eitaa logo
کانال نوحه وسینه زنی یا زینب(سلام الله علیها)
14.4هزار دنبال‌کننده
1.6هزار عکس
1.4هزار ویدیو
360 فایل
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها #اللهم_عجل_لولیک_الفرج_والعافیه_والنصر #هدیه_محضر_امام_زمان_عج_صلوات http://eitaa.com/joinchat/2288255007C8509f44f1f
مشاهده در ایتا
دانلود
دارم ! چه ؟تسلیت، به که ؟پیغمبر امین دیگر به آستان که ؟دلدار مه جبین دلدار مه جبین که بُوَد؟ حجت خدا بوسی تو آستان که؟ مهدی امام دین این تسلیت ز بهر چه؟ از بهر این عزا بهر کدام عزای ؟ غم زین العابدین او کیست؟ باشد امامم، کدام امام؟ آن دومین علی و امام چهارمین آیا شهید گشته؟ بلی، از چه ره ؟ز کین قاتل که بُد؟ ولید ،که لعنت بر آن لعین ازبهر چه شهید شد او؟ دین مصطفی این مصطفی نبی ست ؟ بلی ختم مرسلین دینش چه بوده؟ اسلام ،یارش که بد؟ خدا دیگر که ؟ مرتضی که بر او بود جانشین آن مرتضی علی که شه ملک لافتی ست؟ آری امام برحق بر جمع مسلمین بعد از نبی ولی خدا شد خلیفه ا ش ؟ نی، از چه؟ مکر، مکر که؟ مکر منافقین آخر چرا ؟ ز کینه ،چه قومی؟ ددان چرا کردند فتنه، از چه رهی؟ راه جور و کین وحشی بدند ؟ آری، هم بی حیا؟ بلی ظلمی روا نمونده اند؟ بلی، بر که؟ شاه دین ظالم که بود؟ ناکس، ناکس که بود؟ ثانی پس نطفه اش حرام ؟ زنا زاده ی لعین همراه او که بود؟ ابوبکر ،دیگری ؟ عثمان خلیفه اند؟ دروغین هم آن هم این اینان چه کرده اند ؟جفا بر که؟ مرتضی تنها بر او؟ نه، بر که دگر؟ مام نازنین آن مام نازنین که بُوَد ؟دخت مصطفی نامش چه بود؟ فاطمه زهرای دل غمین با فاطمه چه شد؟ شهیده شد او ، از چه ره؟ ز کین از کینه ی ثانی ؟بلی چه شدش؟سقط شد جنین آخر چطور؟ بود چو بین جدار و در آیا لگد زدند؟ بلی اُف بر استرین جرمش چه بود ؟یاری دین، این که جرم نیست گفتند جرم توست ، چه کس ؟قوم ظالمین دیگر چه کرده اند؟ ز مسمار در مپرس وز آتشی که سوخت در جنت برین در سوخت نیمه سوز، ز دودش دگر مپرس یا در میا ن کوچه، نپرسم دگر ازین باشد روا که جان بدهم از غمش؟ بلی زین غم جهان شیعه بُوَد زار و دل غمین دیگر پسر نداشت؟ داشت دو تن نامشان چه بود؟ نام یکی حسن دگری شاه عالمین آیا حسن شهید شد از کین اشقیا؟ آری به دست همسر ملعونه اش ز کین مسموم زهر اخگر الماس ریزه ها ؟ آری نخورده زهر جفا را بشر چنین گو شاه عالمین چه بوده است نامشان؟ نامش حسین باشد یعنی نکو ترین باشد امام چندم؟ سوم امام پاک پس باب اطهر؟ بلی مولای عارفین گفتی حسین از چه دلم شد ملول تر ؟ گردد ملول از غم او جمله ما ء و تین برگو چه ها شده ست به سلطان عالمین شدکشته، کشته ی چه؟ ره عدل و داد و دین اندر کجا ؟به ماریه و دشت نینوا ، تنها؟ نه، با که؟ گروه مجاهدین خیل سپاه دشمن ؟افزون ز سی هزار کوفی و شامی؟ آری آن شبه مسلمین تعداد جان نثار سپاه حسین چند ؟ هفتادو دو مجاهد نستوه بی قرین باید چه نامشان بنهیم این سپاه را ؟ لب تشنه کشتگان ره رب العالمین آیا ز اهل بیت کسی گشته شد؟ بلی عباس و قاسم و علیِ اکبرش، همین ؟ نی هیجده تن از گل گلزار هاشمی آلاله و شقایق ، هم یاس و یاسمین اطفال کشته چند؟ دو تن، اصغر حسین عبدلله یادگار حسن هردو غنچه چین تنها چو گشت رفت به میدان؟ بلی، چه کرد ؟ سر ها فکند از تن کفار و ملحدین آیا غریب بود ؟بلی، بی کفن؟ بلی در قتلگاه گشت شهید آن شه مبین سر داشت؟ نی، به کجا بد سر ش؟ به نی تن در کجا به ماریه بی سر بر آن زمین سیراب بود؟ نه، تشنه؟ بلی، از چه تشنه لب؟ بستند آب را ،چه کسان؟ سنگدل ترین جرمش چه بود ؟احیا، احیای دین حق این جرم نیست ؟هست ،به زعم که؟ کافرین فرمان که داد از پی قتلش؟یزید دون قاتل که بود؟ تا نفر سی هزارمین زخمش فزون ز انجُم و در آسمان تن دیگر نبود جای که ماهی شود گُزین " گبر این ستم کند؟ نه، یهود و مجوس؟ نه هندو؟ نه، بت پرست؟" نه، داد از گروه کین بعد از حسین خیمه و خرگاه او چه شد ؟ آتش زدند خیمه و خرگاه شاه دین در خیمه گاه غیر زنان حرم که بود ؟ اطفال خردسال ،دگر ؟ زین العابدین بیمار بود؟ آری از راه مصلحت غم خوار او که؟ زینب محزون دل غمین زینب که بود ؟ دخت علی خواهر حسین یک شیر زن ؟ بلی ،که بُوَد مرد آفرین گشتند اسیر؟ آری، از کوفه تا به شام بر پایشان چه بستند؟ زنجیر آهنین گرییم زین مصیبت عظمای آن چنان نالیم تا ابد به غم و ماتم این چنین باشد روا که بارش خون بارد از سما؟ باشد سزا که لرزه بیفتد بر این زمین هم تسلیت ز بهر عزای حسین باد هم تسلیت ز ماتم مولای ساجدین هر وقت آب دید و يا طفل گریه کرد هر وقت ذبح دید مکرر بشد غمین از داغ کربلا چهل سال گریه کرد تا زهر کین بنمودش رها چنین درمدح او خدای چه بر لوح دل نوشت مولای ساجدین و سپس چند نقطه چین وصفش به بی نهایت و مدحش کند خدا وصفش چسان کنم من بی قدر کمترین لیکن به مدحش از لبم همواره میچکد ذکر علی علی علی ای یار نازنین گفتی "جواد" از غم جان سوز اهل بیت آتش زدی به خرمن دل ز آه آتشین "خواهی جه؟رحمت، از که؟ ز حق؟کی؟ صف جزا" دیگر چه؟کربلا بردم میر مومنین
. (علیه السلام) بابا پس از تو عمریست، با گریه خو کنم من چیزی نمانده از اشک، با خون وضو کنم من . آئینه ای ز مقتل، مانده به پیش رویم تنها ترا میانِ آن جستجو کنم من . یعقوب کربلایم، از یوسفم خبر نیست ای پاره پیرهن با تو گفتگو کنم من . از هیجده شهیدم، عمامه ای فقط ماند هر روز دیده را با آن روبرو کنم من . از غصۀ اسارت، وز داغِ عمه هایم با اشکِ نیمه شب این، غم شستشو کنم من . خونِ دلی که خوردم از شامِ بی مروّت با چه زبان توان این سِرِّ مگو کنم من . یک بی حیا چنان بَد، تهمت به عمه ام زد حتی اِبا ز شرح آن زشت خو کنم من . با خود خرابه ای در سینه ز شام دارم سجاده را خرابات، دل را سبو کنم من . بالاترین عبادت، بوسه ز حنجرت بود با خویش نوحه ها زان حالِ نکو کنم من . رفتی و عمه هم رفت، من ماندم و مصائب هم یاد تو دمادم، هم یاد او کنم من . در دورۀ اسارت دیدم دو صد جسارت آلامِ خویش تسکین، با ذکرِ هو کنم من . از زخمِ ساق و گردن، هرگز گِله ندارم کِی شرحِ غربتِ خود را مو به مو کنم من . از آن هزارو نهصد زخمی که بر تنت بود هر روز یک جراحت از تو رفو کنم من . از روضه های سختت، دل پاره پاره گردد هر دم که باز یادِ پاره گلو کنم من . با تربتِ تو اصلاً خو کرده این مشامم از خاکِ قتلگاهت، عطرِ تو بو کنم من ای روزگارِ شادی دیدار تا قیامت جز ناله چاره ای نیست، با روضه خو کنم من . روزی هزار رکعت خوانم نماز صبر و… هر بار در سجودم، لعنِ عدو کنم من . دنیا ندارد اصلاً ظرفیتِ غمِ تو اسرارِ روضه اَت را، در حشر رو کنم من ✍حاج محمودژولیده 🎤 .👇
100K
. (علیه السلام) روضه خوان ِ لبی عطشانم عزادار تنی عریانم واویلا واویلا واویلا من خودم جسم بی سردیدم گلوی پاره را بوسیدم پاره های تن بابا را خودم در بوریا پیچیدم واویلا واویلا واویلا کودک هراسان دیدم من گیسوی پریشان دیدم من دختر حضرت زهرا را بین نامحرمان دیدم من واویلا واویلا واویلا خنده و هلهله پیرم کرد داغی سلسله پیرم کرد ازهمه بدتر این منزل ها خنده حرمله پیرم کرد واویلا واویلا واویلا دورگردن طناب وای ازشام داده مارا عذاب وای ازشام پای ناموس حیدر واشد بین برم شراب وای ازشام واویلا واویلا واویلا اجرا : 🎤
162.7K
. ایام (علیه السلام) گریه کنا گریه کنا-بیاید بریم مدینه همونجائی که ناله ها – عقده میشه رو سینه یه گریه کن نداره*خیلی غریبه آقا فقط کنارِ قبرا * میاد صدایِ زهرا واویلتا واویلا   عمری برایِ کربلا – هرجا عزا گرفتی چی سرِ باباتون اومد – به هیچ کسی نگفتی چهل ساله زچشمات * بارون غم  می باره فقط می گی که دیدم * تنی که سر نداره واویلتا واویلا   پیش چشات یکی یکی – حرمتا رو دریدند یوسفای فاطمه رو – یه روزه سر بریدند همون کسی که نیزه * به پهلوی بابات زد دم ِ غروب برای* غارتِ خیمه اومد واویلتا واویلا   پیش چشات توو بیابون – بچه ها می دویدن غارت گرایِ بی حیا – معجرا رو کشیدن هر کی رسید به زخمِ*این بچه ها نمک زد بر این یتیما از راه*هرکی رسید کتک زد واویلتا واویلا   دردی که رویِ قلبته- همیشه نا تمامه قاتل تو توی یک کلام- بازارِ شهرِ شامه اون نیزه داره نامرد * بسکه سرو تکون داد جلوی چشایِ زینب * سرها ز نیزه افتاد واویلتا واویلا ✍قاسم نعمتی 🎤
تا اشک هست در بصرم.m4a
6.53M
تا اشک هست در بصرم گریه می کنم بااین توان مختصرم گریه می کنم تنها نه با دو چشم ترم گریه می کنم با خون مانده برجگرم گریه می کنم رنگم زمان دیدن مذبوح می پرد یا لحظه ای که طفل گلوبند می خرد یا مادری که کودک شش ماهه می برد با هرچه هست دور وبرم گریه می کنم روح صحیفه پرشده ازگریه کردنم خمس عشر، بهانه شده بهر شیونم گاهی گریز بین ابوحمزه می زنم بین نوافل سحرم گریه می کنم از خنده های حرمله زجری کشیده ام من که عقیله را سر بازار دیده ام بر دردهای عمه ی قامت خمیده ام بر غربت بزرگ حرم گریه می کنم ناموس خود به ناقه ی عریان که دیده است؟ آتش میان زلف پریشان که دیده است؟ افتادن قطار اسیران که دیده است؟ عمری است با غم سفرم گریه می کنم باید چه کرد بین گلو آه و ناله را زخم عمیق پهلو و بازوی لاله را خیلی زدند خواهر من را، سه ساله را یاد رقیه با پسرم گریه می کنم وقتی عقیله وارد بزم شراب شد وقتی که خواهرم به کنیزی خطاب شد روی سرم تمام زمانه خراب شد بر خاک ریخته به سرم گریه می کنم یادم نمی رود پدرم را پیاده بود هر طور بود روی دو پا ایستاده بود بر نیزه ی غریبی خود تکیه داده بود بر حال غربت پدرم گریه می کنم عمامه اش به خاک لگد مال مانده بود خیلی غریب در ته گودال مانده بود با کام تشنه، زخمی و بی حال مانده بود از اوج روضه با خبرم، گریه می کنم بالم زمان پا شدنم تیر می کشد از داغ زهر کل تنم تیر می کشد حالا که تشنه ام.بدنم تیر می کشد. یاد عموی تشنه ترم گریه می کنم علیه_السلام حذف نام کانال ممنوع
392.8K
گودال / کوفه و بند اول حدودا دم غروب ، شروع شد اسارتم کجایی ماه حرم ، که کنی حمایتـــــم دنیا بعد از تو منو ، بد جوری زده زمین من کجا شمر و سنان ، همسفرهامو ببین باورت میشه أبلفضل ، بسته شد دست خواهر منی که خودِ حجابم ، اسیرم توی یه لشکر باورت میشه علمدار ، میبرن منو تو بازار من کجا مجلس می ، کاش میمردم هزاربار بند دوم باورش سخته برام ، که توی شهر بابام صدقه واسه ی من ، بندازن از روی بام باورش سخته برام ، که برم بزم حرام پسرِ ابن زیاد ، بشه با من هم کلام تو توی آسمونم ، خورشید بی أفولی طلوع کردی دوباره ، تو از تنور خولی محاسنت که سوخته ، لبت به خون نشسته زخم چشات بمونه ، دندوناتم شکسته
متن روضه 1 🔸امشب شب غریبی اولاد مصطفی است 🔸زینب اسیر شمر و حسین سر ز تن جداست شب دوازدهم ماه محرمه. .. امروز کربلا چه خبر بود خدایا... 🔸طفلان بی پدر به بیابان در آفتاب 🔸آن یک سر برهنه و آن یک برهنه پاست دیشب وقتی مجلس سیدالشهدا تمام شد... هر کدوم از ما دست بچه هامون رو گرفتیم... رفتیم به سمت خونه هامون... مواظب بچه هامون بودیم... مبادا نیمه شب سردشون بشه... مبادا بچه هامون با لب تشنه بخوابند... اما... آی مردم بچه های ابی عبدالله کجا خوابیدن... بچه های حسین چه حالی داشتند... داخل یک خیمه نیم سوخته... الله اکبر... نميدونم بهشون آب دادند یا نه... خیلی از این بچه ها با شکم های گرسنه... 🔸لیلا به آه و ناله چو مجنون به کوه و دشت 🔸اکبر هزار پاره ز شمشیر اشقیاست 🔸گهواره مانده خالی و اصغر به مهد خاک 🔸از سینه رباب ز غم، ناله برسماست 🔸مهر رخ سکینه ز سیلی و تشنگی 🔸نیمی چو ماه نیلی و نیمی چو کهرباست از امروز دیگه اسارت اهل بیت شروع میشه... از امروز دیگه تازیانه ها شروع میشه... مثل یه همچین روزی امام سجاد آمد کنار عمه جانش زینب... صدا زد عمه جان زینب... ببینید این نانجیبا بدن های خودشون رو غسل دادن... کفن کردن... بدنهای نحسشون رو دفن کردند... اما بدن بابای غریبم حسین... روی زمین کربلا... عمه جان بدن بابای غریبم بدون غسل و کفن... وقتی میخواستند به سمت کوفه حرکت کنند... اومدند بچه ها رو سوار محمل ها کنند... خانم زینب کبری فرمودند... خودم بچه ها رو سوار میکنم... با دستان مبارک... یکی یکی این زن و بچه ها رو سوار بر شتران بی جهاز‌ کرد... اما وقتی نوبت خود خانم زینب شد یا صاحب الزمان .... یکدفعه نگاه کرد به اطرافش... یادش اومد از روز ورودش به کربلا... اون موقعی که عباس علمدار اومد و زانو خم کرد... علی اکبر امد... قاسم امد... جوانان بنی هاشم یکی یکی اومدن... دور محمل زینب رو گرفتن... خانوم‌ رو با احترام از محمل پیاده کردن... مبادا نامحرمها ببینند.... ناموس خداست... احترام داره... یادش اومد از اون‌ روزی همه بنی هاشم در کنارش بودند... اما الان تنهای تنها مانده... نگاه کرد به سمت قتلگاه... صدا زد حسینم برادرم... بلند شو ببین دارن خواهرت رو به اسارت میبرن برادر... ببین دورم رو نامحرمها گرفتند... 🔸به سوی شام و کوفه ام چه ظالمانه میبرند برادرجان... حسین چطوری تو رو تنها بگذارم... 🔸به سوی شام و کوفه ام چه ظالمانه میبرند برادر نمیخواستم اما... 🔸نمیروم ولی مرا به تازیانه میبرند 🔸نمیروم ولی مرا... یه اشاره کرد به سمت سر مقدس ابی عبدالله... روی نیزه... 🔸نمیروم ولی مرا به این بهانه میبرند برادرم حسین نمیدونم با سر برم یا با بدن بمانم... 🔸نمیروم ولی مرا به این بهانه میبرند .
. 🔸امشب شب غریبی اولاد مصطفی است 🔸زینب اسیر شمر و حسین سر ز تن جداست شب دوازدهم ماه محرمه. .. امروز کربلا چه خبر بود خدایا... 🔸طفلان بی پدر به بیابان در آفتاب 🔸آن یک سر برهنه و آن یک برهنه پاست دیشب وقتی مجلس سیدالشهدا تمام شد... هر کدوم از ما دست بچه هامون رو گرفتیم... رفتیم به سمت خونه هامون... مواظب بچه هامون بودیم... مبادا نیمه شب سردشون بشه... مبادا بچه هامون با لب تشنه بخوابند... اما... آی مردم بچه های ابی عبدالله کجا خوابیدن... بچه های حسین چه حالی داشتند... داخل یک خیمه نیم سوخته... الله اکبر... نميدونم بهشون آب دادند یا نه... خیلی از این بچه ها با شکم های گرسنه... 🔸لیلا به آه و ناله چو مجنون به کوه و دشت 🔸اکبر هزار پاره ز شمشیر اشقیاست 🔸گهواره مانده خالی و اصغر به مهد خاک 🔸از سینه رباب ز غم، ناله برسماست 🔸مهر رخ سکینه ز سیلی و تشنگی 🔸نیمی چو ماه نیلی و نیمی چو کهرباست از امروز دیگه اسارت اهل بیت شروع میشه... از امروز دیگه تازیانه ها شروع میشه... مثل یه همچین روزی امام سجاد آمد کنار عمه جانش زینب... صدا زد عمه جان زینب... ببینید این نانجیبا بدن های خودشون رو غسل دادن... کفن کردن... بدنهای نحسشون رو دفن کردند... اما بدن بابای غریبم حسین... روی زمین کربلا... عمه جان بدن بابای غریبم بدون غسل و کفن... وقتی میخواستند به سمت کوفه حرکت کنند... اومدند بچه ها رو سوار محمل ها کنند... خانم زینب کبری فرمودند... خودم بچه ها رو سوار میکنم... با دستان مبارک... یکی یکی این زن و بچه ها رو سوار بر شتران بی جهاز‌ کرد... اما وقتی نوبت خود خانم زینب شد یا صاحب الزمان .... یکدفعه نگاه کرد به اطرافش... یادش اومد از روز ورودش به کربلا... اون موقعی که عباس علمدار اومد و زانو خم کرد... علی اکبر امد... قاسم امد... جوانان بنی هاشم یکی یکی اومدن... دور محمل زینب رو گرفتن... خانوم‌ رو با احترام از محمل پیاده کردن... مبادا نامحرمها ببینند.... ناموس خداست... احترام داره... یادش اومد از اون‌ روزی همه بنی هاشم در کنارش بودند... اما الان تنهای تنها مانده... نگاه کرد به سمت قتلگاه... صدا زد حسینم برادرم... بلند شو ببین دارن خواهرت رو به اسارت میبرن برادر... ببین دورم رو نامحرمها گرفتند... 🔸به سوی شام و کوفه ام چه ظالمانه میبرند برادرجان... حسین چطوری تو رو تنها بگذارم... 🔸به سوی شام و کوفه ام چه ظالمانه میبرند برادر نمیخواستم اما... 🔸نمیروم ولی مرا به تازیانه میبرند 🔸نمیروم ولی مرا... یه اشاره کرد به سمت سر مقدس ابی عبدالله... روی نیزه... 🔸نمیروم ولی مرا به این بهانه میبرند برادرم حسین نمیدونم با سر برم یا با بدن بمانم... 🔸نمیروم ولی مرا به این بهانه میبرند .
قتلگاه ی(1).mp3
389K
. در زمین کربلا،روز هجران آمده در کنار قتلگه،طفل گریان آمده۲ همگی با غم دل روی زمین افتادند به کنار شهدا گریه ی خود سر دادند وا حسینا وا حسینا وا حسینا وا حسین۲ پیکر پاک حسین،غرق در خون گشته غرق در رنج و ملال،طفل دلخون گشته۲ بر سر و سینه زنان ذکر حسینا دارد در کنار بدنش شیون و غوغا دارد وا حسینا وا حسینا وا حسینا وا حسین۲ در کنار شهدا،می زنند سکینه را یاد زینب آورد،داغ مدینه را۲ دشمن از ظلم و ستم رنگ رخش نیلی کرد صورت دخت کبود با زدن سیلی کرد وا حسینا وا حسینا وا حسینا وا حسین۲ زد سکینه این صدا،با دو صد شور و نوا کن نگه بر رخ من،یا حسین یا ابتا۲ تازیانه زده بر پیکر پاکم بابا زین کتک هاست که افتاده به خاکم بابا وا حسینا وا حسینا وا حسینا وا حسین۲
۱۱ (قتلگاه) کاروان حسین ز کربلا می رود به اسیری سوی شام بلا می رود همه تن های پاک بی کفن روی خاک وای از این غم۲ بدن ساجدین به زیر زنجیر کین از غم داغ بابا شده او دلغمین دل او خون شده عمه محزون شده وای از این غم۲ زین همه ظلم و کین جان همه بر لب است در کنار حسین خواهر او زینب است عمه با اشک و آه آمده قتلگاه وای از این غم۲ گوید ای جسم پاره تو حسین منی پسر فاطمه نور دو عین منی زینبم خواهرت آمدم در برت وای از این غم۲ بر زمین فتاده برادر پاک او آمده در کنار پیکر چاک او می زند خواهرش بوسه بر حنجرش وای از این غم۲ دخترش سکینه ز دیدنش خونجگر داغ بابا زده بر دل و جانش شرر دشمنان آمدند دخترش را زدند وای از این غم۲
. قاتلان، ناموسِ زهرا را اسیری می‌برند زینب کبراست که با این حقیری می‌برند؟! او عقیله، دخترِ شاهِ بنی هاشم علی است با چه اوضاعی بزرگان را اسیری می‌برند؟! شمرها دانند، اینها صاحبانِ کعبه اَند باز از گودال، با وضعِ خطیری می‌برند ناقه های بی جهاز و بانوان بی پناه نور را با نار، بی یار و مجیری می‌برند خیلِ نامحرم، کنار محرمانِ مصطفی دستهای بسته را با بد سفیری می‌برند شمرهای بی حیا تا میتوانند از جفا بد دهانی می‌کنند و بد مسیری می‌برند جمعی از اعرابِ اوباش و اَراذل، با کتک کودکانِ خسته را چون جمعِ پیری می‌برند روزِ روشن، از میان روستاها و قُراء با لباس پاره چون طفلِ صغیری می‌برند از کنار کشته های بی سرِ کرب و بلا عده ای مظلومه را، جمع کثیری می‌برند حنجرِ پاره، گواهِ اینهمه بی حرمتی است بی سر و پاها، سری را با دلیری می‌برند! با کلام الله بازی می‌کنند و سرخوشند رَاس ها را مست ها با دلپذیری می‌برند ظالمان، گویی نمیدانند تا شام خراب با ستم دارند جمع بچه شیری می‌برند گاه زیر تازیانه، گاه زیر کعبِ نی آل عصمت را به دستور امیری می‌برند دختران حتی ز یکدیگر خجالت میکشند کوفیان، این جمع را با سر بزیری می‌برند عاقبت اَسرار آل الله بازاری شدند آل زهرا را ببین از چه مسیری می‌برند ✍ .
. |⇦•دریا به دیده ی تر.... علیه السلام اجرا شده به نفسِ حاج عباس واعظی ●━━━━━━─────── آه از همان زمان که دختر ز روی تل گفت ما را ببین پدر جان معجر به سر نداریم *ابی عبدالله وارد خيمه امام سجاد شد، روی یه فرش پوستی آقا امام سجاد بیمار و تب دار افتاده ، عقیلة العرب داره پرستاری میکنه، آقا خواست بلند شه اینقده بی حال بود نتونست... به عمه جانشون فرمودن: عمه جان کمک کنیدمن یه مقدار بلند شم من و به خودتون تکیه بدید..عمه سادات کمک کردن زیر بغل های آقا رو بلند کردن نیم خیز به خودشون تکیه دادن یه نگاه به بابا کرد...بابا چه خبر؟ سوال هایی کرد، صدا زد: بابا از عموم عباس چه خبر؟ بی‌بی زینب یه نگاه به ابی عبدالله سر پایین انداخت، چی میخواد آقا بگه؟ ابی عبدالله اشکاشون سرازیر شد فرمودند: پسرم! عموت عباس رو کشتن کنار فرات، دستاشو از بدنش جدا کردن..اونقده حضرت گریه کرد بی حال شد..به حال آومد، باز هم اشک ریخت..صدا زد بابا از برادرم علی اکبر چه خبر؟ از زهیر چه خبر؟ از حبیب چه خبر؟ از مسلم عوسجه چه خبر؟ تیر خلاصی رو ابی عبدالله زد راحتش کرد"يا بُنَىَّ إِعْلَمْ أَنَّهُ لَيْسَ في الْخِيامِ رَجُلٌ إِلاّ أَنَا وَ أَنْتَ" بابا راحتت کنم غیر از من و تو تو خيمه ها هیچ مردی باقی نمونده، همه رو شهید کردن...* دریا به دیده ی تر من گریه می کند آتش ز سوز حنجر من گریه می کند سنگی که می زنن به فرقم ز روی بام بر زخم تازه ی سر من گریه می کند از حلقه های سلسله خون می چکد چو اشک زنجیر هم به پیکر من گریه می کند ریزد سرشک دیده ی اکبر به روی نی اینجا به من، برادر من گریه می کند .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ 👇
4_5900177332508822404.mp3
6.48M
|⇦•دریا به دیده ی تر... و توسل به راوی دشت کربلا امام سجاد علیه السلام علیه السلام اجرا شده به نفسِ حاج عباس واعظی•
. #روضه_امام_سجاد علیه السلام اجرا شده به نفسِ حاج عباس واعظی ●━━━━━━─────── سهل ساعدیه، میگه: آقا امام سجاد رو شناختم توی شام، رفتم جلو سلام کردم، آقا جان! من سهل ساعدی ام از صحابی جد شما، بگید ببینم چی شده چه خبره؟ چه به روزتون آوردن؟حضرت یه نگاه کرد فرمود: سهل ساعدی اونقدر برات بگم از کربلا تا کوفه از کوفه تا شام تو اولین نفری هستی که به من سلام کرده...هر جا رسیدیم سنگمون زدن و دشنام دادن...عرض کرد: آقا جان! اگر کاری داری بگید انجام بدم؟امام سجاد فرمودن: پارچه همراهته؟ بله آقا پیدا میکنم، فرمودن: یه پارچه بیار این زنجیری که پشت گردنمه زیر آفتاب داغ شده گردنم رو سوزونده پارچه رو زیر زنجیر بذار...آقا دیگه چیکار کنم؟ پول داری؟ بله آقا.. فرمودن: برو پول بده به این نیزه دارا بگو سرهای بریده رو ببرن دور کنن، حواس مردم به این سرا پرت بشه اینقدر به ناموس ما نگاه نکنن... حضرت هفت تا علت فرمود برای اینکه شام از همه جا بیشتر سخت گذشته...یکیش اینه...فرمود: وقتی کاروان یه جایی می ایستاد نیزه دارایی که سر بریده تو دستشون بود با همون نیزه شروع میکردن رقصیدن پایکوبی کردن... سرها گاهی از رو نی روی زمین می افتاد.. امام سجاد همون آقایی که کنار بدن باباش ابی عبدالله روز یازدهم اونقده گریه کرد، بی بی زینب گفت: شما که خودتو از بین بردی...فرمود: عمه جان! اینا بدن کشته های خودشون رو جمع کردن اما بدن بابای من زیر آفتابِ... بابا! آنقدر چکمه به پهلوت زدن نامردا تیر و نیزه به بازوت زدن نامردا .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ 👇
4_5900177332508822409.mp3
5.29M
|⇦•بابا! آنقدر نیزه ... و توسل به راوی دشت کربلا امام سجاد علیه السلام علیه السلام اجرا شده به نفسِ حاج عباس واعظی
. |⇦•ای وای قلب این شام... علیه السلام اجرا شده به نفسِ حاج محمود کریمی ●━━━━━━─────── ای وای قلب سجاد بی قرار می خونه با اضطرار عَلَیکُنَّ بِالفِرار ای وای تو قلب این شامِ تار از بین صدها سوار عَلَیکُنَّ بِالفِرار «عمه جان عَلَیکُنَّ بِالفِرار» «عمه جانم، عمه جانِ قد کمانم» ای وای ای دلهای داغدار مضطر و با حال زار عَلَیکُنَّ بِالفِرار ای وای دشمنامون بی شمار با حال زار و نزار عَلَیکُنَّ بِالفِرار ای وای شرق و غرب آتیش گرفت دار الحرب آتیش گرفت عَلَیکُنَّ بِالفِرار ای وای شعله پیش پیکرا مشعل ها پیش سرا عَلَیکُنَّ بِالفِرار ای وای دخترهای بی پناه از آتیش خیمه گاه عَلَیکُنَّ بِالفِرار ای وای ناله میاد از حرم وای عمه وای معجرم عَلَیکُنَّ بِالفِرار ای وای شد روزِ عالم سیاه زهرا بین قتلگاه عَلَیکُنَّ بِالفِرار ای وای عمه پیش مادرِ تازیونه میخوره عَلَیکُنَّ بِالفِرار «عمه جان عَلَیکُنَّ بِالفِرار» عمه جانم، عمه جانم عمه جانم. ای عمو جان ای عمو جان ای عمو جان *روضه ی امام زمان این روزا اینه..* عمه جانم عمه جانم عمه جان قد کمانم ای حسینم ای حسینم ای حسینم خیلی دلم گرفته برای محرمَت *از الان دلم برا دهه اول محرمت تنگ شده* یک مصرع است حاصل عمری که داشتم یار آمد و گرفت و به بندم کشید و گفت حسین ... .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ 👇
1_1141475994 (1).mp3
12.95M
|⇦•ای وای تو قلب ... علیه السلام علیه السلام اجرا شده به نفسِ حاج محمود کریمی
12-salahshoor-L_113800 (1).mp3
3.89M
یا حسین عشق کربلا دارم شوق دیدار نینوا دارم کی شود خاک کربلا کویم کعبه عشاق قبله رویم قبر عباس باوفا جویم (2) یا حسین عشق کربلا دارم شوق دیدار نینوا دارم قبر عباس باوفا جویم کی شود بینم مرقد اکبر زاده لیلا شبه پیغمبر کی شود بینم قبر اصغر را جای او روی سینه بابا یا حسین عشق کربلا دارم شوق دیدار نینوا دارم این دل تنگم عقده ها دارد گوئیا میل کربلا دارد می روم بینم در کجا عباس هر دو دست از پیکر جدا دارد می روم بینم در کجا زینب شکوه از شمر بی حیا دارد یا حسین عشق کربلا دارم شوق دیدار نینوا دارم ...................................... ارائه متن و صوت نوحه، روضه، مرثیه و،،،، ─⊱✾♡✾⊰─ 💠 اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ 💠 ─┅─⊱✾♡✾⊰─┅─
دوازدهم محرم 🏴السلام علیک یا اباعبدالله ▪️زینب آمد سنگ ها را زد کنار ▪️باغ گل را کرد پیدا زیر خار ▪️باغ گل نه،صفحه ای زآیات نور ▪️نقطه نقطه گشته از سُم ستور ▪️دید زینب ،آن صحیفه دیدنیست ▪️یک به یک آیات آن بوسیدنیست ▪️خواست بوسد جای بوسیدن نداشت ▪️لعل لب بر حنجرِ خونین گذاشت بدن رو زیر تلی ازسنگ،تیر ،شمشیر ،نیزه شکسته ها دفن کرده بودند امروز ازصبح تا غروب کار زینب همین بود کوس رهیل رو که امروز صبح زدند گفتن اسرا سوار بشند از کربلا بریم، اما همه ی ارباب مقاتل نوشتند ، غروب بود از کربلا رفتند یعنی ازصبح تا غروب زینب داره این بدن رو زیارت میکنه یه نگاه کرد دید اصلا این بدن قابل بغل کردن نیست دست میبره زیر بدن هرنقطه ای رو که بالا میبره یه نقطه ی دیگه زمین میفته یعنی بدن کاملا متلاشی شده فَوَجَدَتهُم مَکبُوبََا عَلَی وَجهِه ... دید یه بدنی به رو روی سینه ، روی خاک گرم کربلا افتاده وَ هُوَ جُثَّتُه بِلا رَأس...سر نداره یــــاصاحب الزمان عمه جان شما اینجا کاری کرد که نوشتند حتی اسب های لشگر دشمن هم برای زینب گریه کردند حسیـــــــن.... حَتَّی تَسیر دُموعَ الخُیُول عَلَی هَوافِرِها.... اشک هاشون میریخت روی سُمّشون اما ی عده ایستاده بودند و میخندیدند شروع کرد با این بدن حرف زدن، آخرین زیارت زینب با ابی عبدالله همین امروزه اربعین هم برگشت تربت رو زیارت کرد لذا امروز آخرین زیارت حسینه چون یک سال ونیم بعد هم دیگه کربلا نیومد از داغ حسینش دق کرد و جان داد لذا میخواد حقش رو ادا کنه گفت داداش ▪️ای زِ دور خردسالی یاورم ▪️یاد داری در کنار مادرم ▪️ماه رخسارت زِ من دل می ربود ▪️تا برد خوابم نگاهم بر تو بود ▪️یاد داری شامگاهی باحسن ▪️راه پیمودید دوشادوش من ▪️غافل از خواهر نگردیدی دمی ▪️تا نباشد گرد من نامحرمی حسیـــــــن..‌‌ داداش یادته من و تو و بابام علی و داداشم حسن، وقتی میخواستید من رو ببرید حرم پیغمبر چجوری میبردید بابام علی جلو میرفت شما دوطرف من حلقه میزدید به قنبر میگفت قنبر برو چراغ های حرم پیغمبر رو هم کم کن شبانه من رو میبردید یه روز داداشم حسن پرسید بابا چرا ما زیارت میریم روز میریم ، خواهرم شب میره با این تشریفات میره فرمود حسن جان همه این کارها برا اینه مبادا نامحرمی قدو قامت زینب رو ببینه یــــــاصاحب الزمــــــــان... حالا امروز همین زینب میخواد از کربلا بره گفت داداش ▪️غافل از،خواهر نَگردیدی دَمی ، ▪️تا مباشد گرد من نامحرمی ▪️حال بین نامحرمان گرد مَنَند ▪️خنده بر زخم درونم میزنند حسیـــــن ..... ▪️نیست عباس وعلی اکبرت ▪️مانده تنها بین دشمن خواهرت... حالا میخواد سوار بشه ان شاءالله گریه هامون با گریه ی شامگاهی مهدی زهرا س عجین بشه سنان ابن اَنس میگه عمر سعد من رو مأمور کرد سربازات رو بردار دور این زن وبچه حلقه بزن حالا خانم میخواد اهل بیت رو سوار کنه یه نگاه به من کرد یه نگاه ب عمر سعد فرمود اَما تَستَحیُونَ مِن الله وَرَسُوله .. شما حیا نمیکنید نَحنُ بَناتُ الرَّسول... ما بچه های پبغمبریم ، نگاه کردن نداره با این تشر زینبی ، من سربازام رو جدا کردم رفتم عقب تر ایستادم اما خودم داشتم میدیدم واقعه رو‌‌... دونه دونه همه رو سوار کرد نوبت رسید به زین العابدین زیر بغل امام زمانش رو گرفت حضرت فرمود عمه جان من وظیفمه عمه تو رو سوار کنم امام سجاد زانو زد یاصاحب الزمان سنان‌میگه من داشتم میدیدم تا زینب پاشو گذاشت رو زانوی زین العابدین ،امام سجاد نتونست تحمل کنه پاهاش لرزید چنان با صورت به زمین خورد... حسیـــــــــــن..... ====================
Monajat.Shab 12.Beytozahra97.mp3
11.51M
دوزادهم محرم ▪️با غصه های آل عبا گریه میکنی ▪️در اوج روضه های عزا گریه می کنی ▪️ما با گناه اشک تو را در می آوریم ▪️از سوز بی وفایی ما گریه می کنی ==================== ✍متن روضه های حجت‌الاسلام میرزامحمدی
دوزادهم محرم اعوذ بالله من الشیطان الرجیم بسْمِ اللهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ الحَمدُ لِلَّه رَبِّ العَالَمِین وَ الصَّلاة وَ السَّلامُ عَلیٰ سَیّدِ الاَنبیاءِ وَ المُرسَلِین حَبیبِ اِلٰه العَالَمِین اَبِی القاسِم المُصطَفیٰ مُحمَّد وَ عَلیٰ اَهلِ بَیتِهِ الطَّیّـِبینَ الطَّاهِرینَ المَعصُومِینَ المُکـَرَّمِین لاسِیَّما بَقیَّةِ اللهِ فِی الاَرَضِین رُوحِی وَ اَرواحُ العَالَمِینَ لِتُرابِ مَقدَمِهِ الفِداء وَ لَعنَةُ اللهِ عَلیٰ اَعدائِهم اَجمَعین اللهمَّ کُن لولیَّک الحُجةِ بنِ الحَسَنِ صَلَواتُکَ عَلَیهِ وَ عَلی ابائهِ فی هذهِ السّاعةِ، وَ فی کُلّ ساعَة وَلیّا وَ حافظاً وقائِداً وَ ناصِراً وَ دَلیلاً وَ عَیناً حَتّی تُسکِنَهُ اَرضَکَ طَوعاً وَ تُمَتّعَهُ فیها طَویلاً ▪️با غصه های آل عبا گریه میکنی ▪️در اوج روضه های عزا گریه می کنی ▪️ما با گناه اشک تو را در می آوریم ▪️از سوز بی وفایی ما گریه می کنی ▪️ای صاحب عزا، تو به این روضه های ما ▪️می آیی و بدون صدا گریه می کنی ▪️«گاهی نجف، مدینه، گهی کربلا و گاه» ▪️در مشهد امام رضا گریه می کنی ▪️بر کشته ی فتاده به هامونِ کربلا ▪️بر داغ سید الشهدا گریه می کنی ▪️این روزها به حال دل زینب اسیر ▪️در ماجرای شام بلا گریه می کنی دیگه چه خبره این روزها ▪️بر رأس های رفته به بالای نیزه ها ▪️با خیزران و طشت طلا گریه می کنی میخای گریه هات با گریه ی امام زمانت عجین بشه، آقاتو صدا بزن، مجلس عمه جانش زینبه یابن الحسن.... يَا أَيُّهَا الْعَزِيزُ مَسَّنَا وَأَهْلَنَا الضُّرُّ وَجِئْنَا بِبِضَاعَةٍ مُزْجَاةٍ فَأَوْفِ لَنَا الْكَيْلَ وَتَصَدَّقْ عَلَيْنَا إِنَّ اللَّهَ يَجْزِي الْمُتَصَدِّقِينَ السلام علیک یا بَقیَّتَ اللهِ فِی اَرضِه السلام علیک حِینَ تَقوم السلام علیک حِینَ تَقعُد السلام علیک حِینَ تَحمَدُ و تَستَغفِر السلام علیک حِینَ تُصَلّی و تَقنُت ==================== ✍ متن روضه های حجت‌الاسلام میرزامحمدی