Modiryar | مدیریار
✍ روند تحول دیجیتال #پایگاه_جامع_مدیریار www.modiryar.com @modiryar
✍ روند تحول دیجیتال
✅ یک سازمان ممکن است یک سری پروژههای دیجیتالیسازی را انجام دهد، از مراحل خودکارسازی گرفته تا آموزش مجدد کارگران برای استفاده از رایانه؛ اما #تحول_دیجیتال چیزی نیست که شرکتها بتوانند به عنوان پروژه اجرا کنند. این اصطلاح گستردهتر به تغییر استراتژیک کسب و کار و تمرکز بر مشتریمحوری اشاره دارد که نیاز به تغییر همهجانبه سازمان و همچنین پیادهسازی فناوریهای دیجیتال دارد.
✅ هر #طرح_تحول_دیجیتال (Digital transformation initiative) شامل چندین پروژه دیجیتالسازی است و افرادی که فکر میکنند تفاوتی بین تحول دیجیتال و دیجیتالسازی نیست سخت در اشتباهند. تحول دیجیتال تبدیل فعالیتهای کسب و کاری، فرآیندها، محصولات و مدلها برای بهرهبرداری کامل از فناوریهای نوظهور دیجیتال است.
✅ هدف اصلی بهبود بهرهوری، مدیریت ریسک یا کشف فرصتهای جدید کسب درآمد فرهنگ و تجربیات مشتری است. تحول دیجیتال انجام کارها به روشی جدید (دیجیتال) است و سازمانهایی که سفر تحول خود را آغاز نمودهاند چابکتر، مشتری محور و داده محور هستند. تحول دیجیتال فقط به معنای پیادهسازی فناوری یا اتوماسیون در فرآیندهای موجود نیست بلکه اصلاح مدل کسب و کار، تغییر زنجیره ارزش به روشی برای ارائه ارزشهای بیشتر به #مشتری است.
✅ بنابراین بازنگری و بازاندیشی در تمام حوزههای سازمانی از الزامات این مفهوم است و برای مثال میتوان از موارد زیر به عنوان مصادیق تحول دیجیتال نام برد:
خواندن داده ها از PDF آنلاین یا انتقال دادهها از یک google sheet به برنامه یا سیستمی که دادهها را تجزیه و تحلیل میکند. هدف این است که بینشهایی را برای ارائه محصولات جدید یا بهبود خدمات به #مشتریان ارائه شود که این فرآیند به دلیل خودکار بودن نیاز به تعامل انسانی زیادی ندارد و در نتیجه باعث افزایش کارایی، کاهش هزینهها به افزایش فروش میشود.
✅ مهاجرت از google sheet به برنامههای موبایل برای دریافت سریعتر بینش و بهبود تجربه مشتری پخش آنلاین آهنگ ها، فیلم ها و سریالها و ارائه پیشنهاد بر اساس علایق افراد در نهایت میتوان رقمیسازی، #دیجیتالی_سازی و تحول دیجیتال را سه مفهوم وابسته و پیوسته معرفی کرد که برخی منابع آنها را به شکل زنجیرهای با شروع از رقمیسازی نشان داده و برخی دیگر آنها را به شکل هرمی که در راس آن تحول دیجیتال قرار دارد ترسیم میکنند.
✅ بدین ترتیب در Digitization #رقمی_سازی اطلاعات انجام میشود، در Digitalization فرآیندها و نقشهایی که عملیات سازمان را شکل میدهند دیجیتالی میشوند و در Digital transformation به صورت دیجیتالی، کسب و کار و استراتژیاش متحول میگردد؛ هر یک لازم است اما برای بعدی کافی نیست و از همه مهمتر، رقمیسازی و دیجیتالیشدن اساساً مربوط به فناوری است، اما تحول دیجیتال چنین نبوده و مربوط به مشتری است.
#پایگاه_جامع_مدیریار
www.modiryar.com
@modiryar
✍ این که نشد روابط عمومی!
#دکتر_مهدی_یاراحمدی_خراسانی
✅ بعضی از سازمان ها اصلاً جایگاه واقعی، حرفه ای و تخصصی روابط عمومی ها را نمی شناسند. هر چند شاید در زبان بگویند که ما اعتقاد داریم و برایمان اهمیت زیادی دارد و می دانیم بر بسیاری از مسائل سازمانی همچون رضایت مندی مشتریان و دریافت کنندگان خدمات سازمانی اثر مستقیم دارند، اما در میدان عمل، مشاوره و تصمیم که می رسد هیچ ارزشی برای این دایره مهم و موثر سازمانی قائل نیستند. اگر سازمانی سراغ دارید که نیروهای وازده، کم کار، بدون تخصص، کم حوصله یا مواردی دیگر از این دست را برای روابط عمومی در نظر می گیرند معلوم است که آن ها اعتقادی به این حوزه ی مهم ندارند.
✅ در کتاب های علمی حوزه های «مدیریت، سازمان و ارتباطات» تعابیر جالبی برای روابط عمومی ها بیان شده است؛ به عنوان مثال از آن با واژگانی همچون «چشم بینا و گوش شنوای سازمان»، «قلب تپنده»، «هنر هشتم»، «رئیسِ رئیس سازمان»، «ویترین سازمان»، «پناه مشتریان»، «دست راست مدیران» و «رسانه ی آگاهی بخش کارکنان» یاد می شود. اگر به این موارد دقت کنیم هر یک حاوی پیام بسیار ارزشمندی از عملکرد و تأثیر این جایگاه و پایگاه مهم سازمانی دارد.
✅ روابط عمومی توپ جمع کن یا #چرخ_پنجم نیست، جایگاه متخصصان و هنرمندان است، نقش «پادو» یا «مباشر» را برای مدیریت و سازمان ندارد، اسباب تردد «خردمندان» و «فرهیختگان» را فراهم می کند، با چاپلوسی سر و کاری ندارد، در همه ی امور اداری و سازمانی مشاوری امین و راهگشا است، روابط برون و درون سازمان را تنظیم می کند، بودجه، طرح و برنامه و نیروی انسانی توانمند، مستقل و مختص به خود نیاز دارد و باید برای آن جایگاه تخصصی، حرفه ای و سطح بالا تعریف و بنا نهاده شود.
✅ اگر غیر از این موارد باشد آن را #روابط_عمومی ندانید و نخوانید. خصوصاً با توجه به تغییرات گسترده ای که در حوزه فناوری اطلاعات و ارتباطات رخ داده است این دپارتمان سازمانی از نقشی بسیار ویژه و پررنگ تر برخوردار شده است. مسلماً برای تحقق جایگاه واقعی، حرفه ای و مطلوب «روابط عمومی ها» باید صادقانه، شفاف و محترمانه با ذینفعان و ذیربطان خود ارتباط برقرار سازند و از هر گونه جریان سانسور، بی خبری، ماله کشی بر نتایج و عملکردهای ضعیف به شدت پرهیز نمایند.
✅ به بیان دیگر اگر این چنین مسائلی از سوی #مدیران مورد توجه قرار نگیرد و اعتماد عمومی نسبت به این حوزه کاهش پیدا کند دیگر سازمان ابزاری برای ارتباط با محیط داخلی و بیرونی خود نخواهد داشت. که این امر می تواند آسیب های فراوانی در پی داشته باشد. یکی از عوامل مهمی که در پیشبرد اهداف و سرنوشت سازمانها اهمیت دارد، کیفیت رابطه آن سازمان با گروه مخاطب هدف و افکار عمومی جامعه است. اگر سازمانها را مانند ماشینی تصور کنیم، روابط عمومی فرمان این ماشین است که در دست مدیران سازمان برای هدایت و راهبری قرار دارد.
✅ #روابط_عمومی به عنوان رکن اصلی ارتباطات در هر سازمان، نقشی حیاتی در توسعه، پیشرفت و بالندگی آن ایفا میکند. این حرفه که ترکیبی از هنر، علم و فن است، به مثابه آیینهای تمامنما عمل میکند و وظایف متعددی از جمله حفظ ارتباطات، اطلاعرسانی، آگاهسازی، ارتقای وجهه و تصویر سازمان، تبلیغ، ترغیب و نفوذ در افکار عمومی را بر عهده دارد.
✅ نهاد محترمی که به #جوامع_نوین و سازمان های مدرن تعلق دارد و در روند پیدایش و رشد سامانه های پیشرو برای تسهیل ارتباط میان سازمان ها با محیط درونی و بیرونی، مخاطبان، گروههای تأثیرگذار و تأثیرپذیر از سازمان، افکار عمومی، رسانهها و سازمانهای دیگر ایجاد شده است. نهاد روابط عمومی متکلف یک عمل یا وظیفه مشخص مدیریتی است که با استقرار و بقاء یک خط ارتباطی دوسویه، درک مشترک، پذیرش و همکاری میان سازمان و مخاطبان آن (عموم) برقرار می سازد و توجه مدیریت را معطوف و متوجه مسائل حاکم بر کل سیستم می کند.
🔺منبع:منبع: #ماهنامه_راهبرد (نشریه تخصصی ترویجی روابط عمومی راهبرد پویش رستا)
🔻شماره ششم، خردادماه ۱۴۰۳
#تحلیل_مسائل_روز
#پایگاه_جامع_مدیریار
www.modiryar.com
@modiryar
✍ رایج ترین دلایل ترک شغل
🔴 #مدیران زیادی وجود دارند که بخاطر از دست دادن بهترین نیروهای انسانی خود، نه تنها از زمین و زمان شاکی هستند، بلکه هیچ گاه حاضر نیستند به دلایل ترک شغل کارمندان خود، به طور صادقانه بیاندیشند. طبیعی است که فقط یک مدیر هوشمند و آگاه میتواند درک کند که حضور کارکنان با انگیزه و پرتلاش تا چه حد به موفقیت و توسعه کسب و کار یا سازمان او کمک میکنند و با حمایتهای مادی و معنوی مانع از ترک شغل آن ها میشود.
🔴 تحقیقات موسسه #گالوپ نشان دهنده این موضوع است که چیزی حدود ۷۰ درصد از انگیزه و اشتیاق کارکنان یک سازمان در هر کسب و کاری که فکرش را میکنید، تحت تأثیر مدیران و مالکان مجموعه آن ها است و شگفت آور تر اینک ه کارمندان با انگیزه، ۸۷ درصد کمتر از سایر همکاران خود نسبت به ترک کارشان اقدام میکنند!
✅ اخراج توسط مدیریت
✅ عدم توافق با مدیریت
✅ عدم امکان رشد و ترقی
✅ عدم وجود امنیت شغلی
✅ عدم وجود علاقه به شغل
✅ ایجاد تغییرات عمده در زندگی
✅ عدم تناسب با فرهنگ سازمانی
✅ ایجاد فرصتی برای ادامه تحصیل
✅ بی انگیزگی کاری و فرسودگی شغلی
✅ فرصت شغلی جدید با موقعیت بهتر
#ترک_شغل
#پایگاه_جامع_مدیریار
www.modiryar.com
@modiryar
Modiryar | مدیریار
✍ چهارچوب رویکردهای تغییر #پایگاه_جامع_مدیریار www.modiryar.com @modiryar
✍ چهارچوب رویکردهای تغییر
✅ #چهارچوب_تغییر پیشنهادی ما، متشکل از چهار رویکرد متمایز تغییر است که رهبران سازمان را در گزینش هر یک از آنها راهنمایی میکند و به آنها کمک میکند مدلی را که در حال حاضر استفاده میکنند، ارزیابی کرده و در مورد آن تصمیم بهینه بگیرند که البته تحقق آن نیازمند تغییر در نگرش و مهارت رهبری سازمانی است.
1⃣ #تغییر_مستقیم
مجموعهای از دستورالعملها و مراحل تحت کنترل، توسط مدیریت ارشد درباره جهت تغییر و راه حصول به آن ابلاغ میشود. در این حالت، نظارت دقیق بر کارها صورت میگیرد و از طریق مافوق، برنامهریزیها صورت گرفته و تصمیمات نیازمند تایید هستند. ظرفیتسازی مینیمال (ظرفیتسازی در سطح منطقهای/ محلی) و ارتباطات یکطرفه است. چارچوب ذهنی #رهبر_سازمان این است که «او قادر به مدیریت تغییرات است.»
2⃣ #تغییر_خودساز
در این حالت #مدیریت_ارشد تعریف شفافی از جهت تغییر دارد، اما اجرای تغییر تا حد زیادی به مدیران محلی تفویض شده است. در این رویکرد شما شاهد تولید ابزار، الگوها و کارگاههایی برای اجرای تغییر هستید. در اینجا فعالیتها به دقت ردیابی میشوند، اما از پیگیری نتایج و جزئیات صرف نظر میشود. ممکن است حداقلی از ظرفیتسازی وجود داشته باشد که توسط ارائهدهندگان ابزارها و طرحهای ابتکاری، هدایت میشوند (مثل یک دفتر مدیریت برنامهریزی مرکزی). چارچوب ذهنی رهبران سازمان این است که «کارها را به اندازه کافی کلید بزنید؛ چیزی رخ خواهد داد.»
3⃣ #تغییر_استادانه
جهت تغییر توسط مدیر ارشد #هدایت و در سراسر سازمان جاری میشود. رهبران سازمانی برای اصلاحات لازم در برنامه تغییر، زمان و انرژی زیادی را صرف تعامل و گفتوگو با ذینفعان میکنند. چارچوب کار به روشنی تعریف شده است ولی مدیریت ارشد به کارکنان اختیار عمل برای تصمیمگیری، بر حسب صلاحدیدش داده است و از آنها با امکان ظرفیتسازی و ایفای شایستگی حمایت میکند. شبکههای رسمی و هماهنگشده، برای گسترش یادگیری شکل گرفتهاند. ذهنیت غالب رهبر سازمان این است که: «من به کارکنانم برای حل مساله اعتماد دارم.»
4⃣ #تغییر_فوری (نوپدید)
رهبران سازمان عزمی جزم، ولی جهتدهی بیقاعده دارند. در این رویکرد، تعداد انگشتشماری ضوابط سفت و سخت بر کارکنانی که درگیر فرآیند تغییر هستند، حاکم است. رهبران سازمان به جای برنامهریزی ثابت و مفصل، روی چند نقطه حساس تمرکز میکنند و فضای عمل را برای آزمون و یادگیری سریع از طریق «حلقههای بازخورد» باز میگذارند. تغییر، گام به گام جلو میرود و رهبران سازمانی نسبت به تغییرات دینامیک در محیط، هوشیار و پاسخگو هستند. ذهنیت غالب #رهبر_سازمان این است که «من فقط میتوانم شرایط تغییر را فراهم کنم.»
#پایگاه_جامع_مدیریار
www.modiryar.com
@modiryar
Modiryar | مدیریار
✍ مسیر یادگیری و تحول سازمانی #پایگاه_جامع_مدیریار www.modiryar.com @modiryar
✍ مسیر یادگیری و تحول سازمانی
🔴 #مسیر_یادگیری و #تحول_سازمانی در بهره وری سازمانی مطابق نقشه راه (Road Map) شامل موارد زیر است:
✅ آموزش های اولیه و ایجاد حس نیاز به تغییر و حرکت به سمت بهبود (فاز صفر)
✅ سنجش های سازمانی (فاز سنجش)
✅ توسعه سازمانی و منابع انسانی (انجام فاز 1 و 2 نقشه راه)
✅ توسعه فرآیندی (اجرای فاز 3 نقشه راه)
✅ طرح ریزی استراتژیک سازمان (اجرای فاز 4 نقشه راه)
🔴 نقشه راه
✅ فاز صفر را میتوان حذف کرد اما بر #اثربخشی پروژه تاثیر زیادی میگذارد. در صورت تصمصم بر فشردهسازی پروژه پیشنهاد میشود این فاز در قالب یک سمینار صورت پذیرد.
✅ فاز سنجش #سازمانی قابلیت دارد که همزمانسازی با فازهای پروژه شود اما ذات یک تجویز خوب در تشخیص خوب است. این فاز مستقلا هم قابل انجام است. اگر نیاز باشد که این پروژه به فازهایی شکسته شود پیشنهاد میگردد با اجرای مستقل این فاز، پروژه تعریف شود.
✅ چهار فاز اصلی اجرایی پروژه هر یک مستقلا قابلیت اجرا و پیادهسازی دارد. اما از آنجاییکه این فازها به هم مرتبط هستند، چنانچه سازمان در بقیه فازها فعالیتی انجام داده است نتایج آن پروژه در اختیار قرار گیرد تا یکپارچگی #مدیریت و نظامهای مدیریت حفظ شود.
✅ چنانچه توسط سایر مشاوران فازهای مشابهی در سازمان در حال انجام است که به موضوعات مدیریت مرتبط میشود مانند تیمهای نرمافزاری و یا مشاورین حوزه مالی و اداری لازم است آن تیمها با تیم اجرای این پروژه در ارتباط قرار گیرند تا با دوبارهکاری یا تعارض بین شیوهها منافع #سازمان به خطر نیفتد.
✅ یک نقش که در قالب این #پروژه قابل انجام است و به یکپارچگی پروژهای مدیریتی و سازمانی کمک میکند اینست که نقش «مشاور عمومی» به این مشاور داده شود تا بر تعریف پروژههای دیگر، کارسپاری به سایر مشاوران و تحویلگیری کار از سوی کارفرما هم نظارت داشته باشد و یکپارچگی زیرسیستمها حفظ شود.
✅ تقدم و تاخر بین فازهای اصلی پروژه با بررسی اولیه و نوع نیاز سازمان تعیین خواهد شد. اما اگرچه به لحاظ علمی و تیوریک فاز استراتژی مقدم بر سایر فازهاست اما معمولا بدون کار بر روی سایر فازها بلوغ اجرای فاز استراتژی وجود ندارد و لازم است ابتدا سازمان روی سازماندهی به نقطه کاربردی برسد و سپس با اجرای #استراتژی ساختار جدید، تدقیق شود.
#پایگاه_جامع_مدیریار
www.modiryar.com
@modiryar
Modiryar | مدیریار
✍ نقشه راه تغییر هارمونی و تحول سازمانی #پایگاه_جامع_مدیریار www.modiryar.com @modiryar
✍ نقشه راه تغییر هارمونی و تحول سازمانی
🔴 نقشه راه یک نمای کلان از فعالیتها و نتایج کلیدی سازمان شما برای تحول و دگرگونی است
✅ در این مجال میخواهیم چرایی، چیستی نقشه راه تغییر استراتژیک و نحوهی ترسیم آن را بیان کنیم. شما سخت تلاش کردهاید و یک _استراتژی برای تغییر آفریدهاید که مأموریت، ارزشها، چشمانداز و اهداف سازمانی شما را بیان میکند.
✅ اکنون باید یک برنامه اجرایی برای اجرای این استراتژی ایجاد کنید. اما همینجاست که بسیاری از #سازمان_ها به یک مانع بزرگ برخورد میکنند.
🔴 چگونه استراتژی تغییرتان را با موفقیت به یک طرح و برنامه اجرایی تبدیل خواهید کرد؟
✅ پاسخ یک نقشه راه تغییر استراتژیک است. نقشه راه #استراتژیک پلی (یا پیوند) بین استراتژی تغییر و اجرای آن است. فعالیتها و نتایج کلیدی را تصویر میکند که باید در یک افق زمانی خاص به منظور دستیابی به چشمانداز استراتژیک سازمان ارائه شود.
🔴 نقشه راه تغییر پیوند بین استراتژی و برنامه اجرایی
✅ مهمتر از همه، نتایج نقشه راه استراتژیک با درک روشنی از این موضوع ترسیم میشود که کدام یک از قابلیتها، شکافها و اولویتهای #سازمان باید مورد توجه قرار گیرد.
🔴 تفاوت بین نقشه راه تغییر و برنامه اجرایی چیست؟
✅ یک نقشه راه استراتژیک چیستی و چرایی را توصیف میکند. در حالیکه یک طرح و برنامه اجرایی چگونگی را شرح میدهد. نقشه راه استراتژیک نموداری بصری مانند گانت فعالیتها با تاریخ شروع و پایان نیست. بلکه توضیح میدهد که سازمان باید چه چیزی را تغییر دهد و چرا تغییرات مورد نیاز است تا به چشمانداز استراتژیک دست یابد.
✅ یک برنامه اجرایی توضیح میدهد که سازمان چگونه نتایج توصیفشده در نقشه راه استراتژیک را ارائه میدهد. اغلب، یک طرح و برنامه اجرایی در نمودار گانت با یک بازه زمانی خاص، تاریخ شروع و پایان، نقاط عطف و تخصیص منابع نشان داده میشود.
🔴 چرا نقشه راه تغییر استراتژیک بسیار مهم است؟
✅ بسیاری از سازمانها مستقیماً از #استراتژی تغییرشان به برنامه اجرایی یا اجرا میپرند. اغلب، یک برنامه اجرایی با جمعآوری اطلاعات در گروههایی از افراد در یک کارگاه، توزیع چند یادداشت چسبان و شروع به تهیه فهرستی از ابتکارات استراتژیک به دست میآید. کارگاه معمولاً با این پرسش کلیدی تسهیل میشود:
✅ «چه ابتکارات یا فعالیتهایی را باید اجرا کنیم؟» از آنجا، افراد حاضر در اتاق به سادگی فهرستی را میسازند. بعدها، اکثر این سازمانها شروع به زیر سؤال بردن این روش میکنند. آیا چیزی را از دست دادهایم؟ واقعاً چگونه میدانیم که این #فهرست از ابتکارات استراتژیک، نتایج کلیدی ما را ارائه خواهد داد؟
✅ اساساً: آنها در مجموعهای از این ابتکارات گم میشوند.
🔴 نقشه راه تغییر استراتژیک چگونه ایجاد میشود؟
✅ به طور خلاصه: یک #نقشه_راه_استراتژیک خوب بیان میکند که چه چیزی باید تغییر کند، چرا باید تغییر کند و در چه ترتیبی باید تغییر انجام شود. این شیوه میتواند یک کار پیچیده باشد، بنابراین روشی که استفاده میکنید باید صحیح باشد.
✅ ما روش منحصربهفردی را به طور خاص برای این منظور طراحی کردهایم. این روش عارضهیابی بالندگی مدیریت و رهبری مبتنی بر قابلیت در شش مرحلهی چرخه منظومه جامع #مدیریت است. این روش ساختیافته برای برنامهریزان تحلیلی در نظر گرفته شده است که به یک نقشه راه بسیار قوی نیاز دارند.
✅ اساساً، تبدیل یک #استراتژی_تغییر به یک نقشه راه تغییر استراتژی باید به شیوهای ساختیافته و منطقی انجام شود. و اطمینان حاصل شود که ارتباط یا اثبات واضحی از نتایج نقشه راه تغییر استراتژیک به چشمانداز یا هدف استراتژیک وجود دارد.
✅ کاملترین و عینیترین راه برای تدوین و ترسیم یک نقشه راه #تغییر_استراتژیک قوی، استفاده از شیوههای برنامهریزی مبتنی بر قابلیت است. برنامهریزی مبتنی بر قابلیت میتواند نقاط قوت و قابل بهبود سازمان را براساس رویکرد فرایندی شفاف و نمایان کند.
✅ این رویکرد یک دیدگاه کلنگر از #سازمان دارد تا اطمینان حاصل شود که شما پوشش و درک خوبی از حوزههای تغییر دارید. این به شما کمک میکند تا درک کنید که چه قابلیتهایی وجود دارد. چه قابلیتهایی در آینده برای تحقق چشمانداز استراتژیک مورد نیازست.
✅ چه تغییراتی مورد نیاز است. و اولویت این تغییرات. تغییرات شناساییشده نتایج یا ابتکارات استراتژیکی را تشکیل میدهد که در نقشه راه #تغییر_استراتژیک شما بایستی ظاهر شود.
#پایگاه_جامع_مدیریار
www.modiryar.com
@modiryar
مدل ارزیابی منابع قدرت عامل تحول
✍ #توماس_جی_کامینگر
#مدل_مفهومی
#مدل_مدیریت
#پایگاه_جامع_مدیریار
www.modiryar.com
@modiryar
Modiryar | مدیریار
مدل ارزیابی منابع قدرت عامل تحول ✍ #توماس_جی_کامینگر #مدل_مفهومی #مدل_مدیریت #پایگاه_جامع_مدیری
مدل ارزیابی منابع قدرت عامل تحول
✍ #توماس_جی_کامینگر
✅ سازمان ها را از دیدگاه سیاسی می توان ائتلاف های سازمان نیافته افراد و گروه هایی دید که ارجحیت ها و علایق متفاوتی دارند. برای مثال ممکن است کارگران فروشگاهی، خواهان امنیت و دستمزد بالا بوده و مدیران ارشد علاقه مند به #تحول_سازمان و وارد کردن آن به کسب و کارهای جدید باشند.
✅ ممکن است دپارتمان #بازاریابی به توسعه محصولات و بازارهای جدید علاقه مند بوده و دپارتمان تولید تمایل داشته باشد تا محصولات استاندارد را به روش های کاراتر تولید کند. این گروه ها یا ائتلاف های مختلف برای کسب منابع محدود با هم رقابت می کنند و می کوشند در عین حال که علایق خود را حفظ می کنند یا توسعه می دهند به دنبال توازن کافی قدرت برای حفظ تعهد در قبال سازمان و دسترسی سازمان به اثر بخشی هستند.
✅ با توجه به نگرش سیاسی می توان گفت که تلاش برای تحول سازمان می تواند سبب تهدید #توازن_قدرت میان گروه ها شده و از این طریق سبب تعارض و مشاجره های سیاسی شود. افراد و گروه ها نگران نحوه اثر تحول بر قدرت و اثر خود بوده و مطابق آن با تحول برخورد می کنند. آن دسته که قدرت آنها توسط تحول در معرض تهدید است به صورت تدافعی عمل می کنند و به دنبال حفظ حالت فعلی هستند.
✅ برای مثال ممکن است بکوشند تا شواهد محکمی دال بر عدم ضرورت تحول بیاورند تا سعی کنند دیگران را قانع کنند که یک سری اصلاحات اندک کفایت می کند. از دیگر سو، دسته ای که از تحول قدرت بیشتری کسب می کنند برای پیشبرد تحول به شدت تلاش می کنند. تحولات مهم سازمانی غالبا با تعارض علایق، اطلاعات تحریف شده و آشفتگی های سیاسی همراه است. در این اواخر، روش های مدیریت پویایی های سیاسی تحول سازمانی به #توسعه_سازمان افزوده شده است.
✅ پیش از این گسترش همکاری و #تسهیم_قدرت میان افراد و گروه ها بود. امروزه، عوامل تحول، به ویژه آن دسته که در تحولات راهبردی درگیرند، توجه زیادی به قدرت و فعالیت های سیاسی دارند، اما بعضی از فعالان نگران هستند که آیا قدرت و توسعه سازمان با هم سازگارند یا خیر؟ تعداد فزاینده ای از مشاوران بر این عقیده اند که فعالان توسعه سازمان قادرند از قدرت خود در امور مثبت استفاده کنند و اعتقاد دارند که فعالان توسعه سازمان می توانند قدرت خود را به نحوی استفاده کنندکه دیگر صاحبان قدرت نیز به آن دسترسی کافی داشته باشند.
✅ بدون این دسترسی، آنهایی که تصمیم گیرند یا اثرگذار هستند ممکن است منفعتی از نگرش توسعه سازمان نداشته باشند. فعالان توسعه سازمان قادرند از راهبردهای #قدرت به صورت آزاد و ملموس استفاده کنند تا توجه افراد را به کاربردهای توسعه سازمان جلب کنند. آنها می توانند فرآیندهایی را برای بررسی کاربرد قدرت در سازمان تدارک دیده و به افراد صاحب قدرت کمک کنند تا به جای پرداختن به چانه زنی ها و فریب سیاسی، راهبردهای مثبت تر و خلاقانه تری به کار گیرند.
✅ آنها می توانند به صاحبان قدرت کمک کنند تا نیاز به تحول را درک و تضمین کنند که علایق و نگرانی های افراد با قدرت نیز مورد توجه قرار می گیرد. اگرچه متخصصان توسعه سازمان می توانند از قدرت خود در سازمان ها استفاده سازنده ای کنند، اما ممکن است مردد و در تنش باشند که آیا این قدرت سبب توسعه ارزش ها و اخلاقیات #توسعه_سازمان می شود یا قدرتی مخرب و منفی است.
✅ این تنش می تواند مفید باشد و امید است که سبب استفاده عاقلانه از قدرت در توسعه سازمان شود. همان طور که توماس جی کامینگر در مدل خود (شکل) نشان می دهد، مدیریت پویایی های سیاسی #تحول شامل گام های زیر است: بررسی قدرت عامل تحول، تشخیص صاحبان منافع کلیدی و تاثیر بر صاحبان منافع.
#مدل_مفهومی
#مدل_مدیریت
#پایگاه_جامع_مدیریار
www.modiryar.com
@modiryar