#کتاب_البیع_شیخ_انصاری
#حاشیة_المكاسب
#آخوند_خراسانى
#تنبیهات_معاطات
📚 ٣۹- قوله (ج۳، ص۷۴): الأمر الثاني: أن المتيقّن من مورد المعاطاة... .
(مرحوم #شیخ_انصاری در تنبیه دوم میفرماید: قدر متیقّن از معاطات، صورتی است که تعاطیِ دوطرفه باشد؛ در هر حال، مرحوم #شیخ_انصاری در میانهی بحث خود در بحث معاطات، گاه سخن از معنای لغوی لفظ "معاطات" و معنای مشارکت آورده است، و معنای مفاعله را بر اعطای یکطرفه یا مقاولهی بدون ردّ و بدلشدنِ کالا صادق نمیداند)
✅ مرحوم #آخوند_خراسانی میفرماید: لفظ "معاطات" اصطلاحی قرآنی و روایی نبوده و در معاقد اجماعات نیز ذکر نشده است، و تنها، تعبیری اصطلاحی است برای یک معاملهی متعارف و متداول در میان مردم.
🔶️ از این رو، آن چه معیار و مبنای ماست شناخت احکام و آثار فقهی و ترتّب آن بر معاملاتِ عرفی و متداول در میان مردم است، و این که معنای "معاطات" -و حتی معنای "اعطاء"- بر آن معاملات صادق است یا نه اهمیتی ندارد.
🔷️ و حتی اگر برای ما اثبات شود آثار و احکام بیع در معاملهی بدونِ صیغهای -که تنها با مقاولهی دوطرفه تحقّق یافته است و چیزی بین دو طرف ردّ و بدل نشده است- جاری میشود، در این صورت نیز تنها باید دلیل و حکم را تبعیّت کنیم، و بر اساس همان دلیل و حکم باید ملتزم شویم تعاطیِ دوطرفه یا اعطای یکطرفه تنها وفای به همان معاملهای است که -بنا بر فرض- تنها با مقاولهی دوطرفه انجام شده است.
✴️@fegh_osoul_rafiee
#کتاب_البیع_شیخ_انصاری
#حاشیة_المكاسب
#آخوند_خراسانى
#تنبیهات_معاطات
📚 ۴۰- قوله (ج۳، ص۷۷): تمیّز البائع من المشتری فی المعاطاة الفعلية... .
✅ مرحوم #آخوند_خراسانی میفرماید: محتوای این تنبیه اختصاصی به بحث معاطات ندارد، زیرا به طور کلی میتوان گفت: انشاءكنندهى تمليك، بايع است و انشاءکنندهی تملّک، مشتری، بدون آن که بین انشاء لفظى (صیغه) و انشاء فعلى (تعاطی يا اعطاء) تفاوتى در اين نكته باشد.
🔶️ بنا بر این، اگر قصد هر کدام مانند دیگری باشد هر دو بایع یا هر دو مشتری هستند، بدون آن که -از لحاظ مفهومی- فرقی بین مُبرِز قصدشان وجود داشته باشد، چه لفظ و چه فعل.
🔷️ البته فعل و لفظ با هم تفاوتی نیز از لحاظ خارجی دارند، و تفاوت آن است که لفظ و صیغه دلالت روشنتری از فعل دارد؛ از این رو، غالباً بایع و مشتری در بیعهای به صیغه و لفظ از ظاهر کلام دو طرف مشخص میشود.
🔹️ حال آن که فعل، تنها با قرینه میتواند دلالتش را روشنتر کند، و قرینه نیز گاهی نیست و گاه هست و مورد نظر نیست.
🔸️ البته اگر ما مجاز را نیز در انشای صیغه کافی بدانیم، لفظ و صیغه نیز برای ابراز روشنِ قصد و نیّت عاقد نیاز به قرینه پیدا میکند؛ فتدبّر جیّداً!
✴️@fegh_osoul_rafiee
دوستان بزرگوار!
#حاشیة_المكاسب مرحوم آخوند خراسانی حاشیهاى بسیار دقیق و عمیق، و در عین حال، مهذَّب و مختصر است برای #کتاب_البیع مرحوم شیخ انصاری؛ واقعاً دُرّ گرانبهایی است در کنار کلمات گرانسنگ مرحوم شیخ انصاری.
فرصت بسیار خوبی برای من و شماست که در کنار فهم #کتاب_البیع مرحوم شیخ انصاری این حاشیه را نیز -که دربردارندهی نکات عمیق و دیدگاههای گاه مخالف و مناقض با انظار و آراء مرحوم شيخ انصاری است- به خوبی بخوانیم و بفهمیم.
✴️@fegh_osoul_rafiee
آیت الله علامهی حسنزاده آملی (رضوان الله علیه) میفرمودند:
"بدانید هر فصلی نمیشود درس خواند؛ قدر جوانیتان را بدانید؛ همین الآن وقت درسخواندن شماست؛ هر چقدر الآن بیشتر زحمت بکشید در آینده کارتان سبُکتر است."
(در محضر استاد؛ ص۹۸)
✴️@fegh_osoul_rafiee
مرحوم آیت الله العظمی بهجت (رضوان الله علیه) میفرمودند:
شخصی به دیگری گفت: "برای گرفتاریها ختمی به ما یا بدهید". او در جواب فرمود: "ختمی مجرَّب در نظر دارم و آن، فقه آل محمّد (علیهم السلام) است".
به تعلیم و تعلّم، مباحثه و مذاکرهی فقه مشغول و ملتزم باشید؛ خدا میداند چه اثراتی دارد!
(در محضر بهجت؛ ج۱، ص۹۸)
✴️@fegh_osoul_rafiee
#محقق_خویی
#مصباح_الفقاهة
#كتاب_البيع
#چکیدهی_مباحث
📖 ۱۰- رأي بعض مشايخنا المحقّقين في معنى المفاعلة و الجواب عنه:
✅ مرحوم #محقق_خویی میفرماید: مرحوم #محقّق_اصفهانی -بر خلافِ معنای مشهور میان اُدباء و لغتشناسان یعنی مشارکتِ دوطرفه- معتقد است در بسیاری از استعمالاتِ قرآنی و مُحاوریِ صحیحِ باب مفاعله، گاه نسبتدادنِ مادّه به دو طرف صحیح نیست، مانند "مُواراة" (دفنکردن)، و گاه نسبتدادن مادّه به دو طرف مقصود متکلم نیست، مانند "ساعَدَه التوفیق"؛ بدون آن که این استعمالات، مجازی یا غلط محسوب شود.
✅ بنا بر توضیحات #محقّق_خویی حصيلهی کلام مرحوم #محقّق_اصفهانی را میتوان در چند نکته بیان کرد:
🔷️🔹️ ۱- نکتهی اول: در هیاتهای ثلاثی مجرّد آنچه توسط واضع به عنوان یک هیات و قالب وضع شده است تنها نسبتِ بین فعل و شخصِ فاعل است، و اگر در افعال متعدّی -مانند ضرب- نیز میتوان فعل را بدون ادات مستقیماً به شخصِ مفعول نسبت داد به خاطر مُفاد و معنای مادّه و ریشهی کلمه است، نه هیاتِ ثلاثی.
🔷️🔹️ ۲- نکتهی دوم: در هیات باب مفاعله -به حسبِ خودِ هیات و معنایِ موضوعٌ لهِ آن- تجاوز از فاعل به مفعول وجود دارد؛ یعنی نسبتی که قرار است با باب مفاعله توسط متکلم بیان شود به صورت حقیقی از ابتدا و به حسب وضعِ لغویِ هیات، بین فاعل و مفعول برقرار است.
🔷️🔹️ ۳- نکتهی سوم: و بر اساس دو نکتهی قبل مرحوم #محقق_اصفهانی میفرماید: اگر متکلم، قصدِ زدنِ دیگری را نداشته و او را زده است میگویند: "ضربه"، اما اگر با قصد زدن او را زده باشد میگویند: ضاربه تا بفهمانند مراد متکلم بیانِ نسبتِ زدن بین شخص ضارب و شخص مضروب بوده است.
🔶️🔸️ شاگرد ایشان مرحوم #محقق_خویی در ردّ فرمایش استاد خود همان سخن مشهور ادباء و اهل لغت را تکرار کرده، میفرماید: مفاعله در معنای غالبیِ خود یعنی "مشارکت"؛ یعنی هر کدام از دو طرف کاری را میکند که شخص دیگر نیز همان کار را با او میکند، اگر چه گاهی معانیای غیر از معنای مشارکت را نیز دلالت میکند.
✴️@fegh_osoul_rafiee
محمد علی رفیعی | فقه و اصول
#محقق_خویی #مصباح_الفقاهة #كتاب_البيع #چکیدهی_مباحث 📖 ۱۰- رأي بعض مشايخنا المحقّقين في معنى المفاع
✅ برای فهم دقیق مراد و مقصود مرحوم #محقق_اصفهانی متنِ کلام ایشان از #حاشیة_کتاب_المكاسب تقديم دوستان:👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇
#محقّق_اصفهانی
#حاشیة_کتاب_المكاسب
📚 و يمكن أن يقال: إنّ التبديل مجرّد جعل شيء ذا بدل سواء كان له مساس بالغير أم لا، و المبادلة هذا المعنى مع المساس بالغير، و ينسب الفعل المشتق منها إلى من هو الأصيل في التبديل -كالموجب في البيع- و مع الأصالة في الطرفين ينسب إليهما التبادل، كما هو الفارق بين المفاعلة و التفاعل في فن الأدبية، فتبيّن وجه التعبير عن البيع بالمبادلة دون التبديل، هذا بناء على ما هو المعروف من تقوّم المفاعلة بطرفين.
و التحقیق خلافه، كما تشهد به الاستعمالات الصحيحة الفصيحة القرانية و غيرها كقوله "يُخٰادِعُونَ اللّٰهَ" وَ "مَنْ يُهٰاجِرْ فِي سَبِيلِ اللّٰه" و "يُرٰاؤُنَ" و "نٰافَقُوا" و "شَاقُّوا" و قولهم «عاجَلَه بالعقوبة»، و «بارَزَه بالمحاربة»، و «ساعَدَه التوفيق»، إلى غير ذلك مما لا يصح نسبة المادة إليهما، أو لا يراد منها ذلك، بل الظاهر أنّ هيئة المفاعلة لمجرد تعدية المادة و إنهائها إلى الغير، مثلا الكتابة لا تقتضي إلّا تعدية المادة إلى المكتوب، فيقال «كتَبَ الحديث» من دون تعديتها إلى المكتوب إليه، بخلاف قولهم «كاتَبَه» فإنّه يدل على تعديتها إلى الغير، بحيث لو أريد إفادة هذا المعنى بالمجرد لقيل «كتب اليه».
و ربّما تدل الهيئة المجردة على نسبة متعدية كقولهم «ضرب زيد عمرا» إلّا أنّ إنهائها إلى المفعول غير ملحوظ في الهيئة، و إن كان لازم النسبة، بخلاف «ضارب زيد عمرا» فإنّ التعدية و الإنهاء إلى المفعول ملحوظ في مفاد الهيئة، فما هو لازم النسبة تارة و مفاد حرف من الحروف أخرى مدلول مطابقي لمفاد هيئة المفاعلة، و لذا ربّما يفهم التعمّد و التقصّد إلى إيجاد المادة، فيفرق بين ضارّ و مضارّ و خدعه و خادعه و نحوهما.
(حاشية كتاب المكاسب؛ محقق اصفهانى؛ ج١/ ص١٠)
✴️@fegh_osoul_rafiee
در کوران مبارزات که امام در قم بودند و از شهرهای مختلف مردم برای دیدار و کارهای مبارزاتی به منزل ایشان مراجعه مینمودند، روزی خدمت ایشان برای کاری رسیدم، دیدم ایشان به نوشتن درسهایی که تدریس نموده بودند مشغول هستند. گفتم: "آقا در این شرایط، حضرتعالی درس مینویسید؟!" فرمودند: "مبارزات نباید به کار اصلی و طلبگی ما -که درس و بحث و امور علمی است- آسیبی برساند".
(آیت الله منتظری؛ روزنامهی اطّلاعات؛ ۱۳۶۷/۱۲/۰۳)
✴️@fegh_osoul_rafiee
حجت الإسلام ریشهری (رضوان الله علیه) در مورد توصیههای مؤکَّد آیت الله العظمی بهجت (رضوان الله علیه) مینویسد:
آیت الله بهجت در دیداری که پیش از سفر حجّ در تاریخ ۱۳۸۵/۹/۲ با ایشان داشتم پس از احوالپرسی بدون مقدمه تاکید کردند: "حداقل هر روز یک ساعت درس و بحث فقه و اصول داشته باشید. اینمطلب را به آقای خامنهای هم گفتهام. هر مسئولیتی دارید این کار را رها نکنید".
در ادامهی دیدار نیز این رهنمود را تکرار کردند. همچنین وقتی به ایشان عرض کردم: "توصیهای برای بهرهبرداری از حجّ بفرمایید". فرمودند:
"از خدا بخواهید موفق شوید به این مطلب فقه و اصول".
جالب توجه این که پس از بازگشت بنده از سفر حجّ نیز در دیداری که به تاریخ ۱۳۸۵/۱۱/۱۲ با ایشان داشتم مجدداً همین توصیه را تکرار فرمودند.
(زمزم عرفان؛ ص۶۴)
✴️@fegh_osoul_rafiee
#کتاب_البیع_شیخ_انصاری
#حاشیة_المكاسب
#آخوند_خراسانى
#تنبیهات_معاطات
📚 ۴۱- قوله (ج۳، ص۸۰): فیکون الآخر فی أخذه قابلاً و مُملِّكاً... .
(مرحوم #شيخ_انصاری در تنبیه چهارم -بر اساس قصد دو متعاطی- چند قسم برای #معاطات ذکر میکند؛ ایشان به عنوان اولین قسم میفرماید: اگر در معاطات یکی قصد تملیک کند، دیگری قابل و مُملِّک (تملیککننده) است؛ یعنی یکی تملیک میکند و دیگری نیز با قبولِ مالِ متعاطیِ اوّل، هم قابل است و هم تملیککنندهی مالِ خود به شخص اوّل. این کلام اخیر، و همچنین اشکالی که مرحوم #آخوند_خراسانی در ادامه بیان میکند بر اساس نسخهای است که "مُملِّکاً" در آن وجود دارد، نه "مُتملِّکاً"؛ حال آن که در نسخهی تصحیحشدهی چاپ مجمع الفکر به درستی "مُتملِّکاً" ذکر شده است)
✅ مرحوم #آخوند_خراسانی -براساس نسخهی "مُملِّکاً"- میفرماید: این گونه نیست که شخص دوّم هم قابل باشد و هم تملیککننده، چون ممکن است قصد شخص دوّم تنها اخذ و تملُّک باشد؛ یعنی ممکن است شخص دوّم -نه در زمان اخذ- بلکه در زمان دفع مال خود به شخص اوّل قصد تملیک کند.
🔸️ یعنی شخص دوّم مالِ شخص اول را به عنوان مقدمه برای دفع عوض اخذ کرده است، و در زمان دفع، قصد عوض میکند، نه قبل از آن.
🔶️ بنا بر این، اگر شخص دوّم قبل از دفعِ مالِ خود بمیرد قبل از تمامشدن مُعاطات مُرده است، فلا تغفل!
✴️@fegh_osoul_rafiee