علت مادی و صوری به درون پدیده تعلق دارند و صرفا چیستی پدیده را روشن میکنند. لذا نمیتوانند تبیینگر چگونگی پیدایش یک کیفیت و تعیّن خاص پدیده باشند. ازآنجاییکه #تعریف_مفهومی، علّت ذات را بیان نمیکند، پدیدآمدن کیفیتی مشخص برای شیء را غیرقابل تعلیل دانسته و درنتیجه آن را غیرقابلتصرف میپندارد.
امروزه در غرب، اهمیت «تعریف» برای علم کم شده است. در قرن بیستم، پوزیتویستها نهضت پرشوری علیه #ذاتگرایی پدید آوردند. فیلسوفان تحلیلی نیز با اینکه پوزیتویست نیستند، در این موضوع با ایشان همعقیدهاند و ذاتگرایی را رد میکنند. امروزه کسی بهدنبال یافتن #ذات_اشیاء نیست یا اصلا برای آنها ذاتی قائل نیست و وقتی میخواهد آن را تعریف کند، راه بسیار آسانتری در پیش میگیرد. این امر جایگاه #تعریف_علمی را رونق بخشیده است. #فیلسوفان_تحلیلی میکوشند بهجای استفاده از ذاتیات یک شیء، آنها را بهصورت عملی تعریف کنند. بعد از رشد #منطق_جدید، در #فلسفه_علم گمان میکردند که میتوان همهی اصطلاحات علمی را بهصورت منطقی تعریف کرد. یعنی با ذکر شروط معینی، یک شیء بهخصوص را تعریف نمود. بعدها دیدند که در بسیاری از موارد مراعاتکردن این شروط میسر نیست؛ لذا #تعریف_کارکردی جایگزین #تعریف_علمی شد.
نتیجهی رویکرد پراگماتیستی در تعریف، این شد که اهمیت #تعریف در فلسفه و معرفتشناسی غرب کم شده است و دیگر تعریف، نقشی در حصول علم ندارد و تنها برای بهدستآوردن یک #تئوری_علمی دربارهی یک چیز مورد توجه قرار میگیرد. برایناساس سعی میشود راهی برای بهدستآوردن نتیجهی عملی از طریق تعریف حاصل شود. بنابراین دیگر به #تعریف کامل نیازی نیست. زیرا هدف، بهدستآوردن علم نبوده؛ بلکه بهدستآوردن یک نتیجهی عملی ولو از طریق یک تعریف ناقص است. (لگنهاوزن، هماندیشی معرفتشناسی، ص. 279)
#جوهرگرایی
https://eitaa.com/doranejadid
https://virgool.io/@mhtaheri
https://virasty.com/Mhtaheri
با توجه به تفاوت «تعریف نظری و مفهومی» با «تعریف کارکردی و کاربردی»، همچنین عطف به نقش مهم فلسفه و منطق و #روش_شناسی در #تعریف یک امر، سوال مهم این است که «دولت چیست؟» و «دولتسازی چگونه محقق میشود؟» در بسیاری از مواقع، وقتی از #دولت و #دولتسازی صحبت میشود، این امر به #انتخابات، خصوصا انتخابات قوهی مجریه فرو کاسته میشود. ازاینرو وقتی از ضرورت دولتسازی در ایران صحبت میکنیم، بخش قابل توجهی از نیروهای سیاسی با تعجب میپرسند: #مگر_ما_دولت_نداریم؟!
یک معنای بسیار سطحی از #دولتسازی این است که رفتن شاه و آمدن امام خمینی به ایران و تشکیل نظام جمهوری اسلامی را معادل تشکیل #دولت_مطلوب_اسلامی بدانیم. این تلقی، جدیترین حجاب دولتسازی در جمهوری اسلامی ایران در قریب به پنج دههی گذشته بوده است. بسیاری با تعجب میپرسند:مگر با رفتن شاه و آمدن امام خمینی و تغییر نظام سیاسی، دولت جمهوری اسلامی تشکیل نشده است؟! این تعجب محصول #شناخت_ناصحیح_از_دولت_بهمعنای_جدید است. معنای جدید دولت در روزگار معاصر همان #استیت است؛ #استیت_مدرن.
واژهای که برای بازنمایی اتفاقی که در #امر_سیاسی_مدرن در جهان رخ داده و #نظم_اجتماعی_جدید را ایجاد کرده، دقیق وضع نشده است. تبعا در جایی که معنای نظری #دولت مبهم باشد، درک ما از ضرورت #دولت_سازی نیز متشتت خواهد بود و تفاهمی برای معماری پیچیده و سرنوشتساز #امر_ملی رقم نخواهد خورد. #انقلاب_اسلامی، نه صرفا یک #انقلاب_سیاسی، بلکه یک #انقلاب_اجتماعی است؛ لذا باید بتواند علاوهبر تغییر حاکمان و رژیم سیاسی، طرح جدیدی برای #جامعه_پردازی را نیز ترسیم کرده و پیاده نماید تا «نظم اجتماعی مطلوب»اش جایگزین «نظم اجتماعی موروث» گردد. لازمهی این امر #دولت_سازی است.
آیتالله خامنهای فرمودهاند:
ما #جامعه_اسلامی نداریم؛ ما #دولت_اسلامی هم نداریم! از آن مراحل چندگانهای که ما مطرح کردیم، هنوز در دولت اسلامیاش ماندهایم. بعدازاین، ایجاد یک دولت اسلامی است. یعنی ایجاد تشکیلات مدیریّتیِ اسلامی برای کشور. ما در این قضیه هنوز خیلی فاصله داریم تا به مقصود برسیم.
1396/06/06
#منطق
https://eitaa.com/doranejadid
https://virgool.io/@mhtaheri
https://virasty.com/Mhtaheri
هدایت شده از مدرسهتـ؋ــکرونوآوری نگاه
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💠 آیندهی پیچیــده
🔻در مقابل نظم تک قطبی آمریکا، جهان در آستانهی یک نظم جدید است.
#درسگفتـار
| نوجهــــان |
نظــم جهانی و چالـــشهای عصر پســاسکولار
استاد: دکتر مجتبی عبدخدایی
عضو هیأت علمی دانشگاه علامه(ره)
لینک ثبتنام
http://www.negahschool.ir/product/new-world/
✨آگـاهـے بـــراے سامـــانے دیگــر✨
مدرســـه تـ؋ــــکر و نــوآوری نگــــــاهـ
🆔️ @sch_negah
امروز متفکــرین و تحلیلگــران روابط بینالملل در بسیاری از محافــل علمی دنیـــا از تغییر در نقشـــه سیاسی دنیا و گـــذر تدریجی قدرت از غـــرب به شـــرق و تبدیل قاره کهن به کانـــون قدرت اقتصـادی، سیـاسی و نظامی دنیا سخن میگویند. وقـــوع حوادث و وقایع مختلف طی ســـالهای گذشته بر صحـــت و اعتبار این تحلیل افزوده است. لذا ما در پروسهی شکلگیری نظـــم جدیدی هستیم که هرگونه نقشآفرینی در آن، آگـــاهی به مسائل جهانی و حضـــور فعال ما را در صحنه جهـــانی میطلبد.
برنامه «نوجهان» فرصتی است برای آشنائی با نظمـــی که قریب به ۴ قرن بر مناسبـــات جهانی حاکم بوده که از آن تعبیر به «نظم وستفالیایی» میشود و آشنـــایی با تغییراتی است که باعث از همپاشیدگی نظم مورد ادعای امریکا و دوّل غربی شده و جهان را در آستـــانه شکلگیری نظم جدیدی قرار داده است.
هدایت شده از مدرسهتـ؋ــکرونوآوری نگاه
| نوجهــــان |
نظمجهــانی و چالشهای پسـاسکولار
با پیروزی انقلاب اسلامی ایران، نویسندگان غربی، این انقلاب را گامی برای احیای الگـوی نظم اسلامی در مقابل نظم وستفالیــایی تفسیر کردند. نظمی که به زعم آنان قریب به چهار قرن ثبات بینالمللی را رقم زده است. آنان تلاش نمودند تا نظم اسلامی را تهدیدی علیه صلح و ثبات نظم وستفالیایی تعبیر نماید و در نتیجه با “امنیتی سازی” آنچه که آنان از آن تعبیر به “رستاخیز اسلامی” می نمودند، منابع بین الملل را در جهت مقابله با آن تجهیز نمایند.
در این راستا بیش از آنکه تلاش برای فهمی درست از الگوی نظم اسلامی صورت گیرد، راهبردهای مقابله با آن تعریف و اتخاذ گردید. بر این اساس دو نوع حرکت هماهنگ در عرصه نظر و میدان عمل درصدد برآمد تا تفسیری تحریف شده از نظم اسلامی بر اساس مولفههای نظم امپراتوری، یعنی رقیب پیشین نظم وستفالیایی، ارائه دهد.
√ در طیف نخست که در ساحت نظر و تئوری پردازی به این امر همت گماردند میتوان از تفکرات هنری کسینجر نام برد که در چند دهه گذشته تلاش نموده است تا نظم اسلامی را با جهانگشایی نظم امپراتوری توضیح دهد و در این راستا با وام گرفتن از تاریخ خلفای اسلامی و فتوحات آنان، نظم جهانی امت محور را بسان نظم امپراطوری با صبغه دینی معرفی نماید که درصدد فزونخواهی و حذف دولتهای جهان است.
√ در طیف دوم به گروههای افراطی مانند القاعده و داعش میتوان اشاره نمود که با تفکرات و اقدامات کشورگشایانه درصدد برآمدند تا درستی این تفسیر را در میدان عمل تحقق بخشند.
در این عرصه بررسی دو موضوع حائز اهمیت است که در برنامه نوجهـــان به آنها پرداخته میشود:
• نخست آنکه ماهیت نظم وستفالیایی چیست و ابعاد آن سیاسی و حقوقی آن کدام است؟
• دوم نگرش اسلامی به نظم جهانی در الگوی اسلامی از روابط بینالملل چگونه ماهیت و ابعاد فوق را به چالش گرفته است ؟
سرفصلهای برنامه:
• مساله نظم جهانی در نظریههای روابط بین الملل
• ماهیت و چیستی نظم و تفاوت آن با آنارشی
• نسبت نظم، ثبات و عدالت
• عوامل ایجاد، استمرار و اضمحلال نظم
• نظم وستفالیایی ، ابعاد و ویژگیهای آن
• چالش نظم اسلامی با نظم وستفالیایی
• انقلاب اسلامی و تغییر نقشه سیاسی جهان
لینک ثبتنام:
http://www.negahschool.ir/product/new-world/
✨آگـاهـے بـــراے سامـــانے دیگــر✨
مدرســـه تـ؋ــــکر و نــوآوری نگــــــاهـ
🆔️ @sch_negah
ارتباط میان بردهداری و #سرمایه_داری یکی از کلیدهای فهم ریشههای #جهان_مدرن است. اندیشهای که بهدنبال توسعهی بردهداری از طریق دگردیسی، هم از حیث کمی و هم از حیث کیفی، آن بود در نهایت در مدل جدیدی از زمامداری بهنام #دولت_مدرن تعیّن پیدا کرد. #شهروند، اسیری است که توهم آزادی دارد.
https://eitaa.com/doranejadid
https://virgool.io/@mhtaheri
https://virasty.com/Mhtaheri
#ابراهیم_کالین سکاندار #میت (سازمان اطلاعات #ترکیه) شد تا بدینترتیب یک فلسفهخوانده بر صدر نهاد امنیتی این کشور تکیه بزند. کالین پیشتر سخنگوی نهاد ریاست جمهوری ترکیه و مشاور امور خارجه #اردوغان بود. این تغییر در کنار انتصاب رئیس سابق میت (#هاکان_فیدان) به مقام وزارت خارجه، پیامهایی روشنی دارد.
کالین، پایاننامه دکتری خود را در سال ۲۰۰۲ در زمینه فلسفه تطبیقی در دانشگاه جورج واشنگتن زیر نظر #سید_حسین_نصر تالیف نمود. یکی از آثار وی به نقد مبانی معرفتشناسی #مهدی_حائری_یزدی در فلسفه اسلامی اختصاص دارد.
Knowledge as Light. Critical Remarks on M. Hairi Yazdi's Principles of Epistemology in Islamic Philosophy: Knowledge by Presence. In: American Journal of Islamic and Social Sciences. Vol. 16 (1999), pp. 85–97 (online).
https://www.ajis.org/index.php/ajiss/article/view/2105
هشت عنوان مقاله در مجله «AMERICAN JOURNAL OF ISLAM AND SOCIETY» از وی چاپ شده است.
کالین، همکاری با #جان_اسپوزیتو را نیز در کارنامه خود دارد و به موضوع اسلامهراسی و اسلام سیاسی توجه ویژه داشته است. آنچه این انتخاب را مهم میکند، سابقه وی در #عادی_سازی_روابط_منطقه_ای است؛ شاید همین پیشینه مورد توجه اردوغان در این انتصاب بوده است.
https://eitaa.com/doranejadid
https://virasty.com/Mhtaheri
🔴 «فلسفه روش» چیست؟
———————————-
«فلسفهی روش»، بهمعنای مطالعهی «بنیادهای فلسفیِ رهیافتهای روششناسی» است. این ایستار، بهدلیل اعتماد به روشهای بهکارگرفتهشده در یک نظریه، غالبا در واکاوی نظریهها مورد غفلت قرار میگیرد و بهندرت به آن توجه میشود. بخش مهمی از «نابسندگی تاملات انتقادی اندیشمندان سیاسی کشورمان در امر سیاسی مدرن» و «چگونگی ساختیابی دولت مدرن» را میتوان ناشی از فقدان چنین دقتهایی دانست. اگر بپذیریم که کاربست صحیح «روش» موجب دستیابی به شناخت یقینی از پدیدههای طبیعی و انسانی میشود، آنگاه جای این پرسش است که خود این روشها چگونه بهدست آمدهاند؟! خود روشها را چگونه باید اعتبارسنجی کرد؟! از کجا بدانیم که این روشها و گامهایی که برای طی مسیر پژوهش ارائه میکنند، شایستهی اعتماد هستند؟ طبعا از آنجاییکه روشهای تحقیق یا تولید دانش نیز بهنوبهی خود از قواعد و اصول و معیارهای مشخصی پیروی میکنند، میتوان در این قواعد و اصول درنگ کرد. هرگاه این درنگ از منظری فلسفی، به کاوش در زیربناهای هستیشناختی و معرفتشناختی روشهای تحقیق منجر گردد، این مطالعه را میتوان «فلسفهی روش» دانست.
https://eitaa.com/doranejadid
https://virasty.com/Mhtaheri
🔴 «دولتپژوهی» چیست؟
———————————-
«دولتپژوهی» یا «مطالعات دولت» ، ماحصل تاملات و نظرورزیهای آندسته از اندیشمندان سیاسی است که در ابعاد و زوایای مختلفِ «دولت مدرن» تولیدات فکری داشتهاند. «دولت مدرن» به یک معنای گسترده، به آن ساختِ سیاسیِ نوپدیدی دلالت میکند که با تکیهبر زمینههای اجتماعی فراهمشده از دوران شارلمانی بهاینسو، در قرن هفدهم بهشکل آشکاری تعیّن پیدا کرد؛ در اندک زمانی در سرتاسر جهان بسط یافت و اینک به بازیگر اصلی عرصهی روابط بینالملل تبدیل شده است. غالب دولتپژوهان متفقالقولاند که «دولت مدرن» متولد سنتهای اروپایی، در یک زمانه و زمینهی مشخص است؛ تاجاییکه اساسا از تاریخ معاصر این قارهی سبز، بدون پرداختن به «استیت» نمیتوان صحبت کرد (ر.ک: استریر، 1395؛ پوجی، 1398 و وینسنت، 1394).
https://virgool.io/@mhtaheri
https://eitaa.com/doranejadid
🔴 شخصیت عمومی «دولت»
همینکه عمل مشارکت در تشکّل، یعنی انعقاد قرارداد تحقق یافت، بهجای افراد طرفِ قرارداد، هیئت سیاسی و جمعیای قرار میگیرد که تعداد اعضای آن بهاندازهی تعداد رأیدهندگان مجمع عمومی است. هیئت مذکور: یگانگی، شخصیت مشترک، زندگی و ارادهی خود را بهموجب همین قرارداد بهدست میآورد. این شخصیت عمومی که بدینگونه از اتحاد افراد بهوجود میآید، در گذشته «جامعهی قبیلهای» نام داشت و ما حالا آن را «جمهوری» یا «هیئت سیاسی» مینامیم که از حیث اعضای تشکیلدهندهی آن، وقتی فرمان میبرد آن را «دولت»، و دولتی که فرمان میدهد «هیئت حاکمه»، و در مقام مقایسه با هیئتهای مشابه خود، «قدرت سیاسی» نامیده میشود. اما از جهت کل اعضای تشکیلدهنده، به آن «ملت» و از حیث فردفرد اعضاء، به هر یک از آنها به علت شرکت در اقتدار، «هیئت حاکمه» و به آنهایی که در اقتدار حاکمیت شرکت ندارند و از قوانین اطاعت میکنند، «تبعه» میگویند. (روسو، 1399، صص. 107-108)
https://virgool.io/@mhtaheri
https://eitaa.com/doranejadid
49.45M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
محمد ضیف، فرمانده گردان های قسام:
اسرائیل بداند دوران ترور فرماندهان و دانشمندان به پایان رسیده، در سایه جنایت های مدوام در حق مردم ما و عربده کشی های اشغالگر و سکوت بین المللی تصمیم گرفتیم که با یاری خداوند مانع از ادامه این جنایت ها شویم تا دشمن بفهمد زمان عربده کشی بدون مجازات تمام شده است.
🔴 ارتباط جوهری روش، دانش، اداره
...
ویلیام بلوم میگوید: «نظریهی سیاسی» با «نظام سیاسی» مرتبط است و «روش» با این مجموعه هماهنگی دارد؛ مثل تناسب و تقارن «متافیزیک افلاطون» با «نظام فیلسوفشاهی» و «روش دیالکتیک غیرتاریخی». توجه به این تناسب و هماهنگی تحلیلِ واضحتری از چگونگیِ تاثیرگذاریِ «نابسندگیِ تاملاتِ انتقادی» بر «تدوین نظریهی دولت بومی» و «فرآیند #دولتسازی» را در اختیارمان قرار میدهد تا خاستگاه بنیادین تشتت در ادارهی #عرصه_عمومی را درک نماییم.
بهتبع دیدگاه بلوم، میان سه ساحتِ تئوریکِ ساختِ سیاسی (یعنی: «روش» و «دانش» و «الگو»ی اداره) نیز هماهنگی و تقارن حاکم است. زیرا هر شیوهای از اداره، مبتنیبر مجموعهای از دانشهاست؛ این دانشها ذیل روش مشخصی کسب اعتبار کرده و برای جریانیافتن در متن جامعه مشروعیت مییابند. وقتی در شیوهی ادارهی جامعه اختلالی رخ میدهد، نشاندهندهی عدم هماهنگی و تقارن این سه ساحت نظری است. زمانیهمکه این سه ساحت بهطور اساسی دگرگون شوند و هماهنگی جدیدی میان آنها شکل بگیرد، میتوان از تولد و ظهور شیوهی جدیدی از ادارهی جامعه سخن گفت. مرور فرآیندِ تاریخیِ تکوینِ #دولت_مدرن این مدعا را تایید میکند.
https://virgool.io/@mhtaheri
https://eitaa.com/doranejadid
🔴 دگردیسی آسمان جدید به دولت مدرن
🔴 واسطهگری «مارن مرسن» در انتقال «روش دکارت» به «فلسفه سیاسی هابز»
#مارین_مرسن (Marin Mersenne) (1588-1648م) -کشیش و فیلسوف و ریاضیدان و موسیقیدان فرانسوی- تحصیلات خود را در مدرسهی ژزوئیتهای لافلاش پاریس پی گرفت. با تسلطی که به زبان عبری داشت، به تدریس الهیات در اسقفنشین نِوِرس (Nevers) -شهری در نزدیکی پاریس- روی آورد. وی هیچگاه عضو رسمی فرقهی #یسوعی نبود، بلکه به مکتب «مینیم» (Minims) تعلق خاطر داشت؛ فرقهای که در قرن پانزدهم میلادی توسط #فرانسیس_پائولا (Francis of Paola) در #آلمان پایهگذاری شده بود و با تکیه بر #کتاب_مقدس، بسط نگاه طبیعتگرایانه به علم را دنبال میکرد. #مرسن چهار سال از عمر خود را وقف نگارش کتاب (Quaestiones celeberrimae in Genesim) (1623م) نمود که با نگاهی فلسفی-کلامی به «مسالههای مشهور در کتاب پیدایش» میپرداخت.
مارین مرسن از دوستان بسیار نزدیک رنه دکارت بود؛ به گواهی اسناد تاریخی، در شکلگیری اندیشهی #دکارت سهم بسیار تعیینکنندهای داشت. او همچنین با سرسختی تمام از #گالیله دفاع میکرد و در ترجمهی برخی از کتابهای مکانیکی وی به او کمک مینمود.
تاسیس آکادمی پاریسین (Academia Parisiensis) در سال 1635 از جملهی مهمترین اقدامات مرسن است. با این کار توانست بیش از 140 نویسنده در حوزهی ستارهشناسی، فلسفه و ریاضی را گرد هم آورد و با برگزاری مناظره میان آنها، به تحول علمی آن دوران شتاب بخشد؛ دکارت، گالیله، #پاسکال و #بیکمان از جملهی سرشناسان علم بودند که به همکاری با این آکادمی اقبال کردند. این مرکز به نشر آرای این دانشمندان تبدیل شد و برای نمونه، متفکرانی همچون: #گاسندی و #هابز را با آرای دکارت آشنا نمود. آکادمی مرسن الهامبخش تاسیس «آکادمی علوم پاریس» و «انجمن سلطنتی لندن» و «آکادمی ژان بابتیست کولبر» واقع شد و کمتر از 30 سال بعد، الگوی او بهتدریج مورد اقتباس قرار گرفت.
#اسکینر مینویسد:
«هابز در اوایل دههی 1630... بهنحو فزایندهای درگیر آزمایشهایی علمی شد که توسط پسرعمههای اِرل دِوونشر -یعنی سِر چالرز کَوِندیش و برادر بزرگ او اِرل نیوکاسل- انجام میگرفت. شیفتگی هابز به علوم طبیعی در حد فاصل 1634 و 1636، که در سفر سیاحتی اِرل جوان به #فرانسه و #ایتالیا با او بود، تشدید شد. در جریان اقامت آنها در پاریس در 1634، #هابز با مارین مِرسِن آشنا شد که بعد او را در شرح حال منظومش بهعنوان محوری که ستارههای دنیای علم بر مدار آن میچرخند، معرفی کرد».
https://virgool.io/@mhtaheri
https://eitaa.com/doranejadid
🔴 هستیشناسی قدرت
گذار از تعاریف اثباتگرایانه در سیاست
برای تعریف سیاست از منظر هستیشناسی باید از تعاریف اثباتگرایانه فراتر رفت. بورلاتسکی در کتاب «قدرت سیاسی و ماشین دولت»، نگاهی مکانیکی به سیاست دارد و ضمن کاربست «استعارهی کارخانه»، تعریف سیاست را به پروسههای مشخصی از اعمال قدرت سیاسی محدود میکند (بورلاتسکی، 1360، ص. 15). در نظر مک آیور، سیاست صرفا هنگام اعمال قدرت توسط تشکیلات متمرکز معنا مییابد (آیور، 1344، ص. 29). در نگاهی تنگنظرانه، برتراند راسل و رابرت دال، سیاست را صرفا بهمعنای اقتدار یا قدرت مشروع دانستهاند (راسل، 1361، ص. 217 و دال، 1364، ص. 26).
آدریان لفتویچ در موضعی همدلانه با گمبل بر اتخاذ تعریف فرآیندی از سیاست تاکید نمود و نوشت:
سیاست، عرصهای مجزا از فعالیت و زندگی عمومی نیست. برعکس؛ سیاست شامل تمام فعالیتهای همکاری و درگیری درون و میان جوامع است. یعنی جاییکه موجودات انسانی در جهت تولید و بازتولید زندگی بیولوژیکی و اجتماعی خودشان بهدنبال سازماندهی استفاده، تولید و توزیع منابع انسانی و طبیعی و غیره برمیآیند. (leftwich، 1984، صص. 5-64 بهنقلاز: مارش و استوکر، 1388، ص. 28)
https://virgool.io/@mhtaheri
https://eitaa.com/doranejadid
🔴 عضویت شهروندان در سازمان دولت: از گهواره تا گور
موضوع افعال سیاسی، ساماندهی #عرصه_عمومی است. مصلحان اجتماعی و رهبرانی که دغدغهی تربیت آحاد مردم را داشتهاند، همواره نسبت به تغییرات سیاسی حساس بودهاند. تحولات عرصهی سیاسی، چه بخواهیم و چه نخواهیم، حوزههای خصوصی را نیز درمینوردد. «سیاست و تحولات سیاسی بر کل حیات اجتماعی تاثیر میگذارد. با سوءتصمیم یا حسن تصمیمگیری ممکن است: جنگ، انقلاب، کودتا یا اصلاحاتی صورت بگیرد و همهی حوزههای اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، دینی، فکری و فردی افراد را دگرگون سازد... شهروندان بهطور اجباری عضو سازمانی هستند که «دولت» نام دارد و همهی وجوه و مراحل زندگی ایشان در درون چنان سازمانی شکل میگیرد و تعیین میشود. قوانین دولتی چارچوب فعالیت و زندگی همگان را تعیین میکند و فرد بهمحض تولد، در چشمانداز قدرت دولتی قرار میگیرد: سرشماری میشود؛ شناسنامه پیدا میکند؛ تابع قوانین مختلف دولتی میشود و باید در مراحل مختلف زندگی خود از قدرتهای مختلف اطاعت کند... بنابراین، سیاست با کل زندگی انسانها در جامعه سروکار دارد و از تعیینکنندهترین عوامل زندگی انسان است»
https://virgool.io/@mhtaheri
https://eitaa.com/doranejadid