی‌کنند. اما رنجیده نیست و کار خودش را می‌کند. حتی وقتی از او پرسیدم چه شده که دیگر بیت نمی‌روید با لبخندی مملو از آرامش از کنار سوالم عبور می‌کند. 🔻 این دو برخورد را در ذهنم مقایسه می‌کنم. هردو تریبیون دارند. هردو انتقاد دارند. هردو بی‌مهری دیده‌اند. هردو مخاطب دارند. اما این کجا و آن کجا... البته مقایسه حاج علیرضا و پویانفر قطعاً مقایسه غلطی است، فقط رفتار را فارغ از افراد مقایسه کردم. 🆔 @taalighat
📍نگاهی به مسئله انتقام شهادت سردار سیدرضی... 🔻 پس از شهادت سیدرضی موسوی دوباره بحث از ایران داغ شد. مسئولین ارشد سیاسی، نظامی و امنیتی نیز به‌صورت واضح و صریح سخن از قطعی بودن انتقام و سخت بودن آن به‌میان آوردند. 🔻 اما دو طیف شروع به تشکیک در صدق وعده مسئولین امر کردند و همه این واکنش‌ها را توخالی دانستند. نشان به آن نشان که در قصه چه کردید که الان چه کنید... طیف اول منتقدان جمهوری اسلامی اند که همیشه دنبال کشف یک لکه‌اند تا آن را بزرگ کنند و بر سر انقلاب بزنند. طیف دوم برادران انقلابی که واقعاً از روی درد و دغدغه تحلیل می‌کنند اما معمولاً با عینک خاصی مسائل را می‌بینند. نتیجه: هردو انقلاب را به بی‌عملی و محافظه‌کاری و شعارزدگی متهم می‌کنند. نتیجه: حالا لزوماً اینکه گاهی تحلیل ما با تحلیل بیرونی یکی دربیاید هم بد نیست ولی می‌تواند باشد، خصوصاً اگر این اتفاق زیاد بیافتد معلوم می‌شود مشکل از است نه واقعیت عینی. 🔻 اینجا من نمره منفی را به خودمان می‌دهم. تقصیر بچه‌های انقلاب نیست، تقصیر انقلاب است، تقصیر دستگاه‌های عریض و طویل فرهنگی و آموزشی ماست که ما را در مقام قرار داده. تقصیر منِ انقلابی است که نفهمیدم یعنی چه! این‌ها بماند... 🔻 خب! حالا بگیریم؟ چطور بگیریم؟ اصلاً سوال من این است: ترور سیدرضی در سپهر سیاست به چه معناست؟ 🔹 یعنی اسرائیل دست برتر را دارد و هروقت اراده کند ما را می‌زند و ماهم لام تا کام جرأت لب گشودن نداریم و مقادیری هارت و پورت می‌کنیم تا سروته قصه را هم بیاوریم و تمام شود؟ یعنی ما در هستیم؟ 🔹 یا ترور سیدرضی انتقام آن‌ها از حملات گسترده ما بود؟ پاتک بود نه تک؟ انفعال بود نه اقدام فعالانه؟ رفقا دقت کنید مطالبه افکار عمومی اسرائیل چیست؟ همه می‌گویند مسئله اصلی نیست، سر مار را بزنید که ما را به این بدبختی انداخته! مسئله این است. 🔹 حالا اسرائیل بعد از اینکه چندصدنفر کشته و چندهزار زخمی داده، اقتصاد و سیاست و جامعه و حیثیت بین‌المللی اش نابود شده، یک سنگ برداشته و پرت کرده بر سر یک سردار عزیز ما. الان ما در موضع انفعالیم یا او؟؟؟ البته که برای همین مورد هم انتقام می‌گیریم ولی دقت کنیم ماجرا چگونه است. 🔹 طوفان حماس بود یا طوفان ایران؟ اگر نتوانیم به این سؤال پاسخ درستی بدهیم، تقریباً هیچ مسئله‌اي قابل حل نیست! 🔻 حالا بازهم قبول نمی‌کنید که ما به‌هیچ‌وجه محافظه‌کار نشده‌ایم؟ بازهم می‌گویید شما در همین دو سه ماهه هم لاف جواب سخت زدید! می‌پرسم برادر اخبار نگاه می‌کنی؟ 🔹 بیش از 30 سفر وزیر خارجه در سه ماه را می‌بینی؟ سفر زمینی از لبنان به سوریه باخطر ترور را دیدی؟ سفری که برای هماهنگی ارکان جبهه مقاومت بود و بعد گشوده‌شدن گام به گام جبهه‌های جدید علیه اسرائیل را می‌بینی؟ 🔹 پیام‌های صبح و شب آمریکا به ایران را می‌بینید که دائم درخواست کم کردن فشار دارد؟ خب اگر ما وسط ماجرا نيستيم و سر مار نيستيم چرا نمی‌رود مثلا از قطر یا عربستان یا... درخواست کند؟ 🔹 صبح آقا سخنرانی کرد که بايد شریان‌های حیاتی اسرائیل قطع شود، به فاصله چندساعت اولین کشتی اسرائیلی را مصادره کرد. یمن خودش سر خود اقدام کرد؟ بگوییم مرحبا به غیرت یمن و خاک بر سر ما حرف مفت زن‌ها؟ 🔰️ باید پرسید اساساً مفهوم را چه می‌دانید؟ سروته قصه کجاست؟ والبته بازهم بگذار انگشت اتهام را به‌سوی خودمان برگردانم که اتفاقاً باز ما متهمیم که درست تصویر کلان را نشان ندادیم! 🔻🔻🔻🔻 🆔@taalighat
چقَدَر خوب در آغوش کشید هر که سودای به سرش بود هنوز 🆔 @taalighat
خیالت آسوده، سر عهدِ همیشگی هستیم دشمن از نخوت و غرورش مست، ما ز ذکر علی علی ع مستیم خلق کافر سپرده دل به چه چیز؟ پوشالی؟! ما ولی شیعیان سلطانیم دل به گنبدطلای او بستیم 🔻🔻🔻🔻 🆔@taalighat
شاخص "کاشف الکرب" بودن برای ولی جامعه 🔻 ما در مناسبات خود با ولی جامعه نیازمند ارزیابی نوع ارتباط خود با ولی هستیم. برای ارزیابی نیز به و معیار و سنجه نیاز داریم. به‌نظر یکی از شاخص‌ها را می‌توان از محرم آموخت. 🔻 یکی از توصیفات قابل توجه درباره حضرت قمربنی هاشم علیه السلام "کاشف الکرب عن وجه الحسین علیه السلام" است. کسی‌که غبار غم را از چهره امام می‌زداید. 1. افق "کرب" و با افق غصه‌های کوچک ما متفاوت است. کسی می‌تواند غم امام را بزداید که در باشد و ادراکی از واقعیات، شبیه به امام داشته باشد. 2. برای رسیدن به افق امام باید" المطیع لله و لرسوله" شد. باید به مقام اطاعت و تسلیم نسبت به ولی رسید تا افق‌های جدید در تراز امام برای او باز شود. 3. کسی‌که در افق امام قرار گرفت، حزن او را شناخت و گام در مسیر زدودن کرب امام برداشت، ولی جامعه را در تحقق طرحش مدد می‌کند. 4. کرب زدایی از وجهه ولی جامعه، یک نوع در کنش اجتماعی، در کارها و نوعی است. 🔻تفصیل مطلب در جای دیگر، اما اجمالاً درس "کاشف الکرب" بودن قمر بنی هاشم برای ما این است که وجهه همت خود را برداشتن بار ولی از زمین قرار دهیم. پیش‌نیاز کاشف الکرب شدن، تلاش برای فهم دردها و دغدغه‌های اصلی ولی جامعه است. 🔻 در عصر ما و دو فردی بودند که ولی جامعه آن‌ها را به‌نوعی" کاشف الکرب" می‌دانست. آقا فرمودند وقتی کاری به حاج قاسم می‌سپردیم خیالمان راحت بود این کار انجام می‌شود. یعنی بار ولی جامعه را برمی‌داشت، دغدغه او را می‌شناخت و حل می‌کرد. 🔻 محرم نسبت ما و امام جامعه است. ای‌کاش رزق و روزی این محرم ما رسیدن به مقام "کاشف الکرب" باشد... 🆔@taalighat
و شیعیانش مظلوم اند، اما مقتدر، به برکت حزب‌الله به برکت سال‌ها مجاهدت خاموش و یاران گمنامش... حالا عده‌ای! را چون خودشان قاعد می‌پندارند و درست زمانی که سرداران عزیز وسط معرکه‌اند، از پشت خنجر تحقیر و توهین و تمسخر می‌زنند... امان از 🆔@taalighat