eitaa logo
حفظ آثار شهدای دستجرد
566 دنبال‌کننده
24.5هزار عکس
5.7هزار ویدیو
47 فایل
این کانال برای حفظ آثار و روایات و اطلاع رسانی از مراسمات و برنامه های فرهنگی شهدای دستجرد جرقویه اصفهان ایجاد گردید خادم کانال شهدا @Aalmas_shohada لینک پیج حفظ آثارشهدای دستجرد در روبینو https://rubika.ir/almas1397f
مشاهده در ایتا
دانلود
ازدواج ایشان نیز در راستای تفکر انقلابی بود و ایشان با دختر خاله خود که معلم بود ازدواج کرد و با ایشان عهد بستند که در دو جبهه فرهنگی تعلیم و تربیت و جهاد در راه خدا با هم هم قدم شوند و ثمره این ازدواج دو فرزند (یک پسر و یک دختر) بود. از مشخصات بارز ازدواج ایشان برپا نکردن جشن شادی در زمان جنگ و نپوشیدن لباس دامادی بود که ایشان معتقد بود در شرایط جنگ که بعضی از پدران و مادران که فرزندان آنها در جنگ شهید می‌شوند و داغدار هستند بر پایی جشن عروسی دل آنها را می‌آزارد و پیش خودشان می‌گویند ای کاش ما هم فرزندمان را در لباس دامادی می‌دیدیم و این زیبنده یک فرد انقلابی نیست. کانال حفظ آثار شهدای دستجرد https://eitaa.com/Yad_shohada1398
قاسمعلی دو ؛ سه بار به جبهه اعزام شد. زمانی که تصمیم می گیرد برای جبهه ثبتنام کند این موضوع را با پدر و مادرم در میان گذاشت. قاسمعلی می گوید: ببینید صدام به کشور ما حمله کرده است اعلام کردند هر کس می تواند به جبهه برود و سلاح دست بگیرد بیاید ثبتنام کند؛ جبهه احتیاج به نیرو دارد. اجازه بدهید من هم بروم. رفت ثبتنام کرد و به کردستان اعزام شد و تا سه ماه آنجا بود. دفعه آخر که قاسمعلی مجدد تصمیم می گیرد به جبهه برود با پدر و مادرم مشورت می کند تا کسب اجازه کند. مادرم می گوید: الان که ماه رمضان است بمانید تا روزه هایمان را بگیریم و بعداز ماه مبارک می توانید به جبهه بروید. در جواب مادرم گفت: ماه رمضان باز هم می آید اما اگر ما رزمندگان اسلام بمانیم و روزه بگیریم و جبهه را رها کنیم در همین ماه رمضان دشمن کشور ما را تصرف می کند. اجاز بدهید من بروم و اگر زنده ماندم و برگشتم بعدا قضا ی روزه هایم را بجای می آورم و اگر بر نگشتم وصی بعداز من باشید و قضای روزه هایم را بجای آورید. و به یک بنده خدایی هم یک مقدار بدهکارم اگر بر نگشتم شما بدهی مرا پرداخت کنید. (شهدا بصیر و آگاه بودند و از روی فهم و درک راه خود را انتخاب کردند) کانال حفظ آثار شهدای دستجرد https://eitaa.com/Yad_shohada1398
ایشان ارادت خیلی خاصی به حضرت امام خمینی "قدس سره شریف" داشتند و خود را سرباز و فدایی ایشان می‌دانستند و جزو پاسدارانی بودند که چند باری به صورت داوطلبانه در حسینیه جماران و به هنگام سخنرانی ایشان زیر سکوی جلوس حضرت امام خمینی "قدس سره شریف" می‌ایستادند و همیشه طبق وصیت‌نامه اشان همه را به پشتیبانی از امام خمینی" قدس سره شریف" سفارش می‌کردند و به همه می‌گفتند ولایت فقیه نائب امام زمان "عجل الله تعالی فرجه الشریف" است تحت هیچ شرایطی او را تنها نگذارید. مسجد سنگر است آن را حفظ کنید. هر که ولایت را دوست دارد شما هم دوستش داشته باشید و هر که با ایشان دشمنی کرد با او مقابله کنید و ایشان ولایت فقیه را هدیه خداوند متعال می‌دانست و یک بار کل خانواده را به دیدار خصوصی امام خمینی "قدس سره شریف" بردند که این کار تاثیر زیادی در خانواده داشت هنوز از این دیدار یاد می‌کنند. کانال حفظ آثار شهدای دستجرد https://eitaa.com/Yad_shohada1398
محمدعلی سال ۱۳۶۳ در عملیات بدر و در منطقه عملیاتی کردستان به شهادت رسید. اما پیکرش در منطقه عملیاتی ماند. در مدتی که برادرم در جبهه بود بسیاری از همرزمانش به شهادت رسیدند و او هم اشتیاق شهادت داشت. اما نحوه شهادتش را متوجه نشدیم. بعد از عملیات بدر وقتی همرزمان محمدعلی از جبهه برمی‌گشتند، به دیدن آن‌ها می‌رفتیم و سؤال می‌کردیم پس چرا محمدعلی ما نیامده است؟ آن‌ها می‌گفتند نگران نباشید می‌آید. ولی خانواده‌ام نگران بودند و به اطرافیان می‌گفتند بیایید برویم به بیمارستان‌ها سر بزنیم شاید مجروح شده است. ولی آن‌ها می‌گفتند شما نمی‌خواهد بیایید ما خودمان می‌رویم بیمارستان‌ها را می‌گردیم اگر خبری شد به شما اطلاع می‌دهیم. مدتی گذشت و خبری از محمدعلی نمی‌شد. پدرم می‌گفت محمدعلی اگر زنده مانده بود حتماً یک خبری بعد از این همه مدت به دست ما می‌رسید یا خودش تا حالا برمی‌گشت؛ و این بی‌خبری و چشم به راهی ۱۰ سال به طول انجامید؛ و پس از سال‌ها انتظار یک روز خبر آوردند که پیکر محمدعلی در تفحص پیدا شده است. کانال حفظ آثار شهدای دستجرد https://eitaa.com/Yad_shohada1398
تقریبا همرزمای عباس بیشترشون به شهادت رسیدند که در این عکس شهیدان عباس فصیحی نفر دوم از سمت راست و یدالله احمدی نفر اول سمت چپ که در جبهه باهم بودند و خیلی باهم رفیق هم بودند به شهادت رسیدند. چندتا از همرزمای عباس اسامیشون را می نویسم تا یادشان زنده بماند. (شهیدحسین فصیحی (فرزندحسن) وجانباز حسین خدامی؛ شهید اصغر فصیحی؛ شهید یدالله احمدی؛ شهید مهدی فصیحی؛ رزمنده علی حسن زاده) یبار باعباس تو ماشین بودیم عباس خیلی ناراحت بود. یکی از همرزمانش شهید شده بود و عکس دوست شهیدش هم در جیبش بود. از عباس پرسیدم مگه ایشون کی باشند که شهید شده؟ پسر کیه؟ خانوادش کیه؟ عباس با یک صدای غمگینی جواب داد. اسم این شهید یدالله احمدی هستش و خانوادش دستجردی هستند ولی تو خود دستجرد زندگی نمی کنند و در یکی از روستاهای وروان زندگی می کنند. خیلی پسر آقایی بود و من خیلی غصمه که شهید شده و نمی خواد خونه رفتیم چیزی بگی ولی بدون من بخاطر این شهید اومدم که برم خونشون سر بزنم. کانال حفظ آثار شهدای دستجرد https://eitaa.com/Yad_shohada1398
حفظ آثار شهدای دستجرد
محمد در روستای دستجرد متولد شد و پسر اول خانواده بود و چند سال از من بزرگتر بود. ما خانواده پر جمعیتی بودیم. پدر و مادرم زحمت کش و با خدا بودند. با نان حلال ما را بزرگ کردند. محمد هم پسری بسیار باهوش و فعال و دانا بود. در روستا قد کشید و بزرگ شد و تا کلاس پنجم دبستان درس خواند. دوران جوانی قدیم چون در روستا زیاد کار و کاسبی نبود محمد همراه پدرم به روستاهای نزدیک شهر اصفهان (وروان ؛ برآن شمالی) می رفتند تا در صحرا کارگری کنند و یا گاهی دوماه الی سه ماه به تهران یا ورامین و یا قزوین می رفتند تا در کشاورزی و تخمه کشی هندوانه کار کنند. محمد دوران سربازی را در عجب شیر پشت سر گذاشت و حدود چهارماه هم برای خدمت به عمان رفته بود و تا مدت طولانی ما از حال ایشان بی خبر بودیم و پدر و مادر نگران حالش بودند. به لطف خدا دوران سربازی را با تمام سختیهایی که در قدیم بود پشت سر گذاشت. وقتی از سربازی آمد رفت پیش برادرمان حسن تا نقشه کشی قالی را یاد بگیرد. حسن یکی دوسالی به نائین رفته بود و نقشه کشی قالی را یاد گرفته بود. محمد در زمینه نقشه کشی یک استعداد خاصی داشت و خیلی زود توانست در این کار مهارت پیدا کند ولی بیشتر تمرکزش روی دار قالی بود. به خانه های اهالی روستا یا روستاهای اطراف می رفت و برای خانمهای خانه دار؛ دار قالی می زد. و یا همراه یکی از اهالی روستای خارا می رفتند برای مشتری هایشان رنگ و نخ قالی را تهیه می کردند. محمد در این کار توانست با صداقتی که داشت در بین مردم اعتبار پیدا کند و این کار را بعنوان شغل دائمی خود حفظ کند. و بعد از سربازی و ایجاد شغل با دختر عمه امان که از ذریه سادات هستند ازدواج کرد و ثمره ی این ازدواج دو فرزند دختر و پسر می باشد. ایشان با شروع جنگ به جبهه رفتند و در ۱۲ اردیبهشت ۱۳۶۱ در خرمشهر به درجه رفیع شهادت نائل گردید. کانال حفظ آثار شهدای دستجرد https://eitaa.com/Yad_shohada1398
حفظ آثار شهدای دستجرد
ایشان در وصیت‌نامه خود خطاب به مردم می‌گویند: ای کسانی که ایمان آورده اید چرا می‌گویید آنچه را که عمل نمی‌کنید و برای امام خمینی آرزوی سلامتی و طول عمر داشتند و به روح پاک شهیدان از صدر اسلام تا کربلای ایران درود می‌فرستند و به ادامه راه شهدا سفارش می‌کنند و می‌گویند ای مردم بشتابید به سوی اعمال خیر و دنیا را زندان بدانید، امام را تنها نگذارید، وحدت داشته باشید، گوش به فرمان ولایت فقیه باشید، مسجد را سنگر بدانید، بسیار انفاق کنید، ایشان در ادامه می‌گوید: هدف از خلقت انسان این نیست که بیایید به دنبال امیال و آرزوها و شکم پرستی و مال اندوزی و شهوترانی ،خیر! هدف این بود که دل به توحید دهد و تقوای الهی پیشه کند و اصل دین مبین اسلام ولایت فقیه است. ایشان در وصیت‌نامه خود از خداوند متعال نور ایمان و تقوا درخواست می‌کند و به همه سفارش می‌کند که تکیه به الله داشته باشید و همه چیز را از او بدانید و از گذشتگان درس بگیرید، دوست بدارید به خاطر خدا و دشمن بدارید به خاطر خدا، آبروی کسی را نریزید. و به بیان روایتی از مولای متقیان علی "علیه السلام" می‌پردازند که ایشان می‌فرمایند: ای ساکنان سراهای وحشت انگیز و گورهای تنگ و تاریک شما از ما پیش افتادگانید ما به زودی به شما ملحق می‌شویم اگر از احوالات خود می‌خواهید بدانید که زن هایتان، خانه‌هایتان و فرزندانتان را دیگران صاحب می‌شوند و رو به اصحاب کرد و گفت که بزرگترین زاد و توشه شما تقوا است تقوا؛ پس به مال دنیا دل نبندید و در آخر از خداوند می‌خواهد که خدای مهربان مرگ مرا در بستر بیماری یا رختخواب قرار مده و مرگ مرا شهادت در راه خودت مقدر کن. یا حسین آن کس که تو را شناخت جان را چه کند فرزند و عیال و خانمان را چه کند دیوانه کنی هر دو جهانش بخشی دیوانه تو هر دوجهان را چه کن کانال حفظ آثار شهدای دستجرد https://eitaa.com/Yad_shohada1398
....و این ویژگی در ابعاد شخصیتی شهید والا مقام محمد کرمی هم موج می زد به گونه ایکه هرکس از آن بزرگوار خاطره ای داشته باشد دیده است که خوب و مطلوب انجام دادن کارهائیکه به او محول می شد یا  اوخود تشخیص می داد که باید آن کار را انجام دهد این امور به دست آن عزیز به نحو زیبا و دلنشین صورت می گرفت به گونه ای که درپایان نه که ایرادی به آن وارد نبود بلکه از آنها الگو گیری می شد من باب مثال ایشان در سنین پایین  به توصیه مرحوم پدر به آموختن روخوانی قرآن در روستای دستجرد جرقویه شرکت کرد و در جلسات اول علاقه وافری ازخود نشان دادو قبل از پایان دوره به طرز حیرت آوری به روخوانی صحیح قرآن رسید که مورد تشویق استاد قرار گرفت وبعد مراحل قرائت وصوت را هم تا قبل ازشهادت در اصفهان وتهران دنبال و به جوایز متعدد مفتخر گشت ویا در پایان دوره سربازی ایشان بود که وقتی من (محمود کرمی برادر شهید محمد کرمی) در مرحله سوم عملیات محرم سال۶۱ قطع نخاع شدم بعد از انتقالم  به بیمارستانهای متعدد وانجام معاینات ، قطع نخاع تشخیص داده شدم و چون درمان قطعی برای بیماران نخاعی میسر نیست تصمیم براین شد که ما را به توانبخشی جهت نگهداری وانجام اعمال فیزیوتراپی ببرند. از شرایط پذیرش هر جانباز قطع نخاع به توانبخشی، داشتن همراه بود چون  زیادی کارهای جانبازان نخاعی کادر توانبخشی را قادر به انجام همه کارهای آنها نمی ساخت بخصوص انجام کارهائیکه احتیاج به مراقبتهای ظریف ومداوم داشت و درمان آن زمان بر بود مثل زخم بستر که هر جانباز در بدو مجروحیت اولا چون بدن او تازه از حرکت متوقف شده ثانیا براثر خوابیدن قسمتهایی ازبدن که بیشتر در تماس با تُشک وبستر بود در چند ساعتی پس از تماس با بستر در مرحله اول قرمز رنگ ونهایتا زخم بستر در آن ایجاد می شد، ایجاد زخم تقریبا زمان زیادی نمی برد یعنی اگر بیمار همراه وپرستار وارد به وضعیت خود را نداشت در همان چهارالی پنج روز اول زخمهای بزرگ و عمیق در بدنش ایجاد می شد و اشاره شدکه چون این زخمها عمق دارند و در اول ایجادشان تحت فشار بوجود آمده اند لهذا درمان و بهبود انها زمانبر ونیاز به مراقبت ویژه دارد لازم به ذکر است که بعضی ازجانبازان بعلت عدم مراقبتهای اولیه از زخمهایشان چندین سال درگیر این زخمها شده اند و این زخمها در بدن ماندگاری پیداکرده و به تبع خود امور دیگر درمانی آنها راهم تحت تاثیر ومتوقف نموده است بطوریکه قادربه نشستن وانجام امور دیگر نیستند، مضافا این زخمها باید علاوه بر استراحت در شبانه روز چندین بار ماساژ داده و در حالت خوابیدن بیمار روی تخت هم دقت کافی بوجود آید تا این زخمها مجددا تحت فشار قرار نگرفته و یا در محلهای دیگر ایجاد زخم نشود با این توضیح کوتاه روشن است که شخص مراقب بیمار زخم بستر دار باید عملکردی بالاتر از حد معمول و روتین داشته تا بتواند در جهت بهبودی موثر باشد ....‌ (ادامه در متن سوم👇) کانال حفظ آثار شهدای دستجرد https://eitaa.com/Yad_shohada1398
.....و شهید محمد کرمی با روحیه خود باوری و سخاوت و یاری به دیگران که در وجودش موج می زد وقتی بعد از گذشت چند روز از مجروحیت من به ملاقاتم آمد با مشاهده و آشنایی جانبازان در توانبخشی با دریا دلی خود در کنار آمدن با مشکلات دیگران و با فروتنی ومهر و دوستی به بهبود زخمهای جانبازان عزم جزم کرد و با انگشتان هنر نمای خود با روشهای ابداعی خود مانند در آوردن محل قرار گرفتن زخم روی تشک وبر داشتن فشار از ناحیه زخم وضد عفونی کردن و پانسمان منظم تحول بزرگی در روند بهبودی زخمهای بستر بوجود آورد تا جائیکه به در خواست مکرر جانبازان از رئیس توانبخشی جانبازان شهید مطهری اصفهان (شهید اژه ای) ایشان مدتی در توانبخشی مشغول به کار شد از  موارد دیگر هنر نمایی این شهید در شبهایی مثل شبهای بعد از عملیات کربلای ۴ که مجروحان زیادی از جبهه ها آورده  می شد و باید از فرودگاه به بیمارستانها منتقل شوند و رانندگان آمبولانسها جوابگوی بردن مجروحین نبودند باز اینجا هم این شهید عزیز به یاری وکمک می شتافت وبا راننده گی با آمبولانس توانبخشی تا هر ساعتی که ازشب لازم بود ایفای نقش مطلوب می نمود و موارد دیگر از خصوصیات بسیار این شهید عبادات وی وعشق به کار با اخلاص در او بود که اشاره مختصر به هر کدام از حوصله این مقوله بیرون است وباید گفت بزرگترین هنر او شهادت در راه خدا بود که شهادت هنر مردان خداست که در عملیات کربلای۱ توفیق حضور در میادین پیکار با بعثیان راپیدا و به دیدار دوست شتافت. کانال حفظ آثار شهدای دستجرد https://eitaa.com/Yad_shohada1398
درمان ها نتیجه بخش نبود وبیشتر ساعات را می بایست با استفاده از دستگاه اکسیژن وباماسک تنفس کند حتی برای زمان کوتاه استفاده از سرویس بهداشتی ویا استحمام ناچار  به استفاده از دستگاه اکسیژن ساز بود.علاوه بر ان به دلیل وخامت وضعیت ریه هر ماه به طور میانگین یک هفته ای در بیمارستان امیرالمومنین اصفهان بستری می شد ومعمولا ساک و وسایل بیمارستانی او بعد از ترخیص دوباره برای نوبت بعدی آماده می شد. از حدود سال ۹۰ به بعد چندین بار تا مرحله مرگ پیش رفت وچندین بار در بخش مراقبت های ویژه بستری بود.اطباء در نهایت تنها راه بهبود احتمالی را پیوند ریه پیشنهاد کردند. سال ۹۵ بعداز یک دوره بستری یک ماهه دربیمارستان خاتم الانبیاء ومشاوره های پزشکی با متخصصین بیمارستان مسیح دانشوری در لیست پیوند ریه قرار گرفت. کانال حفظ آثار شهدای دستجرد https://eitaa.com/Yad_shohada1398
حسنعلی بعد از خداحافظی سفت و سخت و وداع آخر با خانواده به جبهه اعزام شد و در عملیات کربلای چهار شرکت کرد و آنجا بیسیمچی فرمانده گردان بود. وقتی پیشروی می کنند و به آن طرف آب، به خاک دشمن می رسند یک تیر به ران پای حسنعلی اصابت می کند و مجروح می شود و وقتی می بیند نمی تواند حرکت کند به دیگر همرزمانش می گوید به من کمک کنید تا خودم را به آن طرف آب برسانم که اگر اینجا بمانم به دست عراقیها میافتم و معلوم نیست چه بلایی بر سرم بیاورند. یکی دوتا از رزمنده ها حسنعلی را از روی زمین بلند می کنند و می برندش لب رودخانه و ایشان را توی قایق می گذارند و به عقب جنگ می فرستند. حسنعلی همانجا به درجه رفیع شهادت نائل می گردد. کانال حفظ آثار شهدای دستجرد https://eitaa.com/Yad_shohada1398
(جانبازعلی فصیحی) اوایل که عباس شهید شده بود خیلی ناراحت بودم. من هنوز آن موقعها جبهه هم نرفته بودم و تجربه جنگی نداشتم. ولی شب خواب دیدم یه جایی هستیم جنگ شده بود و با دشمن درگیر بودیم.  یه طرف ما بودیم و طرف دیگر عراقی ها بودند. یه نفر اونجا بود که از سمت دشمن شلیک می کرد؛ یکی به من گفت: این که داره شلیک می کنه همونی هستش که عباستونو شهید کرد.‌ منم دنبال قاتل عباس گذاشتم و اون فرار می کرد و من دنبالش می کردم. بعد یکباره دیدم در گلزار شهدای دستجرد هستیم و یک قبری اونجاست که قاتل عباس تو قبر خوابیده بود و انگار کشته شده بود. بعدا که خوابم رو برای یک نفر تعریف کردم به من گفت به احتمال زیاد قاتل عباستون از بین رفته است کانال حفظ آثار شهدای دستجرد https://eitaa.com/Yad_shohada1398