May 11
بسم الله الرحمن الرحیم
#امام_حسن_مجتبی_ع_مدح_و_شهادت
#امین_فرخی
▶️
زان لحظه که بر نام حسن جان نظر افتاد
از چهره ی فرسوده ی من پرده بر افتاد
از بس که درخشان بُوَد این نام در افلاک
انگار که در عرش معلّی قمر افتاد
@hosenih
زیباییِ محض است جمال عَلَوییَش
از شهد دو لب هاش بهای شکر افتاد
اولاد علی تک تک شان باب مرادند
اما گذر من به حسن بیشتر افتاد
وقتی که حسن هست نیازی به کسی نیست
افسار نبردی به دو دستش اگر افتاد...
.
..چون جنگ جمل محشر کبری بدهد رخ
از ضربه ی تیغش شتر حیله گر افتاد
...
او مرجع درد است مقاتل همه گفتند
از مادر او پیش نگاهش ثمر افتاد
از ضرب لگد بود حسن دید که ناگاه
روی تن مادر وسط شعله در افتاد
تنهاش گذارید به غمهاش بسوزد
این زهر دگر چیست به جان جگر افتاد؟
@hosenih
این قوم لعین رحم نکردند به نعشش
روی بدنش تیر به جای سپر افتاد
...
در کرببلا قصّه ولی طور دگر شد
بر سینه ی عریان برادر تبر افتاد...
⏹
© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحیم
#امام_حسن_مجتبی_ع_شهادت
#مهدی_رحیمی
▶️
نه بوی مُشک نه چون بوی نافه ی خُتن است
نه بوی یاسمن است این نه بوی یاس من است
نه بوی چادر خاکی نه عطر آن گودال
بقیع روضه ی مکشوف کوچه و زدن است
@hosenih
برای گریه بر این صحنه یا که دیدارش
میان هر مژه با چشم جنگ تن به تن است
به جز بقیع که در اشک نیز می سوزیم
همیشه گرمی آتش دلیل سوختن است
کسی که دست به سینه است توی کرب و بلا
چگونه است که پیش تو دست بر دهن است؟!
غریب کیست کسی که هنوز بی حرم است؟
و یا کسی که به هنگام مرگ بی کفن است؟!
@hosenih
غمش ز جنس حسین است هرکه مظلوم است
حسن تر است کسی که غریب در وطن است
خراب هم که نباشد به اعتقاد من
تمام غربت اینجا به خاطر حسن است!
⏹
© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحیم
#امام_حسن_مجتبی_ع_مدح
#رسول_رشیدی_راد
▶️
عقل دارد سر سودا حسنی بودن را
برگزیده دل شیدا حسنی بودن را
@hosenih
مرغ روحم به کمال آمده دریافته از
سیر در عالم معنا حسنی بودن را
فاش می گویم و از گفته ی خود دل شادم*
ندهم من به دو دنیا حسنی بودن را
گر شوند اهل زمان تشنه به خونم، هرگز
نزنم بر در حاشا حسنی بودن را
داده با نغمه ی جانم حسنش پیغمبر
عاشقان، بر همه فتوا حسنی بودن را
گر چه عمری است سیه پوش حسینم، از من
می پسندد خود آقا حسنی بودن را
در عزای تو دو چشم ترم آموخته از
ماهیان کف دریا حسنی بودن را
مادری هستم و از عمق جگر می سوزم
دارم از غربت زهرا حسنی بودن را
@hosenih
روی هر قطره ی اشکم به شفاعت خواهی
خود زهرا زده امضا حسنی بودن را
*تضمین از شعر خواجه حافظ شیرازی
⏹
© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحیم
#امام_حسن_مجتبی_ع_شهادت
حجت الاسلام #محسن_حنیفی
▶️
رنگ سپید رنگ حنای سرت شده است
لب بسته ای و خون دلت ساغرت شده است
خطبه بخوان به رقص درآور کلام را
نهج البلاغه مشتری منبرت شده است
@hosenih
سرچشمه ی کرامت و لطف کریم ها!
کوثر دخیل گوشه ی چشم ترت شده است
از نسل دختر تو امامت ادامه یافت
پیغمبری و فاطمه ات کوثرت شده است
من برگ زردی از شجره نامه ی توام
خار و خسی که آمده و نوکرت شده است
چشمی که گریه کرده، تو را، یا حسین را
لبریز لطف و مرحمت مادرت شده است
قلب حسین پیش تو جامانده در بقیع
قلب حسین مقبره ی اطهرت شده است
غیر از ضریح کهنه، ضریح نو حسین
مشتاق پایبوسی خاک درت شده است
خون حسین نام تو را دم گرفته است
گودال هم برای تو ماتم گرفته است
دردت زیاد بود و برایت دوا نبود
زخمی عمیق تر ز غم کوچه ها نبود
دیوار کوچه نیز به تو طعنه میزند
سنگ صبور گفتن آن ماجرا نبود
عرش خدا تحمل آن داغ را نداشت
گر شانه ی خمیده ات آنجا عصا نبود
اما شهادتین لبت اینچنین سرود
داغی بزرگتر ز غم کربلا نبود
روزی شبیه روز حسینت نمیشود
جسمت کبود بود ولی زیر پا نبود
رنگ سپید گر چه به موی تو چنگ زد
زلفت به دست باد نبود و رها نبود
@hosenih
آخر به دامن پسرت سر گذاشتی
دیگر سخن ز نیزه و طشت طلا نبود
غارت زده است چون حسنش را ز دست داد
انگشتری و پیرهنش را ز دست داد
⏹
© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحیم
#امام_حسن_مجتبی_ع_مدح_و_مناجات
#سیدپوریا_هاشمی
▶️
جایی که هست عرض ارادت به راحتی
باز است در بروی رعیت به راحتی
لب وا نکرده میدهد او حاجت مرا
پس میروم بدون خجالت به راحتی
@hosenih
نگذاشته که لنگ بمانم تمام عمر
این است رسم اهل سخاوت به راحتی
با خرده نان سفره او عشق میکنم
وقتی که هست منشا برکت به راحتی
من با حسن با شاهی دنیا رسیده ام
آقا شدم ز دولت حضرت به راحتی
یا محسن بحق حسن کار من گرفت
گفتم حسن رسید اجابت به راحتی
جنت تمام،جلوه این قبر خاکی است
بین بقیع رو شده جنت براحتی
@hosenih
در اصل کربلا حرم دوامام ماست
عطر حسن رسیده ز تربت به راحتی
زیر عبا زره به تنش داشت در نماز
در مجتباست معنی غربت به راحتی
⏹
© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحیم
#امام_حسن_مجتبی_ع_شهادت
#حضرت_زهرا_س_کوچه_بنی_هاشم
#محمود_ژولیده
▶️
تنها ميان كوچه ها من ديده بودم
مادر زمين افتاد و من ترسيده بودم
ترسيده بودم مادرم درجا بميرد
چون غنچه از طوفان به خود لرزيده بودم
@hosenih
از بس كه سنگين خورد سيلي ، روي ياسش
من جاي او چون گل زهم پاشيده بودم
ضربه به جان خويش قطعاً مي خريدم
گر زودتر از مادرم جنبيده بودم
يادش بخير آندم كه بازوي كبودش
مخفي ز بابا نيمه شب بوسيده بودم
شد تلخ تر از گرية صد ساله بَهرم
آندم كه ناچار از پدر خنديده بودم
با كس نگفتم راز اين غم را كه تا حال …
از مادرم اين ناله ها نشنيده بودم
مثل عصا خود را نمودم تكيه گاهش
اطراف چادر را بر او پيچيده بودم
شد انتقام فتح خيبر درب و ديوار
سنگينيِ آن درب را سنجيده بودم
@hosenih
گر رازهايم زين جگر افشا نمي شد
روشن نمي شد تا چه حد رنجيده بودم
گر كه نمي بردي تو اي تشت آبرويم
تا زير خاك اين رازها پوشيده بودم
⏹
© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحیم
#امام_حسن_مجتبی_ع_مدح
#مصطفی_محمدی
▶️
ما شیعه ی آل مـرتضـائیم هـمـه
از خـاک بقـیـع و کـربلائیم هـمـه
@hosenih
یک عمر اگر شور حسینی داریم
مـدیـون امـام مجـتبـائیم هـمـه
⏹
© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحیم
#امام_حسن_مجتبی_ع_شهادت
#سیدپوریا_هاشمی
▶️
ای طشت یاریم بده دیگر بریده ام
این زهر را به قصد شفایم چشیده ام
کم سن و سال بودم و پیری به من رسید
مانند شمع قطره به قطره چکیده ام
@hosenih
راضی به مردنم که نبینم مغیره را!
من ناز مرگ را به دل و جان خریده ام
عمری ز کوچه رد شدم و سوخت صورتم!
کوچه نرفته ای که بدانی چه دیده ام
نامحرمی به مادر من حرف تند زد
جایی نگفته ام که چه حرفی شنیده ام!
سنگین شدست گوش حسن مثل مادرم
آزرده از صدای بلند کشیده ام!
@hosenih
ناموس مرتضی به کمک احتیاج داشت
فریاد زد حسن! کمکم کن خمیده ام!
این تنگی نفس اثر زهر کینه نیست
از کوچه تا به خانه فراوان دویده ام
⏹
© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحیم
#امام_حسن_مجتبی_ع_مدح_و_شهادت
#مجتبی_شکریان
▶️
تا مرا قدرت حق در ازل ایجادم
خاکی از عشق در آمیخت و آبادم کرد
تا که بر خواستم و روی به مردم کردم
با زبانی که خدا داد تکلم کردم
@hosenih
از همان لحظه به توحید شهادت دادم
دست بیعت به نبوّت به ولایت دادم
میل کافر شدن از سینه که برداشت خدا
مهر زهرا و علی را به دلم کاشت خدا
بعد از آن روح مرا پیش دو دلبر بردند
از همان روز دلم را دو برادر بردند
دو برادر نه دوتا سورهء انسان خدا
دو غزل مثنویِ ناب به دیوان خدا
دو برادر دو عزیز دل و فرزند بتول
یا دو خورشید به زیبایی لبخند بتول
دو برادر نه دوتا سروِ گلستان علی
دو برادر نه دوتا لؤلؤ و مرجان علی
دو برادر نه دوتا چشمهء فیض جاری
هر دوتا آینهء لطف فراوان علی
هر دو سردارِ دلاور به سپاه حیدر
دو برادر نه دوتا جلوهء طوفان علی
با حسینش همه دیدیم نجف را امّا...
بی حسن راه نداریم به ایوان علی
این دوتا سورهء نورند و چراغ راه اند
حُجَجُ الله عَلَی الخلق ولی الله اند
@hosenih
این دو تا ابر خطاپوش و امان الناس اند
این دو تا زمزمه و ذکر لب عباس اند
مهبط الوحی خدایند و اصول الکرم اند
در جوانمردی و ایثار به عالم علم اند
منتهای ادب و معرفت و جود و حلم
معدن رحمت حقند، وَ خُزّان العلم
عشقشان روز ازل حک شده در قلب من است
نام زیبای دو دلدار حسین و حسن است
این دوتا نور دوصد فرق اساسی دارند
هر دوتا روضهء جانسوز و حماسی دارند
اولین فرق میان دو برادر یار است
یار دلگرمی یک لشکر و یک سردار است
نالهء واعطشا گر چه به لب داشت حسین
شیرمردانِ یلی مثل وهب داشت حسین
مسلم عوسجه و جون و بریری دارد
قاسم و اکبر و عباس و زهیری دارد
چشم بسته به رهش سینه و سر می دادند
تن خود را به دَمِ تیر سه پر می دادند
چه بگویم که حسن یار وفادار نداشت
خار در دور و برش بود ولی یار نداشت
در سپاهی که ندارد تک و تنها مانده
آه و فریاد دریغ از دو سه تا فرمانده
او پی کار همه رفت گره وا می کرد
دردها داشت ولی درد مداوا می کرد
نکند فکر کنی طعنهء اغیار شنید
طعنه و زخم زبان از طرف یار شنید
بین ما هم که غر یب است از او دم نزدیم
وسط روضه او سینه محکم نزدیم
فرق دیگر که میان دو برادر بوده
مهربانی و وفاداری همسر بوده
@hosenih
همسری داشت حسین بن علی مثل رباب
همه جا بود به همراهیِّ او پا به رکاب
به روی حرف حسینش ابدا حرف نزد
پاره شد حنجر طفلش به خدا حرف نزد
چه بگویم که حسن جان جهان قربانش
همسری داشت ولی بود بلای جانش
مجتبی با زن بی عاطفه ای همدم بود
بود محرم ولی انگار که نامحرم بود
بی حیا بود فقط طعنهء بی حد می زد
حرف می زد به حسن آنچه نباید می زد
روزی افطار برای پسر فاطمه برد
با لب تشنه حسن جرعه ای از آب که خورد
ناگهان دید که دارد جگرش می سوزد
آنچنان زهر اثر کرده سرش می سوزد
زهر در جان حسن داشت تلاطم میکرد
و نفس راه خودش را به گلو گم می کرد
سرخ شد طشت صدا زد جگرم را ببرید
به در خانه زینب خبرم را ببرید
چشم بر هم زد و بالای سرش زینب بود
بیشتر آنکه شده خون جگرش زینب بود
کس نفهمید که عمرش به چه منوال گذشت
سوخت زینب ز غمش سوخت و ده سال گذشت
کربلا هم به سر پیکر بی سر آمد
نالهء "أنت أخي" از جگرش درآمد
@hosenih
وای بر کوفه در این دشت تو مهمان بودی
جگرم سوخت تو رفتی ولی عطشان بودی
در دلم مثل حسن غصه و غم ریخته ای
چه شده با تن تو از چه به هم ریخته ای؟
⏹
© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحیم
#امام_حسن_مجتبی_ع_شهادت
#وحید_عظیم_پور
▶️
وقتی که خورد در وسط خانه پیچوتاب
خانه گرفت از دل گلخون او گلاب
@hosenih
یکجا نشست و قدر چهل سال گریه کرد
از زهر لامروت ، تا آتش و طناب
این ماجرای زهر جگر میکشد برون
آن ماجرای کوچه جگرمیکند کباب
گودال قتلگاه حسن بود خانه اش
وقتی که شد به خون جگر صورتش خضاب
ارزان فروختند غریب مدینه را
آه ای غریب «جعده» کجا و کجا «رباب»
@hosenih
آه ای غریب همسر خوبی نداشتی
تا در عزات گریه کند زیر آفتاب
⏹
© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسمالله الرحمن الرحیم
#امام_حسن_مجتبی_ع_شهادت
#محمود_اسدی
▶️
از پریشان شدنم بستر من ریخت به هم
بنگر از زهر،که بال و پر من ریخت به هم
جگرم پیشتر از زهر جفا سوخته بود
جگرم پاره شد و خواهر من ریخت به هم
@hosenih
جگرم سوخته از خنده ی قنفذ باشد
باورم نیست چنین باور من ریخت به هم
با تو سربسته بگویم که درآن کوچه،چه شد
مادرم پیش دو چشم تر من ریخت به هم
دست من بود به دستش که ره ما سد شد
بی هوا زد به رخ مادر من ریخت به هم
وسط کوچه سر مادرمان پایین بود
تا زمین خورد همه پیکر من ریخت به هم
سر او خورد به دیوار به یک ضربه ولی
تا که دیدم سر او را سر من ریخت به هم
زینبم گریه ی تو قلب مرا می شکند
ار تماشای تو خاکستر من ریخت به هم
@hosenih
پهلویم چکمه نخورده ست چرا بی تابی
فکر کردی نکند حنجر من ریخت به هم
چون به گودال رسیدی بگو از سوز جگر
غیرت الله ببین معجر من ریخت به هم
⏹
© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحیم
#امام_حسن_مجتبی_ع_مدح_و_شهادت
#محمود_ژولیده
▶️
در میانِ داغِ سوزانِ حسین
ای عزادارِ عزیزِ فاطمه
قلب زهرا را بیا خوشنود کن
گاه کن نام حسن را زمزمه
هر چه داریم از حسن داریم ما
بی حسن، کِی از حسین آید سخن
گوشِ دل بسپار بر راسُ الحسین
زیرِ لب پیوسته گوید یاحسن
@hosenih
کربلا را مجتبی بنیان نهاد
خود به غربت برد تا آخر پناه
از زمانِ کوچه با خود عهد کرد
تا بگیرد صبرِ زینب را گواه
کیست گوید از مقام مجتبی
مجتبی یعنی همه صبر و شکیب
زینتِ عرشِ خدا نام حسن
گر چه باشد او در این دنیا غریب
ما نمیبینیم اما این غریب
بقعه ای دارد فرازِ آسمان
در حریمش بهر تکریمِ حسن
مینهد جبریل سر بر آستان
یک حرم دارد ز کعبه خوبتر
در زمین نه، در قلوبِ اولیاست
دُرّ و یاقوت و زُمردهای سبز
زینتِ گلدسته های مجتباست
در دل هر مرد و زن دارد رواق
با شبستانی بنام قاسمش
هست بابُ القاسمش در سینه ها
مرغِ دل هر روز باشد عازمش
مُضجعی در قلبها دارد حسن
هر کسی را در حریمش راه نیست
دردمندان و غریبان زائرش
هر که گردد زائرش، گمراه نیست
سبزیِ رویش، ز شرم مادر است
زانکه شد نیلی ز سیلی روی او
چون در آن کوچه نشد کاری کند
دید جای پنجه تا ابروی او
بر دلش از نوجوانی زخم داشت
بس گرفت از چهره ی نیلی اثر
در همه عالم بگَردی، بی گمان
نیست مانند حسن پاره جگر
@hosenih
پاره های قلب او در طشت ریخت
دید زینب طشت را غرقِ بلا
وای از آنروزی که در بزم شراب
روبرو گردید با طشت طلا
بدتر از روز حسن، روز حسین
خیزران بود و لب و دندان او
ای زبانم لال، از جام شراب
ریخت دشمن بر لبِ عطشان او
⏹
© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحیم
#امام_حسن_مجتبی_ع_مدح_و_شهادت
#مهدی_رحیمی
▶️
نه فقط ثروت خود را نه،که حاتم گونه
شد کریم آن که کرم داشته خاتم گونه
شد کریم آن که به عالم اثرش را بخشید
حیدری مسلک و پیغمبر اکرم گونه
@hosenih
به تماشای تو آن گونه پُر از شوقم که
گونه ام پُر شده از گریه ی شبنم گونه
مجتبایی؟حسنی؟یا که کریم اللهی؟!
ای خدا سانِ ملک زاده ی آدم گونه
کاش از کوچه و غم های تو عبدالزهرا
مقتلی ثبت کند اِبْن مُقَرَّم گونه
گوش که جای خودش سُرخ تر از سُرخ شود
بی گُمان از اثر سیلی مُحکم،گونه
تحت تاثیر از این ضربه پریشان بشود
هم که چشم و مُژه هم دست و سر و هم گونه
@hosenih
ربط دارد به تو و عشق تو در باب حسین
این که شد ماه صفر نیز مُحرَم گونه
رفته از بین اگر بر اثر سُم گونه
از درون زخم شده بر اثر سَم،گونه
⏹
© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
#قبرستان_بقیع
امام آخرینِ ما می آید
علی(ع) باحضرت زهرا(س) می آید
حسن(ع) صاحب-حرم خواهد شد آری
بزودی حالِ شیعه جا می آید!
#مرضیه_عاطفی
@hosenih
بسمالله الرحمن الرحیم
#امام_حسین_ع_مناجات_اربعین
#مهدی_رحیمی
▶️
اولین مرحله این است فقط رو بزنی
پی یک مهر به این سو و به آن سو بزنی
دومین مرحله این است که خود را بِبَری
مُهر با اصل برابر شده بر او بزنی
@hosenih
سومین مرحله سخت است که در طیِّ طریق
با خودت مو نزنی دست چو بر مو بزنی
چارمین مرحله خوب است که از تاول پات؛
در تنت باغچه ای از گُل شب بو بزنی
پنجمین مرحله باید بشوی خود، جاده
کَف پای همه را با مُژه جارو بزنی
@hosenih
ششمین مرحله باید بروی قبل حسین
حرم حضرت عباس دو زانو بزنی
هفتمین مرحله چون اول راهت باید؛
به ضریح و به حریم و به حرم رو بزنی
هشتمین مرحله عشق است که پیش ارباب
در حرم نعره ی یا ضامن آهو بزنی
⏹
© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسمالله الرحمن الرحیم
#امام_حسین_ع_مناجات_اربعین
#علیرضا_خاکساری
▶️
هر خیمه هر حصن حصین را دوست دارم
مرثیه خوانی وزین را دوست دارم
سینه زنان نکته بین را دوست دارم
اشک بصیرت آفرین را دوست دارم
@hosenih
کرببلا رفتن فقط اینگونه زیباست
این راهپیمایی نشان عزت ماست
"هیهات من الذله "مخصوص همینجاست
دم پاره های آتشین را دوست دارم
@hosenih
من از نجف تا کربلا هر دم بگویم
سینه سپر کرده سپس محکم بگویم
می آیم اصلا به همه عالم بگویم
نسل امیرالمومنین را دوست دارم
@hosenih
دستان او "رحمان" و چشمانش "رحیم" است
"و یطعمون…" یعنی آقایم کریم است
این راه مصداق صراط المستقیم است
تفسیر آیات مبین را دوست دارم
@hosenih
شرمنده ام از محضرش، رویم سیاه است
این دل فقط تنها به فکر سرپناه است
زخم نشسته به کف پایم گواه است
هر درد را نه درد دین را دوست دارم
@hosenih
چشمم به خاکش آشنا باشد همیشه
در منظرم تنها خدا باشد همیشه
مهرم که مهر کربلا باشد همیشه
زخم نشسته بر جبین را دوست دارم
@hosenih
در هیئتي پای پیاده بی اراده
موکب موکب مست گشتم بین جاده
چای عراقی... تازه دم ... با طعم باده
این روز های دلنشین را دوست دارم
@hosenih
از زندگی از مال دنیا دل بریدم
با گوش جان هل من معینش را شنیدم
با انتخاب فاطمه اینجا رسیدم
این اعتقاد و این یقین را دوست دارم
@hosenih
نه مسجد و نه معبد و دیر و کنشت است
از قیمت این خاک شاعر کم نوشته ست
من شک ندارم کربلا فوق بهشت است
هر گوشه از این سرزمین را دوست دارم
@hosenih
باب الحوایج ; مادرش ما را فراخواند
به دیدن گلدسته و گنبد طلا خواند
سینه زنان دست, سقا را جدا خواند
من دعوت ام البنین را دوست دارم
@hosenih
تحریر ملاباسم از غصه خبر داد
به روضه های شیعه سوز بیشتر داد
با "شیعتی مهما شربتم …"نوحه سر داد
از کودکی ام این طنین را دوست دارم
@hosenih
قطعا گره خورده به روضه سرنوشتم
از آب و خاک کربلا باشد سرشتم
با اشک چشمم به گذرنامه نوشتم
من کربلای اربعین را دوست دارم
@hosenih
وقتی که من جان میدهم آقا می اید؟
خیلی به او بد کرده ام اما می اید ؟
من التماسش کرده ام آیا می اید ؟
ان لحظه های واپسین را دوست دارم
@hosenih
شعر بدون روضه معنایی ندارد
مدحیه بی مرثیه زیبایی ندارد
چشم بدون گریه کارآیی ندارد
چشمان با گریه عجین را دوست دارم
@hosenih
دنیای غم دریای غصه کوه دردم
حالا که میل روضه ی مکشوف کردم
باید که از گودال زنده برنگردم
تصمیم های اینچنین را دوست دارم
@hosenih
یارب و یارب در ته گودال میگفت
با صورتی خونین ، لبی پامال میگفت
در عشق بازی با خدا خوشحال میگفت:
این نیزه های در کمین را دوست دارم
@hosenih
طعنه به دام ان همه صیاد میزد
کرب و بلا از صبر او فریاد میزد
با حنجر در زیر چکمه داد میزد
نذر تو این حال غمین را دوست دارم
****
گودال را از لوث نیزه پاک کردند
یک بوریا بر پیکری صد چاک کردند
اخر دهاتی ها تنش را خاک کردند
پس مردم روستانشین را دوست دارم
⏹
© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسمالله الرحمن الرحیم
#امام_حسین_ع_مناجات_اربعین
#حماسه_ی_اربعین_حسینی_ع
#حسین_محسنات
▶️
جهان محو تماشای قیام اربعینی هاست
نجف تا کربلا عرش معلای زمینی هاست
نجف تا کربلا ، تعریف راه عاشقی این است
عبای سبز عاشق انتهای راه خونین است
@hosenih
نجف تا کربلا یعنی برای جنگ قبراقیم
ولی فرمان دهد بهر شهادت سخت مشتاقیم
نجف تا کربلا یعنی بشر دنبال مقصود است
جهان در انتظار رویت مهدی موعود است
در این جاده نشانی از شکوه برج و بارو نیست
و این یعنی زمین لبریز از شوق دگرگونیست
@hosenih
همه با هر نژادی خادم سلطان خوبانند
نجف تا کربلا مستضعف و اشراف یکسانند
همه مانند هم ، پای پیاده ، روزها شب ها
توانی تازه میبخشد به زایر چای موکب ها
تمام خلق در این جاده حسی مشترک دارند
به روی لب دم یا لیتنا کنا معک دارند
@hosenih
در اینجا میشود تنهایی و احساس غربت ، گم
میان داد و فریاد ،هلبیکم ... هلبیکم
چه زیبا لحظه لحظه جان تشنه میشود سیراب
به لطف سادگیه بی ریایه ظرفهای آب
در اینجا بیت الاحزان جماعت کنج تنهاییست
هزاران گریه دنبال علمداری و سقاییست
@hosenih
هزاران گریه بی تاب لب خندان دخترهاست
هزاران گریه مخفی در نگاه پشت معجرهاست
برای خوردن نانی هزاران عجز خواهش هست
در این جاده برای پیکر خسته نوازش هست
در اینجا از کسی جز حضرت ارباب نامی نیست
در اینجا خارجی می آید و بی احترامی نیست
@hosenih
به آن اندازه که فرق میان اوست با زینب
نجف تا کربلا میگوید عاشق آه یا زینب
⏹
© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسمالله الرحمن الرحیم
#امام_حسین_ع_مناجات_اربعین
#حماسه_ی_اربعین_حسینی_ع
#محمد_غفاری
▶️
دوباره شهر پر از شور و شوق و شیداییست
دوباره حال همه عاشقان تماشاییست
که فصل پر زدن از انزوای تنهاییست
سفر، حکایت یک اتفاق رؤیاییست
ببند بار سفر را که یار نزدیک است
طلوع صبح شب انتظار نزدیک است
@hosenih
ببین که قفل قفس را شکسته، میآیند
کبوتران حرم دسته دسته میآیند
چو موج از همه سو دلشکسته میآیند
غریب، از نفس افتاده، خسته، میآیند
که باز بعد چهل شب، کنار او باشند
شبیه حضرت زینب کنار او باشند
@hosenih
تمام پشت سر جابر بن عبدلله
چه عاشقانه قدم میزنند در این راه
از اشتیاق حرم راه میشود کوتاه
هر آنکه خواهد از این جام عشق، بسم الله
که این پیادهروی برترین عزاداریست
قسم به نور، که این ابتدای بیداریست
@hosenih
دوباره حال من و شعر میشود مبهم
دلی که دست خودم نیست میشود کمکم
در آرزوی حرم غرق در غم و ماتم
اگر اجازه دهد زائرش شوم، من هم
«غروب در نفس تنگ جاده خواهم رفت
پیاده آمده بودم، پیاده خواهم رفت»
⏹
© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحيم
#امام_حسین_ع_مناجات_اربعین
#حماسه_ی_اربعین_حسینی_ع
#میثم_داودی
▶️
ای شوق پابرهنه که نامت مسافر است
این تاول است در کف پا یا جواهر است
راهی شدی به سمت رسیدن به اصل خویش
دور از نگاه شهر که فکر ظواهر است
@hosenih
دلهای شست و شو شده و پاک بیشمار
چشمی که تر نگشته در این جاده نادر است
سیر است گرچه چشم و دلت از کرامتش
در این مسیر سفرهی افطار حاضر است
وقتی که در نگاه تو مقصد حرم شود
پاگیر جاده میشود آن دل که عابر است
@hosenih
با آب و تاب سینهزنان گرم قلقل است
کتری آب جوش که در اصل شاعر است
فنجان لب طلا پر و خالی که میشود
هر بار گفتهام نکند چای آخر است
⏹
© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحيم
#حضرت_زینب_س_اربعین
#سیدحجت_بحرالعلومی
▶️
ﺑﺮﺧﻴﺰ و ﺑﺒﻴﻦ ﻋﺎﻗﺒﺖ و ﺁﺧﺮﻣﺎﻥ ﺭا
ﻟبهای ﺗﺮکﺧﻮﺭﺩﻩ و ﭼﺸﻢ ﺗﺮﻣﺎﻥ ﺭا
ﺑﺮﺧﻴﺰ ﻛﻪ اﺯ ﺑﺎﻍ ﺧﺰاﻥﺧﻮﺭﺩﻩ ﺑﺒﻴﻨﻲ
ﮔﻞﻫﺎی ﻛﺒﻮﺩ ﺁﻣﺪﻩی ﭘﺮﭘﺮﻣﺎﻥ ﺭا
@hosenih
ﺩﺭ ﺁﺗﺶ ﺧﻴﻤﻪ ﺩﻝ ﻣﻦ ﺭﻓﺖ ﻣﺪﻳﻨﻪ
ﺁﻣﺪ ﻧﻆﺮﻡ ﺳﻮﺧﺘﻦ ﻣﺎﺩﺭﻣﺎﻥ ﺭا
ﺑﻌﺪ اﺯ ﺗﻮ و ﻋﺒﺎﺱ ﺣﺮﻡ ﺭﻓﺖ ﺑﻪ ﻏﺎﺭﺕ
ﻃﻮﻓﺎﻥ ﺳﺘﻢ ﺑﺮﺩ ﺯﺭ و ﺯﻳﻮﺭﻣﺎﻥ ﺭا
ﻛﻢ ﺑﻮﺩ ﺑﻴﻔﺘﻢ بهخدا اﺯ ﺭﻭی ﻧﺎﻗﻪ
ﺑﺮ ﻧﻴﺰه ﻛﻪ ﺩﻳﺪﻡ ﺳﺮ ﺁﺏﺁﻭﺭﻣﺎﻥ ﺭا
اﺯ ﺷﻬﺮ ﭘﺪﺭ ﻣﺎﻧﺪﻩاﻡ ﺁﺧﺮ ﭼﻪ ﺑﮕﻮﻳﻢ
ﺩﺭ ﻛﻮﻓﻪ ﺷﻜﺴﺘﻨﺪ ﺑﺮاﺩﺭ ﺳﺮﻣﺎﻥ ﺭا
در اﻣﻨﻴﺖ ﻛﺎﻣﻞ ﭼﺸﻤﺎﻥ ﺗﻮ ﺑﻮﺩیم
ﺑﺎ ﻧﻴﺰﻩ ﮔﺮﻓﺘﻨﺪ ﻛﻪ ﺩﻭﺭ ﻭ ﺑﺮﻣﺎﻥ ﺭا
یک ﺷﻬﺮ ﺑﻪ ﻣﺎ ﺧﻴﺮﻩ و ﻣﻦ ﺧﻴﺮﻩ ﺑﻪ ﭼﺸﻤﺖ
ﺩﻳﺪی ﺗﻮ ﺧﻮﺩﺕ اﺯ ﺭﻭی نی ﻣﺤﺸﺮﻣﺎﻥ ﺭا
ﺟﺎﻥ ﺩاﺩﻥ ﻣﺎ ﺩﺭ ﻣﻼ ﻋﺎﻡ طبیعی اﺳﺖ
ﻫﺮ ﭼﻨﺪ ﻧﺒﺮﺩﺳﺖ کسی ﻣﻌﺠﺮﻣﺎﻥ ﺭا
@hosenih
اﺯ ﺷﺎﻡ ﻫﻤﻴﻦ ﻗﺪﺭ ﺑﮕﻮﻳﻢ ﻛﻪ ﺷﻜﺴﺘﻨﺪ
ﺑﺎ ﺿﺮﺏ ﻟﮕﺪ ﺷﺎﺧﻪی ﻧﻴﻠﻮﻓﺮﻣﺎﻥ ﺭا
ﺩﺭ ﻓﻜﺮ ﺭﺑﺎﺑﻴﻢ ﻫﻤﻪ ﮔﺮﭼﻪ ﮔﺮﻓﺘﻴﻢ
ﮔﻬﻮاﺭﻩی ﭼﻮبی علیاﺻﻐﺮﻣﺎﻥ ﺭا
⏹
© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحيم
#امام_حسین_ع_مناجات_اربعین
#مهدی_رحیمی
▶️
در مرز خویش ماندن و از مرز رد شدن
با مُهر و مِهر فاطمه اصل سند شدن
این آروزی سرخ گذرنامهی من است
در زیر پای مُهر سفارت لگد شدن
@hosenih
راه ورود را مگر آموختن از عشق
راه خروج را ز کبوتر بلد شدن
پیمودن مسیر به فریاد یا علی
یعنی که با حسین، علی را مدد شدن
موکبشدن، مسیر شدن، مبتلا شدن
زائر شدن، گزارش یک مستند شدن
تیر هزار و چارصد و شصت و عشق را
بعد سهروز دیدن و از بیست صد شدن
@hosenih
بد چونکه بخش دوم “گنبد” شده نگو
ما را تمایلیست جدیدا به بد شدن
تغییر میدهی همه را بعد کربلا
یعنی حسین با تو فقط میشود “شدن”
⏹
© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسمالله الرحمن الرحیم
#امام_زمان_عج_مناجات_اربعین
#یوسف_رحیمی
▶️
از هر چه به غير تو رها، میآييم
با عشق تو در شور و نوا میآييم
@hosenih
میآیی و پشت سرت انشاءالله
از صحن نجف به کربلا میآییم
⏹
© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسمالله الرحمن الرحیم
#امام_حسین_ع_مناجات_اربعین
#حماسه_ی_اربعین_حسینی_ع
#یوسف_رحیمی
▶️
دلخونم از این فاصله، خواهم آمد
من همقدم قافله خواهم آمد
@hosenih
با یاد سهسالهای که جا ماند از راه
با پای پر از آبله خواهم آمد
⏹
© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحيم
#امام_حسین_ع_مناجات_اربعین
#حماسه_ی_اربعین_حسینی_ع
#برای_جامانده_ها
#مهدی_مقیمی
▶️
دوباره مثل همه سالهای قبل از این
ز کاروان رفیقان خویش جا ماندیم
همه، برات گرفتند و رفتهاند و ما
به پشت پنجرهی جنتالرضا ماندیم
@hosenih
زمان بدرقهشان بغضمان شکست آقا
که خوبها همه رفتند و باز، ما ماندیم
هنوز گرم همین فکرهای خود بودیم
که ما چرا ز رفیقان خود جدا ماندیم
@hosenih
پیام آدرس هیات آمد و ما باز
به زیر پرچم سقای با وفا ماندیم
هنوز جمعهشبی هست و هیاتی باقیست
اگر به حسرت دیدار کربلا ماندیم
@hosenih
به پشتگرمی این وعدههای... سال بعد...!
گریستیم و پس از آن به این هوا ماندیم
برای دیدن تصویر زائران حسین
شبانه روز به پای رسانهها ماندیم
⏹
© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih