eitaa logo
تبیین
2.7هزار دنبال‌کننده
5هزار عکس
429 ویدیو
34 فایل
🔺اهداف: 🔹تهذیب نفس 🔹امام شناسی و مهدویت 🔹روشنگری و بصیرت‌افزایی 🔹ارتقاء بینش دینی و سیاسی 🔹دشمن شناسی و جنگ نرم 🔹ارتقاء مهارت‌های تربیتی 🔹و... 🔸هدف ارائه‌ی الگوست؛ با شبکه‌های اجتماعی کسی متفکر نمی‌شود، باید #کتاب خواند.
مشاهده در ایتا
دانلود
⭕️اسلام در صدد تربیت انسان در همه ابعاد 🔹اگر مثل سایر حیوانات تا همان حدی که حیوانات رشد می‌ کردند بود، انبیا لازم نبود؛ انبیا می‌ خواستیم چه کنیم؛ انسان می‌آید اینجا مثل حیوانات زندگی میکند و مثل حیوانات می‌ خورد و مثل حیوانات می‌ خوابد تا می‌ میرد. اینکه احتیاج به انبیا ما داریم برای این که انسان مثل حیوانات نیست که یک حد حیوانی داشته باشد و تمام بشود. انسان یک حد ما فوق حیوانی و یک مراتب ما فوق حیوانی، ما فوق عقل [دارد] تا برسد به مقامی که نمی‌ توانیم از آن تعبیر کنیم؛ و [از] آن آخرْ مقام مثلًا تعبیر می‌ کنند [به‌] «فنا»، تعبیر می‌ کنند «کالالُوهِیه»؛ 🔹یک تعبیرات مختلفی [می کنند] چون که به همه ابعادش، هم تربیت جسمی و هم روحی و هم عقلی و هم ما فوق آن، نمی شود در عهده بشر باشد، برای اینکه بشر اطلاع ندارد از احتیاجات انسان و کیفیت تربیت انسان نسبت به ماورای طبیعت. تمام قوای بشر را روی هم بگذارید، همین طبیعت را و خاصیت طبیعت را می‌ تواند بفهمد؛ منتها باز همه خاصیت های طبیعت برای بشر هم کشف نشده است، تا حدودی کشف شده است؛ اخیراً خوب، زیاد پیشرفت کرده است، لکن مانده است خیلی چیزها که بعدها کشف خواهد شد؛ اما تا آخر هر چه بشود مال طبیعت است، مال این عالَم است؛ و هر چه بشود مال این ورق است. بیانات‌ حضرت‌ امام در جمع ایرانیان مقیم خارج ۵۷/۰۸/۰۶ منبع: سایت جامع امام خمینی (ره) @tabyinchannel
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️ایمان داشتن به «عواقب گناه» چه نقشی در درمان بیماری زبانِ آلوده به گناه دارد؟ 🔹ایمان داشتن به نقش مهمی در درمان دارد. مثلاً شرابخوار اگر بداند اين ماده سست كننده اى كه مى نوشد از فرق سر تا ناخن پا در او و حتى در نسل هاى بعدى او اثر سوء دارد، يا يك فرد معتاد اگر دقيق به عاقبت اعتياد به مواد مخدر بنگرد و به آن ايمان داشته باشد كه چه زندگى نكتب بار و فلاكت بارى در انتظار او است، فقر، بيمارى، متلاشى شدن زندگى، محروميت و غيره، همين موجب وى از اين راه كثيف و ظلمانى خواهد شد. 🔹اگر گفته شود آنها اين مسئله را مى دانند، هم شرابخوار مضرات شراب را مى داند و هم معتاد خسارت هاى ناشى از اعتياد را، مى گوئيم آنها علم دارند ولى باور يعنى به اين مسئله ندارند. علم به مضرات غير از باور كردن آن است. شما مى دانيد و علم داريد كه مرده ذره اى تحرّك از خود ندارد و حتى اگر موقع زنده بودن از قدرت او مى ترسيديد، مى دانيد الان ديگر قدرت ندارد، ولى چرا يك شب نمى توانيد تا به صبح در كنار او در اتاقى بياراميد؟ زيرا هنوز باور نكرده ايد. 🔹اگر آن معتاد به مشروب و مواد مخدّر همچنان كه باور دارد كه تكه اى ذغال برافروخته قدرت سوزندگى دارد و لذا آن را در دهانش نمی گذارد، اگر باور كند اين مشروب و مواد مخدّر هم آتشى است كه خود به جان خود مى زند، هرگز نزديك دهانش نمى برد و اگر باور داشت كبريتى كه به مواد مخدر يا سيگار مى زند، در واقع به حيات خود مى زند و پس از چندى خاكسترى هم از او به جا نمى ماند، هرگز چنين نمى كرد و اگر باور داشت كه كبريت را زير پول اين مواد بزند، بهتر است تا زير خود مواد، هرگز دست به چنين عمل كثيفى نمى زد، زيرا در صورت اول فقط پول را از دست مى داد و در صورت دوم هم پول و هم زندگى و عمر كه سرمايه اصلى او است. 🔹بايدمثل اولياء‌ خدا و (عليهم السلام) بود كه اين باور را داشتند كه (چيزهايى كه مورد نهى الهى است) همچون است؛ مثلاً براى آنها تصرّف به ناحق در مال يتيمان و خوردن آن همچون آتشى مى ماند كه انسان به درون شكم خود داخل كند. قرآن مى فرمايد: «اِنَّ الَّذِينَ يَأكُلُونَ اَمْوَالَ اليَتَامَى ظُلْماً اِنَّمَا يَأكُلُونَ فِى بُطُونِهِمْ نَاراً وَ سَيَصْلَوْنَ سَعِيراً»؛ [۱] (كسانى كه را به ظلم مى خورند در واقع در شكم هاى خود آتش فرو مى برند و به زودى در فروزان دوزخ قرار خواهند گرفت). 🔹در بحث ما هم كسى كه سركشى مى كند و رام نمى شود، بايد به و سرانجام رام نكردن زبانش بنگرد و متوجه و آن باشد و باور كند كه به اين مضرات و عقاب ها منتهى مى شود؛ اگر چنين شد محال است را كه همچون اسب وحشى و چموشى است در ميان انسان هاى آبرومند جامعه بدون لجام رها كند، تا عِرض و آبروى افراد را زير سُمّ هایش پايمال كند، همچنان كه محال است آتشى را بر زبان گذارد. پی نوشت؛ [۱] سوره نساء، آیه ۱۰ 📕اخلاق اسلامى در نهج البلاغه، مكارم شيرازى، ناصر، تهيه و تنظيم: اكبر خادم الذاكرين‏، نسل جوان‏، قم‏، ۱۳۸۵ش، چاپ اول، ج ۱، ص ۱۰۷ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
⭕️سرمایه‌ منحصر به فرد انقلاب 🔹به ملّت ایران عرض می کنم که عزیزان من!  ، سرمایه‌ ممتاز و منحصر به‌ فرد ما و کشور ما است. برای به‌ دست آوردن   هزینه داده‌ایم؛ هم پرداخت شده است، امّا صدها برابرِ آن هزینه‌ ها، منافع وجود دارد؛ این یک تجارت پرسود است برای ملّت. بله، هشت سال هزینه بود، ها هزینه بود، ها هزینه بود - اینها همه هزینه‌  انقلاب است - امّا صدها برابر این هزینه‌ ها، سود  در این راه  وجود دارد؛ 🔹هزینه‌ها و منافع و سودها از اوّل با هم همراه بودند؛ هم هزینه دادیم، هم سود بردیم. در جنگ، ما رفتند و به شهادت رسیدند، امّا و  مجموعه‌ جوان کشور دستاوردهای بزرگی را از همان جنگ پرهزینه به‌دست آوردند. از اوّل، این هزینه‌ ها و منافع با هم همراه بوده‌اند، منتها هرچه جلو آمدیم، هزینه‌ ها سبک‌تر و  قابل‌ تحمّل‌تر، امّا منافع کلان‌تر و بیشتر شده است. امروز روزی است که ما می توانیم، می تواند بدون اینکه هزینه‌ زیادی را متحمّل بشود، منافع بزرگی را از انقلاب به‌ دست بیاورد؛ 🔹امروز این توانایی وجود دارد.  ریشه دوانده است، درخت نظام اسلامی مستحکم شده است، حقایق بسیاری روشن شده، راهکارهایی به وجود آمده؛ امروز اوضاع برای ملّت ایران  و زمینه آماده‌تر و راه هموارتر است از گذشته؛ هزینه هست، باز هم هست امّا هزینه‌ها سبک‌تر و قابل دفع‌تر و قابل اجتناب‌تر از گذشته است. بیانات‌مقام‌معظم‌رهبری ۹۵/۰۳/۱۴ منبع: وبسایت‌ دفتر حفظ‌ و نشر آثار معظم‌ له @tabyinchannel
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️دیدگاه اسلام در مورد «سؤال کردن» چیست؟ 🔹هر انسانى در برابر انبوهى از و درباره خود و ديگران قرار دارد، كه گاه مربوط به مسائل است و گاه و كليد حلّ آنها غالباً از و انديشمندان است. به همين دليل، در عالَم تكوين و تشريع، درهاى را به روى انسان گشوده است. از نظر تشريع در دستورات اسلامى نه تنها اجازه به هر كس و درباره هر چيز داده شده است، بلكه به سؤال كردن امر كرده است‌. در دو آيه مى فرمايد: «فَاسْئَلُوا أَهْلَ الذِّكْرِ إِنْ كُنْتُمْ لَاتَعْلَمُونَ» [۱] (از كنيد اگر نمى دانيد). 🔹اميرمؤمنان (عليه السلام) در بعضى از كلمات پرمعنايش در ميفرمايد:  «وَ لَا يَسْتَحِيَنَّ أَحَدٌ إِذَا لَمْ يَعْلَمِ الشَّيْ‏ءَ أَنْ يَتَعَلَّمَهُ» (هيچ گاه كسى در فراگيرى و از مجهولات، شرم و حيا به خود راه ندهد). آرى، كردن عيب نيست. عيب آن است كه انسان پرسش نكند و در و نادانى باقی بماند. جالب اين است كه در خطبه ۱۶۲ كردن را براى هر كس ذكر فرموده و اين معنا در مورد و بسيار مهم‌تر است، چرا كه آنها داراى مجهولات فراوان از نظر تكوين و هستند. 🔹خداوند نیز، و جستجوگرى را در ذات انسان قرار داده است. ، همواره مايل است از چيزهايى كه نمى داند، بپرسد و بداند. اين حسّ در جوانان و نوجوانان شديدتر است؛ به سبب همان نيازى كه دارند، گاه آن قدر پدر و مادر را سؤال پيچ مى كنند كه داد و فريادشان بلند مى شود؛ در حالى كه وظيفه آنها اين است كه با محبّت و مدارا به اين نياز روحى شان پاسخ مثبت دهند. آنچه را مى دانند، در اختيارشان بگذارند و آنچه را نمى دانند به كسانى كه مى دانند ارجاع دهند. 🔹بعضى فكر مى كنند اگر از مسائل سؤال كنند نشانه كفر و بى اعتقادى است، در حالى كه اين پرسش ها براى بيشتر و استحكام بخشيدن به است. و آگاهان، به ويژه وظيفه دارند كه در هر حال و در هر شرايط، براى پاسخ به اعلام آمادگى كنند و با محبّت و احترام از استقبال كنند و فراموش نكنند كه بر اساس روايتى كه از اميرالمؤمنين (عليه السلام) نقل شده، چنين وظيفه اى بر دوش دارند:  «خداوند از ، پيمانِ فراگيرى علم نگرفته، مگر آنكه پيش از آن از ، پيمان آموزش گرفته است». [۳] 🔹اين بحث را با ذكر چند حديث پر معنا پايان مى دهيم؛ (عليه السلام) يكى از يارانش به نام «حمران بن أعين» را تشويق به سؤال كرد و فرمود: «مردم به اين علت، و گمراه مى شوند كه نمى كنند». [۴] (عليه السلام) مى فرمايد: «دلها قفل شده است و كليد آن، است». [۵] از (صلّی الله علیه و آله) روايت شده كه: «، خزانه هايى است و كليدهاى آن است. خدا شما را رحمت كند، همواره سؤال كنيد؛ چرا كه چهار گروه براى آن پاداش داده مى شوند: سؤال كننده، پاسخ گوينده، كسانى كه در آنجا مستمعند و آنها كه بدان ها علاقه مندند». [۶] 🔹در تاريخ آمده كه: «در روز جنگ جمل، مرد عربى به (عليه السلام) عرض كرد: اى اميرمؤمنان! تو مى گويى خداوند يگانه است؟ [منظور از اين يگانگى چيست؟] مردم از هر سو به او حمله كردند. گفتند: اى مرد عرب، نمى بينى تمام فكر اميرمؤمنان متوجّه جنگ است؟ [هر سخن جايى و هر نكته مقامى دارد!] (عليه السلام) فرمود: او را رها كنيد. چيزى كه اين مرد عرب مى خواهد، همان چيزى است كه ما از اين قوم مى خواهيم [ما هم از اين گروه، توحيد و يگانگى مى طلبيم و جنگ براى فراگيرى اين تعليمات مقدّس است]». [۷] پی نوشت‌ها؛ [۱] نحل، آيه ۴۳؛ انبياء، آيه ۷. [۲] نهج البلاغة، صبحی صالح، هجرت‏، قم‏، چ ۱، ص ۴۸۲، حکمت ۸۲. [۳] الكافی، دارالكتب الإسلامية، چ ۴، ج ‏۱، ص ۴۱. [۴] الكافی، همان، ص ۴۰. [۵] غرر الحكم و درر الكلم‏، دارالكتاب الإسلامی، چ ۲، ص ۷۶، حکمت ۱۴۶۵. [۶] كنز العمال فی سنن الأقوال و الأفعال، صفوة الس مؤسسة الرسالة، چ ۵، ج ۱۰، ص ۲۳۰، ح ۲۸۶۶۲. [۷] شرح آن را در كتاب التوحيد، ابن بابويه، جامعه مدرسين‏، چ ۱، ص ۸۳، باب ۳ (معنى الواحد و التوحيد و الموحد) مطالعه فرماييد. 📕پيام امام اميرالمؤمنين(ع)‏، مكارم شيرازى، ناصر، دار الكتب الاسلاميه‏، چ اول‏، ج ۶، ص ۲۹۵ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
⭕️تداوم مراقبت، لازمه‌ی دوام ذکر 🔹لازمۀ دوام ، تداوم است، و نخستین مرتبۀ ، این است که در حال ، برای او (نمازگزار) و دلگرمی پیدا می‌شود و بالاترین مرتبۀ لقاءالله، حالتی است که در حدیث ، به آن اشاره شده... ؛ ، انسان را به می‌رساند. 🔹آیا ممکن است کسی باشد و (اهل یقین) نباشد؟! ابتدا انسان، خیال می‌کند مشکل است، چو کوهی در برابر او، امّا به تدریج می‌فهمد که نه! چندان هم مشکل نیست. با دیگران حرف می‌زند؛ ولی دلش پیش خداست. 📕زمزم عرفان، ص ٣٧۵ منبع: وبسایت مرکز تنظیم و نشر آثار آیت‌ الله العظمی بهجت @tabyinchannel
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️امام علی (علیه السلام) در خطبه ۱۰۹ نهج‌ البلاغه «سختی های سکرات موت» را چگونه توضیح داده است؟ 🔹حضرت در بخشی از خطبه مذکور، شرح بسيار گويا و تكان دهنده اى درباره بيان فرموده است. نخست میفرمايد: «سكرات و شدائد و حسرتِ از دست دادنِ همه چيز، بر آنها هجوم آورده است». در واقع دو هجوم سنگين در آستانه به انسان ميشود؛ نخست: هجوم است، و آن حالتى است شبيه به گيجى مستى كه بر اثر فرا رسيدن مرگ، به انسان دست میدهد و گاه بر عقل او چيره ميشود و او را در اضطراب و فرو می‌برد، و ديگر: از دست دادن تمام چيزهايى است كه در يك عمر طولانى براى گردآورى آنها زحمت كشيده و رنجها تحمّل نموده است. 🔹امورى كه سخت به آن دلبستگى دارد و گويى جزو وجود او شده و در يك لحظه می‌بيند، بايد با همه آنها وداع كند و بگذارد و بگذرد، و اين بر هيجان و او مى افزايد. سپس به شرح آن پرداخته میفرماید: «به خاطر آن، اعضاء و پيكرشان سست ميشود و در برابر آن رنگ خود را مى بازند؛ سپس تدريجاً در آنها نفوذ ميكند و ميان آنها و زبانشان جدايى مى افكند؛ در حالى كه ميان خود قرار دارند، با چشم خود به آنها نگاه ميكنند و با گوش سخنانشان را می شنوند و عقلشان سالم و فكرشان برجاست». از اين تعبير به خوبى استفاده میشود كه معمولا اوّلين چيزى كه از كار مى افتد است. 🔹سپس در ادامه اين سخن ميفرمايد: (در اين هنگام كه سيلى بر صورت او نواخته مى شود، از بيدار مى گردد و عميقاً به فكر فرو مى رود) «فكر ميكند كه را براى چه چيزهايى بر باد داده، و روزگارش را در چه راهى سپرى نموده است!». در ادامه حضرت می فرمايد: «به ياد هايى مى افتد كه گردآورى كرده است؛ در جمع آورى آن چشم بر هم گذارده و از حلال و و [هرچه به دستش آمده] در اختيار گرفته است، و جمع آورى آن بر دامان او نشسته و هنگام جدايى از آنها فرا رسيده است». آرى او بيدار ميشود و نخستين كابوسى كه بر وجود او سايه مى افكند كابوس اوست! 🔹اموالى كه به خاطر دلباختگى و دلبستگى به دنيا در فكر حلال و حرام آن نبود؛ يا با توجيهات نادرست، اجازه تملّك آن را به خود داده بود. اينجاست كه زحمت گردآورى آن اموال و تبعات و همه بر دوش او سنگينى ميكند، ولى او ناچار است از همه چشم بپوشد و ديگران از آن بهره گيرند. لذا در ادامه اين سخن ميفرمايد: «تَبْقَى لِمَنْ وَرَاءَهُ يَنْعُمُونَ فِيهَا، وَ يَتَمَتَّعُونَ بِهَا فَيَكُونُ الْمَهْنَأُ لِغَيْرِهِ، وَ الْعِبْءُ عَلَى ظَهْرِهِ، وَ الْمَرْءُ قَدْ غَلِقَتْ رُهُونُهُ بِهَا» [۱] (اين براى او به جاى میماند و از آن بهره ميگيرند و متنّعم میشوند. لذّت و آسايش آن براى است و سنگينى بر دوش او! و او گروگان اين اموال است!». 🔹تعبير به «رُهُون» در جمله اخير اشاره به اين است كه او در گرو است كه از ديگران گرفته، كه تا گروگان را نپردازد خلاصى و رهايى نمی‌یابد. به همين دليل در جمله بعد ميفرمايد: «او در اين حال، به خاطر امورى كه به هنگام براى او روشن شده، دست خود را از می‌گزد [و انگشت ندامت به دندان ميگيرد!] و نسبت به آنچه در تمام عمر به آن علاقه داشت، بى اعتنا میشود!». در اين حال او به ياد اين مطلب می‌افتد كه در دوران زندگى غالباً در برابر حسودان قرار داشت؛ حسودانى می خواستند اموال و ثروتها را به چنگ آورند و به او اجازه تملّك آنها را ندهند؛ 🔹ولى او با زيركى و تلاش و فعاليّت، جلو آنها را گرفت و به آنها اجازه نداد ثروت هايى كه می بايست نصيب او بشود، به چنگ حسودانش بيفتد؛ ولى اكنون كه سرنوشت خود و اموال خود را در آستانه مرگ مى بيند: «آرزو ميكند اى كاش اين اموال به دست آنكس می رسيد كه در گذشته به ثروت او غبطه می خورد و بر آن حسد می‌ ورزيد [تا وبال جانش نگردد]». (علیه السلام) با این تعبيرات تكان دهنده، انسان هايى را كه از اين لحظه فوق العاده غم انگيز بيدار ميكند، تا قبل از فرا رسيدن زمانى كه راه برگشت و و تدارك نيست، به فكر خود باشند و زاد و لازم را براى اين سفر خوفناك و طولانى فراهم سازند. پی نوشت: [۱] جمله «وَ الْمَرْءُ قَدْ غَلِقَتْ رُهُونُهُ بِها» اشاره به اين است كه تمام وثيقه هاى معنوى وجود انسان گويى گروگان اموال او میشود؛ اموالى كه حلال و حرام در آن به هم آميخته است. سعادت انسان، نجات او و سرنوشت آينده او همه در گروِ آن است. 📕پيام امام اميرالمؤمنين، مكارم شيرازى، ناصر، دارالكتب الاسلامية‏، چ۱، ج۴، ص۵۸۵ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) با مقداری تلخیص @tabyinchannel
⭕️اميرالمؤمنين امام علی عليه السلام:  🔸لَوِ اعتَبَرتَ بِما أضَعتَ مِن ماضی عُمرِكَ لَحَفِظتَ ما بَقِيَ.  🔹اگر از گذشته خود كه تلف كرده اى گيرى، بى گمان باقيمانده عمرت را پاس دارى. 📕غرر الحكم، ح ۷۵۸۹ @tabyinchannel
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️آیا «راستگویی» و «امانتداری» می تواند ملاکی برای سنجش ایمان محسوب شود؟ 🔹 به عنوان يكى از بارزترين نشانه هاى شخصيت انسانى، هرگاه با همراه شود، به عنوان و مطرح گردد و مجموعه را نشان مى دهد، به گونه‌اى كه نمى توان نام انسان واقعى را بر افرادی كه از اين دو ویژگی بى بهره اند گذارد. اين دو دارای ريشه مشتركى هستند، زيرا چيزى جز «امانت در گفتار»، و امانت چيزى جز «صداقت در عمل» نيست، از این رو در كلمات پيشوايان اسلام «صدق الحديث» و «اداء الامانة» با هم ذكر شده، همان گونه كه در گفتگو هاى عادى نيز، همواره و را در کنار یکدیگر می آورند. 🔹در كنار اين صفت، صفات ممتاز ديگرى قرار دارد كه در واقع لازم و ملزوم يكديگرند، چه اينكه غالباً افرادى شجاع، صريح اللّهجه، كم طمع، با اخلاص و دور از حب و بغض هاى افراطى و تعصبند؛ در حالى كه معمولا افرادى ترسو، رياكار، متعصب، لجوج، طمّاع و يا گرفتار حب و بغض هاى غلط مى باشند. در زندگى خود پايبند به هستند، در حالى كه ابن الوقت و منافقند. در يك كلمه مى توان گفت: و «دو كليد براى كشف‌ باطن‌ اشخاص در جنبه هاى مختلف» است. در كلمات (عليهم السلام)، اين دو ویژگی، دو ابزار در شناسایی دانسته شده كه اگر مى خواهيد خوبى و بدى كسى را بشناسيد او را در و آزمايش کنید. 🔹 (صلى الله عليه و آله) در حديثی می فرماید: «لا اِيْمانَ لِمَنْ لا اَمانَةَ لَهُ» [۱] (كسى كه را رعايت نمى كند ايمان ندارد). در حديث ديگرى از (عليه السلام) آمده است: «اِنَّ اللهَ عَزَّ وَ جَلَّ لَمْ يَبْعَثْ نَبِيّاً اِلاّ بِصِدْقِ الْحِدِيثِ وَ اَداءِ الاْمانَةِ اِلَى الْبَرِّ وَ الْفاجِرِ» [۲] (خداوند هيچ پيامبرى را مبعوث نكرد، مگر اين كه و نسبت به نيكوكار و بدكار جزء تعليمات او بود). اين تعبير نشان مى دهد كه در تمام اديان آسمانى و جزء مهم‌ترين تعليمات بوده و از اصول ثابت شمرده مى شود. 🔹همچنين در راستای آزمايش ايمان مردم، (عليه السلام) می فرماید: «لا تَنْظُرُوا اِلَى طُوْلِ رُكُوعِ الرَّجُلِ وَ سُجُودِهِ، فَاِنَّ ذلِكَ شَئْىٌ اِعْتادَهُ فَلَو تَرَكَهُ اِسْتَوْحَشَ لِذلِكَ وَلكِنْ اُنْظُرُوا اِلى صِدْقِ حَدِيثِهِ وَ اَداءِ اَمانَتِهِ» [۳] (نگاه به ركوع و سجود طولانى افراد نكنيد [و تنها آن را نشانه ديانت آنها ندانيد] چرا كه اين چيزى است كه ممكن است به آن عادت كرده باشد و هرگاه آن را ترك كند نگران مى شود، ولى نگاه به و آنها كنيد). هدف از اين تعبير اين نيست كه نماز و روزه و حج و انفاق سبك شمرده شود، بلكه هدف آن است كه اينها تنها نشانه ديندارى افراد معرفى نگردد، بلكه به دو ركن اساسى دين يعنى و بيشتر توجه شود. پی نوشت‌ها؛ [۱] بحار الأنوار، دار إحياء التراث العربی، بيروت‏، چ ۲، ج ‏۷۲، ص ۱۱۶، باب ۵۰ [۲] الكافی، دار الكتب الإسلامية، تهران، چ ۴، ج ‏۲، ص ۱۰۴ [۳] بحار الأنوار، همان، ج ‏۶۸ ص ۸، باب ۶۰ 📕اخلاق در قرآن‏، مكارم شيرازى، ناصر، مدرسة الامام على بن ابيطالب (ع)، قم‏،‏ چ اول‏، ج ۳، ص ۱۹۹ و ۱۸۳ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel