eitaa logo
『شـُ℘َـدٰآۍِ‌ڪـَـرْبَلآۍِ۴🕊』
884 دنبال‌کننده
18.1هزار عکس
2.7هزار ویدیو
52 فایل
#تنهاڪانال‌شهدای‌ڪربلای۴🌾 دیر از آب💧 گرفتیـم تـورا ای ماهـی زیبا؛ امّا عجیـب عذابـی ڪہ ڪشیـدی تازه اسٺ #شهادت🌼 #شهادت🌼 #شهادت🌼 چه‌ڪلمه‌زیبایی... #غواص‌شهیدرضاعمادی و سلام‌بر ۱۷۵ غواص‌شهید #کپی‌ممنوع⛔ 🍃ادمیـن‌پاسخگو↓ @goomnaam_1366
مشاهده در ایتا
دانلود
『شـُ℘َـدٰآۍِ‌ڪـَـرْبَلآۍِ۴🕊』
🔴سلام‌علیکم باتوجه به فرا رسیدن سالروز #عملیات‌کربلای۴ در سوم دی ماه، از تمامی #راویان‌گرامی و بزرگ
راوی اصلی این خاطره می باشند که اینچنین روایت میکنند : 📚📚 کنار آب فرمانده تیم (شهید شوشتری) که شهید شد در دیگری به بچه‌ها گفت که برادران اگر امشب دشمن ما را نزند می‌زنند، کوسه‌ها نزنند دشمن می‌زند، هیچ کدام نزنند ما لای خاردار گیر می‌کنیم در تله‌های انفجاری شهید می‌شویم اگر را بشکنیم و برویم در خط درگیر می‌شویم احتمال زیاد است، اگر بشکند فردا اولی که هوا روشن شود سنگین در نخلستان‌ها شروع خواهد شد، آن‌ها را عقب بزنیم 📖 هواپیماها ما را خواهند کرد، توپخانه‌ها خواهند آمد، می‌زنند، در برابر همه این‌ها مقاومت کنیم بمباران شیمیایی خواهیم شد، بنابراین کسی به هوای این که ما می‌رویم و قطعاً پیروز می‌شویم وارد آب نشود. ما داریم می‌رویم نه برای این که برگردیم اما - این‌هایی که می‌گویم عین جملات است که شهید شدند – گفتند ما می‌رویم اما همان خدایی که موسی را از عبور داد امشب ما را از اروند عبور می‌دهد. خدای آن طرف ، خدای این طرف اروند است. ما می‌رویم برای این که به وظیفه‌مان عمل کنیم نمی‌رویم که خاک و نخلستان و آب و فتح کنیم ما می‌رویم برای این که رفته باشیم. چون امام در جماران منتظر است که به او بگویند بچه‌ها به خط زدند. 🍃✨🍃✨🍃✨ ما نمی‌رویم برای خط، ما می‌رویم تا وظیفه‌مان را انجام بدهیم. این‌ها حرف‌هایی بود که غواص و فرماندهان ما شب می‌گفتند. قبل از این که وارد اروند بشوند بچه‌های همه به رفتند و همه بلند شدند پشت جولان‌ها دو نماز خواندند و وقتی که وارد شدیم برخلاف اضطراب و نگرانی‌ای که قبل از داشتیم وقتی که وارد آب شدیم خودم و خیلی از بچه‌هایی که کنار ما بودند 🕊🌾🕊🌾🕊🌾 – من از آن‌ها هم پرسیدم – احساس کردم یک مرتبه یک عجیبی بر بچه‌ها نازل شد «أنزل السکینه» که خداوند در وعده می‌دهد. تا قبل از این که پایمان را در بگذاریم واقعاً مطمئن بودیم که یک اتفاقی می‌افتد و ما به آن طرف نمی‌رسیم ولی وقتی که غواص بعد از آن سجده طولانی و آن دو رکعت وارد آب شدند، این‌قدر حال این عوض شد که در اروند در مسیر شوخی می‌کردند و بازی درمی‌آوردند و ستون غواص ما، خط را فقط با یک ! 🌾🕊 ٤👇 @Karbala_1365
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
سلام دوستان✋ شاید خیلی از شما بزرگوارن در دفاع نبودید و اگر بودید نیست ولی زیادی هم ممکنه باشند و از جنگ و و شهدا چیزای زیادی خودم اونموقع سالم بود البته وقتی برای اخرین بار ب رفت و سختی داشت 😔 برادرم فرمانده بود کسانی ک یادشونه و ایثار جوانان عزیزمونو عملیاتی ک با روبرو شد و خیلی زیاد داد یکی از 13سال شد بعد سیزده سال جنازه اوردن 😔 فیلمی بدست بزرگم رسیده که تمام امروز منو اجیام و بدجور ناراحت متاثر کرد مخصوصا بچه هامونو ک تا حالا صدای شونو نشنیده بودن خودمم صداشو فراموش کرده بودم برامون انگار تازه شده و داریم فیلمشو نگاه میکنیم 😭😭 👆
『شـُ℘َـدٰآۍِ‌ڪـَـرْبَلآۍِ۴🕊』
🔴سلام‌علیکم باتوجه به فرا رسیدن سالروز #عملیات‌کربلای۴ در سوم دی ماه، از تمامی #راویان‌گرامی و بزرگ
هوالذاکر خامــوشے لالہ ها و فراموشــي یادشان،دلہای عاشــق را می لرزاند.. ✨✨✨✨ می خواهــیم صداے آن موج ڪہ پیکر را نوازش کرد وآن خروش تکبـیر وآن کہ در آب سربــاز کرداز... می خواهیــم بازگـــو کنیم داستــان آن مـــردان کہ بر امواج خون سوار شـدند و رفتنـد تا ســاحل وصــال...🌸🌸🌸🌸 💢بیایید در یادآورئ هاے آن عاشقــان و وارثان خون های کــربلا یاریگـــرمان باشد...✨🌾🕊🌸
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
{انگاࢪ‌قسمٺ‌بود‌عاشق‌چشمانی‌بشوم کہ‌از‌روۍ‌حیا‌بہ‌مݩ‌نگاه‌نمیکرد} ‌°|متن های عاشقانہ °|عکس های مذهبی °|عاشقانه های مذهبی °|چشم‌هایش °|بیو °|شاعرانه °|حرفای دل °|رمان بلای ایمانم بفرمایید ⇩منتظر حضور شما هستیم :)🌿' https://eitaa.com/joinchat/295698504C54a4378994
[با‌دل‌تنگت‌بگو‌دلدار‌می‌آید‌زراه این‌حقیقت‌رامن‌از‌گل‌های‌نرگس‌خوانده‌ام]♡‌ اینجا‌با‌بقیہ‌کانال‌ها‌فرق‌دارھ اینجا‌پست‌ها‌از‌دل‌‌بہ‌کانال‌جارێ‌میشہ♥️‌ دوخطێ‌هاش‌ پروف ‌هاش استورێ‌هاش‌ عالۍ‌‌و‌تک‌هستن😌🤩فقط‌بیا‌وببین⇦ اینجا‌‌‌پره‌از‌مفاهیم‌خودسازی^^ ‌اگہ‌میخوای‌خودتو‌بسازی‌ بیا‌تو⇦⇦ °•﴾@Moontazeranmahdi﴿•° °•‌﴾@Moontazeranmahdi﴿•°
❁﷽❁ تکیه کن به شهدا شهدا تکیه شان به خداست اصلا کنار گل که بنشینی بوی گل می گیری راستی تکیه گاهت کیه ...؟ 🌹 وَعَجِّلْ‌فَرَجهم
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
⊰❀⊱اولین ⊰❀⊱⊰❀⊱⊰❀⊱━═━━═━ا تقـــدیم به ســـاحت مقـــدس قطب عالــم امڪان 【عجل الله فرجه】 السَّلامُ علیڪَ یا بقیَّةَ اللهِ یا اباصالحَ المَهدے یاخلیفةَ الرَّحمن و یاشریڪَ القرآن ایُّها الاِمامَ الاِنسُ و الجّانّ سیِّدے و مَولاے الاَمان الاَمان الاَمان ⊰❀⊱و ━═━━═━⊰❀⊱⊰❀⊱⊰❀⊱ا اَلسَّلامُ عَلَيْڪَ يا اَباعَبْدِاللَّهِ وَ عَلَے الاَْرْواحِ الَّتے حَلَّتْ بِفِناَّئِڪَ عَلَيْڪَ مِنّے سَلامُ اللَّهِ [اَبَداً] ما بَقيتُ وَ بَقِےَ اللَّيْلُ وَ النَّهارُ وَ لاجَعَلَهُ اللَّهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّے لِزِيارَتِڪُمْ اَلسَّلامُ عَلَے الْحُسَيْنِ وَ عَلے عَلِےِّ بْنِ الْحُسَيْنِ وَ عَلے اَوْلادِ الْحُسَيْنِ وَ عَلے اَصْحابِ الْحُسَيْــن.. …❀ @Karbala_1365🌹 ●➼‌┅═❧═┅┅───┄
🕊زیارتنامه ی شهدا🕊 🌹🌱🌹🌱اَلسَّلامُ عَلَیکُم یَا اَولِیاءَ اللهِ وَ اَحِبّائَهُ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یَا اَصفِیَآءَ اللهِ وَ اَوِدّآئَهُ ، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصَارَ دینِ اللهِ ، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ رَسُولِ اللهِ ، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَمیرِالمُومِنینَ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ فاطِمَةَ سَیِّدَةِ نِسآءِ العالَمینَ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَبی مُحَمَّدٍ الحَسَنِ بنِ عَلِیٍّ الوَلِیِّ النّاصِحِ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَبی عَبدِ اللهِ ، بِاَبی اَنتُم وَ اُمّی طِبتُم ، وَ طابَتِ الاَرضُ الَّتی فیها دُفِنتُم ، وَفُزتُم فَوزًا عَظیمًا ،فَیا لَیتَنی کُنتُ مَعَکُم فَاَفُوزَمَعَکُم🌹🌱🌹🌱 🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊 …❀ @Karbala_1365🌹 ●➼‌┅═❧═┅┅───┄
🍃💧 🌾 ۴ قصه ناتمام تاریخ ماست. قصه ناگفته ها وبغض های تا ابد در گلو خفته… کربلای۴ جغرافیای یک تاریخ است.✨ اگر گوش و جانت را به پژواک صدای مظلومیت شهدایش بسپاری ، به نفس های به شماره افتاده شان در جای جای ، راز مظلومیتشان را خواهی دانست.🌷 ۴ قصه دنبال داری است که رد پای رزمندگانش هویت بخش همه فتوحات سرزمین مان است.💫 💢💢💢 ❣ یمان با شهدایش سوم دی ماه رأس ساعت ۲۲:۳۰ باذکر به یاد تک تکشان...❣ 🌺"هر که عاشق تر شوق عشق بازیش بیشتر…" 🔴 ... 🌾🕊 ٤👇 @Karbala_1365
『شـُ℘َـدٰآۍِ‌ڪـَـرْبَلآۍِ۴🕊』
🍃💧 🌾 #کربلای۴ قصه ناتمام تاریخ ماست. قصه ناگفته ها وبغض های تا ابد در گلو خفته… کربلای۴ جغرافیای یک
دمی از یک 🕊🌱 🍃🌸 🍃 🌾 🌾 سن و سال زیادی نداشت شاید ۱۹_۲۰ سال، اما قدبلند و چهارشونه و خوشتیپ بود. بیشتر با می‌گشت خیلی باهم رفیق شده بودن , مثل برادر شده بودن. گاهی هردو موهاشون رو از ته می زدن... ✨ شب آخر حال عجیبی داشت، توی پوست خودش نمی‌گنجید و ذکر میگفت. گاهیم میرفت تو لاک خودش...زدم رو شونش و گفتم کجایی رفیق؟ خبریه؟؟ سرش رو بلند کردو گفت:مگه خبرنداری؟ گفتم از چی؟ گفت بذار صبح بشه بهت میگم.... ساعت ۱۰ونیم شب بود که زدیم به آب...💧 با اون همه سروصدای توپ و گلوله ها و دوشکایی که یک بند فریاد میکشید منطقه رو گذاشته بود روی سرش. باهمه این سروصداها اما یه سکوت عجیبی کل فضارو گرفته بود که دل آدم آروم میشد و گاهیم شور میزد... نمیدونم تو این هیروویر چرا دلم گرفته بود!! یه لحظه نگاهم افتاد به ، مثل قرص ماه شده بود ، مثل بااون قد بلندش که چقدر لباس غواصی بهش میومد، مثل سیدمهدی که چهره زیباش زیباتر شده بود، مثل مسعود که چه آرامش عجیبی داشت، مثل و مثل خیلی از بچه های دیگه که وسط آب مثل قرص مهتاب می درخشیدن... تو فکر محمد بودم که گفت صبح بشه بهت میگم... تو این فکر بودم که یهو همه چیز ریخت بهم... سکوت بچه ها شکست و هواپیماها از آسمون منور مینداختن. دوشکا هم هرلحظه وحشی تر میشد و دامن میزد به موج های اروند... انگار میدان امتحان انواع سلاحهای عراق بود... هم همه بی پناه و تنهاسنگرشون آب بود...💧 باهزار سختی رسیدیم لب ساحل دشمن.. درگیری شدیدتر شد.. بچه هارو دیدم که خیلیهاشون زخمی شده بودن. زمان خیلی بد میگذشت.. رو دیدم که روی خیلی زیبا خوابیده بود. امیر کنار خورشیدیها به معبود خود لبیک گفته بود. حاج‌کریم و جامه‌بزرگ زخمی شده بودن و افتاده بودن. آنطرف تر رو دیدم که روی خوابیده بود که معبر باز بشه مثل ... ، طلبه با اخلاصی که از سرورویش میبارید، او هم شهید شده بود مثل و و بقیه رفقایم.. چند متر آنطرف تر هم رو دیدم که کرکسهای بعثی عراق خفه اش کرده بودن و دور پیکرش میرقصیدن...🌹 مجید رو ندیدم هرچی چشم انداختم. داشت صبح میشد، خواستم بگم مرد حسابی آخه الان وقت خبرگفتن بود!؟ حالا اصلا کجاهستی؟؟ نکنه توام؟! و لب گزیدم.... صبح شد و باز خبری از محمد نشد.... خیلیها شهیدشدن و چندنفریم با حاجی برگشتن عقب و بقیه هم زخمی اسیرشدیم... چهارسال بعد که از اسارت آزادشدیم شنیدم همون صبح توی توی عملیات ۴ محمد هم شهید شده..تازه فهمیدم خبری که گفت صبح بشه میگم این بود...سرم رو انداختم پایین ،چقدر شرمنده شدم.💔 ❣هنوز بعداز ۳۲ سال منتظرم که از اروند برگرده تا بهش بگم شرمنده که نفهمیدم خبری که خواستی بگی شهادتت بود و چرا اون لحظه دیگه ندیدمت... راستی محمدجان! خیلی دلتنگت هستم رفیق الان کجای اروند آرام گرفتی؟؟ اصلا هواست به پدرومادر پیرت هست؟؟ هنوز منتظرتن ها..... 🍂❣ تقدیم به شهادت:عملیات ۴_ام الرصاص💧🌾 🌾🕊 ٤👇 @Karbala_1365
3 دی سالروز عملیات 🌹به یاد دست بسته های شهداے 🕊🕊شادی روحشان صلوات 🌾🕊 ٤👇 @Karbala_1365
🍃🌾 را کربلائیان جاریست بچه های ۴ برخیزید…" 🌾🕊 ٤👇 @Karbala_1365
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
『شـُ℘َـدٰآۍِ‌ڪـَـرْبَلآۍِ۴🕊』
🍃💧 🌾 #کربلای۴ قصه ناتمام تاریخ ماست. قصه ناگفته ها وبغض های تا ابد در گلو خفته… کربلای۴ جغرافیای یک
┄┄❁﷽❁┅┄ ۳دی سالروز کربلای۴ 🍃🍂🍃🍂🌱🌴 به خاطره‌گویی سه تن از غواصان عملیات 4 اختصاص یافت، با یکی از این به نام «کریم مطهری» فرمانده گردان گردان از لشکر انصارالحسین(ع) به گفت‌وگو درباره نقش در دفاع مقدس و بازخوانی خاطرات عملیات پرداختیم. 🌾🌾🌾🕊🕊🕊🕊🕊 . 💢من کریم مؤید، اهل و متولد سال 43 هستم. 💧💧💧💧💧 ؟ 💢دایی، پدر و برادرم از انقلاب بودند، من هم که آن زمان (سال 57) نوجوان بودم، از همان اوایل عضو انقلاب اسلامی و بعد وارد گروه‌های شدم. علاوه بر این مدت زیادی در دبیرستان با شهید همکلاس بودم و شب‌ها به همراه ایشان به عنوان نیروی کمکی به می‌رفتیم. بعد از تشکیل بسیج (در 5 آذر سال 58) نیز من به همراه شهید امیر که پسر داییم بود، از نخستین بودیم که به گرو‌ه‌های بسیج در درآمدیم. آن زمان مسئول بسیج گروه ما شهید حسن بود. ‌پس از شروع خیلی از دوستانم از جمله پسرداییم جزو نخستین بودند که از به جبهه رفتند؛ اتفاقاً همان زمانموضوع درگیری با گروهک‌ها پیش آمد و ما درگیر حل و فصل آن شدیم؛ در نتیجه اواخر سال توانستم در جبهه جنگ حضور بیابم. 🌱🌱🌱🌱🌱🌱 ؟ 💢پس از رفتن به ، به مدت حدود چهار سال جزو نیروهای اطلاعات عملیات بودم. قاعدتاً بچه‌های عملیات به دلیل ماهیت کاری‌شان، همه کارها را از شنا تا خنثی کردن مین‌ها را بلد بودند و ورزیده می‌شدند. در آن دوران، شهید به عنوان فرمانده ستاد عملیات مشخص شده بود که کار و کادرسازی لشکر و همچنین تأمین گردان‌هارا بر عهده داشت. تابستان سال بود که حاج مهدی کیانی، فرمانده لشکر، از چیت‌سازیان خواست تا یک نفر را برای فرماندهی لشکر (ع)معرفی کند و شهریور ماه همان سال (65) بود که ایشان من را معرفی کردند. 🌿🌿🌿🌿🌿🌿 ؟ 💢در بدو ورود به جمع لشکر (ع) پیوستم و 10- 15 روز بعد، درعملیات جزیره در20 شهریور 65 شرکت داشتم و پس از آن هم در دیگر به ادامه دادم. 🕊🕊🕊🕊🕊 ؟ 💢ما آموزش به آن معنا نداشتیم؛ بلکه به دلیل اینکه دائم در جزیره بودیم، خود به خود بچه‌های عملیات، شده بودند. از سوی دیگر آقای را به عنوان مربی مشخص کرده و برای آموزش دوره‌های تکمیلی به شمال فرستاده بودند که ایشان پس از بازگشت در آموزش‌های خاص هم به ما داد. 🌾🌾🌾🌾🌾 ؟ 💢به عنوان غواص در دو عملیات جزیره مجنون و حضور یافتم و پس از آن هم در دیگر با بچه‌های شرکت می‌کردم، اما دیگر نمی‌کردم. ...... 🌾🕊 ٤👇 @Karbala_1365