فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
خویش را در جادهای بیانتها گم کردهام
بعد تو صدبار راه خانه را گم کردهام
من غریبافتادهای بی تکیهگاهم؛ سالهاست
کوهِ خود را بین پژواک صدا گم کردهام
از عبادتهای حاجتمند خود شرمندهام
گاه میبینم تو را بین دعا گم کردهام!
شیشهی عطرم که حیران در هوایت مدتی است
هستی خود را نمیدانم کجا گم کردهام
زیر بار عشق از قلبم چه باقی مانده است؟
گندمی را زیر سنگ آسیا گم کردهام...
#حسین_دهلوی
استڪانی شعردم ڪردم برایت...
ترڪن ازچاےِ غزل هایـــــــم
ڪَلویی...!
#طاهره_اباذری_هریس
به فلک میرسد از رویِ چو خورشیدِ تو نور
قل هو اللهُ احدْ چشم ِ بد از روی تو دور ...
❤️💚❤️
#سعدی
از حسن خلق رتبه همت زیاده نیست
دست و دل گشاده چو روی گشاده نیست
فیض فتادگان بود از ایستاده بیش
سنگ نشان به راهنمایی چو جاده نیست
چون وا نمی کنی گرهی، خود گره مشو
ابرو گشاده باش چو دستت گشاده نیست
چون طفل نوسوار به میدان اختیار
دارم عنان به دست و به دستم اراده نیست
هر چند کوه قاف بود لقمه ای بزرگ
عنقا اگر شوی ز دهانت زیاد نیست
چرخ است زیر ران ز دنیا گذشتگان
عیسی اگر پیاده شد از خر، پیاده نیست
صائب در آن سری که بود همت بلند
گر می شود به خاک برابر، فتاده نیست
غزل شمارهٔ ۲۰۶۸
#صائب_تبریزی
چه مبارک است این غم که تو در دلم نهادی
به غمت که هرگز این غم ندهم به هیچ شادی
ز تو دارم این غم خوش ، به جهان از این چه خوشتر
تو چه دادی ام که گویم که از آن به ام ندادی ؟
چه خیال میتوان بست و کدام خواب نوشین
به از این در تماشا که به روی من گشادی
تویی آنکه خیزد از وی همه خرمی و سبزی
نظر کدام سروی ؟ نفس کدام بادی ؟
همه بوی آرزویی مگر از گل بهشتی
همه رنگی و نگاری ، مگر از بهار زادی ؟
ز کدام ره رسیدی ز کدام در گذشتی
که ندیده دیده ناگه به درون دل فتادی ؟
به سر بلندت ای سرو که در شب ِ زمین کَن
نفس ِ سپیده داند که چه راست ایستادی
به کرانه های معنی نرسد سخن چه گویم
که نهفته با دلِ سایه چه در میان نهادی ؟
#ابتهاج ❤️
به بوی زلف تو دادم دل شکسته بباد...
بیا که جان عزیزم فدای بوی تو باد...
#خواجوی_کرمانی
آن که یک لحظه فراموش نگشت از یادم
ظاهـر آن اسـت که هـرگز نکـند یـاد مـرا
#خواجوی_کرمانی
دل طوفانزدهام باز تو را میخواهد
چون به آرامش آغوش تو ایمان دارد
#علی_جعفری
تو باشی➱
رازقی باشد➱
غزل باشد ➱
خدا باشد ➱
بگو این دل اگر
آنجا نباشد، پس کجا باشد❓
✍#نغمه_مستشارنظامی༻
سلام شبتون خوش🌹🌹
چیزی عزیزتر ز تمام دلم نبود
ای پاره ی دلم، که بریزم به پای تو
امروز تکیه گاه تو آغوش گرم من
فردا عصای خستگی ام شانه های تو
#قیصرامین_پور
[به دشمنان قسم خورده احتیاجی نیست
که دشنه میخورم از دست دوستان خودم
#سجاد_رشیدی_پور➰🎴]
الهی به زیباییِ سادگی به والاییِ اوج افتادگی
رهایم مکن جز به بندِ غمت اسیرم مکن جز به آزادگی
#قیصر_امین_پور
آمدم یاد تو از دل به برونی فِکنم،
دل برون گشت؛ ولی یاد تو با ماست هنوز!
#حسین_فروتن
عاشقی از سرِ اجبار میسّر نشود
عشق آنست که با فاصله کمتر نشود
باید از رود به دریا برسی، می فهمی!
غیر از این راه، لبِ تشنگیَت تر نشود
لعل در زیر زمین حاصل صد سوختن است
سنگ، بی حادثه تبدیل به گوهر نشود
آسمان باش که پروانگیَم می میرد
قفس اندازه ی احساسِ کبوتر نشود
ای که بر برکه ی تاریکیِ من می خندی
آب از صورتِ مهتاب مکدّر نشود
گرچه دیوانگیم را همه مدیون ِتوام
بی جنون روز و شبِ زندگیَم سر نشود
کوه کندم که بدانی تنم از تیشه پر است
تا ابد خستگی از کوهِ تنم در نشود ...
#مریم_شریفی
تو مرا یاد کنی یا نکنی
باورت گر بشود یا نشود
حرفی نیست
اما
نفسم میگیرد
در هوایی که نفس های تو نیست
#سهراب_سپهری
دلم به وعدهی همراهی که خوش باشد؟
که نیست پشت سرم غیر سایهام، یاری...
#سجاد_رشیدی_پور
هر که بر کوچه ی دلبر گذرش افتاده
اشک از گوشه ی چشمان ترش افتاده
آن درختیم نظر خورده که هر فصل بهار
غرق گل بوده ولی بیشترش افتاده
باغبان اهل صفا بود،پُرش کردی تو
تا که امروز به یاد تبرش افتاده
هرکه وارد شده در بازی بی منطق عشق
یا فنا رفته و یا شور و شرش افتاده
شوکران ریخت به کام من مجنون کوچت
آمدی تا که ببینی اثرش افتاده!؟
بزم میلاد زمستان شده من پاییزی
که پی یورش چشمت سپرش افتاده
مات و مبهوتم و با بغض گلاویز گلو
همه گفتند که یاد پدرش افتاده...
#محمدجواد_منوچهری
مثل بادم خسته و آشفته و بی آشیان
شهر آغوش تو باشد سرزمین من بمان
زود میریزم به هم رنجور و دل نازک شدم
مثل یک آیینه که صدها ترک دارد به جان
خنده ی شیرین من هر چند در باطن غم است
میزند آتش به جان کینه توز دشمنان
چله ی ابروی خود را چون کمان کمتر بکش
صیدم و از تیر مژگانت دلم را وارهان
خسته از امروز و بیزار از طلوع فجرها
سهم ما خمیازه شد از زندگی در این زمان
برگ بودم شاخه را چسپیده بودم تا رسید
رد پای داس تیز و شوم شب های خزان
بال تو بال پرستو ، من قناری در قفس
مقصد من خاک و اما مقصد تو آسمان
#سجاد_احمدیان
اهل نفرین نیستم اما خدا لعنت کند
آنکه را یک روز همراهت به محضر میرود
#ناصر_عبدالمحمدی
تو نیستی که ببینی چگونه میگردد
نسیم روحِ تو در باغِ بی جوانه ی من...
#فریدون_مشیری
تو جوی کوچک نیستی، دریایی، آری
کاینسان مرا در خویش می گنجانی ای یار
من با تو، با تو، با تو، با تو زنده هستم
تو جانِ جانِ جانِ جانِ جانی ای یار
#حسین_منزوی