eitaa logo
کانال نوحه وسینه زنی یا زینب(سلام الله علیها)
13.6هزار دنبال‌کننده
1.5هزار عکس
1.3هزار ویدیو
331 فایل
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها #اللهم_عجل_لولیک_الفرج_والعافیه_والنصر #هدیه_محضر_امام_زمان_عج_صلوات http://eitaa.com/joinchat/2288255007C8509f44f1f
مشاهده در ایتا
دانلود
. علیه‌السلام باید که دنیا فصل در فصلش خزان باشد وقتی که با تو اینچنین نامهربان باشد ای کاش که من نیز امشب زائرت بودم جایی که فرزندت در آنجا روضه‌خوان باشد.. وقتی حسن باشی دگر جای تعجب نیست سقف مزارت هم، زمانی آسمان باشد وقتی حسن باشی دگر جای تعجب نیست وضعت میان خانه چون زندانیان باشد وقتی حسن باشی دگر جای تعجب نیست خون دلت از کنج لب‌هایت روان باشد آری حسن بودی ولی هرگز ندیدی که گلبرگ روی مادرت چون ارغوان باشد سخت است تشنه باشی و لب‌های لرزانت حتی برای آب خوردن ناتوان باشد هنگام برخورد لبت با کاسهٔ آب است وقت گریز روضه‌های خیزران باشد ............ علیه‌السلام 🔹به یاد غربت تو...🔹 هوای بام تو داریم ما هوایی‌ها خوشا به حال شب و روز سامرایی‌ها چه نعمتی‌ست سر سفره‌ات نمک خوردن چه افتخار بزرگی‌ست این گدایی‌ها خداست بانی این اعتقاد نورانی خداست بانی این جور آشنایی‌ها تو کربلای اسیری و روضه می‌خوانند به یاد غربت تلخ تو کربلایی‌ها دوباره حسرت دیدار در دل کعبه‌ست چقدر کعبه دلش خون شد از جدایی‌ها به یاد حضرت فرزندتان هر آدینه چه حس و حال قشنگی‌ست هم‌صدایی‌ها 📝 .
. ◾نوحه سینه زنی ◾شهادت امام عسکری(ع) ◾بنداول ای عزادار بابا مهدی ای نوردیده در غم داغ هجران قدت از چه خمیده شور ماتم به پا شد سامرا کربلا شد(۲) واغریبا غریبا(۳) ◾بنددوم بر تو دارم وصیت لحظه‌ی آخرم شد تشنه‌کامی در اینجا بین که درد سرم شد مهدی ای نور عینم یاد جدم حسینم(۲) واغریبا غریبا(۳) ◾بندسوم ای محبان محبان مدفنم سامرا شد قسمت من در این شهر درد و رنج و بلا شد زهر کین زد شراره بسته شد راه چاره(۲) واغریبا غریبا(۳) .👇
. ◾ سینه‌زنی ◾ (ع) ◾ملودی و سبک جدید ◾بنداول گلهای گلخونه همه ز غصه پژمرده مرغ‌دلِ‌خسته‌ی‌ من‌سر زیر پر برده سامرا کربلا شده به دیده‌ی مهدی از غم وغصه‌ی پدر ببین که آزرده عالم.... سیه پوش است داغ.... تو بر دوش است بانگ....عزای شاه امشب....برگوش است واویلا واویلا واویلا واویلا واویلا........(۲) ◾بنددوم مهدی‌صاحب‌الزمان صاحب‌عزا گشته تو آسمون سینه‌زنی کنون به پا گشته زهر جفا آتش زده بر جگر مولا که‌سامرا در‌این‌عزا‌ کرببلاگشته شوری....بسر دارم برخیز....تو غمخوارم با تو.....زنده میمانم شمع....شب تارم واویلا واویلا واویلا واویلا واویلا.....(۲) ✍ .👇
زمینه شهادت امام عسکری علیه السلام.mp3
3.22M
بسم الله الرحمن الرحیم جون به لب شد و زهر کینه زد به مغز استخون ماه فاطمه توی بستره به حال نیمه جون مثل مجتبی از لباش داره میریزه لخته خون پرنده قفس نشین، به فکر پروازه با رفتنش بازم میشه داغ دلا تازه غریبی که داغ دلش نداره اندازه عطر بقیع/ داره میاد/از کوچه های سامرا شش گوشه ی/آقام داره/ حال و هوای کربلا برا تسلای دل صاحبمون اللهم عجل فرج بخون بند دوم غصه میخوره اونکه کوه استوار و محکمه گریه میکنه اونکه صاحب تموم عالمه گریه میکنه اونکه وارث خلیل و آدمه وقتی فلک ازش گرفت تموم دنیاشو هیشکی نبود تا بگیره زیر بغل هاشو هیشکی نبود تا لااقل پاک کنه اشکاشو بعد پدر / چشمای تر / قسمت روز و شبشه بعد پدر / شب تا سحر / ذکر فرج رو لبشه برا تسلای دل صاحبمون اللهم عجل فرج بخون
. 🎙 #️⃣ #️⃣ تسلیت ای حجت ثانی عشر یابن الحسن *کسی تو سامرا به آقامون تسلیت نگفتا* تسلیت ای حجت ثانی عشر یابن الحسن *میدونی دل  آدم کجا میره؟یه مرتبه یاد گودال افتادم ..."اونجام به یتیمان ابی عبدالله کسی تسلیت نگفت ..."* زود بود از بهر تو داغ پدر یابن الحسن *معمولا فامیلا جمع میشن ، عمو،دایی، عمه و دیگر بستگان؛ نمیزارن بچه یتیم کنار پیکر پدربی تابی کنه" اما برا امام زمان ما این اتفاق نیفتاد ..." حتی کربلا هم اینجوری نبود ... اونجا عمه ی امام زمان بچه های ابی عبدالله رو سرپرستی کرد ...* قلب باب ت از شرار زهر دشمن آب شد سوخت جسم و جانش از پاتا به سر یابن الحسن طفل بودی،پیش چشمت چشم بابا بسته شد تونگه کردی و او زد بال و پر یابن الحسن *آخ دلم یه جایی رفت،نگی امشب چرا داره پریشون خوانی میکنه..." به خدا دست من نیست؛دلم با این یه بیت رفت کوچه بنی هاشم* حسین جان ... طفل بودی پیش چشمت دست بابا بسته شد تو نگه کردی و قنفذ ...... کودک 6 ساله بودی بر پدر خواندی نماز ریختی از چشم خود خون جگر یابن الحسن قرن ها فریاد زهرا مادرت آید به گوش از مدینه بین آن دیوار و در یابن الحسن مادر؛کاش بودم تا علی را یار بودم من جای تو بین در و دیوار بودم مادر شنیدم بارها از پا فتادی دیدی علی تنها بود باز ایستادی یوسف زهرا بیا با ما بگو آخر چرا تربت زهراست مخفی از نظر یابن الحسن *فرمود عقیل برو به اون کودکی که تو حجره هست ،بگو بیاد ..." اومدم دیدم یه ماه شب چهارده گوشه ی هجره مشغول عبادته" آقامون حجت ابن الحسن بود تا پیغام رو دادم سراسیمه اومد؛ سر بابا رو بغل گرفت ... تا امام عسکری اونو دید نفرمود پسرم،فرمود یا سید أَهْلَ الْبَیْتِ اسْقِنَا المَاءٍ ...." یعنی تشنمه به من آب بنوشان ..... اسْقِنَا المَاءٍ .... (آخ بمیرم ...) هر طوری بود نزاشت بابا لب تشنه از دنیا بره .... امام جوادم یه کودک 6،7 ساله بود نزاشت باباش امام رضا تشنه لب جون بده ..."اما لایوم کیومک یااباعبدالله .....حسین ......بمیرم،هر چی صدا زد جماعت جگرم داره میسوزه ...."جی جوری آبش دادن ؟؟ فَلَمْ یُجِبْهُ أَحَدٌ إِلَّا بِالسُّیُوفِ .....حسین ........ 👇
. |⇦•کسی که بهر تو... روحی له الفدا ویژه شهادت علیه السلام اجرا شده۱۴۰۲ به نفسِ حاج محمد رضا بذری ●━━━━━━─────── "اَلسَّلامُ عَلَيْكُمْ يا اَهْلَ بَيْتِ النُّبُوَّةِ، وَمَوْضِعَ الرِّسالَةِ، وَمُخْتَلَفَ الْمَلائِكَةِ،وَمَهْبِطَ الْوَحْىِ"  کسی که بهر تو دست دعا بلند کند به عرش طالع او را خدا بلند کند ترحمی به زمین خورده مسیرت کند مرا مگر که دعای شما بلند کند ز مکر شعبده بازان دهر ترسی نیست نشسته ایم که موسی عصا بلند کند اگر صدا زدمت تو اجازه داده ایم که دیده است گدا هم صدا بلند کند *ما بی ادب نیستیم ما در خونه ات رزق و روزی جدتو خوردیم آقا..ما سر این سفره بزرگ شدیم..خوب جایی بزرگ شدیم..* غبار روی عَبای توام غمم این است مباد باد مرا از عَبا بلند کند بگیر دست مرا که ثوابها دارد کسی ز خاک گرفتار را بلند کند پس از ظهور سر خاک من بیا یک دم بعد صد سال اگر بر سر قبرم گذری من کفن پاره کنم زندگی از سر گیرم پس از ظهور سر خاک من بیا یک دَم دمت مرا ز دل قبرها بلند کند گرفته است دل ما خدا کند که حسین نسیمی از طرف کربلا بلند کند چه حکمتی ست بسوزد در و حرامی شهر بیاید به در خانه و پا بلند کند «حالا آقاتو صدا کن ..یابن الحسن» .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ 👇
. |⇦•سلامِ دورِ ما.... و توسل ویژه شهادت ابا المهدی آقا امام‌حسن عسکری علیه السلام اجرا شده۱۴۰۲ به نفسِ حاج محمد رضا بذری ●━━━━━━─────── "یا اَبامُحَمَّدٍ یا حَسَنَ بنَ عَلِیٍ اَیُّهَا الزَّکِیُّ العَسکَرِیُّ یَابنَ رَسوُلِ اللّهِ یا حُجَّةَ اللّهِ عَلی خَلقِهِ یا سَیِدَناوَ مَولانا اِنا تَوَجَّهنا وَستَشفَعنا وَ تَوَسَّلنا بِکَ اِلیَ اللّهِ وَ قَدَّمناکَ بَینَ یَدَی حاجاتِنا یا وَجیهاً عِندَاللّهِ اِشفَع لَنا عِندَاللّه " سلام ای نور، ای محصور، ای دور از رهاییها غریب ابن غریبِ وادی نا آشنایی ها تویی که مرزهای نقشه ها را خطّ بُطلانی سلام ای هستی اعراب، فخر آریاییها سلامِ دور ما جان داد در راهِ علیک تو کمی نزدیک کن ما را شبیه سامرایی ها کمی هم کاسه های چشم مان را پر کن از دیدار که با دینار کاری نیست ما را در گدایی ها *گرچه فرمودند: آشی که میپزید نمکشم از اهل بیت بخواین..فرمودند: راحت باشید دنیا بخواید اما آقا !مرا با دینار کاری نیست آقاجان من خودتو امشب میخوام...چیزای بزرگ بخواید. یه کسی اومد به حضرت گفت آقاجان یابن رسول الله ! مگه این نیست پیغمبران به پشت میخوابیدن؟ فرمود: درسته..مگه این نیست خواب مومن به راسته خواب منافق به چپه خواب شیاطین به روست؟ حضرت فرمودن: درسته..گفت: آقا! من هر کار میکنم نمیتونم شب به راست بخوابم هر کار میکنم باز به چپ عادت کردم حضرت یه نگاه کردن گفتن بیا جلو، اومد جلوحضرت فرمود: حالا دستاتو ببر زیر عبا.. حضرت دو تا دست خودش رو از عبا آورد بیرون دستشو برد سمت دست این شخص سه بار اشاره کرد از چپ به راست از چپ به راست.. میگه دیگه بعد اون نتونستم به چپ بخوابم. تا اینجا اینجوری از حضرتت میخواستن.. .جزئیات زندگیشون رو..فرمودن بخواید، کمم نخواید هر چی دوست دارین بخواید ازشون..یکی داشت از کنار امام حسن عسکری رد میشد یه لحظه به ذهنش اومد یعنی خدا به منم فرزند میده.. حضرت داشتن رد میشدن فرمودن: بله. خدا به تو هم فرزند میده. یهو یه لحظه گفت یعنی خدا به من پسر میده حضرت فرمود: نه خدا به تو دختر میده یه مدت گذشت خدا بهش دختری عنایت کرد. بخواید کمم نخواید زیادم بخواید اماخودتونو پابند همین مسائل ریز و دم دستی و مسائل ریز دنیوی نکنید گرچه اینارم فرمودن بخواید..بگو یا امام حسن عسکری من ازت میخوام دستمو تو دست مهدی بگذاری اینجوری بخواه..بگو آقا ما دور افتادیم یا بقیه الله..امشب شب یتیمی شماست. اما پیغمبر فرمود: "أَشَدُّ مِنْ يُتْمِ الْيَتِيمِ الَّذِي انْقَطَعَ عَنْ أُمِّهِ وَ أَبِيهِ يُتْمُ يَتِيمٍ انْقَطَعَ عَنْ إِمَامِهِ"پیغمبر فرمود: یتیمتر از اون یتیمی که پدر از دست داده اونیه که از امامش دور افتاده. یا بقیه الله منم دور افتادم ازت، منم یتیمم، اما حواسم نیست. همینکه بفهمم دور افتادم خودش کلیه..من شأن امامو نفهمیدم درک نکردم آقاجان! اون باورو امشب به من بده.آقاجان! اون اعتقاد راسخو به من بده..* (*بعضیا از اول محرم تا به امشب لباس مشکی به تنشونه شصت و نه شب به عشق حضرت زینب لباس مشکی به تنشون بود..بعضیا بالاخره شام غریبان امام رضا لباسو درآوردن بعضیا گفتن این ایام وفات حضرت سکینه و شهادت امام عسکری تا امشب لباس سیاه تنشون بود. از زبان اونها دو سه خط بگم..‌*) شبهای آخر است گدا را حلال کن این هم بساط نوکر بی دست و پای تو ما را ببخش گریهٔ سیری نکرده ایم چشمان خشک ما خجل از این عزای تو کی دست خالی از در این خانه رفته است دستِ پر است تا به قیامت گدای تو .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ .👇
. علیه السلام اجرا شده۱۴۰۲ به نفسِ حاج محمد رضا بذری ●━━━━━━─────── تنها بلد شدیم تباکی کنیمو بس گریه کند برای تو صاحب عزای تو گریه کن تو حضرت زهراست والسلام جانم فدای فاطمه و بچه های تو طواف کعبه دور قبله اش قسمت نشد آخر بحق عاشق و معشوق ظلم است این جدایی ها *نقل داریم شیخ علی فشندی بود شب عرفه امام زمان «عج» رو دید. اما حضرت رو‌ نشناخت. امام زمان یه مبلغی بهش داد حضرت فرمود: اینو از طرف پدرم حج به جا بیار. گفت: من بگم از طرف کی اسمش رو بگین.. حضرت فرمود: از طرف حسن ابن علی. بازم نشناخت. بعد گفت آقا من فردا شما رو کجا ببینم؟ آقا فرمود: من میام خیمه اتون سر میزنم. گفت آقا خیممون من کجا منتظرتون باشم؟حضرت فرمود: چون شما روضه اباالفضل میخونین من میام ..* طواف کعبه دور قبله اش قسمت نشد آخر به حق عاشق و معشوق ظلم است این جداییها زمان ای کاش برمیگشت ما را با خودش میبرد که شاید پیش مرگت میشدن از ما فدایی ها حسن یعنی فقط زخم از نمک نشناسها خوردن گره خوردن به غم در پاسخِ مشکل گشاییها سکوت خسته ات یک حنجره فریاد میخواهد صدایت زخم خورد از خنجرِ بی هم صداییها تو را غربت، تو را زندان، تو را دیوارها کشتند برای زهر گفتی از جفا، از بی وفایی ها *نقل اینه حضرت به شدت تحت نظر بود شش سال امامت کرد ولی تو این شش سال حضرت رو یا ممنوع المعاشرت کردن یا ممنوع الملاقات. نمیذاشتن مردم پیش حضرت بیان.البته اینم نکته ایست چون مردم باید کم کم به فراق و غیبت عادت میکردن باید مقدمه میشد برای غیبت امام زمان عج الله...* به دستت کاسه ی آب و به چشمت کاسه ی اشک است لبت سیراب شد با روضه های کربلاییها هشت روز است که با درد مدارا دارد کوه صبری که در این بستر غم جا دارد *اول این ماه حضرت مسموم شد مثل فردا روزی به شهادت رسید. هشت روز حضرت مسموم بودن و درد و زجر کشیدن..* هشت روز است که از زهر به خود میپیچد هشت روز است که از مرگ تمنا دارد هشت روز است که جان کندن او را دیده همسری که به کنارش غم عُظما دارد ذره ذره نفسش سوخت تنش آب شده هشت روز است که اینگونه تقلّا دارد *یه وقت حضرت فرمود: عقید برو پشت پرده پسرم مهدی رو خبر کن.اومد پشت پرده آقازاده رو دید حضرت داشت گریه میکرد مشغول عبادت و سجده بود این آقای پنج شش ساله ...گفت آقا! پدر شما رو طلب کردن.اومد محضر پدر تا پدر و دید گریه کرد.پدر پسر و دید گریه کرد فرمود: پسرم آبی به لبم برسون.من دیگه رفتنیم. یه جوشانده ای هست تو تاریخ که آماده کردن دست آقا دادن آقای ما تا لحظه دفنِ پدرش علنی نشد اینقدر نامردا دنبالش بودن این آقازاده رو گیر بیارن بکشن خیلی دنبالش بودن..همونطور که پیغمبر ما وقتی میخواست به دنیا بیاد یهود بشدت دنبال این بود پیغمبر آخر الزمان به دنیا نیاد که عبدالله پدر پیغمبر ما رو یهود کشت . اما دو ماه بود که نطفه منعقد شده بود..امام زمان ما هم همینطور حتی نقل اینه آثار وضع حمل در نرجس خاتون نبود این اراده خداست. بچه رو چطوری بزرگ کردن؟ تو سرداب خانه حتی گاهی کنیز خانه حضرت جاسوس بود. گدا میومد در میزد در و که باز میکردن داخل خونه رو نگاه میکرد طفلی هست یا نه..عجیبه ها اینم بگم یه روز امام حسن عسکری منزل نبود سر زمین بود دیدارها گاهی اینقدر مخفیانه بود خارج شهر سر زمین .حضرت تحت نظر بود هر کسی با حضرت ارتباط میگرفت، ارتباطه گاهی براش دردسر میشد. از این طرف نرجس خاتون بچه رو تو سرداب با اینهمه سختی بزرگ میکرد یه روزی بچه گرمش شد بیقراری میکرد مادر بچه رو از سرداب آورد بیرون امام حسن عسکری منزل نبود بچه رو آورد بیرون، کنیز منزل حضرت خبر داد ریختن تو خونه امام حسن عسکری درو شکستن. نرجس خاتون میفرماید یه لحظه به من الهام شد این بچه رو تو چاه بندازم بچه رو تو چاه انداخت. .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ .👇
. و توسل ویژه شهادت ابا المهدی آقا امام‌حسن عسکری علیه السلام اجرا شده ۱۴۰۲به نفسِ حاج محمد رضا بذری ●━━━━━━─────── مامورا هر چه گشتن این بچه رو پیدا نکردن و رفتن. امام حسن عسکری تا برگشت نرجس خاتون گفت: آقا من بچمو از تو میخوام. ریختن تو خونه مجبور شدم بچه رو تو چاه بندازم. این اتفاق توی کودکی برای امام حسن عسکری هم افتاده بود حضرت بچه که بود یه بار توی چاه افتاده بود .زنها اینقدر به سر زدن گریه و شیون کردن..امام هادی فرمودن: غصه نخورید بچه بدون اینکه حتی تنش خیس شده باشه میاد بیرون آب چاه اومد بالا و امام هادی دیدن امام حسن عسکری اومدن بیرون...اراده الهی ست امام زمان ما هم همینطور.حضرت فرمود: غصه نخور این بچه آرام آرام تو چاه بود. آب اومد بالا بچه رسید به دست مادر..یه مادر بیقرار و مضطربی بچه بهش رسید نگران بود بچه جان نداده باشه یه وقت اما بچه سالم اومد بغلش یه اشاره کنم..یه مادریم دم خیمه منتظر بود گفت: الان بچه ام سیراب برمیگرده از شدت عطش این بچه فرمودن محتضر شده بود یعنی آبم میرسید به این بچه فایده نداشت...* ذره ذره نفسش سوخت تنش آب شده هشت روز است که اینگونه تقلّا دارد سر او روی زمین مانده در این مدت نه.. پسری هست به دامن سر بابا دارد *حضرت اومد بالا سر پدر آب رو یا اون جوشانده رو که به دست بابا داد امام عسکری اومد بخوره اینقدر دست حضرت میلرزید. حتی این هشت روزه خدا لعنت کنه نامردا رو طبیب درباری میفرستادن منزل حضرت به بهانه اینکه طبابت کنه اما ببینه آیا تو خونه طفلی هست یا نه..* *روایت میگه زمانی امام عسکری رو دفن کردن مردم متفرق شدن خلیفه و اصحابش ترسان و مضطرب شدن گفتن دنبال این پسر هر جور هست باید بگردیم. چون دیدن حضرت بر بدن امام حسن عسکری نماز خوند. هیچکی تا حال ندیده بود ایشون رو هیچکی.. عموش جعفر کذاب اومد نماز بخونه بر امام. حضرت عمو رو کنار کشیدگفت اونی که باید نماز بخونه منم ..نماز خوند بر بدن امام معصوم... بلافاصله بعد نماز دیگه کسی حضرتو ندید. سلطان و اصحابش مضطرب دنبال آقای ما حجه ابن الحسن گشتن‌‌..از اینجاش یه اشاره روضه داره.. دیگه شروع کردن تفتیش همه خونه ها اینقده ریختن تو منزل حضرت گشتن دنبال این آقازاده نتونستن پیداش کنن...حتی جسارت کردن.. خانه اش کرب و بلا حجره او گودال است هشت روز است به لب وا حسینا دارد هشت روز است که در خلوت خود میخواند چقدر گودی گودال مگه جا دارد روضه میخواند چرا آن همه طولش دادند یک نفر تشنه مگر آن همه بلوا دادند یا بقیه الله! وقت دادند سه ساعت سر فرصت بزنند شمر آنجاست ولی با همه دعوا دارد آه از آن سینه که سنگینی پا را حس کرد وای از آن تیغ که بد کینه از آقا دارد شمر مشغول حسین است گهی هم میزد خواهری را که به سر چادر زهرا دارد *چند جمله ام برا وفات حضرت سکینه بخونم..* بیقرار و حزین تو منم دختر تو سکینه منم همونی که اگه تو بری به غم تو میشینه منم گفت بابا! الهی سکینه ت بمیره فکر من کجاها نمیره نکنه بی حیا شه سَنان موهاتو توی دست بگیره اینقدر این بانو روضه داره.. بحث وداع شد اینم بگم.. آخرین وداع ابی عبدالله این بود رفت برگشت سمت خیمه راوی میگه هر نفسی که ابی عبدالله میزد از لای این زره خون بیرون میزد حالا اومده داره وداع میکنه این وداع چه کرد با ابی عبدالله... یه وداعم اینه ابی عبدالله میخواست حرکت کنه دید اسب حرکت نمیکنه دید یه نگاه کرد دید سکینه جلوی اسبو گرفته بابا بیا پایین از مرکب تا نیای حرف نمیزنم بچه رو بغل کرد بابا قربونت بره چرا اینقدر گریه میکنی؟ گفت: بابا! یادته خبر مسلمو آوردن دختر مسلم حمیده رو بغل کردی من اونجا فهمیدم حمیده یتیم شده تو دست نوازش رو سرش کشیدی.. گفت بابا منم میدونم بری یتیم میشم منم همونطوری بغل کن دست نوازش رو سرم بکش* .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ .👇
. امام حسن عسکری علیه السلام اجرا شده۱۴۰۲ به نفسِ حاج محمد رضا بذری ●━━━━━━─────── *تا زمان امام صادق این سکینه خانوم امام حسین زنده بود.ازدواجم نکرد چون هم شأنی نداشت. ابی عبدالله در مورد ایشون فرمود: ذوب شده در ذات خداست. مثل علی اکبر امام حسین. عجیبه شأن این خانوم چقدر تاریخ بهش جفا کرد..تو مجلس منزل امام صادق گاهی روضه خون روضه میخوند دیدن از پشت پرده یکی میگه.. ابتاه!با گریه حضرت همه گریه میکردن. تو گودال قتلگاهم عمه بدن بی سر باباشو بغل کرده بود اومد دست رو شونه عمه گذاشت عمه این بدن کیه؟ حضرت فرمود:این بدن باباته..اومد کنار بدن بی سر نشست. دیدن این انگشتا رو میکشید به رگهای گلوی بابا.. میکشید به موهای خودش..نوشتن لشگر عمرابن سعد نشست کنار گودال و گریه کرد..خب حالا با این صحنه تو ببینی یه بچه داره اینجوری عشق بازی میکنه با بابای خودش چیکار میکنی؟ یه جوری آرومش میکنی.. ولی نوشتن:*فَاجْتَمَعَتْ عِدَّةٌ مِنَ الْأَعْرَابِ حَتَّى جَرُّوهَا عَنْهُ* یه عده از این بی حیاهای عرب ریختن تو گودال‌ این بچه رو کشیدن رو زمین.. اینقده زدن این بچه غش کرد.. ابی عبدالله تو خواب بهش فرمود: دخترم "شیعتی مهما شربتم" برو به شیعیان بگو آب میبینن یاد ما کنن، صحبت غریب و شهید میشه یاد ما کنن..میدونین علی اصغر و سکینه با هم خواهر و برادرن که از یه مادر بودن مادرشون ربابه. ابی عبدالله گویا پدر دختری میخواست باهاش حرف بزنه صدا زد" لَيْتَكُم في يَوْمِ عاشورا جميعاَ تَنْظُروني "برو بگو: ای كاش، همگی در روز عاشورا بوديد و می ديديد. کاش میدیدن به بچه ما رحم نکردن..این هم پسر منه هم برادر توئه سکینه جان..نوشتن تا چشاشو وا کرد صدا زد.. ابتا! "انظر الی رُؤسنا المکشوفه" گفت: بابا چشاتو وا کن ببین دارن عمهٔ ما رو میزنن.. «هر جا هستی صدا بزن یا حسین» .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ .👇
shahadat emam hassan askari_14020701(2)(1).mp3
47.75M
|⇦• سلام دورِ ما... و توسل ویژۀ شهادت اباالمهدی آقا امام حسن عسکری علیه السلام اجرا شده۱۴۰۲ به نفس استاد حاج محمد رضا بذری
زمینه؛ یا حجة بن الحسن.mp3
2.08M
علیه‌السلام علیه‌السلام 🔹یا حجة بن الحسن🔹 بیا پسر عزیزتر از جانم که رسیده وقت سفر بابا بیا ماه شب‌های پریشونی تو شبای غربت سحر بابا بیا که رسیده لحظۀ وداع ما غصۀ یتیمی سخته تو این سن و سال این شبِ ستم، تحمل ماهو نداشت دیگه ندارم برای موندم مجال اما، تو بهار امیدی تو فروغ خورشیدی، می‌تابی حالا حالا بابا، تُو شبای بی‌صبری خورشید پشت ابری، تو آسمون دل‌ها احیاگر مکتب پیغمبری «یا حجة بن الحسن العسکری» ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ بیا آقای عزیزتر از جانم که رسیده شب‌های غمِ دنیا هر جا می‌بینی یه فتنه‌ای برپاست تمومی نداره ستمِ‌ دنیا بیا که امید مردم جهان تویی دنیا پره از خروش اشک و هُرم آه از یمن داره صدای العطش میاد خیلی ساله مونده چشمای غزه به راه مولا، اینجا سپاهی داری اینجا برای یاری، آماده شده لشکر مولا، یه روزی از این روزا بیا عزیز زهرا، به غریبی حیدر آقا بیا با شوکت حیدری «یا حجة بن الحسن العسکری» ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ بیا وارث غریبی مولا بیا که دل منتظرات خونه لشکر تو آقا اربعین، هر سال «نُصرتی لَکُم مُعدَّه» می‌خونه پیاده میایم همه به شوق دیدنت با هزار امید راهی می‌شیم تو جاده‌ها آخه دلامون گواهی می‌ده که تو هم از مکه می‌شی راهی به سمت کربلا مولا، ذکر یا لثاراته زمزمۀ لب‌هاته، منتقم ثارالله مولا، به پای تو می‌مونیم همه مرد میدونیم، تُو سپاه تو ای ماه دل‌هامونو تا کربلا می‌بری «یا حجة بن الحسن العسکری» شاعر و نغمه‌پرداز: .
واحد؛ وارث غربت.mp3
1.7M
علیه‌السلام علیه‌السلام 🔹وارث غربت🔹 تازه برگشتم از سامرا اما بازم دلم تنگه برای آقام بی‌قرارم واسه دیدن صحنش از غربت سرداب می‌باره چشمام آقایی که داریم از قیامش ما تا قیامت این شکوه دینو آقایی که داریم از کلامش این عشق و شور و شوق اربعینو وارث شوکتش، میاد همین روزا از مکه و منا، تا صحن کربلا وارث غربتش، با پرچم عزا امشب عزاداره، تو صحن سامرا «آجرک الله، یا بقیة‌الله» ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ سامرا غرق عزا و ماتم شد گرفته هر کوچه، شمیم ماتم کوچه‌ها داره هوای دلتنگی پیچیده باز انگار بوی محرم آسمونا عزادارن امشب این اشک چشماس یا می‌باره بارون آقای ما عزادار باباست امشب عزاداریم مثل آقامون روضه‌خونه آقا، با حال مضطری با قلب خسته و با چشمای تری با صاحب الزمان، امشب تو هم بخون: «مظلوم سامرا، امام عسکری» «آجرک الله، یا بقیة‌الله» ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ با امام مجتبی شباهت داشت نام حسن یعنی جود و کرامت مثل جدّ مظلوم و غریبش بود تو لحظه‌های بی‌کسی و غربت شعلۀ زهر کینه چه کرده با قلبی سوخته از غم غریبی جور دشمن دلش رو سوزونده از غربت جدش داره نصیبی با شعلۀ عطش، داره به لب نوا بارونیه نگاش، به یاد کربلا همین که ظرف آب، می‌رسه به لبش از غربت حسین، می‌خونه روضه‌ها «آجرک الله، یا بقیة‌الله» شاعر: نغمه‌پرداز:
نوحه سنتی امام حسن عسکری علیه السلام سبک قدیمی «حاج ناظم» ............ مولا اباصالح بزم غم به پا کن گریه برای مظلوم سامرا کن زین داغ جانکاه آجرک الله سرت سلامت مولا بقیه الله آه و واویلا آه و واویلا واویلتا واویلا آه و واویلا ........... یا سیّدَ اهلَ بَیْتی اِسْقِنِی الماء بابا خداحافظ من رفتم ز دنیا دل پر محن کن نوحه به من کن با دست کوچک بابایت را کفن کن آه و واویلا آه و واویلا واویلتا واویلا آه و واویلا ........... ای قرص ماه پنهان از هر دو دیده هنگامه ی تنهایی بر تو رسیده یا حجت الله از بعد بابا غریبی و تنهایی در دشت و صحرا آه و واویلا آه و واویلا واویلتا واویلا آه و واویلا ........... هنگام غسل و تشییع آن جنازه داغ دلت یا مهدی گردیده تازه با چشم گریان گفتی حسین جان یاد حسین بودی و آن جسم عریان آه و واویلا آه و واویلا واویلتا واویلا آه و واویلا ........... شاعر؛ امیررضا فرجوند
199.5K
سبک نوحه بالا 👆 اثر امیررضا فرجوند
سینه زنی امام حسن عسکری ع پور علی النقی سرور اهل یقین کن نظری از کرم به زمره مؤمنین شفیع روز جزا رهبر دنیا و دین کشته راه خدا یا حسن عسکری شهید زهر جفا یا حسن عسکری به بحر فضل و شرف یازدهمین گوهری وی که ز بعد رسول یازدهمین رهبری فاطمه را نور عین سلاله حیدری فدای تو جان ما یا حسن عسکری شهید زهر جفا یا حسن عسکری دشمن دونت چرا ز خانمان دور کرد به عسکر سامره ز کینه محصور کرد ز سم جور و ستم حزین و رنجور کرد کشته راه خدا یا حسن عسکری شهید زهر جفا یا حسن عسکری چه می‌شود خسرو اکه جود و احسان کنی عنایتی از کرم به ما محبان کنی گهی نگاهی بر این جمع پریشان کنی ز راه جود و سخا یا حسن عسکری شهید زهر جفا یا حسن عسکری جرم تو آخر چه بود که حبس شد جای تو به کنج زندان غم منزل و مأوای تو کرده اثر زهرکین آه بر اعضای تو ای ولی ذوالعطا یا حسن عسکری شهید زهر جفا یا حسن عسکری 😭🥀 ✍طاهره سادات.
1_13569172336.mp3
6.45M
یا حسن بن علی اَیُّها العسکری حُسن ختام شصت و نه شب نوکری.. «یا اَبَالمهدی.. یا اَبَالمهدی» ای نام تو هر زمان فریاد من من صید و نگاه تو صیاد من ای نوکر اجداد تو اجداد من.. السلام علی، آقازاده ی علی دومین حسنِ، خانواده ی علی « یا اَبَالمهدی یا اَبَالمهدی» و اَنت قالَ: مِن عَلامَة المؤمنین زیارة الحُسین، فی یوم الاَربعین «یا اَبَالمهدی یا اَبَالمهدی» ای خورشید سامرا ای آقای من من مجنونم و تویی لیلای من «جانم حَسَن، جانم حسین، آقای من» السلام عَلیٰ، آقازاده ی علی دومین حسن، خانواده ی علی.. «یا اَبَالمهدی یا اَبَالمهدی»
غربتِ شهر سامرا غصّه‌ی هر شب منه.. یاد خرابی حرَم آتیش به جونم می‌زنه.. گرد و غبار حرمت سرمه‌ی چشمِ نوکراست.. خیلی غریبی آقاجون فدای اون صحن و سرات.. یابن الزهرا، گدای سربه‌راهتم عشقم اینه، زائر سامراتم.. اِن‌شاالله باز اربعین، کاظمین، سامرا پای پیاده از نجف، می‌رسیم، کربلا.. یَابنَ‌الزهرا، گدای سربه‌راهتم عشقم اینه زائر سامراتم.. کسی که دلتنگ توئه نفس براش زیادیه.. برکت هر زیارتت دست امامِ هادیه.. دوست‌دارم از عمق وجود خودتو و عشیرتو .. هی می‌خونم کنج حَرَم جامعه‌ی کبیر تو.. یابنَ‌الزهرا، تا جون دارم فداتم عشقم اینه زائر سامراتم.. نور راه روشن، عاشقان، تاابد حضرت هادی هستی و، عشق ما تا ابد.. یابنَ‌الزهرا، گدای سربه‌راهتم عشقم اینه زائر سامراتم.. «ارباب من حسین» آخر ساله آقاجون دست‌های خالیمو ببین.. کبوترت خسته شده شکسته‌بالیمو ببین.. تموم عالم یه طرف تو یه طرف حسین من.. یه کربلا عیدی بده با یه نجف، حسین من... «یاثارالله، یا غایةَ‌الآمالی یاثارالله، تو اَحسن الاَحوالی» دست خالی رد نکن، دست‌های نوکرو یه ساله که هی در زده، نوکرت این درو.. ان‌شالله باز اربعین، کاظمین، سامرا پای پیاده از نجف، می‌رسیم، کربلا..
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴 به آسمان نرسم تا هوایی‌ام نکنی کجا روم من اگر سامرایی‌ام نکنی بگو میانِ گدایانِ خویش جایی هست نگاه بر من و بی دست و پایی‌ام نکنی بقیع پنجره فولاد کُنجِ شش گوشه خوشم به این دو سه جا هر کجایی‌ام نکنی سرم به چوبه‌ی سرداب میزنم به سرم اسیرِ این شبِ سردِ جدایی‌ام نکنی هنوز از سفرِ اربعین مریضِ توام دوا ندارم اگر کربلایی‌ام نکنی نگاه کن به بزرگیِ خود ولی نظری به طرزِ نابلدیِ گدایی‌ام نکنی غریبِ شهر  مرا کُشت آتشِ جگرت مرا بِبَر که بمیرم به خانه‌ی پدرت شاعر: حسن لطفی
🏴🏴🏴🏴🏴 امام عسکری حضرت اباالفضل(ع) بسم الله الرحمن الرحيم یا رحمن یا رحیم (السلام علیک) یا اَبامُحَمَّدٍ یا حَسَنَ بنَ عَلِیٍ اَیُّهَا الزَّکِیُّ العَسکَرِیُّ یَابنَ رَسوُلِ اللّهِ یا حُجَّةَ اللّهِ عَلی خَلقِهِ یا سَیِدَناوَ مَولانا اِنا تَوَجَّهنا وَستَشفَعنا وَ تَوَسَّلنا بِکَ اِلیَ اللّهِ وَ قَدَّمناکَ بَینَ یَدَی حاجاتِنا یا وَجیهاً عِندَاللّهِ اِشفَع لَنا عِندَاللّه 🔻هر کی با امام عسکری کار داره صدا بزنه... یا وَجیهاً عِندَاللّهِ اِشفَع لَنا عِندَاللّه ⬅️اجرومزده شما برادران و خواهران بابی بی دوعالم فاطمه زهرا(س) انشاالله درهرگوشه ای ازاین مجلس ومحفل نشسته آید به ابروی فاطمه زهرا حاجت روا بشید شفای همه مریض‌ها انشاالله روز شهادت امام عسکری (ع) است روز یتیمی امام زمان(عج) است. امروز هم ناله شیم با امام زمان.. قربون اشک چشمت برم آقا جان. آقا قربونت برم تو سن کودکی لباس عزا به تن کردی. امروز دم در ایستاده. شال عزا به گردن انداخته. آقا...قربون اون شال عزا برم به گردن انداختی. هر جایی بری مراسم ختم،صاحب عزا دَمِ در می ایسته،خوش آمد میگه. امروز صاحب عزا خودِ امام زمانِ. دَمِ در ایستاده،خوش آمد میگه. میگه آی عزادارای پدرم! خوش اومدید... ما امروز اومدیم خودمون رو بهت نشون بدیم ،ما هم اومدیدم آقا! اما تو رو ندیدیم یوسفِ زهرا.. ◼️آقا جان مهدی زهرا.. امروز بیا یه روزی به ما بده. آخه 2ماه بر امام حسین گریه کردیم... ناله زدیم.. آقا جان هنوز بعضیا پیرهن مشکی رو در نیاوردن. آقا میدونی عزای ما کی تموم مشه.... اون لحظه ای که شما تکیه به دیوار کعبه بزنی...بگی. الا یا اهل العالم انا بقیة الله. دلتو ببرم سامرا و التماس دعا ◼️میرسد نالهٔ فاطمه بر گوش ◼️حجة ابن الحسن گشته سیه پوش ◼️سامرا بار دیگر در عزا شد ◼️حجة ابن الحسن صاحب عزا شد    آقا خادمشُ صدا زد ظرف آبی براش بیاره.. میگه:ظرف آب رو برداشت آورد،داد دستِ امام حسن. اینقدر آقا ضعیف شده. ،دست ها میلرزه،بدن داره میلرزه. ظرف آب رو که به دست امام حسن داد،اینقدر که دست ها میلرزید، ظرف آب رها شد، ریخت رو زمین.. صدا زد:آی خادم! برو پسرم مهدی رو خبر کن...مهدیم بیاد.    بمیرم برا امام حسن عسکری.. امام زمان اومد... کنار پدر.. ظرف آب رو برداشت.. ظرف آب رو نزدیک دهان مبارک بابا آورد. اینقدر این بدن ضعیف شده.. اینقدر این بدن نحیف شده. همچین که ظرف به دهان مبارک حضرت رسید... از شدت ضعف هی ظرف آب به دندونای حضرت میخورد... عرضه بداریم... یا صاحب الزمان... خوب شد شما... لحظه آخر کنار پدر بودید... حضرت رو سیراب کردید... نگذاشتید امام عسکری... با لب تشنه از دنیا بره... یادشهدا امام شهدا اموات جمع حاضر از این مجلس ومحفل فیض ببرند گریزی هم به روضه آقا اباالفضل داشته باشیم همه اموات فیض ببرند     امروز خدارو قسم بده به حق اون آقایی که کربلا امیدش ناامید شد.. آقایی که خجالت کشید... بگو آقا نزار دست خالی برگردم... امان امان2 (بگمو نالشو بزنی؟) دستاشو از بدن جدا کردند.. تیر به چشم نازنینش زدند... آخ عمود آهن به فرق نازنینش زدن...      همچین که از بالای مرکب با صورت به زمین آفتاد..... آخ صدا زد ..... برادر... برادر تو دریاب... الهی نبینی داغ براد🏴اگه برادر داری الهی داغشو نبینی) آی برادر دارا یه وقت دیدن عزیز زهرا حسین ع داره میاد... اما دیگه پاهاش قدرت نداره... دوزانو اومد کنار بدن اباالفضل... سر عباسُ از زمین برداشت رو زانو گذاشت.. کمتر بزن بازوی خود را بر زمین اباللفضل ( داداش) شرمنده ام کردی گل ام البنین اباالفضل بودُ امیدم مرا یاری کنی سالها بهرم علمداری کنی آخ بی برادر گشتمُ پشتم خمید2 دیده بگشا که طبیبت سر بالین آمد دیده بگشا که حسین با دل خونین آمد دیده بگشا ای سرو بخون غلطیده تا نگویند حسین داغ برادر دیده الالعنة الله علي القوم الظالمين و سيعلم الذين ظلموا اي منقلب ينقلبون