eitaa logo
روزنه
6.2هزار دنبال‌کننده
4.1هزار عکس
2.1هزار ویدیو
256 فایل
دریچه ای به تاریخ، سیاست و اندیشه دینی معاصر ارتباط با ادمین @M_shahidani
مشاهده در ایتا
دانلود
شما خودتان ذاتا هستید! 💥اختصاصی @rozaneebefarda 🔻🔻🔻 🔸 روزی نامه اصلاح‌طلب/اعتدالگرای که از آن بعنوان «روزنامه خانوادگی خاندان هاشمی» یاد می‌شود، با بهانه قرار دادن چند پلاکارد اعتراضی در قم، با ذهنی پلیسی/سینمایی به خلق یک سناریوی پیچیده سیاسی و امنیتی پرداخته و تلاش کرده چند شعار ساده را مصداق و به ، قلمداد کند! و آنگاه از نهادهای امنیتی خواسته که با عوامل این اقدامات که آرمان آنها را سازمان یافته تلقی و معرفی کرده، برخورد قاطع صورت گیرد! 🔸شعارهایی که آرمان آنها را مصداق تهدید روحانی قلمداد کرده، به قرار ذیل است؛ «معاون کلانتر، تهمت نزن به رهبر»، «ای مدعی بهشت برجام/استخر فرح تو را سرانجام»، «این که میگه رفراندوم، دروغ میگه به مردم»! 🔸یا للعجب!! از کجای این چند شعار تهدید و توهین به رییس جمهور درآمده؟! مثلا قرار بود این جماعت منادی آزادی بیان و باشند!! واقعا مایه شرمساری است که این قبیل جرزنی های کودکانه را مستمسک تخریب حزب‌الله عزیز قرار دهند و موجب تأسف است که روزنامه وابسته به دولت، در منکوب کردن مخالفان سیاسی اش، هیچ چیزی در دست ندارد جز این قبیل شعربافی ها و داستان سرایی های تخیل زده! 🔸پرسش اینجاست که آرمان از کجای این جملات تهدید به قتل درآورده؟! بر پایه کدام منطق زبان شناسی و بر اساس کدام مشرب حقوقی و کدام ماده قانونی؟! ثانیا آرمان و سایر رسانه‌های مجیزگوی دولت، از کجا و با کدام مدرک تشخیص داده اند که این پلاکاردها توسط کدام افراد یا جریان سیاسی تهیه و توزیع شده؟! سازماندهی شده بودن را چطور اثبات می‌کنند؟! آیااگر این قبیل سناریوچینی توهم پایه اساس سیاست‌ورزی قرار گیرد، هم‌کیشان اصلاح‌طلب و اعتدالگرای این رسانه‌ها، کم پرونده دارند؟! احتمالا بر اساس منطق بی اساس این جماعت، همه مخالفان سیاسی آنها یا باید شوند یا اینکه سرنوشتی جز در انتظارشان نیست!! 🔹مطلب مهم دیگر آنکه، اساسا اگر اهانت ناپسند است، از چه رو غرب اندیشان و لیبرالهای وطنی (که مورد حمایت مستقیم و دائمی روزنامه‌های اصلاح‌طلب هستند)، در چهاردهه گذشته، اساس اسلام و مقدسات شیعه و شخصیت‌های اسلامی را بارها و بارها مورد طعن ‌و اهانت و هتک قرار داده اند و به محض کمترین برخورد قضایی، همین روزی نامه ها، صدای وا اسفا یشان به آسمان رسیده و برای قربانی شدن آزادی بیان قصیده‌ها سروده اند؟! 🔻تجویز راهپیمایی علیه خدا، خشونت آمیز بودن زیارت عاشورا، اهانت به امام عصر(عج)، میمون گونه خواندن تقلید، کاربست اصطلاحات زشت برای یادکرد از علامه مصباح یزدی، اهانت به رسول الله(ص) با حمایت از فرد هتاک به آن وجود مقدس در روزنامه مردم امروز با سردبیری مشاور رسانه‌ای فعلی رییس جمهور، غیرالهی خواندن حکم قصاص در روزنامه اصلاح‌طلب آسمان، و صدها اهانت مصرح دیگر، که در حافظه تاریخی نخبگان حوزوی و دانشگاهی و عموم مردم ایران ثبت شده و ماهیت واقعی این جماعت را برای همیشه افشا کرده است. 🔻شاید فعالان رسانه‌ای اصلاح‌طلب و اعتدالگرا در این زمینه مقلد روزنامه‌های هتاک عصر مشروطه اند که سابقه سیاهی در اهانت به مقدسات اسلامی و هتک حیثیت شخصیت‌های اصیل همچون ، داشتند و سرآخر، همین امور موجب شد که همه حامیان و همراهان اصیل حوزوی مشروطه‌خواهی از همراهی با این جماعت مذهب ستیز و غرب اندیش منصرف شوند و در برخی موارد علنا علیه آنان موضعگیری نمایند که بعنوان یکی از مهم ترین نمونه‌های آن می‌توان به صدور حکم برای ، مبنی بر فساد مسلک سیاسی وی اشاره کرد که در آن خواستار اخراج این عنصر بداندیش و بدسگال، از و تبعید از کشور شده بود و چنین شد. 🔹در زمینه قتل و ترور و حذف فیزیکی مخالفان سیاسی نیز، استعمار زده ها سابقه سیاهی دارند؛ از حیدرخان عمواوغلی قاتل در مشروطه گرفته تا اعدام شیخ فضل‌الله عزیز، و حذف بهبهانی مدافع مشروطه، گرفته که به دست همین جماعت انجام شد تا تشکیل جوخه‌های ترور توسط سازمان منافقین(که امام به درستی آنها را فرزندان بازرگان و مارکسیست‌های آمریکایی نامیده بود) تا باند مخوف و آدمکش و موضوع تلخ قتل‌های زنجیره‌ای و فتنه‌گری در سال ۸۸ (که موجب ریختن خون عزیزانی از مردم و عوامل امنیتی کشور شد)، وابستگی به رژیم جنایتکار سعودی (که هنوز وقت افشای همه ابعاد آن نرسیده) و دلدادگی به آمریکای خونخوار و نماد تروریسم دولتی بین‌المللی، همه و همه نشان می‌دهد که این ، فقط ژست اخلاق و ادب و آزادی بیان می‌گیرند ولی در حقیقت چونان چپ های خشن و خطرناک، ابایی ندارند که خون مخالفان سیاسی خویش را مرکب شعرهای سیاسی شان سازند یا آبروی رقیبان و مخالفان شان را دستمایه سیطره و سلطه سیاسی قرار دهند. در این باب گفتنی‌های فراوان دیگری هم هست... @rozaneebefarda
فحاشی و برچسب‌زنی به سبک لات‌انگاری جریان انقلابی در یک 💥اختصاصی @rozaneebefarda 🔻🔻🔻 ماهنامه اصلاح‌طلب در شماره نوروزی اش، در یک پرونده ویژه به نقش پرداخته و در اقدامی بی‌سابقه، بسیاری از مجاهدان مسلمان در جرگه لات ها دسته‌بندی کرده است! در بخشی از مجله طرفداران فتوای را افرادی معرفی کرده است که در مراسم آتش زدن تنباکوها و قلیان‌ها هم دست از عرق‌خوری برنداشتند!(ص48) در بخشی دیگر، مخالفان را از الواط معرفی کرده و مدعی شده در همایش این لات‌ها به حمایت از محمدعلی شاه، مرحوم نیز حضور داشته و بدین صورت تلویحا شیخ را متهم به هم‌پالگی با لات‌ها نموده‌اند.(ص 47و48) جریان‌های غربزده ایرانی دایره تهاجم‌شان به مشروطه‌خواهان اصیل، محدود به حضرت شیخ شهید نیست؛ آنان با متدینانی مانند ستارخان که علت حضور در معرکه را لبیک به فتاوای اعلام و مراجه تقلید دانسته، نیز دل پرکینه‌ای دارند. لذا در این پروند نیزتلاش کرده از آنان انتقام‌کشی کنند و ستارخان نیز جزو همین دسته لات‌ها معرفی شده است! در این مجله، جریان و قهرمانان مبارزه با استعمار انگلیس نیز در جرگه لات‌ها شمرده شده است.(صص 90-100) در بخش دیگر با کمرنگ کردن نقش در ، نقش که از حامیان امام خمینی در ماجرای 15خرداد42 بود، را برجسته‌سازی کرده است تا انقلابیون را به جرگه لات‌ها متصل سازد. تحریریه نسیم بیداری با انعکاس کاریکاتوری برخی اسناد و تصاویر، امثال شعبان بی‌مخ را از اطرافیان معرفی کرده است! در بخش مربوط به تحولات انقلاب اسلامی نیز، با نادیده گرفتن بدنه متدین و مسلمان طرفدار نهضت، به پررنگ کردن نقش برخی انسان‌های بی‌مایه مانند ماشالله قصاب که از قضا از اطرافیان یزدی بود پرداخته و تلاش شده، این جماعت لاقید به عنوان تیپ طرفداران نهضت امام خمینی معرفی شوند.(ص 74-81) در جای جای این نشریه، در بزنگا‌ه‌های سیاسی مهم عصر انقلاب اسلامی، برای لات‌ها نقش‌تراشی شده است و در نهایت ماجرای را به لات‌های طرفدار نظام نسبت داده‌اند. گرچه متولیان نشریه مزبور با زیرکی در بخش‌هایی از مجله بین لات و اوباش و لوطی تفکیک قائل شده‌اند اما مجموع پیامی که به مخاطب القاء می‌شود آن است که قهرمانان تحولات سیاسی اخیر ایران، مشتی لات و لوت بوده‌اند! گفتنی آنکه اولاً پرونده مزبور کاملاً مغرضانه و با پیش‌فرض‌های سیاسی و جناحی تنظیم شده و لذا هیچ ارزش علمی و استنادی ندارد. ثانیاً ادبیات و گفتمان نشریه مزبور مبنی بر لات‌انگاری جریان‌های مبارز و انقلابی، بازتکرار ادبیات استعمارگران و درباریان است! پیش از پیروزی انقلاب اسلامی، جریان مطبوعاتی غربگرا و وابسته به دربار، برای مخدوش کردن وجهه مبارزان مسلمان، آنان را و خطاب می‌کرد! نمونه‌اش مجاهدان نهضت جنگل و مجاهدان است. ثالثاً بیش از هر جریان سیاسی دیگری در این کشور، با پیوند دارند؛ آنان در دوران مبارزات نهضت امام، مشتی هفت‌تیرکش بودند که برخلاف دیدگاه امام، راه مبارزه را پیش گرفته بودند. سازمان تروریستی مجاهدین خلق(منافقین) قبل از انقلاب مورد تأئید کدام افراد و جریان سیاسی بود؟! در دهه شصت کدام گروه خشن و خشک‌مغز بود که بر دست جوانک‌های آستین‌کوتاه پوشیده رنگ می‌پاشید و بر پیشانی دخترکان کم‌حجاب پونس می‌چسباند! حالا نوچه های برای ما آدم شده‌اند و جنایات الواط جریان سیاسی خود را به جمع مبارزان مسلمان تسری می‌دهند و دست پیش گرفته‌اند پس نیفتند! در در ماجرای تلخ کدام جریان سیاسی بود که لشکر اوباش را به خدمت گرفت و متعرض جان و اموال و نوامیس ملت شد؟ در جریان آشوب‌های کور 96 و فتنه بنزینی 98، کدام جریان فراخوان داد و برای مشتی افراد مهاجم به مردم(افراد بیگناه و مردم عادی منظور نیستند)، عزاداری سراسری راه انداخت و با رسانه‌های معاند همصدا شد؟! به نظر می‌رسد با توجه به شکست‌های سیاسی اساسی جریان غربگرا در ایران، و احساس خطر جدی نسبت به حذف کامل از رأس هرم قدرت سیاسی در ایران، آنان با استفاده از انواع روش‌های غیرشرعی، تلاش دارند تصویری دروغین و خشن از جریان انقلابی ارائه دهند تا با تکیه بر این انگاره‌های خلاف واقع، با ، آنان را به سمت گزینه‌های غرب‌اندیش سوق دهند تا بتوانند بیش از پیش بر آتش خط سازش با شیطان بزرگ، بردمند. ادامه یادداشت: https://eitaa.com/rozaneebefarda/4011 @rozaneebefarda
؛ تئوریسین اسلام سکولار، مروج مدرنیته حجت الاسلام والمسلمین محمدجواد نوروزی دکترای علوم سیاسی @rozaneebefarda 🔻🔻🔻 [صفحه ۱ از ۲] 🔹از نظریه دو نوع اسلام متولد می شود؛ و ، که در قالب اسلام سکولار می‌گنجد. 🔹 مواجهه با  شخصیت فیرحی  از دو منظر قابل بررسی است؛ 🔻اول اینکه وی از دنیا رفته و احساسات نسبت به این ضایعه برانگیخته شده است و باید به خانواده  ایشان گفت 🔻اما آنچه اهمیت بالایی دارد جناب فیرحی است که نباید در با فوت ایشان مغفول بماند. 🔹شخصیت علمی آقای فیرحی را از دو منظر می توان مورد بررسی قرار داد؛ بعد اولی که در شخصیت ایشان می شود به آن پرداخت به لحاظ و است. 🔹 مهم ترین مسأله ای که جریان روشنفکری از عصر فتحعلی شاه تا کنون با آن روبرو بوده این است که چطور می توان از وضعیت کنونی که کشور در آن قرار دارد خارج شد و به مدرنیته رسید به صورتی که ظاهر دین حفظ شود اما به لحاظ فکری و مبنایی ذیل مدرنیته تعریف بشویم. 🔹براین اساس رویکرد های مختلفی توسط جریان روشنفکری مورد توجه قرار می گیرد؛ رویکرد اول نقد دین است، به گونه ای که به تبیین مبانی فکری غرب به عنوان الگوی پیشرفت در عرصه های مختلف به ویژه در عرصه نظامی، سیاسی و اقتصادی و دیگر عرصه ها پرداخته می شود. 🔹 رویکرد دوم تأویل مفاهیم غیر دینی در قالب مفاهیم دینی و استدلال دینی برای مفاهیم غربی است و شاید بتوان میرزا ملکم خان را پایه گذار این روش دانست که معتقد بود در جامعه دینی نمی توان به مواجهه مستقیم با مبانی دینی رفت. 🔹 اگر این خط تبارشناسی را تا به امروز امتداد دهیم خواهیم دید در زمان ما سعی شده است این تأویل با رویکرد فقهی، فلسفی، ناسیونالیستی و یا ایران شناسی آقای طباطبایی مورد توجه قرار بگیرد و در عصر مشروطه علمایی چون و سعی کردند این مواجهه مدرنیته با مفاهیم دینی را با تصرف در تفکرات مدرنیته و حفظ سیادت اسلام حل و فصل کنند. 🔹بعد دوم شخصیت آقای فیرحی جنبه فکری ایشان است؛ وی تلاش می کند مفاهیم و مؤلفه های غربی را با چارچوب فقهی مورد تبیین قرار دهد و در مواجهه با کسانی که رویکرد فلسفی دارند مانند سروش و یا رویکرد ایران شهری دارند مانند طباطبایی، به این دلیل نیست که این ها تلاش دارند دین را در ذیل مدرنیته تعریف کنند بلکه نقد وی به سروش و امثال او این است که چرا این افراد دستگاه فقه را نادیده گرفته اند، چرا که فقه مهمترین دستگاهی است که می شود از آن برای تعدیل مفاهیم غربی و ارائه مبانی و مؤلفه ها و مبانی غربی در چارچوب فقه و با روکش فقهی بهره برد. 🔹بنابراین این نکته که برخی تفکر فیرحی را استمرار تفکر مرحوم نائینی و مرحوم طالقانی می دانند به هیچ وجه درست نیست و مرحوم نائینی و شیخ فضل الله نوری از موضع فقه اجتهادی به مواجهه با مدرنیته برخاستند و تنها تفاوت این دو در تحلیل آن ها از موقعیت زمانه بود و استمرار تفکر شیخ فضل الله و نائینی به حکومت ولایت فقیه می انجامید، البته با مبانی متفاوت مرحوم نائینی در امور حسبیه و ادله الهی ولایت فقیه در دیدگاه شیخ فضل الله نوری وجود داشت. 🔹جریان روشنفکری تلاش می کند مرحوم نائینی را به نفع مبانی فکری التقاطی خود مصادره کند اما مطالعه در شیوه مرحوم نائینی و مواجهه واقع بینانه بینانه با اندیشه وی، ما را به نقطه ای که روشنفکران معاصر بر آن ایستاده اند نمی رساند. 🔹با مداقه در سلوک شخصیتی آقای فیرحی این نکته را خوهیم یافت که وی بیشترین را از دارد و در یک کلام می توان گفت وی مدرنیته است و تلاش می کند هر مسأله ای را با نقطه عزیمت مدرنیته آغاز کند و مؤلفه های فکری غربی که پس از رنسانس شکل گرفته است  برای او اصالت دارد و از فقه به عنوان یک دستگاه فکری در خدمت توجیه مبانی فکری غربی در استفاده می کند و پیشینه ای رویکرده میرزا ملکم خان برمی گردد که تلاش داشت مفاهیم غیردینی را با لعاب دینی به جامعه عرضه کند. 🔹پشتوانه  تئوریک نظریه نظام انقلابی، اسلام ناب است در مقابل نظریه اسلام غیر انقلابی که حاصل آن دموکراسی است ودو نوع اسلام از آن می تواند متولد شود، «اسلام متحجر» و «اسلام سکولار یا اسلام رحمانی»؛ که آقای فیرحی در قالب اسلام سکولار می گنجد. 🔹این انتقاد به و سایر رسانه‌ها وارد است که چرا وقتی افرادی مانند مرحوم با آن سابقه علمی از دنیا می روند به ابعاد شخصیتی و آثار آن ها توجهی نمی کنند اما در کوتاه ترین زمان ممکن برنامه ای در مورد آقای فیرحی روی آنتن می رود بدون اینکه زمینه نقد وجوه علمی این شخص فراهم شده باشد! @rozaneebefarda ادامه👇
تسری تفکر غربی به فقه سیاسی با نگاه شبه فوکویی تاملی در اندیشه دکتر موسی نجفی @rozaneebefarda 🔻🔻🔻 1️⃣ نظریه‌‌پردازی در خدمت یک جریان خاص سیاسی 2️⃣ سیطره نگرش فوکویی بر اتمسفر ذهنی ایشان 3️⃣ سرایت دادن تاریخ علمی غرب به تاریخ اندیشه سیاسی اسلام ▪️در چند روز اخیر در برخی محافل علمی و سیاسی پرسش هایی مشابه این زیاد طرح می گردد۰ 🔻 ضمن طلب مغفرت برای آن مرحوم و تسلیت به شاگردان و دوستانشان، به نظرم آراء و نظرات آقای دکتر فیرحی قابل مصادره برای جریانی غیر از اصلاحات نبوده و نیست و خود آن مرحوم هم تا جایی که شنیده ایم ابایی نداشته نوعی پوشش فکری و نظریه پردازانه به این جریان و حتی برای بخشی از دولت فعلی داشته باشد۰ لذا به نظر می‌رسد ارتباط فرهنگی و نظری آن مرحوم و جریان سیاسی اصلاحات بیشتر از انکه مصادره به مطلوب باشد، شبیه گودال و آبی بوده است که همدیگر را بخوبی پیدا نموده‌اند. 🔶 در هر حال علی الظاهر در آثار علمی نامبرده (البته بیان نظرات در چارچوب علمی حق مسلم هر استاد و صاحب نظری است) بیشتر سه رشته و موضوع قابل تشخیص و گاه در هم تنیده شده است: ۱- مسائل مربوط به تاریخ سیاسی ۲ - موضوعات اندیشه سیاسی ۳ - مباحث فقه سیاسی ▪️ در قسمت استفاده از تاریخ هر چند این رجوع ابتدا ارزشمند و قابل تحسین است ولی صید فکری نمودن از تاریخ، تبحر و آزمودگی خاص خود را دارد و ایشان در تاریخ تحولات سیاسی و بخصوص تاریخ مشروطه عمق زیادی نداشته و حتی بسیاری از منابع اصلی را هم رویت ننموده است و این از بررسی کتب و برخی اظهار نظراتشان در مورد اشخاص تاریخی نظیر مرحوم نوری و برخی علمای دیگر آشکار است۰ 🔻در زمینه اندیشه سیاسی اسلام هم بر اساس تقسیم بندی و نگاه خاص خود به تاریخ اندیشه می نگریسته و در مواقع زیادی نوعی نگاه و روش فوکویی بر ذهنیت ایشان غالب بوده است و این در برخی آثار و برداشتهای اندیشه سیاسی اسلامی وی آشکار است۰ 🔻هر چند مطالعه و بحث تخصصی در اندیشه سیاسی غرب امتیاز مهمی برای نامبرده محسوب می‌گردد ولی شاخص و معیار قرار دادن و تسری تاریخ علمی غرب به تاریخ اندیشه سیاسی اسلام کاری است که نوعی جهت دهی ماتقدم به کار پژوهشی یک محقق می‌دهد و ماحصل تحقیق را از قبل از نتیجه واقعی معین می‌نماید۰ 🔹در بخش سوم یعنی فقه سیاسی هم بنده تخصص لازم و صلاحیت اظهار نظر دقیق و همه جانبه را ندارم ولی به دو منبع موثق و نظریه محققانه از دو نفر از دوستان فاضل روحانی و صاحب صلاحیت در این حوزه فکری، خوانندگان عزیز را ارجاع می‌دهم۰[یادداشت دکتر جوادزاده و مصاحبه دکتر نوروزی با رسا] 🔹واکاوی و نقد منصفانه و بازتاب اندیشه یک استاد صاحب فکر (سوای حب و بغض‌ها و احساسات مثبت و منفی نسبت به وی) بهترین هدیه‌ای است که می‌شود به او بعد از ارتحالش تقدیم نمود و آثارش را از گرد نسیان و گذر زمان نجات داد۰ @rozaneebefarda