eitaa logo
پرتو اشراق
784 دنبال‌کننده
25.9هزار عکس
14.3هزار ویدیو
58 فایل
🔮 کانال جامع با مطالب متنوع 🏮شاید جواب سئوال شما اینجا باشد! 📮ارتباط با مدیر: @omidsafaei 📲 کپی برداری مطالب جهت نشر معارف اهل بیت(ع) موجب خوشحالی است! 🔰 کانال سروش پلاس: 🆔 sapp.ir/partoweshraq
مشاهده در ایتا
دانلود
پرتو اشراق
#طرح | #و‌پایان‌این‌بی‌قراری‌بهشت‌است... 🌐 @partoweshraq
🌹 🔥 (حکایت 3⃣1⃣) 💚 خلیعی شاعر، راهزنی ناصبی که شاعر اهل بیت شد! 📖 یکی از داستان هایی که آثار پر برکت قبر (علیه السلام) را در حسن عاقبت نشان می دهد داستان « » است. 👳🏻 «ابوالحسن جمال الدین علی ابن عبدالعزیز ابن ابی محمد الخلعی» یا، خلیعی یکی از شاعران برجسته و مدیحه سرایان مخلص اهل بیت عصمت و طهارت (علیه السلام) است که در ابتدا خود و پدر و مادرش ناصبی و از دشمنان اهل بیت (علیه السلام) بودند اما، با عنایت ویژه خاندان اهل بیت راه حق را شناخت و از کرده های بد گذشته خویش توبه کرد. 📚 جریان هدایت او را مرحوم در کتاب شریف چنین بیان فرموده است: 🌴 خلیعی اهل «موصل» و ساکن «حله» بود، پدر و مادرش ناصبی بودند. 🗡مادرش نذر کرد که اگر خدا به او فرزند پسری عنایت فرماید، او را برای راهزنی و آزار و اذیت و کشتن زائران امام حسین (علیه السلام) سر راه کاروان زائران امام حسین (علیه السلام) بفرستد. 👳🏼‍♀ خدای متعال به او فرزند پسری داد. این پسر بزرگ شد و به سنی رسید که آن زن می توانست به نذرش ادا کند. 👌🏻موضوع را با فرزندش مطرح کرد و هم خواست مادر را پذیرفت. 🏜 به بیابانهای منطقه «مسیب» رفت و در کمین زائران امام حسین (علیه السلام) مدتی منتظر ماند تا وقتی کاروانی از زائران امام حسین (علیه السلام) از راه می رسد به آنها حمله کند و نذر مادر را ادا نماید. 👳🏻 هنوز کاروان از راه نرسیده بود که خواب بر چشمان او غلبه کرد. 🐪🐫🐫 قافله زائران امام حسین (علیه السلام) از راه رسیدند اما علیرغم سر و صدای کاروان و گرد و غباری که از آمدن آنها به پا شده بود از خواب بیدار نشد. 🌫 گرد و غبار کاروان لباس و بدن او را هم فرا گرفت. در همان حال «خلیعی» در خواب دید: 🔥صحنه قیامت بر پا شده است. فرمان رسید که او را به آتش بیاندازند، او را به میان آتش انداختند اما، گرد و غباری بر بدن و لباس او وجود داشت که او را از سوختن و گرمای آتش، در امان نگه می داشت. 👳🏻 در عالم خواب متوجه شد که این گرد و غبار، گرد و غبار کاروان زائران امام حسین (علیه السلام) است که بر بدن و لباس او نشسته است و به برکت آن، او از آتش عذاب الهی در امان مانده است. 👣 از خواب بیدار شد. فهمید که اشتباهی بزرگ کرده است. از کرده خود پشیمان شد و از قصد خود بازگشت و همانجا توبه کرد و تصمیم گرفت برای عرض پوزش به برود. 🕌 با دلی پر از اضطراب و نگرانی به کربلا رفت و به حرم مقدس امام حسین (علیه السلام) وارد شد و عرض ادب نمود و به خاطر قصد گذشته خود، از درگاه آن حضرت پوزش طلبید و دو بیت سرود که آن دو بیت را یکی از شعرای حله چنین تخمیس کرده است: 🔅تو را حیران می بینم و شک تو را فرا گرفته - و هوای نفس تو را آشفته و بینابین قرار داده. 🔅پس دلت را پاک کن و چشم را به خدا روشن دار - اگر نجات خواهی، حسین را زیارت کن تا خدا را با روشنی چشم دیدار کنی. 🔅اگر فرشتگان بدانند که تصمیم گرفته ای - او را زیارت کنی نام تو را می نویسند و آتش دوزخ بر تو، قطعاً ، حرام می شود - چونکه آتش نمی رسد به جسمی که بر آن غبار زائران حسین است. 🌹آری، بدین ترتیب او از دوستان خالص و پاک اهل بیت رسالت شد و مورد عنایت و الطاف ویژه آن خاندان گرامی (علیهم السلام) قرار گرفت. 👌🏻جریان خلعت گرفتن خلیعی از امام حسین (علیه السلام): 📗 یکی از عنایاتی که از سوی اهل بیت (علیه السلام) به خلیعی شد و به سبب آن، او را یا، نامیدند جریانی است که در کتاب دارالسلام نوری به این صورت نقل شده است: 🕌 یک روز خلیعی وارد حرم امام حسین (علیه السلام) شد و قصیده هایی در مدح آن حضرت سرود و برای آن حضرت آن را خواند. 💚 در اثناء خواندن این قصیده بود که پرده‌های درب حرم بر شانه او افتاد و در واقع این خلعت و هدیه ای بود که از طرف آن حضرت به او داده شد و از آن پس، او را «خلیعی» یا «خلعی» نامیدند و او خود به همین واژه تخلص می کرد. 📚 منبع: اسرار (جلد دوم)، نویسنده: میرزا حسن ابوترابی. 📱ڪـانـال ݐـــرٺـــو اشـــراق 🔰 به ما بپیوندید... ▶🆔: eitaa.com/joinchat/2848915456C8c69e1d0c7
🌹 شباهت (علیه السلام) به پیامبران 🌴 روزی رسول اکرم (ص) در حالی که در بزم اصحابش نشسته بود فرمود: ⚜ هر کس بخواهد آدم را در علمش و نوح (ع) را در فهمش و ابراهیم (ع) را در اخلاقش و موسی (ع) را در مناجاتش، عیسی (ع) را در سنتش و محمد (ص) را در تمامیت و کمالش ببیند، باید به این مردی که می آید بنگرد. 👥👥 مردم همه گردن کشیدند. 👣 ناگاه چنان با (علیه السلام) مواجه شدند، که گویا او از زمین کنده شده و از کوه سر برآورده است. ⚜ شباهت حضرت (علیه السلام) و (علیه السلام) در ده چیز است: 🔅سرشت، توقف، مصاحب، ازدواج، حکمت، هوش، خلافت، دشمنان، وفا و وصیت و اولاد و عترت می باشد. ⚜ شباهت بین علی (علیه السلام) و حضرت (علیه السلام) در هشت چیز است: 🔅فهم و دعوت، اجابت، کشتی، برکت، سلامت، شکر و هلاک کردن دشمنانش. ⚜ شباهت بین علی (علیه السلام) و خلیل (علیه السلام) در هشت چیز است: 🔅وفا، خودداری، مناظره با پدر و قوم خود، نابود کردن بت ها، بشارت خداوند به او به دو فرزندی که ریشه انساب پیامبران هستند، اختلاف احوال ذریه، گرفتاری او از ناحیه خدا به جان و مال و فرزند و نامگذاری او از طرف خداوند به خلیل به این معنی که هیچ چیز را به خدا ترجیح نداده است. ⚜ شباهت علی (علیه السلام) با نبی (علیه السلام) در هشت چیز است: 🔅علم در کودکی، حسد برادران، عهد شکنی برادران، سلطنت، آشنایی بر تأویل احادیث، کرم، عفو در وقت قدرت و مهاجرت و تغییر خانه. ⚜ شباهت علی (علیه السلام) با کلیم الله (علیه السلام) در هشت چیز است: 🔅صلابت، دعوت مردم، عصا، شرح صدر، برادری، مودت، محنت کشیدن و به میراث ملک و امارت. ⚜ شباهت بین علی (علیه السلام) حضرت (علیه السلام) در هشت چیز است: 🔅علم، نیرومندی، مبارزه با جالوت، قدرت بر طالوت، نرم کردن آهن برای او، تسبیح جمادات با او، فرزند صالح و خطاب قاطع. ⚜ شباهت او و (علیه السلام) در هشت چیز است: 🔅امتحان الهی، تخت پادشاهی، تلقین خدا او را در کودکی به آنچه شایسته آن است از خلافت، رد خورشید به خاطرش بعد از غروب، تسخیر هوا و باد برای او، تسخیر جن برای او، آگاهی اش از سخن گفتن پرندگان و جمادات و آمرزش و برداشتن حساب از او. ⚜ شباهت او با (علیه السلام) هشت چیز است: 🔅بلایای بدنش، بلایای در فرزندش، بلایا در مالش، صبر، خروج همگان، شماتت دشمنان، دعا به درگاه خدا و وفا به نذر. ⚜ شباهت بین ایشان و (علیه السلام) به هشت چیز است: 🔅عصمت، کتاب و حکمت، تسلیم، نیکی به پدر و مادر، شهادت به خاطر یک زن مفسد، خشم خدا بر انتقام گرفتن از قاتلش به خوف از خدا و نداشتن هم نام برای او. ⚜ شباهت او و (علیه السلام) در هشت چیز است: 🔅اذعان به خدا، علم به کتاب، علم برنامه نگاری، هلاک دو فرقه از اهل ضلال در مورد او، زهد در دنیا. کرم و بخشش، اخبار از کائنات و کفایت و کاردانی. (١) 📚 پی نوشت ها: ١. الغدیر، ج ۶، ص ٢٢٩. 📕داستانهای تجلی امیرمؤمنان علی (علیه السلام) سید رضا باقریان موحد. 📱ڪـانـال ݐـــرٺـــو اشـــراق 🔰 به ما بپیوندید... ▶🆔 eitaa.com/partoweshraq ▶🆔 sapp.ir/partoweshraq
🌷 روزی (علیه السلام) فرمود: ⚔ در جنگ احد شانزده ضربت بر من وارد شد. 👣 از شدت ضربات و جراحات بر زمین افتادم. ناگهان مردی خوش صورت و نیک چهره و خوشبو نزد من آمد و بازویم را گرفت و مرا از جای بلند کرد و فرمود: ✋ یا رو به به دشمن آور و از دستور خدا و رسولش پیروی کن. آن دو از تو خشنود هستند. 🌷 بعد از آن به نزد رسول خدا آمدم و جریان را به آن حضرت گفتم. 🌹 (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمود: 🔅ای علی، خداوند دیدگانت را روشن گرداند... او جبرئیل امین بوده است. (١) 📚 پی نوشت ها: ١. الغدیر، ج ٣، ص ١۶٩. 📕 داستانهای تجلی امیرمؤمنان علی (علیه السلام)، سید رضا باقریان موحد. 📱ڪـانـال ݐـــرٺـــو اشـــراق 🔰 به ما بپیوندید... ▶🆔 eitaa.com/partoweshraq ▶🆔 sapp.ir/partoweshraq
📖 مرحوم و عاقبت مداومت بر خواندن زیارت عاشورا 💚 به مناسبت ، شب زیارتی ارباب بی کفن ⚜ دکتر فرزند علامه امینی می نویسد: ✍ پس از گذشت چهار سال از فوت پدرم، در شب جمعه ای قبل از اذان صبح، پدرم را در خواب دیدم و او را بسیار شاداب خرسند یافتم. جلو رفته و پس از سلام و دست بوسی گفتم: ⁉ پدر جان در آن جا چه عملی باعث سعادت و نجات شما گردید؟! 🌹پدرم گفت: چه می گویی؟ ✋مجدداً عرض کردم: ⁉ آقاجان! در آنجا که اقامت دارید، کدام عمل، موجب نجات شما شد؟ ⁉ کتاب یا سایر تالیفات؟ ⁉ یا تاسیس و بنیاد کتابخانه امیرالمؤمنین (علیه السلام) 🌹پدرم پاسخ داد: 🔅نمی دانم چه می گویی، قدری واضح تر و روشن تر بگو. 👌گفتم: آقا جان! شما اکنون از میان ما رخت بربسته اید و به جای دیگر منتقل شده اید در آن جا که هستید کدامین عمل، باعث نجات شما گردید؟ ⏳مرحوم علامه امینی، تاملی نمود و سپس فرمود: 🔅فقط اباعبدالله الحسین (علیه السلام). ⁉ عرض کردم: شما می دانید اکنون روابط ایران و عراق تیره و راه کربلا، بسته است، برای زیارت چه کنیم؟ 🌹فرمود: در مجالس و محافلی که جهت عزاداری (علیه السلام) بر پا می شود، شرکت کنید، ثواب زیارت امام حسین (علیه السلام) را برای شما قید می کنند. 👌سپس فرمود: پسر جان! در گذشته بارها تو را یادآورشدم و اکنون نیز توصیه می کنم که «زیارت عاشورا، ، زیارت عاشورا را به هیچ عنوان ترک مکن... زیارت عاشورا را دائم بخوان و بر خودت وظیفه بدان. 📖 عرض کردم سی سال چهل سال است که روزی سه یا چهار بار می‌خوانم! 🌹فرمود با این حال هم زیارت عاشورا ترک مکن. 📚 نام کتاب: ادب الزائر لمن یمم الحائر (آداب زیارت حسینی)، نویسنده علامه امینی، جلد ۱، صفحه ۳۷. 📱ڪـانـال ݐـــرٺـــو اشـــراق 🔰 به ما بپیوندید... ▶🆔 eitaa.com/partoweshraq ▶🆔 sapp.ir/partoweshraq
👥 از آنها اصرار و از او انکار! 🌌 دعوتش کرده بودند به ضیافت شام. ☝🏻شرط گذاشت که بحثی نباشد. 👤 آخر مهمانی، یک نفر سخن آغاز کرد. ☝🏻علامه گفت: شرطمان؟! 👥 گفتند: فقط نفری یک حدیث! آن هم به نیت تبرک. 📚 همه، عالمان سنی بودند و حافظان حدیث. 📖 یکی یکی حدیث خواندند. 📚 نوبت صاحب بود. ☝🏻 فرمود: «شرطی دارم: اقرار همه، بر درستی یا نادرستی حدیث». 👥👥 قبول کردند. ☝🏻گفت: رسول خدا (صلی الله علیه وآله) فرموده: ▪️«مَنْ مَاتَ وَ لَمْ يَعْرِفْ إِمَامَ زَمَانِهِ مَاتَ مِيتَةً جَاهِلِيَّةً؛ ▪️به مرگ جاهلی مرده، هر که بمیرد و امام عصرش را نشناسد». 👥👥 همه درستی حدیث را اقرار کردند. ☝🏻گفت: «حالا شما و یک سوال! می شناخت؟ یا نمی شناخت؟! فاطمه ی زهرا، امام زمانش را؟! فاطمه که بود؟!» 👥👥 سرها پایین، سایه ی سکوت، سنگین! نه جوابی داشتند و نه گریزگاهی! بگوییم امام زمانش را نمی شناخت؟! حاشا که سرور زنان عالم به مرگ جاهلی از دنیا برود! بگوییم امام زمانش ابوبکر بود؟! همه جا نوشته اند (سلام الله علیها) غضبناک بر او از دنیا رفت! علمای نامی اهل سنت، عرق ریزان و خجالت زده، یکی یکی مجلس را ترک کردند. 📕 دوازده گفتار درباره دوازدهمین حجت خدا، ص ۳۱. 📱ڪـانـال ݐـرٺـو اشـراق 🔰 به ما بپیوندید... 🆔 eitaa.com/partoweshraq 🆔 sapp.ir/partoweshraq
🦋 دو از مقام (علیه السلام) در دیدگاه برخی از علما ⚜️ از مرحوم  نقل شده است که یکی از علمای نجف اشرف که به قم آمده بود می گفت: 🕌 «مدتی برای رفع مشکلی به می رفتم و نتیجه نمی گرفتم روزی هنگام نماز دلم شکست و عرض کردم: 🤲🏻 مولا جان! آیا بد نیست با وجود امام معصوم به علمدار کربلا قمر بنی هاشم متوسل شوم و او را در نزد خدا شفیع قرار دهم؟!» 👁️ در حالتی میان خواب و بیداری  (علیه السلام) فرمودند:  ▪️«نه تنها بد نیست و ناراحت نمی شوم بلکه شما را راهنمایی می کنم که چون خواستی از حضرت ابوالفضل العباس حاجت بخواهی این چنین بگو: «یا أباالغوث ادرکنی». 📔 توجهات حضرت ولی عصر، صفحه ۱۶۰ 🦋🕯️🦋🕯️🦋 🛌🏻 در ایام بیماری مرحوم (قدس الله روحه) صاحب کتاب شریف ، فردی برای عیادت به منزل موقت ایشان واقع در پیچ شمیران تهران رفت؛ و علامه سخت بیمار و به پشت خوابیده بود. 🧔🏻 آن فرد در ضمن حرف‌ها گفت: آقا، مثلا اگر انسان به حضرت عباس (علیه السلام) علاقه و محبت نداشته باشد، به کجای ایمان او صدمه می‌خورد؟ 🛌🏻 علامه امینی متغیر شده و با آن حالت نقاهت، نشست و فرمود: ▪️«به حضرت ابوالفضل (علیه السلام) که سهل است، اگر به بند کفش من که نوکری از نوکران حضرت ابوالفضل (علیه السلام) هستم، از این جهت که نوکرم علاقه نداشته باشد، والله به رو در آتش خواهد افتاد...» 📔 کتاب کرامات العباسیه (معجزات حضرت اباالفضل العباس بعد از شهادت)