13-مصباح الفقاهة-حق و حکم و ملک-رفیعی-۱۴۰۲۱۰۲۳.mp3
9.97M
🎤 تدريس "مصباح الفقاهة"
📖 کتاب البیع
✏️ آیت الله خویی (رحمه الله)
📱درس مجازی هفتهای.
#مصباح_الفقاهة
📌 بیان حقیقت "ملکیّت" و تفاوت آن با "حقّ".
📌 توضیح اتحاد "حقّ" و "حکم" و اقسام ۶گانهی مجعولات و اعتبارات شرعی.
❎ جلسه ۱۳
📆 ۲۳ دی ۱۴۰۲
✴️ @fegh_osoul_rafiee
#محقق_خویی
#مصباح_الفقاهة
#كتاب_البيع
#چکیدهی_مباحث
📖 ۸- البیع مبادلة شيء من الأعيان بعوض في جهة الإضافة:
✅ #محقق_خویی تعریف #بیع را این گونه مطرح میکند:
🔷️ تعریفات و توضیحاتی که در کتب لغات و قوامیس لغویای مانند کتاب المصباح المنیر ارائه میشود بیانگر حقیقت و ماهیّت معرَّف نیست، بلکه غرض لغوی تنها ارائهی توضیحی است که معرَّف را از دیگر اشیاء متمایز کند. (به دیگر بیان، تعاریف لغوی تنها در مستوای ظهورات عرفی کارکرد دارد، و برای تفهیم و تفهّم عرفی و مُحاوری چیزی بیش از این نیاز نیست، و تدقیق و تحقیق در حقایق و ماهیّات، امری تخصّصی است که وابستهی به علومِ شناختی است، مانند فلسفه)
🔷️ #محقق_خویی در توضیح تعریف فیّومی در المصباح المنیر میگوید: "مبادله"ای که در تعریف بیع ذکر شده است مبادلهی نسبتها و اضافات مالیّه است؛ یعنی مراد فیّومی این است که در بیع، نسبتها و اضافات بین اموال مبادله میشود.
🔷️ نظر تحقیقی این است که بیع یک مفهومِ عرفیِ ارتکازی و بدیهی است که تبدیل نسبتها و اضافات بین دو چیز است.
🔶️🔸️ نکتهی بسیار مهم دیگری که #محقق_خویی مطرح میکند این است که دو عوض در بیع نه نیازی است که مورد ملکیّت باشند، و نه نیازی است که مالیّت داشته باشند، زیرا همین که بیع و تبدیل آن دو عوض، مورد غرض عقلایی باشد کافی است. (یعنی آن چه در بیع نیاز است این است که بیع و تبدیل با توجه به دو عوض آن، نوعاً یک امر عقلایی و مُعتَبر شناخته شود)
🔷️🔹️ در هر حال، ماهیّت بیع آن چیزی است که گفته شد، و مالیّت در مبیع و ثمن اگر لازم باشد نیز تنها یک حکم شرعی است که دخالتی در ماهیّت و حقیقت بیع ندارد، حتی اگر بیع بدون آن باطل باشد.
✴️@fegh_osoul_rafiee
#روش_شناسی_فقه
#روش_فقه_شیخ
#شیخ_انصاری
✏️ نوشتهی شمارهی ۴
❓❔❓❔❓ چرا مرحوم #شیخ_انصاری در کتاب "مکاسب" و بحثهای فقه به مبانی و آراء اصولیاش در کتاب "رسائل" پایبند نیست؟ مثلاً در رسائل به عدم حجیت و اعتبار اجماع و شهرت رای میدهد، اما در جایجایِ مکاسب سخن از اجماع و شهرت میزند و سعی وافر دارد تا با شهرت مخالفت نکند؟
📚 پاسخ:
🔶️ آن رأی به عدم حجّيت در اصول مبنایِ خود را دارد و این شهرتگرایی در فقه نیز توجیه خود را؛ تهافُتی در کلام ایشان نیست.
🔶️ عالِم علم اصول در دراسات اصولی به دنبال به دستآوردن حجّتهاست، و بر اساس قاعدهی اولیهی مُحکم و مستحکمی که اصولیانی -مانند خود شیخ- بنا گذاشتهاند اصل اوّلی را عدم حجّیت میداند؛ از این رو، در هر موردی تا قطع به حجّیت پیدا نکند دست از اصل اوّلی مذکور بر نمیدارد.
🔶️ مرحوم #شیخ_انصاری در رسائل -بر اساس مبانی اصولی- به این نتیجه رسید که از طرفی اجماع و اتّفاق قابل تحصيل نیست و اجماع منقول نیز بیاعتبار است، و از طرف دیگر شُهرت نیز بیدلیل است و بیاعتبار؛ این از اصول.
🔶️ به طور کلی، عملیهی استنباط فقهی مانند حلّکردن پازل است که قطعات متکثّر و متعدّدی دارد که باید با دقّت و حوصله در کنار یکدیگر قرار گیرند تا به نتیجه برسد؛ حال، این نگاهِ فقیه است که روشن میکند چه قطعاتی میتواند پازل را تکمیل کند و چه قطعاتی نباید به کار گرفته شود.
🔶️ نگاهِ روشمند شیخ -که تقریباً در سراسر فقه او گسترده است- نگاه حدّاکثری به قطعاتِ تکمیلکنندهی پازل فقهی است؛ ایشان تقریباً از هیچ آیه و روایتی و از هیچ ادّعای اجماعی به سادگی نمیگذرد و همهی آنها را در کنار شُهرت و مشهور قرار میدهد.
🔶️ مرحوم #شیخ_انصاری به دنبال اطمینانآورترین و نزدیککنندهترین راه به حکم واقعی است.
گویی مرحوم #شیخ_انصاری همیشه در پسِ ذهن شریفِ خود یک عالِم انسدادی است؛ گویی!
🔶️ مرحوم #شیخ_انصاری تنها به دنبال تنجیز و تعذیرِ خشک و خالی نیست، بلکه میخواهد تا حدّ ممکن خود را به نزدیکترین نقطه به حکم واقعی برساند.
🔶️ از این رو، بر اجماعات و شُهَرات تکیه میکند و با یک نگاهِ حدّاکثری از همهی حجّتها و لاحجّتهای ضعیف (ظنّآورهای غیر مُعتبر) استفاده میکند تا با همراهی مشهور فقیهان خود را نزدیکتر به قلّه کند؛ یعنی ظنّ قویتری حاصل کند؛ نزدیکتر به اطمینان؛ گویی ایشان بهترین نتیجهی فقهی را آن چیزی میداند که ظنّ قویتری برای مُستنبِط حاصل کند.
🔶️ بنا بر این، مرحوم #شیخ_انصاری از طرفی تا قطع و یقین حاصل نکند دست از اصل اوّلی "عدمِ حجّیت" بر نمیدارد، و از طرفی در فقه نیز به دنبال نزدیکترین نقطه به "قطع و یقین" است که از کنارِ همگذاشتنِ حجّتها و لاحجّتها به دنبالش میگردد؛ یعنی از کنار همگذاشتن امارات و ظنون گوناگون.
✴️@fegh_osoul_rafiee
#روش_شناسی_فقه
#روش_فقه_شیخ
#شیخ_انصاری
✏️ #نوشتهی_شمارهی۵
✅ #شیخ_انصاری و کیفیت به دستآوردن #ظهورات_عرفیه در مواجههی با نصوص:
بدیهی است که #شیخ_انصاری در كتاب رسائل مانند دیگر اصولیان معتقد به حجّیتِ #ظهورات_عرفیه است؛ اما اهمّ و مهمّ، راه و روشی است که ایشان برای رسیدن به #مراد_متکلم طیّ میکند.
🔶️🔶️🔸️🔸️ ۱-بحث اول: کشف معنای لغاتِ نصوص:
مرحوم #شیخ_انصاری برای فهم و کشف معانی بسیاری از لغات و الفاظ به کلمات اهل لغت مراجعه کرده، و گاه کلام آنان را به صورت کامل نقل میکند (مانند ج۱/ص۲۴۰/ص۲۹۱/ص۳۲۱؛ج۲/ص۲۱۷؛ج۳/ص۷؛ ج۴/ص۱۷۶و۱۷۷)
در این بحث، به دو نکتهی مهم بسنده میکنیم:
🔸️🔸️ نکتهی اول: ایشان کتابهای لغوی را هیچ گونه دستهبندیای نکرده، و آنها را بر اساس اعتبار، قِدمَت، و قَرابت زمانی با عربزبانان خالص، و ویژگیها و خصوصیات هر کدام از آن کتابها ارزشگذاری نمیکند.
📌مانند آن که ایشان در اشتراط قدرت بر تسلیم در بیع (ج۳/ص۱۷۶) بدون ترتیب خاصّی از کتاب الصحاح جوهری (م۴۰۰) شروع کرده و در ادامه از القاموس المحیط فیروزآبادی (م۸۱۷)، النهایة ابن اثیر (م۶۰۶)، اساس البلاغة زمخشری (م۵۳۸)، المصباح المنیر فیّومی (م۷۷۰)، المغرب مطرزی (م۶۱۰)، مجمل اللغة ابن فارس (م۳۹۵) و مجمع البحرین طریحی (م۱۰۸۵) نقل میکند.
📌 ایشان در بیشتر مواقع از الصحاح، المصباح المنیر و القاموس المحیط نقل میکند.
📌 نکتهی جالب نیز این است که ایشان در کتاب مکاسب هیچ نقلی از کتاب مقائیس اللغة احمد بن فارس ندارد و تنها یک بار به کتاب مجمل اللغة اشاره میکند.
🔸️🔸️ نکتهی دوم: ایشان در بررسیهای لغوی دست به واکاوی و تحقیق در ریشهها، کاربُردها و معانیِ عُرفی نمیزند، بلکه کلمات و انظار آنها را نقل کرده، و ظاهراً تا این اندازه به استشهاد کلمات اهل لغت برای ایشان وثوق به معنا حاصل میشود.
همچنین از کلمات ایشان در ذیل توضیحات اهل لغت استفاده میکنیم که ایشان تقریباً به اطلاقات و قیود و خصوصیات وارد در توضیحات اهل لغت پایبند است.
📌 مانند آنچه ایشان در مورد معنای بیع در ابتدای کتاب بیع (ج۳/ص۷ و ۸) و اشتراط مالیّت در دو عوض (ج۴/ص۹) بیان کرده است.
✴️@fegh_osoul_rafiee