#حضرت_زهرا_دودمه
#فاطمیه #دودمه
هر «دمِ» سینه زنانِ فاطمیه ، بی عدد
یاعلی حیدر مدد
«باز دم» لعنت به اصحاب سقیفه تا ابد
یاعلی حیدر مدد
#محمدعلی_انصاری
@raziolhossein
#حضرت_زهرا_مدح
#فاطمیه
استعانت گر کند ما را خدای فاطمه
سر می اندازیم محشر زیر پای فاطمه
یک گلوبندش سه تا بدبخت را خوشبخت کرد
هر که عاقل بود رفت و شد گدای فاطمه
گریه کن های حسینش را شفاعت میکند
دست عباس است روی دست های فاطمه
بر مقامش هر که سر خم کرد شد پیغامبر
انبیا را پس بخوانید انبیای فاطمه
تا رسول الله در شأنش فِداها گفته است
کیست دیگر لایقش گردد فدای فاطمه؟
رو زد اما هيچ كس حاضر به همراهى نشد
دارد از انصار پيغمبر گلايه فاطمه
مستجاب الدعوه حالا مرگ خود را خواسته
بی اجابت باشد ای کاش این دعای فاطمه
میخ ِ در از سینه بیرون آمد و خون گریه کرد
گشت آگاه از دل ِ درد آشنای فاطمه
کار دنیا را ببین در سن هجده سالگی
شانه های کودکانش شد عصای فاطمه
آب می ریزد برای بچه هق هق می کند
ای به قربان حسین سر جدای فاطمه
#یامظلوم
@raziolhossein
#امام_حسن_شهادت
#کوچه #حضرت_قاسم
روزی که شکستند غرور پدرش را
در کوچه بریدند همه برگوبرش را
با خنده گذشتند از این مرد و ندیدند
وقت گذر از کوچه، دو تا چشم ترش را
میخواست نفس تازه کند؛ از نفس افتاد
آورد به خانه، تن بیبالوپرش را
هرچند که در کوچه، قدش حکم عصا داشت
زآن روز دگر راست نکرده کمرش را
این روضهی جانکندن امثال من و توست
گفتند نمیدید دگر دوروبرش را
تنها به حسن داد نشان، مادر سادات
در راه رسیدن به حرم، زخم سرش را
هرروز انیس نگرانی علی بود
پر کرد غم فاطمه، شب تا سحرش را
از خیمهی غارت زدهاش، آه! چه گویم
بردند شبانه زرهش را؛ سپرش را
عمریست که دندان به جگر داشته این مرد
حالا شده وقتش که ببیند اثرش را
امروز که جای علی و فاطمه خالیست
بر دامن زینب بگذارید سرش را
ای وای به من از جگر عمّهی سادات
او دید فقط لختهی خون جگرش را
سخت است به والله، به تصویرکشیدن
سوز نفس آخر و وقت سفرش را
یکروز شکستند سر مادر و یکروز
با سنگ شکستند سر گلپسرش را
@raziolhossein
#حضرت_زهرا_شهادت
#فاطمیه
فاطمه غش کرد با صدای اذانی
دق کرد یار جوان من چه جوانی
اشهد انّ علی غریب مدینه
فاطمه در غربتم شدهست هزینه
غصه به هم ریخت آشیانهی من را
دشمن من زد ستون خانهی من را
آه که اهل مدینه جای تسلی
داغ نشاندند روی سینهی زهرا
فاطمه ام بی گناه بود و زدندش
فاطمه ام پا به ماه بود و زدندش
در زد و دیوار گریه کرد به حالش
سرخی مسمار گریه کرد به حالش
لشکری او را در این مصاف زدندش
فاطمه ام را چهل غلاف زدندش
زخم به دنبال زخم خورد ز دشمن
یار من اما دمی جدا نشد از من
دست علی را به این طریق ولش کرد
بس که غلافش زدند فاطمه غش کرد
#وحید_عظیم_پور
@raziolhossein
#حضرت_زهرا_مدح
#فاطمیه
سرّالاسرار خدا اینجاست، پس در بسته است
راه در دنیای او چندین برابر بسته است
فاطمه در عرش مهمان خداوند است و بس
در مقام قُرب او جبریل هم پربسته است
عصمتالله است این بانو که در عالم خدا
راه کشف این معما را سراسر بسته است
سورهی کوثر نشان داده خدا در وصف او
از تمام شاعران مضمون بهتر بسته است
هرکسی را نیست اذن گریه بر ناموس حق
روضههای او خصوصی شد، اگر در بسته است
جز پریشانی ندارد حاصلی بیمادری
چون تمام نظم هر خانه به مادر بسته است
از همان روزی که زهرای علی سردرد داشت
روضههای فاطمیه غالباً سربسته است . . .
نیست بیعلت اگر از او خجالت میکشید
ذوالفقارش در غلاف و دست حیدر بسته است
« یکنفر، یکروز میآید برای انتقام... »
جان ما تنها به این مصراع آخر بسته است
#مجتبی_خرسندی
@raziolhossein
#امام_زمان_فاطمیه
#امام_زمان_مناجات
تصویرِ هجرِ تو که به ذهنم خطور کرد
آهِ فراق،آینه ام را نَمور کرد
جز "اشک" چیست چاره ی یوسفندیده ها!
یعقوبِ چشم هایِ مرا گریه کور کرد
بین من و تو پرده ی عصیان حجاب شد
ما را گناهکاریِ مان از تو دور کرد
یک بار هم گناه مرا رویِ من بیار
آخر خدا چِقَدر شما را صبور کرد
در راه دوست هرچه هزینه دَهی..،کم است
اصلاً به پای یار نباید قصور کرد
تمرین "سوختن" به تماشا نمی شود
باید میان شعله همین را مرور کرد
گاهی صلاح طفل به تنبیهِ والد است
باید به سر به راه شدن گاه زور کرد
دست از "تَعَلُّقات" بِکش..،"وصل" را بگیر
رودی به "بحر" ریخت که از "شِن" عبور کرد
شرط ورود وادی حق..،پابرهنگی است
باید کلیموار عزیمت به طور کرد
هجران بس است ای پسر فاطمه..،بیا
شاید که مرگ جسم مرا سهم گور کرد!
ما را به حق روضه ی "زهرا"..،درست کن
حوریّه ای که در دل آتش ظهور کرد
.
.
آئینه ی زلال نبی پشت در شکست
این شیشه را چگونه علی جمع و جور کرد!؟
#بردیا_محمدی
@raziolhossein
#حضرت_زهرا_شهادت
#فاطمیه #بعد_شهادت
ای گُلِ زیر گِلم، یا زهرا
به تو خوش بود دلم یا زهرا
رفتی و ترک عزیزان کردی
جمع ما را تو پریشان کردی
محرم راز علی، باز بیا
راز دل تا کنم ابراز بیا
یاد باد آنکه به شبهای دراز
من و تو هر دو به خلوتگه راز
تا سحرگاه خدا میگفتی
تو به همسایه دعا میگفتی
من هم از سینه نوا میکردم
بر شفای تو دعا میکردم
ماه محرابِ نماز شب من!
بیخبر از من و از زینب من!
یاد تو شمع من و محفل من
غم تو عقدۀ لاینحل من
ماندهام بی کس و تنها چه کنم؟
دور از فاطمه، آیا چه کنم؟
ای شده عمر تو ناکام به سر
از فراق پدر و مرگ پسر
هم سلامم برسان بر پدرت
هم ببوس از عوض من پسرت
#سیدرضا_موید
@raziolhossein
#حضرت_زهرا_شهادت
#فاطمیه
بی اذن زهرا و علی، در هم نمی زد
این خانه را جبریل با پر هم نمی زد
محض تبرک پشت در می رفت ، حتی
پر سمت در می بُرد ، آخر هم نمی زد
این خانه حرمت داشت ، در این کوچه حتی
در را به آرامی ، پیمبر هم نمی زد
در با لگد وا شد ولی این ضربه را باد
حتی به پهلوی صنوبر هم نمیزد
این در فقط با دست زهرا باز می شد
ایکاش در ، این اصل را بر هم نمی زد
#محسن_ناصحی
@raziolhossein
#حضرت_زهرا_شهادت
#فاطمیه
از این آتش زدن هرگز تن زهرا نمیسوزد
که مادر جز برای غربت بابا نمیسوزد
زدند آتش در این خانه را اما نفهمیدند
که با آتش زدن هرگز تن دریا نمیسوزد
خود آتش هم از این غصه دارد شعله میگیرد
که دارد بالهای زخمی پروانه میسوزد
همین آتش ولی از چشم تو دستور میگیرد
اگر امروز می سوزد اگر فردا نمیسوزد
کسی که سوخت از داغت در این دنیا بدون شک
در آن دنیا نمیسوزد در آن دنیا نمیسوزد
#علی_نقیب
@raziolhossein
#حضرت_زهرا_شهادت
#فاطمیه #هجوم
آشوب فتنه در مدینه قائله انداخت
دیوار بیت وحی را از شاکله انداخت
آتش زبانه می کشید از خانه ی مولا
این شعله ها در آسمان ها ولوله انداخت
دنیا به عاشق ها همیشه سخت می گیرد
مابین زهرا س و علی ع هم فاصله انداخت
جای غلاف تیغ بر بازوی مادر ماند
یک دست او را از قنوت نافله انداخت
آن دست که با ریسمان دست علی را بست
در کوفه دور دست زینب سلسله انداخت
ثانی ملعون در مدینه ظلم کرد اما
در کربلا تیر جفا را حرمله انداخت
#محمدحسین_مهدی_پناه
@raziolhossein
#حضرت_زهرا_شهادت
#فاطمیه #بستر #کوچه
با گوشهچشم یا نفسی یا اشاره ای
بر جان خسته ام بده جان دوباره ای
از چیست ای شکسته ترین کشتی نجات
پهلو گرفته ای ز علی در کناره ای
آرام هم که گریه کنی میشود بلند
آه از نهاد زخمی هر سنگ خاره ای
از تو نمانده غیر خيالي به بسترت
از من نمانده غیر دل پاره پاره ای
در ابتدای هجدهمین فصل دفترت
باور نمی کنم که چنین در شماره ای
آیات رفتن از چه بخوانی بمان که نیست
در کار خیر حاجت هیچ استخاره ای
وقت قنوت مرگ مرا از خدا بخواه
جز مرگ اگر برابر تو نیست چاره ای
در کوچه ها شکسته دل گوشوار عرش
از ماجرای گم شدن گوشواره ای
#محسن_عربخالقی
@raziolhossein
#حضرت_زهرا_دودمه
آمدم تا وا کنم از گردن مولا رَسَن
هرچه میخواهی بزن
ای مغیره این غلاف تیغ و این بازوی من
هرچه میخواهی بزن
#محمدعلی_انصاری
@raziolhossein