eitaa logo
دوتا کافی نیست
49.8هزار دنبال‌کننده
7.8هزار عکس
1.4هزار ویدیو
33 فایل
کانالی برای دریافت اخبار مهم و نکات ناب در زمینه فرزندآوری، خانواده و جمعیت (دوتا کافی نیست، برگزیده دومین رویداد جایزه ملی جمعیت در بخش رسانه) ارتباط با مدیر @dotakafinist3 تبلیغات👇 https://eitaa.com/joinchat/3841589734Cc5157c1c6e
مشاهده در ایتا
دانلود
✅تفضل الهی... رهبر انقلاب در مهرماه سال ۹۱ و در جریان سفر به خراسان شمالی، در منزل خانواده‌ی شهیدان دوراندیش حضور یافتند. 👌خانواده‌ای که دو نفر از سه شهیدش، بچه‌هایی بودند که والدین خانواده آنها را از آورده بودند تا بزرگ کنند. ✨ رهبر انقلاب در این دیدار خطاب به پدر شهیدان فرمودند: «این که پدر و مادری با وجود داشتن بچه بروند از پرورشگاه بچه بیاورند، کار بزرگی است. شاید اصلا این نور شهادت که در خانواده شما تابید، ناشی از تفضل الهی باشد بخاطر این ترحمی که شما به این دو بچه کردید.» ۹۱/۷/۲۰ 👈 شرح کامل این حضور را در پیوند زیر بخوانید: http://farsi.khamenei.ir/news-content?id=21179 کانال«دوتا کافی نیست» @dotakafinist1
✅ زندگی مون رو تغییر داد. کانال«دوتا کافی نیست» @dotakafinist1
۴۷۶ من فرزند سوم و آخرین عضو یه خانواده ۵ نفره هستم. برادرم متولد ۶۸ و خواهرم متولد ۷۲ هستن. مادرم تعریف میکنن سال ۷۵ که منو ناخواسته باردار میشن متاسفانه سیاست های جمعیتی بر اساس شعار «فرزند کمتر زندگی بهتر» پیش می رفت و وقتی متوجه بارداریشون میشن از هر طرف مورد انتقاد قرار میگیرن...حتی از طرف خانواده خودشون😶 و همگی هم صحبتشون این بوده که شما هم پسر داشتین و هم دختر. بچه سوم رو میخواستین چیکار؟ شماها به فکر نیستین... این صحبتا که بعضیاشون انقدر توهین آمیز بوده که نمیشه بیانش کرد از یک طرف، شرایط اقتصادی بد از یک طرف و البته شرایط روحی نامساعد مادرم که به تازگی یکی از عزیزانشون رو از دست داده بودن همگی مادرم و البته پدرم رو به فکر سقط میندازه... از تمامی داروهای عطاری گرفته تا ورزش های سنگین به امید سقط. در همسایگی مادرم اینا خانوم مومن و باخدایی بوده که شرایط مادرم رو متوجه میشه ، این که مادر من با اون اعتقاد قوی تو شرایط روحی بدی قرار گرفته و تصمیم نادرستی گرفته که هم دنیا و هم آخرتش رو خراب میکنه😔 خانوم همسایه مادرم اینا سعی میکنه مادرم رو منصرف کنه و بیشتر مراقب ایشون باشه و در نهایت موفق میشه که ان شاءالله هر جا هستن سالم و سلامت باشن. و من صحیح و سالم به دنیا اومدم🙃 البته اینو بگم که بعد از به دنیا اومدن من هم حرف و حدیثا ادامه داشته. مادرم میگن برای زایمان که رفته بودن وقتی ازشون سوال میکردن که بچه چندمته؟ جرات نداشتن بگن بچه سوم، چون با واکنش بعد دکتر ها و پرستارای اون زمان مواجه میشدن☹️ این ها میرسونه که سیاست های جمعیتی تااا چه حد میتونه روی همه ی اقشار جامعه اثرگذار باشه و همونطور که میبینیم هنوزم این مدل تفکرات تو جامعه ی ما زیاده متاسفانه🙁 این ماجراها باعث میشه مادرم خودشونو برای همیشه عقیم کنن و من بشم فرزند آخر خانواده. خدا رو شکر میکنم که پدر و مادرم ازم راضی هستن و همیشه بهم میگن تو باعث افتخار ما هستی🦋 به لطف خدا و دعای پدر و مادر من تو مدرسه همیشه ممتاز بودم و همون سال اول تو یه رشته خوب و یه دانشگاه عالی قبول شدم و الان ترم آخر ارشدم رو میگذرونم🦋 اینم بگم که پدر و مادر من تو سن کم ازدواج کردن و تو سن کم بچه دار شدن، الان ما سه تا همگی ازدواج کردیم و سر خونه زندگیامون هستیم و پدر و مادر من فوق العاده تنها هستن مادرم دائما ابراز پشیمونی میکنن☹️ اولین نوه ی خانواده ی ما یعنی دختر خواهرم که به دنیا اومد یه دنیا شادی و هیجان با خودش آورد مخصوصا برای من که تا اون زمان بچه ای تو خونه خودمون نداشتم، خیلی احساس خوبی بود حس مالکیت داشتم بهش و بسیار وابستش بودم و هستم. به لطف خدا خواهر و برادرم صاحب فرزند هستن و من تشویقشون میکنم که بازم بچه بیارن❤️ چون الان نایب امام زمان ما رهبر عزیزمون دستور به فرزندآوری دادن البته تا حالا نتونستم قانعشون کنم اما دست از تلاش برنمیدارم. من سال ۹۸ ازدواج کردم و هنوز خداوند فرزندی به من عطا نکرده با وجود علاقه ی زیاد به درسم از همون ابتدای ازدواج به فکر فرزند بودم و هستم. تو این مدت تقریبا کم که از ازدواجمون میگذره متاسفانه خانواده همسرم دائم در مورد بچه نداشتنم به من تذکر میدن با اینکه فکر و اعتقاد من رو تو این زمینه میدونن☹️ من به حکمت و لطف خدا ایمان دارم و مطمینم که خدا بهترینا رو برای من و همسرم رقم میزنه ان شاءالله😊 و میدونم فقط باید به خودش توکل کنم. البته یکم تحت تاثیر صحبتاشون دلم میشکنه و بی اختیار گریه میکنم😢 شاید اونا خودشونم نمیدونن که با دلسوزی...کنجکاوی... یا هر چیز دیگه ای که هست چقد باعث غمگین شدن عروسشون میشن اما کاش میدونستن که اگه یه زوج مشکلی برای فرزندآوری داشته باشن خودشون اول از همه میفهمن و به فکر درمان میفتن و لازم به این همه تذکر و گوشه و کنایه نیست🙁 و اینکه لازم نیست هر کس در مورد شخصی ترین مسائل و مشکلات زندگیش به خونوادش ریز و دقیق جواب پس بده گاهی وقتا زن و شوهر مشکلاتشونو خصوصی حل کنن از هر نظر بهتره. از تمام اعضای خوب کانال التماس دعا دارم که خداوند به همه ی کسایی که منتظرن فرزندان صالح و سالم عنایت کنه و ما هم که نیتمون پرورش نسل مهدویه به آرزومون برسیم یاعلی کانال«دوتا کافی نیست» @dotakafinist1
🍃خوش‌خُلقی، سرمایۀ بی‌هزینه‌ایه که با بودنش زندگی، آرومه و در نبودش پُر از تنش و تلخی.😊 ✅احساس رضایت از زندگی، وابستگی زیادی به خوش‌اخلاقی زن و شوهر داره. با وجود اخلاق خوش، اُنس زن و شوهر،هر روز بیشتر می‌شه. یکی از نشونه‌های خونواده‌ای که مورد عنایت خاصّ خداوند قرار گرفته‌، همین خوش‌اخلاقیه.😍 💎دربارۀ قدر و قیمت خوش‌اخلاقی، همین بس که یکی از اصلی‌ترین ملاک‌ها برای سنجشِ کمال و نقص ایمانه.😌 🍃مؤمن، ملایم و خوش اخلاقه و البتّه اوّلین عرصۀ بروز ملایمت و خوش‌اخلاقی هم، محیط خونه‌ست.☺️ ⬅️اگه به نامۀ عمل مؤمن نگاه کنید، اوّلین چیزی که می‌بینید، خوش‌اخلاقیه. به قدری این صفت در دینداری انسان نقش مهمی داره که اون رو نصف دین میدونن. انسان خوش‌اخلاق، مثل کسی می‌مونه که روزها رو روزه بگیره و شب‌‌ها رو عبادت کنه.😇 ‼️کسی که با عوامل مخالف میل خودش مبارزه کنه و اجازه نده این عوامل، اون رو عصبانی کنن، مثل کسی می‌مونه که شمشیر به دست گرفته و روز و شب با دشمنای خدا می‌جنگه؛ امّا وای بر بداخلاق که خودش رو از خیر دنیا و آخرت، محروم کرده!‌ 📚 تا ساحل آرامش @abbasivaladi کانال«دوتا کافی نیست» @dotakafinist1
👌«فرزند بیشتر، زندگی شیرین تر» کانال«دوتا کافی نیست» @dotakafinist1
۴۷۶ ۱۷ساله بودم که عقد کردیم. صیغه عقدمون را یکی از مراجع تقلید خوندن. نه ماه بعد عروسی گرفتیم یه مراسم ساده با دعوت از شهدا که مهمون ویژه بودند. از وقتی عقد کردیم همسر جان همیشه شوخی می‌کرد که پسرم آقا محمد، دخترم فاطمه خانم. واقعیتش من زیاد از این شوخی خوشم نمیومد، نه اینکه بچه دوست نداشته باشم ولی نه به این زودی. همیشه تو ذهنم تصور می‌کردم حداقل دو سال بعد از ازدواج بچه دار بشم که با تجربه تر بشم و چیزهای دیگه، اما خدا حرف دل همسری را گوش کرد و چند ماه بعد ازدواج باردار شدم ، شرایطمون از لحاظ اقتصادی و خیلی نظرهای دیگه خوب نبود، حتی خونه مستقل ( منظورم یه واحد مخصوص خودمون) نداشتیم ولی تو این زمینه نه من و نه همسرم ناراحت نبودیم اما من دوست داشتم بیشتر آمادگی بدست میاوردم، ولی خوب قرار نبود همه چیز طبق میل و اراده من پیش بره. شش ماهه بودم که معلوم شد بچه دختره با اینکه دختر خیلی دوست داشتم ولی ته دلم یه حسی بهم میگفت بچه اول پسر باشه بهتره آخه دختر زود ازدواج میکنه تنها میشی. دخترم که به دنیا آمد نوزده ساله بودم، کم تجربه با یه زندگی مشترک که خوب مشکلات خودش را داشت اما نمیخوام بگم دخترم فقط رزق مادی داشت که داشت بلکه رزق معنویش هم خیلی زیاد بود که اون برام با ارزش تره. دوران بارداری تونستم پانزده جز قرآن حفظ کنم، که شاید این یکی از رزق هاش بود. به لطف خدا تونستیم ماشین هم بخریم. دخترم یازده ماهه بود که احساس کردم بدنم ضعیف شده و انگار یه جوری دیگه ای شدم فکر میکردم از شیردهی هست البته خوب بدنم خیلی ضعیف بود ولی الان ضعیف تر شده بود. تا اینکه شک کردم نکنه باردار باشم بیبی چک گرفتم، جواب مثبت بود دنیا روی سرم خراب شد. غصه ام گرفت. تازه غیر از غصه خودم باید غصه حرف بقیه را هم میخوردم. اوایل حقیقتش دعا میکردیم که سقط بشه، ولی خدا را شکر اینجا هم طبق میل من نشد. وقتی از سه ماه گذشتم عاشقش شدم و اصلا دوست نداشتم که نباشه حتی یه لحظه. خوب اینطور بارداری‌ها (شیره به شیره) سختي خودش را داره که فقط کسانی که تجربه کرده باشند می‌دونن چی می‌گم. این بار هم شش ماهه بودم که معلوم شد خدا حرف دل همسری را گوش کرده و اقا محمد رو بهمون هدیه داد. همه بهم میگفتن خدا را شکر جنس تون جوره دیگه بچه نمیخواید، وقتی هم بهداشت میرفتم برای کنترل وزن و‌ قد بچه‌ها باز آنجا هم تشویق که بیاید وازکتومی کنید. فلان خانم دکتر یه دونه داشته دیگه نمیخواد و..... منم دنبال یه راه شرعی می‌گششتم که دیگه بچه نیاریم که خدا را شکر پیدا نکردم. بچه‌هام خیلی شیرین زبان بودند. از رزق آقا محمد بگم همونهایی که بیشتر از بارداریم ناراحت شدن، حالا بیشتر دوستش داشتن، البته محمد فوق‌العاده مهربون و شیرین بود. آقا محمد که به دنیا آمد بعد از یه مدت تونستیم یه خونه بگیریم البته مستاجری. بعد از پسرم تصمیم گرفتیم تا چند سال بچه نیاریم، منم درس میخوندم. پیش خودم همیشه میگفتم دوتا، اول سن بارداری آوردم دوتا هم آخرش میارم. پسرم ده ساله بود که تصمیم گرفتیم بچه سوم را بیاریم. خدا لطف کرد و یه همبازی برای پسرم آمد اما حیف که دیر اقدام کردیم همیشه به دوستام سفارش میکنم نگذارید فاصله بین بچه‌ها تون زیاد باشه. حالا دوتا پسر دارم با یک دهه فاصله. پشیمانی دیگه فایده نداشت. همسرم مشغول نوشتن مقدمات رساله دکتراشون بودن و من کارشناسی گرفته بودم و برای ارشد ثبت نام کردم که یه اتفاق تلخ فضا را جور دیگری کرد. همسری یه ختم زیارت عاشورا داشتند چهل روز با آداب خاص صدلعن صدسلام، هر چه ختم زیارت عاشورا به اواخرش نزدیک میشد دلم آشوب میشد انگار منتظر یه اتفاق بود‌. تو همین ایام بود که یکی از دوستان همسرم ازشون خواستند برای کار جهادی برن روستاهای سیستان که خیلی محروم بودن حس خوبی نداشتم احساس می‌کردم اگر بره شهید میشه. گفتم اگه میشه نرو ولی قبول نمی‌کرد. چند روز قبل از رفتنش از محل کارش ساعت دو بعدازظهر تماس گرفت خونه که آماده باشید بریم شهرستان دیدن اقوام برای خداحافظی، سابقه نداشت اینطوری بریم شهرستان. پازل دلشوره ام تکمیل تر شد. رفتیم شهرستان با اقوام خداحافظی کردیم و در راه برگشت بودیم که... ادامه دارد. کانال«دوتا کافی نیست» @dotakafinist1
۴۷۶ رفتیم شهرستان با اقوام خداحافظی کردیم و در راه برگشت بودیم که یه حادثه تلخ محمدم رو آسمونی کرد. محمدم رفت و ما رو تنها گذاشت. محمدی که هر شب قبل از خواب، پای پدرش رو می بوسید، هر وقت می رفتیم شهرستان، دست مادربزرگش را می بوسید. می گفت مامان اگر خدا بهمون دختر داد، اسمش رو بذاریم رقیه، چند ماه قبل از اربعین، التماس می کرد امسال باید بریم پیاده روی اربعین، پدرش گفت ممکنه از پسش بر نیاید، باید هر شب بری تمرین پیاده روی و محمد باعشق پیاده‌روی می رفت توی راه مداحی میکرد خلاصه هر چی شرط باباش گذاشت قبول کرد و عمل می‌کرد. و ما رو هم اربعینی کرد. همیشه از خدا میخواستم که بچه هام نه تنها نوکر اهل بیت باشند بلکه به ما هم کمک کنند و محمد، مصداق کامل این دعا شده بود. هروز خدا را شکر میکردم به خاطر این نعمت. یادمه وقتی محمد را باردار بودم یه دفعه یه خانمی آمد پیش دکترم و گفت بعد از بچه ام دیگه نمی خوام بچه بیارم شما منو جراحی کن، پزشکم که خیلی متعهد و مومن بودند به شدت نهی کردند و گفتن از کجا میدونی بچه برات بمونه. اون موقع از حرف خانم دکتر ناراحت شدم ولی بعد از آسمونی شدن محمد تازه فهمیدم چی گفت و کجا را میدید. خیلی روزهای سختی بود بعد از محمد و تنها چیزی که میتونست حال همه مون را عوض کنه وجود پسر کوچولوم بود. روزی صد بار خدا را به خاطر وجودش شکر میکردم. به توصیه دوستام آزمون ارشد را شرکت کردم و قبول شدم. سال دوم دانشگاه اقدام به بارداری کردم با یک سال تاخیر خدا بهمون یه دختر هدیه داد. دوران بارداری خوبی داشتم تا ماه هفتم که باز خدا یه امتحان سخت از من گرفت و پدرم آسمانی شد. از این امتحان سخت به لطف خدا و دعای پدرم سربلند بیرون آمدم. کم کم روزهای آخر بارداری نزدیک شد و استرس زایمان. اینم بگم سر زایمان قبلیم خیلی اذیت شدم، برای همین اضطراب زیاد داشتم. از خدا میخواستم که این بار مثل زایمان قبلی نشه چون شرایط روحی و جسمیم مثل قبل‌ نبود. به توصیه پزشک، ورزش های آخر بارداری را انجام دادم. وقتی رفتم زایشگاه درد زیاد نداشتم برای همین فکر میکردم خیلی روند زایمان طولانی بشه، خانم دیگه که تو اتاقم بود از شب تا صبح درد می‌کشید ولی من نه صبح دکترم تماس گرفت و به ماما دستورات لازم را داد. دکتر اون خانم هم آمد و گفت زایمانت نزدیکه. مامانم بهم گفت انشالله با هم زایمان میکنید گفتم نه بابا اون از دیشب درد میکشه من تازه دردم شروع شد و اینجا استجابت دعای مادر را دیدم. فقط چند دقیقه بعد از زایمان اون خانم من زایمان کردم و چقدر شیرین بود اون لحظات. اینقدر شیرین که وقتی اون لحظات را مرور میکنم لذت میبرم. از شوق بلند بلند گریه میکردم. البته ماه تولد محمد و دخترم یکی بود و این خوشحالیم را چند برابر کرد. با گریه به دکترم میگفتم خانم دکتر من یه زمانی دنبال یه راهی بودم که دیگه بچه نیارم تو را خدا به مراجعین تون بگید هیچ وقت با دو،سه تا بچه به این فکر نیفتند. واقعا هیچ آدمی از آینده اش خبر نداره. غیر از اینکه تنها بزرگ شدن بچه ها سخت تره. دائم باید حواست بهشون باشه سرگرم شون کنی و بدتر از همه اینکه خودت به جای دلبستگی، وابسته میشی. الان دخترم یک سالشه خیلی شیرین شده. بابت هر بار بوسیدنش هزاران بار خدا را شکر میکنم. خیلی دوست دارم یه بچه دیگه داشته باشم فرقی نداره دختر یا پسر. واقعا بوی زندگی دوباره تو خونه مون پیچید، و حال زندگی مون خیلی خوب شده و دعا میکنم بوی خوب زندگی و حال خوب نصیب همه کسانی که آرزو دارند بشه. شما هم برای من دعا کنید. کانال«دوتا کافی نیست» @dotakafinist1
👌«ما کوثریم و کم نمی شویم» کانال«دوتا کافی نیست» @dotakafinist1
✅ دولت برای حمایت از سیاست‌های جمعیت اهتمام جدی دارد. معاون اول رئیس‌جمهور از اهتمام جدی دولت برای حمایت از سیاست‌های جمعیت و افزایش نرخ فرزندآوری در کشور خبر داد. محمد مخبر معاون اول رییس جمهور در جلسه ای با فعالان حوزه جمعیت و خانواده با اشاره به اینکه خواسته غرب و نظام سلطه کاهش جمعیت و کاهش نرخ فرزندآوری در جمهوری اسلامی ایران است، گفت: نظام سلطه طی سالهای پس از انقلاب اسلامی در ابعاد مختلف از جمله اقتصادی، فرهنگی و نظامی، ملت ایران را تحت فشار و تحریم قرار داده که به فضل الهی نتوانسته به اهداف خود دست پیدا کند اما متاسفانه در بخش جمعیت، تبلیغات و اقدامات غرب تا حدی موفق بوده و امروز ایران با کاهش جمعیت مواجه است. معاون اول رییس جمهور به آمار بالای سقط جنین در کشور اشاره و تصریح کرد: سقط جنین بدون تجویز پزشک و دلایل پزشکی اقدامی غیرقانونی و در حقیقت نوعی قتل است که دستگاه های مسئول باید بیش از گذشته بر این موضوع تمرکز کرده و از این اقدام غیرقانونی و غیرشرعی ممانعت بعمل آورند. وی همچنین با تأکید بر اینکه باید سازوکار و برنامه مناسبی برای حمایت از درمان ناباروری در کشور تدوین شود، افزود: درمان ناباروری و تسهیل شرایط ازدواج از موضوعاتی هستند که باید به مطالبه عمومی در جامعه تبدیل شود و ستاد ملی جمعیت نیز باید موضوعاتی از این دست را به طور جدی و مطالبه گرانه از دستگاه های ذیربط پیگیری کند. مخبر افزود: خوشبختانه امروز هماهنگی میان قوای سه گانه در بالاترین سطح خود قرار دارد و این فرصتی استثنایی است تا الزامات اجرای طرح های مرتبط با جمعیت و فرزند آوری در بودجه های سالانه لحاظ شود و وظایف و مأموریت های هر دستگاه براساس برنامه زمان بندی مشخص باشد. معاون اول رییس جمهور از نهادهای حاکمیتی نیز خواست با الگو سازی و تعریف ماموریت هایی مشخص برای ترویج فرزندآوری، در زمینه حمایت از افزایش جمعیت و بالا بردن نرخ فرزند آوری پیش قدم باشند. کانال«دوتا کافی نیست» @dotakafinist1
📌فکری به حال این وضعیت کنید. کانال«دوتا کافی نیست» @dotakafinist1