eitaa logo
ذره‌بین درشهر
17.6هزار دنبال‌کننده
60.2هزار عکس
9.3هزار ویدیو
187 فایل
آیدی جهت هماهنگی درج تبلیغات @Tablighat_zarrhbin شامدسایت‌‌‌‌:1-1-743924-64-0-4
مشاهده در ایتا
دانلود
پدرا، پدربزرگا، مادرا، مادربزرگا....🌷 🍃 آغ بابا نجّار بود و همیشه از خاطراتش با دکتر جواد حائریان که با هم نجّاری را آموخته بودند برایمان قصه ها روایت می کرد، اما زمانی که آغ بابا پا به سن گذاشت و دیگر توانایی حرفه ی نجّاری را در خود ندید، تصمیم گرفت که یک مغازه ی کیف فروشی برای خود دست و پا کند و خود را سرگرم مغازه نماید. بنابراین بچّه ها و دانش آموزان او را خوب می شناختند، زیرا هر سال با کیف های رنگارنگی که بر سر در مغازه اش نصب می کرد، نوید پاییزی زیبا و مِهری دلنشین را به آنها می داد. 🍂 صبر و حوصله ی آغ بابا همیشه مثال زدنی بود تا جایی که گاهی نامُرادیهای روزگار در برابر صبر و تحمل او زانو می زدند و سر تعظیم فرود می آوردند. پدربزرگ نخوانده بود اما مهربانیش در برابر کودکان زبانزد بود و گاهی پدر ومادرهای جوان از او اصول با کودک را می آموختند، راستی شریک زندگی آغ بابا، مادربزرگ نیز چند سالی بود به علت عارضه مغزی از ناحیه یک دست و یک پا فلج شده بود اما خوشبختانه پشتکارش به حدی بود که از پسِ زندگی بر می آمد و تا جایی که می توانست از کسی کمک نمی خواست. 🍃 پدربزرگ و مادربزرگ در بسیار فعال و کوشا بودند و سعی می کردند که با نظارت، روابط مابین فرزندانشان همیشه حَسنه باشد و اگر گاهی درگیری لفظی بین آنها رُخ می داد، مادربزرگ از آغ بابا می خواست تا بخواند و از این طریق از خدا مدد جویند تا کدورتها برطرف شود و هیچکدام از آنها کینه ای از هم به دل نگیرند. 🍂 روزگار بر همین منوال بر آنها می گذشت که بعد از سکته مغزی که منجر به فلج شدن مادربزرگ گردید اینبار نوبت به قلب مهربانش رسیده بود که درد می گرفت و این درد اَمانش را بریده بود تا اینکه پزشکان تشخیص دادند که قلب نَنه زری به باطری نیاز دارد بنابراین مادربزرگ خود را به تیغ جراحی داد و به سلامت نیز از زیر عمل بیرون آمد. 🍃 بعد از عمل تنها مشکلی که وجود داشت این بود که خانه ی آنها در قرار داشت و امکانات رفاهی آن چندان مضاعف نبود و مادربزرگ بعد از عمل نبایستی زیاد سرما بخورد. اما خانه های قدیمی به دلیل اینکه مطبخ (آشپزخانه) و سرویس بهداشتی بیرون و در فضای باز خانه قرار داشت، و این شرایط برای مادربزرگ مناسب نبود، بنابراین آغ بابا برای رعایت حال شریک زندگیش تصمیم گرفت خانه ی قدیمی به اضافه ی دستگاهها و وسایل نجّاری را بفروشد و یک خانه هال دار که چندین سال از ساختش گذشته بود را خریداری کند. 🍂 اما مادربزرگ چنان دلبسته ی بافت قدیم و خانه ی سنتی اش بود که زیاد از تصمیم پدربزرگ استقبال نکرد، اما مجبور بود به علت بیماری، کلبه ی خاطراتش را ترک کند، چرا که رای و نظر بچّه ها هم همین بود و بالاخره به آن خانه نقل مکان کردند، مادربزرگ علی رغم میل باطنیش سعی کرد با آن فضا کنار بیاید. بنابراین او روزها به درب خانه خیره می شد تا شاید کسی از در وارد شود و تنهایی او را پُر کند. 🍃 زیرا زمانیکه در بافت قدیم زندگی می کرد، صبح های زود بعد از نماز درِ خانه را می پاشید و به مرغ و خروس ها سری می زد و گلدانهای گل نازش را نیز نوازش می نمود و اگر دلش هم می گرفت سری به میدان مسجد حاج محمدحسین می زد و با همسایه ها به گفتگو می نشست و دانه های اخموی پسته را می شکست و گاهی از دور عابران پیاده را در خیابان نظاره گر بود، اما وضعیت جدید چنین نبود، ظهرها چشم به راه همسرش و شب ها چشم به راه فرزندان و نوه هایش بود، خلاصه مادر بزرگ بعد از آن بیماری چند سالی بیشتر دوام نیاورد و آن زمان بود که من به صفا و سرزندگی در خانه ی قدیمی که دارای صفه و مطبخ و حوض بود پی بردم و اینکه آدمی با وجود آدمهای دیگر زنده است و نفس می کشد، وقتی مادربزرگ از بافت قدیم رفت، . 🍂 بعد از رفتن مادربزرگ، آغ بابا طعم را چشید چرا که یک عمر مادربزرگ تلخی ها و شیرینی های زندگیش بود و با داری و نداری او ساخته بود و به خاطر سختی های زندگی هیچ وقت خَم به اَبرو نیاورده بود و آغ بابا تازه فهمید چه را از دست داده است. بعد از رفتن ننه زری، آغ بابا روزها به مغازه می رفت و شبها از ترس تنهایی هفته به هفته خانه ی یکی از فرزندانش بود؛ ⬅️ادامه ی داستان در پست بعدی‌👇👇
🍂 حاجی به رفت. من نیم ساعتی دیگر با کتاب افلاطون ور رفتم و سپس رفتم کتاب را به شیخ محمدباقر دادم. آشیخ محمد باقر در حالی که کتاب حکمت افلاطون را از من می گرفت با حالت به من گفت: آقای حالا از افلاطون بگویید. 🍃 گویا متوجه نشده بود که تمام صبح آقای افشار به من می داده است. او فکر کرد خودم کتاب را خوانده ام. او رو کرد به دو سه نفری که در بودند، گفت: این آقای فیلسوف صبح آمدند و کتاب حکمت افلاطون را می خواستند و حاجی افشار هم گفتند کتاب را به ایشان بدهیم. حالا فیلسوف می خواهند راجع به افلاطون کنند. 🍂 شروع کردم به سقراط، افلاطون و ارسطو صحبت کردن که بحث مُثُل افلاطونی را کردم. یعنی هر چی به من داده بود، دوباره گفتم. آشیخ محمدباقر دهنش بود. گفت: بچه تو روی این کتاب را هم نمی توانی بخوانی، من کتاب را باز کردم و شروع کردم به خواندن همان سه صفحه ای که حاجی به من یاد داده بود. 🍃 یکی از مردان که این بحث ها را می شنید گفت: آشیخ بچّه ها را دستِ می گیری و با آنها تا نمی کنی. آن به آشیخ گفت: یکی از حاجی آقایِ این است که بچه ها به کتابخانه بیایند و بچه ها را می دهی، اگر بار دیگر با بچه ها اینطور کنی، من به حاجی آقایِ وزیری خواهم گفت. قیافه ی شیخ شد و لاحول ولاگویان عازم مسجد شد. 🍂 آن به من گفت: پسرجان حرف این شیخ را گوش نکن. هرروز به بیا، من هم بیشتر روزها به اینجا می آیم. اگر داشتی از من بپرس. این مرد چندسال بعد من شد. او آقای کیانی لیسانس ادبیات فارسی بود. مردی متین و و دانا. آن موقع دبیران کافی بود. آنها در تابستان ها کتاب می خواندند یا برای استراحت به ییلاقات می رفتند. نداشت برای خود دست به هر کاری بزنند. این دبیر ، زیر ۵۰ سالگی بر اثر بیماری، فوت شد. خدایش بیامرزد. 🍃 فردای آن روز آشیخ با من ملایم شد و کتاب قصه ای به نام ده نفر قزلباش به من داد تا بخوانم. او به من گفت: اگر می خواهی کتاب ده نفر قزلباش را به خانه ببری ندارد. این کتاب ده جلد است. جلد اول آن را ببر و بعد که خواندی بیاور. اسم و آدرس مرا یادداشت کرد. جلو آن نوشت به حاجی افشار و به من گفت کن. شاید اولین امضاء رسمی و من همان باشد. 🍂 کتاب را گرفتم و با دو، به طرف خانه حرکت کردم و حدود ۲ بعدازظهر درخانه بودم. مادرم نگران شده بود که چرا دیر کردی؟ اما وقتی را در دستم دید شد. من داستان کتابخانه را به مادرم گفتم. جلد اول کتاب ده قزلباش را در دو روز خواندم. چند کلمه ای که نمی فهمیدم از اکبر دبیری پسر همسایه که کلاس دوم دبیرستان ( معادل سوم راهنمایی فعلی) بود پرسیدم. تا اول مهر من ۱۰ تا جلد کتاب ده نفر قزلباش را خوانده بودم. 🍃 شب ها من قصه ی ۱۰ نفر قزلباش را برای زن های سرکوچه یا مردانی که به مغازه ی آقای ابریشمی می آمدند تعریف می کردم. از شب سومی که من به کتابخانه می رفتم همه منتظر بودند که حسین پاپلی بیاید و بقیه داستان را بگوید . 🍂 جلوی مغازه ی آقای ابریشمی در تاریکی شب چند نفری از مردها جمع می شدند. مغازه با نور یک لامپای نفتی روشن بود، من می گرفتم و کم کم تعداد نفراتی که می خواستند قصه بشنوند زیادتر می شد. از شب هفتم، هشتم آمحمد یک سماور آورد و چای درست کرد. او قهوه خانه چی هم شد و به مردانی که آنجا کرده بودند چای می داد. هر چهار استکان چای قندپهلو درجه یک که یک تکه نبات یزدی اعلا هم پهلوی آن بود ( استکانی ۵ شاهی یا ۲۵ دینار) ولی چای من بود. شاید این اولین بود که من تا آن زمان در تمام عمرم می گرفتم، شبی دو چایی داشتم. هر شب مشتری ها زیادتر می شدند بعد از ۱۵ روز جلو مغازه ی آمحمد خیلی شلوغ می شد، آمحمد یک کاسه ماقوت یا شیره هم به من می داد که داستان را ادامه بدهم. 📚 کتاب شازده حمام/دکتر محمدحسین پاپلی یزدی 📩 سمیّه خیرزاده اردکان @zarrhbin
👈 اگر چیزی خارج از قاعده شود...⁉️ 🔺در جوامعِ : مردم آن را تحریم می کنند. 🔺در جوامعِ : مردم شورش می کنند. 🔺و در جوامعِ : مردم می خرند و انبار می کنند. ⬅️ بعید می دانم در تاریخ چندهزارساله بشریت هیچکس به دلیل نخوردن در شبِ از دنیا رفته باشد ، آجیل نه کسی را سیر می کند و نه کسی از نخوردنش دچار سوءهاضمه می شود پس می توانیم به جای اینکه در صف‌های طولانی بایستیم تا پستۀ کیلویی ٢۵٠ هزارتومانی را به خانه ببریم خشکبار نخریم و به مهمانانمان بگوییم که : نه از سر نداری و فقر بلکه به خاطر به گرانی بی‌قاعده، آن را نخریدیم چون ما بخشی از همین هستیم و قرار نیست هر طور که خواستند با ما کنند و اجناس‌شان را به هر قیمتی که تحمیل کردند مانند احمق‌ها بخریم !! ⬅️ می توانیم برای گرم شدن شب یلدا تعریف کنیم که یکبار در آلمان را بیش از حد متعارف گران کردند و پاسخ مردم به جای شورش این بود که دو روز شیشه‌های شیر توزیع کنندگان را از پشت در خانه‌هایشان برنداشتند . به همین راحتی ٣ روز بعد قیمت‌ها به روال سابق برگشت. ⬅️ در ادامه می توانیم این را با سودانی‌ها مقایسه کنیم که در اعتراض به گرانی بنزین پمپ بنزین‌ها را آتش زدند و میلیون‌ها دلار به کشورشان آسیب رسانند و باز می شود آن را با خودمان مقایسه کنیم که وقتی چیزی گران می شود را چند برابر می کنیم تا به گران کنندگان هم بدهیم . این در حالی‌ست که قطع موقتی خرید خیلی از اقلام، ضرری به زندگی ما نمی زند همان طور که در آلمان هیچکس از نخوردن شیر نمُرد. ⬅️ می شود علت نداشتن آجیل در شب یلدای امسال نباشد بلکه احساسِ یک در قبال جامعه‌اش باشد ، در این صورت مهمانان هم نه تنها ما را فقیر نخواهند پنداشت بلکه تحسینمان هم می کنند زیرا آنقدر دارند که بفهمند مسئولیت اجتماعی بسیار از شکستن چند تخمه و خوردن چند پسته است. 🏷 آیا وقت آن نرسیده که در مواجه با گرانی‌ها اندکی عمل کنیم؟؟ ✅ .... @zarrhbin
♦️ چیست؟ ممکن است بسیاری از افراد مبتلا به اختلال شخصیت در ابتدا فکر کنند که دچار هستند اما در واقع دارو‌های ضد‌افسردگی مطلقاً هیچ اثری بر مبتلایان به اختلال شخصیت خود‌شیفته ندارد. واقعیت آن است که اختلال شخصیت خود‌شیفته \نیست، این درمان نوعی است که راحت و بی‌درد‌سر نیست، اولین دشواری آن این است که معمولاً بیماران که مشکلی دارند، 😍 بیشتر مبتلایان به این اختلال فکر می‌کنند این هستند که و آنها معتقدند این دیگرانند که قابل اند و بدین سان بسیاری یا خیلی از خودشیفتگان یا به فکر نمی‌افتند چون بیشتر آنها فکر می‌کنند که یا هر فرد دیگری که با آنها سر‌و‌کار دارد اصلاً اهمیتی ندارد. ♦️اما زیاد هم از خودشیفته ها نشوید؛ خبر خوب این است که خود‌شیفتگی با ؛ پیدا می‌کند. 😍 به تجربه ثابت شده است که روند ؛ تأثیر عمیقی بر خود‌شیفتگی می‌‌گذارد و به طور مشخصی آن را می‌دهد. اگر بتوان موردی را به طور جهان‌شمول باور داشت این است که افراد از افراد ؛ هستند. این امر در و بسیاری بار‌ها و بار‌ها به تجربه تائید شده است. ♦️اما آیا در جامعه های انسانی؛ واقعاً رو به است؟آیا ما با مواجه هستیم یا با اختلال شخصیت خود‌شیفته یا فقط از خود‌شیفتگی؟ برخی از اساتید روان‌شناسی به شدت معتقدندکه خود‌شیفتگی رو به است و حتی ما در جوامع انسانی با نسبت هایی از پدیده روبرو هستیم. برای نمونه ای تحقیقی و بلند مدت موسوم به پرسشنامه شخصیت خودشیفته که درمورد دانشجویان عملیاتی شد؛ نشان داده است که امروزی دانشگاه‌های نسبت به سه دهه پیش؛ شده‌اند و تعداد دانشجویانی که در این پرسشنامه ها از استفاده کرده‌اند، پیدا کرده است و افزایش چشمگیری در میزان دانشجویانی که فکر می‌کنند برای رسیدن به اهداف خود از حد قرار دارند، دیده می‌شود، هم‌چنین افرادی که باور دارند در از حد متوسط قرار دارند و هم‌چنین در و هم بالاترند، افزایش پیدا کرده است. بهرحال همانطور که از نمونه تحقیقات بر می آید؛بنظر میرسد جامعه به سمت‌و‌سویی پیش رفته است که بیشتر خود‌شیفته شده است و همراه با آن خود‌شیفته‌های بیشتری هم در جامعه به وجود می‌آیند اما برخی هم عکس این اعتقاد دارند و بر این باور هستند که خودشیفتگی رو به است و دشوار است دریابیم که آیا واقعاً خود‌شیفتگی رو به افزایش است. ♦️اما آنچه که در دنیای امروزی غیر قابل انکار است اینکه ؛ بدون شک خود‌شیفتگی را در افراد می‌کنند. با این تفاسیر جای تعجب نیست که بسیاری از در دسته افراد طبقه‌بندی می‌شوند. اما واقعیت این است که میتوان از انسان‌های خودشیفته یک گرفت.توانایی این افراد در ساختن واقعیت به که میخواهند، مثل است که آن‌ها را به می‌رساند: دلیلش این است که آنها طوری میکنند که انگار ؛ دارداما آنها همیشه از درون؛ شدیدی را تجربه میکنند.بهترین راهشان برای رهایی از این درد بی همتا؛ و است و ما حتی خود‌شیفته‌ای در داریم؛ کسی که گذاری زیادی دارد واین موضوع در مورد کاملا صدق میکند. او باور داشت میتواند باشد و شد😍اگر ترامپ این باور را نداشت، این اتفاق هم نمیافتاد.😍🇺🇸شاید شما هم اگر به پایان این سربرگ رسیده باشید تایید خواهید کرد که اگر در مورد یک چیز بتوانیم باشیم این است که انگار ما به قرار نیست به پایان برسد.😍اگر موافقید کنید و جلو 🔍🔎🔍🔎 بگیرید تا خودشیفتگی تان بزرگتر آید 😍🔍🔎🔍☝️متشکر ☝️🔎🔍🔎_ @zarrhbin
🍃 اندیشه های ناب... 💠 حق نصیحت خواه....⁉️ ✅ حق کسی که از تو می‌خواهد این است: ۱.او را به اندازه‌ی (به اندازه‌ی سطح آگاهی) کنی. ۲. و با و لطافت با او کنی. 📚 صحیفه‌ی سجادیه، رساله‌ی حقوق @zarrhbin
🔺دسته سوم: : هستند که البته تر از دو گروه دیگرند که به باور روانشناسان؛ حتما کنار آمدن با آنها سخت تر از دو دسته قبل است. ؛ نه فقط با ؛ است بلکه این افراد نیز با یکی نیست. در واقع این گروه از آدم ها میکنند به مسائلی دارند در حالی که در ؛ اعتقادی به آن مسائل ندارند؛ مثلا اینها نه تنها راستگو نیستند و دروغ می گویند بلکه اساسا به راستگویی نیز باور ندارندیانمونه های زیادی از آن در زمینه و رویدادهای متقن مذهبی نظیر غدیر خم یا عاشورا وجود دارد که مصداق هایی از آن در این گروه از ریاکاران می‌گنجد به قسمی که این ردیف از ریاکاران در حالیکه در ؛ به وقایعی نظیر غدیر خم یا حوادث و و آنها ندارند اما با نوعا پرسر و صدا و رفتارها و حرکات تلاش می‌کنند اعتقادات تندنمای مذهبی خود را با به جامعه تلقین کنند.چنین است که در ادامه مسیر بالندگی منفی؛ که لقب میگیرند؛ اگر به رفتارهای ریاکارانه خود ادامه دهند تبدیل به میشوند یعنی کسانی که با نیست و در به آنچه در میان مردم میگویندنیز . 🔺دسته چهارم: افرادی هستند که به آنچه ؛ می کنند اما به آنچه میگویند؛ ندارند.این گروه ریاکاران این چنین عمل می کنند چون دارند ؛ را از خود نگه دارند، حتی اگر قرار باشد دست به کارهایی بزنند که به آن . 🔷 و افراد 🔷 از طریق می توان افراد را شناسایی کرد.ارتباطات غیرکلامی، دنیایی از کلام را به مخاطب می رساند. ؛مبحثی در علم است که به خوبی روشن کننده این مسئله است. بن بست دوسویه می گوید:اگر کسی در ؛ را عنوان می کند ولی و چیز میگوید، شما به و سکناتش توجه داشته باشید.نکته جالب آن است که اگر در جایی ارتباطات کلامی و غیرکلامی هم آیند، شما با 90 درصد اطمینان به توجه کنید.در مورد افراد دورو مشخصات رفتارهای غیرکلامی این چنین است که افراد دورو است و آنها از حالت عادی می کند یا به می گراید یا و گلگون می شوند. 🔺: معمولا افراد دورو دارند و با ؛ میکنند یا داد میزنند و گاهی نیز هنگام صحبت در درگیری یا دعوا و پرخاش؛ مشت یا انگشتان دست ها را تهدیدوار به مخاطب خود نزدیک می‌کنند و گاهی دست ها را پشت کمر مخفی می کنند. شخصی که به این افراد دورو از همان ابتدا ندارد اغلب هنگام دست دادن، بسیار ، فقط نوک انگشتان او را میگیرد. افراد دورو هنگام روی کمی به یا متمایل می شوند و گاه کمی به برای خم میشوند و غالبا بر لب دارندکه البته چنین رفتاری تا آنجا که سابقه ای از ریاکاری در فرد سراغ نداشته باشیم؛ بخودی خود عیب محسوب نمی‌شود. بهرحال افراد و دورو علاوه بر این رفتارها؛ در نیز دارند و اغلب به دلیل همین خصلت؛ و شاید حتی یا بودن پرتابی و سقوط کرده در افق هم بخاطر نیاورند حتی با نگاه های تردید آمیز و پر ابهام! 🔴متشکر_پایان و از : @zarrhbin
📜 اندیشه های ناب... ✅ به هم‌مذهبان، رویِ نشان می‌دهد و با با "مدارا" سخن می‌گوید تا به جذب شوند و حتی اگر نشدند، با این ، از بدی‌های آنان در در حقِ خود و برادران مؤمنش کرده است. 📚 مستدرات الوسائل ✍ 🍃 فرا رسیدن میلاد باسعادت بر شیعیان و پیروان راستین آن حضرت تبریک و تهنیت باد.🌸 @zarrhbin
🟠🟡🟤🟠🟡🟤 درکنار خسارات عظیمی که جنگ ها بوجود آوردند؛ آیا به دستاوردهایی که در زندگی انسانها وخصوصا در مدنیت ایجاد کرده اند هیچ اندیشیده اید؟آنچه که در فیلم ها و سریالهای تلویزیونی از جنگ ها به نمایش در آمده ، قتل و کشتار و آوارگی و دربدری بوده است، ولی بر اساس یک سنت تاریخی و بر پایه نظریه های ناظر بر روابط بین الملل لازم است هر چند وقت یکبار حادثه ای مهم در بستر تاریخ رخ دهد و به حرکت رو به جلوی آن سرعت بخشد و یا مسیر آن را عوض نماید. جنگ های اول و دوم بیش از سیصد میلیون تلفات انسانی و میلیاردها دلار خسارات اقتصادی روی دست ملتها گذاشت ،ولی هیچگاه به این جنبه از جنگ فکر کرده اید که چه و در سایه تکانه های ان شکل گرفت؟نفرت‌بار تر از پدیده جنگ هم مگر داریم؟ولی با همه این زشتی و پلشتی ، اگر بگوییم تمدن های بشری با جنگ شروع شده بیراه نگفته ایم.بعبارتی جنگ اولین پدیده ای است که وارد زندگی اجتماعی انسان شده است. "توین بی" صاحب اثر ارزشمند بررسی تاریخ تمدن؛؛ مبارزه طلبی و پاسخگویی ( CHALLANGE____ RESPONSE) را اولین مرحله شکل گیری تمدن ها میداند.پدیده های طبیعی نظیر خشکسالی ها، قحطی ، زلزله و پدیده های انسان ساز نظیر جنگ ها ، تغییرات سیاسی و سرزمینی را اگر در قالب چالش های رو در روی بشر بدانیم ، همواره این انسان بوده است که با و خود نظیر اختراعات و ابتکارات و کشفیات ، به این چالش ها پاسخ داده است. اجازه می خواهم در ادامه به چند نمونه از پاسخ های بشر به پدیده جنگ و خصوصا به مهلک ترین جنگی که بشر در آن تباه شده بپردازم. 🔹در زمینه علوم زیستی؛ _کشف پنی سیلین -کشف رشته های DNA - پاستریزاسیون -غذاهای کنسروی -جراحی پلاستیک -پیوند استخوان -دوبرابر شدن امید به زندگی (سی و پنج سال به هفتاد سال) 🔹در زمینه فنی؛ اختراع انواع رادار، اختراع تاتک و به تبع آن اختراع انواع ماشین های زنجیری و محقق شدن‌نظریه نسبیت اینشین و سفر به فضا . 🔹در زمینه سیاسی و اجتماعی و فرهنگی ؛ _تشکیل سازمانی جهانی تحت عنوان سازمان ملل متحد _ظهور قدرتهای جدیدی نظیر ژاپن ، آلمان و آمریکا _قوت گرفتن ناسیونالیسم که باعث بهره وری درتولید و ایجاد ثروت گردید . و اما اگر خواص این دوجنگ برای در همین حد بدانیم که ، حاکمان ما فهمیدند آنسوی مرزها اتفاقاتی افتاده که با تکیه بر و توان میلیتاریستی می توان هرجا و هروقت اراده نماید نظمی را تحت سلطه خود درآورد؛ همین کافی است. و اما همان تحولاتی که دوجنگ اول و دوم در جهان ایجاد کرد ، خصوصا در برهه ای که مدرنیته تا نُه توی خانه ها نفوذ کرده و جهان را به دنیای پیش از مدرنیته وبعد از مدرنیته تقسیم کرده بود؛همه اینها را به زیر چتر خود آورده و مدیریت جهانی را به و تقسیم میکند.جهان پیش رو قطعا با جهان قبل تغییراتی اساسی وبنیادین خواهد کرد. برای اما؛هرچند قربانیان زیادی گرفته وخواهد گرفت،اما به باور نگارنده اگر بتواند زدودن و بویژه و خرافه گرایی را سرعت بخشد و را در مصدر امور قرار دهد؛این ویژگی ممتاز را داردکه را به دو دوره از و از کرونا تقسیم نمایدو این حُسن بر تمامی معایبش برتری دارد/ "شنبه نهم فروردین ماه۱۳۹۹" t.me/zarrhbin
✍امیرالمؤمنین عليه السلام: العاقِلُ مَن صَدَّقَ أقوالَهُ أفعالُهُ ✨ كسى است كه او را كند 📚غررالحكم ، حدیث۱۳۹۰ @zarrhbin
✍امام حسن مجتبی عليه السلام : ✨با مردم به گونه اى كن كه با تو آن گونه رفتار كنند🌹 📚 أعلام الدّين ، ص 297 @zarrhbin