#داستان
نقطه، سر خط
معصومه تاوان
عالیه غرغرکنان داشت لباس هاى نرگس و نیره را توى بقچه مى پیچید.
ـ با ننه میرین حمام حرف اضافه ام نمى زنین.
ـ نرگس پیراهنش را بالا داد و گفت:
ـ نگا کن هنوز از اون دفعه جاش خوب نشده ننه بدجور کیسه مى کشه من که نمیرم.
عالیه عصبانى بقچه را چپاند توى زنبیل و گره روسرى نرگس را چسبید.
ـ دو روز دیگه عروسى خواهرته مى خواى با همین کبره ها بیاى تو مردم؟
و بعد هم دست هاى نیره را کشید و جلوى روى نرگس گرفت.
ـ ببین روى دستاشو به خاطر چرك کلفت شده، گفتم بلقیس خاله حمامشو روشن کنه، یک گالن نفت دادم بهش.
نیره دست هایش را از میان دست هاى مادرش بیرون کشید:
ـ من خجالت مى کشم روم نمیشه جلوى خاله بلقیس برم حموم.
از شما دعوت میکنیم ادامه این داستان زیبا را در کانال زن روز بخوانید.
@zane_ruz
بسم الله الرحمن الرحیم...
✨اللهم صلی علی محمد و آل محمد و عجّل فرجهم✨
سلام!✋🌹
صبح دوشنبهتون بخیر
روزتون پر روزی و نورانی
@zane_ruz
#حدیث_امروز
لقمان علیه السلام در سفارش به فرزندش:
بدان ـ ای فرزندم ـ از همان زمان که از شکم مادرت افتادی ، دنیا به تو پشت کرد و آخرت به تو روی نمود و تو، در میان دو سرای، قرار گرفتی: سرایی که به آن نزدیک می شوی و سرایی [دیگر [که هماره از آن دور می گردی. پس، زنهار که همّ و غم خود را جز برای آباد کردن آن سرایت قرار ندهی که به آن نزدیک می شوی و در آن، اقامتت به درازا می کشد؛ زیرا تو برای آن سرا آفریده شده ای و به تلاش برای آن، مأمور گشته ای. دیگر، آن که: از خداوند، به اندازه ای که به او نیاز داری، اطاعت کن و به اندازه ای که تحمّل عذابش را داری، از او نافرمانی کن.
اعلامالدین، صفحه ۹۳
@zane_ruz
هفتهنامه زن روز
#کاشانه
بچه من تیزهوشه
مریم کمالی نژاد
کودك هشت ماهه اش از صبح که بیدار مى شود آواهاى گوناگونى را از طریق زبانش تولید مى کند. برخى از آنان به کلماتى آشنا براى بزرگترها شبیه است. مثل «مامان» «بابا» «میخوام» «بده» و ... مادر با شنیدن این آواهاى و آشنا و نزدیک به کلمات به این اطمینان مى رسد که کودکش تیزهوش است. همین که کودك زودتر از بقیه زبان باز مى کند، به کلنجار رفتن با اسباب بازى هایش علاقه دارد، حفظیاتش خوب است و خیلى زود شعرى را از بر مى شود، گمان مى کند که کودکش تیزهوش است و مى پرسد: کودك من تیزهوش است؟ چطور باید مطمئن شویم که کودکمان تیزهوش است؟ کودکان تیزهوش چه رفتارها و خصوصیات عموى دارند؟ در «کاشانه» این هفته مى خواهیم به این سؤالات پاسخ دهیم. در بخشی از این مطلب میخوانیم:
کودکان تیزهوش نسبت به مفاهیم انتزاعى علاقه نشان مى دهند. ذهن انتزاعى، در کودکان زیر هفت سال تقریبا بسیار غیرفعال است. این بدان معناست که کودکان زیر هفت سال نمى توانند به چیزهایى فکر کنند که وجود خارجى و مابه ازاى قابل دیدن ندارند. مفاهیمى که کاملا ذهنى هستند مثل خوبى، بدى، عدالت، ظلم و... اما کودکان تیزهوش از همان ابتدا نسبت به این مفاهیم انتزاعى علاقه نشان مى دهند و نسبت به مسائل اجتماعى عکس العمل نشان داده و دنبال راه حل هستند. در واقع ذهن آن ها به راحتى مسائل را تحلیل مى کنند، اگرچه کودکانه و در حد فهم و آگاهى خودشان. سجاد یک کودك تیزهوش است. او فقط سه سال دارد، اما وقتى گریه هاى مادرش را براى از دست دادن فردى مهربان از فامیل دید، به او گفت: «مامان لطفا ناراحت نباش، ممکنه خدا دوباره اونو بیافریند، چون اون خیلى مهربون بوده» هم چنین کودکان تیزهوش، خوش اخلاق هستند و از نظر فعل اخلاقى نسبت به همسالان برترى دارند. آن ها مفهوم خوب و بد را متوجه شده اند و بر اساس آن عمل مى کنند. با این حال اگر کودك تیزهوش در خانواده اى تربیت شود که نادیده گرفته شده، تحقیر و تنبیه و سرزنش مى شود، ممکن است اخلاق هاى خوبش به پرخاشگرى، انزوا و بى قرارى تبدیل شود.
متن کامل این یادداشت را میتوانید در مجله زن روز بخوانید.
@zane_ruz
#عطار_باشی
مصرف روزانه کنجد مانع پوکی استخوان میشود
لیلا شیربیگى متخصص طب سنتى درباره اختلال پوکى استخوان و راه هاى درمان آن اظهار کرد: با وجود این که اختلال پوکى استخوان به طور مشخص در منابع گذشتگان و طب ایرانى یافت نمى شود اما مى توان علائم و موارد مشترك بین پوکى استخوان و سوء مزاج هاى استخوانى را در طب ایرانى و طب رایج، مشاهده کرد.
شیربیگى در خصوص راه هاى مقابله با این بیمارى گفت: مهم ترین راه جلوگیرى از تشکیل و پیشرفت این اختلال در طب ایرانى، انجام ورزش ملایم روزانه، افزایش حرارت درونى بدن و کاهش وزن است.
شیربیگى ادامه داد: ورزش از دیدگاه طب ایرانى زمانى براى این اختلال مفید است و موجب افزایش حرارت درونى خواهد شد، البته ورزشى که اصطلاحا نفس فرد بر اثر آن به شماره بیفتد، تنفس عظیم شده و سرخى روى گونه ها ایجاد شود.
این متخصص طب سنتى درباره الگوهاى غذایى مناسب براى مبارزه با این بیمارى تصریح کرد: مصرف روزانه کنجد شاید یکى از بهترین راه هاى مبارزه با پوکى استخوان باشد، بنابراین خوردن آن را به بیشتر افراد توصیه مى کنیم، اما در سنین بالا به دلیل افزایش چربى هاى خون باید مصرف آن تحت نظر پزشک متخصص طب ایرانى باشد.
وى ادامه داد: کاهش مصرف غذاهاى غلیظ مانند ماکارونى، پنیر پیتزا، حلیم، کله پاچه و انواع شیرین کننده هاى مصنوعى با کمک به کاهش وزن، احتمال بروز این اختلال را کاهش مى دهند.
@zane_ruz
#شماوما
ریا در عبادت
شیخى نیمه شب وارد مسجد شد و مشغول نماز شد، اتفاقا حیوانى
براى در امان ماندن از سرما به مسجد وارد شد! مرد که صدایى را شنید، تصور کرد که شخص دیگرى به مسجد آمده است! براى این که اخلاص خود را نشان دهد، نمازهایش را با قرائت و طمأنینه تمام به جا مى آورد! نزدیکى هاى صبح نگاه کرد تا ببیند آن فرد کیست که در کمال تعجب حیوان را مشاهده کرد و با خود گفت: «تف به این ریا! از سر شب تا به حال به خاطر یک حیوان عبادت کردم.»
@zane_ruz
#سرگرمی
نابینایان بیشتر کابوس میبینند
نابینایان میتوانند بسیاری از صحنههایی که قبلا دیده بودند را دوباره در خواب ببینند. محققان از ۵۰ نفر که نیمی از آنها نابینا بودند خواستند به مدت ۴ هفته خوابهایشان را ثبت کنند. آنها دریافتند که شرکت کنندگانی که نابینای مادرزادی نبودند ادراک بصری در خوابشان دارند. اما هرچه از زمان نابینا شدنشان بیشتر گذشته بود، چیزهای کمتری میدیدند. یکی از یافتههای جالب دیگر این بود که نابینایان بیشتر کابوس میبینند. در مدت آزمایش، تنها ۷درصد از افراد بینا کابوس دیدند در حالی که این در میان نابینایان ۲۵درصد بود. کابوسهای آنها شامل چیزهای ترسناکی در بیداری، مثل گم کردن سگ راهنمایشان، گم شدن یا تصادف کردن میشد. محققان تصور میکنند که کابوسها نوعی تمرین زندگی واقعی هستند و نابینایان بیشتر به آن نیاز دارند، چون خطرات بیشتری را در زندگی روزمره در انتظارشان است.
@zane_ruz
#ایرانگردی
موزه تاریخ چای ایران
آقا محمدخان قاجار قوانلو قاجار ملقب به کاشفالسلطنه در سال ۱۳۱۳ هجری قمری مصادف با سال ۱۲۷۴هجری شمسی به دستور میرزا محسن خان مشیرالدوله به عنوان ژنرال کنسولی ایران به کشور هفتاد و دو ملت (هند) رفت و پس از توقف کوتاه در بمبئی، به محل تابستانی هیئتهای نمایندگی سیاسی رفت و همانجا دربارهٔ کشت چای مطالعه کرد. این در صورتی بود که در آن زمان صنعت چای انحصاری بود و آموختن آن به مردم دیگر کشورهای شرقی مجاز نبود. کاشفالسلطنه نخستین کسی است که کشت چای را در ایران رواج داد و پدر چای ایران نام گرفت؛ جسد کاشفالسلطنه را به وصیت خودش روی تپههای چای در لاهیجان به خاک سپردند و در همان مکان آرامگاهی بنا شد که امروزه موزه تاریخ چای ایران است. موزه تاریخ چای ایران در خیابان کاشف شرقی نرسیده به سه راه کشاورزی قرار گرفته است. این موزه دربرگیرنده یک سالن اصلی دو طبقه، یک برج و دو فضای اداری شمالی و جنوبی است. طبقه همکف موزه تاریخ چای ایران محل نگهداری و نمایش اسناد و مدارک مرحوم کاشف السلطنه و وسایل مربوط به چای و چای نوشی است؛طبقه دوم این موزه به ویترینها و اقلام مردمشناسی اختصاص پیدا کرده است.
@zane_ruz
#داستان
مرضیه
مینا شائیلو زاده
بالشت را آن قدر محکم روى سرم فشار دادم که شقیقه هایم تیر کشید. تلفن یک بند زنگ مى خورد و هر بار که صدایش قطع مى شد و مى خواستم نفس راحتى بکشم، دوباره به صدا در مى آمد. دیگر خواب از چشمم پریده بود. دست بردم روى میز کنار تخت تا عینکم
را بردارم، نبود. نیم خیز نشستم. مرضیه را کنارم ندیدم. تعجب کردم. بدنم را با تنبلى از رختخواب بیرون کشیدم و از اتاق بیرون رفتم. مرضیه روى یکى از کاناپه هاى نزدیک تلفن، نشسته بود و همان طور که یکى از کوسن ها را در بغلش محکم گرفته بود، خیره خیره به تلفن نگاه مى کرد. با صداى بلند پوفى کشیدم و غرغرکنان گفتم: «اى باااباااا...تو اینجایى و تلفن رو جواب نمى دى؟!»
در ادامه میتوانید این داستان زیبا را در کانال زن روز بخوانید.
@zane_ruz
🌺✨🌸✨🌺✨🌸✨🌺✨
هلال ماه رجب! ناز کن به ماه تمام
زِ یازده مه دیگر تو را سلام سلام
سلام بر تو که در دامن تو میتابد
فروغ حسن خدا از جمال چار امام
ولادت دو محمد، ولادت دو علی
کدام ماه، چنینش سعادت است و مقام
فرا رسیدن ماه پر برکت رجب و میلاد امام محمد باقر علیهالسلام را به محضر حضرت ولیعصر (عج) و همراهان گرامی کانال زن روز تبریک میگوییم.
🍃🌹عیدتون مبارک🌹🍃
@zane_ruz
بسم الله الرحمن الرحیم...
پیامبر خدا صلى االله علیه و آله فرمود:
خداوند متعال، در آسمان هفتم، فرشته اى گماشته است که به آن، «داعى» مى گویند و چون ماه رجب فرا رسد، آن فرشته، هر شب آن ماه را تا صبح، ندا مى دهد: «خوشا بر ذاکران، خوشا بر طاعت کنندگان!» خداوند متعال نیز مى فرماید: «من، هم نشین کسى هستم که با من، هم نشین باشد و مطیع کسى هستم که اطاعتم کند و آمرزنده کسى هستم که از من، آمرزش بخواهد. ماه، ماه من است و بنده، بنده من و رحمت، رحمت من. هر که مرا در این ماه بخواند، پاسخش مى گویم و هر که از من (چیزى) بخواهد، عطایش مى کنم و هر که از من هدایت جوید، راهنمایش باشم. این ماه را رشته اى بین خودم و بندگانم قرار داده ام. هر کس به این رشته (ریسمان) چنگ زند، به من مى رسد.»
الاقبال: ج 3، ص 174، بحار الانوار: ج 98، ص 377، ح 1
@zane_ruz
هفتهنامه زن روز
#سبک_زندگی
پهلوان بی بی
گلاب بانو
خیلى دلش مى خواست بداند این آقا روح اللهى که پچ پچ اش مى کنند و اسمش مانند حرف مگو، داغى بر سر زبان هاى سرخ مى گردد، کیست . بى بى و کل رحیم قصاب برایش توضیح داده بودند. بى بى با ایما و اشاره و کل رحیم با توضیح و تفضیلات. آخر نمى شود درباره یک رهبر تبعیدى خطرناك خیلى بلند بلند توضیح داد. هر دو گوش قندچى سنگین بود و چیز زیادى نمى شنید. خودش داد مى زد روووح الله خمینى؟ و بعد گوش مى چسباند صداى طرف را بشنود. دست را هم مانند لبه پهن قیفى دور گوشش مى گذاشت که امواج گریزان را جذب کند و فرکانس هاى فرارى را بگیرد تا بفهمد قضیه از چه قرار است. به قول بى بى؛ تا قندچى بفهمد حاج آقا روح الله کیست، همگى باید چند دوره زندان ساواك را برویم و بر گردیم.
استاد على نقاش اعتقاد داشت قندچى باید در جریان باشد وگرنه خراب کارى مى کند. یک شب خانه آن ها جمع شده بودند و خودشان را معرفى کرده بودند تا شک قندچى به یقین رسیده بود و کشف کرده بود اوضاع از چه قرار است. ریحان بانو گفته بود، حالا که آقاى قندچى در جریان قرار گرفته مى تواند به میل خودش فعالیت کند و قندچى هم قبول کرده بود. اعضاى مرکزى محل از بیست و یک نفر رسیده بود به بیست و دو نفر! قندچى در شب نشست مخفیانه شان، باورش نمى شد که این همه پیرمرد و پیرزن که روزها توى صف مى بیند و با آن ها کل کل مى کند عضو یک گروه باشند و اعلامیه پخش کنند. مغز متفکر گروه بى بى بود با عینک ته استکانى که از پدرش به ارث برده بود. البته قند چى خیلى وقت بود که به عنوان پوشش عملیات به بى بى کمک مى کرد. هیچ کس حتى حدسش را نمى زد که پیرمرد لبویى سر خیابان که لبوى داغ مى فروشد لبوها را توى اعلامیه ها مى پیچد و دست مردم مى دهد! این خودش یک کد بود. قند چى خودش خبر نداشت بى بى اعلامیه ها را اتفاقى لابه لاى کاغذها مى گذاشت و آدم هایى که باهاشان قرار مى گذاشتند مى رفتند سر قرار براى خریدن لبو! قندچى هم یک برگ اعلامیه بر مى داشت و چند قاچ درشت و قرمز و پر شهد مى گذاشت لاى آن و به مشترى تحویل مى داد. وقتى نمى دانست و بى خبر بود بهتر کار مى کرد. بى بى معتقد بود محال است ما را لو بدهد اما هر چه کمتر بداند بهتر است. براى همین هم مى گفت کاغذ لبوهات با من! و قندچى متوجه نمى شد چرا بعضى ها لبوها را خالى مى کنند توى جوى آب و کاغذ زیر لبوها را تا مى زنند و توى جیبشان مى گذارند و مى روند. جواب این سؤال ها را بعدا فهمید. بعدا فهمید که خود آن کاغذها از لبوها مهم تر بودند. وقتى فهمید چه چیزهایى را لاى لبو به مردم رسانده قند توى دلش آب مى شد، کیف مى کرد. خوشحال بود که سهمى داشته. معمولا مشترى هاى ثابتى داشت. آن ها که لبو خور بودند پاى بساطش جمع مى شدند و باقالى و شلغم پخته مى خریدند. لبویى ها سیاسى بودند و شلغمى ها اجتماعى! باقالى ها هم فرهنگى بودند و توى مدارس و خیابان ها پخش مى شدند!
متن کامل سبک زندگی این هفته را میتوانید در مجله زن روز مطالعه فرمایید.
@zane_ruz
#مذهبی
حسابگر خودت باش
آیت الله خوشبخت
اگر هر روز حسابگری نکنیم این تخلفات جمع میشود، خیلی زیاد میشود، کار دست آدم میدهد. هر شب که خواستی اداره کار را تعطیل کنی و بخوابی حساب کن صبح تا حالا چکار کردهای. واجبات را انجام دادهای یا نه، با محرمات چکار کردی. اگر تخلف کردی فورا توبه کن و، اگر تخلف نکردهای سپاسگزاری کن و دوباره ادامه بده.
@zane_ruz
#ینگه_دنیا
شوخی با کرونا مرد کانادایی را راهی زندان کرد
رسانه هاى عربى خبر دادند: یک مرد کانادایى که با هواپیما از تورنتو عازم جامائیکا بود بعد از پرواز هواپیما در میان مسافران فریاد زد که چند روز پیش در چین بوده و در حال حاضر حامل ویروس کروناست. این شوخى نه چندان خنده دار که باعث رعب و وحشت 243 مسافر هواپیما شده بود خلبان را بر آن داشت تا به فرودگاه تورنتو بازگردد و فرد مذکور را به مسئولان بهداشتى مستقر در فرودگاه تحویل دهد.
گرچه آزمایش هاى انجام گرفته ثابت کرد او به این ویروس مبتلا نشده، با این حال مرد 29 ساله به جاى رسیدن به مقصد سر از زندان در آورد و قاضى براى تکمیل شوخى اش موعد دادگاهش را تا 9 مارس اواسط اسفند به تعویق انداخت تا دیگر به فکر چنین مزاحى نیفتد.
@zane_ruz
#مدافعان_حرم
وداع با پیکر بیسر شهید اصغر پاشا پور
مراسم وداع با پیکر مطهر فرمانده زبده میدان جهاد مدافعان حرم، اصغر پاشا پور روز گذشته در معراج شهدا تهران برگزار شد. شهید اصغر پاشاپور یک ماه بعد از شهادت سپهبد شهید قاسم سلیمانی در حلب توسط تروریستهای تکفیری به شهادت رسید. شهید اصغر پاشاپور مستشار نظامی رزمندگان دفاع وطنی سوریه و فرمانده قرارگاه عملیاتی شمال سوریه بود که حدود هشت سال به منظور مقابله با تروریستهای تکفیری داعش و احرار الشام در این جبهه حضور فعال داشت و عمده آموزشهای رزمندگان سوری بر عهده او بود.
@zane_ruz
#داستان
گمشده
مریم جهانگیری زرگانی
شب ها خواب هاى بدى مى دیدم. خواب مى دیدم خانه خیلى بزرگى داریم با حیاطى که ته نداشت. یعنى دیوارش ریخته بود و وصل مى شد به دشت وسیع پشت خانه. بعد من خوش و خرم مهمان هایم را مى بردم توى حیاط که جوجه اردك هایى که تازه خریده بودم را نشانشان بدهم. یک دفعه اردك ها از دیوار ریخته ته حیاط مى گذشتند و پخش مى شدند توى دشت. حتى توى خواب هم مى فهمیدم از این جا قرار است اوضاع بهم بریزد. مى افتادم دنبال جوجه ها تا پیدایشان کنم. اما هوا تاریک مى شد. نه یک تاریکى معمولى. ظلمات، چشم، چشم را نمى دید و اطرافیانم هم معلوم نبود یک دفعه کدام بهشتى مى رفتند! توى دشت به آن بزرگى تک و تنها مى ماندم با اردك هاى گم شده و اضطراب و ترس... و ناگهان از خواب مى پریدم...
ادامه داستان را در کانال زن روز بخوانید.
@zane_ruz
بسم الله الرحمن الرحیم...
✨اللهم صلی علی محمد و آل محمد و عجّل فرجهم✨
همراهان گرامی کانال زن روز
سلام!🌹✋
صبح چهارشنبه تون بخیر
براتون آرزوی سلامتی و موفقیت میکنیم
امروز هم با ما همراه باشید
@zane_ruz
#حدیث_امروز
امام علی علیه السلام فرمود:
کتاب خداوند تبارک و تعالی را بیاموزید؛ زیرا که آن نیکوترین سخن و رساترین اندرز است. و قرآن را بفهمید؛ زیرا که آن بهار دلهاست. و از نور آن شفا جویید؛ زیرا که آن شفابخش بیماری های سینه هاست. و آن را نیکو تلاوت کنید؛ زیرا که آن بهترین، داستان است.
تحف العقول، صفحه ۱۵۰
@zane_ruz