eitaa logo
کانال اشعار(مجمع الذاکرین)
1.5هزار دنبال‌کننده
9 عکس
0 ویدیو
2 فایل
این کانال اشعارمذهبی توسط محب الذاکرین خاک پای همه یازهراگویان عالم مهدی مظفری ازشهراصفهان ایجادشد
مشاهده در ایتا
دانلود
. میرسد ناله از سما آمده موسم بکا ناله ی فاطمه بود بشتابید به سوی عزا۲ کویر چشما دوباره به برکت تو می باره دلم پریشون و بیقرارِ یاره یاره یاره السلام علی روح قالو بلی ساکن کربلا یاحسین سیدی یا حسین... شاعر:جناب آقای جدیان 👇
روضه خوان‌! از غصه‌ام از ماتمم از غم بخوان رحم کن بر گریه‌کن‌ها، روضه را نم نم بخوان سیلیِ محکم نخوردی و نمی‌فهمی مرا سینه زن می‌فهمدم، این روضه را محکم بخوان روضه خوان! من از تو ممنونم ولی پیش عمو لطف کن از روضه‌های معجر من کم بخوان دم به دم با سینه‌زن‌هایم، خودت هم دم بگیر روضه‌های کوفه تا شام مرا از دم بخوان داغ‌هایم را شمردی یک به یک، یک داغ ماند روضه‌ی از اربعین جا ماندنم را هم بخوان .
. شور _ زمینه نگار من با گریه یک بوسه بر سربند تو می کارم با لبهای خندان هم بر غمهای تو میبارم                از داغت بیمارم مرنجان نگاراتو این بینوارا مزن آتشم تو اینسان مرا به چشم خمارا بده تاری از سر زلف خود به من یادگارا نصیبی بود من را هم از رویت تو مبادا مرا رها سازی ای شور شیرینم یار من در شادی و غم بودی ای آقا سلام علی شه کربلا اباعبدلله                حسین وای... السلام علیک یاساکن کرب وبلا أَلسَّلامُ عَلى مَنْ ذُرِّیَّتُهُ الاَْزْکِیآء            قَتیلِ الاَْدْعِیآء قَویمَ الطَّرآئِقِ کَریمَ الْخَلائِقِ شَریفَ النَّسَبِ مُنیفَ الْحَسَبِ حلیمٌ شدیدٌ وَفِىَّ الذِّمَمِ رَضِىَّ الشِّیَمِ امامٌ شهیدٌ سلامٌ علی ابنُ الزهرا والمرتضی شه باکرم فراق حرم می کشد من را یار من درشادی و غم بودی ای آقا سلامٌ علی شه کربلا اباعبداللهُ            حسین وای... شاعر بند اول ابوالفضل جدیان✍ بند دوم ابوذر رئیس میرزایی✍ .👇
4_5960783899490518900.mp3
7.79M
شور ( من با گریه یک بوسه...) مداح : حاج اسماعیل پدوار نغمه پرداز : کربلایی ابوالفضل جدیان شاعر بند دوم : کربلایی ابوذر رییس میرزایی هیات علی بن موسی الرضاع اراک
. ذکر یا حسین منو مستم میکنه هر جا غیر روضه هات خستم میکنه از دنیا و آدماش آزادم ولی بوی تربت تو پابستم میکنه برای اینکه کنار تو باشم تموم دنیا رو پس زدم آقا خوشی عمرم دقایقی بوده که توی هیئت نفس زدم آقا نفس زدن تو هیئت افتخارمه رقیه‌ی تو همه‌ی کس و کارمه مولا با اسم تو به مرز جنون میرسم گدایی از غیر تو ننگ و عارمه مولا حسین یا حسین مدد اباعبدلله ذکر یا حسینه دلیل بندگیم همواره حسین میگفتم از بچگیم تا باشه نفس برات میخونم اقا دورت میگردم ای همه‌ی زندگیم به هم خورده روزگارم از دوری ببین بیتابم بذار بیام آقا منم مجنون محبتای تو همون کهنه گدای روسیام آقا حرم لازمم بی تو خرابم خراب خمارم مگه تو بدی به جامم شراب آقا ببین نوکرت سیره از این زندگی نگاهی بکن به دلم که داره ثواب آقا حسین یا حسین مدد اباعبدالله با ذکر رقیه من اعجاز میکنم عشقمو با اشک چشام ابراز میکنم تو هیئت با چشم خیس و سینه زنون یا رقیه میگم و پرواز میکنم پر پروازه رقیه خاتونه دم و دمسازه رقیه خاتونه برا سینه زن رقیه فرمانده‌س اونم سرباز رقیه خاتونه کوچیکه دستاش اما شبیه عموش کرم داره و حاجت روا میکنه خاتون تو فکر غم دنیا نباش و بدون تموم دردامونو دوا میکنه خاتون رقیه خاتون مددی یا مولاتی شعر و سبک: .👇
. از زبان زجر(لعنت الله علیه) خسته ام بس که بین این صحرا در پی تو دویده ام ای طفل چکمه هایم خراب شد از بس خار از آن کشیده ام ای طفل نام من را شنیده ای تاحال خوب بشنو که نام من زجر است از من و شغل من چه می دانی کار هر صبح و شام من زجر است دیدم از دور با کسی انگار درد دل بی حساب میکردی چه کسی را در این بیابان ها مادر خود خطاب میکردی به امید کمک مباش ای طفل احدی بین دشت هرگز نیست زحمتم دادی و نمی دانی در مرامم گذشت هرگز نیست وقتی از روی ناقه با لگدم به روی خاک با سر افتادی باید این را حساب میکردی که تو با بد کسی درافتادی از همان لحظه نیزه پدرت با غضب در زمین فرو رفته همه فهمیده اند کار من است از منِ زجر آبرو رفته از زبان حضرت رقیه(سلام الله علیها) بس کن ای زجر کم گزافه بگو گرچه طفلم ولی یلی هستم جز خدا از کسی نمی ترسم نوه مرتضی علی هستم اگر آهم درآید از سینه کار تو اشک و آه خواهد شد هرکسی با رقیه در افتد روزگارش سیاه خواهد شد تو مرا هر چقدر هم بزنی باز هم جان نمی سپارم من مقصد آخرین من شام است با حبیبم قرار دارم من من خبر دارم او شهید شده ورنه بی من نمی رود سفری خواستم عمه غصه کم بخورد زده ام خویش را به بی خبری من اگر که تو را حلال کنم ولی از حرمله نمیگذرم از کلام رباب فهمیدم پیش لشکر خجل شده پدرم قصد دارم در انتهای قیام آبروی یزید را ببرم بعد هم با خیال آسوده می روم، می روم سوی پدرم .
۱۶ (شام غریبان) عاشقان امشب،شام عاشوراست خون دل زینب،زین غم عظماست آه و واویلا۴ کینه ی دشمن،شد فزون امشب دیده ی طفلان،شده خون امشب آه و واویلا۴ شده از کینه،هر گلی پرپر بر زمین جسم،علی اکبر آه و واویلا۴ طفل عطشانی،می زند بر سر عمه جان زینب،کو علی اکبر آه و واویلا۴ کودکی گوید،با دل حساس عمه جان زینب،کو عمو عباس آه و واویلا۴ می شود امشب،غربتش احساس بر روی خاک است،پیکر عباس آه و واویلا۴ می رسد بر گوش،گریه ی طفلان بر زمین دست،ساقی عطشان آه و واویلا۴ شام عاشورا،بزم غم برپا ذکر طفلان شد،آه و واویلا آه و واویلا۴ زینب کبری،گریه ها دارد بزم ماتم در،خیمه ها دارد آه و واویلا۴ دشمن بی دین،شعله افروزد ای خدا امشب،خیمه ها سوزد آه و واویلا۴ خیمه ها امشب،گشته ویرانه زینب است شمع و،همه پروانه آه و واویلا۴ دیده زینب یک،پیکری صد چاک بین گودال است،غرقه خون بر خاک آه و واویلا۴ @yaghubianreza
369.4K
شد بمن ثابت برنمیگردی آه و واویلا آه و واویلا دختری آمد راه میدان بست آیه ی قرآن راه قرآن بست آه و واویلا آه و واویلا
۱۹ (حضرت رقیه س) آمدی بابا،کنج ویرانه تو چنان شمعی،من چو پروانه ای پدرجانم۴ سوزم از بهرت،با دو چشم تر تازه مهمانم،آمدی با سر ای پدرجانم۴ شد دل من خون،گریه ام افزون تا تو را دیدم،با رخ گلگون ای پدرجانم۴ بنگر بابا،قامتم خم شد در فراق تو،صبر من کم شد ای پدرجانم۴ آمدی بابا،بهر دیدارم دشمن بی دین،داده آزارم ای پدرجانم۴ هر کجا بابا،نام تو بردم از عدوی تو،من کتک خوردم ای پدرجانم۴ شکر لله تو،کرده ای یادم تو نبودی از،ناقه افتادم ای پدرجانم۴ در دل صحرا،دشمنت آمد از ستم بابا،زجر مرا می زد ای پدرجانم۴ زجر مرا بابا،تازیانه زد گه به کعب نی،وحشیانه زد ای پدرجانم۴ زد به من دشمن،ضربه ی سیلی همچو زهرا شد،صورتم نیلی ای پدرجانم۴ این مصیبت ها،زد شرر بر من عمه ام زینب،شد سپر بر من ای پدرجانم۴ بنگر تو بر،آه شبگیرم دگر از دنیا،ای پدر سیرم ای پدرجانم۴ دیگر از دنیا،خسته ام بابا دل خود بر تو،بسته ام بابا ای پدرجانم۴ باشد ای بابا،عمر من کوتاه دختر خود را،ببرم همراه ای پدرجانم۴ @yaghubianreza .
. السلام علیک یا اباعبدالله ببین که دوباره ، هوای تو دارم به چشمم ستاره ، برای تو دارم تو و یک اشاره ، مرا راه چاره به دهلیز قلبم ، نوای تو دارم نظر کن دل من ، همه حاصل من مه کامل من ، ثنای تو دارم همه رمز و رازم ، قنوت نمازم به راز و نیازم ، دعای تو دارم تو هستی قرارم ، چو باشی کنارم هر آن چه که دارم ، برای تو دارم ز نام تو خوانم ، به راهت بمانم که در گوش جانم ، ندای تو دارم چو این دل شکسته ، دلی بر تو بسته که چشمی به دستِ ، عطای تو دارم شده عقل و هوشم ، که حلقه به گوشم غمت کی فروشم ، صلای تو دارم اگر چه خموشم ، ولی در خروشم ببین روی دوشم ، لوای تو دارم الا یابن زهرا ، سلاله ی طه همه هستی ام را ، به پای تو دارم الا جسم بی سر ، گل سرخ پرپر ببین مثل مادر ، عزای تو دارم من و جان سپردن ، من و غصه خوردن غم رأسِ از تن ، جدای تو دارم یکشنبه ۱۷ تیر ماه ۱۴۰۳ ✍ شب دوم محرم ۱۴۴۶ .
. 📋 سری غرق در خون، گلویی بریده با نوای حاج سید رضا نریمانی ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ سری غرق در خون، گلویی بریده بمیرم سر تو چه رنجی کشیده لبی سرخ و پرپر، لبی پاره پاره چه مویی! پریشان، چه رنگی! پریده چه بابای خوبی! ز عالم سری تو کسی بهتر از تو، ندیده ندیده *شاعر: ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ . 📋نکنه روبرومی خودتی یا عمومی ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ نکنه روبرومی، خودتی یا عَمومی نشناختمت هنوزم، خودت بگو کدومی صورتِ نصفه نیمه، حال سرت وخیمه به همه گفتم این سر، تموم زندگیمه منو زدن، منو زدن دشمنت سرم ریخت منو زدن، منو زدن صورتم بهم ریخت تو رو زدن، تورو زدن نیزه‌ها و خنجر تو رو زدن، تورو زدن پیش چشم مادر *شاعر: ــــــــــــــــــــــــــــــــــــ .. 📋 به جرم اینكه ندارم پدر زدند مرا (س) (ع) ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ به جرم اینكه ندارم پدر زدند مرا شبیه مادر در پشت در زدند مرا چه بینِ طشت، چه بر نیزه ها زدند تو را چه در خرابه، چه در رهگذر زدند مرا همچین که سر و بغل گرفت؛ شروع کرد از موهای بابا رو نوازش کردن، دست توو موهای باباش می‌کرد، باباجان! من که دیگه مویی برام نمونده بابا... اومد رسید به پیشونیه بابا؛ بابا! پیشونیتم که شکسته. هی نوازش می‌کرد تا رسید به این لبا، بابا! تازه فهمیدم یکی دو روز پیش توو مجلس اون نامرد چی شد، عمه نمیذاشت ما ببینیم چادرش و باز کرده بود جلو چشمای ما اما از لابه‌لای تار و پودای چادر عمه می‌دیدم یه چوب بالا میره، چوب که پایین می‌اومد نمی‌دیدم به کجا می‌خوره؛ اما می‌دیدم عمه‌م با دو دست توو سرش میزنه، هی داره میگه نزن نامرد... بابا حالا فهمیدم با چوبش داره به کجا میزنه؛ راوی میگه انقدر با مشت توو دهنش زد. بابا لبای تو خونی باشه لب دخترت سالم باشه... *شاعر : ✍ .👇
3)zamine-ramezan1402_1403-shab23-14030115.mp3
14.85M
بابا دیدی تموم شده صبوری، اومدی... 🎤 کربلایی محسن محمدی‌پناه 🗓 چهارشنبه ۱۵ فروردین ۱۴۰۳ بابا دیدی تموم شده صبوری اومدی معلومه که تو از چه راهِ دوری اومدی آخه تو که پا نداری چجوری اومدی پایِ منم ببین, می سوزه تاوَلش خیلی عوض شدی بابا نشناختم اولش بشم فدای اون, چشمایِ بی رمق کدوم پلیدی سرتو گذاشته تو طَبَق وضع منو می بینی ,دردِ منو می دونی خوابم میاد بابایی,قصه برام می خونی بابای مظلوم من __________ مثلِ قدیما دوباره می کشی نازمو تو گوشت می خوام بابا بگم یه رازمو دیدی تویِ بازارِ شام چادر نمازمو بهم بگو کجا رفتی تو این شبا خرابه بهتر از تنورِ خولیِ بابا قصه ی کوچه ها خیلی مفصله هنوز رو صورتم جایِ سیلیِ اوله نگم کجاها بردن,خواهرو دخترهاتو هی می بینم کابوسِ دروازه ی ساعاتو بابای مظلوم من ___________ محاله دیگه خوب بشه زخمایِ این گلو از قصه ی تشتِ طلا چیزی بهم نگو راستی بابا چرا باهات نیومده عمو خبر داره شده سیلی نوازشم می دونه خاکِ این خرابه شده بالشم خبر داره عمو که گریه کارمِه نقابِ من چند روزه که آستینِ پارمِه .
202030_24508915.mp3
32.94M
حضرت رقیه سلام‌الله‌علیه هیئت‌ثاراللّٰه‌زنجان مدّاح: شب سوم محرم‌الحرام ۱۴۴۴ یکشنبه ۹ مــردادماه ۱۴۰۱
‌. 🔸مراسم عزاداری دهه اول 📆 یک شنبه ۱۷ تیرماه ماه ۱۴۰۳ 🔷   حاج 🔊 بخش اول | با اجازه از خداوندِ تعالیِ حسین 🔊 بخش دوم | کاروان با وقار وارد شد 🔊 بخش سوم | بانوای کاروان بار بندین همرَهان 🔊 بخش چهارم و نغمه خوانی | یا اباعبدالله آقای من 🔊 بخش پنجم | مادرم پیراهن مشکی برایم دوخته 🔊 بخش ششم | توی دل من چه اشتیاقیِ 🔊 بخش هفتم | شبایِ غم سحر نداره 🔊 بخش هشتم | من از اون شب که دلِ عاشقمو بهت دادم 🔊 بخش نهم | حسین جان حسین جان حسین جان 👇👇👇👇👇