#خاکریزخاطرات ۶۳
🔸 مثل شهید ساعتیان دیگران را دوست داشته باشیم...
#متن_خاطره|شبهای قبل از عملیات گاهی سرمای هوا به ۳۰ درجه زیر صفر هم میرسید. طوریکه قطرات آبِ وضو روی دست و صورتمون یخ میبست. یادم هست محمودرضا نیمههای شب بلند میشد و کفش بچهها رو که بیرون چادر مونده بود، روی چراغِ والر گرم میکرد و میگذاشت کنارشون... یا به چادرها سر میزد و هر کسی پتو از رویش کنار زده شده بود؛ دوباره میکشید رویش... نزدیک اذانِ صبح کتریهای خالی رو پُر از آب میکرد و میگذاشت روی چراغها تا بچهها برای وضو، آب گرم داشته باشند.
👤خاطرهای از زندگی طلبه شهید محمودرضا ساعتیان
📚منبع: بنیاد حفظ آثار و ارزشهای دفاعمقدس یزد
🗣 راوی: سردار حسین سلطانی
🔰دانلود کنید:
➕ دریافت قابنوشته[طرح مربع] با کیفیت اصلی
➕ دریافت قابنوشته[طرح ویژه] با کیفیت اصلی
➕ دریافت قابنوشته[طرح مستطیل] با کیفیت اصلی
__________________________
🇮🇷 ما شهدا را مستند روایت میکنیم:
@khakriz1_ir
●واژهیاب:
#شهید_ساعتیان #بیتفاوت_نبودن #کمک_به_دیگران #دستگیری #شهدای_یزد #خاکریز_خاطرات #خدمت_به_مردم #مزار_گلزارخلدبرینیزد
#خاکریزخاطرات ۶۸
🔸 چقدر مهربون بوده این محمدمهدی...
#متن_خاطره|دمِ عید وقتی حقوق و عیدی معلمی رو گرفتم؛ با محمدمهدی که اون موقع ۵ یا ۶ ساله بود؛ رفتیم و براش یه کفش خریدم. خونهی ما توی محله فقیرنشین بود و چون خانوادهها قدرت خرید چندانی نداشتند؛ خیلی از بچه های محل بجای کفش، دمپایی میپوشیدند. وقتی محمدمهدی کفش جدیدش رو پوشید، توی کوچه متوجه نگاه حسرت بچهها شد. برا همین تصمیم گرفت نوبتی کفشش رو بده تا دوستاش هم بپوشن. بعد از یه مدت هم دیگه اون کفش رو نپوشید و گفت: چون دوستام مث کفشِ من رو ندارن؛ منم دیگه نمیپوشمش...
👤خاطرهای از زندگی شهید مدافعحرم محمدمهدی فریدونی
📚منبع: خبرگزاری دفاعمقدس؛ وابسته به بنیاد حفظ و نشر ارزشهای دفاعمقدس/ راوی: پدر شهید
🔰دانلود کنید:
➕ دریافت قابنوشته[طرح مربع] با کیفیت اصلی
➕ دریافت قابنوشته[طرح ویژه] با کیفیت اصلی
➕ دریافت قابنوشته[طرح مستطیل] با کیفیت اصلی
__________________
🇮🇷 ما شهدا را مستند روایت میکنیم:
@khakriz1_ir
●واژهیاب:
#شهید_فریدونی #بیتفاوت_نبودن #مهربانی #خاکریز_خاطرات #گذشت #ایثار #شهدای_فارس #مزار_گلزارفسا
8.18M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#امامین_انقلاب
🎥 اون رفتارهای خداپسندی که در زندگی شهدا میخوندیم رو؛ امام و رهبری زندگی کردند..
ببینید و لذت ببرید از انقلابی که رهبرانش اینها هستند...
____________________
🇮🇷 ما شهدا را مستند روایت میکنیم:
@khakriz1_ir
●واژهیاب:
#امام_خمینی #امام_خامنهای #نیمه_خرداد #بیتفاوت_نبودن #مهربانی #خدمت_به_مردم
#خاکریزخاطرات ۷۲
🔸 جاذبهی بالای یک شهید...
#متن_خاطره|تا وقت نماز میشد، خودش رو به نزدیکترین مسجد میرسوند. اگه توی راه میدید دو سه تا جوان دور هم ایستادند، میرفت بینشون. چند لحظه بعد میدیدم اون جوونا رو که شاید اهل نماز نبودند و قیافهشون هم به بچه مسجدی نمیخورد، با خودش به مسجد آورده... ایامِ نوجوانی منصور در محله مون چند تا مشروب فروشی وجود داشت. آنوقت هم منصور می چرخید بین نوجوانان و اونا رو می آورد مسجد. منتظر نمی شد تا آنها مسجدی بشن، میرفت و مسجدیشون میکرد.
👤خاطرهای از زندگی سردار شهید منصور خادمصادق
📚منبع: کتاب آرزوی فرمانده ، صفحه ۱۳۱
🔰دانلود کنید:
➕ دریافت قابنوشته[طرح مربع] با کیفیت اصلی
➕ دریافت قابنوشته[طرح ویژه] با کیفیت اصلی
➕ دریافت قابنوشته[طرح مستطیل] با کیفیت اصلی
__________________
🇮🇷 ما شهدا را مستند روایت میکنیم:
@khakriz1_ir
●واژهیاب:
#شهید_خادمصادق #جذب #مسجد #تکلیف_گرایی #نماز_اول_وقت #امر_به_معروف #بیتفاوت_نبودن #شهدای_فارس #خاکریز_خاطرات #مزار_گلزارشیراز
#خاکریزخاطرات ۸۹
🔸رسول از نوجوانی عمّار ولایت بود...
#متن_خاطره|رسول شانزده سال داشت و کرج زندگی میکردیم. توی مدرسه چند بار با معلمش سـرِ مسأله ولایتفقیه بحثش شده بود. یه بار هم تا معلم شـروع کرد به بدگویی از نظام و ولایت؛ باز رسول با او مخالفت کرد. معلم هم گفت: اینجا یا جایِ منه یا جایِ تو ... رسول گفت: من از این مدرسه میرم؛ چون شما استـاد ما هستید و احترامتون واجبه... با اینکه رسول مدرسه رو بخاطر دفـاع از ولایت و نظام ترک کرد؛ اون معلم بخاطر تخلفاتش از اونجا اخراج شد...
👤خاطرهای از زندگی مدافعحرم شهید رسول خلیلی
📚 منبع: پایگاه اینترنتی مشرقنیوز؛ به نقل از پدر شهید
🔰دانلود کنید:
➕ دریافت قابنوشته[طرح مربع] با کیفیت اصلی
➕ دریافت قابنوشته[طرح ویژه] با کیفیت اصلی
➕ دریافت قابنوشته[طرح مستطیل] با کیفیت اصلی
________________________
🇮🇷 ما شهدا را مستند روایت میکنیم:
@khakriz1_ir
●واژهیاب:
#ولایت_پذیری #ولایت_فقیه #جهاد_تبیین #نوجوانی_شهدا #بیتفاوت_نبودن #خاکریز_خاطرات #شهید_مدافعحرم #شهدای_تهران #مزار_بهشتزهرا
#یک_خاطره
🔸برخورد جالب شهید احمد کشوری با تصاویر و مجلات مبتذل
#متن_خاطره|كلاس دوم راهنمايى كه بود، مجلات عكس مبتذل چاپ مىكردند. توی آرايشگاه، فروشگاه و حتى مغازهها هم اين عكسها رو روى در و ديوار نصب مىكردند. احمد هر جا اين عكسها رو مىديد، پاره مىكرد. پدر احمد، رئيس پاسگاه بود و كسى به حرمت پدرش بهش چيزى نمىگفت. من هم لبخند مىزدم، چون با كارى كه احمد انجام مىداد، موافق بودم...
اون روزها يك مجلهاى با عكسهاى مبتذل چاپ میشد. احمد پول توجيبىهاش رو جمع مى كرد و هر بار ۲۰ تا از اون مجله، از چند روزنامه فروش مىخريد. وقتى هم مىآورد توی دستهاش جا نمىشد. همه رو توى باغچه مىانداخت، نفت مى ريخت و همه رو آتش مىزد. مى گفتم: چرا اينكار رو مىكنى؟ مىگفت: اين عكسها ذهن جوانان رو خراب مىكنه.
#پینوشت: درسته نمیتونست جلوی کل فساد اون مجله رو بگیره؛ اما میخواست هر بار در حد توانش جلوی انحراف چند جوون رو بگیره...
👤خاطرهای از کودکی شهید احمد کشوری
📚منبع: نوید شاهد " بنیاد شهید و امور ایثارگران"
🔸۱۵ آذر؛ سالروز شهادت خلبان شهید احمد کشوری گرامیباد
____________________
🇮🇷 ما شهدا را مستند روایت میکنیم:
@khakriz1_ir
●واژهیاب:
#شهید_کشوری #نوجوانی_شهدا #شهدای_مازندران #تقوا #نگاه_حرام #بیتفاوت_نبودن #مزار_بهشتزهرا
#خاکریزخاطرات ۱۰۶
🔸عبدالرحمن؛ تکخور نبود...
#متن_خاطره|اوایلِ انقلاب که کشورمون توی تحریم اقتصادی بود، یکی از همسایهها برامون دو تا کیسه آرد آورد. عبدالرحمن اون زمان دوازده سال داشت. ظهر که اومد خونه؛ تا کیسه های آرد رو دید، گفت: این کیسهها از کجا اومده؟ گفتم: همسایه برامون آورده؛ از همین مغازهی نزدیکِ خونه گرفته... سریع گاری دستی رو آورد و یکی از کیسهها رو گذاشت داخلش. گفتم: کیسه رو کجا میبری؟ گفت: توی خونهی ما دو تا کیسه آرد باشه و بعضیا آرد نداشته باشند؟ این رو میبرم به همون مغازه، تا کسانی که آرد ندارن؛ بروند و بخرند.
👤خاطرهای از زندگی سردار شهید عبدالرحمن رحمانیان
📚 منبع: کتاب “خروشان مثل اروند” به نقل از مادر شهید
🔰دانلود کنید:
➕ دریافت قابنوشته[طرح مربع] باکیفیت اصلی
➕ دریافت قابنوشته[طرح ویژه] با کیفیت اصلی
➕ دریافت قابنوشته[طرح مستطیل] با کیفیت اصلی
🔸 سوم دیماه؛ سالروز شهادت شهید عبدالرحمن رحمانیان گرامیباد
_____________
🇮🇷 ما شهدا را مستند روایت میکنیم:
@khakriz1_ir
●واژهیاب:
#شهید_رحمانیان #احتکار #تحریم #همسایهداری #خاکریز_خاطرات #شهدای_فارس #اسراف #قناعت #کمک_به_دیگران #بیتفاوت_نبودن #مزار_گلزارجهرم
#خاکریزخاطرات ۱۰۸
🔸میخوام مثلِ امیرالمؤمنین علیهالسلام زندگی کنم...
#متن_خاطره|تازه موتورسیکلت خریده بود، اما با وسیلهی نقلیهعمومی رفت و آمد میکرد. میگفت: خیلی از اقوام و دوستـان وسیلهی نقلیه ندارن؛ سعی میکنم کمتر موتورم رو سوار بشم، تا اونا حسرت نخورند... یه تابستون هم که هوا خیلی گرم بود، پدرم مقـداری پـول بهش داد و گفت: برو یه یخچال بگیر؛ تو متاهلی و لازم داری. اما سیدمحمدحسن پول رو نگرفت و گفت: هر وقت همهی همسایهها یخچال گرفتند و آبِ خنک خوردند، من هم یخچال میگیرم؛ من میخوام مثلِ حضرت علی علیهالسلام زندگی کنم...
👤خاطرهای از زندگی پاسدار شهید سیّدمحمدحسن سعادت
📚 منبع: بنیاد شهید و امور ایثارگران استان بوشهر
🔰دانلود کنید:
➕ دریافت قابنوشته[طرح مربع] باکیفیت اصلی
➕ دریافت قابنوشته[طرح ویژه] با کیفیت اصلی
➕ دریافت قابنوشته[طرح مستطیل] با کیفیت اصلی
___________________________
🇮🇷 ما شهدا را مستند روایت میکنیم:
@khakriz1_ir
●واژهیاب:
#شهید_سعادت #تقوا #ساده_زیستی #همسایهداری #خاکریز_خاطرات #شهدای_بوشهر #بیتفاوت_نبودن #مزار_گلزاربرازجان
#خاطره_شهید
🔸 شرافت من از جانم ارزشمندتر است؛ به آن نزدیک نشوید...
#متنخاطره|شیخ عاشق قرآن بود و چیزی نمونده بود تا حافظ کل قرآن بشه که دستگیر شد. شاید هم توی ماههای آخر زندگیش قرآن رو کاملا حفظ کرده بود... یادمه آخرین بار برا دیدن شیخ به همراه مادر، برادرانم، خواهرم و سکینه دختر شیخ؛ صبح زود به زندان حایر ریاض رفتیم؛ اما این دیدارمون با شیخ رو تا ساعت ۱۲ظهر به تاخیر انداختند. مادر و برادرم نگران شده بودند؛ چون همیشه ما وارد محل ملاقات شده و منتظر رسیدن شیخ میشدیم، اما اینبار وقتی وارد شدیم دیدیم او منتظر ماست. شیخ از دیدن مادر بسیار خوشحال شد. یادمه توی اون دیدار ورد زبان شیخ شده بود گفتنِ ذکرِ «الحمدلله رب العالمین»... میگفت: میخوام با شهادت به دیدار پروردگارم برم...
ملاقات که تموم شد، زمان خارج شدن؛ درِ گوشی به شیخ گفتم: حرفهایی درباره حل پرونده محکومان به گوش می رسه... اما شیخ در جوابم گفت: منو رها کنید و به پروندهی دیگران برسید. تو و «صادق الجبران» (وکیلش) از طرف من برای انجام هرکاری اختیار تام دارید؛ اما شرافت من از جانم ارزشمندتره، پس بهش نزدیک نشوید...
👤 خاطرهای از زندگی شهید شیخ نمر باقر النمر به روایت برادر
📚 منبع: خبرگزاری مهر [اینجا]
____________________
🇮🇷 ما شهدا را مستند روایت میکنیم:
@khakriz1_ir
●واژهیاب:
#شهید_شیخنمر #شجاعت #شهدای_مقاومت #روحانی_شهید #آرزو #بیتفاوت_نبودن #قرآن #انس_با_قرآن
13.08M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#تلنگر
🎥 حاج قاسم بهم گفت: برو سمت بیحجابها؛ چادریها پناهگاه دارند..
خاطرهای کوتاه و بینظیر از حاجقاسم سلیمانی
🔸۱۳دیماه؛ سالگرد شهادت حاجقاسم سلیمانی گرامیباد
____________________
🇮🇷 ما شهدا را مستند روایت میکنیم:
@khakriz1_ir
●واژهیاب:
#شهید_سلیمانی #حجاب #جذب_حداکثری #هدایتگری #شهدای_کرمان #بیتفاوت_نبودن #مزار_گلزارکرمان
#خاکریزخاطرات ۱۱۳
🔸برخورد شگفتانگیز شهید با دختر خیابونی...
بخاطر این رفتارها بود که بهش لقب #بابا دادند...
#متن_خاطره|بچهها توی خیابون دختری رو دستگیر کرده بودند. ظاهراً کس و کاری نداشت و میخواستند بفرستنش بهزیستی. اما محمد اجازه نداد. دختر رو با خودش بُرد خونه. اتاقی رو براش آماده کرد و به خانومش گفت: این دختر رو مثل دختر خودمون بدون؛ اگه بره بهزیستی، معلوم نیست سرنوشتش چی میشه... این رو گفت و رفت سمتِ کردستان برا مقابله با منافقین. همسر محمد سنش نزدیکِ سنِ دختر بود، برا همین گفت: منو مثل خواهرِ بزرگترِ خودت بدون... خلاصه اون دختر چند ماه اونجا موند، و محمد پدرانه او رو مثـلِ دخترِ خودش فرستاد خونهی بخت. و حالا دختر، خودش رو بخاطرِ خوشبختیِ کنارِ شوهرش، مدیونِ بابا محمد میدونه...
👤خاطرهای از زندگی سردار شهید بابامحمد رستمی
📚منبع: مجموعه قصه سرداران ۹ ؛ کتاب حامی ؛ صفحه ۷۷
🔰دانلود کنید:
➕ دریافت قابنوشته[طرح مربع] باکیفیت اصلی
➕ دریافت قابنوشته[طرح ویژه] با کیفیت اصلی
➕ دریافت قابنوشته[طرح مستطیل] با کیفیت اصلی
🔸۱۷دی؛ سالگرد شهادت بابامحمد رستمی گرامیباد
______________________________
🇮🇷 ما شهدا را مستند روایت میکنیم:
@khakriz1_ir
●واژهیاب:
#شهید_رستمی #مردانگی #دستگیری #خاکریز_خاطرات #شهدای_خراسانرضوی #مروت #بیتفاوت_نبودن #هدایتگری #مزار_حرمامامرضا
#مرور_خاطرات
💢مطالبی که از قبل؛ پیرامون شهید حاج احمد کاظمی در کانال وجود دارد:
🔹 حرکتِ عجیب شهید کاظمی، برای برآورده شدنِ آرزوی یک پیرزن
🔸 عصبانیت شهید کاظمی بخاطر دادنِ یک موز به فرزندش در محل کار
با کلیک روی گزینههای فوق؛ به مطلب مورد نظر منتقل خواهید شد
●واژهیاب:
#شهید_کاظمی #شهدای_اصفهان #مراقبه #بخشش #کمک_به_دیگران #مزار_گلستانشهدا #بیتفاوت_نبودن #بیتالمال #تقوا