eitaa logo
این عماریون
316 دنبال‌کننده
265.7هزار عکس
74.5هزار ویدیو
1.4هزار فایل
کانال تحلیلی درباب مسائل سیاسی واجتماعی https://eitaa.com/joinchat/2102525986Cbab1324731
مشاهده در ایتا
دانلود
به روایت از خواهر : ما پنج خواهر بودیم و یک برادر به نام . که شروع شد بارونی به رفت و سال 61 رمضان به رسید.😭 🍃🌷🍃 پیکرش  هم تا 9 بود. خیلی برای ‏مان بود و خالی اش ما را بسیار می داد.😭😭 🍃🌷🍃 آرزو می کردیم که بعد از ، به ما عطا کند که دیگر خالی را در زندگی و طعم برادری را ؛ تا اینکه خدا را ما کرد. 🍃🌷🍃 ماهه بود که #بارونی را هم آوردند.خوشحال بودیم از اینکه خداوند لطف خود را به ما عطا کرد و به جای ، دیگری به ما داد که می توانست خالی او را برای‏ مان کند. 😭😭 🍃🌷🍃 سه سال قبل از اینکه به در بیاید، روزی با هم رفتیم ؛ سر بزرگمان . با صدای بلند داشتم سر می کردم.😭😭😭 🍃🌷🍃 گفت: خواهرم با بلند . کن که شده. می خواهد. کن این هم، مثل آن شود.😭 🍃🌷🍃
سید مصطفی علمدار رئیس دانشگاه علوم پزشکی مازندران در امور بود. و «سید مجتبی علمدار» هم ایشان هستند 🍃🌷🍃 {یاد با ذکر یک شاخه گل صلوات 🌷} 🍃🌷🍃 سال 1360# اولین بار به مریوان رفت، آن  موقع ۱۵ بود آنجا با نیروهای بعثی نبود، جنگ با گروهک های ضدانقلاب بود. 🍃🌷🍃 افرادی که بیشتر گرایش به جریان چپ کمونیستی داشتند، تحت عنوان کومله و دموکرات شعارشون نجات خلق کُرد بود ولی ماهیت شان مزدور ارتش بعث عراق بودند، ایشان  120 آنجا بود. 🍃🌷🍃 چون سنش بود،پدرش راضی نبود که به برود، چون به ایشان علاقه خاصی داشت، می گفت هست، از یک خانواده که نباید نفر باشند. 🍃🌷🍃 ایشان  در جواب گفت هر کس به می کنه،آن دنیا برای خیر به من و دهند، به بیشتر شباهت به داشت تا شدن. 🍃🌷🍃 خانواده ایشان  یک خانواده و بود، پدر و مادرش کاملاً شرایط را درک می کردند، شده خودشان بودند، وقتی خمینی را خود می دانستند، می بایست در هم می دادند. 🍃🌷🍃
ایشان رفت و شد. وقتی که شد و دید که دیگه نمی تواند مثل بقیه برود خیلی برایش بود، وقتی های را می دید خیلی اذیت می شد البته   این هم وقتی ایشان را می دید می کرد. 😭😭 🍃🌷🍃 اگر و به 🤍 نبود به یقین شرایط، برایش می شد، ایشان  و بود، اهل و و  ۳۰ بود که و را فقط دید. 🍃🌷🍃 مدت   ۱۶ من فقط و سینه . 🍃🌷🍃 ایشان در به این الهی نائل شد، و ابدا ، ایشان  به امرش خمینی گفت، همین که به عنوان یک در آن دنیا پیش نیست حال بود. 🍃🌷🍃 ایشان سال 1369# ازدواج کرد، همسرس  ۲۷ در تمام لحظات زندگی در کنار ایشان  بود، این سال ها ایشان بیش از 20 زیر جراحی رفت. 🍃🌷🍃 یک بار 7 در تهران بستری بود، همسرش شب ها زیر تخت ایشان  ملحفه پهن می کرد و می خوابید، روزها روی صندلی می نشست، بعضی از دوستانش بارها به او گفتندشما برو کمی استراحت کن ما هستیم، قبول نمی کردند. 🍃🌷🍃
به روایت از مادر : پسرم آقا  متولد سال 1343# بود، از زمان   به رفت و همیشه برای به نبرد می‌کرد. 🍃🌷🍃 اسلامی،، و و معاشرت با   از های فرزند بود😭 و   اسلامی فرزندم یکی از با بود.😭 🍃🌷🍃 پسرم در پایان سال دوم راهنمایی بود که عراق به کشورمون حمله کرد و با در تونست به بره.😭 🍃🌷🍃 بارها به نبرد اعزام شد، این روال ادامه یافت و با اینکه بود خدمت او اعلام و این‌بار  در سربازی راهی شد. 🍃🌷🍃 من هم یک مادر هستم و و# دوری از فرزندم را با دیدن و مادرانه، هر روز خود را می دهم.😭 🍃🌷🍃 من ۶ فرزند دارم،  ۵  دختر و یک ( غلامزاده )داشتم، که اسمش رو آقا گذاشتم. 🍃🌷🍃 پسرم خواب دیده بود که ۴۰ ۴۵# روز دیگر است به من نگفته بود که این خواب را دیده، به عمه اش گفته بود من ۴۰# تا ۴۵# روز دیگر زنده ام و درست روز و پنجم موقع ا صبح شد.😭 🍃🌷🍃
وقتی تحمیلی آغاز شد،ایشان به همه اطرافیان گفت :اکنون تاریخ در دست ماست و نباید اجازه بدهیم که دشمنان ما کشورمان را تصرف بکنند و مردم کشورمان زیر بار ذلت رفته و اسیر دشمنان بشوند. با این عقیده از روی و به رفت. 🍃🌷🍃 به روایت از پدر : وقتی انشاء را مرور می کردم با انشاء جالبی مواجه شدم که موضوعش این بود «می خواهید در آینده چه کاره شوید » نوشته بود من می خواهم یک شوم و در آسمانها پرواز کنم، من می خواهم بشوم و در مقابل از مردم کنم وبا دشمن من می خواهم شوم تا ... 🍃🌷🍃 یک روز در منزل نشسته بودیم که یکی از بچه های همسایه با عجله آمد و گفت که در کوچه با چند نفر دعوا می کند به سرعت به کوچه رفتم وقتی به کوچه رسیدم از آن چه که دیدم تعجب کردم. با سه نفر از بچه های محله که از اوهم بزرگتر بودند گلاویز شده بود و به طور همزمان با هرسه آنها درگیر شده بود وکم کم آنها را از پا انداخته بود.
ایشان هم هست. محمدجعفر، دفاع مقدس درسال  ۱۳۶۵# هستند. 🍃🌷🍃 ایشان را در رشته حسین (ع)🌷 اراک گرفت، و را در رشته از حسین (ع)🌷 تهران. 🍃🌷🍃 به دلیل ماندن از قافله سال ها می خورد همیشه در بود و دوست نداشت به مرگ طبیعی و در دوران پیری بمیرد. 🍃🌷🍃 ایشان ویژه ای به به عنوان و داشت و حدود 20 از عمرش را صرف به های کرد. 🍃🌷🍃 ایشان در دوران تحمیلی، بعد از (شهید محمدجعفر انصاری) در سال 1365# به رفت. 🍃🌷🍃
در آن دوران از طریق پاسداران بارها به مناطق و شد. 38# ماه و 15 در داشت. 10 جانبازی هم از های ایشان  بود. 🍃🌷🍃 و با سعی داشت در شرکت کند و این حضور را 🤍 می دانست، در های کشور، شیرین، و همچنین مرصاد داشت. 🍃🌷🍃 در سال هایی که هایی ایشان انجام می داد، «کانون فرهنگی و هنری اصحاب المسجد»، «هیات اصحاب الحسین🌷» و «موسسه امتداد حضور» را کرد. 🍃🌷🍃 همچنین و «مجلات پیام مسجد و انجمن» بود و در زمینه و در برنامه های مهم و هم ایشان  داشت. 🍃🌷🍃
شهید دفاع مقدس علی حاجبی 🍃🌷🍃 در اوايل بهار سال 1341  در خانواده اي مستضعف و ستمديده اما با عزت ، مذهبي و  در روستاي رودخانه متولد شد. دوران ابتدايي را در روستاي رودخانه به پايان  رساند  مقطع راهنمايي رادر بندر لنگه گذراند، به دليل فقر مالي مجبور بود تابستان ها در همان بندرلنگه به كارگري بپردازد. 🍃🌷🍃 دوران تحصيلش در مقطع راهنمايي مصادف بود با شكل گيري انقلاب اسلامي و براي اينكه بتواند در متن حركت هاي انقلاب قرار بگيرد و از طرفي به ادامه تحصيل در دبيرستان هم بپردازد به شهرستان زرندكرمان رفت. 🍃🌷🍃 باشروع تجاوز رژيم بعثي عراق به خاك ايران ، ایشان درس را رها كرده و وارد شد تا از اين طريق عازم شود در سال1359# به رفت‌. 🍃🌷🍃 در ابتدا چون سازمان سپاه آنچنان شكل نگرفته بود، در نامنظم چمران شركت و پس از چمران وبا شكل گيري و سپاه و بسيج ، به عنوان نيروي زرهي وارد شد. 🍃🌷🍃 ایشان هر زمان از مسير دهلاويه عبور مي كرد غير ممكن بود از ماشين پياده نشود و برايش در آن صحرا  فاتحه نخواند و ننمايد. 🍃🌷🍃
به خاطر اين در انجام و از طرفي سردار محمد نصراللهي (معاونت وقت ستاد لشكر) در منطقه ي والفجر8  در تاريخ 6/12/64 ، ستاد لشكر 41 ثارالله هم به ایشان سپرده شد. 🍃🌷🍃 پس از سال حضور مداوم در و از تمام و هاي دنيوي و نفس در مرداد ماه سال64# به سرزمين وحي رفت. 🍃🌷🍃 جواني خ خلق و بود . در بسيار پوش و كمتر نو مي پوشيدو هميشه سعي مي كرد كهنه و ساله خود را استفاده نماید. 🍃🌷🍃 در به و مثال بود. در هايش كساني كه به ديدارشان مي رفت و بودند. (هر چند مرخصي هاي ایشان بسيار كوتاه بود) از 72# ساعت. 🍃🌷🍃 در سن سالگي يعني در مهر ماه سال 1363# ازدواج کرد در شب اول ازدواجش مقدس را بر تن کرد و گفت واقعي من آن روزيست كه با همين و به برسد. 🍃🌷🍃
تصميم رفتن به گرفت. به دليل شرايط و حوادث آن روز و مظلوم واقع شدن مردم ايران و با خواست به منطقه اعزام شد. 🍃⚘🍃 اكبرنيا دوران نوجوانيش را با و گذراند، طوري كه هر وقت نيرو براي انجام مأموريت‌هاي خاص و پرخطر مي‌خواستند، او جزء نفرهايي بود كه مي‌شد و مي‌رفت. 🍃⚘🍃 سرانجام اردوان اکبرنیا جنید هم با گذراندن سي‌ماه حضور در جنگ، در نهم بهمن ماه سال 1366 در يك شبانه در منطقه مورد اصابت گلوله‌ي دشمن قرار گرفت و به آرزویش که همانا در راه خدا بود رسید و به سفارش ایشان در يحيي⚘ روستاي جنيد به خاك سپرده شد. 🍃⚘🍃
🚨 🔵 🔴ببینید رفقا امام زمان عج است و حضرت آقا دقیقا بر این اساس اومدن چیده اند در همین حین هم دارن با و رو به نقطه میرسونند 🔴 به مرحله برسه آماده است اونوقت باید منتظر 🔴به همین دلیل است که در اخیر و به بودن عملیات تاکید شد تا بفهمد که که یک روزی با و با الان به قدری شده که میتونه یک در و رو و کنه 🔴آرمان نابودی و است و بر اساس همین داره چیدمان جبهه شکل میگیره 🔴 در بیانات اخیرشون فرمودن الان دیگه قضیه فقط و نیست الان زمان تقابل و است 🔴وقتی این بندی ایجاد میشه حالا باید خودمون رو در یک سمت این تعریف کنیم آیا میخواهیم در جبهه باشیم یا ؟ 🔴اگر خودمون رو در جبهه تعریف کنیم باید برای همه کار بکنیم دقیقا حضرت آقا هم دارن همینکار رو میکنند خیلی از اوقات دیدید که حضرت آقا تاکید بر شدن در همه ابعاد دارند و این فقط و فقط برای اینه تا جبهه حق بشه 🔴یادی کنیم از که فرمود ما باید را کنیم 🔴رفیق صدای قدمهای استوار رو در زیر گوش میشنوی؟ ☀️زمان شنیدن این آیه نورانی از قرآن کریم است ✨جاءَ الْحَقُّ وَ زَهَقَ الْباطِلُ إِنَّ الْباطِلَ كانَ زَهُوقاً ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ https://eitaa.com/joinchat/2102525986Cbab1324731
شهید دفاع مقدس، حاج ایوب بلندی 🍃🌷🍃 درتاریخ   ۱۳۳۹/۹/۱#  در شهر تبریز در خانواده ای مهربان و صمیمی متولد شد. پدرش اسم ایشان  را ایوب گذاشتند  تا و# استقامت باشد تحصیلاتش را تا  مدرک دیپلم تربیت معلم ادامه داد سپس به آموزش و پرورش درآمد. 🍃🌷🍃 ایشان# برادر هم هست. برادر «حسن بلندی» متولد سال 1345# بود که در شلمچه بر اثر تركش در 10  1366# به رسید. 🍃🌷🍃 بعد از انقلاب به برادرانش در پیوست تا اینکه آموزش و پرورش از ایشان خواست به محل خود برگرد. 🍃🌷🍃 در سال ۱۳۶۲# ازدواج کرد و بار دیگر در تهران در رشته دولتی ادامه تحصیل داد و توانست مدرک را دریافت کند. 🍃🌷🍃 بار ایشان  در روز سال ۱۳۵۹# به رفت و در و بارها شد  به طوریکه در جای از بود. 🍃🌷🍃