eitaa logo
حرم
2.6هزار دنبال‌کننده
9.8هزار عکس
6.5هزار ویدیو
630 فایل
❤﷽❤️ 💚کانال حرم 🎀دلیلی برای حال خوب معنوی شما🎀 @haram110 ✅️لینک کانال جذاب حرم https://eitaa.com/joinchat/2765357057Cd81688d018 👨‍💻ارتباط با ادمین @haram1
مشاهده در ایتا
دانلود
حرم
#عاشورا_یک ⁉️ هدف سیدالشهدا علیه السلام از #خروج چه بود؟؟ ✅ إنّی ما خَرَجتُ اَشِراً و لا بَطِراً
⁉️ هدف سیدالشهدا علیه السلام از چه بود؟؟ ✅ إنّی ما خَرَجتُ اَشِراً و لا بَطِراً و لا مُفسِداً و لا ظالِماً، اِنَّما خَرَجتُ لِطَلَبِ الاصلاحِ فی اُمَّهِ جَدّی، اُریدُ اَن آمُرَ بِالمَعرُوفِ و اَنهی عَنِ المنکَرِ وَ اَسیرَ بِسیرهِ جَدّی وَ اَبی عَلیَّ بن اَبی طالبٍ. 〰〰〰〰〰〰〰 برای یافتن پاسخ به این سوال، بهترین و دقیق‌ترین جواب ، جستجو در منابع تاریخی و روایی و یافتن پاسخ از لسان مبارک خود آن حضرت است؛ ☑️ با پیگیری دقیق این مباحث درخواهید یافت، علت خروج آن حضرت با لع بوده است؛ چرا که فرمان صریح یزید این بود: یا بیعت یا سر آن حضرت! و به هیچ عنوان خروج حضرتش برخلاف برخی ادعاها -بر خلاف حق الهی خویش- به جهت تشکیل حکومت نبوده و بالسیف . _______ هنگامی که امام حسین علیه السلام از مدینه خارج شد، راه اصلی را در پیش گرفت. به ایشان گفتند: اگر از راه دیگری بروید بهتر است؛ همانطور که ابن زبیر رفت. حضرت فرمودند: 💠 نه به خدا سوگند، از آن دست نخواهم کشید مگر آنکه خداوند به ارادهء دیگری حکم کند. سپس این آیه را تلاوت فرمود: 📖(موسی) از آن(شهر) خارج شد در حالیکه و بود و گفت: خدایا مرا از قوم ستمگر نجات بخش. وقتی به مکه وارد شد، این آیه را خواند: 📖 و چون رو به جانب شهر مدین آورد، گفت: امید است که پروردگارم مرا به راه مستقیم هدایت فرماید‌. 〰〰〰〰〰〰 امام خبردار شد که ، عمرو بن عاص را با افرادی پیاده و سواره تجهیز نموده و به او فرمان دستگیری امام را داده است؛ 👈👈حتی اگر امام ابا کند، او از جنگ‌ با امام خودداری نخواهد کرد. و همچنین ۳۰ مرد از اشرار بنی امیه را در میان حاجیان پنهان ساخت تا امام حسین علیه السلام را در هر حالی که هست، بکشند، حتی اگر به پرده‌های کعبه دست آویخته باشند؛ لذا امام حسین علیه السلام چنین فرمود: 💠 به خدا قسم اگر به فاصله یک وجب در خارج کعبه کشته شوم، بهتر است از آنکه در داخل مسجد به قتل برسم‌. 👈👈 به خدا سوگند اگر در لانهء جنبنده‌ای از این جنبدگان باشم، مرا بیرون می‌کشند تا خواسته‌شان را عملی سازند. به خدا، آنچنان بر من تعدی کنند که یهودیان در روز شنبه تعدی کردند. (تاریخ طبری ۲۷۶/۴-بحارالانوار ۹۹/۴۵- منتخب طریحی۱۲۴/۲ - مقتل خوارزمی ۲۱۸/۱ و...) 👈👈پس امام به این علت از مکه به قصد عراق خارج شد؛ به ویژه که نامه‌های اهل کوفه به ایشان رسید؛ چون ایشان عازم رفتن گردیدند، ایستادند و خطبه‌ای با این مضمون ایراد فرمودند: 💠 حمد از آن خداست و آنچه خدا بخواهد بشود، و قوتی نیست مگر بوسیلهء خداوند، و درود خدا بر رسولش باد. مرگ برای فرزند آدم مانند گردنبندی است چون گردنبند زینتی دختران جوان؛ مرا شوقی است به اسلاف و نیاکانم چون اشتیاق یعقوب بر یوسف، برای من قتلگاهی اختیار شده است که آن را ملاقات خواهم کرد. پاره‌های تنم را می‌بینم که گرگان بیابانهای کربلا و نوامیس پاره پاره‌اش می‌کنند و شکمهای گرسنه و انبانهای خشکیدهء خود را از من سیر می‌کنند. از آنچه قلم تقدیر برای آن روز نوشته ، چاره‌ای نیست. خداوند از رضایت ما اهل بیت خشنود است. بر بلای او صابریم و به ما پاداش صابران را عطا می‌کند. پارهء تن رسول الله از او دور نخواهد شد، بلکه همگی در بهشت اعلی نزد دادگر خواهند آمد. به آنها چشمانش شاد و وعده‌اش تحقق می‌پذیرد‌. پس هر که در راه ما خون خود را ایثار نماید و خود را آماده کرده تا به لقای خدا برسد، رخت سفر با ما بربندد که من فردا صبح رهسپار خواهم شد. ان‌شاء‌الله‌تعالی. 〰〰〰〰〰〰 ✔️ادامه دارد....
علیه السلام ✔️روز سوم.. حضرت سلام الله علیها حضرت رقیه سلام الله علیها از منبع 📚(لهوف ، دايرة المعارف ، نفس المهموم ، رياحين الشريعة و روايت كربلا ) رقيه (سلام الله عیلها) لحظه اي بعد از شهادت امام (علیه السلام) پدر را از ياد نبرد تاآنكه شبي در شام پدر را در خواب ديد... وبيدار شد و ناله وگريه سر داد و بهانه ی را گرفت به او گفتند : پدرت درسفراست . كامل بهايي ازكتاب حاويه نقل كرده است زنان خاندان شهادت پدران را ازفرزندان خردسال پنهان ميداشتند و ميگفتند : پدرتان در سفر است. اهلبيت(علیه السلام) هر چه رقيه سلام الله علیها را نوازش كردند تا آرام گيرد اما چنان با سوز گريه ميكرد كه همگي به گريه افتادند و ناله سردادند و ميزدند و به سرخود ميريختند... ملعون صداي گريه را شنيد و گفت : چه خبراست جريان را به او گفتند كه دخترحسين(علیه السلام) بهانه پدرش راگرفته است يزيد دستور داد پدرش را براي او ببرند و جلوي اوبگذارندتاآرام شود . سر مقدس را در گذاشتند و دستمالي به روي آن افكندند و به خرابه آوردند هرچه حضرت (سلام الله علیها)فرياد زد نياوريد اعتنايي نكردند و سر را مقابل دخترگذاشتند رقيه گفت : اين چيست؟ من پدرم را ميخواهم من كه غذا نمیخواهم گفتند : پدرتو همين جاست رقيه پارچه را برداشت.. ناگهان پدرش راديدچشمهاي دختر گرد شد.. سررابرداشت و به سينه اش چسبانيد و گريه كرد و با سر پدر شروع به سخن گفتن كرد. 📚(نفس المهموم) 👈ياابتاه من ذالذي خضبك بدمائك ؟ پدرجان چه كسي باخونهايت چهره ات رارنگين كرده ؟ 👈ياابتاه من ذالذي قطع وريدك؟ پدرجان چه كسي رگهاي گردنت رابريده ؟ 👈منْ ذَا الَّذي أَيتمني علي صِغَر سِنّي؟ پدرجان چه كسي مرادرخردسالي يتيم كرده است؟ 👈بابا كاش خاک را بالش زيرسرم قرارميدادم ولي محاسن تورا رنگين به خونت نميديدم 📚(معالي السبطين) 👈يا ابتاه من للنساء الحاسرات ، يا ابتاه من للارامل المسبيات اي پدر اين زنان داغديده به چه كسي پناه ببرند و اين زنان بي سرپرست را چه كسي سرپرستي كند سر را نوازش ميكرد برپيشاني و لب هاي پدربوسه ميزدوآه وناله ميكردتااينكه بيهوش شد وهرچه صدايش كردند ديگر صدايي نشنيدند و وقتي زينب بالاي سررقيه آمد ديد ازدنيا رفته است.. 📚(نفس المهموم ، رياحين الشريعة) هنگامي كه رقيه(سلام الله)ازدنيارفت زن اي راآوردندكه بدن راغسل دهدكه ناگهان دست ازغسل كشيد وگفت : سرپرست شما چه كسي است ؟ همه اهل خرابه نگاه به زينب(سلام الله علیها) كردند.. زينب(سلام الله علیها) فرمود : چه ميخواهي زن غساله؟ گفت : چرا بدن اين طفل است تا به من دليل آنرا نگوييد كه اين طفل چه بيماري داشته كه از دنيا رفته است بدنش را غسل نميدهم.. با اين حرف زينب(سلام الله علیها) شروع به گريه نمود و به سر خود زد و فرمود : اي زن او بيمار نبوده است اين كبودي هاآثارتازيانه وضربه هاي دشمن( ملعون) است كه اينگونه كبود گرديده 📚(.شيخ عباس قمي به نقل ازمحدث قمي ، وقايع الحوادث و كامل بهايي) 🔻ادامه دارد ان شاءالله ....
حرم
#عاشورا_دو ⁉️ هدف سیدالشهدا علیه السلام از #خروج چه بود؟؟ ✅ إنّی ما خَرَجتُ اَشِراً و لا بَطِرا
⁉️ هدف سیدالشهدا علیه السلام از چه بود؟؟ ✅ إنّی ما خَرَجتُ اَشِراً و لا بَطِراً و لا مُفسِداً و لا ظالِماً، اِنَّما خَرَجتُ لِطَلَبِ الاصلاحِ فی اُمَّهِ جَدّی، اُریدُ اَن آمُرَ بِالمَعرُوفِ و اَنهی عَنِ المنکَرِ وَ اَسیرَ بِسیرهِ جَدّی وَ اَبی عَلیَّ بن اَبی طالبٍ. 〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️ برای یافتن پاسخ به این سوال، بهترین و دقیق‌ترین جواب ، جستجو در منابع تاریخی و روایی و یافتن پاسخ از لسان مبارک خود آن حضرت است؛ ☑️ با پیگیری دقیق این مباحث درخواهید یافت، علت خروج آن حضرت با لع و حفظ جان مبارک خویش بوده است؛ چرا که فرمان صریح یزید این بود: یا بیعت یا سر آن حضرت! و به هیچ عنوان خروج حضرتش برخلاف برخی ادعاها -بر خلاف حق الهی خویش- به جهت تشکیل حکومت نبوده و بالسیف . _________ چون مردم قصد امام علیه‌السلام را مبنی بر خروج از مکه به عراق فهمیدند ، چند نفر از برادران و پسرعموها و نزدیکان و صحابه و فرزندانشان پیش او آمدند و از وی خواستند به عراق نروند؛ امام علیه‌السلام هر گروه را به گونه‌ای جواب فرمودند:: 💠 استخاره خواهم کرد و نظر می‌کنم چه خواهد شد. (مقتل الحسین/۶۳،۶۴) 💠 پدرم فرمود که در کعبه قربانی و گوسفندی است که مردم کشتن او را روا دانند. من میل ندارم که آن قربانی باشم. (همان منبع) 💠 رسول خدا بعد از رفتن تو به نزد من آمد و فرمود: ای حسین! خارج شو که خداوند دوست دارد تو را کشته ببیند. (همان منبع) 💠 به خدا سوگند اگر در لانه ای از لانه‌های این جنبدگان بودم، مرا بیرون می‌آورند تا بکشند. به خدا بر من تعدی خواهند کرد، چون قانون شکنی یهود در مورد روز شنبه، و به خدا سوگند مرا وانمی‌گذارند مگر اینکه این جان را از کالبدم خارج کنند که اگر این کار را کردند، خداوند کسی را بر آنها مسلط کند که آنان را خوارتر از کهنه پارچهء زنان کند. 💠 ای اباعبدالرحمان، آیا می‌دانی که از پستی دنیا این بود که سر یحیی بن زکریا به عنوان هدیه برای زنی از بدکاره‌های بنی‌اسرائیل برده شد؟ آیا می‌دانی که بنی‌اسرائیل در فاصلهء اذان صبح تا طلوع آفتاب هفتاد پیامبر را کشتند و بعد در بازارها نشستند و خریدند و فروختند، گفتی که هیچ اتفاقی نیفتاده است؟ خداوند در مورد آنها شتاب نکرد، بلکه بعد آنها را به سختی گرفت ، گرفتن عزتمندی صاحب انتقام. ای اباعبدالرحمان، تقوای خدا را پیشه کن ، هرگز یاری مرا رها مکن. (اعیان الشیعه۲۱۲/۴) 👈👈 آنگاه امام به برادران و پسرعموها و اصحاب دستور داد شتران و زنان را حرکت دهند. این رویداد در روز ترویه، سه‌شنبه هشتم ذیحجهء سال ۶۰ هجری بود. ....سپس امام به همراه سوارانش به راه افتادند؛ به حضرت یحیی بن زکریا و قتل او اشاره فرمودند و بیان داشتند: 💠 از پستی دنیا این بود که سر یحیی بن زکریا به بدکاره‌ای از بدکاره‌های بنی‌اسرائیل اهدا شد. سپس به راه ادامه دادند تا به سرزمین تنعیم رسیدند؛ در آنجا شترانی را دیدند که پارچه‌هایی گرانبها و رنگهای تزیینی از کارگزار در به عنوان هدیه برای بن معاویه می‌برند‌. متاع و هدایا را گرفته به صاحبان شتران فرمود: 💠 هر که دوست دارد با ما باشد ، مزد او را داده همدمی او را گرامی می‌داریم ؛ و هر که دوست دارد از ما جدا شود، مزد او را می‌پردازیم‌. گروهی با امام همراه شدند و تعدادی دیگر رفتند.. 〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️ ☑️ حرکت آن حضرت به سمت عراق، با علم آن حضرتش به شهادت و با وجود سوء قصدها به جان ایشان ، ترک بیعت با لعین، تلاش برای نجات جان مبارک خویش، حفظ حرمت خانه خدا ، عدم بی‌اعتنایی به درخواست مردم و عمل به وظیفه امامت خویش و اتمام حجت بر مردمان است. ✔️ادامه دارد....
حرم
#عاشورا_سه ⁉️ هدف سیدالشهدا علیه السلام از #خروج چه بود؟؟ ✅ إنّی ما خَرَجتُ اَشِراً و لا بَطِراً
⁉️ هدف سیدالشهدا علیه السلام از چه بود؟؟ ✅ إنّی ما خَرَجتُ اَشِراً و لا بَطِراً و لا مُفسِداً و لا ظالِماً، اِنَّما خَرَجتُ لِطَلَبِ الاصلاحِ فی اُمَّهِ جَدّی، اُریدُ اَن آمُرَ بِالمَعرُوفِ و اَنهی عَنِ المنکَرِ وَ اَسیرَ بِسیرهِ جَدّی وَ اَبی عَلیَّ بن اَبی طالبٍ. 〰〰〰〰〰〰〰 برای یافتن پاسخ به این سوال، بهترین و دقیق‌ترین جواب ، جستجو در منابع تاریخی و روایی و یافتن پاسخ از لسان مبارک خود آن حضرت است؛ ☑️ با پیگیری دقیق این مباحث درخواهید یافت، علت خروج آن حضرت با لع و حفظ جان مبارک خویش بوده است؛ چرا که فرمان یزید این بود: یا بیعت یا سر آن حضرت! و به هیچ عنوان خروج حضرتش طبق برخی ادعاها -بر خلاف حق الهیِ خلافت ظاهری ایشان- به جهت تشکیل حکومت نبوده و بالسیف . __ وقتی خبر حرکت امام به سوی عراق به عبیدالله بن زیاد رسید، همهء امکانات لشکری را جمع کرد و بر سر راههای اصلی گمارد، حصین بن تمیم که رئیس نگهبانان بود، در قادسیه فرود آمد و پیاده و سواره‌اش را بین قادسیه و منطقه خفان تا قطقطانه و از جانب دیگر تا کوه لعلع در بصره جای داد، در قادسیه بود که قیس بن مسهر صیداوی توسط سپاه حصین دستگیر شد و سرانجام به شهادت رسید؛ ....در چنین شرایطی کاروان امام حسین علیه السلام در حال طی مسیر به سمت کوفه‌ای است که به لحاظ ظواهر امر، امن ترین مکان و البته تنها ، مکانی است که به ظاهر خواهان آن حضرت است ....منازلی چند طی شد تا اینکه شبانه کاروان حسینی به منطقه ثعلبیه وارد گشت.... امام حسین علیه السلام سر مبارک را بر زانوان گذاشته بودند که لختی به خواب رفتند؛ هنگامی که بیدار شدند فرمودند: 💠 شما می‌شتابید و مرگ شما را به بهشت می‌داند. حضرت علی اکبر علیه السلام فرمودند: آی پدر، مگر ما بر حق نیستیم؟ امام حسین علیه السلام فرمودند: آری ای فرزندم، سوگند به آنکه بازگشت بندگان به سوی اوست. آنگاه حضرت علی اکبر علیه السلام فرمودند: پدر، پس، از مرگ باکی نخواهیم داشت. امام حسین علیه السلام فرمودند: خداوند تو را پاداش دهد پسرم، پاداش نیکوی فرزند در حق پدر. 👈👈 وقتی امام علیه‌السلام صبح نمود با مردی از اهالی کوفه به نام<ابو هِرّء أزدي> برخورد نمود، ابو هرء بر آن حضرت سلام کرد و گفت:: ای پسر رسول خدا چه کسی تو را از حریم خدا و جدت اخراج کرد؟؟ امام به او فرمودند:: 💠 چه می‌گویی ابوهرء؟! بنی امیه مالم را گرفتند صبر نمودم، به خانواده‌ام بد گفتند ، باز تحمل کردم؛ 👈👈 آنگاه خون مرا خواستند، پس گریختم. به خدا سوگند که گروه ظالمان مرا خواهند کشت و خداوند لباس ذلت را بر آنها می‌پوشاند و آنها را به شمشیر برنده‌ای دچار می‌کند. خداوند کسی را بر آنها مسلط خواهد کرد که آنها را ذلیل می‌کند تا آنجا که از قوم سبت هم خوارتر شوند. (مقتل الحسین/امین/۲۹۱) 〰〰〰〰〰〰〰 پ.ن : ❗️❕مشخص نیست چرا عده‌ای سعی می‌کنند که ترک بیعت سیدالشهداء (علیه السلام) با چون یزیدی را و تلاش آن حضرت برای دفاع از جان خود را معرفی کنند؟؟ آیا این افراد نمی‌دانند که طبق نص آیات قرآن، هرگونه قیام و قتال در ماه‌های حرام (من‌ جمله ماه محرّم) از سوی خداوند،حرام اعلام شده؟ آیا العیاذ بالله امام حسین علیه السلام نمی‌دانستند که در ماه محرّم (که جزء چهار ماه‌ حرام است) قیام و جنگ، حرام است؟ به راستی اگر ایشان انگیزه تشکیل حکومت در سر می‌پروراندند چرا به جمع‌آوری قوا و تجهیز سپاه اقدام نفرمودند و با زن و فرزند از دیار خود خارج شدند؟؟؟ فتأمل! ✔️ادامه دارد....
حرم
#عاشورا_چهارم ⁉️ هدف سیدالشهدا علیه السلام از #خروج چه بود؟؟ ✅ إنّی ما خَرَجتُ اَشِراً و لا بَطِ
⁉️ هدف سیدالشهدا علیه السلام از چه بود؟؟ ✅ إنّی ما خَرَجتُ اَشِراً و لا بَطِراً و لا مُفسِداً و لا ظالِماً، اِنَّما خَرَجتُ لِطَلَبِ الاصلاحِ فی اُمَّهِ جَدّی، اُریدُ اَن آمُرَ بِالمَعرُوفِ و اَنهی عَنِ المنکَرِ وَ اَسیرَ بِسیرهِ جَدّی وَ اَبی عَلیَّ بن اَبی طالبٍ. 〰〰〰〰〰〰〰 برای یافتن پاسخ به این سوال، بهترین و دقیق‌ترین جواب ، جستجو در منابع تاریخی و روایی و یافتن پاسخ از لسان مبارک خود آن حضرت است؛ ☑️ با پیگیری دقیق این مباحث درخواهید یافت، علت خروج آن حضرت با لع و حفظ جان مبارک خویش بوده است؛ چرا که فرمان یزید این بود: یا بیعت یا سر آن حضرت! و به هیچ عنوان خروج حضرتش طبق برخی ادعاها -بر خلاف حق الهیِ خلافت ظاهری ایشان- به جهت تشکیل حکومت نبوده و بالسیف نفرموده‌اند. _________ در منزلگاه زُباله بود که خبر شهادت حضرت مسلم بن عقیل علیه‌السلام به امام رسید؛ (تاریخ طبری۲۹۳/۴) ....امام نامه‌ای را بیرون آوردند و آن را برای جماعتی که با ایشان همراه بودند ، خواندند؛ در نامه آمده بود: 📜 به نام خداوند بخشاینده مهربان، اما بعد، به من خبر وحشتناکی رسیده است، خبر قتل مسلم بن عقیل و هانی بن عروه و عبدالله بن یقطر، به راستی که شیعیان ما، ما را واگذاشتند. پس هر که خواهد بی‌هیچ باکی منصرف شود که بر او پیمانی نیست. (مقتل الحسین/امین/۷۷) 👈👈 افراد فراوانی از حضرت حسین علیه السلام جدا شدند، زیرا به این قصد آمده بودند که امورشان مرتب شود و جوّ برایشان آماده گردد!!! اما آنگاه که امام به آنان خبر داد که خبری از حکومت و غنایم و ... نیست، تنها کسانی ماندند که خود را برای دیدار خداوند آماده ساخته بودند. ...کاروان امام حرکت نمود تا به منطقهء شَراف رسید. چون پاسی از شب گذشت، به فرزندان فرمان فرمود به مقدار زیاد از آب 💦💦توشه بردارند. آنگاه حرکت نمودند تا ظهر سر رسید؛ در آن هنگام کاروان حسینی علیه‌السلام، با اولین دسته از سپاه اموی که تعدادشان به ۰۰۰'۱ نفر می‌رسید و در راس آنان بن‌ یزید تمیمی یَربوعی قرار داشت، برخورد نمودند. افراد این سپاه در آمادگی کامل بودند، شمشیرها و نیزه‌ها را به خود بسته بودند. اما تشنگی بسیار آنها را آزار می‌داد‌. وقت ظهر بود؛ امام به جوانان فرمودند: 💠 به این گروه آب دهید و سیرابشان کنید. اسبان آنها را نیز آب دهید. جوانان برخاستند و به اسبان و قوم آب دادند تا سیراب شدند. آنها ظرف‌ها و کاسه‌ها را پر از آب کرده و به اسبان نزدیک می‌شدند و به آنها آب می‌دادند. خود امام نیز با دستان مبارکش آنها را سیراب می‌فرمود. (تاریخ طبری۲۹۶/۴) امام به حر بن یزید فرمودند: -آیا بر مایی یا با ما؟ حر گفت: -بر تو ای اباعبدالله امام حسین علیه السلام فرمودند: لا حول ولا قوة الا بالله العلي العظيم ....در هنگام نماز ظهر ، امام علیه‌السلام به حجاج بن مسروق جُعفی امر فرمودند تا اذان بگوید؛ سپس با عبا و ردا و نعلین خارج شده ، بعد از حمد و سپاس خدا چنین فرمودند: 💠 ای مردم، من دلیل خود را در برابر خدا و در برابر شما می‌گویم. من پیش شما نیامدم مگر وقتی که نامه‌هایتان رسید؛ قبل از اینکه من شما را بیابم ، نامه‌های شما یه من رسید که: ما را امامی نیست، بیا‌. باشد که خداوند ما را بر هدایت مجمتع کند. اگر بر همان گفتار هستید، من یه سوی شما آمده‌ام . اگر شما با عهدها و پیمانهای خود -آنگونه که من اطمینان سلام- به من قول می‌دهید ، به سرزمین شما وارد می‌شوم. و اگر نمی‌دهید و از آمدن من بیزارید، از پیش شما هم بدانجا که بودم بازمی‌گردم. (تاریخ طبری۲۹۷/۴) آنها ساکت بودند ، به موذن گفته شد اذان بگوید؛ امام علیه‌السلام به حر فرمودند:: 💠 تو با یارانت نماز بگزار. حر گفت: نه؛ ما نیز به همراه شما نماز می‌خوانیم. سپس امام علیه‌السلام پیشاپیش با آنها نماز اقامه فرمود و بعد به سوی خیمه خویش بازگشتند... 〰〰〰〰〰 اهل انصاف پاسخ دهند:: ⁉️ آیا این سیره ، سیره فردی است که قصد تشکیل حکومت دارد و به قول ادبیات امروز ما ، قیام فرموده است؟؟؟؟ ⚠️⚠️ دقت بفرمایید::: در زیارت سیدالشهداء علیه‌السلام عبارت « » آمده است؛ که وظیفۀ هر امامی است؛ و در زیارات علیهم السلام درج است. 👈 «قام» به معنای کردن برای است. چون امامان علیهم السلام اولیاء الهی بر مردم هستند باید خود بنمایند. این به معنای «قیام»ی که در فارسی رایج است نمی‌باشد. کاری که حضرت حجت علیه السلام انجام می‌دهند «قیام بالسیف» است. یعنی خروج برای گرفتن قدرت به وسیلۀ سلاح. یعنی گرفتن ریاست کل عالم. این خروج به امر الهی انجام خواهد شد. ✔️ادامه دارد...
حرم
#عاشورا_پنجم ⁉️ هدف سیدالشهدا علیه السلام از #خروج چه بود؟؟ ✅ إنّی ما خَرَجتُ اَشِراً و لا بَطِرا
⁉️ هدف سیدالشهدا علیه السلام از چه بود؟؟ ✅ إنّی ما خَرَجتُ اَشِراً و لا بَطِراً و لا مُفسِداً و لا ظالِماً، اِنَّما خَرَجتُ لِطَلَبِ الاصلاحِ فی اُمَّهِ جَدّی، اُریدُ اَن آمُرَ بِالمَعرُوفِ و اَنهی عَنِ المنکَرِ وَ اَسیرَ بِسیرهِ جَدّی وَ اَبی عَلیَّ بن اَبی طالبٍ. 〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️ برای یافتن پاسخ به این سوال، بهترین و دقیق‌ترین جواب ، جستجو در منابع تاریخی و روایی و یافتن پاسخ از لسان مبارک خود آن حضرت است؛ ☑️ با پیگیری دقیق این مباحث درخواهید یافت، علت خروج آن حضرت با لع و حفظ جان مبارک خویش بوده است؛ چرا که فرمان یزید این بود: یا بیعت یا سر آن حضرت! و به هیچ عنوان خروج حضرتش طبق برخی ادعاها -بر خلاف حق الهیِ خلافت ظاهری ایشان- به جهت تشکیل حکومت نبوده و قیام بالسیف نفرموده‌اند. ______________ هنگامی که وقت نماز عصر فرا رسید، امام فرمود برای نماز عصر ، اذان بگویند. سپس خود حضرت اقامه گفت و با آنها نماز خواند. بعد از نماز به آنها توجه کرد؛ حمد خدا را به جای آورد و فرمود: 💠 و بعد...ای مردم اگر تقوای خدا را پیشه کنید و حق را برای اهلش بشناسید، خداوند از شما راضی‌تر خواهد بود‌. ما اهل بیت محمد ، نسبت به این امر از این گروه - که مدعی آنچه از ایشان نیست و عمل کننده به ستم و جور در میان شما هستند - شایسته‌تریم. اگر با اکراه نسبت به ما و جهل به حق ما ، ابا نمودید و نظر شما غیر از آنی باشد که در نامه‌ها و نوشته‌هایی به من رسید، من از شما منصرف خواهم شد. حر بن یزید پاسخ داد:: به خدا نمی‌دانم این نامه‌ها کدام است. امام به عَقَبة بن سَمعان فرمود نامه‌های داخل دو کیسه را خارج کند. او کاغذهای فراوانی را از دو کیسهء پر خارج کرد و در جلوی امام حسین علیه السلام پراکند. حر گفت: ما از آنها نیستیم که برای تو نامه نوشته‌ایم. به ما دستور داده‌اند که از تو جدا نشویم مگر آنکه تو را به کوفه نزد عبیدالله بن زیاد ببریم. امام حسین علیه السلام فرمود: مرگ به تو از این مطلب نزدیک‌تر است. سپس به اصحابش فرمود که برخیزند و سوار شوند و زنها را سوار نمودند؛ سپاه اموی مانعشان شدند ؛ امام به حر فرمودند: -مادرت به عزایت بنشیند، چه می‌خواهی؟ -اگر هر کس دیگری از اعراب این را می‌گفت و در موقعیت تو بود، او را وانمی‌گذاشتم مگر آنکه نام مادرش را ببرم.اما چه کنم در مورد مادر تو، باید به بهترین وجه بگویم. -چه می‌خواهی؟ -می‌خواهم تو را نزد عبیدالله بن زیاد ببرم. -سوگند به خدا که از تو پیروی نخواهم کرد. -به خدا سوگند که تو را رها نخواهم کرد‌. 👈👈 و این مطلب ۳ بار تکرار شد و صحبت بین آن دو طولانی گشت. حر به امام گفت: من به کشتن تو امر نشده‌ام؛ آنچه به من دستور داده‌اند این است که از تو جدا نشوم مگر اینکه تو را به کوفه ببرم. اگر ابا داری، راهی را در پیش گیر که به کوفه نرسد و به مدینه نیز تو را نبرد. من نیز برای امیر عبیدالله بنویسم تا شاید خداوند سلامت را به جای ابتلا به کار تو ، روزی‌ام سازد . این راه را بگیر و از قادسیه و عَذیب در قسمت چپ برو. 👈👈 امام حسین علیه السلام به اصحابشان فرمان دادند تا از سمت چپ حرکت کنند و حر هم با آنان به راه افتاد. (مقتل الحسین/امین/۸۱ و تاریخ طبری ۲۹۸/۴) 〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️ پ.ن:: ✍️... علت ظاهری خروج آن حضرت از مدینه ، بیعت با چون یزیدی و برای نفْس بوده است و علت خروج آن حضرت از مکه، علاوه بر حفظ نفس و ترک بیعت با ، محفوظ ماندن خانه خدا است. به خاطر بسپارید که امام حسین علیه السلام وظیفه ندارند که به پیمان شکنی کوفیان - که به علم الهی آن را می‌دانند- ترتیب اثر دهند چرا که شأن امامتی آن حضرت ایجاب می‌کند نسبت به درخواست‌های مردم بی‌اعتنا نباشد. سفر آن حضرت از مکه به مدینه، و برخوردهای آن حضرت با دشمنان، جنبه دارد، و به هیچ عنوان مبارزه به معنای جنگ و یا عنوان و یا (به معنای مصطلح امروز) و یا انگیزه ، بر خروج آن حضرت از مدینه و آنگاه مکه منطبق . هر چند اگر کوفیان به عهدشان وفادار بودند ، مقدمات تشکیل حکومت و جهاد با یزید مهیا میشد... و البته که امام به پیمان شکنی کوفیان بیش از دیگران آگاه بودند. ✔️ادامه دارد....
حرم
#عاشورا_هفتم ⁉️ هدف سیدالشهدا علیه السلام از #خروج چه بود؟؟ ✅ إنّی ما خَرَجتُ اَشِراً و لا بَطِرا
⁉️ هدف سیدالشهدا علیه السلام از چه بود؟؟ ✅ إنّی ما خَرَجتُ اَشِراً و لا بَطِراً و لا مُفسِداً و لا ظالِماً، اِنَّما خَرَجتُ لِطَلَبِ الاصلاحِ فی اُمَّهِ جَدّی، اُریدُ اَن آمُرَ بِالمَعرُوفِ و اَنهی عَنِ المنکَرِ وَ اَسیرَ بِسیرهِ جَدّی وَ اَبی عَلیَّ بن اَبی طالبٍ. 〰〰〰〰〰〰〰 ‍ ...کاروان امام به منزلگاه قصر بنی‌مقاتل رسیدند و شب در آنجا ماندند... صبحگاهان پس از اقامه نماز صبح، با شتاب کاروان را حرکت دادند، اما حر مانع می‌شد؛ در این هنگام فرستادهء عبیدالله بن زیاد به نزد حر رسید و بر او سلام کرد و نامهء عبیدالله را به او داد. مضمون نامه چنین بود:: ❌ اما بعد، چون این نامه به تو رسید، حسین را زیر نظر بگیر. فرستادهء من به تو می‌گوید که او را پیاده نکنی مگر در بیابانی که نه پناهگاهی داشته باشد و نه آب. به فرستاده‌ام دستور داده‌ام که از تو جدا نشود تا اینکه خبر دستور انجام شده را برایم بیاورد. والسلام (تاریخ طبری ۳۰۷/۴- کامل ۲۸۲/۳) سپس حر به امام و یارانش گفت:: ❌این نامهء عبیدالله بن زیاد است که به من دستور می‌دهد بعد از اینکه این نامه به دستم رسید، با تو به خشونت رفتار کنم، فرستاده‌اش از من جدا نمی‌شود مگر اینکه امرش را اجرا کنم. 👈👈👈 هر گاه امام می‌خواست با سوارانش حرکت کند، حر و افرادش مانع می‌شدند و به گِردَش می‌چرخیدند؛ این دو گروه به هم پرخاش می‌کردند؛ امام به حر فرمودند: 💠 آیا نگفتی که از راه دیگر رویم؟ حر گفت: چرا، ولی عبیدالله در نامه به من دستور سختگیری نسبت به تو را داده و بر من مراقبی گمارده است. جناب زهیر بن قین، به امام حسین علیه السلام گفت:: ای پسر رسول خدا ، به خدا سوگند که آینده را بدتر از این می‌بینم . جنگ با اینها برای ما ساده‌تر از جنگیدن با کسانی است که بعد با ما می‌جنگند. امام حسین علیه السلام جواب فرمودند: 💠 من نبرد را شروع نخواهم کرد. زهیر گفت: پس ما را حرکت دهید تا در کربلا پیاده شویم که بر کنار فرات است و در آنجا باشیم. اگر جنگیدند با آنها می‌جنگیم و از خدا کمک می‌گیریم. آنگاه امام علیه‌السلام فرمودند: 💠 اللهم إني أعوذ بك من الكرب و البلاء 💠 خدایا، من از بلا و سختی به تو پناه می‌برم. سپس حرکت فرمود، در حالیکه حر راه را بر ایشان تنگ کرده ، مزاحم ایشان می‌شد. روز پنجشنبه که با روز دوم محرم سال ۶۰ هجری مصادف بود، به کربلا رسیدند؛ امام سوال فرمود: کربلا اینجاست؟ گفتند: آری ، ای پسر پیامبر. فرمودند: 💠 انزِلوا، هذا مَوضِعُ كَربٍ وبَلاءٍ، هاهُنا مُناخُ رِكابِنا، ومَحَطُّ رِحالِنا، وسَفكُ دِمائِنا. 💠 این موضع کرب‌ و بلاست؛ پیاده شوید. اینجا اقامتگاه سواران ما، توقف‌گاه مسافرانمان ، محل قتل مردان و جایگاه ریزش خون‌هایمان است. (تاریخ طبری ۳۰۸/۴) 👈👈👈 پس همه در یک طرف پیاده شدند. حر و افرادش هم در سوی دیگر قرار گرفتند. 〰〰〰〰〰〰〰〰 پ.ن: اهل دقت پاسخ دهند:: به راستی، لغزشی که عده‌ای به آن مبتلا شده‌اند و خروج حضرت از مدینه را تشکیل حکومت می‌دانند ، چگونه با سیره سیدالشهدا علیه السلام ، پرهیز از جنگ ، درخواست مکرر برای تغییر مسیر از جناب حر ، و کلمات آن حضرت از هنگام ایشان و در طول مسیر از مدینه تا کربلا ، توجیه می‌شود؟؟؟ به راستی اگر حضرتش قصد تشکیل حکومت و یا بنای به معنای مصطلح امروز، را داشتند ، چرا قبل از آنکه والی مدینه بخواهد از حضرت بیعت بگیرد، هیچ حرکتی از ایشان مشاهده نمی‌شود؟؟ و پس از آن چرا در طول اقامت چند ماهه آن حضرت در مکه، هیچ فعالیت خاصی از آن حضرت ثبت نشده؟؟ آیا این تاخیر در انجام وظیفه ، با شأن امام معصوم سازگاری دارد؟؟ 📢 به سوالی که از آیت الله میلانی در این رابطه پرسیده اند دقت کنید: ❓سلام علیکم، سؤالی که ذهن بنده رو به خود مشغول کرده این است که چطور شد حسین (علیه السلام) در مقابل استبداد و کودتای ساکت ننشست و علیه او قیام کرد و شمشیر کشید ولی علی (علیه السلام) در برابر ظلم و دیکتاتوری و زورگویی خلفای راشدین نه شمشیر کشیدند نه به اهل مکه و مدینه و کوفه جهت یاری رساندن در جنگ نامه نوشتند و نه اصلا در فکر جنگ بودند؟ ✅ بسمه تعالی السلام علیکم اشتباه همین است، حضرت امام حسین علیه السلام کودتا نکردند و شمشیر نکشیدند؛ بلکه مثل پدرشان فقط بیعت نکردند، و مورد غضب حکومت قرار گرفتند و شهید شدند. ✔️ ادامه دارد...
حرم
#عاشورا_نهم ⁉️ هدف سیدالشهدا علیه السلام از #خروج چه بود؟؟ ✅ إنّی ما خَرَجتُ اَشِراً و لا بَطِراً
⁉️ هدف سیدالشهدا علیه السلام از چه بود؟؟ ✅ إنّی ما خَرَجتُ اَشِراً و لا بَطِراً و لا مُفسِداً و لا ظالِماً، اِنَّما خَرَجتُ لِطَلَبِ الاصلاحِ فی اُمَّهِ جَدّی، اُریدُ اَن آمُرَ بِالمَعرُوفِ و اَنهی عَنِ المنکَرِ وَ اَسیرَ بِسیرهِ جَدّی وَ اَبی عَلیَّ بن اَبی طالبٍ. 〰〰〰〰〰〰〰 ✍... وقتی امام حسین علیه السلام و سواران ایثارگر ایشان مستقر شدند، حر بن یزید تمیمی ، به ابن زیاد نامه‌ای نوشت و به او خبر داد که امام در زمینهای کربلا پیاده شده است. وقتی نامه حر به ابن‌زیاد رسید، او نامه‌ای به این مضمون برای حضرت نوشت: ❌ اما بعد خبر نزول تو را در کربلا به من رسید. امیرالمومنین بن معاویه برایم نامه نوشته که سر بر بالین نرم نگذارم و چیزی نخورم مگر اینکه تو را به سوی خدای خبیر برسانم، یا اینکه به حکم من و حکم یزید برگردی. والسّلام نامه که به امام علیه‌السلام رسید و آن را خواندند ، آن را پرتاب نموده و فرمودند: 💠 قومی که رضایت مخلوق را به بهای خشم خالق خریدند، رستگار نگردند..... (مقتل الحسین/مقرم/۲۳۶) 👈👈 ابن زیاد ، مردان و لشکریان را برای جنگ جمع کرد و به دنبال عمر سعد فرستاد ، و او را با طمع حکومت ری، با ۰۰۰'۴ سرباز راهی کربلا نمود و در روز سوم محرم او با لشکریانش به کربلا رسید. (تاریخ طبری ۳۰۹/۴) عمر بن سعد از یکی از سپاهیانش به نام عَزرة بن قَيس أحمَسي خواست تا به سوی امام حسین علیه السلام رفته از او علت آمدن را بپرسد. اما او خجالت کشید زیرا از کسانی بود که برای امام نامه فرستاده بود تا بدانجا بیاید ، آنگاه از دیگر بزرگان درخواست کرد که به نزد امام روند ، اما آنها هم امتناع ورزیدند، زیرا آنها نیز برای امام نامه نوشته بودند!! سپس به قُرَّة بن قيْس حَنظَلي رو کرد و گفت: وای بر تو، حسین را بیاب و بپرس چرا آمده و چه می‌خواهد؟ او به نزد امام آمد و سلام کرد و نامهء عمر بن سعد را داد. امام فرمودند: 💠 افراد سرزمین شما به من نوشتند که به سویشان بروم، اما اگر از من آورده دارند، من از آنها منصرف می‌شوم. حبیب بن مظاهر به قرة بن قيس گفت: وای بر تو، چطور به سوی ظالمان باز می‌گردی؟! این مرد را یاری کن که خداوند به پدران او ما را کرامت داد. قرة به او گفت: به سوی اربابم باز می‌گردم ، آنگاه فکر می‌کنم (همان ۳۱۰) پس به سوی عمر بن سعد آمد و آنچه را امام حسین علیه السلام فرموده بود، به او گفت؛ عمر بن سعد گفت: امید دارم که خداوند ما را از جنگ و ستیز با او معاف بدارد. 〰〰〰〰〰〰〰 پ.ن : صرفنظر از دلیل خروج سیدالشهدا علیه‌السلام که آن است. تمام قواعد زمینی ایجاب می‌کرد که آن حضرت به کوفه بروند اگر حضرت به کوفه نمی‌رفتند ، همه و آیندگان می‌گفتند که چرا نرفتین؟؟ کوفیان توبه کرده بودند! آنگاه که خبر شهادت حضرت مسلم علیه‌السلام رسید ، و بی‌وفایی کوفیان مشخص شد، فرمودند که از آنان منصرف می‌شویم و به سویی دیگر می‌رویم که نگذاشتند! ▪به قسمتی ازخطبه حضرت زین العابدین سلام الله علیه در کوفه توجه کنید::: ✋ايها الناس سوگند می‌دهم شما را به خدا كه آيا می‌دانيد كه نامه‌ها به پدر من نوشتيد و او را فريب داديد(در ظاهر)، و عهد و پيمانها به او نوشتيد و با او بيعت كرديد. 👈👈 و درآخر كار با او كارزار كرديد و دشمن را بر او مسلط گردانيديد، پس لعنت بر شما باد بر آنچه برای خود به آخرت فرستاديد. _________ کجای این مشی سالارشهیدان و عدم تمایل ایشان به جنگ ، و موعظه‌های مکرر سپاه اموی برای عدم شروع جنگ، نشاندهنده برای است؟؟؟؟ ✔️ادامه دارد....
حرم
#عاشورا_نهم ⁉️ هدف سیدالشهدا علیه السلام از #خروج چه بود؟؟ ✅ إنّی ما خَرَجتُ اَشِراً و لا بَطِراً
⁉️ هدف سیدالشهدا علیه السلام از چه بود؟؟ ✅ إنّی ما خَرَجتُ اَشِراً و لا بَطِراً و لا مُفسِداً و لا ظالِماً، اِنَّما خَرَجتُ لِطَلَبِ الاصلاحِ فی اُمَّهِ جَدّی، اُریدُ اَن آمُرَ بِالمَعرُوفِ و اَنهی عَنِ المنکَرِ وَ اَسیرَ بِسیرهِ جَدّی وَ اَبی عَلیَّ بن اَبی طالبٍ. 〰〰〰〰〰〰〰 ✍.. عمر بن سعد ، نامه‌ای برای ابن زیاد نوشت که در آن آمده است:: بسم الله الرحمن الرحیم؛ اما بعد، وقتی به حسین رسیدم، فرستاده‌ام را گسیل نمودم تا بپرسد که چرا آمده و چه می‌خواهد؟ او گفت: اهل این سرزمین به من نوشتند و نامه‌ها فرستادند که به سویشان بیایم، من نیز چنین کردم. اگر نخواهند و از آنچه در نامه‌هایشان بوده بازگردند، من نیز از آنها منصرف خواهم شد. وقتی نامه را برای ابن‌زیاد خواندند او بیتی را خواند به این معنا:: ❌ اینک که چنگال ما او را گرفته است، آرزوی نجات می‌کند که دیگر وقت گذشته است. (تاریخ طبری ۳۱۱/۴) در پاسخ عمر بن سعد، ابن زیاد نامه‌ای به این مضمون نوشت: ❌ بسم الله الرحمن الرحیم؛ اما بعد، نامه‌ات رسید ؛ آنچه گفته بودی، فهمیدم. پس جلوگیر حسین شو تا خود و اصحابش با کنند. اگر ، خود را می‌گوییم. والسلام (همان) ____ ....ابن زیاد به مردم خشونت زیاد روا می‌داشت و بر اساس گمان و تهمت آنها را می‌کشت. به این دلیل مردم از او می‌ترسیدند و مطیع و فرمانبردار بودند؛ او مردم را در مسجد جامع کوفه جمع کرد تا با پول آنها را بفریبد. سپس برای القای خطبه برخاست و گفت: ❌ ای مردم! شما آل ابوسفیان را آزمودید و آنها را به گونه‌ای یافتید که دوست می‌داشتید. این امیرالمومنین است که او را به حُسن رفتار و نیکرویی می‌شناسید. در بین مردم نیکوکار و در جای خود بخشنده است. در زمان او راهها در امن است. در زمان پدرش نیز اینگونه بود. این فرزندش یزید است که به مردم احترام گذاشته و آنها را از مال بی‌نیاز می‌کند. او بر روزیِ شما، صدها و صدها اضافه کرد و به من دستور داد تا آن را برای شما زیاد کنم و شما را به سوی دشمن‌اش حسین به جنگ ببرم. از او اطاعت کنید و به فرمانش گوش فرادهید. (مقتل الحسین/مقرم/۲۳۹) 👈👈 عبیدالله بن زیاد لشکر پشت لشکر و سپاه پشت سپاه، مردان جنگی را به سوی کربلا می‌فرستاد و مردم را به خروج در برابر امام علیه‌السلام وامی‌داشت و صدها و صدها به آنها می‌بخشید. (ثورة الامام الحسين/هادي الفضلي/١٦) در خیابانها ، کوچه‌ها و دروازه‌های کوفه ندا دادند ‌که هر کس در کوفه یافت شود و برای جنگ با حسین بیرون نرود، خونش ریخته خواهد شد. مردی را به نزد ابن زیاد آوردند؛ از او پرسیدند: اهل کجایی؟ گفت: مردی از شام هستم ؛ به یکی از اهالی عراق بدهکار بودم ، آمده‌ام ادا کنم. ابن زیاد گفت: بکشیدش که در قتل او عبرتی است برای آنها که بیرون نمی‌روند! او را کشتند!! (ابصار العین فی انصار الحسین/محمد سماوی/۱۰) 👈👈 ... به همین ترتیب، ابن زیاد سواره و پیاده می‌فرستاد تا به ۰۰۰'۳۰ رسیدند. (مقتل الحسین/امین/۹۴-۹۵ ؛ مقتل الحسین/مقرم/ ۲۴۱ ؛ تاریخ طبری ۳۱۰/۴) طبق روایت امام صادق علیه السلام بقیه لشکریان اموی بعد از واقعه کربلا به مدت ۱ سال در حالت آماده باش به سر می‌بردند. (مقتل الحسین/کاشف الغاء ۱۴) ابن زیاد در ۶ محرم نامه‌ای برای عمر سعد به این مضمون نوشت:: ❌ اما بعد ، من کمبودی در پیاده و سوارهء تو باقی نگذاشتم. نگاه کن که من صبح و شام نمی‌کنم مگر اینکه همان صبح و شام اخبار تو به من برسد. (همان) 〰〰〰〰〰〰〰 پ.ن:: شرح علامه مجلسی را بخوانید: فخر شیعه، علامه مجلسی درباره علت سیدالشهدا علیه السلام شرحی دارد که بخش‌هایی از آن اینچنین است: ✅ ...ظاهر قضیه این گونه است که حتی اگر سیدالشهدا علیه السلام بیعت آنها را می‌پذیرفت باز هم به هر بهانه‌ای حضرت را می‌کشتند، و عرض بیعت بدان جهت بود که می‌دانستند آن حضرت آن را نمی‌پذیرند. آیا مروان قبل از عرض بیعت بر حضرت به والی مدینه نگفت که او را به قتل برسان؟؟! و آیا عبیدالله نگفت او تسلیم ما شود تا هر نظری دربارهء او داشتیم اجرا کنیم؟؟! آیا نمی‌بینی که چگونه به مسلم بن عقیل امان دادند سپس او را به شهادت رساندند؟؟! (بحار ج۴۵ص۹۸) ___ ⬇️ اگر بنای این جماعت پلید، اخذ بیعت بود ، دیگر کشتن حضرت علی‌اصغر ، نعل تازه به اسبها زدن ، آتش زدن خیام و .... بی‌معنا بود؟ این جماعت رجاله به دنبال فرصتی بودند تا هرگونه آثار اهل بیت علیهم السلام را محو و نابود کنند. امام حسین علیه السلام با علم به این موضوع و علم به شهادت خود ، و علم به پیمان شکنی کوفیان، به جهت اتمام حجت با مردمان و انجام وظیفه امامت ، امتحان خلایق و حفظ جان مبارک خود و خانواده خود ، مکه و مدینه را ترک فرمودند. ✔️ادامه دارد....
حرم
#عاشورا_یازدهم ⁉️ هدف سیدالشهدا علیه السلام از #خروج چه بود؟؟ ✅ إنّی ما خَرَجتُ اَشِراً و لا بَط
⁉️ هدف سیدالشهدا علیه السلام از چه بود؟؟ ✅ إنّی ما خَرَجتُ اَشِراً و لا بَطِراً و لا مُفسِداً و لا ظالِماً، اِنَّما خَرَجتُ لِطَلَبِ الاصلاحِ فی اُمَّهِ جَدّی، اُریدُ اَن آمُرَ بِالمَعرُوفِ و اَنهی عَنِ المنکَرِ وَ اَسیرَ بِسیرهِ جَدّی وَ اَبی عَلیَّ بن اَبی طالبٍ. 〰〰〰〰〰〰〰 ...عبیدالله نامه به نامه و فرستاده در پی فرستاده برای عمر بن سعد می‌فرستاد و او را برای جنگ با امام حسین علیه السلام تحریک می‌کرد؛ از جمله برای او نوشت: ❌ اما بعد، بین حسین و یارانش را از آب بازدار تا قطره‌ای آب نتوانند آشامید، همانطور که با آن مرد پاک مظلوم و وارسته، عثمان بن عفان کردند!!!! (مقتل ابن‌ابی‌مخنف/۶۳- مقتل الحسین/مقرم۲۷۵) چون نامه به دست عمر بن سعد رسید، به عمرو بن حجاج با همراهی ۵۰۰ سواره دستور داد تا بر کنار آب فرود آیند و بین حسین و اصحابش با آب مانع ایجاد کنند و این واقعه روز هفتم محرم بود‌. ...زمانی که وضعیت مشکل شد، امام حسین علیه السلام عمر بن قرضهء انصاری را به سوی عمر بن سعد فرستاد تا از او ملاقات بخواهد و به او بگوید که وی می‌خواهد او را در فاصلهء بین دو لشکر ملاقات کند. امام علیه‌السلام و عمر بن سعد بین دو لشکر به صحبت نشستند. (کامل ابن اثیر۲۸۳/۳) امام حسین علیه السلام به او فرمودند: 💠 وای بر تو ای پسر سعد، آیا تقوای خدایی را که به سوی او بازمی‌گردی ، پیشه نمی‌سازی؟ آیا با من می‌جنگی حال آنکه می‌دانی من پسر چه کسی هستم؟ این گروه را رها کن و به من ملحق شو که به خدا قسم این برای تو بهتر است. عمر بن سعد گفت: می‌ترسم خانه‌ام ویران شود. امام حسین علیه السلام فرمود: من آن را می‌سازم. عمر بن سعد گفت: می‌ترسم که مالم گرفته شود. امام علیه‌السلام پاسخ داد: بهتر از آن را، از اموال حجاز به تو می‌دهم. عمر بن سعد گفت: من عیال دارم و برای آنها می‌ترسم. امام حسین علیه السلام ساکت شدند و او را جواب ندادند. آنگاه امام از او منصرف شدند در حالیکه می‌فرمودند: 💠 ترا چه شده؟ خداوند در بستر خواب سرت را قطع کند و در رستاخیز تو را نیامرزد. امیدوارم از گندم عراق چندان نخوری. عمر به استهزاء گفت: اگر از گندم عراق بهره‌مند نشوم، جوهایش مرا بس است. (تاریخ طبری۳۱۵/۴- کامل ابن‌اثیر۲۸۳/۳- مقتل الحسین/امین ۱۰۰) ___ ابن زیاد ملعون خبیث، نامه تندی خطاب به عمر سعد نوشت و آن را به شمر لع داد تا به او برساند؛ در آن آمده بود:: ❌ من تو را به سوی حسین نفرستادم تا از او دست بکشی و به او مهلت دهی‌‌...بنگر ، اگر حسین و یارانش به فرمان من درآمدند و تسلیم شدند ، آنها را دستگیر کن و به نزد من بفرست. اگر امتناع ورزیدند، به سوی آنها برو تا آنها را به قتل برسانی و سپس مُثله کنی که بدان سزاوارند! هر گاه حسین کشته شد، اسبان را بر سینه و پشتش بدوان که او تیره‌بخت، ظالم و فرومایه است. من می‌دانم که بعد از مرگ این کارها به او ضرری نمی‌رساند، اما این قولی است که من داده‌ام که بعد از مرگش با او چنین کنم!!! اگر به فرمان ما عمل کنی، به تو پاداش شنوندهء مطیع را خواهم داد و هر گاه اطاعت نکنی، از مسئولیت لشکر کناره‌گیری کن و لشکر را به شمر بن ذی‌الجوشن بسپار که ما دستورات را به او داده‌ایم. والسلام. ....پس از این واقعه بود که شمر ملعون، امان نامه برای فرزندان حضرت ام‌البنین سلام الله علیها آورد... (تاریخ طبری ج۴ ص۳۱۶،۳۱۷) در پی این واقعه و شدت کنترل بر آب ، سپاهیان امام مانند جناب بریر با لشکر اموی سخن گفتند و آنان را نسبت به بستن آب بر پسر پیامبر خدا صلی الله علیه و آله بیم دادند. و پاسخی چنین دریافت کردند: ❌ ای بریر، زیاد حرف زدی، ساکت شو؛ به خدا سوگند که حسین تشنه خواهد ماند..... (مقتل الحسین/امین۹۸) و حتی امام علیه‌السلام ، وقتی حد عناد و اصرار بر گناه آنان را مشاهده فرمودند، به ارشاد سپاه اموی برخاستند و در حالیکه به شمشیر خود تکیه زده بودند به معرفی خود پرداختند و انتساب خود را به رسول خدا ، زهرای اطهر ، امیرالمومنین ، خدیجه کبری ، حضرت حمزه ، حضرت جعفر طیار علیهم‌السلام و ...را یادآور شدند و ایشان نیز پاسخی جز این دریافت ننمودند:: ❌ همهء اینها را می‌دانیم ولی تو را رها نمی‌کنیم تا از تشنگی هلاک گردی! (المجالس الفاخرة/شرف الدین۹۹ - مقتل الحسین/امین۹۹) 〰〰〰〰〰〰 پ‌.ن : به راستی چگونه است که عده‌ای با چنین روایات و آثار موجود، حرکت و مخالفت آن حضرت را با و عدم بیعت با او را ، علیه دستگاه حکومت دانسته‌اند؟؟! آن امام غریب، هرگز آغاز‌گر مبارزه و جنگ نبود و عبارت صحیح درباره آن حضرت، است. نه و و و و ✔️ادامه دارد....
⁉️❕⁉️⁉️ آیا جنگ و از یاران و حضرت امیرالمومنین علیه‌السلام بود و بعدها راهش عوض شد و قاتل علیه السلام گردید؟؟؟ 〰〰〰〰〰〰〰▪️▪️ ✍... یکی از مطالبی که این روزها دست به دست می شود این است که شمر از جانبازان جنگ و از شیعیان امیرالمومنین بوده و بارها به رفته بود و از بس خوانده بود پیشانی و زانوهایش پینه بسته بود؛ تمام تلاش نویسنده و گوینده مطلب این است که می خواهد طوری القا کند که آری امام حسین علیه السلام را شیعیان کشتند! پس آی شیعیان مواظب باشید شمر نشوید!!! حال واقعیت چیست؟ از ۵ جهت مطلب را بررسی می‌کنیم: ▪️تولد شمر ▪️قبل از جنگ ▪️حضور در جنگ صفین ▪️جانبازی در جنگ صفین ▪️بعد از جنگ صفین ❌ ۱) تولد شمر از راه حرام: در نحوه زنازادگى وى نقل شده که روزى مادر شمر که زن بزچرانى بود و در بیابان به کار خود مشغول بود ، از چوپانى که از کنار او مى‌گذشت ، تقاضاى آب کرد تا با آن رفع عطش کند . چوپان تقاضاى شیطانى خود را شرط دادن آب قرار داد و مادر شمر نیز پذیرفت و از این طریق ، شمر منعقد شد! و به این دلیل بود که در کربلا هم امام حسین علیه السلام شمر را پسر زن بز چران خطاب کرد و هم جناب زهیر بن قین علیه السلام خطاب به شمر گفت: ای فرزند زنی که بر پاشنه پایش ادرار می‌کند(استعاره از زنی که در سن کم زنا کرده) بحارالانوار ج۴۵ص۵ http://lib.eshia.ir/71860/45/5 ❌ ۲) شمر قبل از جنگ : شمر از قبیله ی هوازن بود که پدرش و قبیله اش مسلمان نمی‌شدند تا وقتی که از مسلمانان شکست خوردند و بعد اسلام آوردند! ❌۳) حضور شمر در جنگ حضور شمر در جنگ صفین به همراه قبیله اش هوازن و تیره اش بنی ضباب در جبههء امیرالمومنین علیه السلام قطعی است ؛ اما مساله حضور اوست! در زمان جنگ صفین، شمر از بزرگان قبیلهء خودش نبوده و به دستور بزرگان قبیله خودش که تصمیم گرفته اند در لشکر امیرالمومنین باشند، بر مبنای سنت قبیله گرایی مانند سایر مردان قبیله‌اش در جبههء امیرالمومنین علیه السلام قرار گرفته و با انگیزه‌های قومی قبیله ای در جنگ حضور داشته است. 👈 شاید برای تان سوال باشد که مگر می‌شود؟ باید گفت بله در عرب آن روزها سنت قبیله‌گرایی رواج زیادی داشته و نمونه‌اش شخصی که حکایت او در منابع مخالفین ما آمده، به اسم قزمان بن حارث از افراد حاضر در جبهه رسول خدا در جنگ اُحد بود که وقتی در جنگ جراحت دید و در حال مرگ بود اطرافیانش گفتند: ای قزمان تو امروز به امتحان و بلای سختی گرفتار شدی بنابراین بشارت باد تو را شهادت و باغ بهشت بر تو گوارا باد. قزمان جواب داد: باغی از بهشت؟ لب فرو بندید، شما گمان کرده اید که من به خاطر اسلام جنگیدم؟ نه.چنین نیست. من تنها برای ام و جنگیدم. قزمان این را گفت و برای رهایی از رنج جراحت با بریدن رگهای پشت آرنج دست خود،خودکشی کرد. و رسول خدا گفت او از اهل جهنم است. ❌۴) جانبازی شمر در جنگ روایت طبری و نصر بن مزاحم از شمشیر خوردن صورت شمر در جنگ صفین قابل استناد نیست. زیرا روایت طبری مستقل نیست و همان روایت نصر بن مزاحم است پس این روایت خبر واحد است و راوی خبر واحد جانبازی شمر ، اشخاصی هستند که یکی در کارنامه‌اش نوکری را کرده است و دیگری نوکری خاندان عمر را. و برای شیعیان این روایات قابل پذیرش نیست. حتی در صورت پذیرش اینکه شمر در جنگ صفین جانباز شده باید بگوییم او جانباز سنت و دستور بزرگان قبیله خودش شده نه جانباز راه امام معصوم علیه السلام. ❌۵) شمر از جنگ شمر بعد از صفین با بیعت کرد. در صورتی که بعد از صفین افراد دو دسته شدند یا به امیرالمومنین علیه السلام وفادار ماندند یا به خوارج پیوستند و هم با امیرالمومنین و هم با معاویه دشمنی کردند. اما شمر راه سوم را انتخاب کرد و با معاویه بیعت کرد و مامور شد که شیعیان را بکشد که نمونه بارز آن کشتن حجر بن عدی بود؛ تا نشان دهد که از سر محبت به علی علیه السلام در صفین حضور نداشته!و بعدها هم که ماجرای کربلا را به وجود آورد. ____ از تمام این مطالب اثبات می شود که شمر نه تنها شیعه و از جانبازان صفین نیست بلکه زنازاده‌ای است که از تولد تا مرگ ، دشمنی اهل بیت علیهم السلام را داشته است. و رفتن و خواندن به تنهایی دلیل بر عاقبت به خیری نیست و حرامزاده ترین های تاریخ مانند شمر هم اهل نماز و حج بوده اند و آن چه مهم است اهل بیت علیهم السلام است. و هیچ شیعه ای حاضر نیست امام‌ خود را بکشد و قاتلین سیدالشهداء علیه‌السلام همگی غیر شیعه بودند. 〰〰〰〰〰〰
حرم
#عاشورا_دوازدهم #عطش ⁉️ هدف سیدالشهدا علیه السلام از #خروج چه بود؟؟ ✅ إنّی ما خَرَجتُ اَشِراً و
⁉️ هدف سیدالشهدا از چه بود؟؟ 〰〰〰〰〰〰〰 ✍..بعد از رسیدن نامهء تند ابن‌زیاد توسط شمر بن ذی‌الجوشن که در آن به عزل و کناره‌گیری او از سپاه اشاره شده بود، عمر بن سعد احساس کرد که اوضاع به نفع او نیست و به هراس افتاد که فرصت از دست برود و فرماندهی لشکر از او گرفته شود و از حکومت ری برکنار گردد؛ لذا می‌بینیم که با شدت فراوان، به قتل امام کمر بست. عصر روز نهم محرم، در حالیکه امام بعد از نماز عصر در مقابل خیمه نشسته و تکیه بر شمشیر زده و سر مبارک‌شان را بین دو زانو گذاشته بودند ، عمر بن سعد فریاد زد:: ❌ ای سواران خدا سوار شوید! به بهشت مژده به آن باد. مردان با او سوار شدند و رو به خیمه‌های امام حسین سرازیر گشتند. (المجالس الفاخرة/ شرف‌الدین۹۹ - مقتل الحسین/امین ۹۹) در حالی که امام حسین علیه السلام سر را بر زانوان گذاشته بودند ؛ زینب کبری سلام الله علیها به برادر نزدیک شده و فرمودند:: 💠 آیا صدا را نمی‌شنوید که نزدیک می‌سود؟ امام به ایشان توجه نموده و فرمودند: 💠 پیامبر را در خواب دیدم، به من فرمود: تو به سوی ما می‌آیی.... (همان ص۳۱۸) ...قمر بنی‌هاشم علیه‌السلام ، جناب زهیر و جناب حبیب بن مظاهر با لشکر اموی صحبت می‌کنند و علت آمدن سپاه را می‌‌پرسند، آنان پاسخ می‌دهند: ❌ امیر به ما دستور داده که راه بر شما ببندیم، یا به فرمان او درآیید یا شما را به فرمان او در خواهیم آورد و با شما خواهیم جنگید. وقتی حضرت عباس علیه السلام خبرها را برای امام آورد، به او فرمودند: 💠 برادرم به سوی آنها بازگرد؛ اگر می‌توانی امشب را از آنها فرصت بگیر و جنگ را به فردا بینداز، تا ما امشب نماز بخوانیم و پروردگارمان را ندا کنیم و استغفار نماییم. او می‌داند که من، نماز برای او و تلاوت کتابش و کثرت دعا و استغفار را دوست می‌داشته‌ام. ....امویان درخواست امام علیه السلام را می‌پذیرند.... (مقتل الحسین/امین۱۰۴- تاریخ طبری ۳۲۰/۴) در پی این مهلت ، وقتی اصرار جنگ‌ بر همگان مشخص شد، امام حسین علیه السلام اصحاب خود را می‌آزمایند و خطبه‌ای بیان می‌فرمایند و بیعت خود را از اصحاب برمی‌دارند و امر می‌کنند هر کدام از شما، دست یک نفر از خانواده مرا بگیرد و فرار کند.... (تاریخ طبری ۳۲۱/۴-مقتل الحسین ۱۰۵) پس از این خطبه، اهل بیت علیهم السلام و اصحاب هر کدام در مقام دفاع از امام خود کلماتی بیان داشتند؛ 👈 ...پس از سربلندی اصحاب، امام اینگونه در مورد یاران خویش گواهی دادند:: 💠 خواهرم، به خدا سوگند آنها را آزمودم و در ایشان جز شجاع نیافتم؛ با مرگ در راه من آنقدر مأیوسند که طفل به شیر مادرش. (همان۹۳) _ امام حسین علیه السلام و یاران، شب را به مناجات گذراندند. آن شب، شب دهم محرم بود....آنان با تمام وجود در حالات رکوع و سجود، قیام و قعود، تلاوت قرآن و استغفار، به خدای روی آوردند. زمزمه‌ای چون همهمهء زنبوران. (تاریخ طبری ۳۴۴/۴- مقتل الحسین/امین ۱۰۶) آنچنان که یکی از سپاهیان اموی با مشاهدهء این وضعیت، و این جو آکنده از ایمان و تقوا، هدایت یافت. به هنگام سحر ، امام علیه‌السلام سر را به زیر انداخته و لختی خوابیدند؛ سپس بیدار شده و فرمودند: 💠 سگانی را دیدم که به شدت می‌خواستند مرا بگزند. در میان آنها سگ پیسی بود که بیشتر حمله می‌کرد‌. فکر می‌کنم آن کس که مامور قتل من است، مردی باشد که مرض پیسی دارد. سپس جدم رسول الله و عده‌ای از اصحابش را دیدم که می‌فرمود: پسرم، تو شهید آل محمدی اهل آسمان به تو بشارت می‌دهند. (مقتل الحسین/امین ۱۰۷) ....امام به اصحاب دستور دادند تا در پشت خیمه‌ها خندقی بکَنند و هیزم در میان آن بیندازند و آن را صبح هنگام آتش بزنند تا دشمن از ورای خیمه‌ها حمله نکند... 〰〰〰〰〰〰〰 پ.ن : حضرت از شهادت خود در این سفر آگاه بوده‌اند؛ و امر خاص الهی به ایشان این بود که: إن الله شاء أن یراك قتیلاً. 👈 امر خاص خدا در و 👈 عدم بی‌تفاوتی نسبت به دعوت کوفیان در ، سبب حرکت امام علیه‌السلام است. کسانی که به لغزش ، انگیزه را برای حرکت سیدالشهداء بیان می‌دارند؛ این سوال را پاسخ دهند که:: ⁉️⁉️ چرا حضرت در مدت اقامت ۵ماهه در مکه ، به تجهیز سپاه نپرداخت و هیچ اقدامی نفرمود؟ ⁉چگونه آن حضرت انگیزه خلع را دارد در حالیکه در طول مسیر بارها شهادت را به عناوین مختلف اعلام داشت و بارها بیعت خود را از همراهان برداشته و با این حال در برخورد با هر فردی از او یاری طلبیدند؟! جز آنکه در این مسیر ، که انتهایش شهادت است و وظیفه، دفاع از حجت خدا و تنها نگذاشتن ایشان است، مردمان محک بخورند و غربال شوند؟؟ جناب زهیر در ضمن احتجاجی به کوفیان فرمود: 🔅 خدا ما و شما را با خاندان پیامبر امتحان نموده تا واکنش ما و شما معلوم شود؛ ما شما را به یاری اهل بیت پیامبر دعوت می‌نماییم.
حرم
#عاشورا_چهاردهم ⁉️ هدف سیدالشهدا از #خروج چه بود؟ 〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️ #روز_دهم_محرم سپیده فجر روز دهم
⁉️ انگیزه سیدالشهدا از چه بود ؟؟ 〰〰〰〰〰〰 امام حسین علیه السلام در روز دهم محرم، چندین بار به ارشاد سپاه اموی برخاست تا این جمعیت سرگردان و گمراه را به سوی حق و هدایت رهنمون سازد. خطبه در صبح عاشورا ایراد گردید در حالیکه امام سوار بر اسب خود و با صدایی رسا و بلند ، مطالبی را بیان نمودند که بلیغ‌تر از آن را هیچ کس نشنیده است، سپس فرمودند: 💠 ....ای مردم، نسب مرا ببینید و به خود بازگردید و خود را سرزنش کنید و ببینید که آیا قتل و ریختن خون من برای شما رواست؟آیا من پسر دختر پیامبرتان نیستم؟....آیا گفتهء رسولخدا را در مورد من و برادرم نشنیده‌اید که فرمود: این دو آقای اهل بهشت‌اند؟....اگر سخنم را نمی‌پذیرید ، در میان شما افرادی هستند که می‌توانید از آنها بپرسید. از جابربن عبدالله‌انصاری و اباسعیدخدری و سهل بن سعدساعدی و زیدبن‌ارقم و انس‌بن‌مالک بپرسید تا به شما خبر دهند که این گفته را از رسول خدا در مورد من و برادرم شنیده‌اند. آیا این گفته‌ها کافی نیست تا از ریختن خون من خودداری کنید؟......به خدا سوگند در مشرق و مغرب زمین هیچ پیامبری را پسر دختری جز من نیست؛ نه در میان شما و نه دیگران! وای بر شما! آیا کسی را کشته‌ام یا مالی را گرفته‌ام و یا زخمی بر شما وارد ساخته‌ام که خون مرا می‌خواهید؟.....ای شبث بن رِبعی و ای حجار بن ابجر و ای قیس بن اشعث و ای زید بن حارث، آیا برای من ننوشتید: بیا که میوه‌ها رسیده و باغها سبز شده و لشکری مجهز در انتظار توست؟ ....مردم! اگر از من روی گردانده‌اید ، بگذارید از شما منصرف شوم و به سرزمین امنی بروم...... (مقتل الحسین/مقرم۲۷۹) 👈👈 هنگامی که جناب زهیر مشاهده کرد که قوم ، خطبهء امام را اجابت نکردند ،در حالی‌که سلاح جنگی را برداشته بود، سوار بر اسب، به سوی آنان رفت تا آنان را نصیحت کند و آنان را برحذر داشت از آنچه می‌خواهند مرتکب شوند و نسبت به عاقبت پیروی از و عبیدالله هشدار داد... (تاریخ طبری ۳۳۱/۴- کامل ابن اثیر۲۸۸/۳) اما لشکر اموی اینچنین به زهیر پاسخ می‌دهد: ❌ ما نمی‌رویم مگر اینکه آقای تو و هر که را با اوست بکشیم؛ یا اینکه او و یارانش را به سوی عبیدالله به عنوان اسیر ببریم. زهیر جواب داد: بندگان خدا! پسر فاطمه سزاوارتر است به دوستی و یاری تا زادهء سمیه؛ اگر او را یاری نمی‌کنید ، پس پناه بر خدا که اگر او را بکشید .او را با یزید واگذارید، سوگند به خدا که یزید بی قتل حسین، پیروی شما را می‌پذیرد. (تاریخ طبری ۳۳۲/۴- کامل ابن‌اثیر ۲۸۸/۳) شمر لعین به سوی زهیر تیر می‌اندازد....زهیر گفت: بندگان خدا این سبکسران ستمکار شما را در دینتان فریب ندهند....و.... امام به زهیر می‌فرمایند که بازگردد ؛ و آنگاه فرمودند: 💠 به جان خود سوگند، اگر مومن آل فرعون قومش را نصیحت کرد...من هم نصیحت نموده و ابلاغ کردم؛ اگر نصیحت و رساندن سودمند باشد. (همان) 👈👈 آنگاه بریر که از تابعین و قاریان بزرگ قرآن و مردی عابد و پارسا بود، ایستاد و با قوم باطل صحبت نمود:: .....ای قوم! نوادهء پیامبر در میان شماست و اینها ذریهء او، عترت و دختران و خانواده‌اش هستند؛...بگویید با آنها چه می‌خواهید بکنید؟ پاسخ دادند: ❌ می‌خواهیم آنها را فرمانبردار عبیدالله بن زیاد کنیم و امر او را بر آنها حاکم کنیم‌. بریر گفت: آیا قبول نمی‌کنید به همان جایی بروند که آمده بودند؟ وای بر شما ای اهل کوفه، آیا نامه‌ها ..را به فراموشی سپرده‌اید؟ وای بر شما اهل بیت پیامبرتان را دعوت کردید ولی همین که به سوی شما آمدند، آنها را به ابن زیاد تسلیم کردید و آب را از آنها مانع شدید...چه بد قومی هستید!..... در این هنگام ، جمعیت با تیر به سوی او حمله بردند و او را عقب زدند. (مقتل الحسین/مقرم۲۸۶) امام علیه‌السلام بار دیگر ، در حالی که در دست مبارک خود قرآنی داشتند، در مقابل این جماعت گمراه ایستادند و آنان را در ضمن خطبه‌ای بسیار شیوا و غرا و با فرازهایی بسیار عمیق، پند دادند. و ضمن اشاره به وقایع آینده، سپاه اموی را اینچنین بیم دادند و فرمودند: 💠 ....خدایا قطرات آسمان را از آنان فرو بند، و بر آنها سالیانی بگذران همچون سالهای قحطیِ یوسف، و بر ایشان جوانی ثقفی ( ) را چیره ساز که جام تلخ مرگ را بدانان بنوشاند؛ آنها به ما دروغ گفتند و ما را خوار کردند و تویی خدای ما و بازگشت ما به سوی توست... (اللهوف۴۱- مقتل الحسین/مقرم۲۸۹) 🌿 در پی این خطابه، نور هدایت بر دل جناب حر تابید و به اسبش نهیبی زد و به سپاه امام پیوست‌..... جناب حر ، پس از پیوستن به سپاه امام، خطاب به سپاه اموی فریاد برآورد: .....ای اهل کوفه، مادرانتان به عزایتان بنشینند! او را خواندید و چون آمد تسلیم‌اش کردید....و او را از توجه به سرزمین‌های امن و ایمنی اهل بیت‌اش مانع شدید....چه بد با بازماندگان حضرت محمد عمل کردید!..... (تاریخ طبری ۳۳۴/۴)
حرم
#عاشوا_شانزدهم ⁉️ هدف سیدالشهدا علیه السلام از #خروج چه بود؟؟ ✅ إنّی ما خَرَجتُ اَشِراً و لا بَط
⁉️ هدف سیدالشهدا علیه السلام از چه بود؟؟ ✅ إنّی ما خَرَجتُ اَشِراً و لا بَطِراً و لا مُفسِداً و لا ظالِماً، اِنَّما خَرَجتُ لِطَلَبِ الاصلاحِ فی اُمَّهِ جَدّی، اُریدُ اَن آمُرَ بِالمَعرُوفِ و اَنهی عَنِ المنکَرِ وَ اَسیرَ بِسیرهِ جَدّی وَ اَبی عَلیَّ بن اَبی طالبٍ. 〰〰〰〰〰〰〰 ...هنگامی که امام فرزند شیرخوار عطشانش را به سوی سپاه دشمن آورد و از آنها درخواست جرعه‌ای آب کرد، بین لشکر دشمن اختلاف افتاد...گروهی می‌گفتند: او را گناهی نیست، به او آب دهید! دسته‌ای دیگر می‌گفتند: هرگز آنها را سیراب نکنید و از اهل خانواده احدی را زنده نگذارید! عمر بن سعد به حرملة بن کاهل اسدی رو کرد و گفت: حرمله، اختلاف را از بین ببر! ....حرمله تیری به سوی....💔.... امام حسین علیه السلام دست خود را از خون کودک پر می‌کرد و به آسمان پرتاب می‌نمود و می‌فرمود: 💠 آنچه بر من نازل شده‌ است سهل است زیرا در پیشگاه خداوند است،....خدایا تو گواهی بر قومی که شبیه‌ترین فرد به رسولت را کشتند، آنها بسته‌اند که احدی از خاندان پیامبرت را زنده نگذارند. (مقتل الحسین/مقرم۳۴۴- مقتل ابی‌مخنف۸۳- تاریخ طبری۴۴۸/۵) 〰〰〰〰〰〰 پ.ن: ✅✅ مطرح کردن اجبار به بیعت با یزید، با توجه به علم خلفای وقت به عدم امکان وقوع چنین امری، به دست آوردن دستاویزی بود تا آثار اهل بیت علیهم السلام را محو و نابود کنند. علت حرکت و خروج سالار شهیدان تمکین امر الهی است و علت حرکت و ایشان از مدینه و آنگاه مکه، از خود و آل الله علیهم‌السلام و حفظ حرمت بیت‌الله ، و با است. و راهی شدن آن حضرت به سمت کوفیان، عدم بی‌اعتنایی به درخواست مردم،اتمام حجت با مردمان و امتحان هر آن کسی است‌ که در مسیر این کاروان قرار می‌‌گیرد یا صدای غربت و یاری طلبی حجت خدا را می‌شنود؛ 💡به خاطر داشته باشید:: 🔚حکومت حق الهی اهل بیت علیهم‌السلام است ولی امام وظیفه ندارد برای گرفتن حکومت، خود را به کشتن دهد و قیام بالسیف تنها بر عهده امام عصر ارواحنافداه است. 🔚 علم و آگاهی امام به شهادت‌شان ، انگیزه امام به قصد و انگیزهء خلع از خلافت را کاملا منتفی می‌کند! و اثبات این آگاهی در انگیزهء حرکت حضرت دخیل است، لذا برخی شدیدا در صدد انکار آن هستند تا بگویند حضرت از شهادت خود آگاه نبوده است!! جایی که ام‌سلمه نقل می‌کند که رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود، امام حسین علیه السلام ۶۰ سال پس از هجرت من به شهادت می رسد چگونه سیدالشهداء از آن بی‌خبر می‌ماند؟؟!! (المعجم الکبیر الطبرانی ۱۰۵/۳- تاریخ مدینه دمشق۱۹۸/۱۴- تاریخ بغداد ۱۵۲/۱ و....) آثار و اخباری که در این زمینه وارد شده و اثبات کنندهء مدعای ماست، 2 قسم است: 1⃣ قسم اول: آنچه دلالت بر دانش وسیع همه معصومین دارد. 2⃣ قسم دوم: روایات حاکی از اطلاع سیدالشهداء علیه‌السلام از شهادت در این سفر . ✔️ادامه دارد......
حرم
‍ #عاشورا_بیستم #پیشگویی ⁉️ هدف سیدالشهدا علیه السلام از #خروج چه بود؟؟ ✅ إنّی ما خَرَجتُ اَشِراً
⁉️ هدف سیدالشهدا علیه السلام از چه بود؟؟ ✅ إنّی ما خَرَجتُ اَشِراً و لا بَطِراً و لا مُفسِداً و لا ظالِماً، اِنَّما خَرَجتُ لِطَلَبِ الاصلاحِ فی اُمَّهِ جَدّی، اُریدُ اَن آمُرَ بِالمَعرُوفِ و اَنهی عَنِ المنکَرِ وَ اَسیرَ بِسیرهِ جَدّی وَ اَبی عَلیَّ بن اَبی طالبٍ. 〰〰〰〰〰〰〰 آثار بسیاری دلالت دارد که جماعتی از معاصرین حضرت ، اعم از آشنا و بیگانه، دوست و دشمن، زن و مرد ، از شروع حرکت از مدینه تا هنگامی که کاروان با جناب نمود، همه نتیجه این حرکت به سمت عراق را کشته شدن حضرت می‌دانستند. ⁉️‼️حال یک سوال از کسانی که به گزاف ادعا می‌کنند: امام برنامه در سر داشتند ولی موفق نشدند و اتفافات‌ آنگونه که حضرت تصور می‌کرد پیش نرفت!! 👈 آیا امکان دارد عاقبت اندیشی حجت خدا از افراد عادی کمتر باشد و حدس آنها مطابق واقع باشد اما حضرت نداند که سرانجام این حرکت چیست؟؟! _ ⚠️⚠️ در پی انتشار خبر امتناع حضرت از بیعت با و سفر ایشان، دیگر عذری باقی نمی‌ماند و باید همه به سرعت نزد حضرت شتافته و برای یاری ایشان اعلام آمادگی می‌نمودند؛ ولی با تأسف دیده می‌شود که حتی کسانی که به آن حضرت علاقه داشتند و حضرت آنها را خیرخواه و دلسوز می‌دانست به جای تسلیم بودن در برابر حجت خدا و پرسیدن نظر ایشان و اطاعت، شروع به پیشنهاد دادن کردند و بعضی دیگر- العیاذ بالله- روش حضرت را تخطئه کردند، امثال که شدیدترین و اهانت‌بارترین صحبت از او گزارش شده است؛ این افراد باید جایگاه خویش را نسبت به حجت خدا درک می‌کردند و از امام می‌پرسیدند که ما چه کنیم؟ نه اینکه نظر خویش را قابل عرضه بر امام دانسته و بگویند: چه کار کن! اینان فراموش کردند که پیامبر رحمت صلی الله علیه و آله فرمودند: 💠 نمی‌خواهد به اهل بیت چیزی تعلیم دهید که آنها از شما داناترند. (قسمتی از در اسناد فراوان شیعه و سنی برای نمونه بحارالانوار۸۴/۱۱) 👈👈 به هر رو ، پاسخهای گوناگون حضرت به اقتضای کسانی که با ایشان مخالفت می‌کردند، در مواردی که حضرت پاسخ فرمودند، استنادی قاطع است در یافتن انگیزه آن حضرت و اثبات مدعای مطروحه ما در انگیزه‌های و حرکت ایشان؛ ⬇️ این پاسخها به شرح زیر است: -پیامبر به من دستوری داده که باید اجرا کنم. -در رویا پیامبر را دیدم و فرمان آن حضرت را امتثال می‌کنم. -من بهتر می‌دانم کجا کشته می‌شوم. -هر جا باشم بنی‌امیه مرا می‌کشند، عراق هم نروم آنان مرا خواهند کشت. -از خدا طلب خیر می‌کنم تا چه پیش آید. -آنها مرا رها نمی‌کنند تا به زور از من بیعت گیرند و مرا بکشند. -من تصمیم خویش را گرفته‌ام. -اگر در کربلا کشته شوم بهتر است که حرمت خانه خدا شکسته شود. -از پستی دنیاست که سر حضرت یحیی نزد زن بدکاره‌ای هدیه برده شد. -کوفیان نامه نوشتند تا نزد آنان بروم. -آنها امیدوارند که حق زنده و بدعت‌ها نابود شود‌‌. -حضرت مسلم نوشته که اهل کوفه بر یاری من اجتماع و به واسطهء او با من بیعت کرده‌اند. -برای باید نزد کوفیان بروم. -جز آنچه خدا برای ما نوشته پیش نمی‌آید و آنچه قضای الهی است واقع خواهد شد. -من برنمی‌گردم. -شما از رفتار من بیزارید و من از رفتار شما. -مرا از مرگ می‌ترسانی؟مرگ عار نیست. - ما با کوفیان پیمان و قرار داریم، نمی‌خواهیم پیمان شکنی کنیم. -تقوا داشته باش و از یاری من دست برندار. -می‌دانم شما از روی خیرخواهی و دلسوزی صحبت می‌کنید. -اگر پیامبر خبر از کشتن من در عراق داده، پس چاره‌ای نیست و من حتما آنجا کشته می‌شوم. -رأی صحیح بر من مخفی نیست، کسی نمی‌تواند بر امر الهی غالب شود. -من می‌توانم با یاری فرشتگان با آنها بجنگم(آنها را نابودشان کنم) ولی محلّ شهادت من آنجاست. -اگر من سر جایم قرار بگیرم خدا مردم را به چه امتحان کند؟(یعنی حرکت من امتحان الهی است) _
حرم
‍ #عاشورا_بیست_و_یکم ⁉️ هدف سیدالشهدا علیه السلام از #خروج چه بود؟؟ ✅ إنّی ما خَرَجتُ اَشِراً و لا
‍ ‍ ⁉️ هدف سیدالشهدا علیه السلام از چه بود؟؟ ✅ إنّی ما خَرَجتُ اَشِراً و لا بَطِراً و لا مُفسِداً و لا ظالِماً، اِنَّما خَرَجتُ لِطَلَبِ الاصلاحِ فی اُمَّهِ جَدّی، اُریدُ اَن آمُرَ بِالمَعرُوفِ و اَنهی عَنِ المنکَرِ وَ اَسیرَ بِسیرهِ جَدّی وَ اَبی عَلیَّ بن اَبی طالبٍ. 〰〰〰〰〰〰〰 ✍... سیدالشهدا علیه السلام در مورد امتناع بیعت با یزید به افراد متعدد مطالبی فرموده‌اند که برخی ، به لغزش گمان می‌کنند پس علت حرکت و خروج امام علیه‌السلام ، بر علیه یزید و قصد خلع او بوده است!! برای رفع این شبهه، در ابتدا به مدلول برخی از کلمات حضرت سلام الله علیه ، در این مورد توجه فرمایید: - من در هیچ شرایطی حاضر به بیعت با یزید نیستم. - من هیچگاه پستی و ذلت را نمی‌پذیرم. - هنگامی که جدم بفرماید خلافت بر فرزندان ابوسفیان حرام است چگونه ممکن است من با آنها بیعت کنم؟ - ما خاندان نبوت و رسالت هستیم و یزید شخصی فاسق، شرابخوار و ...است؛ کسی مثل من با کسی مانند او بیعت نخواهد کرد. - در پاسخ به مروان که گفت: با یزید بیعت کنید که برای دین و دنیای شما بهتر است، فرمودند: باید با اسلام خداحافظی کرد (و فاتحه اسلام را خواند) که امت دچار فرمانروایی چون یزید شود. - مرگ بر جوانمرد عار نیست، خواری آن است که با ذلت زندگی کنی. ============== شاید تصور شود که در کلام سیدالشهداء سلام الله علیه به مروان ، که اسکن عربی آن پیوست شده است، جملهء ᐸو علی الإسلامِ ....> معنایش این است که چون کسی مانند یزید سر کار آمده و خلافت را به دست گرفته، باید با او جنگید و مبارزه کرد. ولی دقت در متن روایت حاکی از آن است که حضرت این کلام را در مقام بیانِ علتِ نپذیرفتن بیعت با یزید فرموده‌اند. یعنی حضرت حاضر نیستند به هیچ وجه او را به رسمیت بشناسند. نه اینکه من می‌خواهم با او مبارزه کنم؛ زیرا:: اولا- این کلام در پاسخ مروان است که اظهار داشت مصلحت آن است که با یزید بیعت نمایید. ثانیا- دنبالهء کلام حضرت ، بیانگر آن است که هیچ کدام از فرزندان ابوسفیان نباید خلافت را به عهده گیرند، چه و چه و چه فرزندان او، پس اگر این کلام حاکی از انگیزهء حرکت، طبق مدعای مخالفین ما باشد و دلیل شمرده شود، بایستی سیدالشهداء با معاویه هم مبارزه می‌نمودند و همچنین امام سجاد علیه السلام و بقیه معصومین علیهم السلام باید به همین دلیل با یزید و فرزندان یزید مبارزه می‌کردند. و اگر این کلام حضرت نشان از مبارزه ایشان دارد؛ مدعیان آن ، به ما پاسخ دهند که چرا سیدالشهداء سلام الله علیه در ۱۰ سال حکومت معاویه ، سکوت اختیار فرمودند؟؟؟ ✋ پاسخ نزد ما مشخص است ، 👈علت این امر آن است که امامان علیهم السلام دست به کاری نمی‌زنند مگر به دستور خدا و برنامهء دوران امامت هر یک از آن بزرگواران از جانب خدای تعالی تعیین و توسط پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله به آنان ابلاغ شده است، و به جز حضرت مهدی موعود ارواحنافداه بقیه آن بزرگواران مأمور به نبوده‌اند. 👈و گذشته از آن ، علت یعنی از شرایط زمان هر یک از معصومین علیهم السلام معلوم می‌شود که موقعیت مناسب برای آن بزرگواران فراهم نشده بود، چنانچه در روایات متعدد آمده است که به درخواست مبارزه پاسخ منفی داده و یا تصریح فرموده‌اند که فعلا شرایط موجود نیست. ☑️نتیجتا آنکه ، بدون در نظر گرفتن برهانِ قاطعِ علم امام به سرانجام سفر خود به عراق برای رد مدعای مخالفین ما، و امتناع آن حضرت از بیعت با یزید به هیچ عنوان به معنای انگیزهء خروج آن حضرت برای و خلع یزید نیست.
حرم
‍ ‍ #عاشورا_بیست_و_دو ⁉️ هدف سیدالشهدا علیه السلام از #خروج چه بود؟؟ ✅ إنّی ما خَرَجتُ اَشِراً و ل
⁉️ هدف سیدالشهداء علیه ‌السلام از چه بود؟؟ 〰〰〰〰〰〰〰 ✍... پس از آنکه امام حسین علیه السلام از بیعت با یزید امتناع فرمود، ماندن در مدینه دیگر به صلاح ایشان نبود؛ خطر جدی حضرت را تهدید می‌کرد و ایشان بودند برای حفظ جان خویش از خارج شوند. چرا که آنها یا حضرت را مجبور به بیعت می‌کردند و یا ایشان را به قتل می‌رساندند، و چون حضرت حاضر به بیعت نبودند، خروج از مدینه ؛ یزید به حاکم مدینه نوشته بود: ❌ هر چه زودتر پاسخ نامه را همراه با سر بریدهء حسین بن علی به من برسان؛ (امالی صدوق/۱۵۱- مقتل خوارزمی۱۸۵/۱) لذا امام مصمم شدند که از مدینه خارج شوند. این ظاهر قضیه بود، اما آن مربوط می‌شود به انجام امر الهی؛ لذا سیدالشهداء سلام الله علیه طلوع فجرِ ۲۸ رجب از مدینه ، از اصلی و به همراه خود خارج گردیدند و به سمت مکه به راه افتادند. 📌 پ.ن : 👈 جالب است بدانید عبدالله بن زبیر لع ، که او نیز از بیعت با یزید امتناع نمود، از مدینه خارج شد ولی از طریق راههای فرعی از مدینه گریخت و حتی به امام حسین علیه السلام توصیه نمود که ایشان نیز از طریق راههای فرعی خود را به مکه برسانند؛ اما امام با نظر عبدالله بن زیبر - فرزند شوم زبیر - مخالفت فرمودند. 👈👈 همین رویکرد حضرت ، راهنمای ماست در تشخیص انگیزهء خروج ایشان، اگر امام قصد انجام کارهای غافلگیرانه برای خلافت را داشتند و قصد گرفتن قدرت، عاقلانه آن بود که عمل فرمایند. __ ⬇️ برای بررسی دقیقتر علل آن حضرت از مدینه، به مدلول برخی از آثار تاریخی و کلمات آن حضرت در این زمینه توجه کنید: - قرائت آیهء شریفهء ۲۱/قصص، در هنگام خروج از مدینه و ورود به مکه، و اشاره به حضرت موسی علی نبینا و آله و علیه‌السلام و خوف و هراس او از فرعونیان که به روشنی دلالت دارد بر خطر جدی که حضرت را تهدید می‌کرده، که ناچار برای حفظ جان از مدینه خارج شده اند. (مناقب۲۴۱/۳-فتوح ابن اعثم۲۲/۵) - حضرت به ابن عباس فرمودند: چه می‌گویی دربارهء کسانی که فرزند دختر پیامبر را از خانه و آشیانه و زادگاهش ، از حرم پیامبر بیرون کرده، آسایش و امنیت را از او سلب نموده، می‌خواهند خونش را بریزند و او را به قتل برسانند؟ (فتوح ابن اعثم۲۴/۵) - از حضرت پرسیدند چرا به مکه آمدید؟ فرمودند: به خدا و خانهء خدا پناهنده شدم. (تذکرة الخواص٢١٤) ------------------------- 👈 امام سوم شعبان وارد مکه شدند، در مدت اقامت چند ماهه حضرت در مکه، پیشنهاد افرادی مانند محمد حنفیه و ابن عباس این بود که ماندن در مکه باعث حفظ احترام آن حضرت می‌شود؛ اما حضرت به آنان از توطئهء دشمنان خبر دادند ، حضرت می‌دانستند که نقشهء عوامل یزید این است که ایشان را در مناسک حج به قتل برسانند، لذا برای جان خویش و محفوظ ماندن خانه خدا از مکه خارج شدند و اینجا نیز پیامبر رحمت صلی الله علیه و آله در رویا به آن حضرت دستور فرمود تا از مکه خارج شوند. ⬇️ در ادامه به مدلول برخی دیگر از آثار تاریخی مرتبط با این مطلب دقت فرمایید: - امام حسین علیه السلام به محمد حنفیه فرمودند: خوف آن دارم که [ماموران] یزید مرا غافلگیر کرده، به قتل برسانند و حرمت حرم به کشته شدن من در آن شکسته شود.... (لهوف۳۹ و..) - فرزدق پرسید: چرا برای مراسم حج در مکه نمانید و بار سفر‌ بسته‌اید؟ حضرت فرمودند: زیرا می‌خواستند مرا دستگیر کنند. (ارشاد۶۶/۲ و...) و بنا به نقلی فرمودند: من از شر آنان در امان نبودم. (ترجمة الامام الحسين من طبقات ابن سعد٦٣) - ابن عباس در نامه‌ای به یزید متذکر شد که: تو باعث شدی امام حسین از مدینه به مکه برود و افرادی را فرستادی تا ایشان را در مکه به قتل برسانند و چنان در کار خویش پایداری نمودی که ایشان مجبور شد مکه را به قصد عراق ترک نماید و ایشان با خوف و هراس از مکه بیرون رفت. (بحارالانوار ۳۲۳/۴۵ و...) - یزید لشکری عظیم ترتیب داده بود که بین حاجیان باشد و اگر توانستند امام حسین علیه السلام را در مکه دستگیر کنند و گرنه او را غافلگیر کرده و به قتل برسانند. حتی او جداگانه ۳۰ نفر از شیاطین بنی‌امیه را بین حجاج فرستاده بود تا به هر کیفیتی شده حضرت را ترور کنند. (بحارالانوار ۹۹/۴۵) - عمرو بن سعید با لشکری انبوه ۱ روز قبل از عرفه به مکه رفت، او از طرف یزید به قتال و مبارزه با امام حسین علیه السلام مامور شده بود، حضرت همان روز از مکه خارج شدند. (بحارالانوار۹۹/۴۵ و...) 〰〰〰〰〰〰〰 ⁉️‼️اهل انصاف پاسخ دهند: به راستی با توجه به مشی سالار شهیدان و این همه دلایل واضح و روشن، صرفنظر از علم قطعی حضرتش به شهادت در سرزمین کربلا، ادعا و اصرار امثال نویسنده کتاب شهید جاوید - صالحی نجف آبادی - مبنی بر انگیزه و ، برای آن حضرت چگونه توجیه می‌شود؟؟🤔🤔
حرم
#عاشورا_بیست_و_هشتم ⁉️هدف سیدالشهداء سلام الله علیه از #خروج چه بود؟؟ 〰〰〰〰〰〰〰 #عدم_سازش_با_ابن‌زی
⁉️هدف سیدالشهداء سلام الله علیه از چه بود؟؟ 〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️ ✍️... بسیاری از کسانی که دربارهء زندگی و سیرهء امام حسین علیه السلام سخن گفته‌اند ، حرکت و مخالفت حضرت را انقلابی علیه دستگاه حکومت دانسته، و جمعی آن را جهاد و مبارزه با یزید تلقی کرده‌اند، ولی با توجه به روایات و آثار موجود در کتب فریقین کاملا روشن است که حضرت مبارزه و جنگ نبوده و حتی پیشنهاد بازگشت به سپاه دشمن فرمودند. لذا عبارت صحیح و دقیق دربارهء حرکت آن حضرت به دلایل ، امتناع و اباء از بیعت است؛ نه انقلاب و شورش و قیام و جنگ و مبارزه و.... 🔚 به دلایل ، یزید می‌خواست به اجبار از امام بیعت بگیرد ولی آن حضرت به شدت امتناع فرمود. این واکنش حضرت مخالفتی بود که خشم او را برانگیخت و فرمان قتل ایشان را صادر کرد؛ لذا به مدینه و مکه مامورانی فرستاده بود تا حضرت را به قتل برسانند، لذا حضرت مجبور شدند برای امتناع از بیعت و نجات جان مبارک خویش از آنجا خارج شوند. 🔚 سفر به کوفه پاسخ به دعوت کوفیان بود که به حضرت نوشتند: نزد ما بیا تا به راه حق هدایت شده و بر آن اتفاق نماییم. 🔚 پس از پیمان شکنی کوفیان، امام بیعت خویش را از همراهان برداشتند ولی عده‌ای از اصحاب ، وفاداری خویش را اعلام نموده و برای دفاع از آن حضرت و حفظ جان حجت خدا تا آخرین قدم ثابت ماندند. _____ خداوند تبارک و تعالی در قرآن می‌فرماید: 📖 يسألونَكَ عَنِ الشَّهرِ الحَرام قِتالٍ فيهِ قُل قِتالٌ فيهِ كَبيرُ.... 📖 و از تو از جنگ در ماههای حرام سوال می‌کنند، بگو جنگ در آنها گناهی عظیم است... (بقره ۲۱۷) 👈👈 پس مسلم است که قتال در ماههای حرام جایز نیست و این قانون حتی نزد کفار زمان جاهلیت محترم بوده است ؛ چنانکه امام رضا علیه السلام فرمودند: 💠 مردمان جاهلیت نیز به احترام ماه محرم، جنگ و ستم را در این ماه ممنوع می‌دانستند؛ ولی این امت نه احترام ماه و نه احترام پیامبر ؛ هیچ کدام را رعایت نکرد! (امالی صدوق ۱۲۹ و...) (اسکن پیوست خواهد شد) 🔚 برای حرکت سیدالشهداء سلام الله علیه هر وجهی غیر از تصور شود، قطعا با کلام حضرت ثامن الحجج علیه السلام منافات دارد؛ زیرا اشکال می‌شود که خود امام حسین علیه السلام در ماه حرام به نبرد با آنان اقدام نموده است. 🔚 حرکت حضرت از مدینه ۲۸رجب و حرکت از مکه ۸ذیحجه و مقاومت و ایستادگی در برابر دشمن در ۱۰ محرم بوده است، تمام این وقایع در ماههای حرام اتفاق افتاده است؛ ❗️‼️⁉️چگونه ممکن است امام حسین علیه السلام، حاضر شوند قانون الهی را زیر پا بگذارند و در ماه حرام به جنگ و مبارزه بپردازند؟؟؟ —------------------— تصحیح سندی روایت حضرت رضا علیه السلام 1️⃣ اسم : جعفر بن محمد بن قولويه‏ تقويم : إمامي،ثقة جليل‏ فهرست‏الطوسي /ص‏109 : ثقة 2️⃣ اسم : الحسين بن محمد بن عامر تقويم : إمامي،ثقة رجال‏النجاشي /ص‏66 : ثقة الخلاصةللحلي /ص‏52 : ثقة 3️⃣ اسم : عبد الله بن عامر الأشعري‏ تقويم : إمامي،ثقة جليل‏ رجال‏النجاشي /ص‏218 : شيخ من وجوه أصحابنا ثقة الخلاصةللحلي /ص‏111 : شيخ من وجوه أصحابنا ثقة 4️⃣ اسم : إبراهيم بن أبي محمود الخراساني‏ تقويم : إمامي،ثقة رجال‏النجاشي /ص‏25 : ثقة رجال‏الطوسي /ص‏351 : ثقة الخلاصةللحلي /ص‏3 : ثقة أعتمد على روايته
حرم
#عاشورا_سی_ام ⁉️هدف سیدالشهداء سلام الله علیه از #خروج چه بود؟ 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ ⬇️ به مدلول برخی از ر
⁉️هدف سیدالشهداء سلام الله علیه از چه بود؟؟؟ 〰〰〰〰〰〰 سیدالشهداء سلام الله علیه روز عاشورا با کوفیان اتمام حجت نمودند و پس از معرفی خویش از آنها پرسیدند: چرا می‌خواهید با من بجنگید و مرا بکشید؟ 👈👈 این کلمات بیانگر آن است که حضرت آغازگر مبارزه با دشمن نبوده‌اند لذا از آنها می‌خواهند که ایشان را رها کرده و به حال خود بگذارند. ⬇️ به مدلول برخی از کلمات امام علیه‌السلام در این باره توجه فرمایید: - آیا کشتن من و هتک حرمت من بر شما رواست؟ مگر من پسر پیامبر و فرزند وصی و پسرعم او نیستم؟ وای بر شما! آیا کسی از شما را کشته‌ام که می‌خواهید به خونخواهی او دنبال من باشید[و مرا قصاص کنید]؟! آیا مالی را از شما ضایع کرده‌ام؟ آیا به کسی جراحت رسانده‌ام که می‌خواهید قصاص کنید؟! سپس حضرت در ادامهء خطبه کلامی را که حضرت موسی علی‌نبینا و آله و علیه‌السلام به فرعونیان فرمودند را بازگو نمودند که: پناه می‌برم به پروردگارم و پروردگارتان از این که مرا سنگسار کنید. (ارشاد ۹۷/۲) - چرا ریختن خون من را حلال می‌دانید؟ (امالی صدوق ۱۵۹) - از خدا پروا نمایید و دست از قتل من بردارید؟ کشتن من و بی‌احترامی به من بر شما جایز نیست. من پسر دختر پیامبر شما هستم! (بحارالانوار ۶/۴۵) - مگر نشنیده‌اید که پیامبر صلی الله علیه و آله در بشارت به من و برادرم فرمودند: من سرور جوانان اهل بهشت‌ام؟ همین برای شما کافی نیست که دست از ریختن خون من و بی‌حرمتی به من بردارید؟ (ارشاد ۹۸/۲) - سلیمان بن صرد خزاعی در ضمن صحبت با توابین گفت: بین ما و نزد ما فرزند پیامبر ، سلالهء او ، و آینهء تمام نمای او و پارهء تن او کشته شد؛ فریاد دادخواهی او بلند بود و از مردم می‌خواست که با انصاف با او رفتار کنند ولی کسی نپذیرفت. (تاریخ طبری ۴۲۸/۴) 〰〰〰〰〰 پ.ن : 👈 نتیجه آنکه اگر حضرت خود اقدام به مبارزه علیه دشمن کرده بودند، چرا از آنان می‌پرسند: 💠فَبِمَ تَستَحِلّونَ دَمي؟ 💠چرا خون مرا حلال می‌شمارید.... بر این فرض، پرسش آن حضرت وجهی ندارد. زیرا پاسخ می‌دادند: شما خودتان به جنگ ما آمده‌اید و معنا ندارد که در مورد علت جنگ سوال کنید! __ 📣📣 تو را به خدا اهل تفکر بیندیشند! کسی که قصد خلع حاکمی سفاک چون با آن قلمرو عظیم و قصد قیام و گرفتن قدرت و تشکیل حکومت را دارد آیا با این مقدمات یعنی : بردن زن و فرزندان ، عدم تجهیز سپاه و آماده ‌کردن ابزار و ادوات جنگی عدم جمع آوری قشون راهی می‌شود؟؟ مسعودی ، تاریخ نویس اهل سنت، دربارۀ تعداد یاران امام علیه‌السلام در زمان برخورد با سپاه عمر سعد لعنه الله، چنین می گوید: 👈 ثم سار حتى لقي خيل عبيد الله بن زياد عليها عمرو بن سعد بن أبي وقاص، فعدل الى كربلاء- و هو في مقدار خمسمائة فارس من اهل بيته و اصحابه و نحو مائة راجل‏. 👉 (مروج الذهب، ج 3، ص 56، المکتبة العصریة) حدود پانصد سوار و یکصد پیاده همراه امام بودند. که این تعداد تا روز عاشورا ، طبق قول شیخ مفید در ارشاد و ابن‌اثیر در کامل به ۳۲ سواره و ۴۰ پیاده کاهش یافت. آیا این روش ، روش برای براندازی یک نظام است؟؟؟ آن هم قدرت و حاکمیتی با این قلمرو:: از شرق تا ترکستان ، چین؛ از غرب تا آناتولی و مرز بیزانس؛ در آفریقا ، مصر، سودان، تمام شمال آفریقا تا لب اقیانوس اطلس _____ کسانی که برداشت قیام برای تشکیل حکومت، از سالار شهیدان حضرت اباعبدالله الحسین علیه السلام را بیان می‌کنند، ناخواسته به حجت‌خدا می‌کنند!!
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#از_یزید_بدتر_کیست میدونید از #یزید پست تر چه کسیه⁉️ قابل توجه #آقایانی که دنبال #زنان‌_شوهردار...
هدایت شده از حرم
⁉️❕⁉️⁉️ آیا جنگ و از یاران و حضرت امیرالمومنین علیه‌السلام بود و بعدها راهش عوض شد و قاتل علیه السلام گردید؟؟؟ 〰〰〰〰〰〰〰▪️▪️ ✍... یکی از مطالبی که این روزها دست به دست می شود این است که شمر از جانبازان جنگ و از شیعیان امیرالمومنین بوده و بارها به رفته بود و از بس خوانده بود پیشانی و زانوهایش پینه بسته بود؛ تمام تلاش نویسنده و گوینده مطلب این است که می خواهد طوری القا کند که آری امام حسین علیه السلام را شیعیان کشتند! پس آی شیعیان مواظب باشید شمر نشوید!!! حال واقعیت چیست؟ از ۵ جهت مطلب را بررسی می‌کنیم: ▪️تولد شمر ▪️قبل از جنگ ▪️حضور در جنگ صفین ▪️جانبازی در جنگ صفین ▪️بعد از جنگ صفین ❌ ۱) تولد شمر از راه حرام: در نحوه زنازادگى وى نقل شده که روزى مادر شمر که زن بزچرانى بود و در بیابان به کار خود مشغول بود ، از چوپانى که از کنار او مى‌گذشت ، تقاضاى آب کرد تا با آن رفع عطش کند . چوپان تقاضاى شیطانى خود را شرط دادن آب قرار داد و مادر شمر نیز پذیرفت و از این طریق ، شمر منعقد شد! و به این دلیل بود که در کربلا هم امام حسین علیه السلام شمر را پسر زن بز چران خطاب کرد و هم جناب زهیر بن قین علیه السلام خطاب به شمر گفت: ای فرزند زنی که بر پاشنه پایش ادرار می‌کند(استعاره از زنی که در سن کم زنا کرده) بحارالانوار ج۴۵ص۵ http://lib.eshia.ir/71860/45/5 ❌ ۲) شمر قبل از جنگ : شمر از قبیله ی هوازن بود که پدرش و قبیله اش مسلمان نمی‌شدند تا وقتی که از مسلمانان شکست خوردند و بعد اسلام آوردند! ❌۳) حضور شمر در جنگ حضور شمر در جنگ صفین به همراه قبیله اش هوازن و تیره اش بنی ضباب در جبههء امیرالمومنین علیه السلام قطعی است ؛ اما مساله حضور اوست! در زمان جنگ صفین، شمر از بزرگان قبیلهء خودش نبوده و به دستور بزرگان قبیله خودش که تصمیم گرفته اند در لشکر امیرالمومنین باشند، بر مبنای سنت قبیله گرایی مانند سایر مردان قبیله‌اش در جبههء امیرالمومنین علیه السلام قرار گرفته و با انگیزه‌های قومی قبیله ای در جنگ حضور داشته است. 👈 شاید برای تان سوال باشد که مگر می‌شود؟ باید گفت بله در عرب آن روزها سنت قبیله‌گرایی رواج زیادی داشته و نمونه‌اش شخصی که حکایت او در منابع مخالفین ما آمده، به اسم قزمان بن حارث از افراد حاضر در جبهه رسول خدا در جنگ اُحد بود که وقتی در جنگ جراحت دید و در حال مرگ بود اطرافیانش گفتند: ای قزمان تو امروز به امتحان و بلای سختی گرفتار شدی بنابراین بشارت باد تو را شهادت و باغ بهشت بر تو گوارا باد. قزمان جواب داد: باغی از بهشت؟ لب فرو بندید، شما گمان کرده اید که من به خاطر اسلام جنگیدم؟ نه.چنین نیست. من تنها برای ام و جنگیدم. قزمان این را گفت و برای رهایی از رنج جراحت با بریدن رگهای پشت آرنج دست خود،خودکشی کرد. و رسول خدا گفت او از اهل جهنم است. ❌۴) جانبازی شمر در جنگ روایت طبری و نصر بن مزاحم از شمشیر خوردن صورت شمر در جنگ صفین قابل استناد نیست. زیرا روایت طبری مستقل نیست و همان روایت نصر بن مزاحم است پس این روایت خبر واحد است و راوی خبر واحد جانبازی شمر ، اشخاصی هستند که یکی در کارنامه‌اش نوکری را کرده است و دیگری نوکری خاندان عمر را. و برای شیعیان این روایات قابل پذیرش نیست. حتی در صورت پذیرش اینکه شمر در جنگ صفین جانباز شده باید بگوییم او جانباز سنت و دستور بزرگان قبیله خودش شده نه جانباز راه امام معصوم علیه السلام. ❌۵) شمر از جنگ شمر بعد از صفین با بیعت کرد. در صورتی که بعد از صفین افراد دو دسته شدند یا به امیرالمومنین علیه السلام وفادار ماندند یا به خوارج پیوستند و هم با امیرالمومنین و هم با معاویه دشمنی کردند. اما شمر راه سوم را انتخاب کرد و با معاویه بیعت کرد و مامور شد که شیعیان را بکشد که نمونه بارز آن کشتن حجر بن عدی بود؛ تا نشان دهد که از سر محبت به علی علیه السلام در صفین حضور نداشته!و بعدها هم که ماجرای کربلا را به وجود آورد. ____ از تمام این مطالب اثبات می شود که شمر نه تنها شیعه و از جانبازان صفین نیست بلکه زنازاده‌ای است که از تولد تا مرگ ، دشمنی اهل بیت علیهم السلام را داشته است. و رفتن و خواندن به تنهایی دلیل بر عاقبت به خیری نیست و حرامزاده ترین های تاریخ مانند شمر هم اهل نماز و حج بوده اند و آن چه مهم است اهل بیت علیهم السلام است. و هیچ شیعه ای حاضر نیست امام‌ خود را بکشد و قاتلین سیدالشهداء علیه‌السلام همگی غیر شیعه بودند. 〰〰〰〰〰〰
🌴بســـم ربـــ الــحــیــدر🌴﷽   ✔️ . .. نام يکي از دروازه‏هاي ورودي ، که را از آنجا وارد شهر کردند، همراه مطهر امام حسين‏ «ع‏لیه السلام ».در حالي که مردم به و و طبل ‏زني ‏مشغول بودند. نام آن دروازه‏ «باب ‏» بود. آن دروازه، يکي از دروازه‏هاي شرقي‏ آن شهر بود که راه حلب و کوفه به اين دروازه ختم مي‏گرديد. هنگامي که اسيران به دروازه‏ رسيدند، از شدت ازدحام جمعيت و مانور لشکر ( لعنت الله علیهم اجمعین) ، ساعتها قافله اسرا در کنار دروازه شام توقف کرد. لذا شيعيان اين دروازه را «باب ساعات‏» ناميدند. در عصر حاضر، باب ساعات را «باب » مي‏نامند و آثاري از اين دروازه قديمي‏ باقي مانده است و امروزه باب توما از محله‏ هاي نشين شهر دمشق است و نسبت ‏به نقاط ديگر شهر، از هم پاشيده ‏تر و ‏ تر به نظر مي‏رسد. 📚پی نوشتها:  [1] بحار الانوار، ج 45، ص 128.برخي هم علت نامگذاري را وجود ساعتي مخصوص بر سر در آن دانسته‏اند (نفس‏المهموم، ص 241).  [2] دايره المعارف تشيع، ج 3، ص 12. (به نقلي، توقف سه ساعته آنان يکي از درهاي قصر بود و به آن‏ «باب الساعات‏» گفتند.رياض القدس، ج 2، ص 294 به نقل از منتخب طريحي) اول ماه ، روز ورود اسرا به شهر شام و کاخ لعنت الله علیه الهی ‌بِحَقِ‌السّیدة‌ زِینَب ْ‌سَلٰام ُ‌اَللّهْ‌ عَلَیْها َّ‌عَجّل‌لِوَلیکَ‌الغَریبِ‌ المَظلومِ الوَحید الطرید الشرید الفَرَج ‼️تبــــــــــری واجــــــب است‼️
ای که گفتی بر و آل او لعنت نکن زان که شاید حق تعالی کرده باشد رحمتش آنچه او با کرد گر بخشد خدا هم ببخشاید تو را گر کرده باشی 💚اللهم عجل لولیک الفرج💚
هدایت شده از حرم
⁉️ هدف سیدالشهدا علیه السلام از چه بود؟؟ ✅ إنّی ما خَرَجتُ اَشِراً و لا بَطِراً و لا مُفسِداً و لا ظالِماً، اِنَّما خَرَجتُ لِطَلَبِ الاصلاحِ فی اُمَّهِ جَدّی، اُریدُ اَن آمُرَ بِالمَعرُوفِ و اَنهی عَنِ المنکَرِ وَ اَسیرَ بِسیرهِ جَدّی وَ اَبی عَلیَّ بن اَبی طالبٍ. 〰〰〰〰〰〰〰 برای یافتن پاسخ به این سوال، بهترین و دقیق‌ترین جواب ، جستجو در منابع تاریخی و روایی و یافتن پاسخ از لسان مبارک خود آن حضرت است؛ ☑️ با پیگیری دقیق این مباحث درخواهید یافت، علت خروج آن حضرت با لع بوده است؛ چرا که فرمان صریح یزید این بود: یا بیعت یا سر آن حضرت! و به هیچ عنوان خروج حضرتش برخلاف برخی ادعاها -بر خلاف حق الهی خویش- به جهت تشکیل حکومت نبوده و قیام بالسیف نفرموده‌اند. __ اولین بیانی که امام حسین علیه السلام در مورد هدف خروج خود فرمود را می‌توان در مکالمه آن حضرت با ولید بن عُتبة بن ابی سفیان، استاندار در مدینه، بعد از هلاکت و در هنگامی از آن حضرت به دنبال اخذ بیعت برای یزید بود یافت: 💠 ای امیر! ما اهل بیت نبوت و معدن رسالت و محل رفت و آمد فرشتگانیم، همهء نیکیها از ما سرچشمه می‌گیرد و همهء کارها به ما ختم می‌شود. مردی است فاسد و شرابخوار که به ناحق خون می‌ریزد و اشاعه دهندهء فساد می‌باشد. 👈👈 شخصی چون من، با فردی مانند او بیعت نکند.... (مقتل الحسین/ سید محسن امین/۲۳) و چون امام حسین علیه السلام از بیعت با یزید ابا نمود، مروان به ولید گفت:: ❌ حسین را به زندان افکن و مگذار از پیش تو خارج شود، مگر آنکه بیعت نموده باشد یا گردنش را قطع کرده باشی! جالب آنکه پس از آنکه امام حسین علیه السلام این مجلس را ترک نمود، ولید به مروان چنین گفت: ❌ وای بر تو ای مروان! چیزی را برای من خواستی که تباهی دینم در آن است؛ به خدا سوگند که دوست ندارم آنچه خورشید بر آن طلوع و غروب می‌کند از مال دنیا و حکومت، برای من باشد و من حسین را بکشم. سبحان الله! حسین را بکشم که گفته است بیعت نمی‌کنم؟؟! به خدا سوگند ، من کسی را نمی‌شناسم که بتواند تقاص خون حسین را در روز قیامت بازپس دهد و میزان عملش سبک باشد. (تاریخ طبری۳۴۰/۵) 〰〰〰〰〰 چنین شرایطی سرانجام بدین جا انجامید که حضرتش برای حفظ جان خویش، مدینه را به قصد حرم امن الهی ترک گوید. آن حضرت از مدینه در شب ۲۸ رجب سال ۶۰ بوده است (تاریخ طبری۲۲۰/۴) ....آن حضرت برای وداع به سوی قبر جد بزرگوار خود رسول خدا صلی الله علیه و آله آمدند، و اینچنین با رسول خدا صلی الله علیه و آله وداع نمودند: 💠 پدر و مادرم به فدایت ای رسول خدا، من از کنار شما ناگزیر خارج می‌شوم و بین من و شما جدایی انداخته خواهد شد. 👈 به زور از من خواسته‌اند که با یزید بیعت کنم؛ یزیدی که شرابخوار و فاجر است، اگر بیعت کنم، کافر شده‌ام و اگر خودداری ورزم، کشته خواهم شد. من ناخواسته و به ناچار از نزد تو خارج می‌شوم. سلام من بر تو ای رسول خدا. (مقتل ابی‌مخنف/۱۵) 〰〰〰〰〰〰 ✔️ادامه دارد....
هدایت شده از حرم
⁉️ هدف سیدالشهدا علیه السلام از چه بود؟؟ ✅ إنّی ما خَرَجتُ اَشِراً و لا بَطِراً و لا مُفسِداً و لا ظالِماً، اِنَّما خَرَجتُ لِطَلَبِ الاصلاحِ فی اُمَّهِ جَدّی، اُریدُ اَن آمُرَ بِالمَعرُوفِ و اَنهی عَنِ المنکَرِ وَ اَسیرَ بِسیرهِ جَدّی وَ اَبی عَلیَّ بن اَبی طالبٍ. 〰〰〰〰〰〰〰 برای یافتن پاسخ به این سوال، بهترین و دقیق‌ترین جواب ، جستجو در منابع تاریخی و روایی و یافتن پاسخ از لسان مبارک خود آن حضرت است؛ ☑️ با پیگیری دقیق این مباحث درخواهید یافت، علت خروج آن حضرت با لع بوده است؛ چرا که فرمان صریح یزید این بود: یا بیعت یا سر آن حضرت! و به هیچ عنوان خروج حضرتش برخلاف برخی ادعاها -بر خلاف حق الهی خویش- به جهت تشکیل حکومت نبوده و بالسیف . _______ هنگامی که امام حسین علیه السلام از مدینه خارج شد، راه اصلی را در پیش گرفت. به ایشان گفتند: اگر از راه دیگری بروید بهتر است؛ همانطور که ابن زبیر رفت. حضرت فرمودند: 💠 نه به خدا سوگند، از آن دست نخواهم کشید مگر آنکه خداوند به ارادهء دیگری حکم کند. سپس این آیه را تلاوت فرمود: 📖(موسی) از آن(شهر) خارج شد در حالیکه و بود و گفت: خدایا مرا از قوم ستمگر نجات بخش. وقتی به مکه وارد شد، این آیه را خواند: 📖 و چون رو به جانب شهر مدین آورد، گفت: امید است که پروردگارم مرا به راه مستقیم هدایت فرماید‌. 〰〰〰〰〰〰 امام خبردار شد که ، عمرو بن عاص را با افرادی پیاده و سواره تجهیز نموده و به او فرمان دستگیری امام را داده است؛ 👈👈حتی اگر امام ابا کند، او از جنگ‌ با امام خودداری نخواهد کرد. و همچنین ۳۰ مرد از اشرار بنی امیه را در میان حاجیان پنهان ساخت تا امام حسین علیه السلام را در هر حالی که هست، بکشند، حتی اگر به پرده‌های کعبه دست آویخته باشند؛ لذا امام حسین علیه السلام چنین فرمود: 💠 به خدا قسم اگر به فاصله یک وجب در خارج کعبه کشته شوم، بهتر است از آنکه در داخل مسجد به قتل برسم‌. 👈👈 به خدا سوگند اگر در لانهء جنبنده‌ای از این جنبدگان باشم، مرا بیرون می‌کشند تا خواسته‌شان را عملی سازند. به خدا، آنچنان بر من تعدی کنند که یهودیان در روز شنبه تعدی کردند. (تاریخ طبری ۲۷۶/۴-بحارالانوار ۹۹/۴۵- منتخب طریحی۱۲۴/۲ - مقتل خوارزمی ۲۱۸/۱ و...) 👈👈پس امام به این علت از مکه به قصد عراق خارج شد؛ به ویژه که نامه‌های اهل کوفه به ایشان رسید؛ چون ایشان عازم رفتن گردیدند، ایستادند و خطبه‌ای با این مضمون ایراد فرمودند: 💠 حمد از آن خداست و آنچه خدا بخواهد بشود، و قوتی نیست مگر بوسیلهء خداوند، و درود خدا بر رسولش باد. مرگ برای فرزند آدم مانند گردنبندی است چون گردنبند زینتی دختران جوان؛ مرا شوقی است به اسلاف و نیاکانم چون اشتیاق یعقوب بر یوسف، برای من قتلگاهی اختیار شده است که آن را ملاقات خواهم کرد. پاره‌های تنم را می‌بینم که گرگان بیابانهای کربلا و نوامیس پاره پاره‌اش می‌کنند و شکمهای گرسنه و انبانهای خشکیدهء خود را از من سیر می‌کنند. از آنچه قلم تقدیر برای آن روز نوشته ، چاره‌ای نیست. خداوند از رضایت ما اهل بیت خشنود است. بر بلای او صابریم و به ما پاداش صابران را عطا می‌کند. پارهء تن رسول الله از او دور نخواهد شد، بلکه همگی در بهشت اعلی نزد دادگر خواهند آمد. به آنها چشمانش شاد و وعده‌اش تحقق می‌پذیرد‌. پس هر که در راه ما خون خود را ایثار نماید و خود را آماده کرده تا به لقای خدا برسد، رخت سفر با ما بربندد که من فردا صبح رهسپار خواهم شد. ان‌شاء‌الله‌تعالی. 〰〰〰〰〰〰 ✔️ادامه دارد....