eitaa logo
اشعار آیینی حسینیه
43.1هزار دنبال‌کننده
1.3هزار عکس
313 ویدیو
27 فایل
آدرس اینترنتی پایگاه حسینیه(مرجع تخصصی هیأت) http://hosseinieh.net آیدی خادم کانال: @addmin_roze کانال دوبیتی و رباعی: 👉 @dobeity_robaey فروشگاه حرز و انگشتر: 👉 @galery_rayan با کمالِ احترام، تبادل‌ و‌ تبلیغ #نداریم🙏🌹
مشاهده در ایتا
دانلود
پهن کردم خستگی‌های دلم را بر زمین ایستادم با دلم رو به امیرالمومنین صف کشیدند اشک‌ها، مأموم لبخندم شدند رو به سوی این جهان زنده‌ی شور آفرین بوسه بودم پر کشیدم سوی آغوش ضریح شد پر و بال من آن شب خنده‌ی روح الامین از ترنم تا تبسم راه من آغاز شد در نفس‌هایم دمید احساس عطری دلنشین اشک‌های روضه‌خوان و نبض‌های سینه‌زن زمزم شوقیم پای کعبه‌ی اهل یقین از تبسم‌های دشت و جنب و جوش خاک‌ها دیده بودم زندگی را در جهان اربعین چای تلخی با حلاوت گفت با لب‌های من لذت بی انتهای زندگی یعنی همین ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
ابرها زائر آن خاک معطر هستند روضه‌خوانان بدن‌های مطهر هستند بادهایی که سراسیمه حرم می‌آیند جزئی از لشکریان تنِ بی‌سر هستند رودهایی که به عشق تو حرم می‌آیند قطرهٔ کوچکی از این همه لشکر هستند نخل‌ها، زلف پریشان شده و آشفته کوه‌ها، از غم و اندوه تو مضطر هستند محشری کرده به پا داغ غمت راه‌به‌راه فرش تا عرش در این پهنهٔ محشر هستند.. سفره‌ای پهن شده از نمک و نان شما همه مهمان سر سفرهٔ مادر هستند اربعین تو به صف کرده همه دل‌ها را عالمی راهی این خاک معطر هستند ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
تابیده‌ای، به صبح تماشا رسیده‌ایم باریده‌ای، به دامن دریا رسیده‌ایم این کشف، این مکاشفه از کی شروع شد؟ پلکی زده، به وادی معنا رسیده‌ایم با مرکب غم تو به معراج رفته‌ایم ظهر عطش به لیلة الاسریٰ رسیده‌ایم تاریخ را ورق زده انگشت خونی‌ات ما با اشارهٔ تو به فردا رسیده‌ایم آیینه بی‌نهایت و آیین، واحد است با تو به درک تازه‌ای از «ما» رسیده‌ایم از وحشت کویر و از اندوه دره‌ها از قله‌های رنج به اینجا رسیده‌ایم ما نائب الزیارهٔ گل‌های پرپریم از باغ «التماس دعا»ها رسیده‌ایم لب‌تشنه و گرسنه نماندیم در طریق با نان گرم و آب گوارا رسیده‌ایم رخت و لباس، خاکی و پا زخم و دل دچار… به‌به! چه باشکوه و چه زیبا رسیده‌ایم :: من باورم نمی‌شود اینجایم ای حسین آغوش باز کرده‌ای… آیا رسیده‌ایم؟ ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
تجلی کرده از هر سو جمال کبریا اینجا اگر دیدار حق داری هوس ای دل بیا اینجا نگاهِ بر ضریح او حجاب از دیده بردارد خدا را دیده‌اند اهل حقایق بارها اینجا ز آدم تا به خاتم را در این درگاه می‌بینی که مهمان ولی الله هستند انبیا اینجا دل خورشید هم از سایه‌ی ایوان او گرم است پناه آورده چون طفلی تمام ماسوا اینجا ملائک بال خود را فرش راه زائرش سازند به نرمی! زائرانِ نور! بگذارید پا اینجا نه تنها از غم دنیا شود فارغ در این درگاه که زائر می‌شود از خویش هم حتی رها اینجا چنان احسانِ او بی حدّ و بی حصر است ای عاصی که داده راه، آن شاه کرم حتی تو را اینجا ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
کاروان رفت و اهلِ آبادی اشک بودند و راه افتادند چند فرسخ نگاه بدرقه را در پی کاروان فرستادند شوق رفتن به سرزمین بهشت خسته می‌کرد کوه و صحرا را غافل از این که راهزن‌ها نیز در کمین‌اند کاروان‌ها را دور شو، کور شو! صدا برخاست قلب‌ها را پر از مخاطره کرد کاروان را به طرفة العینی دستۀ دزدها محاصره کرد ما نه سوداگریم نه تاجر نیست جز نان و آب ره‌توشه زاد راه است التماس دعا بار ما هست شوق شش‌گوشه چشم سردسته ناگهان تر شد لرزش شانه‌اش نمایان شد بار دیگر نقاب خود را بست اشک او در غرور پنهان شد روی زانوی خود نشست آرام راه را با اشاره‌ای وا کرد بعد سی سال سردی و تلخی چایی روضه کار خود را کرد کاروان نقطۀ سپیدی شد محو شد رفته رفته در تصویر همچنان ایستاده در صحرا راهزن، بی‌تپانچه، بی‌شمشیر نه کلاهی، نه خرقه‌ای، تنها یک لباس سپید بر تن داشت از پشیمانی‌اش خبر می‌داد چکمه‌ای که به دور گردن داشت :: سال شصت و یک غم و اندوه کاروان حسین برمی‌گشت دست غارت حریص شد، حتی از سر کهنه پیرهن نگذشت آب آزاد شد ولی آتش در دل خیمه‌ها پراکندند قافیه کاش‌که ربودن بود زیور از گوش دختران... ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
جز گنبدت هر آنچه که تابید را ببخش از پشت کوه آمده، خورشید را ببخش در راهِ استخاره حرم سمتِ ما دوید آوارگانِ جاده‌ی تردید را ببخش با یک نسیم، لرزه به ایمان‌مان نشست باغ پُرادعای پُر از بید را ببخش در این کویر، ثانیه‌ها پیر می‌شوند از عمرمان ادامه‌ی تبعید را ببخش شرط قبولی از غمِ گودال، مردن است شرمنده‌ایم، این همه تجدید را ببخش باران، عصاره‌ی عرقِ شرمِ آب‌هاست ابری که دیر آمد و بارید را ببخش ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
ی این روزا کارم اینه که با اشک خاطرات تو رو مرور کنم از کنار عمودِ توو عکسا بکشم آهی و عبور کنم زائرای توو جاده رو هرروز می‌بینم از توو قاب تِلْویزیون می‌زنم هی به سینه با حسرت یه چِشَم اشکه و یه چشمم خون این سزای کدوم گناه منه؟ این روزا خیلی توو سرم جنگه اصلا امسال یجور دیگه دلم واسه‌ مشّایه تا حرم تنگه دوری از تو اَمونم‌و برده من کجا و غم فراق کجا؟ از توو خونه‌ سلام می‌دم اما خونه‌ی من کجا عراق کجا؟ باشه امسال کربلا نمیام ولی از این فراق می‌میرم اشتیاق تو رو چیکار کنم؟ که از این اشتیاق می‌میرم خودمو توی جاده می‌دیدم که بازم اومدم پیاده‌روی وقتی اون زائر عراقی گفت من به یادت قدم زدم اخوی گرچه بغضی که توو گلومونه حسرت رفتنِ دوباره‌ی ماست من دلم روشنه که حاج‌قاسم اربعین نائب‌الزیاره‌ی ماست ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
✔️مرور خاطره ها... من خسته بودم بر لبم اما تبسم بود یک دست پرچم بود یک دست استکان چای یک سو صدای روضه‌ی عباس می‌آمد یک سو صدای گرم یک کودک که: بارِد مای! بر ابری از اشک و شعف مشتاق می‌رفتم هم آبله، هم درد پایم را بغل می‌کرد هر بار کامم تلخ می‌شد از غم دنیا چای عراقی بود کامم را عسل می‌کرد باور نخواهی کرد چیزی را که می‌گویم چشمان من بیدار بود آن دم که می‌دیدند ما را کسی در خانه مهمان کرد و با اهلش بر خاک و سرما در حیاط خانه خوابیدند مشّایه یعنی پیرزن یک کیسه‌ی کوچک پر کرده بود از نان و با پای علیل خود خود را به زائرها رساند و نان تعارف کرد می‌ساخت درد و پیری و غم را ذلیل خود مرد کهنسال رشیدی بین یک موکب گویا زعیم و شیخ قومی از عشایر بود گفتند نذری دارد و هر سال می‌آید کارش در این جا شستن جوراب زائر بود مشایه یعنی رنگ هفتاد و دو ملت را هرجا که حرف عشق شد یکرنگ می‌سازد مشایه یعنی هرکه هستی باش، عاشق باش! هر چیز غیر از عشق اینجا رنگ می‌بازد حیرت گناه ماست، مایی که نفهمیدیم این چیزها در کربلا بسیار عادی بود ما آنچه می‌دیدیم را باور نمی‌کردیم این ماجرا اصلاً برای ما زیادی بود باید که برگردیم راه کربلا باز است در کربلا هستیم هر جای زمین هستیم در خانه‌ی دل جز حسین ابن علی کس نیست در خانه‌ی خود زائران اربعین هستیم ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
ندارم از غم، آن حالت که گویم حالت خود را پریشان‌تر شوم چون یاد آرم حسرت خود را تو سرّاللّهی و آگاهی از حالم؛ ولی خواهم بیان سازم ز سوز دل، حدیث محنت خود را به کویت از پی تجدیدِ دیدار آمدم اینک پذیرا شو، برادر! زائرین تربت خود را حسین! ای میزبانِ خلق، ما هستیم مهمانت دریغ از ما مفرما رحمتِ بی منّت خود را به عنوان اسارت رفته و آزاد می‌آیم به دست آوردم آخر عجز دشمن، عزّت خود را به شام و کوفه رفتم، خطبه خواندم، بازگشتم من به نیکی داده‌ام انجام، مأموریت خود را به هر منزل تو با ما هم قدم بودی ولی آخر چرا در خانه‌ی خولی نبردی عترت خود را؟ نبینی تا به رخسارم نشان درد و حرمان را بپوشم در نقاب اشک خونین، صورت خود را اگر پرسی ز من حال رقیه دخترِ زارت به آهی جان گداز ابراز دارم خجلت خود را غم مرگ رقیه دخترت یکباره پیرم کرد از این ماتم هلالی کرده‌ام من قامت خود را نیاوردم به کف در این سفر من دُرّ پیروزی ندادم تا ز کف آن گوهر پُر قیمت خود را "مؤید" گاه گاهی بر غم من اشک می‌ریزد به جان من مگیر از او نگاه رحمت خود را ✍مرحوم‌ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
دوباره هر که عزیز است دستچین شده است مسافر سفر عشق، اربعین شده است دوباره هر که دلش سوخت انتخاب شده ملازم قدم حضرت رباب شده فرشتگان خدا هر که را جدا کردند برات داده و راهی کربلا کردند هر آنکه در حرمش سر بر آستان دارد به روی پا ز ملک بوسه‌ای نشان دارد خوشا کسی که گرفته برات با دل شاد زدست معجزه آسای پنجره فولاد هر آنکسی که برات از امام هشتم داشت نه یک پیاله، جواز تمامی خم داشت خوشا کسی که رضا کرده صاحب نظرش دعای حضرت معصومه توشه‌ی سفرش مسیر عشق پر از پیچ وتاب و باریک است سواره نه، که به پای پیاده نزدیک است در این سفر که سلوکی به مقصد نور است بحکم "فاخلع نعلیک" وادی طور است تواضع و ادب اینجا به کار می‌آید پیاده زودتر از هر سوار می‌آید پیادگان حریمی که محترم شده‌اید! شما که همسفر بانوی حرم شده‌اید! "معاشران ز حریف شبانه یاد آرید"!* ز ماندگان سفر در میانه یاد آرید به جای ما دلتان چون شکست گریه کنید به پای کودکی تاول نشست، گریه کنید :: بلند مرتبه شاهی ز صدر زین افتاد دوباره نوبت روضه به اربعین افتاد سلام ما به زنی که ز دور می‌آید شکسته است ولی با غرور می‌آید دوباره پرچم سرخ قیام در دستش می‌آید و سند فتح شام در دستش سلام کشته‌ی لب تشنه! خواهر آمده است نه زینب است که زخمی مکرر آمده است... اگر چه سخت ولی با شکوه آمده‌ام شبیه صاعقه رفتم چو کوه آمده‌ام تمام راه به عشق سر تو آمده‌ام فقط ببخش که بی دختر تو آمده‌ام رقیه ماند که در شام انقلاب کند که خواب شب زدگان را پر اضطراب کند اگر چه با جگر پاره پاره آمده‌ام هزار سال پس از تو دوباره آمده‌ام به پاست تا به ابد خطبه خوانی زینب لهیب شعله‌ی جنگ جهانی زینب ببین چقدر برای تو لشکر آوردم چقدر عاشق عباس و اکبر آوردم پیادگان حریمت ز خاک هر وطنند مدافعان قسم خورده‌ی حریم منند چقدر دور ضریح تو جابر آمده است به پیشواز بیا، خیل زائر آمده است ✍ * حافظ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
بايد هميشه قلب و دل بى قرار داشت تا راه در حريمِ نگاه نگار داشت جانم فداى اسم تو كه با شنيدنش چشمم هميشه گريه‌ى بى اختيار داشت آرى همان گدام كه دستان خالى‌ام وقت كرم فقط ز خودت انتظار داشت با “الحسين يجمعنا” كه شعار ماست شيعه هميشه در همه جا اقتدار داشت پايش روى صراط نلغزد هر آن كه در... راه زيارتت قدمى استوار داشت از كربلا دوباره فراقش به ما رسيد پس حق بده اگر دل من حال زار داشت جا مانده‌ام درست شبيه سه ساله‌اى كز تازيانه‌ها به تنش يادگار داشت در موكب دلم شده‌ام ميزبانِ غم شد اربعين و هست به دل حسرت حرم ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
همه گوش باش و بشنو، غم مستدام ما را شب شام تیره کرده، همه صبح و شام ما را همه گوش باش و بشنو، همه چشم باش و بنگر همه جا صدای ما‌را، اثرِ قیام ما را به سلاح گریه ما هم، شب شام را شکستیم چه غمی‌ست پس شکستند، اگر احترام ما را همه سرشکسته بهتر، سَرِ ما شکسته بهتر که به روی نیزه بردند سرِ امام ما را به سَرِ تو خیره بودم، که یزید را شکستم و شکسته‌ام بتی را که شکست جام ما‌ را چه بتی که سرنگون شد، عَلَمی که واژگون شد همه دیده‌اند چون شد، اثر کلام ما را چه غمی از این فزون‌تر، که یزید روی منبر به دهان مست می‌برد دوباره نام ما را سَرِ روی نی پریشان! تنِ روی خاک عریان! به شکوفه‌ها به باران، برسان سلام ما را ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
به نام آنکه دلم را زده به نام حسین که جلد کس نشوم تا که هست بام حسین خوش است اینکه شب جمعه جان دهم از شوق بدون دغدغه در پاسخ سلام حسین غلام همت آنم که زیر چرخ کبود به لطف بندِ تعلق، شده غلام حسین چقدر حال جهانِ مرا عوض کرده شده‌ست گریه به کام من و به نام حسین برای گریه نبود و به لطف توبه نبود خدا گذشت از آدم، به احترام حسین به این امید که یک جمعه عاقبت بدمد به برق تیغ دعا، صبح انتقام حسین ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
هم آسمان به شوق حریمت پیاده است هم چشم بی قرار زمین، سمت جاده است جان داده است این دل همچون کویر را این اشک‌ها که در غم تو بی اراده است ای نبض جان ما شده در هر طپش حسین این قلب بی ولای تو بی استفاده است من خانه‌زاد ایل و تبار شما شدم سرمایه‌ام محبت این خانواده است دیگر کسی شبیه تو پیدا نمی‌شود همچون حسین، مادر گیتی نزاده است وقتی که فاطمه است خریدار اشک‌ها مردن برای نم نم این غم، چه ساده است شهد وصال جای خودش، تحت قبه‌ات طعم دعا برای فرج، فوق‌العاده است ذکر فرج زیاد بخوانید؛ چون ظهور در ایستگاه سبز دعا ایستاده است ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
هدایت شده از اشعار آیینی حسینیه
ما بعد از آنکه بر غم تو مبتلا شدیم بــا راه بندگـی خـدا آشــنا شدیم هرکس وسیله داشت برای هدایتش ما با نســیم روضـه‌ی تو با خــدا شدیم وقتی که جاه‌ و مال و هوس راهمان گرفت با رمز "یا حسین" ز شیطان جدا شدیم ذکر "حسین" اشرف اذکار عالم است گفتیــم و همـدم همه‌ی انبیــا شدیم مسکین و مستکین و فقیر آمدیم و بعد با کیمیـای مهر شمــا پُر بها شدیم اشکی چکید و آتش دوزخ فرو نشست تأثیـر گریـه است اگـر بـا حیــا شدیم ما را خدا برای غمت برگزیده است با دست مادرت ز بقیّه سوا شدیم شب‌های جمعه مادرتان روضه‌خوان ماست با ناله‌های دل شکنش هم نوا شدیم شب‌های جمعه هیئت ما مثل کربلاست با یک سلام، راهی کرب و بلا شدیم ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
از زبان دختربچه‌های زائر ... به شوق دیدنت، طفلِ دبستان پیش از اردویم همه آماده... کفش و کوله... حتی گیره‌ی مویم... به گوشت می‌رسم از دورها... از دورهای دور... ببین من هم صدای کوچکی در این هیاهویم اِله بیکم...هِله بیکم...؟! نمی‌دانم چه می‌گوید! غذاهای بهشتی را تعارف می‌کند سویم ببین انگشت پایم تاولی کوچک زده اما به یاد کودکان کربلا چیزی نمی‌گویم رقیه -دوستم- موهای درهم برهمی دارد برای او ندارم هدیه‌ای جز گیرهٔ مویم... کسی در بین جمعیت ندیده مادر من را؟! زنی با مهربانی می‌نشیند آه... پهلویم... :: من اینجا آسمان را دیده‌ام با قد کوتاهم نمی‌خواهم که پیدایم کنند آری... نمی‌خواهم... ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
هر دلی با کاروان کربلا همراه نیست از مقام کعبه‌ی عشق و شرف آگاه نیست تا رسیدن، آه و درد و تشنگی باید کشید راه عشق و معرفت آن‌قدر هم کوتاه نیست رهنمایی دل ما کار مصباح الهداست مهر چون باشد، نیازی بر فروغ ماه نیست فرصت عرض ادب را مغتنم باید شمرد فرصت عرض ارادت گاه هست و گاه نیست جان به قربان شهیدی که به زیر تیغ خصم بر لبان تشنه‌اش جز ذکر "یا الله" نیست در میان ناله‌هایی که ز داغش شد بلند ناله‌ای جان‌سوزتر از ذکر "وا اماه" نیست تاچهل منزل سری بر نیزه می‌تابد، ولی در بساط داغداران غیر اشک و آه نیست بار این غم را مگر زینب کشد بر دوش خویش ورنه کوه غم کشیدن در توان کاه نیست با نگاه آل یاسین چشم‌ها گریان شود ای «وفایی» گریه بر او هیچ گه دلخواه نیست ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
رفتم من و هوای تو از سر نمی‌رود داغ غمت ز سینه‌ی خواهر نمی‌رود برخیز تا رویم، برادر! که خواهرت تنها به سوی روضه‌ی مادر نمی‌رود گر بی‌تو زینب تو کند جایْ در وطن از خجلتش به نزد پیمبر نمی‌رود خواهم بَرَم عیال تو را در وطن ولی لیلا ز روی مرقد اکبر نمی‌رود از روی تربت تو که «دار الشّفای» اوست سوی حجاز، عابد اطهر نمی‌رود سوز گلوی خشک تو اندر لب فرات ما را ز یاد تا لب کوثر نمی‌رود پهلوی چاک‌خورده‌ات از نیزه‌ی سنان ما را ز یاد تا صف محشر نمی‌رود تا گوشه‌ی لحد شودم جا، ز خاطرم کنج تنور خولی کافر نمی‌رود زآن لعل لب، تلاوت قرآن به نوک نی از خاطرم به حقّ پیمبر! نمی‌رود بزم یزید و طشت زر و چوب خیز‌ران از یاد ما، به حضرت داور! نمی‌رود «جودی» ز یاد آن لب خشکیده‌ات، شها! گر در جنان رود، لب کوثر نمی‌رود ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
در هوایت عشق دارد شور و حال تازه‌ای عشق تو داده به من انگار بال تازه‌ای از ستون اول این جاده در صحن توام هر قدم دارد برای من وصال تازه‌ای کربلای تو... شب جمعه... شمیم سیب سرخ... در سرم هر لحظه‌ای دارم خیال تازه‌ای دیدن شش‌گوشه‌ات شد احسن‌الاحوال من تازه اینجا می‌شود آغاز، سال تازه‌ای در کنارت لحظه لحظه عمر معنا می‌شود زندگی با عشق تو یعنی مجال تازه‌ای می‌شود من هم یکی از کشتگان عشق تو...؟ می‌روم از کربلایت با سؤال تازه‌ای! ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
گرچه امسال اربعین پروانگی گشته محال می‌روم مشایه با پاهای پر درد خیال نذر پاهای پر از زخم رقیه می‌روم هم‌قدم با کاروان عشق، عشقِ بی‌مثال می‌نشینم گوشه‌ی دنجی و خلوت می‌کنم می‌شوم مبهوت این آیین پر شور و جلال بوی اسپند و نوای دلنشین روضه‌ها.. قل‌قل چای عراقی را ببین روی ذغال عشق می‌بارد ز دست خادمانت در مسیر شیر مادرهایشان باشد گوارا و حلال عشق یعنی تشنگی در برزخ وصل و فراق خوش به حال زائرانت، جرعه نوشند از وصال گرچه امسال اربعین راهم ندادی نازنین تا ابد من نوکرت هستم بدون قیل و قال ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
از مرز رد شدیم ولی با مصیبتی با پرچم سیاه به همراه هیأتی از نامه‌های اهل محل کوله‌ها پر است بر شانه می‌بریم چه بار امانتی سینی به سر نشسته پر از التماس و اشک طفلی که نیست هستی او غیر شربتی هر خانه موکبی‌ست که بیتوته‌گاه ماست بر روی ما گشوده شده باب رحمتی پای عمود روضه سقا شنیدنی است باید قلم به دست نوشت از شهامتی... باز این چه شورش است که در راه کربلاست باز این چه شورش است؟ چه شوق زیارتی! کم نیست بغض‌های گره خورده بر ضریح اما به غیر اشک نداریم حاجتی ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
به جست و جوی صدایی به جاده آمده‌ایم دلیم و در پی غم، بی‌اراده آمده‌ایم جنون صدا زده ما را که مثل نامه‌ی فاش به سوی مقتل خون، سرگشاده آمده‌ایم اسیر کوه و بیابان شد اهل خانه‌ی تو... به کربلای تو با خانواده آمده‌ایم سوار کشتی صلحیم در مسیر نجات اگرچه باز به ظاهر پیاده آمده‌ایم سبک‌تر از نفس ساکنان عالم قدس به شانه بار امانت نهاده آمده‌ایم و رودخانه ادب کرد و سینه‌خیز آمد جسارت است که ما ایستاده آمده‌ایم در آتش غم تو تیغ آب‌دیده شدیم که خاک را همه بر باد داده آمده‌ایم تو صاف و ساده خدا را به ما نشان دادی که ما به دیدن تو، صاف و ساده آمده‌ایم ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
ی از جانب تمام زیارت نرفته‌ها فطرس، ببر سلام زیارت نرفته‌ها یک چشمه اشک و یک دل پر آه هدیه‌ای‌ست تقدیم بر امام زیارت نرفته‌ها باید که بر سه ساله‌ی او اقتدا کنند در هجر او تمام زیارت نرفته‌ها در حسرت زیارت آقا حلاوتی‌ست این شهد شد به کام زیارت نرفته‌ها زائر به روز وصل خوش و در حرم گذشت هر لحظه صبح و شام زیارت نرفته‌ها در یاد زائران حرم موج می‌زند دلتنگی مدام زیارت نرفته‌ها اشک است در نگاه تمامی زائران بغض است در کلام زیارت نرفته‌ها بعد از سلام و روضه، بخوان روضه‌ای دگر تنها به احترام زیارت نرفته‌ها ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
ما به سوی چشمه از این خشک‌سالی می‌رویم با گلوی تشنه و با مشک خالی می‌رویم قطره قطره از میان روضه‌ها جاری شدیم بین گرد و خاک جاده با زلالی می‌رویم نیمه‌شب از بین نخلستان کوفه رد شدیم با صراط المستقیم از آن حوالی می‌رویم راه را سلمان نشان داده‌ست، در نزد کریم کوله‌باری نیست با ما، دست خالی می‌رویم «سرزنش‌ها می‌کند خار مغیلان در مسیر» با تمام طعنه‌های احتمالی می‌رویم... دسته دسته، تا حرم، پرچم به دوش، از شرق و غرب با نسیم صبح و با باد شمالی می‌رویم اربعینی‌ها خبر دارند ما از این مسیر «با چه حالی آمدیم و با چه حالی می‌رویم» ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
لطف خداى تا نشود یاور کسی دیدار کربلا نشود باور کسی پاى پیاده کس نرود سوی قتلگاه عشق حسین تا نشود رهبر کسی امروز خاطرات اسیران کربلا کى می‌رود ز خاطر غم‌پرور کسی امروز یاد می‌کند از اهل‌بیتِ نور در راه اگر ورق بخورد دفتر کسی :: در این سفر به تشنه‌لبان آب می‌دهند خنجر فرو نیامده بر حنجر کسی اینجا کبوتران همه را ناز می‌کنند سنگ ستم نخورده به بال و پر کسی در پیش چشم هم‌سفران شکسته‌دل بر نیزه نیست ماه بلنداختر کسی در طول این مسیر مقدس، نمی‌زنند با تازیانه بر سر و بر پیکر کسی گل هدیه می‌دهند به هر زائری ولی سیلی نمی‌زنند به نیلوفر کسی با پای غرق آبله و چشم اشک‌بار دنبال کاروان ندود دختر کسی در کاروان خانه‌به‌دوشانِ اربعین کنج خرابه‌ای نشود بستر کسی وقت عبور قافله، از روى پشت بام خاکستری نریخته روى سر کسی امروز می‌روند ولی وقت بازگشت صد داغ نیست بر جگر خواهر کسی یادش به‌خیر قافلهٔ کربلا که بود هشتاد و چار گل همه نیلوفر و کبود ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e