#حضرت_زینب_سلام_الله_علیها
#شهادت
#مربع_ترکیب
عاشق همیشه قسمتش حیران شدن بود
پارهگریبان ، بی سر و سامان شدن بود
اول قرار ما دو تا قربان شدن بود
رفتی و سهم من بلاگردان شدن بود
یکسال و نیم آتشگرفتن سهم من بود
تقدیر پروانه از اول سوختن بود
یکسال و نیم از رفتن تو گریه کردم
با هر نخ پیراهن تو گریه کردم
خیلی برای کشتن تو گریه کردم
با خندههای دشمن تو گریه کردم
هرشب بدون تو هزاران شب گذشته
دیگر بیا آب از سر زینب گذشته
آخر مرا با غصّهی ایّام بردند
با خاطرات سیلی و دشنام بردند
بین همان شهری که بزم عام بردند
این آخر عمری مرا در شام بردند
پروانه ها خاکسترم را جمع کردند
از زیر سایه بسترم را جمع کردند
گفتم به عبدالله که یاد قَرَن کن
کمتر کنارم صحبت از باغ و چمن کن
این آخر عمری مرا رو به وطن کن
من را میان کهنه پیراهن کفن کن
با قاسم و عباسم و اکبر بیائید
من را بسوی کربلا تشییع نمائید
حالا دگر بال و پری دارم، ندارم
در آتشت خاکستری دارم، ندارم
من سایهی بالاسری دارم، ندارم
چیزی به جز چشم تری دارم، ندارم
آنقدر بین کوچهها بال و پرم سوخت
آنقدر بعد کربلا موی سرم سوخت
باور نخواهی کرد با اغیار رفتم
با چادر پاره سر بازار رفتم
خیلی میان کوچهها دشوار رفتم
با ناسزای تند نیزهدار رفتم
یادم نرفته دست بر پهلو گرفتم
با آستینم با چه وضعی رو گرفتم
یادم نرفته دور تو جنجال کردند
جمعیتی را وارد گودال کردند
آن ده سواری که تو را پامال کردند
دیدم تنت را زندهزنده چال کردند
یادم نرفته دست و پا گم کرده بودم
در گوشهی مقتل تو را گم کرده بودم
دیر آمدم دیدم سرت دست کسی رفت
عمّامهی پیغمبرت دست کسی رفت
هم یادگار مادرت دست کسی رفت
هم روسریِ دخترت دست کسی رفت
هم خویش را پهلوی تو انداختم من
هم چادرم را روی تو انداختم من
#محمد_جواد_پرچمی✍
#وفات_حضرت_زینب
......................................................................
کانال باب الحسین (ع)
https://t.me/Babolhusein
گروه اشعار حسینی
https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab
کانال ایتا
http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af
#حضرت_زینب_سلام_الله_علیها
#شهادت
#مربع_ترکیب
زینبم نائبة الزهرایم
مادرم گفته که بی همتایم
بشنوید ارض و سما! آوایم
این حسینی که بُوَد، آقایم ...
... تا که دیده به روی من وا کرد
مهر خود را به دل من جا کرد
کوثر حضرت کوثر هستم
زین اَب هستم و زیور هستم
زیور فاتح خیبر هستم
خطبه ام گفت: که حیدر هستم
همه دیدند هنر دارم من
مثل عباس، جگر دارم من
ذوالفقار سخنم برّان است
یکی از لشکر من طوفان است
دشمن از «مردی» من حیران است
بی سبب نیست که سرگردان است...
... دیده هر بار، حریف همه ام
پروش یافته ی فاطمه ام
ای برادر! به دلم غم دارم
دل سوزان و قدی خم دارم
دم آخر شده ماتم دارم
خاطراتی ز محرّم دارم
لرزش دستم اگر جلوه نماست
همه اش زیر سر عاشوراست
همه جا پای به پایت بودم
دائماً زیر لوایت بودم
مثل یک کوه برایت بودم
شاهد کرب و بلایت بودم
من که بازیچه ی تقدیر شدم
از غم تو به خدا پیر شدم
روضه ی باز شنیدن سخت است
بار بر دوش کشیدن سخت است
تلخی آه چشیدن سخت است
سوی گودال دویدن سخت است
دیدم آن جا که چه غوغا کرده
بی حیا، کار خودش را کرده
حنجری سوخته شد بعد از آن ...
جگری سوخته شد بعد از آن ...
مادری سوخته شد بعد از آن ...
معجری سوخته شد بعد از آن ...
زیر و رو شد بدنت با نیزه
تا که شد در تن تو تا نیزه
وای از آن سفر شام، حسین!
وای از آن ملأ عام، حسین !
وای از طعنه و دشنام، حسین !
وای از سنگ لب بام، حسین !
آن دیاری که پر از بیداد است
شام نه، کشور کُفر آباد است
ذرّه ای رحم در آن ناس نبود
بینشان عاطفه بشناس نبود
حرفی از غیرت و احساس نبود
کاش آن جا سر عبّاس نبود ...
... تا نبیند سر بی معجر را
پای پر آبله ی خواهر را
#محمد_فردوسی✍
#وفات_حضرت_زینب
......................................................................
کانال باب الحسین (ع)
https://t.me/Babolhusein
گروه اشعار حسینی
https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab
کانال ایتا
http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af
#حضرت_زینب #مرثیه_حضرت_زینب
با زبانی پُر گلایه مقتلم تحریر شد
آیه های غربت من یک به یک تفسیر شد
تو غریب کربلا و من غریب شهر شام
ماجرای غربتم مثل تو عالم گیر شد
من نگفتم بی تو میمیرم بیا حالا ببین
تازه خواب کودکی هایم دگر تعبیر شد
پینه هایِ لایِ انگشتانِ من را دیده ای ؟
ای دل آرامم کجایی خواهر تو پیر شد
در میان این لباس کهنه روی سینه ام
ماجرای رفتن تو مثل یک تصویر شد
من خودم دیدم که زیر دست و پا افتاده ای
مثل آیینه تنت پاشیده و تکثیر شد
بین گودال آمدم هرچه صدا کردم حسین
دشمن کف زد صدای ناله بی تاثیر شد
پیکر تو زیر نعل تازه وا میشد زهم
پیکر من زخمی از جای غل و زنجیر شد
آنکه بُرد عمامه تو معجر از رویم کشید
هر دو گیسوها اسیرِ پنجة تقدیر شد
تا نیفتی از سرِ نیزه به زیر دست وپا
خواستم دامن بگیرم زیرِ نیزه دیر شد
گوبه سردارِ سپاهت رفتی وبارفتنت
خواهر گیسو سپیدت هرکجا تحقیر شد
🔸شاعر: #قاسم_نعمتی
#وفات_حضرت_زینب
......................................................................
کانال باب الحسین (ع)
https://t.me/Babolhusein
گروه اشعار حسینی
https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab
کانال ایتا
http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af
#حضرت_زینب #مرثیه_حضرت_زینب
از همان کودکی ام رنج و بلایا دیدم
چه بگویم که به یکباره چه غمها دیدم
طفل بودم که چو جوجه بدنم می لرزید
بین آن کوچه عجب محشر کبرا دیدم
می کشیدند علی را وسط کوچه به زور
ریسمان سیهی بر سر بابا دیدم
مادرم روی زمین و لگدی محکم خورد
به روی خاک تن محسن زهرا دیدم
سخت تر بوداز این کوچه،خدایا گودال
بدنی را به سر نیزه ی اعدا دیدم
وای از نحر گلویش چقدر طول کشید
نرود از نظرم آنچه در آنجا دیدم
من به یک روز شدم پیر و قدم گشت دوتا
مرگ خود را دل شب در دل صحرا دیدم
کاشکی طفل یتیمی پس از این گم نشود
من خودم گم شدن لالهٔ طاها دیدم
در پی طفل روانه شدم و یک تن گفت
زیر مرکب بخدا له شدنش را دیدم
نفس آخر زینب شده ای هم نفسم
خوب شد آمدی و روی تو حالا دیدم
🔸شاعر: #محمود_اسدی✍
#وفات_حضرت_زینب
......................................................................
کانال باب الحسین (ع)
https://t.me/Babolhusein
گروه اشعار حسینی
https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab
کانال ایتا
http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af
#حضرت_زینب_سلام_الله_علیها
#شهادت
#چارپاره
یک سال می شود که تو هم پر کشیدهای
من هم به سوگ پر زدن تو نشستهام
شاید به جا نیاوریام آشنای من
میبینی از فراق تو خیلی شکستهام
چون آفتاب بر لب بامم که مثل تو
مانده به زیر صورت خورشید پیکرم
ای تشنه لب به یاد ترکهای لعل تو
لب تشنه ماندهام به نفس های آخرم
بی تو تمام باغ تو رنگ خزان گرفت
بی تو پری برای پریدن نمانده بود
صحرای داغ، پای برهنه، لباس خشک
نایی دگر برای دویدن نمانده بود
چندی ست رفته قوت دیدن ز دیدهام
بنگر به راه رفتن خواهر که دیدنی ست
دارم هنوز بر تنم از آن مسافرت
یک باغ پر بنفشه برادر که دیدنی ست
دل پاره پاره از همهٴ طعنههایشان
پایم هنوز آبله دار از شتاب ها
جا خوش نموده بر بدنم جای سلسله
ردی ست بر تمام تنم از طناب ها
پیراهنی که خون تو آغشته اش بود
هرگز نَشُستهام نرود عطر و بوی تو
دارم هنوز با خودم از کوچههای شام
سنگی که خورد بر سر نیزه به روی تو
#محسن_عرب_خالقی
#وفات_حضرت_زینب
......................................................................
کانال باب الحسین (ع)
https://t.me/Babolhusein
گروه اشعار حسینی
https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab
کانال ایتا
http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af
#حضرت_زینب #مرثیه_حضرت_زینب
ای شاهد اسیری من ای غیور محض
قبل از غروب روز دهم ای حضور محض
از قوم ما زنی به اسارت نرفته بود
حتی کسی به بزم جسارت نرفته بود
در کوفه بود همینجا پرم شکست
نزدیک خانه پدریم سرم شکست
تا شهر شام رفتمو معجر نداشتم
تقصیر من چه بود برادر نداشتم
بعداز تو کار ما به کجاها کشیده شد
در حالت فرار موی ما کشیده شد
به روی دل غمو داغ تورا گذاشتم
به روی شانه خود کربلا گذاشتم
برای انکه مرا غصه تو پیر کند
روی تمام جوانیم پا گذاشتم
برای انکه بگویم هنوز فکر توام
ببین که پیرهنت را کجا گذاشتم
نشد اگر که تنت را کفن کنم اما
هنوز هم کفنت را سوا گذاشتم
ببین که خون گلوی تو رنگ موی من است
گمان مبر که به زلفم حنا گذاشتم
اگربناست ببینی مرا بیا گودال
که خویش را لب گودال جا گذاشتم
#وفات_حضرت_زینب
......................................................................
کانال باب الحسین (ع)
https://t.me/Babolhusein
گروه اشعار حسینی
https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab
کانال ایتا
http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af
#حضرت_زینب #مرثیه_حضرت_زینب
تا آخرین نفس که توانی در این تن است
داغت امانتی است که همراه با من است
رفتی و داغ دامن من را رها نکرد
یاد تو در دل من و اشکم به دامن است
چون شمع ذره ذره دلم آب شد ولی
در من هنوز شعله ی امید روشن است
جان می سپارم و دم آخر دلم خوش است
دیدار تو مقارن این جان سپردن است
یک سال و نیم خواهر تو مرد و زنده شد
یک سال و نیم کار دلم غصه خوردن است
سنگ از مصیبت تو دلش آب می شود
دل های دشمنان تو از جنس آهن است
مویی که شانه خورده به دستان فاطمه(س)
دیدم که غرق خون شده در چنگ دشمن است
رفتی و بین این همه نامرد و بی حیا
یک مرد هم نبود بگوید مزن زن است
🔸شاعر: #هادی_ملک_پور✍
#وفات_حضرت_زینب
......................................................................
کانال باب الحسین (ع)
https://t.me/Babolhusein
گروه اشعار حسینی
https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab
کانال ایتا
http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af
#حضرت_زینب_سلام_الله_علیها
#شهادت
#غزل
هفتاد و دو شهید به صحراى زینب است
پایین نامه همه امضاى زینب است
می میرم و دم تو مرا زنده می كند
قارى من صدات مسیحاى زینب است
از سربلندى تو سرافراز می شوم
بالاى نیزه ها سرت آقاى زینب است
جاى مرا گرفته اى و پس نمی دهى
جاى تو نیست بر سر نى، جاى زینب است
امروز که مشاهده کردى مرا زدند
عین همین مشاهده، فرداى زینب است
در طول زندگانى پنجاه ساله ام
این اولین نماز فراداى زینب است
این جلوه هاى مختلف روى نیزه ات
از"ما رایت الا جمیلا"ى زینب است
طورى قدم زدم که همه باخبر شدند
کاخ یزید زیر قدم هاى زینب است
دارند سمت من صدقه پرت می کنند
خرماى نخل ها جلوى پاى زینب است
هر چه زدند سنگ، سرش آخ هم نگفت!
آخر حسین گرم تماشاى زینب است
#علی_اکبر_لطیفیان
#وفات_حضرت_زینب
......................................................................
کانال باب الحسین (ع)
https://t.me/Babolhusein
گروه اشعار حسینی
https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab
کانال ایتا
http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af
#حضرت_زینب_سلام_الله_علیها
#شهادت
#چارپاره
یک سال می شود که تو هم پر کشیدهای
من هم به سوگ پر زدن تو نشستهام
شاید به جا نیاوریام آشنای من
میبینی از فراق تو خیلی شکستهام
چون آفتاب بر لب بامم که مثل تو
مانده به زیر صورت خورشید پیکرم
ای تشنه لب به یاد ترکهای لعل تو
لب تشنه ماندهام به نفس های آخرم
بی تو تمام باغ تو رنگ خزان گرفت
بی تو پری برای پریدن نمانده بود
صحرای داغ، پای برهنه، لباس خشک
نایی دگر برای دویدن نمانده بود
چندی ست رفته قوت دیدن ز دیدهام
بنگر به راه رفتن خواهر که دیدنی ست
دارم هنوز بر تنم از آن مسافرت
یک باغ پر بنفشه برادر که دیدنی ست
دل پاره پاره از همهٴ طعنههایشان
پایم هنوز آبله دار از شتاب ها
جا خوش نموده بر بدنم جای سلسله
ردی ست بر تمام تنم از طناب ها
پیراهنی که خون تو آغشته اش بود
هرگز نَشُستهام نرود عطر و بوی تو
دارم هنوز با خودم از کوچههای شام
سنگی که خورد بر سر نیزه به روی تو
#محسن_عرب_خالقی✍
#وفات_حضرت_زینب
......................................................................
کانال باب الحسین (ع)
https://t.me/Babolhusein
گروه اشعار حسینی
https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab
کانال ایتا
http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af
#حضرت_زینب_سلام_الله_علیها
#شهادت
#چارپاره
تازه آتش به رقص آمده و
تن صحرا تب جنون دارد
چوب مَحمل نمیکند گریه
اشکِ شوقی به رنگِ خون دارد
تازه اینجا شروع زیباییست
چه کسی گفته آخر سفراست؟
زینبانه کمی تأمل کن
ازهمیشه حسین زنده تر است
خواهرانه برادری کردی
پشت هم داغ دیده ای بانو
شک ندارم هزار مرتبه هم
به شهادت رسیده ای بانو
درکتاب تو خون مقدمه شد
وقت ایثاروجان فشانی توست
فرق دارد نبرد تو؛ حالا
چشمِ عالَم به خطبه خوانی توست
خطبه یعنی در اوجِ غم ها هم
چشمه سارِ کرامت و فضلی
خطبه یعنی میانِ جنگ و نبرد
پایَش افتَد خودَت ابالفضلی
خطبه یعنی همان زمانی که
اقتدارِ تو زینبی تر شد
آن زمان که صدایِ مادری ات
قدکشید و صدای حیدر شد
آسمان ها فدای چشمانت
از نگاه تو نور می خواهم
دوست دارم غلامتان باشم
شور دارم شعور می خواهم
تا همیشه بدونِ پاییزی
تا همیشه فقط بهاری تو
قبل از این ها که بوده ای بانو
بعدازاین هم ادامه داری تو...
#محسن_کاویانی✍
#وفات_حضرت_زینب
......................................................................
کانال باب الحسین (ع)
https://t.me/Babolhusein
گروه اشعار حسینی
https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab
کانال ایتا
http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af
#حضرت_زینب_سلام_الله_علیها
#شهادت
#غزل
پس از حسین چگونه حیات داشته باشد؟
چگونه در دل طوفان ثبات داشته باشد؟
کسی که کرببلا رو به چشم دیده و مانده
گمان نمی کنم اصلا وفات داشته باشد
به وقت مرگ نه ،حقش نبود زینب کبری
کنار خویش دو شاخه نبات داشته باشد
چه غم از اینکه کسی هم حرم نداشته باشد
کسی که معجزه در کائنات داشته باشد
قسم به عمه ی سادات می دهد همگی را
کسی که کار مهم با ذوات داشته باشد
دمشق جمع پریشان کربلا و بقیع است
اگر چه فاصله با این نقاط داشته باشد
وزیده پرچم ارباب رو به سوی دمشقش
به خواهرش همه جا التفات داشته باشد
رقیه تا که نخواهد از عمه مشک عمو را
مباد سوریه رود فرات داشته باشد
قسم به اشک رباب و قسم به گوش سه ساله
زیارت تو دوتا احتیاط داشته باشد
#مهدی_رحیمی✍
#وفات_حضرت_زینب
......................................................................
کانال باب الحسین (ع)
https://t.me/Babolhusein
گروه اشعار حسینی
https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab
کانال ایتا
http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af
#حضرت_زینب_سلام_الله_علیها
#شهادت
#مثنوی
بود آخرین لحظه عمر من
الاشام غم با تو گویم سخن
چه خوش بود آیین غمخواریت
ز آل علی میهمان داریت
دگر جانم از غصه بر لب رسید
گذشت آنچه از تو به زینب رسید
خداحافظ ای شهر آزارها
خداحافظ ای کوی و بازارها
خداحافظ ای شاهد جنگ ها
خداحافظ ای بارش سنگ ها
خداحافظ ای شهر رنج و بلا
خداحافظ ای چوب و طشت طلا
خداحافظ ای قصه بزم می
خداحافظ ای رأس بالای نی
خداحافظ ای اشک جمّازه ها
خداحافظ ای زیب دروازه ها
خداحافظ ای شهر دشنام ها
خداحافظ ای کوچه ها، بام ها
خداحافظ ای سنگ خون و جبین
خداحافظ ای سیدالساجدین
خداحافظ ای رنج ها، دردها
خداحافظ ای خاک ها، گردها
خداحافظ ای ناقة بی جهاز
خداحافظ ای اختران حجاز
خداحافظ ای خاک ویران سرا
خداحافظ ای آل خیرالورا
خداحافظ ای خردسال اسیر
خداحافظ ای چار ساله صغیر
خداحافظ ای یاس نیلی شده
یتیم نوازش به سیلی شده
همین جا خودم دیدم از خون خضاب
سر نیزه ها هجده آفتاب
همین جا کنارم نی و دف زدند
به دیدار هیجده گلم صف زدند
همین جا دلم شد ز غم چاک چاک
که خورشیدم افتاده بر روی خاک
همین جا به زخمم نمک می زدند
عزیز دلم را کتک می زدند
همین جا به فرقم عدو خاک ریخت
به روی گلم خاک و خاشاک ریخت
همین جا ز غم جان من خسته بود
که ده تن به یک ریسمان بسته بود
همین جا ز غم بود جان بر لبم
که بنشسته طی شد نماز شبم
همین جا به ما خصم دشنام داد
حسین مرا خارجی نام داد
همین جا دو چشمم ز خون تر شده
که یاسم به ویرانه پرپر شده
همین جا به ویرانه بلبل گریست
غریبانه بر غربت گل گریست
همین جا ز غم جانم آمد به لب
که در گِل گُلم دفن شد نیمه شب
دریغا که آن گوهر پاک رفت
چو زهرا غریبانه در خاک رفت
الا ای همه نسل ها بعد من
بگویید از قول من این سخن
که زینب بدین کوه اندوه و درد
به موج بلا چون علی صبر کرد
خدا داند و غصه های دلش
که داغ حسینش بود قاتلش
مرا یک جهان درد و داغ و غم است
که توصیف آن بر لب میثم است
#استاد_حاج_غلامرضا_سازگار✍
#وفات_حضرت_زینب
......................................................................
کانال باب الحسین (ع)
https://t.me/Babolhusein
گروه اشعار حسینی
https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab
کانال ایتا
http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af
#حضرت_زینب_سلام_الله_علیها
#شهادت
#غزل
از چمن تا انجمن جوش بهار زینب است
گر شهادت گل کند عطر مزار زینب است
ساربان کربلا هرچند میباشد حسین
اشتران صبر را تنگ مهار زینب است
گردمی همره شوی با گردباد راه شام
دامن صحرا پر از گرد و غبار زینب است
گرببندد دل- شکستن صورتی درکربلا
در پس هر شیشهای آیینه دار زینب است
زیور انس و محبت زینب خلق و وفا:
زن، طلا باشد اگر در وی عیار زینب است
مقصدی جز ظهر عاشورا ندارد راه عشق
وادی-اینجا همچو منزل رهسپار زینب است
گر به مضمون اسارت از غریبی بنگری
آشنایی هر کجا قرب جوار زینب است
چون شقایق هر قدر آتش- بیان آمدحسین
لالۀ باغ از بلاغت داغدار زینب است
قصۀ داغ درون هر چند می پاشد نمک
احمدا سوز جگرها یادگار زینب است
#مرحوم_احمد_عزیزی✍
#وفات_حضرت_زینب
......................................................................
کانال باب الحسین (ع)
https://t.me/Babolhusein
گروه اشعار حسینی
https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab
کانال ایتا
http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af
#حضرت_زینب_سلام_الله_علیها
#شهادت
#غزل
نام زینب میبرم شعرم پریشان میشود
نام زینب میبرم این ابر باران میشود
نامِ زینب بردم و دریا مودب ایستاد
باز اقیانوس نا آرام طوفان میشود
چادرش قدری بتابد آب میگردد زمین
روزها در سایهاش خورشید پنهان میشود
در دعا میایستد محراب حیرت میکند
از مناجات شبش سلمان مسلمان میشود
در مدینه سالها زهرا صدایش میکنند
وقت تفسیرش خود جبریل دربان میشود
خم نشد زانوی عباسش بجز در پای او
تا به محمل میرود اکبر شُتربان میشود
یک قدم خانم بیاید کوفه میپیچد بهم
یک قدم بیبی بکوبد شام ویران میشود
واژههایش خطبه شد نهج البلاغه جمع شد
خطبه نه تیغ علی انگار عریان میشود
کیست این؟زهرا علی؟شایدحسن شاید حسین
حق بده آئینه از این اوج حیران میشود
***
بادهایِ کربلا خاکسترش را پس دهید
نیزهداران سایبانِ بسترش را پس دهید
لحظههای آخرش چشمش به این درخُشک شد
تیرهایِ حرمله آب آورش را پس دهید
خوب شد پیراهنی دارد گذارد بر دلش
گفت از بس یادگار مادرش را پس دهید
آه خیلی پیش او جایِ رقیه خالی است
میشود ای شامیان نیلوفرش را پس دهید
پیشِ او میگفت دختر_مرد شامی میزدش
لااقل انگشترش انگشترش را پس دهید
این طرف او داد میزد آن طرف با او رباب
نیزههای بی مُروت حنجرش را پس دهید
آفتاب و نیزه و سنگ است... چیزی مانده است؟
کاشکی میشد بگوید اصغرش را پس دهید
ساعتی در دستتان اُفتاد دندانش شکست
خیزران در دستها دیگر سرش را پس دهید
#حسن_لطفی✍
#وفات_حضرت_زینب
......................................................................
کانال باب الحسین (ع)
https://t.me/Babolhusein
گروه اشعار حسینی
https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab
کانال ایتا
http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af
#حضرت_زینب_سلام_الله_علیها
#شهادت
#غزل
بخشیده بر خورشید نور مأمنش را
نور عفیف آیه های روشنش را
با کاف و ها و یا وعین وصاد،مریم
قدری تجلی داده یاس گلشنش را
ارباب محتاج قنوت وتر او بود
یعنی گرفته عرش هر شب دامنش را
آری سلوکش عرش را آباد کرده
روضه سرا کرده ست کوی و برزنش را
این اشک های جاریِ در بین روضه
احرام بسته بارگاه شیونش را
از آستینش احتضارش را بپرسید
شرمش بخواند روضه جان دادنش را
با خط نا محرم نوشته تازیانه
شرح کبود مرثیه های تنش را
با حرمت آن گوشوار غرق خونش
وا کرد با ایثار مشت دشمنش را
او پیش تر با قتل صبری جان سپرده
یک بار دیده رفتن جان از تنش را
از پیکر خورشید هنگامی که بردند
پیراهن و کفش و عبا و جوشنش را
با خنجر کندی کسی ازبین می برد
گل بوسه های ان یکاد گردنش را
کوبید وقتی که چهل تا نعل تازه
آن خوشه های سبز پوش خرمنش را
او بارگاهش تا ابد قلب حسین است
پس ساخته نیزه ضریح مدفنش را
بر روی سینه می فشارد وقت رفتن
آغوش گرم و زخمی پیراهنش را
#محسن_حنیفی✍
#وفات_حضرت_زینب
......................................................................
کانال باب الحسین (ع)
https://t.me/Babolhusein
گروه اشعار حسینی
https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab
کانال ایتا
http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af
هدایت شده از نوای مقتل
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🕋🕊و کعبه آغوش خویش را گشود و علی را در آغوش گرفت تا طواف به دور خانه خدا معنی پیدا کند. ❣🕊
قلب کعبه علی شد یعنی علی قلب عبادت و تقرب و مناجات با خداست. ❣🕋
❣🕋🕊داشتن ولایت علی (ع) یعنی داشتن ولایت الله🕊🕋❣
با کلاسهای آنلاین شرح مناقب و فضائل امیرالمومنین (ع) با ما همراه باشید
امشب ساعت ۲۰ تا ۲۲
👇👇👇
https://t.me/joinchat/1mMEyJCOrVMwYmI0
.
#مناجات_با_خدا
#اعتکاف
شده کارم پیاپی و مادام
ذکر یاذالجلال والاکرام
طلب عفو دارم این ایام
مِن جمیع الذنوبِ والآثام
یا من أرجوه ، عشق حیدر را
واصرف از اعتقاد من شر را
أعطنی کلَّ خیر ، کوثر را
أعطنی جرعه جرعه ساقی ! جام
گر غریبم گر آشنا هستم
گر اسیرم اگر گدا هستم
از یتیمان مرتضی هستم
کیست غیر از علی ابوالایتام
بت اگر چوب با تبر بهتر
ضربه را گاه بیشتر بهتر
بت شکن حیدر است اگر بهتر
بشکند از سر قریش اصنام
بی علی در گلو فغانی نیست
در گلوی مناره جانی نیست
بی علی هیچ جا اذانی نیست
گر صداها رها شود بر بام
أشهدُ أنَّ از علی دینم
چون علی دیده ام خدابینم
أشهدُ أنَّ حیدر آیینم
أشهدُ أنَّ مرتضی اسلام
در جزا بی علی عبوری نیست
بی علی شادی و سروری نیست
تا نخواهد شراب و حوری نیست
بی علی جنت است بی إِنعام
هستِ حیدر به هستِ فاطمه است
تا علی پای بست فاطمه است
نار و جنت به دست فاطمه است
او نخواهد نمی کند اقدام
محسن ناصحی✍
......................................................................
کانال باب الحسین (ع)
https://t.me/Babolhusein
گروه اشعار حسینی
https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab
کانال ایتا
http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af
.
#مناجات_با_خدا
#اعتکاف
#سيدهاشم_وفايی ✍
بس که دارد رحمت بی حد، خدا در اعتکاف
میزند عفو خدا ما را صلا در اعتکاف
معتکف شو، در حریم دوست تا خود بشنوی
نغمۀ ایمان و عطر ربنّا در اعتکاف
می توان عهد موّدت بست با یزدان، اگر
سنّت اسلام را آری به جا در اعتکاف
فرصتی زیبا تو را دادند تا پیدا کنی
راه گم گردیده ات را تا خدا در اعتکاف
با نماز و روزه و ذکر و دعای روز و شب
می کنی پرواز تا اوج سما در اعتکاف
خلوتت را پُر ز قرآن و ز عترت می کنند
نغمه پردازان عرش کبریا در اعتکاف
دل به صاحب دل سپُردن کار مردان خداست
گر که مرد عرصۀ عشقی بیا در اعتکاف
در جهادی سخت باید بر زمین زد نفس را
تا شوی از بند نفس خود رها در اعتکاف
می درخشی پیش چشم قدسیان وقتی خدا
نور خود را می کند بر تو عطا در اعتکاف
چون توّسل می کنی، مثل کبوترهای عشق
گه مدینه می روی، گه کربلا در اعتکاف
کاش چشمان خدابین شما روشن شود
با فروغ آخرین نور هُدا در اعتکاف
می شود عمری دعاگوی شما ای اهل نور!
گر«وفائی» را کنید از جان دعا در اعتکاف
.
#مناجات_با_خدا
#اعتکاف_رجب
......................................................................
کانال باب الحسین (ع)
https://t.me/Babolhusein
گروه اشعار حسینی
https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab
کانال ایتا
http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af
.
#مناجات_باخدا
#ماه_رجب #اعتکاف
یا من أرجوه بخوانیم و بیائیم همه
سفره باز است و به دنبال عطائیم همه
یار ما عادتش این است که درهم بخرد
در این خانه چه خوب است گدائیم همه
روسیاهیم ولی رب کریمی داریم
به گدا بودن خود فخر نمائیم همه
روزه داران رجب برگه دعوت دارن
میهمانان خصوصی خدائیم همه
بر گُنه کار فراری چقدر مهلت داد
کرم اوست اگر اهل دعائیم همه
سحر ماه رجب صحن علی دیدنی است
خاک بوس دم ایوان طلائیم همه
بخدا حب علی مرحمت فاطمه است
او نظر کرده که ما اهل ولائیم همه
همه دلگرمی رعیت کرم سلطان است
در پناه حرم امن رضائیم همه
شب جمعه است به گیسوی پریشان سوگند
عاشق یک سحر کرببلائیم همه
چقدر خواهرش از خیمه به گودال دوید
یاد تنهایی او غرق نوائیم همه
دم مغرب دم گودال دم باب الرأس
گوئیا در وسط هلهله هائیم همه
خاک ما را به بهای سر آقا دادند
تا قیامت خجل از آل عبائیم همه
#مناجات_با_خدا
......................................................................
کانال باب الحسین (ع)
https://t.me/Babolhusein
گروه اشعار حسینی
https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab
کانال ایتا
http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af
هدایت شده از نوای مقتل
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❤️ راوی می گوید : به خدا قسم، زني را که سراپا شرم و حيا باشد، از او سخنرانتر نديدهام که گويي سخن گفتن را از زبان اميرالمؤمنين علي بن ابيطالب فراگرفته بود.💚
💚با کلاسهای آنلاین شرح مناقب و فضائل حضرت زینب(س) با ما همراه باشید❤️
امشب ساعت ۲۰ تا ۲۲
👇👇👇
https://t.me/joinchat/1mMEyJCOrVMwYmI0
.
#حضرت_زینب
#15رجب
عفّت و عصمت تماماً در رکابِ زینب است
نورِ ماهِ آسمان، زیرِ نقابِ زینب است
عزّت و آزادگی، دل باختن بر وجه الحسین
این همه درک کرامتها، به بابِ زینب است
احترامش بر تمامِ اهلِ عالم واجب است
این کلامِ حضرت ختمی مآب ِ زینب است
در نَفَس هایش امیر مومنان موّاج بود
خطبه هایِ حیدری چون انقلابِ زینب است
روضهخوانها را سرو سامان دهد در یک نگاه
افتتاحِ روضهها اوجِ ثوابِ زینب است
تا محّرم می رسد لب را به شکوه وا کنند
غافلند که نقشه ها ،نقشِ بر آب زینب است
هیئتی حجب و حیا دارد به دور ازهر گناه
این معانی شمّه ای از احتجابِ زینب است
ریشه کن خواهدشد آنکس که ز روضه شاکی ست
دوری از این آستان، اوجِ عقابِ زینب است
تا دمِ مردن بیادِ قتلگه ناله کشید
صحنه های سربریدن، عکسِ قابِِ زینب است
#محسن_راحت_حق
#وفات_حضرت_زینب
.........................................
کانال باب الحسین (ع)
https://t.me/Babolhusein
گروه اشعار حسینی
https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab
کانال ایتا
http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af
.
.
#شهادت_حضرت_زینب_سلامالله
بر سینهیِ خود پیرهنت را دارم
بَد جور هوایِ دیدنت را دارم
وا کن گرهیِ مُشتِ مرا تا بینی
با خویش عقیقِ یَمنت را دارم
#دکتر_حسن_لطفی
#حضرت_زینب
..........................................
کانال باب الحسین (ع)
https://t.me/Babolhusein
گروه اشعار حسینی
https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab
کانال ایتا
http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af
.
.
#وفات_حضرت_زینب
مٰا رَأَیْتُ اِلّٰا جَمیلاٰ
درهم شکست زینب کبریٰ یزید را
ویرانه کرد کاخ یزیدِ پلید را
بانوی صبر با همه تاب و توان خود
طی کرده بود راه حسین شهید را
خون حسین در نظرش بود و فتحِ عشق
بر کف گرفت پرچم سرخ و سفید را
قرآن که داد فتح و ظفر را نوید ، او
حسّ کرده است این همه فتح و نوید را
پیغام نور از لبِ آیات نور داشت
اجرا نمود آنچه ز قرآن شنید را
از پا فکند دشمن دین را به خطبه اش
بر جان خرید هجمه ی ظلم شدید را
در پاسخ یزید به زیباترین سخن
ثابت نمود عزّت گفت و شنید را
باید نوشت شرح شکستِ اسارتش
وز جام درد آنچه به محنت چشید را
باید نوشت قصّه بازار و کوچه را
باید نوشت آنچه به جانش خرید را
از آتشین کلام فکند آتشی به ظلم
یعنی شکست هیبت تیغ و حدید را
آسان نمود عشق برادر اسارتش
حل کرده بود آنچه ز دشمن رسید را
تا درد و رنج بر دلِ یارش نیفکند
با وی نگفت آنچه که دید و ندید را
در آستان عشق که با نام زینب است
از کف نداد "یاسر" خسته امید را
.......
محمود تاری "یاسر"✍
#حضرت_زینب
...........................................
کانال باب الحسین (ع)
https://t.me/Babolhusein
گروه اشعار حسینی
https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab
کانال ایتا
http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af
.
.
#وفات_حضرت_زینب
#حضرت_زینب ( س )
۳ بند از یک ترکیب بند
-----------
ای آینه ی رخ تو هر چشم
تصویر تو مانده است بر چشم
زهرا ز تو نور عشق می دید
بر روی تو می گشود اگر چشم
تا رشته ی اُنس نگسلد اشک
با یاد تو بسته حلقه در چشم
در سوز و گداز شب علی وار
بر هم ننهاده تا سحر چشم
دامن به گنه نخواهد آلود
تا بسته به خدمتت کمر چشم
پروانه شد و به شوق کویت
یک باره گشود بال و پر چشم
ای قافله دار عشق زینب
شد با قدم تو همسفر چشم
هنگام خطر نبود بیم اش
همپای تو بود در خطر چشم
در پیش هزار تیغ ماتم
انداخته از غمت سپر چشم
در کرب و بلا نداشت از غم
جز خون جگر تو را ثمر چشم
چون دست ز جان خویش شُستی
می ریخت به پای تو گهر چشم
تو آیه ی سرخ کربلایی
پیغمبر خون لاله هایی
ای بر جگرت رسیده آتش
چون سوز دلت ندیده آتش
هجران درون گداز یاران
در سینه ات آفریده آتش
بر صفحه ی دل ز آب دیده
نقش غم تو کشیده آتش
در شرح غمت عجب نباشد
کز چشم قلم چکیده آتش
بر خرمن آفتاب می ربخت
در ماتم تو سپیده آتش
پیراهنی از شرار ناله
بر قامت تو بریده آتش
ای سوخته از فراق برخاست
از پیکر تو خمیده آتش
تا دست به دامنت رساند
با پای شرر دویده آتش
چون کرب و بلا که غرق خون است
در خون دلت تپیده آتش
آه دل غم گرفته ات را
با سوز جگر شنیده آتش
از گلشن قلب داغدارت
صدها گل سرخ چیده آتش
تو لاله ی در و داغ بودی
در محفل غم چراغ بودی
ای دختر قهرمان زهرا
وی راحت جسم و جان زهرا
آئينه ی جان پاک احمد
روشنگر دیدگان زهرا
گلعطر بهشت جاودانی
ریحانه ی بوستان زهرا
قدر تو هنوز بی نشان است
چون تربت بی نشان زهرا
کرده ست عطا تو را خداوند
دست علی و زبان زهرا
تیغ سخن تو ذوالفقار است
نطق تو همان بیان زهرا
خون بود دو چشمت از غم دوست
چون دیده ی خون فشان زهرا
در عرصه ی عاشقی تویی تو
گلواژه ی بی خران زهرا
در خشم تو خفته خشم حیدر
ای دختر مهربان زهرا
گر فاطمه لاله ی بهشت است
هستی تو گل جنان زهرا
خم گشت تو را هجر قامت
مانند قد کمان زهرا
دل را که به دست غم سپردی
از مادر خویش ارث بُردی
**
محمود تاری «یاسر»✍
...........................................
کانال باب الحسین (ع)
https://t.me/Babolhusein
گروه اشعار حسینی
https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab
کانال ایتا
http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af
.
.
#زبانحال_حضرت_زینب
-----------------------------
دیدم گلویت را پیمبر بوسه می زد
آری علی ساقی کوثر بوسه می زد
ام ابیها فاطمه هر روز و هر شب
دیدم گلویت را که مادربوسه میزد
در قتلگه دیدم چه آ مد بر سر تو
دیدم که درگودال خنجربوسه میزد
رگ های پاکت پاره پاره گشت اما
دیدم که برنی تابه حنجربوسه میزد
بعد از سرت که نی سوار کربلا شد
با نعل تازه روی پیکر بوسه می زد
تیر سه شعبه آ مد و داغ جگر شد
او بر گلوی ناز اصغر بوسه می زد
در مجلس بزم شراب آن لعینان
درطشت زربرخیزران سربوسه میزد
اندر خرابه در طبق مهمانی آ مد
دیدم سه ساله ات مکرر بوسه میزد
سجاد گریان روضه خوان کربلا شد
در قبر بر آن جسم پرپر بوسه میزد
ساقی خموش این داغ باشدتاقیامت
زینب به رگ های برادر بوسه میزد
بعد از چهارده قرن از آن روز غمبار
سینه زنت با دیده ی تر بوسه میزد
--------------------------------------
#حضرت_زینب
#وفات_حضرت_زینب
کربلایی رسول چهارمحالی (ساقی عطشان)✍
............................................
کانال باب الحسین (ع)
https://t.me/Babolhusein
گروه اشعار حسینی
https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab
کانال ایتا
http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af
.
هدایت شده از نوای مقتل
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❤️ راوی می گوید : به خدا قسم، زني را که سراپا شرم و حيا باشد، از او سخنرانتر نديدهام که گويي سخن گفتن را از زبان اميرالمؤمنين علي بن ابيطالب فراگرفته بود.💚
💚با کلاسهای آنلاین شرح مناقب و فضائل حضرت زینب(س) با ما همراه باشید❤️
امشب ساعت ۲۰ تا ۲۲
👇👇👇
https://t.me/joinchat/1mMEyJCOrVMwYmI0
.
مُسدّس مربّع
شهادت حضرت زینب سلام اللّه علیها
امشب به سبکِ کربوبلا گریه میکنیم
همراهِ سیِّدالشُّهدا گریه میکنیم
صاحبزمان گرفته عزا گریه میکنیم
از داغِ روحِ صبر و وفا گریه میکنیم
مثلِ تمامیِ عُلَما گریه میکنیم
آقا ببین که با رفقا گریه میکنیم
امشب به یادِ عمِّهیِ سادات مضطرم
گریهکنِ مصیبت و غمهایِ خواهرم
شد کهنه پیرهن همهیِ عشق و باورم
مثلِ غروب غصِّه و غم فکرِ معجرم
راویِ قصِّههایِ غریبی دلبرم
هجران سر آمده به خدا گریه میکنیم
در زیرِ آفتابم و مثلِ تو تشنهلب
جان دادنِ شبیهِ تو شیرینتر از رطب
از دوریِ تو زینبِ غمدیده کرده تب
یکسال و نیم زندگیِ بی تو؟! اَلعجب
کردم شکایت از غم هجرانِ تو به رب
با حق به یادِ فاصلهها گریه می کنیم
یکسال وُ نیم دردِ جدایی کشیدهام
حالا ببین چگونه کنارت رسیدهام
هرگز عجیب نیست اگر قدخمیدهام
آخر به رویِ نیزه سرِ یار دیدهام
چوبی به لب نشست و لبم را گـَزیدهام
اِی زینبی بدان که کجا گریه میکنیم؟!
جایی که از حسین بخوانیم کربلاست
مهمانِ روضهیِ غمِ گودالِ تو خداست
دارم یقین که مادرِ ارباب پیش ماست
همراهِ دخترش شده تبدارِ نینواست
شیبالخضیب غصِّهیِ زهرا و مرتضاست
آهی کشید مادر و ما گریه میکنیم
آهی کشید و زیرِ لبَش گفت یاحسین
دیدم که میزنی گلِ من دستوپا حسین
دشمن سرِ تو برده رویِ نیزهها حسین
زینب کجا و بزمِ حرامی کجا؟ حسین
چوب است مزدِ قاریِ قرآنِ ما حسین
ما تا ظهور عدل و صفا گریه میکنیم
#وفات_حضرت_زینب #حضرت_زینب_سلام_الله_علیها
#حسین_ایمانی
............................................
کانال باب الحسین (ع)
https://t.me/Babolhusein
گروه اشعار حسینی
https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab
کانال ایتا
http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af
.
.
#حضرت_زینب_سلام_الله_علیها
شیعیان حیدریم و خاک پای زینبیم
با نگاه لطف زهرا مبتلای زینبیم
برکت یک عمر گریه بر برادرهای او
لطف فرمودند و حالا ما گدای زینبیم
کربلا از ابتدا تا انتها میدان اوست
از محرم تا صفر غرق عزای زینبیم
در نماز وتر دست گریه کن ها را گرفت
ما حسینی گشته از فیض دعای زینبیم
رازق چشم تر عشاق تنها زینب است
اشک اگر داریم مرهون عطای زینبیم
از نجف تا کربلا هر سال جمع زائران
میهمان سفرهء صحن و سرای زینبیم
روز محشر لحظهء "یوم یفر من اخیه "
با نشان "سینه زن" تحت لوای زینبیم
هر مدافع تا زمین افتاد با خونش نوشت
تا نفس در سینه ها باقیست پای زینبیم
کثرت ایرانیان لشگرش معلوم کرد
بیش از هر قوم دیگر ما فدای زینبیم
او اسارت رفت تا دین خدا احیا شود
ما مسلمانان رنج و غصه های زینبیم
تازیانه خورد اما چادرش را پس گرفت
تا ابد حیران این حجب و حیای زینبیم
#مصطفی_هاشمی_نسب
#وفات_حضرت_زینب #حضرت_زینب
............................................
#حضرت_زینب_سلام_الله_علیها
طعم شیرین ذکر شور حسین!
زینب! ای خواهر غیور حسین
عالمه، صابره، عقیله تویی
شاه بانوی این قبیله تویی
قبله گاه امیر علقمه ای
تو علیّ ِ به شکل فاطمه ای
نَفَس تو رقیه پرور بود
خطبه هایت شبیه حیدر بود
صاحب شوکت وقار علی
ای زبان تو ذوالفقار علی
نور بر روی ناقه ای بانو!
خودِ نهج البلاغه ای بانو!
چادر توست خیمه ی توحید
سایه ی معجر تو شد خورشید
پای داغ تو نوح کم آورد
ایستادی و کوه کم آورد
باورم نیست روضه ها، هیهات!
کوچه! بازار! عمه ی سادات!
هیبت تو شکسته شد؟! هرگز
دست های تو بسته شد؟! هرگز
حرف مقتل دروغ بود اصلاً
دور محمل شلوغ بود اصلاً ؟ ...
نظری سمت آفتاب نرفت ...
عمه ام مجلس شراب نرفت ...
پای این روضه روضه خوان جان داد
دَخَلَت زَینَبُ عَلی بنِ زیاد
#حجت_الإسلام_محسن_حنیفی
.........................
کانال باب الحسین (ع)
https://t.me/Babolhusein
گروه اشعار حسینی
https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab
کانال ایتا
http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af
.
.
#وفات_حضرت_زینب
من آن آئینهام آئینهای از غم ترک خورده
من آن زخمم همان زخمی که از هجران نمک خورده
من آن داغم که مهمانی ندارد غیر غمهایت
من آن دردم که درمانی ندارد جز تماشایت
من آن اشکم که خونین میکند دامانِ هجران را
من آن آهم که آتش میکِشد این شامِ ویران را
من آن جانم که بر لب آمده روزی هزاران بار
بیا از بِینِ دستانم خودت پیراهنت بردار
من آن پایم که دنبالت دویدم حیف رفتی تو
من آن دستم که شالت را کشیدم حیف رفتی تو
من آن موی سیاهم که تماشایت سپیدش کرد
من آن دلشورهام که حرمله بد نا اُمیدش کرد
من آن بندِ دلم که پاره شد وقتی زمین خوردی
هزار و نهصد و پنجاه زخم از آن و این خوردی
همان که دید اُفتادی زمین و کارها پیچید
همان که زیرِ پایش چادرِ او بارها پیچید
شدم آن معجری که خاکِ عالم بر سرش آمد
همان مادر که اُفتاد و کنارش مادرش آمد
میان علقمه اَبرو کمانش را ندیده رفت
منم آن مادری که دو جوانش را ندیده رفت
خلاصه خواهرم آن خواهری که بی برادر گشت
حرامی دست خالی آمد اما دست پُر برگشت
من آن چشمم که دیدم ناکسی پیراهنت را بُرد
کسی دزدید خودَت نانجیبی جوشَنت را بُرد
همان چشمانِ تاری که به دنبالِ تو میگردید
همان غارت زده که در پیِ شالِ تو میگردید
به زور از پیش تو با کودکت با داغ راهی شد
من آن دوشم که از پیش تو با شلاق راهی شد
در این بازار و آن بازار چون آواره میگشتم
رُبابت بود وقتی که پِیِ گهواره میگشتم
کنارِ دخترانت بودم و غم نامهات دیدم
ندیدی در حراجیها خودم عمامهات دیدم
خلاصه خواهرم آن خواهری که بی برادر گَشت
حرامی دست خالی آمد اما دست پُر برگشت
نگفتی خواهری دارم که میبیند که میغلطی
نگفتی دختری دارم که میبیند که میغلطی
میان باد و طوفان اضطرابِ باغ یادم هست
به زیر آفتابم آفتابِ داغ یادم هست
نگاهم مانده بر در حیف از این در نمیآیی
نمیبینی که میسوزم چرا آخر نمیآیی
رُبابت نیست اما نالههایش مانده در گوشم
ببین شیر آمده مادر علیاصغر نمی آیی....
(#دکتر_حسن_لطفی ۴۰۰/۱۱/۲۷)
#حضرت_زینب
.............................................
کانال باب الحسین (ع)
https://t.me/Babolhusein
گروه اشعار حسینی
https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab
کانال ایتا
http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af
.
.
#امام_زمان_عج_مناجات
#امام_زمان_عج_مناجات_محرمی
#حضرت_زینب_س_مصائب
همه محوند، محو عزت ما
از گِلِ اولیاست طینت ما
کنج عُزلَت برای ما گنج است
وه چه سرمایه ای ست عُزلَت ما
نگران نیستیم از مردن
مرگ ما هست استراحت ما
ثروت ما محبت زهراست
نرسد ثروتی به ثروت ما
نامه هامان نخوانده امضا شد
باز راضی نشد به خجلت ما
گریه کردیم راهمان دادند
بی نتیجه نماند زحمت ما
هر کسی پنج روز نوبت اوست
با بزرگان گذشت نوبت ما
فرصت گریه را به ما دادند
بهترین فرصت است فرصت ما
همه جا رفت و از تو صحبت کرد
هر که بنشست پای صحبت ما
تا که در خدمت شما هستیم
دیگران میکنند خدمت ما
خواستند از دیار تو برویم
نه ، اجازه نداد غیرت ما
ما اویسیم و آمدیم ، ولی
دیدن تو نبود قسمت ما
آس و پاست شدیم و با این حال
درهمی کم نشد ز قیمت ما
شبی از خاک ما گذر کردی
مرده را زنده کرد تربت ما
حاجت دل شکسته ها گریه است
جان زینب برس به حاجت ما
روضه داریم روضهی زینب
یک سری هم بیا به هیئت ما
کربلا ، شام ، هر کجا رفتی
یک سلامی بده به نیت ما
.
.
.
ما که از هجر ، بال بال زدیم
و نیامد کسی عیادت ما
شاعر: #علی_اکبر_لطیفیان
#امام_زمان
....................
#وفات_حضرت_زینب
افتاده ام به بستر بی سایبان حسین
از خواهر تو گریه گرفته امان حسین
در زیرآفتاب، سرت را بریده اند
در زیر آفتاب، به رویت دویده اند
دارم حساب می کشم از قطره های آب
تو سوختی و صورت من سوخت بی نقاب
ماندی سه روز بی کفن و بوریا حسین
اصلاً عوض کنیم سر بحث را حسین....
من سختم است پیش تو این روز آخری
از این همه گلایهء خواهر برادری
یاد تو هست مادرمان بستری که شد...
رخسار او کبودی و نیلوفری که شد...
دارم شبیه او پی تابوت می روم
با این پر شکسته به لاهوت می روم
این روزها که سینهء من تنگ میشود
خیلی دلم برای حسن تنگ می شود
ای کربلای من سفرم را چه می کنی؟
داغی که مانده بر جگرم را چه می کنی؟
من را ببخش وقت زیارت نمی شود
دیگر کسی شبیه تو غارت نمی شود
میخواستم ضریح تنت را بغل کنم
یکبار جسم بی کفنت را بغل کنم
جانم به وصل عشق تو با سوختن رسید
این پاره های پیرهنت هم به من رسید
از آن غروب، رنج اسارت کشیده ام
از زیر تیر و نیزه، کنارت کشیده ام
رفتی و گوش ما همه بی گوشواره شد
عمامه رفت و معجر مان پاره پاره شد
سنگت زدند بر سر نی، مرد و زن حسین
از هر دو سنگ، خورده یکی هم به من حسین
اصلاً چه شد که قسمت آن دیگری شدی
بین تنور رفتی و خاکستری شدی
ای وای از رباب، که جانش به لب رسید
هرجا که رفت، حرملهء بی ادب رسید
پیشانی ام شکست و وضویم جبیره بود
بازارهای کوفه پُر از چشم خیره بود
وقت قمار، پای سرت شرط کرده اند
در پیش پای ما صدقه پرت کرده اند
گرچه میان تشت طلا، جام برنگشت
دیگر رقیه از سفر شام برنگشت
حالا شده خرابه دمشق رقیه ات
برگشته ام به شام، به عشق رقیه ات
سر را گرفت و گفت که بابا حلال کن
موی مرا بلندتر از این خیال کن
این رو به قبله را تو نگو روبه راه نیست
اصلاً خیال کن بدن من سیاه نیست
شهدی دوباره از لب قرآنی ات بده
جایی برای بوسه به پیشانی ات بده
#حضرت_زینب
#رضا_دین_پرور_1400
..............................................
کانال باب الحسین (ع)
https://t.me/Babolhusein
گروه اشعار حسینی
https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab
کانال ایتا
http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af
.