هدایت شده از جزیرهٔ تنهایی
گفتم نريز مو به سر شانه بارها
سرريز میشود هوس آبشارها
گيسوپريش پشت سرت را نگاه کن
افتادهاند در پی تو جويبارها
تصوير قابکردهٔ پيراهن تواند
عريان اگر شدند تمام بهارها
من پنجههای غارنشينم که از قديم
عکس تو را کشيده به ديوار غارها
گيرم که دارم از تو به بيراهه میروم
من زندهام فقط به همين گيرودارها
دستان چيدن تو به هر شاخه رو کند
ديوانه میشوند تمام انارها
من برکه نيستم که همآغوش من شوی
حيف است ماه در بغل شورهزارها
میخواستم که سر بگذارم به سينهات
سنگی شدم به سينهٔ سرد مزارها...
#علی_سعادت_شایسته
دارد نظر به خانهخرابان همیشه عشق
ویرانه فیض میبرد از ماه بیشتر
#صائب_تبریزی
بهانــههای نبودن همیشه بسیار است
کجاست آنکه تـــــو را بی بهانه دریابد ؟؟
#معصومه_صابر
♡
سرشار از شکوفه و عطر بهار بود
با او بساط دلخوشیام برقرار بود
در چشم دیگران نه، ولی در نگاه من
موزون و دلپذیر که نه! شاهکار بود
دنبال خویش گشتم و در دوست یافتم
چشمان دوست، چشم نه! آیینهزار بود
فهمیـــــد دوست دارمش از لابهلای شعر
میگــفت دوست دارمت اما شعار بود
هر شب صدای خندۀ او لایْ لای شهر
در چشم دوست، گریۀ من خندهدار بود
من اهل عشق بودم و اسمم گناهکار
افسوس! یار، عاقل و پرهیزکار بود
هرجا سخن به عشق کشید آبرو نماند
ای کاش چشمهام کمی رازدار بود
#زینب_نجفی
#راجی
@eitaaparvanegi
می رود سُلطه ی ابر سیَه ان شاءالله
می رسد ساعت دیدار مَه ان شاءالله
می رسد نوبت تدوین معانی جدید
از شب و ماه شب چارده ان شاءالله
فصل پر سود ترین داد و ستد می آید
جان شیرین عوض یک نگه ان شاءالله
سوی اقلیم یقین، می رود ارابه ی عمر
می رسد جاده ی حیرت به تَه ان شاءالله
دل قافیه به تنگ آمده تا برگردد
منجی سوختگان رفح ان شاءالله؟
بانگ تکبیر ظفر برکشد از بام جهان
غزّه ی غمزده ی بی گنه ان شاءالله؟
می رسد لشکر آن شاهسواری که مسیح
سُرمه برداردش از گرد ره ان شاءالله
می دهد فیصله بر سلسله ی خیبریون
تیغ مرحب کُش آن پادشه ان شاءالله
حال گردنکِش دوران چه تماشا دارد
روز برپایی آن دادگه ان شاءالله
#محمدحسین_رشیدی
۱۱ خرداد ۱۴۰۳
#رفح
#غزه
#انتظار
برات کرب و بلا را گرفتم از مشهد
برات مشهدم اما به دست بانو بود
#محمدهادی_شریفی
هدایت شده از دیــــار شــعـــر
آلوده ایم؛ حضرت باران ظهورکن!.mp3
17.32M
آلودهایم، حضرت باران ظهور کن
با نوای: علی جعفری آملی
با مادرت بگو که سرم را به باد داد
ناز و غرور دخترک تهتغاریاش
#امیرحسین_پورعزیز
هدایت شده از 🇵🇸 حسینیهٔ دل
🛑نظرسنجی کانال حسینیه دل
در انتخابات ریاست جمهوری به کدام نامزد رأی میدهید؟
۱)آقای دکتر قالیباف
۲)آقای دکتر جلیلی
۳)آقای دکتر زاکانی
۴)آقای دکتر قاضی زاده
۵)آقای دکتر پورمحمدی
۶)آقای دکتر پزشکیان
برای ثبت رأی خود، روی آدرس زیر ضربه بزنید:
https://EitaaBot.ir/poll/8yn9
واژهها در سرم بلا تکلیف
دفترم گیج و ویج توی کیف
خستهام مثل شاعر غزلی
با مضامین نیمهجان و ضعیف
در هجوم غبار نامردی
شعر خاکستری، ترانه کثیف...
بیتالاحزان دل تداعیِ
یوسف و خواب گاوهای نحیف...
دلخوشیها همه مچالهشده
لحظهها غیر قابل توصیف
ماندهام در حصار قافیه ها
ماندهام پشت دردهای ردیف
#مارال_افشون
@poem12
او که یک چیز نامشخّص بود
هی مرا سمت خود کشید، وَ من
نامشخّص به سمت او رفتم
در خِلال همین کشیده شدن
هر چه بیهوده دست و پا نَزدم
بیشتر در خودم فرو رفتم
او که یک عطر نامشخّص داشت
از بهشتی که نامشخّص بود
پخش می شد به سوی شامّه ام
من که چون دوزخی رها بودم
و مشخّص نشد کجا بودم
بو کشیدم، به سمت بو رفتم
سال ها درد نازکی بودم
که به خون آبیاری ام کردم
درد نازک عظیم و محکم بود
درد محکم عمیق شد، غم شد
و من از غم بدل به ریگ شدم
و به پای خودم فرو رفتم
او که در خود هزار دالان داشت
او که پیچیده بود و تو در تو
او که چیزی نبود غیر از او
به هزاران روش کشیده مرا
من هزاران نفر شدم، آنگاه
به درون هزار تو رفتم
کوه بی قراریم یک سو
سوی دیگر مَحال بودن او
و مَحالات دیگرش سویی
و خیالات من به دیگر سو:
پس شتابان چهار تِکّه شدم
وشتابان به چارسو رفتم
اوی من! اوی نامشخّص من!
نرم حاضر جواب گوش به در!
اگر امشب کسی به در نزد و
در اگر وا نشد، وَ آن که نبود
اگر از حال من سؤال نکرد
در جوابش تو هم نگو: رفتم
با تو رفتم، تو بردی ام از هوش
اوی پنهان کاملاً خاموش!
متشخّص ترین سواره ی من!
من به پای خودم، به میل خودم
با تو هر نکته ی چموشی را
شیهه در شیهه، مو به مو رفتم
سرنوشتم غلیظ و قرمز بود:
دمِ درگاه نامشخّص، او
زائری بود و جویِ منتظری
پیش پاهای زائرش مثلِ
خون گوساله ای که ذِبح کنند
سرخ جاری شدم به جو رفتم
#حسین_صفا
تصویر نگاهت به دلم قاب شد ای عشق
چشمان تویک منظرهی ناب شد ای عشـق
جان در شبِ گيسوی بلنــدت به لب آمد
شبهای من ازماهِ تو مهتاب شد ای عشـق
شبتون در پناه حق
#حسن_عباسی
چقدر خاطرهی ناتمام
دارم من که اسم تک تکشان
حکمت است و تقدیر است ...
#حسین_زحمتکش
هدایت شده از جزیرهٔ تنهایی
۲۰ گیگ اینترنت داخلی همراه اول رایگان هدیهء انتخابات
*100*673#
جانم وطن
رفته ننهی منافقین سویِ دَرَک
گردند تمام دشمنان یک یک دَک
ماندی تو ولی باز قوی، پابرجا
جانم وطن عزیز ،اللهُ مَعَک
#احمد_رفیعی_وردنجانی
به وقت جنگ در میدان تقدیر
در آن بارانِ سرخ تیر و شمشیر؛
حسینِ فاطمه هرگز نیفتاد؛
نمازِ اولِ وقتش به تاخیر ...
#امام_حسین
#نماز_اول_وقت
#اکبر_اسماعیلی_وردنجانی
نزدیک به قلّهایم!
ایران، شب تیره را سحر خواهد کرد
از گردنهها باز گذر خواهد کرد
نزدیک به قلّهایم، پا پس نکشی!
یک رأی من و تو هم اثر خواهد کرد
✍🏻 #محمدتقی_عارفیان
🏷 #ایران_اسلامی | #انتخابات
🇮🇷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
محبوب دل غمزدگان، صحن و سرایت
عالم همه مدیون سجایا و سخایت
تو ضامن آهویی و هر قلب گرفتار
شد آهوی درمانده و مشتاق عطایت
#یا_انیس_النفوس
#یا_امام_رضا
#مشهدی_زاده
تا که اکسیژن پاک تو درون ریهام شد
پلک توموجب آرامش هرثانیهام شد
ازهمه زاویهها زاویه میگیرم وتنها
گوشهی چشم تو دلخواهترین زاویهام شد
مطمئن بودم ازاین چون که سپردم دل خود را
این سپرده چک تضمین شدهی آتیهام شد
سرو قبراقم و ازآفت پاییز بدورم
عشق تو باعث این رویش پرحاشیهام شد
سهمم ازآن غزل پخته چشمان تو تنها
اشکخندی است که بر سفره دل سهمیهام شد
نرخ هرسالهی اجناس گران میشود اما
خندهات قیمت تثبیتی نرخ دیهام شد
خرمآبادی و جذابتر از رشتی و شیراز
سبزهمیدان تو محبوبترین ناحیهام شد
#محمدعلی_ساکی
بی فایده ست حرف وفا با تو بیوفا
بیدار چون کنیم کسی را که خواب نیست؟!
#حسین_زحمتکش
اما من و تو
دور از هم می پوسیم
غمم از وحشت؛ پوسیدن نیست
غمم از زیستن ِبی تو
در این لحظه ی پُر دلهره است
#حمید_مصدق
بنویسم، ننویسم، تو نمی خوانی که!
چیزی از معجزه ی شعر، نمی دانی که!
گفتم ازحال خرابم وصدافسوس که تو
بی خبر مانده ای از ماندن مهمانی که..
خانه کرده است دراین سینه ی پرآشوبم
مثل شبهای پر ازشعر زمستانی که..
نرسیده است نگاهی به تماشای تنم
شده ام پرسه«زن»کوچه خیابانی که..
روزگاری،من و توبیخبر از فرداها
دست دردست پراز خواهش پنهانی که..
کاش یک بار فقط،بغض مرا می خواندی!
بنویسم،ننویسم،تو نمی خوانی که!
#اکرم_مومن_پور