eitaa logo
تبیین
2.7هزار دنبال‌کننده
4.9هزار عکس
426 ویدیو
34 فایل
🔺اهداف: 🔹تهذیب نفس 🔹امام شناسی و مهدویت 🔹روشنگری و بصیرت‌افزایی 🔹ارتقاء بینش دینی و سیاسی 🔹دشمن شناسی و جنگ نرم 🔹ارتقاء مهارت‌های تربیتی 🔹و... 🔸هدف ارائه‌ی الگوست؛ با شبکه‌های اجتماعی کسی متفکر نمی‌شود، باید #کتاب خواند.
مشاهده در ایتا
دانلود
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️در برخی از آیات قرآن، از استغفار و طلب آمرزش انبیاء خبر داده شده است؛ مثل استغفار حضرت نوح (ع)، حضرت داود (ع) و حضرت سلیمان (ع). همچنین خداوند به پیامبر اسلام (ص) در سوره نصر دستور استغفار می دهد: «فَسَبِّحْ بِحَمْدِ رَبِّكَ وَاسْتَغْفِرْهُ إِنَّهُ كَانَ تَوَّابًا». آیا این موارد با عصمت انبیاء سازگار است؟! (بخش سوم) 💠حضرت نوح (علیه السلام) و استغفار به خاطر یک «ترک اولی» 🔹در آیه مناقشه برانگیز دیگری از قرآن یعنی در آیه ۴۷ سوره هود و از زبان (علیه السلام) نیز می خوانیم: «قالَ رَبِّ إِنِّي أَعُوذُ بِكَ أَنْ أَسْئَلَكَ ما لَيْسَ لي‏ بِهِ عِلْمٌ وَ إِلاَّ تَغْفِرْ لی وَ تَرْحَمْني‏ أَكُنْ مِنَ الْخاسِرين»؛ (عرض كرد: پروردگارا! من به تو پناه مى برم كه از تو چيزى بخواهم كه از آن آگاهى ندارم! و اگر مرا نبخشى، و بر من رحم نكنى، از زيانكاران خواهم بود). کدام عمل سبب شده که (علیه السلام) چنین اظهار استغفاری کند؟! 🔹در پاسخ به این سؤال می گوییم همان طور که در داستان (علیه السلام) در همین سوره هود نیز نقل شده، و همه نیز کم و بیش از آن اطلاع دارند، نصيحت و را نشنيد، و تا آخرين نفس دست از لجاجت و خيره سرى بر نداشت، و سرانجام در ميان امواج طوفان گرفتار و غرق شد. وقتى (علیه السلام) خود را در ميان امواج ديد، عاطفه پدرى اش به جوش آمد و به ياد وعده الهى در باره نجات فرزندش افتاد رو به درگاه خدا كرد و گفت: 🔹«وَ نادى‏ نُوحٌ رَبَّهُ فَقالَ رَبِّ إِنَّ ابْنِي مِنْ أَهْلِي وَ إِنَّ وَعْدَكَ الْحَقُّ وَ أَنْتَ أَحْكَمُ الْحاكِمِينَ». [۱] (پروردگارا! فرزندم از اهل من و خاندان من است، و تو وعده فرمودى كه خاندان مرا از طوفان و هلاكت رهايى بخشى و تو از همه حكم كنندگان برترى و در وفاى به عهد از همه ثابت ترى). اما بلافاصله پاسخی تکان دهنده شنید که از واقعیتی بسیار مهم پرده برمی داشت و آن هم اینکه ، پیوندی بالاتر از و خویشاوندی است: 🔹«قالَ يا نُوحُ إِنَّهُ لَيْسَ مِنْ أَهْلِكَ إِنَّهُ عَمَلٌ غَيْرُ صالِحٍ فَلا تَسْئَلْنِ ما لَيْسَ لَكَ بِهِ عِلْمٌ إِنِّي أَعِظُكَ أَنْ تَكُونَ مِنَ الْجاهِلِينَ». [۲] (اى ! او از اهل تو نيست، بلكه او عملى است غير صالح. [فرد ناشايسته اى است كه بر اثر بريدن پيوند مكتبی اش از تو، پيوند خانوادگی اش به چيزى شمرده نمی شود. حال كه چنين است] چيزى را كه به آن علم ندارى از من تقاضا مكن من به تو موعظه مى كنم تا از جاهلان نباشى). 🔹آنجا بود که (علیه السلام) دریافت كه اين تقاضا از پيشگاه پروردگار درست نبوده است، و هرگز نبايد نجات را مشمول وعده الهى بر نجات خاندانش بداند، لذا رو به درگاه پروردگار كرد و گفت: «قالَ رَبِّ إِنِّي أَعُوذُ بِكَ أَنْ أَسْئَلَكَ ما لَيْسَ لِي بِهِ عِلْمٌ وَ إِلَّا تَغْفِرْ لِي وَ تَرْحَمْنِي أَكُنْ مِنَ الْخاسِرِينَ». (پروردگارا من به تو پناه مى برم از اينكه چيزى از تو بخواهم كه به آن ندارم و اگر مرا نبخشى و مشمول رحمتت قرار ندهى از زيانكاران خواهم بود). 🔹ذکر این نکته ضروری است که علیه السلام (همان فرزندی که مشمول عذاب الهی واقع شد) وضع كاملا مشخصى نداشته. گاهى با مؤمنان و گاهى با كافران بود و او هر كس را ظاهرا به اشتباه مى انداخت. به علاوه احساس مسئوليت شديدى كه (علیه السلام) در رابطه با فرزندش مى كرد و عشق و ای كه هر به فرزندش دارد (پيامبران نيز از اين قانون مستثنى نيستند) سبب شد كه چنين درخواستى را از خداوند بكند. 🔹اما به محض اينكه از واقعيت امر آگاه شد، فورا در به و طلب عفو بر آمد. هر چند گناهى از او سر نزده بود، اما مقام و ايجاب مى كند كه بيش از اين مراقب گفتار و رفتار خود باشد. همين «ترک اولى» براى او با آن شخصيت بزرگ بود، و به همين دليل از پیشگاه خدا تقاضای بخشش کرد. [۳] ... پی نوشت‌ها؛ [۱] قرآن کریم، سوره هود، آیه ۴۵ [۲] همان، آيه ۴۶ [۳] ر.ک: تفسیرنمونه،مکارم شیرازی، ناصر، دارالکتب الإسلامی، ۱۳۷۴ش، چ۱، ج ۹، ص ۱۱۴ تا ۱۱۸ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
⭕️فرهنگ استقلالی - فرهنگ استعماری 🔹یک می‌خواهد؛ یک می‌خواهد؛ که حالا از اول بچه‌های ما را بار بیاورند به یک فرهنگ ، ، . یک فرهنگی که مال خودمان باشد. که این بچه از اول بار بیاید به این طور که من خودم هستم که را می‌توانم دستم بگیرم. هی تو گوشش نخوانند که نمی‌دانم - اروپا، آمریکا. 🔹هی تو گوشها خواندند این را؛ همه چیز باید از آنجا باشد؛ همه چیز ما باید باشد، مان هم باید وابسته باشد؛ وقتی هم که آزادی می‌خواهیم‌ یک می‌ خواهیم؛ ما باید غربی باشیم؛ یک آزادی می‌خواهیم که همان شبیه آزادی غرب باشد. این محتاج به یک طول مدتی است که فرهنگ یک ؛ نه یک که آنها برای ما دیکته کردند. آنها برای ما دیکته کردند. بیانات‌ حضرت‌ امام ۵۸/۰۳/۰۹ منبع: سایت جامع امام خمینی (ره) @tabyinchannel
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️فلسفه «امتحانات الهی» چیست؟ 🔹 از بندگان براى كشف مجهولات نيست؛ بنابراين، اگر كسى تصوّر كند كه از آگاه نيست و به قصد اطّلاع و آگاهى از باطن انسانها، آنها را مى كند اين تفكّر اشتباه است، و خداوند، عالِم بر همه چيز است. در نماز غفيله مى خوانيم: هر برگى از هر درختى در هر نقطه اى از نقاط دنيا بيفتد خداوند از آن آگاه است. 🔹«وَ مَا تَسْقُطُ مِنْ وَرَقَةٍ إِلَّا يَعْلَمُهَا» [۱] علاوه بر اين، در زير اين زمينها در صحراها و بيابان ها دانه هاى فراوانى است كه در شرايط مناسب آب و هوايى گياهان و درختان مختلفى از آن مى رويد، خداوند متعال نسبت به آنها نيز آگاه است. «وَ لَا حَبَّةٍ فِى ظُلُمَاتِ الْأَرْضِ» [۲] خداوندى كه چنين علم وسيع و گسترده اى دارد چيزى از او پنهان نيست، كه با آزمايش و امتحان به آن پى ببرد. پس هدف از آزمايشات و چيست؟ 🔹امتحانات پروردگار براى هاست. معروف است كه فولاد را زير فشار آتش با دماى بالا قرار مى دهند تا آبديده شود و تكامل پيدا كند. انسانها نيز در كوره هاى آزمايشات الهى مى شوند و تكامل پيدا مى كنند. 🔹امیرالمؤمنین (عليه السلام) در كلام معروف شان مى فرمايد: «إِنَّ الشَّجَرَةَ الْبَرِّيَّةَ أَصْلَبُ عُوداً ... وَ أَبْطَأُ خُمُوداً»؛ [۳] (درخت بيابانى چوبش محكم تر و شعله اش فروزان تر است). ولى درختانى كه در لب جوى آب پرورش يافته اند و هيچ زحمتى متحمّل نمى شوند و احساس تشنگى نمى كنند، چوب هاى سستى دارند و هيزم آن آتش قابل ملاحظه اى ندارد. 🔹آرى، را همچون ، و همانند درختان بيابان مقاوم، و مى كند. ولى امتحانات پروردگار سه تفاوت عمده با ساير امتحانات دارد: اوّلاً: از نظر زمانى است؛ از لحظه بلوغ . ثانياً: مادّه امتحانى خاصّى ندارد و ممكن است خداوند انسان را امتحان كند. ثالثاً: هيچ استثنايى ندارد، و نيز امتحان مى شوند و آنها به مراتب سخت تر است. پی نوشت‌ها؛ [۱] سوره انعام، آیه ۵۹ [۲] همان سوره، همان آيه. [۳] نهج البلاغه، صبحی صالح، هجرت‏، قم‏، ‏۱۴۱۴ق، چ اول، ص ۴۱۸، نامه ۴۵ 📕داستان ياران، مكارم شيرازى، ناصر، تهيه و تنظيم: عليان نژادى، ابوالقاسم، ‏مدرسه امام على بن ابى طالب(ع)، قم‏، ۱۳۹۰ش ‏چ اول‏، ص ۱۳۵ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
⭕️پيامبر اكرم صلی الله عليه و آله:  🔸اِغْتَنِمْ خَمْسا قَبْلَ خَمْسٍ: شَبابَكَ قَبْلَ هِرَمِكَ، وَ صِحَّتَكَ قَبْلَ سُقْمِكَ، وَ غِـناكَ قَبْلَ فَقْرِكَ، وَ فَراغَكَ قَبْلَ شُغْلِكَ، وَ حَياتَكَ قَبْلَ مَوْتِكَ.  🔹پنج چيز را قبل از پنج چيز، غنيمت شمار: را قبل از پيرى‌ات، و را قبل از بيمارى‌ات، و را قبل از تهيدستى‌ات، و را قبل از گرفتارى‌ات، و را قبل از مرگت. 📕مكارم الاخلاق، ص ۴۵۹ @tabyinchannel
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️امام علی (علیه السلام) چه آثاری را برای «تقوا» ذکر نموده اند؟ 🔹 (علیه السلام) در ابتدای خطبه ۲۳۰ اهميّت و پرهيزكارى و آثار مهم آن را بيان مى دارد و در هفت جمله كوتاه و پرمعنا از سخن مى گويد. در جمله اوّل مى فرمايد: «فَإِنَّ تَقْوَى اللّهِ مِفْتَاحُ سَدَاد[۱]». (تقوا و كليد درهاى درستى است). با توجّه به اينكه همان حالت خداترسی درونى است كه انسان را از فحشا و و زشتی‌ها باز مى دارد و به فرا مى خواند مى توان گفت تقوا كليد درهاى است؛ 🔹همان گونه كه اشياى گرانبها را در گنجينه ها مى گذارند و درِ آن را قفل مى كنند، و با كليد مخصوص مى توان به آن گنجينه ها دست يافت، نيز مى تواند درِ گنجينه هاى سعادت را به روى انسان بگشايد و موجب بى پايان شود. در جمله دوم مى فرمايد: «وَ ذَخِيرَةُ مَعَاد». ( ذخيره روز است). اين جمله در واقع اشاره به آيه شريفه ذيل است كه مى فرمايد: «وَ تَزَوَّدُوا فَإِنَّ خَيْرَ الزَّادِ التَّقْوَى»؛ [۲] (زاد و برگيريد كه بهترين زاد و توشه ). 🔹در جمله سوم مى فرمايد: «وَ عِتْقٌ مِنْ كُلِّ مَلَكَة[۳]». ( سبب آزادى از هرگونه بردگى و گناهى است كه بر انسان چيره مى شود). گستردگى مفهوم اين جمله شامل آزادى از بردگى شيطان و و انسان هاى ستمگر مى شود. در جمله چهارم مى فرمايد: «وَ نَجَاةٌ مِنْ كُلِّ هَلَكَة»؛ ( سبب از هرگونه هلاكت است). زيرا هلاكت انسان در پيروى از است، و هنگامى كه هواى نفس به وسيله كنترل شود انسان از هلاكت رهايى مى يابد. 🔹در جمله پنجم مى افزايد: «بِهَا يَنْجَحُ الطَّالِبُ»؛ (به وسيله جويندگان به خود مى رسند). زيرا الهى است كه از هرگونه افراط و تفريط و كوتاهى و تعدّى بركنار است، و بديهى است كه انسان را در كمترين زمان به مى رساند. در جمله ششم مى فرمايد: «وَ يَنْجُو الْهَارِبُ»؛ (فرار كنندگان [از كيفر الهى] به وسيله نجات مى يابند). چرا كه دامان را مى گيرد و از هواپرستى دورند؛ 🔹همان گونه كه در آيات ۷۱ و ۷۲ سوره مريم مى فرمايد: «وَ إِنْ مِنْكُمْ إِلاَّ وَارِدُهَا كَانَ عَلَى رَبِّكَ حَتْماً مَّقْضِيّاً - ثُمَّ نُنَجِّى الَّذِينَ اتَّقَوْا وَّ نَذَرُ الظَّالِمِينَ فِيهَا جِثِيّاً»؛ (و همه شما [بدون استثنا] وارد مى شويد؛ اين امرى است و بر پروردگارت. سپس آنها را كه پيشه كردند از آن مى بخشيم، و را در حالى كه از ضعف و ذلّت به زانو درآمده اند از آن رها مى سازيم). سپس در هفتمين و آخرين جمله كه در واقع عصاره همه جمله هاى پيشين است مى فرمايد: «وَ تُنَالُ الرَّغائِبُ[۴]»؛ (و با به هر هدف و خواسته رفيع و بلندى مى توان رسيد). 🔹به راستى (عليه السلام) در اين چند جمله كوتاه، داد سخن داده و آنچه را درباره بايد بگويد گفته است، و از اينجا روشن مى شود چرا خداوند گرامى ترين انسانها را آنها مى شمرد: «إِنَّ أَكْرَمَكُمْ عِنْدَ اللهِ أَتْقَاكُمْ» [۵] و چرا تقواست: «تِلْكَ الْجَنَّةُ الَّتِى نُورِثُ مِنْ عِبَادِنَا مَنْ كَانَ تَقِيّاً» [۶] و چرا هميشه پيامبر و امامان اهل بيت (عليهم السلام) و بزرگان اسلام مهم ترين چيزى را كه بر آن تكيه مى كنند و چرا هر هفته در همه نمازهاى جمعه در هر دو خطبه لازم است توصيه به شود. پی نوشت‌ها؛ [۱] «سداد» از ريشه «سد» بر وزن «حد» به معناى عمل درست و سخن بجا، درستى، صحت و تناسب و شايستگى است. [۲] قرآن کریم، سوره بقره، آيه ۱۹۷ [۳] «ملكة» در اينجا به معناى گناهانى است كه انسان را تحت تأثير خود قرار داده و بر او چيره مى شود. [۴] «رغائب» جمع «رغيبة» به معناى خواسته مهم است از ريشه «رغبت» گرفته شده است. [۵] همان، سوره حجرات، آيه ۱۳ ]۶] همان، سوره مريم، آيه ۶۳ 📕پيام امام امير المومنين(ع)‏، مكارم شيرازى، ناصر، دار الكتب الاسلاميه‏، تهران‏، ۱۳۸۶ش، چ اول‏، ج ۸، ص ۴۸۳ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
⭕️نیکی به مادر مقدّم است یا خیر؟ 🔸سؤال: در بعضی روایات و شاید از پیغمبر اکرم صلی‌ الله‌ علیه‌ و آله‌ هم وارد است که: به مقدم بر است: «لِلأم ثُلُثَا الْبِر؛ دو سوم نیکی را باید به مادر نمود» [١] آیا [روایت] همین‌ طور است؟ 🔹جواب: در صورتی که و از هر جهت مساوی باشند، چنین است، ولی اگر از جهات علم و تقوی و تربیت و… ترجیح داشته باشد، شاید از این جهت در احسان و احترام به او بر مادر مقدم باشد. پی نوشت‌ها؛ [۱] روضةالواعظین، ج۲، ص۳۶۸؛ بحارالانوار، ج۱۳، ص۳۳۰؛ ج۷۱، ص۶۶ 📕در محضر بهجت، ج۲، ص۲۷۴ منبع: وبسایت مرکز تنظیم و نشر آثار آیت‌ الله العظمی بهجت (ره) @tabyinchannel
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️در برخی از آیات قرآن، از استغفار و طلب آمرزش انبیاء خبر داده شده است؛ مثل استغفار حضرت نوح (ع)، حضرت داود (ع) و حضرت سلیمان (ع). همچنین خداوند به پیامبر اسلام (ص) در سوره نصر دستور استغفار می دهد: «فَسَبِّحْ بِحَمْدِ رَبِّكَ وَاسْتَغْفِرْهُ إِنَّهُ كَانَ تَوَّابًا». آیا این موارد با عصمت انبیاء سازگار است؟! (بخش چهارم و پایانی) 💠سوره نصر و انتساب «استغفار» به پیامبر اسلام (صلی الله علیه و آله) 🔹آیه دیگری که در موضوع بحث ما محل مناقشه قرار گرفته، «آیه ۳ سوره نصر» است که در آن پس از فتح مکه (صلی الله علیه و آله) را مخاطب قرار داده می فرماید: «فَسَبِّحْ بِحَمْدِ رَبِّكَ وَ اسْتَغْفِرْهُ»؛ (پروردگارت را تسبيح و حمد كن و از او بخواه). در توضیح فلسفه این می گوییم چنین دستوری است ، زيرا: 🔹اولا در طول طولانى بین (صلی الله علیه و آله) و مسلمانان از یک طرف، و از طرف دیگر كه سال هاى زيادى به طول انجاميد (حدود بيست سال) و روزهاى بسيار سخت و دردناكى را طى كردند، گاهى آن چنان حوادث پيچيده مى شد كه جانها به لب می رسيد و در بعضى در مورد وعده هاى الهى پيدا مى شد. [۱] اما اكنون كه پيروزى فرا رسيده، مى فهمند كه همه آن و بوده و بايد در مقام برآيند. 🔹ثانيا هر قدر حمد و كند، باز او را ادا نخواهد كرد، و لذا در پايان اين حمد و ثنا بايد از روى به درگاه خدا آورد و كند. 🔹ثالثا معمولا بعد از پيروزی ها، وسوسه‌ های‌ شروع مى شود و حالت از يک سو، و و انتقام جويى از سوى ديگر نزد اشخاص به وجود مى آيد. در اينجا بايد به بود و پيوسته كرد تا هيچ يک از اين حالات پيدا نشود يا اگر پيدا شده بر طرف گردد. 🔹رابعا: اعلام بر در جریان تقريبا به معناى اعلام پايان مأموريت پيامبر (صلی الله علیه و آله) و اتمام عمر آن حضرت و شتافتن به لقاى محبوب بود، و اين حالت مناسب و و است، و لذا در روايات وارد شده است كه بعد از نزول اين سوره پيغمبر اكرم (صلی الله علیه و آله) اين جمله را بسيار تكرار مى فرمود: «سُبْحَانَكَ اللَّهُمَّ وَ بِحَمْدِكَ لَا إِلَهَ إِلَّا أَنْتَ فَاغْفِرْ لِي إِنَّكَ أَنْتَ الْغَفُورُ الرَّحِيمُ»؛ [۲] (خداوندا! منزهى و تو را حمد و مى كنم. خداوندا! مرا ببخش كه تو بسيار توبه پذير و مهربانى). [۳] 🔹با این توضیحات دقیق و صحیح راجع به مشخص می شود که اخبار آیات قرآن مجید درباره به هیچ وجه تناقضی با ندارد. پی نوشت‌ها؛ [۱] همان گونه كه قرآن در مورد جنگ احزاب و در آیه ۱۰ سوره احزاب مى فرمايد: «وَ بَلَغَتِ الْقُلُوبُ الْحَناجِرَ وَ تَظُنُّونَ بِاللهِ الظُّنُونَا»؛ (و دل ها به گلوگاه رسيده بود و گمان هاى [نامناسبى] در باره خدا داشتيد). [۲] تفسير القمی‏، قمى، على بن ابراهيم‏، دار الكتاب‏، قم، ۱۴۰۴ق، چ ۳، ج ۱، ص ۴۴ [۳] تفسير نمونه، همان، ج‏ ۲۷، ص ۴۰۱ منبع:وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
⭕️عفاف و تقوا 🔹 و بر و هر دو است، و بر هر دو ؛ اما خراب شدن حصار تقوا، زن را بی دفاع و مرد را بلامانع می‌سازد. 📕یادداشت ها (نسخه سایت)، ج ۱۱، ص ۵۲۳ منبع: پورتال جامع استاد شهید مطهری @tabyinchannel
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️چگونه انسان می تواند به درمان «ناسپاسی» در وجود خویش بپردازد؟ 🔹نخستين راهکار برای تقویت حس در انسان، افزایش و در صنایع الهیه و انواع هاى ظاهرى و باطنى او است. [۱] راهکار ديگر، دقت در زندگی افرادى است كه در سطح پایین‌ تری از انسان زندگی می کنند. با افزایش دقت در زندگى آنان، روح افزایش می یابد، در حالى كه اگر به بالادست خود بنگرد و روحیه در او آشكار مى شود. 🔹از سوى دیگر، انسان ها باید در هر و بلايى از بلاهاى دنيا، با خود بیاندیشند که سخت‌تر از آن نیز قابل تصوّر است، این اندیشه، انسان را به شكرگزاری ترغیب می كند كه گرفتار مصیبتی بدتر از آن نشده است. نقل شده که فردی برای شکایت به حضور یکی از بزرگان رسید و گفت: دزد به خانه من آمده و همه چيز را با خود برده است، آن شخص فرهیخته در پاسخ به او گفت: برو خدا كن كه اگر به جاى آن دزد، به خانه تو مى آمد و تو را مى برد، چه مى كردى؟ [۲] 🔹 (ع) در كتاب معروف توحيد مفضّل با عباراتی گويا و دلايل روشن و تحليل هاى شگفت انگيز، به بیان می پردازد، اما گاه در ضمن بحث به ذكر هاى بزرگ الهى مى پردازد، تا از اين طريق انسان ها را به شناخت آشنا سازد. آن حضرت در بخشى از سخنان خود با اشاره به دو نعمت و ، به عنوان دو رکن اصلى تمدّن انسانى، مى فرمايند: «اگر خداوند ابزار اين دو كار را در اختيار او نگذاشته بود، نه توان بر سخن گفتن داشت نه نوشتن. 🔹آرى خداوند زبان و دهانى در اختيار بشر گذارده كه به كمك آن دو مى تواند سخن بگويد، و دست و انگشتانى به او بخشيده كه قلم به دست بگيرد و امور مختلف را بنويسد، اگر اين دو نبود انسان همچون چهار پايان بود كه نه سخن مى گويند و نه چيزى مى نويسند، [نه علم و دانشى دارند و نه تمدّن درخشانى] هر كس اين نعمت را بجا آورد، در انتظار او است، و هر كس كند [به خدا زيان نمى رساند بلكه به خودش زيان مى رساند] زيرا خداوند از جهانيان بى نياز است». [۳] پی نوشت‌ها؛ [۱] معراج السعادة، نراقى، هجرت‏، قم، چ ۵، ص ۸۱۰ [۲] المحجة البيضاء في تهذيب الإحياء، فيض كاشانى، جامعه مدرسين، چ ۴، ج ۷، ص ۲۲۷ [۳] توحيد المفضل‏، قم‏، داورى‏، بى تا، چ ۳، ص ۷۹ 📕اخلاق در قرآن‏، مكارم شيرازى، ناصر، مدرسه الامام على بن ابیطالب(ع)، قم‏، ۱۳۷۷ش،‏ چ اول‏، ج ۳، ص ۷۸ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
⭕️نتیجه‌ی غیبت 🔹در روایات ما هم هست کسی که می‌کند، در روایات هست که زبانش به اندازه بین مکه و مدینه ظاهراً هست، دراز می‌شود و مردم در روز حشر از روی این زبان عبور می‌کنند. این نتیجه است. بیانات‌ حضرت‌ امام ۶۱/۱۰/۰۵ منبع: سایت جامع امام خمینی (ره) @tabyinchannel
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️جایگاه زن 🔸زن چه زمانی به جایگاه واقعی خویش می رسد؟ 🔹اگر ، خویش را در آیینه گوهر وجودى اى که خداوند به وى عطا کرده است نظاره کند، هرگز در حسرت جایگاه اجتماعى مرد، زبان به شکوه نمى گشاید. اینکه هیچ پیامبر و معصومى از غیر زاده نمى شود، و در مکتب غیر رشد و نمو نمى کند، از در حیات دینى و اجتماعى بشر خبر مى دهد. یکى از بزرگان عرفان را چنین به تصویر کشیده است: « به لحاظ داشتن قدرت خالقیت که تنها از صفات خاص خداوند سبحان است، براى رسیدن به کمال مستعدتر است». 🔹جایگاه اجتماعى ، در منظر یکى از شخصیت هاى جهانى این گونه است: « با یک دست گهواره و با دست دیگر تاریخ بشریت را حرکت مى دهد». وجود این دو ویژگى، را در دو بُعد و به رقیبى بلامنازع مبدل ساخته است، به گونه اى که اگر مردان جایگاه واقعى در کائنات را در مى یافتند، بدان رشک مى بردند. به نظر مى رسد، بشریت به خصوص را درنیافته است، و نمى خواهد حق وى را حتى به شکل صورى به وى باز گرداند. 🔹مقام و تنها در (عج) شناخته مى شود. در این حکومت است که به جایگاه حقوقى و حقیقى خود دست مى یابد. در این حکومت نگرش مردان به دگرگون مى شود؛ شعور فکرى بدان جا مى رسد که به «زن بودنش افتخار مى کند» و هرگز خود را با مرد نمى سنجد. نقش حکومت اسلامى قبل از برپایى (عج) باروَر ساختن باوَر زن به خویش، رهانیدن وى از سراب هاى کاذب ایسم ها و ایست ها و اعطاى حقوق اجتماعى به وى تا مرز آسیب ندیدن گوهر وجودى او است. در حکومت امام عصر (عج) از سویى نگرش جامعه به زن، و از سوى دیگر نگرش به خود تغییر مى یابد. 🔹حکومت امام زمان (عج) به لحاظ فراگیر بودن، امنیت شغلى براى زن را فراهم مى آورد و زن در سایه سار این امنیت نگرش و امنیت کارى، از توان عینیت بخشیدن به ایده ها و اندیشه هایش بهره مند مى شود. در حکومت جهانی امام عصر (عج) به جایگاه رفیع و واقعى خود دست مى یابد. شاید رمز رجعت زنان بزرگِ موحد و حضور آنان در ساختار حکومتى امام مهدى (عج)، شکوفا ساختن استعداد هاى آنان باشد؛ استعداد هایى که در حکومت هاى دیگر توان بروز نیافتند. رجعت چهارصد زن در کنار هشتصد مرد با حضرت مسیح (ع) و نیز رجعت زنانى چون ام ایمن، حبابه و البیه، سمیه، و ام خالد در این راستا قابل تحلیل مى نماید. 🔹گذشته از رجعت این زنان که بى شک در حکومت امام زمان (عج) از جایگاه محورى و مسؤولیت هاى کلیدى برخوردار خواهند بود، وجود در میان سیصد و سیزده تن (عج) که هر یک در عبودیت، زهد و پارسایى و خلاقیت و کارآمدى سرآمد افراد بشرند و روایات آنها را امیران مى خوانند، نشان دهنده رسیدن به جایگاه حقیقىِ خود است. امام باقر (ع) در تفسیر آیه ۱۴۸ سوره بقره به جابر بن یزید جعفى در خصوص (عج) مى فرماید: «سوگند به خداوند، سیصد و سیزده تن که از آنان هستند، بى هیچ قرار قبلى در مکّه گرد مى آیند و این است معناى آیه شریفه: هر کجا باشید، خداوند شما را حاضر مى کند؛ زیرا او بر هر کارى توانا است». پی نوشت؛ [۱] بحارالأنوار، ج ۵۲، ص ۲۲۳ منبع؛ پرسمان @tabyinchannel
⭕️منطق انتخابات در جمهوری اسلامی 🔹بایستی اصل در روشن بشود. چرا انتخابات [برگزار] می کنیم؟ من عرض میکنم هر دو کلمه‌ی و وابسته‌ی به است. «جمهوری» یعنی ، یعنی حاکمیّت کشور به دست مردم. خب مردم چه جوری در حاکمیّت دخالت کنند؟ هیچ راهی بجز وجود ندارد. 🔹بعضی‌ ها در مورد لزوم انتخابات اشکال‌ تراشی می کنند، [مردم را] دلسرد می کنند، توجّه نمی کنند که اگر در کشور نباشد، یا دیکتاتوری است یا هرج‌ و مرج و ناامنی است. آن چیزی که جلوی بُروز دیکتاتوری را در کشور می گیرد است؛ آن چیزی که جلوی هرج‌ و مرج و اغتشاش و ناامنی را میگیرد انتخابات است. آن مسیر صحیحی است که می توانند به وسیله‌ی آن و از آن مسیر، حاکمیّت ملّی را، مردم‌سالاری را، جمهوریّت را در کشور تأمین کنند. این، مسئله‌ی . 🔹انتخابات می تواند در کشور بکند و به وجود بیاورد، یعنی را تأمین کند. انتخابات میتواند نمایندگانی را در شورای اسلامی مستقر کند که طبق و معارف اسلامی، برای مدیریّت کشور قوانین تدوین کنند. پس بنابراین، هم و هم ، متّکی به است. بنابراین، در نظام جمهوری اسلامی، ضروری است. بیانات مقام معظم رهبری ۱۴۰۲/۱۰/۰۲ منبع‌؛ وبسایت‌ دفتر حفظ‌ و نشر آثار معظم‌ له @tabyinchannel
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️ سیمای ‌امام‌ زمان (عج) در هنگام ظهور 🔹یکی از خصوصیات‌ و ویژگی‌ های (عج) این است که در حضرت تأثیر ندارد، و ایشان‌ در ، مردی به‌ نظر می‌ رسند، که از لحاظ هم در وضعیت فوق‌العاده‌ای به سر می‌برند. [۱] بدون تردید جوانی، یکی از نعمت‌های بی‌بدیل الهی برای انسان است که زمینه بسیاری از کارهای مهم را فراهم می‌آورد، از این‌رو را تشکیل می‌دهند و تنها بخش اندکی از یاران حضرت مسن هستند. [۲] 🔹 (عج) نیز در عین‌ حال که سال‌ها از عمر مبارک شان گذشته است، همچنان هستند. روایات ‌فراوانی دلالت می‌کند که گذشت ‌زمان و طولانی‌ بودن‌ عمر، حضرت را پیر نمی‌کند، بطوری‌ که در یک تار موی سر و صورت حضرت سفید نیست. [۳] در بعضی از روایات غیبت حضرت، به غیبت حضرت یونس (ع) تشبیه شده است، که پس از غیبت طولانی از قومش، به صورت جوان در میان آنان بازگشت و (عج) هم با وجود اینکه سال‌ های طولانی از تولدشان می‌گذرد، ولی در مانند یک مرد سی یا چهل ساله است. [۴] 🔹اباصلت هروی یکی از یاران نزدیک امام‌ رضا (ع) می‌گوید: از امام (ع) درباره علامت (عج) هنگام ظهور پرسیدم، آن حضرت فرمود: «علامت‌ (عج) این است که به لحاظ سن، پیر، ولی برابر دیدگان مردم است، به گونه‌ای که بینندگان تصور می‌کنند او یا کمتر است و نشانه او این است که پس از ظهور هم با گذشت شب و روز پیر نمی‌شود تا زمان رحلتش فرا رسد». [۵] 🔹اما ممکن است عده‌ای سؤال کنند که مگر ممکن است شخصی که چند قرن از عمرش می‌گذرد، به گونه‌ای جوان به نظر برسد که حتی یک موی سفید هم در سر و رویش نباشد؟ در پاسخ به این سؤال باید دانست که این امر با توجه به قدرت بی‌نهایت پروردگار عالم، هیچ استبعادی ندارد (تحقق پذیر است) و اگر عالم اراده کند، گذشت زمان کسی را پیر نمی‌کند؛ زیرا تمام هستی تحت قرار دارد و حتی یک برگ بدون اراده خداوند از درخت نمی‌افتد و در واقع اثرگذاری و اثرپذیری تمام موجودات عالم به اراده خداوند بوده و محتاج به اجازه اوست. 🔹پس خداوندی که یک چنین قدرت و عظمت و اقتداری دارد، می‌تواند در مواردی علل و عوامل را بی‌تأثیر کند. آری خداوندی که حضرت عیسی (ع) را در فاصله کوتاهی از مادری باکره متولد کرد و از دل یک کوه، شتر حضرت صالح (ع) را بیرون آورد و از آب روان، یک سد مستحکم پدید آورد و بنی‌ اسرائیل را از میان رود عظیم نیل عبور داد، این قدرت دارد تا را به صورت حفظ کند که این خود یکی از معجزات خداوند منان است. 🔹 (ع) می‌ فرمایند: «نهمین فرزند برادرم (ع) پسر بانوی کنیزان است، که خداوند او را در طولانی می‌کند، سپس او را به صورت جوان کمتر از چهل سال ظاهر می‌کند تا اینکه دانسته شود خداوند بر هر چیزی قادر و تواناست». [۶] در نتیجه می‌توان گفت مسئله‌ (عج) با سیمای‌ ، یکی از و نعمت‌ های خداوند است که در حق آخرین منجی انسان‌ها ارزانی داشته است و با توجه به سنت معجزات الهی امری معقول و ممکن است. پی‌نوشت‌ها؛ [۱] ر.ک به بحارالانوار (موسسه‌ الوفاء، بیروت) ج۵۱، ص۴۰ و ج۵۲، ص۳۲۲ [۲] الغیبه، نعمانی (تحقیق علی‌اکبر غفاری)، ص۳۱۶ [۳] الغیبه، شیخ‌ طوسی (تحقیق عبادالله‌ طهرانی)، ص۴۲۰-۴۲۱ [۴] کمال‌الدین‌ و تمام‌ النعمه (تصحیح علی‌ اکبر غفاری)، ص۳۲۷ [۵] همان، ص۶۵۲ [۶] معجم‌ احادیث‌ الامام‌ المهدی‌ عج (علی‌ کورانی و همکاران)، ج۳، ص۱۶۵ منبع: وبسایت رهروان ولایت @tabyinchannel
⭕️امام محمد باقر عليه السلام:  🔸«اِعلَمُوا أَنَّ الدُّنيا حُلوَها وَ مُرَّها حُلمٌ وَ الاِنْتِباهُ فِى الآخِرَةِ وَ الْفائِزُ مَنفازَ فيها وَ الشَّقىُّ مَن شَقىَ فيها»؛ 🔹بدانيد كه شيرينى و تلخى ، خواب است و بيدارى در عالم است؛ كسى است كه در آخرت خوشبخت باشد، و كسى است كه در آخرت بدبخت باشد.  📕تفسير الامام العسكرى عليه السلام، ص ۲۱۹ @tabyinchannel
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️راه پیشگیری از «خیانت» چیست؟ 🔹پرورش روح در افراد و پيشگيرى از ، جز در سايه تقويت مبانى امكان پذير نيست؛ زيرا ، عدم اعتقاد كامل به قدرت پروردگار و رازقيّت او، يكى از ريشه هاى عمده خيانت است. با این تصور كه اگر دست به نيالايند در زندگى عقب مانده، و منافع شان تأمين نمى شود، ذلّت را به جان مى خرند؛ اما تقویت پايه هاى ، و اعتماد به خدا و اطمينان به وعده هاى تخلف ناپذير اوست که سبب مى شود انسان، راه انحرافی شرك را براى وصول به مواهب زندگى طی نکند. 🔹از سوی دیگر، يكى از عوامل مهم در است و لازم است تا سر حد امکان، نيازهاى معقول و كسانى كه تحت مديريت انسان قرار دارند، برآورده شود تا مبادا نياز، سببی برای خيانت و پاره شدن زنجير طلايى شود. از سوى دیگر، توجه به عواقب شوم خيانت در دنيا و آخرت، ها و هاى ناشى از آن، در برابر خلق و خالق و... به يقين از و از اسباب پيشگيرى و درمان خيانت است. 🔹لقمان در نصيحت به فرزند دلبندش مى فرماید: «يا بُنَّىَّ اِدِّ الاْمانَةَ تَسْلُمُ لَكَ دُنْياكَ وَ آخِرَتُكَ وَ كُنْ اَمِيناً تَكُنْ غَنِيّاً؛ [۱] فرزندم را ادا كن، تا دنيا و آخرتت سالم باشد، و باش تا غنى شوى». لقمان با تمام وجود فرزندش را تشويق مى کند كه به سوى اين فضيلت اخلاقى، يعنى حركت كند و از بگريزد. توجه به سخنان اميرالمؤمنين امام على عليه السلام که می فرماید: «رَأْسُ الْكُفْرِ اَلْخِيانَةُ؛ [۲] سررشته كفر، است»؛ 🔹و در کلامی ديگر می فرماید: «رَأْسُ النِّفاقِ اَلْخِيانَةَ؛ [۳] سررشته نفاق است»؛ و در حدیثی ديگر می فرماید: «جانِبِ الْخِيانَةَ فَاِنَّها مُجانِبَةُ الاْسْلامَ؛ [۴] از كناره گيرى كنيد كه سبب كناره گيرى از اسلام است». با آشنایی با عظمت اين كه با و و دورى از اسلام برابرى مى كند، از وحشت خواهيم كرد و اين عامل بازدارنده مهمى است؛ 🔹نیز با توجه به این حدیث تکان دهنده از پيامبر اكرم (صلى الله عليه وآله) که میفرمایند: «اَرْبَعٌ لا تَدْخُلُ بَيْتاً واحِدَةٌ مِنْهُنَّ اِلاّ خَرِبَ وَ لَمْ يَعْمُرْ بِالْبَرَكَةِ اَلْخِيانَةُ وَ السِّرِقَةُ وَ شُرْبُ الْخَمْرِ وَ الزِّنا؛ [۵] چهار چيز است كه اگر يكى از آنها در خانه اى وارد شود ويران ميگردد، و هرگز بركات الهى، آن را آباد نخواهد كرد: ، سرقت، شرب خمر و زنا»، بيشتر به خطر به امانت پى مى بريم. بديهى است بر اساس این سخن، جامعه اى كه يكى از اين چهار فساد در آن وارد شود، ويران، و از بركت خالى مى شود. پی نوشت‌ها؛ [۱] معانی‌الأخبار، جامعه مدرسين‏، چ۱، ص۲۵۳؛ [۲] غررالحكم و درر الكلم‏، دار الكتاب الإسلامی، چ۲، ص۳۷۸ (قصار ۳۸)؛ [۳] عيون الحكم و المواعظ، دار الحديث‏، ‏چ۱، ص۲۶۴؛ [۴] ميزان الحكمة، انتشارات دار الحديث، چ۱، ج۳، ص۱۴۲؛ [۵] الأمالی، كتابچى‏، چ۶، ص۳۹۸ 📕اخلاق در قرآن‏، مكارم شيرازى، مدرسة الامام على بن ابى طالب(ع)،‏ چ اول‏، ج ۳، ص ۱۹۳ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
⭕️انبیاء و ائمه علیهم‌ السلام و علما استاد کار و خبیر و دانا هستند 🔹گویا ما را از و علیهم‌ السلام و ترسانده‌اند که مبادا آنها دنیای ما را از بین ببرند، غافل از اینکه آنها و و هستند و این که مانع دنیا و آخرت ما شده‌اند. 📕در محضر بهجت، ج ۱، ص ۳۰۳ منبع: وبسایت مرکز تنظیم و نشر آثار آیت‌ الله العظمی بهجت (ره) @tabyinchannel
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️«اهل مراقبه» چه حالات و نشانه هایی دارند؟ 🔸علماى اخلاق براى امورى را بيان كرده اند كه التزام به آنها لازم است. یکی از آن موارد است و صاحب كتاب «عرفان اسلامى» مى گويد: اهل مراقبت سه حال دارند: 1⃣اول حال آن است كه بواسطه و بر اينكه مطلع بر ضمير بنده است، اين حال پيش مى آيد كه فكر بد و شيطانى به قلب او راه پيدا نمى كند و چون خدا را حاضر و ناظر در همه جا مى بيند، كمتر به دام مى افتد. يكى از عرفاى عالی مقدار گفته است: «المُراقَبَةُ اِستِدامَةُ علمِ العَبدِ باطّلاع الرّبِ فى جميع اَحْوالِه»؛ (يعنى دوام علم بنده است به اينكه از تمام احوال بنده است). حاصل آنكه حال اول ، آن است كه حسن بن على دامغانى گفته: «عليكم بحفظ السرائر فانّه مطّلعٌ على الضمائر»؛ (بر شما است ؛ زيرا خدا آگاه بر ضمائر و مكنونات است). 2⃣حال دومِ مراقبت آن است كه ، كائنات را فراموش كند، به طورى كه وجود و عدم دنيا براى او يكسان باشد و چنان باشد كه جز خدا هيچ چيز در ذهن و فكر او نباشد. احمد بن عطا گفت: «خيرُكُم مَنْ راقَبَ الحقَّ بالحق فى فَناء ما دُونَ الحق»؛ (بهترين شما كسى است كه حقاً باشد، در اين كه غير از وجود حق، فانى است). 3⃣حال سوم، حال بزرگان اهل مراقبت است، كه از خدا مى خواهند كه آنها را در حال مراقبت رعايت فرمايد، يعنى خداوند متولى امر آنها باشد، و به فضل خويش آنها را مصداق «وَ هُوَ يَتَوَلَّى الصالحين » [۱] فرمايد. بايد در اين مقام طورى باشد كه خود از ميان برخيزد و بين او و خدا هيچ حجابى باقى نماند. به يكى از عرفا گفتند: كه مى گویی حجاب سه است: نفس و خلق و دنيا. گفت: اين سه، حجاب عام است؛ ، سه است: و و ؛ مقصود اين است كه در اين مقام در بی خودى بايد به مقامى برسد كه خود به مراقبت خود واقف نباشد، و به تعبير ديگر عمل خود را نبيند و نظر به ثواب و كرامت نكند، كه ديدن علت غرور و علّت انحطاط است. [۲] پی نوشت‌ها؛ [۱] ترجمه: «و او صالحان را سرپرستى مى کند»؛ سوره اعراف، آیه ۱۹۶ [۲] عرفان اسلامى‏، انصاريان‏، حسین، انتشارات دارالعرفان‏، قم، ‏۱۳۸۶ش، چ اول‏، ج ‏۲، ص ۱۸۸، (معناى مراقبت در كلام بزرگان) 📕اخلاق اسلامى در نهج البلاغه، مكارم شيرازى، ناصر، تهيه و تنظيم: اكبر خادم الذاكرين‏، نسل جوان‏، قم‏، ۱۳۸۵ش، چ اول‏، ج ۲، ص ۲۹۴ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel