eitaa logo
محمد علی رفیعی | فقه و اصول
326 دنبال‌کننده
332 عکس
76 ویدیو
218 فایل
این کانال به منظور بارگذاری صوت تدریس، و مطالب مهم علم "فقه" و "اصول" است.
مشاهده در ایتا
دانلود
📚 ۱۰- موضوع العلم و عوارضه الذاتیة/ الجهة الأولى (محاضرات/ج۱/ص۱۶):مرحوم در چند جهت بحث را مطرح می‌کند: 🔷️🔹️ الجهة الأولى: آيا موضوع برای هر علمی لازم و ضروری است؟ 🔹️ نهایت چیزی که می‌توان گفت آن است که غرض از هر علمی تنها یک چیز است؛ مثلاً غرض از علم ، "اقتدار بر استنباط" است و از علم ، "حفظ لسان از خطای در گفتار" است. 🔸️ این غرض وَحْدانیّ در تمام قضایای گوناگون -که گاه در موضوع و محمول با یکدیگر متفاوتند- وجود دارد، و تمام این قضایا همان غرض را حاصل می‌کند؛ این قضایای گوناگون است که یک علم را شکل داده و به یک اسم شناخته می‌شود. 🔹️ این غرض وَحدانیّ مُحال است که از قضایای گوناگون و متفاوت -بما هو کثیر- به وجود آید، زیرا مُحال است کثیر -بما هو کثیر- امر وَحدانی‌ای را به وجود آورد. 🔸️ پس، این قضایای متکثّر و گوناگون از طرفی، و آن غرض وَحدانی -به خاطر واحدبودنش- از طرف دیگر کشف می‌کند که آن چه در واقع آن غرض را به وجود می‌آورد یک عنوان جامع است که تمام آن قضایای متکثّر و گوناگون را در بر گرفته و آن قضایا هر کدام مصداقی از آن است. همان طور که بیشتر فلاسفه قانونی را معتقدند که: "المؤثِّر في الواحد لا یکون إلا الواحد بالسنخ"؛ اين جامع، همان است. ✴️@fegh_osoul_rafiee
🔰 امام خامنه‌ای (دام ظلّه) در سالگرد ارتحال ملکوتی امام عظیم الشأن (قدّس الله روحه) در ۱۴ خرداد ۱۳۶۹ می‌فرماید: "امام بزرگوار ما مُجسَّمه‌ای از ارزش‌های انقلاب ما بود. ... او اسلامِ انقلابیِ مُجسَّم، اسلامِ نابِ مُجسَّم در زندگی و اخلاق و احساسات و تصمیم‌گیری‌ها و نیز فانی برای خدا بود. خدای متعال هم به او پاداش داد؛ کاری که به دست این بزرگوار در این دوران انجام گرفت، کاری بی‌نظیر بود. بعد از پیامبران اولوالعزم کسی چنین حرکت عظیمی انجام نداده بود." ✴️@fegh_osoul_rafiee
🔰 امام خامنه‌ای (دام ظلّه) در وصف امام عظیم الشأن (قدَّس الله روحه) در تاریخ ۱۴ خرداد ۱۴۰۱ می‌فرماید: "امام بزرگوار، روح جمهوری اسلامی است؛ اگر این روح از جمهوری اسلامی گرفته شود و مورد بی‌توجّهی قرار بگیرد نقشی بر دیوار باقی خواهد ماند. ... بسیاری از ابعاد شخصیّت امام بزرگوار ما همچنان ناشناخته است. ... امام را با امثال حقیر مقایسه می‌کنند، در حالی که فاصله بسیار زیاد است، فاصله، نجومی است؛ امام، شخصیت استثنائی بود، به معنای واقعی کلمه." ✴️@fegh_osoul_rafiee
🔰 امام خامنه‌ای (دام ظلّه) در وصف امام بزرگوارمان (رضوان الله علیه) در تاریخ ۱۹ تیر ۱۳۶۸ می‌فرماید: "ما حقیقتاً مُرده بودیم، امام ما را زنده کرد؛ ما گمراه بودیم، امام ما را هدایت کرد؛ ما غافل بودیم از وظایف بزرگ انسان و مسلمان، او ما را بیدار کرد و راه را به ما نشان داد و دستِ ما را گرفت و ما را تشجیع کرد و خودش هم جلو افتاد؛ اکتفا نکرد به این که به ما بگوید: 'بروید'، او رفت تا ما برویم، تا ما پشتِ سر او حرکت کنیم؛ خدا را شکر می‌کنیم که پشت سر او حرکت کردیم، متوقّف نشدیم، نیمه‌کاره او را رها نکردیم، سخنِ او را با همه‌ی وجودمان باور کردیم." ✴️@fegh_osoul_rafiee
🔰 امام خامنه‌ای (دام ظلّه) در تبیین عظمت کار امام عظیم الشان (رضوان الله علیه) می‌فرمایند: "عملِ صالحِ امام، پایه‌ریزی حکومت اسلام و نظام اسلامی بود. ... کسی اُمیدوار نبود که در این دوران بشود نظام اسلامی را پیاده کرد؛ هیچ‌کس تصوّر نمی‌کرد که با این همه دشمنی و مخالفت کسی جرأت کند به سَمت این راه برود، یا قدرت داشته باشد که این کار را انجام دهد، اما امام این کارِ نشدنی را با قدرت ایمان و اراده و همّتِ خود و به کمک تکیه به نفوس میلیونها دل مُشتاق و عاشق انجام داد." ✴️fegh_osoul_rafiee
تصویر اعلامیه‌ی مرجع عظیم الشأن، مرحوم آیت الله خویی (رضوان الله علیه) در مورد حوادث ۱۵ خرداد.
، اَنبانِ داده‌ها و اطلاعات نیست، بل پردازش‌گر داده‌هاست... 🔸️ پردازشِ داده‌های اندک، بهتر و سودمندتر از اَنبانِ داده‌های فراوان است...
مرحوم علامه‌ی طهرانی (رضوان الله علیه) در امام‌شناسی (ج۱۰/ص۱۸۶) از قول استادشان مرحوم آیت الله العظمی شاهرودی (رضوان الله علیه) می‌نویسد: "خدایش رحمت کند مرحوم آیت الله حاج سید محمود شاهرودی تغمّده الله برضوانه که یکی از اساتید فقه حقیر در نجف اشرف بودند؛ یک‌روز بر فراز منبر در بین درس می‌فرمودند: سه دسته، مقدّس‌مآب و اهل‌ِ عبادت‌های صوری و بی‌معنا می‌شوند: ۱- طلبه‌ی درس‌نخوان و... ." ✴️@fegh_osoul_rafiee
📚 ۱۰- أخذ في متعلَّقه (ج۱/ص۳٣۶):پرسش اساسی این است که آیا مولا می‌تواند را -مانند دیگر قیود و شروطِ متعلَّق- قیدِ آن و داخل در چارچوبِ مامورٌبه (متعلَّق) قرار دهد یا نه؟ 🔶️🔸️ یکی از ادله‌ی استحاله این است که اگر این چنین باشد یعنی خودِ امر نیز داخل در چارچوب متعلَّقِ وجوب فرض شده است، و چون امرِ مولا فعل او و در اختیار خودِ اوست، و عبد قدرت و اختیاری نسبت به امرِ مولا ندارد، در این صورت قطعاً قیدِ غیرِ اختیاریِ واجب محسوب می‌شود و به خاطر غیرِ اختیاری‌بودن باید قیدِ خودِ حکم (یعنی قیدِ وجوب) نیز محسوب شود. 🔸️ حال، اگر قید و شرطِ وجوب نیز باشد محذوری پیش می‌آید و آن این است که امر، مشروط به خودش خواهد شد، و این به روشنی مُحال و مُستحیل است. 🔷️🔹️ مرحوم در ادامه در مورد ثمره‌ی فنّی این بحث می‌نویسد: 🔹️ بنا بر نظریه‌ی امکان، مولا می‌توانسته است متعلَّق امر را در حین امر، مشروط و مقیَّد به کند؛ از این رو، برای نفیِ شرطیّتِ می‌توانیم به مجرّد اطلاق و عدم ذکر چنین قیدی در مرحله‌ی جعل و حکم تمسّک کنیم، و توصّلی‌بودن آن واجب را نتیجه بگیریم. همچنین بر اساس چنین دریافتی در مرحله‌ی جعل و امر می‌توانیم کشف کنیم در عالَم بالا -یعنی مرحله‌ی ملاکات- نیز هیچ شرطیّتی نداشته است. 🔹️ اما اگر معتقد به استحاله شویم یعنی مولا نمی‌توانسته است که را قید متعلَّق قرار دهد؛ این عدم امکان، جلوی اطلاق را می‌گیرد و دست ما را از عالَم بالا نیز کوتاه کرده و ما هیچ راهی برای کشف دخالت یا عدم دخالت در عالَم ملاکات نداریم. ✴️@fegh_osoul_rafiee
🔺️🔴 در نگاه اصولی (نوشته‌ی اول) 🔴🔻 ✅ مرحوم در سه موضع از کتاب مراد و مقصود خود از را بیان می‌فرماید: 🔶️🔸️ مرحوم در اثنای بحث از قاعده‌ی (ج۲/ص۴۶۲) می‌نویسید: "و المراد بالحكومة أن يكون أحد الدليلين بمدلوله اللفظي متعرِّضاً لحال دليل آخر من حيث إثبات حكم لشيء أو نفيه عنه. فالأول: مثل ما دلّ على الطهارة بالاستصحاب أو شهادة العدلين، فإنه حاكمٌ على ما دلّ على أنه 'لا صلاة إلا بطهور'. فإنه يفيد بمدلوله اللفظي: أن ما ثبت من الأحكام للطهارة في مثل لا صلاة إلا بطهور و غيرها، ثابتٌ للمتطهِّر بالاستصحاب أو البينة. و الثاني: مثل الأدلة المذكورة." 🔶️🔸️ همچنین در خاتمه‌ی (ج۳/ص۳۱۵) می‌فرماید: "و معنى -على ما سيجيء في باب التعادل و التراجيح-: أن يحكم الشارع في ضمن دليل بوجوب رفع اليد عمّا يقتضيه الدليل الآخر لو لا هذا الدليل الحاكم، أو بوجوب العمل في مورد بحكم لا يقتضيه دليله لو لا الدليل الحاكم، و سيجيء توضيحه إن شاء الله تعالى." 🔶️🔸️و نیز در ابتدای بحث (ج۴/ص۱۳): "ضابط أن يكون أحد الدليلين بمدلوله اللفظي متعرّضاً لحال الدليل الآخر و رافعاً للحكم الثابت بالدليل الآخر عن بعض أفراد موضوعه، فيكون مبيِّناً لمقدار مدلوله، مسوقاً لبيان حاله، متفرِّعاً عليه. و ميزان ذلك: أن يكون بحيث لو فرض عدم ورود ذلك الدليل لكان هذا الدليل لغواً خالياً عن الموارد. ... . و الفرق بينه و بين التخصيص أن كون المخصِّص بياناً للعامّ، إنما هو بحكم العقل الحاكم بعدم جواز إرادة العموم مع العمل بالخاص، و هذا بيانٌ بلفظه و مفسِّرٌ للمراد من العام، فهو تخصيصٌ في المعنى بعبارة التفسير. ... . فالثمرة بين و تظهر في الظاهرين، حيث لا يقدّم المحكوم و لو كان الحاكم أضعف منه؛ لأن صرفه عن ظاهره لا يحسن بلا قرينة أخرى هي مدفوعة بالأصل. و أما الحكم بالتخصيص فيتوقف على ترجيح ظهور الخاص، و إلّا أمكن رفع اليد عن ظهوره و إخراجه عن الخصوص بقرينة صاحبه." ادامه دارد... ✴️@fegh_osoul_rafiee
ادامه‌ی بحث 🔺️🔴 در نگاه اصولی 🔴🔻 👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇