🏴 انا لله و انا الیه راجعون
آیت الله محمد امامی کاشانی از عالمان برجسته و پیشکسوت حوزه علمیه تهران دار فانی را وداع گفت.
چندی پیش با حسن نظر آن فقید از سوی مرکز اسناد حوزه و روحانیت توفیق یافتیم تاریخ شفاهی ایشان را ضبط کنیم و این کتاب اکنون در آغاز مراحل آمادهسازی و تدوین است.
🕌https://eitaa.com/tarikh_hawzah_tehran
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📽 فیلمی قدیمی از بیان روضه حضرت ابالفضل علیه السلام در شب تاسوعا توسط مرحوم آیتالله امامی کاشانی
🕌https://eitaa.com/tarikh_hawzah_tehran
هدایت شده از KHAMENEI.IR
🖥 #معرفی_کتاب | فیضیه تهران
🔹یکی از آثاری که در زدودن غبار گمنامی از چهره مفاخر حوزه تهران به تازگی منتشره شده، کتاب «فیضیه تهران» به قلم حمید سبحانی صدر است که به بیان شرح حال و آثار ۱۵۵ نفر از علمای تهران از حدود دو قرن پیش تاکنون میپردازد.
🔹گرچه این کتاب به عنوان «دانشنامه مفاخر مدرسه علمیه مروی و سپهسالار قدیم» به رشته تحریر درآمده، اما از آنجا که تعداد قابل توجهی از این مفاخر، از شخصیتهای اثرگذار در تاریخ معاصر ایران و تاریخ حوزههای علمیه بهشمار میروند، این کتاب را میتوان به نحوی، تاریخ حوزه دویست ساله تهران بهشمار آورد که ضمن معرفی این چهرهها، به بیان هویت تاریخی حوزه تهران پرداخته است.
🔹از آنجا که براساس وقفنامه، تولیت مدرسه مروی همواره با «اعلم علمای دارالخلافه» بوده، اثرگذارترین علمای تهران همچون میرزا مسیح مجتهد، حاج ملاعلی کنی و میرزا محمدحسن آشتیانی که نقشی بیبدیل در تاریخ معاصر ایران آفریدهاند، در رأس تولیت این مدرسه قرار داشتهاند و بر این اساس، «فیضیه تهران» به روایت نقش مقام ولی فقیه در حوادث مهمی چون نهضت تنباکو، انقلاب مشروطه و نهضت امام خمینی پرداخته است.
🔍 ادامه را بخوانید:
khl.ink/f/55465
📷آیتالله سید جعفر دینپرور متوفای ۱۳۴۳ش در میان عدهای از علمای شمیران
✍وی پدربزرگ آیتالله سید جمالالدین دینپرور از علمای شمیران بودهاند.
فرزند آقا سید جعفر دینپرور نقل میکند:
در یک روز گرم تابستان در منزل آقا سید جعفر بودیم، ایشان به من فرمودند: آقا سید علی بیا تا با هم به شهر (تهران) برویم. من به بهانه گرما عذر آوردم. ایشان گفتند: کار مهمی داریم.
حرکت کردیم تا به منزلی نزدیک سه راه جعفرآباد رسیدیم. ایشان یا الله گفته و وارد منزل شدند که دیدیم بچهای در حوض منزل در حال غرق شدن است. آن مرحوم بچه را نجات داد و سپس اهل خانه را صدا کرد و آنان را به توجه بیشتر نسبت به اطفال توصیه کرد.
سپس به من فرمودند: برگردیم که کار ما تمام شد.
📚ستارگان درخشان شمیران ص۲۲
🕌https://eitaa.com/tarikh_hawzah_tehran
إِنَّا لِلَّهِ وَإِنَّا إِلَیْهِ رَاجِعُونَ
حاج احمد آقا شهامت پور
از بندگان صالح خدا و از شاگردان حاج آقا مجتهدی که سالها با علمای تهران مؤانست داشت دار فانی را وداع گفت.
مراسم تشییع و تدفین: فردا سهشنبه ساعت ۱۵:۳۰ قبرستان بقیع قم
🕌https://eitaa.com/tarikh_hawzah_tehran
📷مرحوم حاج احمد شهامتپور در کنار آیتالله محمدعلی جاودان
شرح حال مختصر مرحوم شهامتپور به قلم خودشان👇
🕌https://eitaa.com/tarikh_hawzah_tehran
تاریخ حوزه طهران
📷مرحوم حاج احمد شهامتپور در کنار آیتالله محمدعلی جاودان شرح حال مختصر مرحوم شهامتپور به قلم خودش
💠 چند سال قبل حاج احمد شهامتپور شرححالی به قلم خویش برای این حقیر مرقوم فرمودند که بخش آغازین تقدیم میگردد:
✍بنده حاج احمد شهامت پور معروف به انگشتر ساز از دوستان جناب حجت الاسلام و المسلمین حاج آقا جاودان هستم و از ابتدائیترین شاگردان مرحوم استاد آیتالله مجتهدی، بنا به پیشنهاد برادر عزیز و گرامی حاج آقا جاودان، دوستان عزیزی از حقیر درخواست نمودند که دربارۀ ابتدای ورود استاد گرامی مرحوم آیتالله مجتهدی به مسجد مرحوم حاج ملا محمدجعفر تهرانی، گزارشی ارائه بدهم.
در سنین جوانی با هدایت خداوند متعال، به محضر استاد اخلاق خود، مرحوم آیتالله حاج شیخ ابوالفضل خراسانی توفیق شرفیابی و استفاده از محضر معظم له پیدا نمودم. حدود بیست سال از فیوضات علمی و اخلاقی در مسجد ایشان کسب فیض نمودم. از ابتدای شرفیابی با جوان فاضلی در مسجد آشنا شدم و از ایشان تقاضا نمودم که مرا با ادبیات عرب آشنا نماید. در آن زمان کتابی به نام دارالعلوم العربیه منتشر شده بود که مشتمل بر قواعد عربی و ترجمۀ لغات عربی به فارسی را تدریس مینمود. شبها بعد از نماز و مواعظ استاد، توسط دوست فاضل از کتاب دارالعلوم استفاده می نمودم. ولی این تدریس به سبب مشکلاتی که برای ایشان پیش آمد، تعطیل گردید. و در پی تحقیق و جستجو بعضی از دوستان گفتند، جوان طلبهای در مسجد سید عزیز الله، تدریس ادبیات عربی می نمایند. بلافاصله به خدمتشان در غرفهای که نزدیک به بام مسجد بود، در مسجد رسیدم. او را با چهرهای نورانی و محاسنی مشکی در سنین سی و چند سالگی یافتم. از محضر ایشان تقاضای شاگردی نمودم. با موافقت ایشان هر روز بعد از استفاده از محضر درس مرحوم حاج شیخ ابوالفضل که در مسجدی به نام اروند در بازار عباسآباد بود، در جلسۀ درس حاج آقای مجتهدی حاضر شدم. در جلسۀ درس جوانانی حدودا به تعداد 10نفر میشدند که از استاد استفاده از جامع المقدمات مینمودند و در روزهای دوشنبه در حیاط مسجد، سورۀ مبارکۀ یس را برای ما تفسیر مینمودند.
در این جلسۀ درس بادوستانی چون آیتالله حاج سید محسن خرازی و مرحوم شیخ حسین کبیر آشنا شدم و دوستیِ حقیر با آیتالله خرازی تاکنون ادامه دارد. با ادامۀ حضور در مجلس درس، علقهای بین استاد و شاگرد پیدا میشود که از این علاقه استفادههایی میتوان نمود. ایشان تصمیم گرفتند در منزل استیجاریای که واقع در خیابان خراسان کوچۀ حاج قاضی که متعلق به مرحوم حاج علی اکبر نامی که تاجر بازار بود، روزهای پنجشنبه مجلس روضهای بر پا نمایند. لذا شاگردان درسی خود را دعوت به آن مجلس نمودند و ما هر روز پنجشنبه در آن جلسۀ روضه حاضر میشدیم...
🕌https://eitaa.com/tarikh_hawzah_tehran
📷 آیتالله شیخ احمد مجتهدی تهرانی در جمع شاگردان و ارادتمندان
۱. حاج محمدحسین سعیدیان
۲. حجتالاسلام قاسم تهرانی
۳. شیخ حسین کبیر تهرانی
۴. آیتالله سید رسول موسوی تهرانی
۵. حاج احمد شهامتپور
🕌https://eitaa.com/tarikh_hawzah_tehran
📷 ۲۱ رمضان سال ۱۳۱۳ق مصادف با ۱۶ اسفند ۱۲۷۴ش، روز جمعه بود و از اینرو مراسم عزاداری شهادت امیرالمومنین علیه السلام با اقامه نماز جمعه در مسجد شاه (مسجد امام فعلی) قرین و نماز جمعه توسط میرزا زینالعابدین امام جمعه، داماد ناصرالدین شاه اقامه شد.
تصویر بالا حضور زنان را نشان میدهد که به خاطر کمی جا در صحن مسجد، برای تماشای عزاداری بر بام این مسجد ایستادهاند.
تصویری که در پی میآید، امام جمعه را در حال ایراد خطبههای نماز جمعه روز ۲۱ رمضان نشان میدهد.
🕌https://eitaa.com/tarikh_hawzah_tehran
📷سخنرانی میرزا زینالعابدین امام جمعه تهران در نماز جمعه روز ۲۱ رمضان ۱۳۱۳ق
🕌https://eitaa.com/tarikh_hawzah_tehran
📷 جمعی از علمای تهران، آیات و حجج اسلام:
از راست:
شیخ عباس مغیثی مرندی،
شیخ علیاکبر صبوری قمی،
سید محمد ضیاءآبادی،
؟
سید مهدی حسینی لواسانی.
🕌https://eitaa.com/tarikh_hawzah_tehran
📷از راست:
آیات شیخ علیاکبر صبوری قمی، میرزا باقر آشتیانی، شیخ قوامالدین شریعتمدار، در سفر به لبنان و سوریه
✍شیخ علیاکبر صبوری فرزند آیتالله شیخ محمد صبورى قمى، متولد سال ۱۳۰۶ش در شهر قم و متوفای ۱۳۷۵ش در تهران، پس از تحصیل مقدمات، در سال ۱۳۶۳ق به نجف اشرف مشرف شد و از دروس حضرات آیات: سید عبدالهادى شیرازى، شیخ محمدکاظم شیرازى و سید ابوالقاسم خوئى استفاده کرد. سپس، در سال 1331- 1332ش به قم بازگشت و تحصیلات خود را در محضر آیات عظام سید حسین بروجردى و شیخ محمدعلى اراکى ادامه داد.
آیتالله شیخ علیاکبر صبوری سال 1337ش، در پى درخواست اهالى محله ناصرخسرو و امر آیتاللهالعظمی بروجردى، به تهران عزیمت کرد و در مسجد درباندرون به اقامه جماعت پرداخت و در کنار آن، به تدریس در مدرسه علمیه مروی مشغول شد. راهاندازی مؤسسه درمانى و کتابخانه مسجد درباندرون و کمک به فقرا و مستمندان از خدمات خیریه ایشان به شمار میآید. شیخ علیاکبر صبوری در سالهای نهضت امام خمینی(ره) یکی از روحانیون همراه با نهضت به شمار میرفت که مبارزهاش طبق تشخیص خود عمدتاً با تقیه همراه بود. در یکی از گزارشهای ساواک درباره وی آمده است: «نامبرده بالا ضمن اینکه با جعفر بهبهانی، ثقفی پدرزن خمینی و شیخ غلامحسین جعفری تماس دارد، خود را یکی از طرفداران خمینی میداند؛ ...نامبرده بالا از جمله کسانی است که در حضور مخالفین خود را طرفدار خمینی و در حضور کسانی که طرفدار دولت هستند خود را وطنخواه معرفی میکند.»
🕌https://eitaa.com/tarikh_hawzah_tehran
📷آیتالله سید ابوالفضل موسوی زنجانی در حال اقامه نماز عید فطر در تپههای قیطریه، ۲۴ شهریور ۱۳۵۶
✍با فرارسیدن عید فطر سال ۱۳۵۶، آیتالله محمد مفتح به فکر افتاد با پیشگامی #مسجد_قبا، #نماز_عید_فطر را به نمایش بزرگ قدرت سیاسی مردم متدین تبدیل سازد. ازاینرو، در #پل_رومی، بالای #تپه_های_قیطریه، مکان وسیعی را برای اقامه نماز عید فطر در نظر گرفتند و از دو هفته قبل، افراد فعال مسجد قبا به آمادهسازی محل نماز مشغول شدند و با وجود تلاشهای دستگاه امنیت جهت جلوگیری از اقامه نماز در روز عید فطر در این مکان، نماز عید با جمعیتی انبوه، به امامت آیتالله سید ابوالفضل موسوی زنجانی و با سخنرانی حجتالاسلام حجتی کرمانی برگزار شد. در این نماز باشکوه، برای نخستین بار نام امام خمینی(ره) بهصورت گسترده و علنی بر سر زبانها فریاد زده شد.
🔹سال بعد یعنی در شهریور ۵۷ نماز عید فطر با پیشگامی مسجد قبا و به امامت آیتالله مفتح در همان تپههای قیطریه برگزار شد و راهپیمایی پس از آن، به گردهمایی عظیمی تبدیل شد و به عنوان مقدمه مجموعهای از راهپیماییهای منجر به پیروزی انقلاب اسلامی بشمار آمد.
🕌https://eitaa.com/tarikh_hawzah_tehran
📷تصویری از مرحوم علامه میرزا ابوالحسن شعرانی در جمع ارادتمندان
🕌https://eitaa.com/tarikh_hawzah_tehran
💡گزارش مهم ساواک از جلسه #بهائیان در اردیبهشت ۱۳۵۰ مبنی بر ضرورت مبارزه با مظاهر دین اسلام:
اکنون از آمریکا و لندن صریحا دستور داریم در این مملکت مد لباس و یا ساختمانها و بیحجابی را رونق دهیم که مسلمان نقاب از صورت خود بزدایند.
در ایران و کشورهای مسلمان دیگر هرچه بتوانید با پیروی از مد و تبلیغات، ملت اسلام را رنج دهید تا آنها نگویند امام حسین(ع) فاتح دنیا بود و علی(ع) غالب دنیا!
اسلحه و مهمات به دست نوجوانان ما در اسرائیل ساخته میشود. این مسلمانان آخر به دست بهائیان از بین میروند. دنیای حضرت بهاءالله رونق میگیرد.
-----------------------
پینوشت:
گرچه با پیروزی انقلاب اسلامی دست بهائیان از سرنوشت ایران اسلامی به صورت مستقیم، کم و کوتاه شد، اما آیا میتوان پذیرفت بهائیتی که تحت سیطره رژیم صهیونسیتی زیست میکند، توطئهاش برای نابودی اسلام و مسلمانان پایان یافته باشد؟!
🕌https://eitaa.com/tarikh_hawzah_tehran
26.73M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💡مرحوم آیتالله میرزا عبدالکریم حقشناس:
اگر خدای نکرده بلیهای اهل تهران یا ایران را مورد هدف قرار دهد در حرز پروردگار است...
🕌https://eitaa.com/tarikh_hawzah_tehran
📷مسجد باباولی در شهر کاشان و حجره مرحوم آیتالله امامی کاشانی در این مسجد
✍آیتالله امامی کاشانی در آغاز طلبگی در دهه ۲۰ در این مکان با آیتالله راستی کاشانی همحجره بودند.
🔹آیتالله مهدوی کنی در سفر تبلیغی که در سال ۱۳۲۸ به اردستان داشت، یک شب در کاشان توقف کرد و با پرس و جو از مدرسه علمیه شهر به مسجد باباولی که آن زمان مدرسه آیتالله شیخ جعفر صبوری به شمار میآمد راهنمایی شد و در همین حجره اقامت گزید و مبدأ آشنایی وی با آیات امامی و راستی کاشانی شد.
🕌https://eitaa.com/tarikh_hawzah_tehran
✍ آیت الله میرزا عبدالرحیم حائری صاحب الفصول [1253-1327ش از علمای تهران] خطاب به عبدالعزیز آل سعود گفتند: آیا تمام اصلاحاتی که منظور داشتید تمام شد، فقط خراب کردن قبور ائمه بقیع مانده بود؟
گفتنی است که این ملاقات و در واقع این سفر حج یکسال بعد از ماجرای خراب کردن قبور بقیع بوده که هنوز آثارقبور باقی بود و اگر آن سال مبادرت به ترمیم نمیشد امروز هیچ اثری از محل قبور باقی نبود.
عبدالعزیز در پاسخ گفت: راست میگویی، ولی اینکار را من نکردم. این عمل به تحریک سفیر ایران (که مسلمان نبوده و یکی از مسالک فاسد را داشته) انجام شد. (اشاره او به پدر هویدا یعنی میرزا حبیب الله پسر آقا رضا قناد شیرازی بهایی بود که آن زمان در جده مقیم بود و سرپرستی حجاج را داشت)
آیت الله حائری ی ضمن تأکید بر این که این شخص دشمن مذهب شما و ماست از او میخواهد تا به این امر رسیدگی کند. ملک قبول کرده و وعده میدهد که صورت قبور را تجدید کند. و چنین کرد، چنان که تا حال باقی است.
📖منتشر شده در نشریه خرد، سال هشتم، شماره دوم، 1328ش.
🕌https://eitaa.com/tarikh_hawzah_tehran
💡مَدرسهای بیاستاد!
مدرسه یا خوابگاه؟
✍ قوام مَدرس به استاد و شاگرد است. از گذشته چنین بود که با تدریس یک استاد به شاگردان خود، مَدرسی شکل میگرفت و جا و مکان آن هم مهم نبود؛ در خانه استاد، در مسجد استاد، در یک مدرسه یا حرمی مطهر. اصل با وجود استاد بود که جویندگان علم را گرد میآورد.
استاد، خود شاگردش را میآزمود و رتبه علمیاش را تأیید میکرد و همان تأیید کتبی یا شفاهی استاد و نهایتا توان تدریس دانش توسط آن طلبه کافی بود که خروجی مدرسها را به ظهور رساند؛ چه مدرسهای خانگی و چه مدرسهای.
نمونههای تاریخی میگوید که مدرسهها گاهی پس از شکلگیری مَدرسها به یمن وجود یک یا چند استاد، به همت اهل خیر بنا شدهاند و گاه نیز بانیان خیر، مدرسه ساختهاند و با دعوت از اساتید مبرز در علوم مختلف و از بلاد دیگر، مدرسهایی پدید آوردهاند تا جویندگان معارف الهیه، انگیزهای برای هجرت به این مدرسه بیابند.
در حوزه قدیم تهران، یک مدرسه بود به نام صدر یک استاد اصلی در حکمت داشت به نام #آقا_محمدرضا_قمشهای. اشتغال دیگری هم نداشت. مدرسه #دارالشفاء تهران، محل تدریس #میرزای_جلوه بود. او هم اشتغال دیگری نداشت. #مدرسه_منیریه بود و حکیم هیدجی. #مدرسه_سپهسالار قدیم بود و #آقا_علی مدرس. #مدرسه_کاظمیه را تنها برای میرزا علیاکبر تفرشی بنا کردند و مدرسش شکل گرفت. میرزا عبدالرحیم نهاوندی از شاگردان شیخ اعظم انصاری را در تهران نگهداشتند تا استاد فقه و اصول مدرسه مروی شود و شد. در عین حال، #حاج_ملا_علی_کنی در خانه درس میداد؛ #میرزای_آشتیانی در خانه درس میداد. در این دوران اخیر هم #آیتالله_جعفری_اراکی را در تهران نگهداشتند تا استاد فقه و اصول مدرسه مروی شود و شد.
چه بسیار مدرسهها که چون خالی از مَدرس و مُدرّس است، خوابگاهی بیش نیست. چیزی که امروز نمونهاش کم نیست!
چندی پیش به مدرسه علمیهای در شهری غیر از قم سر زدم که بسیار خرج تجدید بنا و توسعه و تزئین آن شده است. دیدم بر اتاقی نوشته: مدرس درس خارج. پرسیدم در این مدرسه کدام بزرگوار درس خارج میدهد؟! مدیر مدرسه گفت: چون در اینجا درس خارج رسمی نداریم، درس خارج آیتالله جوادی آملی به صورت برخط برای طلاب پخش میشود!
این است حال روز مدرسههایی که خوابگاهی بیش نیستند! بهتر نیست بجای مدرسهسازی، شرایط هجرت و اقامت اساتید برجسته از مراکز اصلی علم به حوزههای پیرامونی را فراهم کنیم؟
با یک بررسی مختصر در حوزههای کهن شهرهای ایران میتوان فهمید که چه تعداد از علمای قدیم آن بومی و چه تعداد مهاجر بودهاند.
علمای مهاجر به بلاد، چه انگیزههایی داشتند که از فعالیت علمی در قم و نجف و رسیدن به مرجعیت دست میکشیدند و سختی غربت و معاشرت با مردم و تربیت دینی اجتماع را به جان میخریدند؟! در شهری دیگر، اداره مسجد _ مدرسهای اصیل را برعهده میگرفتند؛ به حوزهاش رونق بخشیدن و مربی راستین مردم میشدند.
امروز چه اتفاقی رخ داده که دیگر آنگونه که باید نیست؟
همگی نام #حاج_آقا_رضی_شیرازی را شنیدهایم. یک فقیه و حکیم بزرگ که اگر نجف میماند یا به قم میرفت در شمار مراجع بود. اما در تهران اقامت گزید و به حوزهاش قوامی غیر قابل انکار بخشید! مسجدی در یوسفآباد را برگزید و دغدغهاش شد تعلیم و تربیت. مدرسش در خانه و مسجد بود. چه بسیار شاگرد تربیت کرد. در حیاط مسجد صندلی میچید تا برای دختران بیحجاب و پسران گرایش یافته به فرقههای غیر اسلامی فرصت گفتگو فراهم کند و چه بسیار موفق شد.
آیا قرار نیست این سلسله پرافتخار استمرار یابد؟!
#آسیب_شناسی_حوزه_تهران
🕌https://eitaa.com/tarikh_hawzah_tehran
💡وضعیت مالی و معیشتی طلاب در حوزه قدیم تهران
✍وقتی با نگاه به تاریخ حوزه تهران از لزوم مهاجرت علما و مدرسین عالی مقام به حوزه پایتخت سخن میگوییم، مسأله دشواری معیشت ایشان نیز مطرح میشود.
از اینرو به نکات و نمونههای زیر توجه کنید:
۱. بانیان مدارس قدیم تهران که عمدتا از رجال متنفذ حکومت و بازاریان متمول بودند، رقباتی وقف مدرسه علمیه میکردند تا پشتوانه مالی مدرسه باشد و بعضاً در متن وقفنامه حقالتدریسی برای مدرس اصلی مدرسه و سایر اساتید و طلاب لحاظ میکردند. واقف مدرسه مروی، از فتحعلی شاه قاجار حکمی مبنی بر معافیت ابدی مالیاتی مدرسه مروی گرفته بود. این هوشمندیها این مدرسه را تا سالها محوریترین مدرسه حوزه تهران قرار داده بود.
۲. در وقفنامه مدرسه مروی و سپهسالار قدیم، یک مدرّس اصلی و یک تالی مدرس لحاظ شده بود که پشتوانه علمی مدرسه بودند و حقالتدریسی برای ایشان لحاظ شده بود. این جایگاه غیر از تولیت بود. از اینرو عمدتا تولیتهای مدرسه مروی محل تدریسشان در خانه یا مسجد خودشان بود. به این شکل تولیت مدرسه وظیفه یافتن، دعوت و حمایت مالی از مدرسان توانمند و خوشنام را برعهده داشت.
۳. شاهزاده هماخانم نوه فتحعلی شاه در بازگشت از سفر عتبات، ملا علیمحمد طالقانی از شاگردان شیخ انصاری را با خود به تهران آورد و جایی اسکان داد و همزمان شروع به ساخت مسجد و مدرسه و خانهای برای وی کرد. این مسجد و مدرسه تا سالها از پررونقترین مراکز سنگلج بود، با حمایت همهجانبه به ویژه حمایت مالی از یکی از علمای بزرگ آن روزگار تا به پایتخت هجرت کند!
۴. علمایی چون حاج ملاعلی کنی به دلیل توانمندی و هوشمندی اقتصادی، در زمینه کشاورزی و آبادانی روستاها و احداث قنوات تلاش وافری داشتند و از این طریق ثروت شایانی کسب کردند. همینطور است سید محمدباقر جمارانی که در همان دوره میزیست.
۵. سید عبدالکریم لاهیجی از شاگردان شیخ انصاری که روحیهای عرفانی هم داشت، وقتی از نجف به تهران هجرت کرد، بدون کسوت روحانیت، در بازار مشغول کار شد تا آنکه حاج ملاعلی کنی که خبر آمدنش را شنیده و در پیاش بود، او را یافت و داماد خویش کرد و مدرسی مدرسه مروی را به وی سپرد.
۶. عموما روحانیونی که به منبر و مسجد اشتغال داشتند وضعیت مالی بهتری داشتند. حتی گفته شده شخصیتی چون مرحوم فلسفی بنابر مصالحی، ابتدا پاکت را دریافت میکرد و بعد به منبر میرفت. اما سایر طلاب و روحانیون اگر از حمایت مالی خانوادگی و یا مدارس برخوردار نبودند به شدت در فقر بسر میبردند.
۷. تعداد قابل توجهی از اساتید مبرز حوزه حکمی تهران مجرد میزیستند. از جمله حکیم جلوه، آقا محمدرضا قمشهای، حکیم هیدجی، میرزا محمود حکمی قمی و... . اینان در حجرهای در مدرسه ساکن بودند و در گیر و دار تأمین مخارج اهل و عیال نبودند. درباره میرزا محمود قمی گفتهاند: «ابتلاى به فقر و تنگدستى چنان او را در تنگنا قرار داده بود که در این اواخر نظم فکرى را از دست داده بود».
۸. در بین حکما میرزا حسن کرمانشاهی مدرس راتب مدرسه سپهسالار قدیم چنان در فقر بسر میبرد که برگههای نفیس مکتوبات فلسفی خود را به عنوان کاغذ باطله میفروخت تا مایحتاج خود را خریداری کند. هرچند حکیمی چون آقاعلی مدرس به خاطر پشتوانه خانوادگی و حمایت اعیان و رجال حکومتی وضعیت مطلوبی داشت.
۹. مراجع تقلید تهران به دلیل حمایت مالی مردم و پرداخت وجوهات شرعی و اشتغال به تدریس و محاکم شرع و تولیت موقوفات وضعیت معیشتی بهتری داشتند.
۱۰. حاج شیخ عباسعلی محقق خراسانی پدر دکتر مهدی محقق پس از تبعید به تهران، به کشاورزی مشغول شد. اتاقی اجاره کرد که همسر و برخی فرزندانش در آن ساکن شدند و خودش با پسر بزرگترش در حجره مدرسه سپهسالار قدیم سکونت داشت. با سقوط رضاشاه مجددا به منبر روی آورد و از وضعیت قبلی رهایی یافت.
۱۱. یکی از دلایل خروج طلاب فاضل حوزه تهران از حوزه، درآوردن لباس روحانیت و اشتغال در دانشکده معقول و منقول مشکل معیشتی بود. کم نبودند علمایی که وارد عرصههای حکومتی پهلوی اول میشدند تا از نداری نجات یابند. مدرسه عالی سپهسالار به دلیل پیوند با پهلوی، از طلاب و اساتید حمایت خوبی میکرد و آنها هم از حکومت حمایت میکردند و این مسأله باعث مطرود شدن طیفی از این اشخاص از بدنه سنتی حوزه شد.
۱۲. از این نمونهها بسیار است: آیتالله شیخ احمد مجتهدی که پس از چند سال تحصیل در قم، چنان از نظر مالی در مضیقه بود که تصمیم گرفت به تهران برگشته و در بازار مشغول کار شود. اما ورود به مسجد امینالدوله به واسطه آیتالله حقشناس و اشتغال به منبر و تدریس ایشان را از بحران مالی خارج کرد و...
تحلیل و جمعبندی با شما....
#جریان_شناسی_حوزه_تهران
#آسیب_شناسی_حوزه_تهران
🕌https://eitaa.com/tarikh_hawzah_tehran
💡«شاهدوستی یعنی غارتگری، هتک اسلام، تجاوز به حقوق مسلمین و تجاوز به مراکز علم و دانش؛ #شاه_دوستی یعنی ضربه زدن به پیکر قرآن و اسلام، سوزاندن نشانههای اسلام، محو آثار اسلامیت؛ شاهدوستی یعنی کوبیدن روحانیت و اضمحلال آثار رسالت.»
📄 قسمتی از تلگراف امام خمینی به علمای عظام تهران در ۱۳ فروردین ۱۳۴۲ به واسطه آیتالله حاج سید علیاصغر خوئی
🕌https://eitaa.com/tarikh_hawzah_tehran
تاریخ حوزه طهران
📷از راست: آیات شیخ علیاکبر صبوری قمی، میرزا باقر آشتیانی، شیخ قوامالدین شریعتمدار، در سفر به لبنان
💡روزگاری که حوزه و علمای تهران بار جمعآوری و ارسال #کمکهای_بشردوستانه را هم به دوش میکشیدند!
✍ یکی از این نمونهها جمعآوری کمک برای شیعیان جنگزده لبنان در سال ۱۳۵۵ توسط آیتالله #میرزا_محمدباقر_آشتیانی (شیخالعلمای تهران در آن دوره) است که خود شخصا همراه با جمعی از علمای تهران با سفر به لبنان این کمکها را به #امام_موسی_صدر تحویل داد.
به گزارش ساواک، اطلاعیه جمعآوری کمک در هفتم محرم سال ۵۵ صادر شده و آیتالله آشتیانی در اسفند ۵۵ به لبنان سفر کرده است.
📰 روزنامه اطلاعات در تاریخ ۲۱ دی ۵۵ به نقل از #سید_عبدالرضا_حجازی که مسئول جمعآوری کمکها بوده مینویسد: در هفته اول ماه محرم این مبلغ به ۵ میلیون تومان بالغ گردیده است... روز گذشته نیز ۱۱ هزار و ۵۷۳ قطعه لباس مردانه و زنانه، یک هزار پالتو و ۳ هزار جفت کفش و ۲ هزار متر فاستونی و ۱۴۰ هزار پتو و بیش از ۴۰۰ هزار تومان پول نقد ارسال گردیده است که همراه سایر کمکها به وسیله آقایان روحانیون و سایر خیراندیشانی که در معیت آیتالله محمدباقر آشتیانی عازم لبنان هستند ارسال و توزیع خواهد شد.
نمونههای دیگری از اقدامات بشردوستانه حوزه تهران را در زلزله طبس در سال ۵۷ و همچنین کمک به مردم محروم سیستان میبینیم.
#کارکردهای_اجتماعی_حوزه
-------------------------------
🔹درباره عبدالرضا حجازی و اعدام او پس از انقلاب نیز به زودی نکاتی تقدیم خواهد شد.
🕌https://eitaa.com/tarikh_hawzah_tehran
انا لله و انا الیه راجعون
🏴آیتالله ضیاءالدین نجفی تهرانی امام جماعت و تولیت مسجد و مدرسه علمیه نبیاکرم(ص) دار فانی را وداع گفت.
آیتالله ضیاءالدین نجفی در تاریخ ۵ فروردین ۱۳۲۵ در نجف اشراف متولد شد. پدرش آیتالله حاج شیخ محمدحسین نجفی عاملی از شاگردان میرزای نائینی، حاج آقا ضیاءالدین عراقی، سید ابوالحسن اصفهانی و آیتالله غروی اصفهانی، و از علمای طراز دوم حوزه نجف بود.
با مهاجرت پدرش به تهران، در ۱۴ سالگی تحصیلات مقدماتی را در مدرسه حاج ابوالفتح آغاز کرد و پس از یک سال به مدرسه مروی رفت.
در مدرسه مروی، در درس فقه آیتالله شیخ عبدالرزاق قائنی شرکت کرد و از محضر آیتالله سید هاشم حسینی تهرانی بهره برد و در ۲۲ سالگی به حوزه علمیه قم رفت.
در قم از درس فلسفه آیات، علامه طباطبایی(ره)، محمد شاه آبادی، حاج آقا یحیی انصاری شیرازی، حاج آقا رضا صدر و شهید مطهری بهره برد.
آیت الله نجفی تهرانی در علم هیات و نجوم از شاگردان علامه حسن زاده آملی و در عرفان و اخلاق (به مدت ۱۰ سال) شاگردِ آیتالله بهجت و آیتالله بهاءالدینی بوده است. ایشان همچنین در فقه و اصول، از محضر آیات عظام گلپایگانی، حائری یزدی و میرزاهاشم آملی بهرهمند شده است.
🕌https://eitaa.com/tarikh_hawzah_tehran
🔹آگهی مراسم تشییع و ترحیم فقیه عالیقدر و استاد گرانقدر حوزه علمیّه تهران مرحوم آیت الله حاج شیخ ضیاءالدّین نجفی تهرانی
🕌https://eitaa.com/tarikh_hawzah_tehran
💡 #آسیب_شناسی_حوزه_تهران
💠 چند نمونه از #امور_مساجد و ائمه جماعات در گذشتهی تهران:
۱. آسید ابوالحسن اصفهانی با درکی که از شرایط تهران در اواخر حکومت رضاشاه داشت، شاگرد مجتهد خود شیخ علیاکبر برهان که چندی پیش به هندوستان فرستاده بود، با حکمی دیگر به تهران فرستاد تا امام محله خراسان شود و با بنای مسجد لرزاده، دارالمؤمنینی بسازد.
۲. اهالی یکی از مساجد به واسطه یکی از علما نامهای به محضر آیتالله سید صدرالدین صدر نوشتند و از وی امام جماعت خواستند. آقای صدر، روی منبر درس خارج، نامه را خواندند تا هریک از شاگردان مجتهدش که امکان مهاجرت دارد راهی شود.
۳. تعدادی از متدینین محله تصمیم گرفتند مسجدی برای محله خود بنا کنند. مسجد را ساخته نساخته به قم رفتند و از محضر آیتالله بروجردی خواستند عالمی از افراد مورد اعتماد خود به تهران اعزام کند. آقای بروجردی هم یکی از شاگردان مجتهد، متخلق و مردمی خود را به تهران میفرستاد. شیخ عباس مشکوری به همین نحو به قلهک آمد. یک سفر که به حج رفت، اهالی محل، خانه قدیمی عالم را ظرف یک ماه کوبیدند و از نو ساختند و وسایل خانه را چیدند و امام محله در خانه جدید ساکن شد بیآنکه رنجی ببرد. عجیب نبود. او برای مردم خیلی چیزها از مسجد و هیئت و مدرسه ساخته بود.
۴. اهالی محله کوچه غریبان نزد آیتالله بروجردی رفتند و گفتند و میرزا عبدالکریم حقشناس را برای عهدهدار شدن امور مسجد امینالدوله اعزام بفرمایید. آقای بروجردی درخواست مردم را انتقال دادند. آقای حقشناس تمایل نداشت. حاج آقا روحالله توصیه و تأکید کرد. میرزا عبدالکریم گفت: چرا خودتان نمیروید؟ فرمود: اگر گفته بودند روحالله بیاید رفته بودم! و آیتالله حقشناس به تهران آمد.
۵. آیتالله سید محمدحسین علوی بروجردی داماد آیتالله بروجردی بود. به درخواست آیتالله سید محمد بهبهانی که آن روز در حکم رئیس حوزه تهران بود برای امامت مسجد فخریه به تهران هجرت کرد. روز اول، آیات طراز اول تهران مثل شیخ محمدتقی آملی، سید احمد خوانساری، و شیخ محمدرضا تنکابنی به مسجدش رفتند و پشت سرش نماز خواندند تا تثبیت شود.
۶. عالمان مساجد، عمدتا در مجاورت همان مسجد سکونت داشته و غیر از تدریس دروس حوزوی، اشتغالی جز رسیدگی به امور مسجد و مراجعات مردمی نداشتند. سه وعده در مسجد نماز اقامه میکردند و امام محله خویش بودند.
💡جمعبندی:
این روند بسیاری از مساجد شهر بود. مردم دعوت میکردند، حمایت میکردند و خود نظارت میکردند، چون آن عالم، امام «جماعت» (مردم) بود. روحانیت تهران هم برای خود آقای خوانساری را داشت. کلنگ بسیاری از مساجد را ایشان بر زمین زده بود. ائمه جماعت را تأیید یا احیانا رد میکرد. نظارت او برای سر و سامان یافتن مساجد کافی بود. ائمه جماعات هم دورهمیهای غیر رسمی داشتند و همین اجتماعات عالمانه، تنظیمگر رویکرد فرهنگی و محتوایی مساجد بود. در برخی از این جلسات هفتگی و ماهانه، نکات مثبت و منفی وضعیت مساجد، ائمه جماعت و منبریها مورد گفتگو قرار میگرفت و رویکردی تنظیمگر اتخاذ میشد.
همهچیز مردمی، خودجوش، غیر اداری، و برآمده از اراده جمعی و خودتنظیمی اجتماعی و رابطه منطقی روحانیت و مردم.
#جریان_شناسی_حوزه_تهران
🕌https://eitaa.com/tarikh_hawzah_tehran