eitaa logo
غلط ننویسیم
16.6هزار دنبال‌کننده
1.4هزار عکس
173 ویدیو
3 فایل
🔹 تبلیغات ⬅️ کانون تبلیغاتی قاصدک @ghaasedak 🔴تبادل نظر https://eitaayar.ir/anonymous/v257.b53
مشاهده در ایتا
دانلود
برابرهای مصوّب فرهنگستان اول برای اصطلاحات فوتبال آشنایی ایرانیان با ورزش فوتبال به سال‌های پایانی دورۀ قاجار، یعنی پس‌از کشف نفت در مسجدسلیمان و حضور کارگران انگلیسی در این منطقه برمی‌گردد. فرهنگستان ایران که ازجمله وظایف آن «اختیار الفاظ و اصطلاحات در هر رشته از رشته‌های زندگانی با سعی در اینکه حتی‌الامکان فارسی باشد» بود، برای اصطلاحات فوتبال، برابرهای زیر را برگزید که سال ۱۳۱۹ با امضای نخست‌وزیر وقت ابلاغ شد: هال‌بان | گل‌کیپر پیشرو | فرورد نگهبان | هاف‌بک پشتیبان | بک پیشرو مرکز | سنتر فرورد پیشرو دست راست | رایت وینگ فرورد پیشرو دست چپ | لفت وینگ فرورد پیشرو راست | رایت‌ فرورد پیشرو چپ | لفت‌ فرورد نگهبان مرکز | سنتر هاف‌بک نگهبان راست | رایت هاف‌‎بک نگهبان چپ | لفت هاف‌بک پشتیبان راست | رایت‌ بک پشتیبان چپ | لفت‌ بک هال | گل‌‌پُست هال‌ کرد | گل بیرون | آت گوشه | کرنر خطا | فول تاوان | پنالتی کنار | آف‌ساید سر | هد دست | هند رد | پس هالگاه | گل‌آریا تاوانگاه | پنالتی داور | رفری سردسته | کاپیتن دسته | تیم فوتبال | فوتبال 🖊@ghalatnanevisim
🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂 حکایت به قلم "ســاده و روان" 📚 باب هفتم : در تاثیر تربیت 🌺 حکایت ۱۰ 💫 درویشی، سال ها فرزندى نداشت. نذر كرد كه اگر خداوند به من پسرى دهد، به جز اين لباس پاره اى كه پوشيده ام، هر چه دارم همه را به تهيدستان صدقه دهم. اتفاقا همسرش حامله شد و پس از مدتى پسر زاييد، او به نذر خود وفا كرد و همه دارايى خود را به مستمندان داد. سالها از اين ماجرا گذشت. وقتی از سفر شام باز مى گشتم به محل سكونت آن دوستم رفتم تا احوالى از او بپرسم. وقتى كه به آنجا رسیدم از او جويا شدم، گفتند: در زندان شهربانى است. پرسيدم: چرا؟ شخصى گفت: پسرش شراب خورده و عربده كشيده و بدمستى نموده و خون كسى را ريخته و فرار كرده است و به جاى او پدر بينوايش را دستگير كرده و زندانى نموده اند و زنجير برگردن و پاى او بسته اند. گفتم: او اين بلا را خودش با راز و نياز از درگاه خدا خواسته است. 🔸زنان باردار اى مرد هشيار 🔹اگر وقت ولادت مار زايند 🔸از آن بهتر به نزديک خردمند 🔹كه فرزندان ناهموار زايند 🖊@ghalatnanevisim
✅ انضباط ❌ مطمئنا هیچ مدیری نیست که از نظم و انظباط در مدرسه بدش بیاد 🖊@ghalatnanevisim
    «تفاصیل» یعنی توضیحات. «با این تفاصیل» یعنی با وجود توضیحاتی که داده شد. برخی به غلط به‌جای «با این تفاصیل» می‌گویند: « با این تفاسیر» به نقل از «دست‌نامه ویرایش» ـ👈 با این تفاسیر راه‌حلی پیدا خواهیم کرد. ❌ 👈  با این تفاصیل، مشکلات حل خواهد شد. ✅ 🖊@ghalatnanevisim
شاهنامه خوانی 👇👇👇قسمت دویست و چهاردهم👇👇👇 🖊@ghalatnanevisim
-قصب: روبنده‌ای نازک و فاخر برای زنانِ اشراف -بدو گفت "خورشید با ماهِ نو / گر ایدون که بینند بر گاهِ نو // نباشد شگفت ار شود ماه٘ خوار": (سودابه به سیاوش) گفت: اگر خورشید (خودِ سودابه) بر تخت باشد، ماه (دخترانی که سودابه به سیاوش نشان داده) به‌چشم نمی‌آیند و کسی آن‌ها را در زیبایی به‌چیزی حساب نمی‌کند. منظورِ سودابه این است که زیباییِ آن دختران دربرابرِ خودِ سودابه هیچ است. -پیچیدن: مخالفت کردن -اندیشه آسان کردن: نگرانی از دل دور کردن -اگر با من اکنون تو پیمان کنی...: اگر با من پیمان ببندی و نگران نباشی، دختری را به‌زنیِ تو درمی‌آورم تا پس از مرگِ کاوس، که من زنِ تو شوم. -نماندن: نگذاشتن، اجازه ندادن -چاک: (احتمالاً) صدای بوسه‌ی آبدار. خودِ "بوسه" و "ماچ" هم اسمِ‌صوت هستند که با باز شدنِ لب‌ها ایجاد می‌شوند و با کمی تغییر در بسیاری زبان‌ها وجود دارند. -خوناب: اشکِ خونینِ چشمِ سیاوش که به‌خاطرِ آزردگی از کارِ سودابه است. -دور داراد: دور بدارد. -خدیو: خدا -شوخ‌چشم: بی‌شرم، که در این‌جا صفتِ سودابه است. -جوشیدن: خشمگین شدن -جادُوی: نیرنگ -گرویدن: هم‌رای شدن -چرب و گرم: نرم‌دل و امیدوار -ماندن: شبیه بودن -بر این باش: بر این توافق‌مان استوار باش. -نگه کردن: توجه کردن -(به)پیمان کردن: عقد بستن -زوان گروگان کردن: قول دادن -بالا: قامت، اندام -رای آمدن: میل کردن -فر: شُکوه -پَر: مَجاز از حمایت -مرا جز نهفتن سخن نیست رای: مصلحتِ من پنهان کردنِ حقیقت است. -سر: سرآمد -ایدون: این‌چنین 🖊@ghalatnanevisim
FarsCast4 (1).mp3
13.31M
🎙قصه‌ حضرت نوح به نقل از تفسیر سورآبادی و روض‌الجنان 🖊@ghalatnanevisim
📚عنوان: ۲۴داستان از مثنوی مولانا ✍نویسنده: مجید آذرشاهی، مولانا جلال الدین محمد بلخی ناشر: انتشارات امید سخن مجید آذرشاهی 24 حکایت از حکایت‌های این دفترِ 3855 بیتی را همراه با چکیده‌ی بازنویسی‌شده‌ی داستان‌ها، روایت می‌کند. این کتاب برای افرادی که می‌خواهند در نهایت سرعت و به‌طور اجمالی با مفهوم کلی برخی از داستان‌های مثنوی معنوی آشنا شوند، تحریر شده است. 🖊@ghalatnanevisim
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
رو گرفتی که کبودی تو پیدا نشود باعث رنجش زخم دل مولا نشود سر سجاده دعا کرده حسن آهسته بی کسی کاش نصیب دل بابا نشود ز دهان زن همسایه شنیده زینب حال او بسکه وخیم است مداوا نشود بشکند دست مغیره که به قنفذ میگفت آنقدر ضربه شدید است که او پا نشود پسرش دید غم کوچه و غصب فدکش به گمانم که دگر عقده ی او وا نشود چه سرش آمده مرگش ز خدا می خواهد گذرش کاش دگر سمت گذرها نشود حال او زار و خراب است بمیرم ای وای دیگر از بستر بیماری خود پا نشود 🖊@ghalatnanevisim
هدایت شده از حاج ابوذر بیوکافی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 🔉 | هستی‌مو از تو دارم 🎙 با نوای 🔰 ایّام شهادت حضرت فاطمه (س) 📆 جمعه ۲۴ آذر ۱۴۰۲ 🕌 آستان مقدس حضرت فاطمه اُخریٰ (س) 🏴 هیأت ثاراللّٰه (ع) رشت ♾ مشاهده و دریافت با کیفیت‌های مخلتف 🎵 فایل صوتی قطعه 🖌 متن شعر 🏴 به مناسبت ایّام شهادت 🇮🇷 کانال‌رسمی‌حاج‌ابوذربیوکافی ▫️ AbozarBiukafi_ir
✍ اصطلاح اصطلاح به دو معنی به کار می‌رود: ۱. اصطلاح مجموعه‌ای است از چند واژه که بر روی هم معنای مشخصی را می‌رساند بی‌آنکه معنایش سرجمع معانی واژه‌های سازنده‌اش باشد. به بیان دیگر، اصطلاح گروه نحوی یا عبارتی است که در زبان همچون واژه به کار می‌رود و معنایش غیرقابل پیش‌بینی است، مانند آب‌زیر کاه، از‌دست‌دادن، از دماغ فیل پایین افتاده، دل‌ودماغ‌نداشتن، پا‌به‌ماه‌بودن. اصطلاح در این معنی معادل idiom در زبان انگلیسی است. ۲. در فرهنگستان‌های ایران و نهادهای واژه‌گزینی اصطلاح عبارت است از لفظی است که دست‌کم در یکی از رشته‌های علمی یا فنی یا حرفه‌ای یا هنری بر یک مفهوم مشخص دلالت کند. اصطلاح در این معنی ممکن است یک واژهٔ بسیط یا مشتق یا مرکب یا مشتق – مرکب و یا یک گروه نحوی باشد: کانون، بستار، داربست، بکرزایی، فاصلهٔ کانونی. اصطلاح در این معنی معادل term در زبان انگلیسی است. ✅ علاءالدین طباطبایی، فرهنگ توصیفی دستور زبان فارسی، چ ۱، تهران: فرهنگ معاصر، ۱۳۹۵، ص ۳۹ تا ۴۰. 🖊@ghalatnanevisim
دیگر نخواهم بی شهیدان زندگانی یا فاطمه تو مادر رزمندگانی 🗓 مراسم ظهر شهادت حضرت زهرا (سلام‌الله‌علیها) 📜 سخنران: حجة‌الاسلام والمسلمین استاد میرزا محمدی 🎙 مداحان: حاج اصغر زنجانی حاج مهدی رسولی کربلایی محمد جواد احمدی 🕰 فردا جمعه ۲۵ آبان ۱۴۰۳ ساعت ۱۳۸۸ 📍 قم المقدسه، پردیسان، خیابان زاگرس، خیابان شهیدان نیازمند، مجتمع آموزشی شهید هندویان https://nshn.ir/2bsffB5xrt7e 🚩 هیئت متوسلین به حضرت علی اصغر (سلام‌الله‌علیه) @haliasghar @haliasghar
چند جایگزین فارسی در حوزۀ دانش رایانه Address نشانی code رمز، شناسه، کد command فرمان Configuration پیکربندی Cracker قفل‌شکن       cut     برش، بریدن delete پاک کرده، حذف design pattern الگوی طراحی domain name نام دامنه edit ویرایش کردن 🖊@ghalatnanevisim
✅ خرده می گیرند. ❌ شاگردان ما هم روزی خاطرات تلخشان را برای همگروهی هايشان تعریف میکنند و بر ما خورده میگیرند. 🖊@ghalatnanevisim
✍ بیناوند وندی است که بین دو عنصر قرار می‌گیرد و آن‌ها را به هم پیوند می‌دهد. بیناوندها نوعاً معنای مشخصی ندارند و می‌توان آن‌ها را در زمرهٔ واژهای تهی طبقه‌بندی کرد. برخی دستورپژوهان عناصری مانند – ا – در واژه‌های دمادم، سراسر و تکاپو را بیناوند به شمار می‌آورند. شمار دیگری از دستور‌پژوهان چنین عناصری را صورت‌ساز و حرف وقایه می‌نامند. ◻️یای وقایه برخی دستورپژوهان به آوای «ی» (= y) که در صورت وجود شرایط آوایی خاصی در هنگام ترکیب دو تکواژ در بینابین آن‌ها واقع می‌شود یای وقایه می‌گویند، مانند «ی» در «ترسایان» و «دانشجویان». این «ی» به اصطلاح زبان‌شناسان نوعی هم‌خوان میانجی است که در بین دو واکه قرار گرفته است. ◻️صورت‌ساز صورت‌ساز عنصری است که در واژه‌های پیچیده (غیربسیط) در بین دو تکواژ قرار می‌گیرد و ترکیب آن‌ها را تسهیل می‌کند. این عنصر ممکن است جانشین یک تکواژ دستوری شود، مانند «ا» در بناگوش که جانشین نشانهٔ اضافه شده است یا همین آوا در زناشویی (به‌معنی زن و شوهری) که جانشین حرف عطف «و» شده است. ◻️صورت‌ساز همچنین ممکن است معنایی نداشته باشد و فقط برای سهولت تلفظ به کار رود. چنان‌که واژهٔ «پیشاصنعتی» را می‌توان به‌صورت «پیش‌صنعتی» نیز به کار برد. بی‌آنکه معنایی از آن فوت شود. در واژه‌های «فناوری» و «دلاور» نیز «ا» صورت‌سازی فاقد معنی است. «ال» در واژه‌هایی مانند حق‌القدم و دارالترجمه نیز صورت‌ساز به شمار می‌آید. ✅ علاءالدین طباطبایی، فرهنگ توصیفی دستور زبان فارسی، چ ۱، تهران: فرهنگ معاصر، ۱۳۹۵، ص ۶۷ و ۳۳۲ و ۵۹۹. 🖊@ghalatnanevisim
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
شعری که رهبر انقلاب را به گریه انداخت دیرآمدم در داشت می سوخت... یافاطمةالزهراء 🖊@ghalatnanevisim
🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂 حکایت به قلم "ســاده و روان" 📚 باب هفتم : در تاثیر تربیت 🌺 حکایت ۱۱ 💫 در دوران كودكى از دانشمند بزرگى پرسيدم كه بلوغ واقعی انسان چه موقع تکمیل می گردد؟ در پاسخ گفت: در کتب قدیم سه نشانه برای بلوغ نوشته شده است : ۱ - زمانی که پانزده ساله می شوی ۲ - محتلم شدن ۳ - روييدن موى زير ناف. ولى بلوغ حقيقی انسان زمانی است که كسب رضاى خدا بيش از كسب لذب هواى نفس باشد. كسى كه چنين نيست محققان او را به عنوان بالغ نمى شناسند. 🔸به صورت آدمى شد قطره ای آب 🔹كه چل روزش قرار اندر رحم ماند 🔸وگر چل ساله را عقل و ادب نيست 🔹به تحقيقش نشايد آدمى خواند 🔸جوانمردى و لطفست آدميت 🔹همين نقش هيولايى مپندار 🔸هنر بايد که صورت مى توان كرد 🔹به ايوانها در از شنگرف و زنگار 🔸چو انسان را نباشد فضل و احسان 🔹چه فرق از آدمى با نقش ديوار 🔸بدست آوردن دنيا هنر نيست 🔹يكى را گر توانى دل به دست آر 🖊@ghalatnanevisim
شاهنامه خوانی 👇👇👇قسمت دویست و پانزدهم👇👇👇 🖊@ghalatnanevisim
داستانِ سیاوش را می‌خوانیم. شنیدیم که طوس و گیو وقتِ شکار در بیشه‌ای نزدیکِ توران دختری را پیدا کردند که از خانه گریخته بود. او را پیشِ کاوس بردند که تعیین کند دختر ازآنِ کدام‌شان باشد اما کاوس او را زنِ خود کرد و از او پدرِ سیاوش شد. سیاوش در زاولستان تحتِ آموزش و پرورشِ رستم جوانی زیبا و دلیر شد. وقتی به کاخ برگشت سودابه، زنِ کاوس، عاشقِ او شد. به کاوس گفت چرا سیاوش به اندرونیِ کاخ به دیدنِ خواهرانِ خود نمی‌آید، و کاوس از سیاوش خواست این کار را بکند و سیاوش با این که از منظورِ سودابه خبر داشت، ناگزیر به اندرونی رفت. آن‌جا سودابه میانِ زنان او را تنگ در آغوش گرفت. سیاوش از این عشقِ او مطمئن شد و خود را از آغوشِ او بیرون کشید و پیشِ خواهرانش رفت. سودابه به کاوس گفت بهتر است سیاوش را زن بدهی. دخترانِ اندرونی را آراست و با آمدنِ سیاوش به اندرونی آن‌ها را از برابرِ او گذراند اما سیاوش نظری نداد. پس سودابه پرده از رخ برگرفت و گفت من با این‌همه زیبایی ازآنِ توام. دختری نابالغ را به‌زنیِ تو می‌دهم تا پرستارِ تو باشد تا پس از مُردنِ کاوس من زنِ تو شوم؛ و بوسه‌ای از سیاوش گرفت. سیاوش با خود گفت نباید به پدر خیانت کنم اما بهتر است با سودابه هم تندی نکنم تا این ماجرا به‌آرامی تمام شود. پس به سودابه گفت تو آن‌قدر زیبایی که من لایقِ تو نیستم و تو فقط لایقِ شاه هستی. برای من هم یکی از دخترانِ تو بس است و با او وفادار خواهم بود. تو جای مادرِ منی. 🖊@ghalatnanevisim
-رمه کردن: جمع کردن -گفتی همی‌بارد از ماه٘ مهر: (همه جا از روی تابانِ خوب‌رویان چنان روشن بود که) گویی در شب از ماه هزار خورشید سرزده! -ماه در کنار آمدن: از شادی خود را در آسمان کنارِ ماه دیدن -چه: همچنین -همان: همان‌طور -یاره: دست‌بند، بازوبند -گندآوری: پهلوانی -بداندیشه افسون فراوان بخواند: خیالِ نیرنگ‌های گوناگون از سرش گذشت. -گسلیدن: جدا شدن -فغان: دادوفریاد -بر سرِ انجمن: در میانِ جمع -نگار: نقش -ز هر گونه با او سخن‌ها براند: با او از هر دری حرف زد. -اگر برنهی پیل، باید دویست: اگر (هدیه‌های شاه را بخواهی) بار کُنی، دویست فیل نیاز است. -پیچیدن: روی برگرداندن -همی روز٘ روشن نبینم ز درد / بر آنم که خورشید شد لاژورد: از دردِ عشق روزم چنان تیره شده که گویی خورشید در تیرگیِ ابدی رفته. -ببخشای روزِ جوانی مرا: به من جوانی بده. -شود تیره روی تو بر چشمِ شاه: (کاری می‌کنم که) در چشمِ شاه روسیاه شوی؛ از چشمِ شاه بیفتی. 🖊@ghalatnanevisim