eitaa logo
مادران شریف ایران زمین
8.9هزار دنبال‌کننده
2.8هزار عکس
193 ویدیو
37 فایل
اینجا پر از تجربه‌ست، تجربهٔ زندگی مامان‌های چند فرزندی پویا، «از همه جای ایران»، که در کنار بچه‌هاشون رشد می‌کنند. این کانال، سال ۱۳۹۸ به همت چند مامان دانش‌آموختهٔ دانشگاه شریف تاسیس شد. ارتباط با ما و ارسال تجربه: @madaran_admin تبلیغات نداریم.
مشاهده در ایتا
دانلود
مادران شریف ایران زمین
«۵. نقطه عطف مادری‌ام، آشنایی با گروه مادرانه بود.» #م_مولایی (مامان #محمدعلی ۱۴، #محمدحسن ۹، #ضحی
سلام مامانای عزیز 🌿 با عرض شرمندگی ما متوجه شدیم که قسمت ششم تجربیات خانم مولایی در کانال ایتا‌ی مادران شریف جا افتاده و منتشر نشده😔 ضمن عرض پوزش بابت ناهماهنگی پیش اومده، این قسمت رو تقدیم‌تون می‌کنیم. 👇
«۶. ضحی وسط این روزهای سخت دنیا آمد.» (مامان ۱۴، ۹، ۴ساله) ما زندگی‌مان را دانشجویی و با حداقل حقوق شروع کرده بودیم و سختی‌های مالی از ما انسان‌هایی صرفه‌جو و قانع ساخته بود. بعد از تولد دومین فرزند و استعفای من از کار، گشایش عجیبی در رزق و روزی برایمان پیش آمد که بی‌سابقه بود... ما توانستیم خانه بخریم و ماشین را ارتقا دهیم و...💛🤲🏻 اما همیشه مراقب بودیم آن روزهایی را که به نیمهٔ ماه نرسیده موجودی حسابمان به صفر می‌گرایید، فراموش نکنیم. من خیلی دغدغه داشتم مراقبت کنم بچه‌ها مصرف‌گرا بار نیایند؛ سخت است ولی ممکن. گشایش مالی گاهی امکانات و آرامشی به زندگی می‌دهد که اگر حواس انسان به این نباشد که دارایی فی‌نفسه ارزش چندانی ندارد و آن امکان و آرامش همه از خداست؛ وابسته می‌شود و از دست دادن برایش مثل مرگ سخت می‌شود...😔 ما استادی داشتیم که دائماً به ما یادآوری می‌کرد که مال اصالت ندارد مراقب باشید وابسته‌اش نشوید.. اگر این توصیه‌ها نبود چقدر سخت بود روزگاری که همهٔ رشته‌های همسر در کار پنبه شد😓 و شیب درآمد و امکانات مالی نزدیک به صفر شد. ضحی وسط این روزهای سخت دنیا آمد و نوری تازه تابید به زندگی ما... من شاکر خدایم هستم برای آن روزهای سخت، که درس‌های بزرگی داشت.🤲🏻 می‌دانستم من باید محور آرامش خانه باشم و مخارج زندگی را طوری مدیریت کنم که اقتدار همسر حفظ شود و بچه‌ها حس کمبود نکنند... برایم همیشه مهم بود حس فراوانی که واقعاً در عالم هست به بچه‌ها منتقل شود. خداوند واسع علیم است و رزق دست اوست، کم و زیاد کردن دریچهٔ رزق‌رسانی هم به دست اوست برای رشد و قوی شدن بشر. من دوست داشتم این را بچه‌ها بفهمند ولی از بابت تنگ شدن روزی نگران و مضطرب نشوند. موتور خلاقیت ذهنم در کاهش مخارج به کمک آمده بود... از مسافرت‌های طبیعت‌گردی😍 و شاد و‌ کم هزینه تا مهمانی‌هایی ساده ولی پر از حس خوب😉. یادم هست که تولد چهار سالگی محمد حسن را با یک هندوانه و کیک خانگی و ساندویج الویه به صرف کلی بازی دسته‌جمعی خانوادگی گذراندیم. تا اینکه کم‌کم دوباره کار همسرم جان تازه گرفت و گشایش مالی ایجاد شد. ولی تجارب آن دوران چقدر به ما کمک کرد و می‌کند. برای مدرسه فرستادن بچه‌ها خیلی فکر و بررسی کردیم. انتخاب ما مدرسهٔ غیر انتفاعی مذهبی بود. به خاطر محلی که در آن زندگی می‌کنیم (که اغلب سبک زندگی غیر اسلامی دارند) برایم قابل قبول نبود پسرم مدرسهٔ دولتی محل برود. خدا هم هزینه‌هایش را جور کرد؛ یک سال راحت و یک سال سخت و سال بعد سخت‌تر!🫣 یکی از بزرگترین نگرانی‌ها برای درس خواندن بچه‌هایم در مدارس غیر انتفاعی، هم‌زیستی با بچه‌هایی‌ست که از خانواده‌های بسیار متمول هستند و از این‌ جهت رفاه‌زده و ناز پرورده بار آمده اند. 🍀🍀🍀 کانال مادران شریف ایران زمین @madaran_sharif
«درس زندگی، قهرمان یا پهلوان» (مامان ۷، ۵، ۱ ساله) کتاب «قهرمان یا پهلوان» را از قفسه بیرون آورد. «مامان اینو تا حالا نخوندی، امشب اینو بخون.» کتاب را گرفتم، همین که عنوانش را بلند گفتم؛ قهرمان یا پهلوان، محمد جابه‌جا شد و به دیوار روبه‌رو خیره شد، گویی یاد اتفاق مهمی افتاده باشد.🤔 گفتم: می‌دونستی این کتاب برای بچگی بابا بوده؟ به همین خاطر قدیمی و کهنه شده. محمد صدایم را نمی‌شنید، انگار روی دیواری که به آن چشم دوخته بود، پروژکتور انداخته باشند و محمد سرگرم دیدن صحنه جذابی شده باشد!😇 پاسخ سوالی که در ذهنم ایجاد شده بود، ولی هنوز به زبان نیاورده بودم را فوری داد. «مامان امروز ورزش داشتیم، امیررضا و عمران داشتن مسابقه می‌دادن، عمران خورد زمین. امیررضا وایساد، تا عمران بلند بشه بعد مسابقه رو با هم ادامه دادن. آقامعلم گفت بچه‌ها برای امیررضا دست بزنید که جوانمردی کرد!😍 جوانمرد یعنی همون پهلوان!» فهمیدم صحنه‌ای که پروژکتور خیالی‌اش روی دیوار انداخته بود، همین خاطرهٔ زنگ ورزش امروز بوده! *** یک اسکناس از کیفم بیرون افتاده بود، محمد برداشت و بعد از چانه‌زنی که پول را برای خودم بردارم یا نه و با اینقدر پول چه چیزی می‌توانم بخرم و... یاد خاطرهٔ جذابی افتاد. با هیجان شروع به تعریف کرد. «مامان ما نباید پول ببریم مدرسه، علی امروز پول آورده بود، آقامدیر اومد تو کلاس و گفت علی پولتو بیار بده من که گم‌ نشه. علی اومد جلو، دستاشو اینجوری گرفت جلوی آقامدیر و گفت بفرمایید. نگفت بیا! گفت بفرمایید!»😌 آقامعلم گفت بچه‌ها علی رو تشویق کنید که با ادب پول رو داد!☺️ محمد هم مثل اغلب پسربچه‌ها به ندرت از مدرسه خاطره تعریف می‌کند! حتی وقتی بازپرس‌گونه، سوال پیچش می‌کنم تا بالاخره خاطره‌ای یادش بیاید و تعریف کند، باز هم چیزی دستگیرم نمی‌شود. ولی این دو صحنه پررنگ و زنده در ذهنش نقش بسته بود. صحنه‌ای که اگر چه نقش اولش را امیررضا و علی بازی کردند، ولی با تایید و تشویق به موقعِ آقامعلم به یک درس مهم برای زندگی محمد و بقیهٔ بچه‌های کلاس تبدیل شد.🥰 اصلاً شاید مهم‌ترین درس کلاس اولشان همین باشد! درسی که با راهکار ویژهٔ امیرالمومنین آموزش داده شد: وَ قَالَ (علیه‌السلام): «اُزْجُرِ الْمُسِيءَ بِثَوَابِ الْمُحْسِنِ» و درود خدا بر او، فرمود: «بدكار را با تشویق نيكوكار تنبیه کن!» 🍀🍀🍀 کانال مادران شریف ایران زمین @madaran_sharif
امام سجاد (علیه السلام) فرمودند: «عمه جان شما بحمدالله عالمه‌ای هستی بدون اینکه معلم داشته باشی و شما فهمیده‌ای هستی بی‌آنکه کسی مطالب را یادتان داده باشد.» «يَا عَمَّةِ أَنْتِ بِحَمْدِ اَللَّهِ عَالِمَةٌ غَيْرُ مُعَلَّمَةٍ فَهِمَةٌ غَيْرُ مُفَهَّمَةٍ» (بحارالانوار،جلد۲،صفحه ۳۰۲) 🌱زینت خانهٔ مهتاب به دنیا آمد زینب حضرت ارباب به دنیا آمد چهره‌اش منعکس از طلعت روی زهراست عشق بازی‌ش از آن حال و هوایش پیداست حضرت زینب کبری خودش اقیانوسی‌ست گرچه چشمان پر از گوهر نابش دریاست اگر عباس علمدار صف کرب و بلاست از ازل تا به ابد پرچم زینب بالاست مادری کرد برای سه امامش زینب پس ولایت به پرستاری او پا برجاست🌱 🌸ولادت حضرت زینب (سلام‌الله‌علیها) بر تمامی شیعیان مبارک باد🌸 🍀🍀🍀 کانال مادران شریف ایران زمین @madaran_sharif
«رنگی به رخسار دیوارها» (مامان ۱۴، ۱۲، ۱۰ ، ۲ ساله) هفت هشت سالی بود خونه رنگ نخورده بود و نیاز به رنگ داشت. قیمت از نقاش گرفتیم و خیلی گرون بود.🤯 برای همین تصمیم گرفتیم خودمون با بچه‌ها دست به رنگ بشیم‌.😊 قبلاً تجربهٔ رنگ کردن روی دیوار گچی رو داشتیم و این بار روی دیوار رنگ روغن می‌خواستیم رنگ بزنیم. ملزومات رنگ رو تهیه کردیم. بتونه آماده کاردک بتونه کاری سنباده غلطک (برای رنگ کردن کل دیوار) قلمو (برای رنگ کردن گوشه‌ها) پرایمر (برای زیر رنگ) رنگ اکرولیک نیمه‌براق ظرف رنگ چسب کاغذی (برای پوشاندن قرنیزها و پریزها) که مجموع این‌ها شد ۴ میلیون تومان.😌 خوب برای شروع کار اول با چسب کاغذی پهن پریزها و قرنیز رو پوشوندیم و جاهایی که می‌خواستیم رنگ کاری کنیم زیر انداز پهن کردیم.👌🏻 و بعد جاهایی که نیاز داشت رو پسرا با کمک پدرشون بتونه زدن و البته بعد که یاد گرفتن خودشون به تنهایی انجام دادن. خصوصاً اتاق بچه‌ها که انگار دیوار رو گاز زدن🤣 بیشتر نیاز به بتونه کاری داشت. بعد که بتونه‌ها خشک شد، پسرا روی بتونه‌ها رو سنباده کشیدن، و بعد برای اینکه رنگ قشنگ رو دیوار بشینه، پرایمر زدیم. پرایمر بو داره ولی بوش زود از بین می‌ره و خشک می‌شه. بعد از خشک شدن پرایمر، رنگ اکرولیک رو به دیوار زدیم. رنگ اکرولیک بو نداره و زود خشک می‌شه. تا ۵ بار به فاصله‌ای که رنگ خشک بشه، دیوار رو رنگ زدیم تا خوب رنگ به دیوار بشینه.😊 و البته بیشتر این کارها رو بچه‌ها انجام دادن، کیف کردن، بازی کردن و انرژی‌شون هم تخلیه شد.😄 رنگ کردن دیوار با رنگ اکرولیک، کثیف‌کاری نداره و نیازی نیست کل خونه زندگی رو جمع کنید. بهترین جنس رنگ اکرولیک، رنگ کاپارول هست که پوشانندگی عالی داره و بعد پیکوکالر. این وسط نقش من و دخترم این بود که پسر کوچیکه رو سرگرم کنیم که خرابکاری نکنه.😅 تجربهٔ شیرین و خوب و راحتی بود. و به این صورت بالای بیست میلیون تومن در هزینهٔ رنگ صرفه‌جویی شد.☺️ 🍀🍀🍀 کانال مادران شریف ایران زمین @madaran_sharif
مادران شریفچطور گشنه نمونیم؟ .mp3
زمان: حجم: 33.9M
‌ ‌ 🔸 گفتگوی دورهمی مامانا با موضوع چطور گشنه نمونیم و چی بپزیم؟ 🙃 ❓شما چطور خونوادتون رو سیر می‌کنید؟ 😀 ❓چه چالش‌هایی برای غذا دادن به بچه‌ها دارید؟🤪 ❓وقتی بچه میگه این غذا رو نمی‌خورم، چیکار می‌کنید؟🥴 ❓چه میان وعده‌هایی توی خونه و مدرسه به بچه‌ها می‌دید؟😋 ❓چندتا غذای فوری و ساده برای لحظات بغرنج گرسنگی نام ببرید.🤓 💭 مامانایی که توی این گفتگو شرکت کردن: مامان ۵ فرزند مامان ۵ فرزند مامان ۳ فرزند مامان ۳ فرزند 🍀🍀🍀 کانال مادران شریف ایران زمین @madaran_sharif
مادران شریف ایران زمین
‌ ‌ 🔸 گفتگوی دورهمی مامانا با موضوع چطور گشنه نمونیم و چی بپزیم؟ 🙃 ❓شما چطور خونوادتون رو سیر می‌کن
‌ چی بدمینگا به این دخترینگا و پسرینگا 🤔 این دوتا بچه‌اینگا همش دعوا داشتینگا 😱 من میدونینگا اینا همه اش گشنه اینگا 🥴 حالا چی بپزمینگا...؟!!!😪 چیه؟ 🙃 یه مامان غارنشین در سال‌های دور داره با خودش حرف میزنه😁 یعنی از زمان مامان بزرگ‌های اولیه‌مون، تااااااا خودِ خودمون، مامان‌ها وقتی بچه‌شون غذا نخورده، انگار تمااااام غم‌های دنیا رو دوششون سنگینی می‌کنه. 🥲 دیگه نگم براتون اگر بچه بدغذا هم باشه که غم و غصه به توان شیش و هفته، وقتی هم بچه‌شون غذا خورده باشه سبکبار و با خیالی آسوده می‌تونن به کارهای دیگه‌شون برسن.😂 نه؟ ما هم تو یک دورهمی مجازی اومدیم در مورد چطور بچه هامونو سیر کنیمینگا صحبت کردینگا!! پادکستینگا تقدیمینگا🥰 🍀🍀🍀 کانال مادران شریف ایران زمین @madaran_sharif
روزهای عجیبی است این روزها مادران بسیاری تن بی‌جان فرزند خردسال خود را در آغوش می‌کشند، و دستهای کوچک بسیاری، به دنبال آغوش مادر شهیدشان می گردند.. درد امانمان را بریده این روزها، بی تفاوتی طاقت میخواهد. گرد هم جمع شویم، با کودکانمان ... شاید نزدیک شدن به یکدیگر، ما را از بی تفاوتی نسبت به چنین جنایاتی، دور کند. شاید با زبان بین المللی مادری، بتوانیم با مادران و کودکان غزه، سخن بگوییم ... این دعوتی است از طرف مادران شریف برای تمام مادران و کودکان قرار ما پنجشنبه ساعت ۱۳ مقابل سردر دانشگاه شریف https://ble.ir/madaran_sharif_for_gaza