eitaa logo
روزنه
6.2هزار دنبال‌کننده
4.1هزار عکس
2.1هزار ویدیو
256 فایل
دریچه ای به تاریخ، سیاست و اندیشه دینی معاصر ارتباط با ادمین @M_shahidani
مشاهده در ایتا
دانلود
عباس‌ها نمی‌میرند؛ حاج کاظم‌ها تمام نمی‌شوند؛ اینجا سرچشمه است، سرچشمه گل‌آلود نیست! 💥اختصاصی @rozaneebefarda 🔻🔻🔻 امروز بعد از مدتها، دوباره را در قاب تلویزیون نمایش دادند، معلوم است آنقدرها هم که می‌گویند این صدا و سیما، نشده است. نفس عباس گرفته بود، حاج کاظم به خط زده بود، اصغر وفادار بود، سلحشور به هر وسیله‌ای می‌خواست غائله را ختم کند، سلمان متوجه حقیقت شده بود، ساختارها حاکمیت حداکثری داشتند، دنیا کرده بود، زخم زبان هنوز هم که هنوز است، تند بود، آن بالأخره از راه رسید، یعنی که حواسش به عباس و کاظم هست، به همه مردم هست. عباس آخر عمری نشد، پایش به نرسیده، برایش حجله پهن کردند، عباس رفت، کاظم ماند، درد تمام شد، داغ نه! خیبری سوز دارد، اما دود نه! خیبری تمام نمی‌شود، عباس هرگز نمرده است، کاظم هیچ‌وقت تمام نمی‌شود. کاش روزی لنز دوربین می‌چرخید به روی . سرچشمه همان است. سرچشمه هرگز گل‌آلود نمی‌شود. فرزندان فیضیه، عباس‌های خار در چشم اند، فرزندان فیضیه، کاظم‌های استخوان در گلویند، آنان هرگز هوای در سر نداشته‌اند، هرگز دست بیعت مولا را پس نزده اند، آنان هرگز نمی‌شوند، بعیت با پای سهم دیگرانی است که دو روز دنیا روح‌شان را گروگان گرفته است؛ عباس‌ها و کاظم‌های حوزوی سهم‌شان هیچ است، مقام و مرتبه و کسوت و کرسی نمی‌خواهد که اگر می‌خواستند، گذارشان به اینجا نمی‌افتاد. حرف دل آنان را لسان غیب بهتر می‌فهمد؛ ما بدین در نه پی حشمت و جاه آمده‌ایم.... از اینجا به .... به گمان شان همه را قلع و قمع کرده بودند، ریشه شان را کنده بودند، بین‌شان داشتند، زیر و بم کارها _به قول آن‌ها خراب‌کاری‌ها_شان را می‌دانستند؛ یکی به آن دیگری شان می‌گفت، اینها همه هستند! طلبه‌ بیچاره از مرد کت و شلواری پرسید، یعنی هستند؟ گفت: این غیرقانونی است! معلوم است که مجرم اند. قبلاً هم از این کارها کرده اند. طلبه مبهوت شده بود، خب دارند به اعتراض می‌کنند، این که بد نیست! پاسخی وجود نداشت، آنها مجرم بودند، اینجا فیضیه بود، اما همه جا را می خواست محاصره کند... دو سه کوچه آن طرف تر، همه چیز گل و بلبل بود؛ داشتند، کارشان را می‌کردند، ارزان بود؛ برچسب‌ها ارزان تر! ، ، ... ادبیات شان پیش تر تولید شده بود، فقط کافی بود به برکت یک ارتباط مستحکم، فرمان عقل یک یا را به دست بگیرند، به گمان شان همه چیز در حال تمام شدن بود، آنها با دست ، به صورت زده بودند، حالا وقت کردن بود... هلی کوپتر نشست، در برگه پیغام شفافی نوشته بود؛ قم باید بماند، در کار است! جوان ها و بزرگ تر ها نگذارند... نیمه جان بودند اما هنوز رمقی برای لبیک مانده بود... آنها آمدند به ، اگرچه پرچم و بلندگو را قبلاً کرده بودند، اما جنس را خوب می شناسند، این مردم با روح قدسی انس دارند، با عشق الهی سیدعلی نفس می‌کشند. قطره ها به هم پیوسته اند، جاری شده است، اینجا سرچشمه است، سرچشمه گل آلود نیست. حسن مقدمی شهیدانی ۱۳۹۷-۱۲-۲۴ @rozaneebefarda
آغاز انحراف آقای منتظری تفسیرهای جدید از مبانی انقلاب و تغییر منطق حجیت @rozaneebefarda 🔻🔻🔻 ⚜تبیین 🔹برخی از افراد فکر می کنند انحراف آقای منتظری پس از افشای قضایای مهدی هاشمی معدوم بود؛ اما باید دقت کنیم ریشه این انحراف را باید در نگاه های تند انقلابی او در پیش از انقلاب و حمایت از مجاهدین خلق دانست. مواضع تند و تیز آقای منتظری در سالهای اولیه انقلاب در عین همکاری با پدران مجاهدین خلق یعنی نهضت آزادی زمینه زاویه گرفتن تدریجی و غیر آشکار فکری و عملی وی را فراهم کرد. 🔹این تغییر تدریجی در مباحث وی در باب ولایت فقیه و کتاب مشهور الدراسات فی ولایه الفقیه به صورت یک مبنای فکری و اجتهادی خود نمایی کرد البته وی درصد حمایت و تبیین نظری انقلاب و حاکمیت اسلامی و ارائه مبنایی جدید و مقبول از ولایت فقیه بود و به همین جهت این تفاوت مبنا، در دهه شصت چندان جدی تلقی نشد، در عین حال خیلی هم مورد اقبال انقلابیون قرار گرفت و به همین جهت این کتاب به عنوان کتاب سال جمهوری اسلامی شناخته شد و همگان به تعریف و تمجید آن پرداختند. 🔹 آقای منتظری در مباحث ولایت فقیه، برخلاف همه فقهای پیشین ، با هدف کارآمدی بیشتر دز مناسبات و معادلات اجتماعی و سیاسی، مبنای جدیدی را اتخاذ کرد که مبتنی بر ادبیات علوم سیاسی مدرن و مبتنی بر مفهوم است. 🔹 نظریه وکالت اگر چه ادبیات جدید و نوینی برای دفاع از انقلاب و ولایت فقیه تلقی شد و همه ها و از آن استقبال کردند و آقای منتظری را نظریه پرداز محوری معرفی کردند اما به تدریج مشخص شد که مبنای جدید، چندان هم که فکر می کردند به نفع انقلاب و تبیین ولایت فقیه ختم نشد و خود آقای منتظری براساس همین مبنا و دروس، به تقابل با ولی فقیه زمان و استاد خود یعنی حضرت امام خمینی رسید و مهمترین جریان مخالفت با انقلاب اسلامی، مکتب امام خمینی و ولایت فقیه در امتداد جریانهای مجاهدین خلق و نهضت آزادی را راهبری کرد. و بسیاری از مغرضان و مخالفان پشت نظریه و تلاشی مخفی شدند که در آغاز برای دفاع از انقلاب و ولایت فقیه طراحی شده بود. ⚜ عبرت 🔹 از این جریان می توان درس گرفت که هر تلاشی برای دفاع و تبیین انقلاب اسلامی و ولایت فقیه باید مبتنی بر دستگاه فکری عالمان و حکیمان و فقیهان تراز حوزه های علمیه باشد و ریشه در حکمت اسلامی و فقه جواهری حقیقی داشته باشد و هرگونه از این ادبیات علمی و روش فقاهتی هر چند با هدف تبیین و دفاع انقلاب و ولایت فقیه و برای توسعه اجتماعی و راهبری مناسبات و معادلات اجتماعی باشد می تواند در جهت خودش مدیریت شود و به خطر بزرگی برای انقلاب و حاکمیت دینی تبدیل شود. 🔹 امروز نیز برخی از جریانهای انقلابی و فعال در حوزه و دانشگاه در تلاشند با تغییر منطق حجیت و روش استنباط در فقه و حکمت اسلامی را از اساس تغییر دهند و منطق و روش دیگری را جانشین کنند هدف این افراد نیز طراحی دستگاه فکری جدید برای تفاهم اجتماعی و کارآمدی دین در مناسبات و معادلات اجتماعی است. که به نظر می رسد این جریانها نیز است که انقلابیون دهه شصت با آن مواجه شدند. ⚜نکته 🔹این به معنای مخالفت با تکامل روش فقاهت و حکمت و جلوگیری از هر گونه نواندیشی و اجتهاد روشمند نیست. بلکه نوآوری و اجتهاد همواره امر مطلوب و ضروری است به شرط آنکه در منطق حجیت و روش استدلال و استنباطی باشد که در طول هزار و چهارصد سال گذشته توسط فقها و حکما تحت پرتو معارف قرآن و اهل بیت(ع) تدوین و تکامل یافته است. 🔹نوآوری های امام خمینی، علامه طباطبایی، شهید مطهری و آیت الله خامنه ای نمونه عالی و کاملی از نوآوری های عمیق و بزرگی است که موجب تکامل و تفاهم اجتماعی شد و دین را وارد مدیریت اجتماعی و دخیل در مناسبات و معادلات اجتماعی کرد بدون آنکه گرفتار تغییر مبنا و تعویض منطق حجیت و روش استنباط و عدول از حکمت اسلامی و فقه جواهری شود. سید مهدی موسوی @rozaneebefarda
افشاگری صریح امام خمینی علیه متحجرین مذهبی درباری و سکولارهای حوزوی غربگرا/ برشی از تصریح امام به خیانت انجمن حجتیه در شکستن اعتصاب نیمه شعبان @rozaneebefarda 🔻🔻🔻 ❄️امام خمینی: اولين و مهمترين فصل خونين مبارزه در عاشوراى 15خرداد رقم خورد. در 15خرداد42 مقابله با گلوله تفنگ و مسلسل شاه نبود كه اگر تنها اين بود مقابله را آسان‏ مى‏نمود. بلكه علاوه بر آن از و و بود؛ و و بود كه هزار بار بيشتر از باروت و سرب، جگر و جان را مى‏سوخت و مى‏دريد. در آن زمان روزى نبود كه حادثه‏اى نباشد، به و متوسل شدند حتى نسبت تارك الصلاة و كمونيست و عامل انگليس به افرادى كه هدايت مبارزه را به عهده داشتند مى‏دادند. واقعاً روحانيت اصيل در تنهايى و اسارت خون مى‏گريست كه چگونه امريكا و نوكرش پهلوى مى‏خواهند ريشه ديانت و اسلام را بركنند و عده‏اى روحانى مقدس نماى ناآگاه يا بازى خورده و عده‏اى وابسته كه چهره‏شان بعد از پيروزى روشن گشت، مسير اين خيانت بزرگ را هموار مى‏نمودند. آن قدر كه اسلام از اين مقدسين روحانى نما ضربه خورده است، از هيچ قشر ديگر نخورده است و نمونه بارز آن مظلوميت و غربت امير المؤمنين- عليه السلام- كه در تاريخ روشن است. بگذارم و بگذرم و ذائقه‏ها را بيش از اين تلخ نكنم. ولى بايد بدانند كه و شيوه مقدس مآبى و دين فروشى عوض شده است. شكست خوردگان ديروز، سياست بازان امروز شده‏اند. آنها كه به خود اجازه ورود در امور سياست را نمى‏دادند، پشتيبان كسانى شدند كه تا براندازى نظام و كودتا جلو رفته بودند. غائله قم و تبريز [اشاره به خیانت های حزب خلق مسلمان آقای ] با هماهنگى چپيها و سلطنت طلبان و تجزيه طلبان كردستان تنها يك نمونه است كه مى‏توانيم ابراز كنيم كه در آن حادثه ناكام شدند ولى دست برنداشتند و از ‏سر در آوردند، باز خدا رسوايشان‏ ساخت. دسته‏اى ديگر از روحانى‏نماهايى كه قبل از انقلاب ‏دانستند و سر به آستانه دربار مى‏ساييدند، يكمرتبه متدين شده و به روحانيون عزيز و شريفى كه براى اسلام آن همه زجر و آوارگى و زندان و تبعيد كشيدند تهمت وهابيت و بدتر از وهابيت زدند. ديروز مقدس‏نماهاى بيشعور مى‏گفتند دين از سياست جداست و مبارزه با شاه حرام است، امروز مى‏گويند مسئولين نظام كمونيست شده‏اند! تا ديروز مشروب فروشى و فساد و فحشا و فسق و حكومت ظالمان براى ظهور امام زمان- ارواحنا فداه- را مفيد و راهگشا مى‏دانستند، امروز از اينكه در گوشه‏اى خلاف شرعى كه هر گز خواست مسئولين نيست رخ مى‏دهد، فرياد «وا اسلاما» سر مى‏دهند! ديروز ‏اى_ها و در بحبوحه مبارزات تمام تلاش خود را نمودند تا را ، امروز ‏تر_از_انقلابيون_شده‏اند! «ولايتى» هاى ديروز كه در سكوت و تحجر خود آبروى اسلام و مسلمين را ريخته‏اند، و در عمل پشت پيامبر و اهل بيت عصمت و طهارت را شكسته‏اند و تعيش_نبوده است، امروز خود را بانى و وارث ولايت نموده و حسرت ولايت دوران شاه را مى‏خورند! راستى اتهام امريكايى و روسى و التقاطى، و ، اتهام كشتن زنان آبستن و حِليّت قمار و موسيقى از چه كسانى صادر مى‏شود؟ از آدمهاى لا مذهب يا از مقدس‏نماهاى متحجر و بيشعور؟! فرياد و و شهيدان و ‏ها كار كيست؟ كار عوام يا ؟ خواص از ؟ از به ظاهر معممين يا غير آن؟ ! همه اينها در_جايگاه_و_در_فرهنگ_حوزه‏هاست، و هم با اين ، و است. (صحیفه امام، ج21، صص 280-282) 🔹فرهیختگان را به دعوت فرمائید: 👇 https://eitaa.com/joinchat/2032861191C0a0a43a053
؛ تلاشی برای رسمیت بخشیدن به اعتراضات مردمی در چارچوب های سیاسی نظام [صفحه 1 از 2] 💥اختصاصی @rozaneebefarda 🔻🔻🔻 مرد روزهای سخت و پدیده ای فراتر از سینمای کاسب کار و زمان زده ایرانی است. او در مقاطع مختلف تلاش کرده از پشت دوربین مردم به چالش های سیاسی و اجتماعی نظام بپردازد. او با فراز و فرود جامعه خویش، افتان و خیزان به پیش رفته است؛ روزگاری در جبهه گرم خوزستان، روزگاری دیگر بر فراز آسمان، روزگاری دیگر در حاشیه های راین، زمانی در باب مسئله جمعیت، زمانی همصدا با حنجره گرفته شیمیایی ها و بغض فروخورده حاج کاظم ها، وقتی دیگر به دنبال نقد صریح دستگاه امنیت و در تکاپوی ایجاد امنیت برای ارغوان های ایرانی، زمانی در چالش بادیگارد و محافظ، روزگاری در دمشق و همقدم با مدافعان حرم، و اکنون پرداختن به مسئله ! او همان ابراهیم حاتمی کیاست که می شناسیم؛ صریح و ساده و البته به غایت سیاسی! پرتکاپو و پردرد و به شدت وفادار. کارگردانی که همنشینی اش با اصلاح طلبان عاشق آمریکا کم نیست، اما عاشق آمریکا نیست بلکه عاشق امام و شهداست. کسی که گاه بر چارچوب ها می شورد اما تمایلی به خروج از چارچوب ها ندارد، کسی که در گسل واقعیت ها و آرمان ها خانه ساخته است؛ این است حکایتی مردمی ناآرام و پرهیاهو و هنرمند و البته ! خروج حاتمی کیا، در آینده تبعات اجتماعی و سیاسی زیادی در پی خواهد داشت و اگر دقیق و درست تفسیر نشود، یک عده وطن فروش و گرگ های در لباس میش و دستان پنهان دشمن در آستین دوست، بدشان نمی آید آن را نسخه ای ایرانی و مذهب مالی شده از تفسیر کنند و به عنوان پشتوانه رسانه ای گفتمان ناجنبش های اجتماعی جا بزنند! این مهم، ضرورت تفسیرهای درست و دقیق از فیلم را صد چندان می کند و این یادداشت کوتاه و البته نارسا، تلاشی است در این جهت. آنچه در پی می آید نکاتی است که شاید در رمزگشایی از خروج حاتمی کیا مؤثر افتد اما حتمن کافی نیست و هزارها حرف نگفته و بعضا ناگفتنی باقی مانده است! 1- حاتمی کیا قهرمان بازی دادن نمادهاست برای پیشگیری از بازی با نمادها. عدل آباد سرزمین شهداست، اعتراض برای خاک شروع می شود، مقصد مرکز قدرت اجرائی است که بدون اجازه در زمین رحمت فرود آمده، محصول دسترنج روستا به دست بی کفایتی یک مأمور دولتی از بین رفته، جوانان گروگان گرفته شده اند برای بستن دهان بزرگترها، تراکتور همزمان نماد زحمت و خشونت است، رجال دولتی همزمان از و و استفاده می کنند. حرکت اعتراضی را از مزار شهیدان آغاز می کنند به نشانه پیوند با اصالتها و ارزشها و که پی رنگ پررنگ داستان است. 2- صداقت و پرهیز از سالوس بازی، شاخصه بارز معترضین است اما کسانی در دل همین حرکت هستند که تخم می کارند یا برای کسب موقعیت، به دنبال معامله مطالبات با مقامات اجرایی هستند. 3- در 1400 گفتمان خروج، اهمیت فوق العاده می یابد؛ مردم اکنون بیش از هر زمان دیگری تشنه هستند، آنان بازگشت به آرمان های نسل اول انقلاب اسلامی را می خواهند و همان نسل اول دوباره برای نجات آرمان ها از زیر چرخ بروکراسی ، باید برخیزد و حتمن برخواهد خواست. 4- جریان اعتدال اکنون با این حجم از ناکارآمدی، ورشکستگی سیاسی اش را به عمق جان درک کرده و می داند که دوران و تمام شده و مردم آنان را پس زده اند و دنبال عدالت اند اما بدش نمی آید ریل سیاست را از اعتدال به عدالتخواهی عرفی شیفت کند و به جای پاسخگویی از ناکامی های غیرقابل انکار در عرصه اقتصادی و سیاسی، ژست مطالبه گری یا آزادی خواهی برای شنیدن صدای معترضان به خود بگیرد. تلاش برای مصادره گفتمان عدالتخواهی یا انحراف آن، تماماً در همین جهت سامان یافته است. حزب دولتی ، همان است که از یک سو تلاش دارد عدالتخواهی را به انحراف بکشاندف از دیگر سو مدام ایه یأس می خواند، از سوی دیگر نقش ایفا می کند، از طرفی ژست عقل کل به خود می گیرد و در نهایت تلاش دارد همه چیز را با حل و فصل کند و در واقع آرمان عدالتخواهی را به و تمام! 5- خروج شورش نیست، هشدار است؛ پس دنبال آشوب و تخریب نیست، می خواهد زبان سخن گفتن با قدرت اجرایی باز باشد. می خواهد راهی باز کند که یک کشاورز عادی، بدون لکنت دادش را به بالاترین مقام اجرائی کشور برساند. همین. لذا آرمان حاتمی کیا فعال سازی ظرفیت های قانونی کشور برای مبارزه با مظالم احتمالی دستگاه اجرائی است و بس. 6- ترکیب خاص معترضین نشانه گستره اقلیمی و زبانی و قومی معترضین است اما در این میان تمرکز ویژه ای بر آذری زبانان و بختیاری ها صورت گرفته است. تعداد نیز نمادین است؛ 12 نفر به خط می زنند و نهایتا تنها یک نفر به مقصد می رسد. @rozaneebefarda ادامه👇
هدایت شده از روزنه
افشاگری صریح امام خمینی علیه متحجرین مذهبی درباری و سکولارهای حوزوی غربگرا/ برشی از تصریح امام به خیانت انجمن حجتیه در شکستن اعتصاب نیمه شعبان @rozaneebefarda 🔻🔻🔻 ❄️امام خمینی: اولين و مهمترين فصل خونين مبارزه در عاشوراى 15خرداد رقم خورد. در 15خرداد42 مقابله با گلوله تفنگ و مسلسل شاه نبود كه اگر تنها اين بود مقابله را آسان‏ مى‏نمود. بلكه علاوه بر آن از و و بود؛ و و بود كه هزار بار بيشتر از باروت و سرب، جگر و جان را مى‏سوخت و مى‏دريد. در آن زمان روزى نبود كه حادثه‏اى نباشد، به و متوسل شدند حتى نسبت تارك الصلاة و كمونيست و عامل انگليس به افرادى كه هدايت مبارزه را به عهده داشتند مى‏دادند. واقعاً روحانيت اصيل در تنهايى و اسارت خون مى‏گريست كه چگونه امريكا و نوكرش پهلوى مى‏خواهند ريشه ديانت و اسلام را بركنند و عده‏اى روحانى مقدس نماى ناآگاه يا بازى خورده و عده‏اى وابسته كه چهره‏شان بعد از پيروزى روشن گشت، مسير اين خيانت بزرگ را هموار مى‏نمودند. آن قدر كه اسلام از اين مقدسين روحانى نما ضربه خورده است، از هيچ قشر ديگر نخورده است و نمونه بارز آن مظلوميت و غربت امير المؤمنين- عليه السلام- كه در تاريخ روشن است. بگذارم و بگذرم و ذائقه‏ها را بيش از اين تلخ نكنم. ولى بايد بدانند كه و شيوه مقدس مآبى و دين فروشى عوض شده است. شكست خوردگان ديروز، سياست بازان امروز شده‏اند. آنها كه به خود اجازه ورود در امور سياست را نمى‏دادند، پشتيبان كسانى شدند كه تا براندازى نظام و كودتا جلو رفته بودند. غائله قم و تبريز [اشاره به خیانت های حزب خلق مسلمان آقای ] با هماهنگى چپيها و سلطنت طلبان و تجزيه طلبان كردستان تنها يك نمونه است كه مى‏توانيم ابراز كنيم كه در آن حادثه ناكام شدند ولى دست برنداشتند و از ‏سر در آوردند، باز خدا رسوايشان‏ ساخت. دسته‏اى ديگر از روحانى‏نماهايى كه قبل از انقلاب ‏دانستند و سر به آستانه دربار مى‏ساييدند، يكمرتبه متدين شده و به روحانيون عزيز و شريفى كه براى اسلام آن همه زجر و آوارگى و زندان و تبعيد كشيدند تهمت وهابيت و بدتر از وهابيت زدند. ديروز مقدس‏نماهاى بيشعور مى‏گفتند دين از سياست جداست و مبارزه با شاه حرام است، امروز مى‏گويند مسئولين نظام كمونيست شده‏اند! تا ديروز مشروب فروشى و فساد و فحشا و فسق و حكومت ظالمان براى ظهور امام زمان- ارواحنا فداه- را مفيد و راهگشا مى‏دانستند، امروز از اينكه در گوشه‏اى خلاف شرعى كه هر گز خواست مسئولين نيست رخ مى‏دهد، فرياد «وا اسلاما» سر مى‏دهند! ديروز ‏اى_ها و در بحبوحه مبارزات تمام تلاش خود را نمودند تا را ، امروز ‏تر_از_انقلابيون_شده‏اند! «ولايتى» هاى ديروز كه در سكوت و تحجر خود آبروى اسلام و مسلمين را ريخته‏اند، و در عمل پشت پيامبر و اهل بيت عصمت و طهارت را شكسته‏اند و تعيش_نبوده است، امروز خود را بانى و وارث ولايت نموده و حسرت ولايت دوران شاه را مى‏خورند! راستى اتهام امريكايى و روسى و التقاطى، و ، اتهام كشتن زنان آبستن و حِليّت قمار و موسيقى از چه كسانى صادر مى‏شود؟ از آدمهاى لا مذهب يا از مقدس‏نماهاى متحجر و بيشعور؟! فرياد و و شهيدان و ‏ها كار كيست؟ كار عوام يا ؟ خواص از ؟ از به ظاهر معممين يا غير آن؟ ! همه اينها در_جايگاه_و_در_فرهنگ_حوزه‏هاست، و هم با اين ، و است. (صحیفه امام، ج21، صص 280-282) 🔹فرهیختگان را به دعوت فرمائید: 👇 https://eitaa.com/joinchat/2032861191C0a0a43a053
یک کانال فیک مدعی انقلابی گری که نه است و نه و ماموریتش بین نیروهای انقلابی قم است. گاهی یک مجموعه به بیان مطالبی مخالف با اهدافش می پردازد برای برانگیختن واکنش ها و ایجاد تنش و اختلاف! این یک روش قدیمی در جنگ روانی است. رسانه‌های انقلابی مخصوصا السابقون شان، بارها و بارها این حرکت های خزنده برای از هم پاشیدن جبهه منسجم رسانه ای جریان انقلابی را تجربه کرده و راه مواجهه با آن را به خوبی بلدند. فیک ها عمر کوتاهی دارند و نیامده خواهند رفت. انقلابیون اصیل اما نه با حکم و حقوق کسی به میدان آمده اند و نه منتظر خرده فرمایشات پدرخوانده ها هستند و نه با مواجب بگیرهای انقلابی نمای وابسته به ، از میدان به در می شوند. مساله انقلابی ماندن حوزه قم، بارها مهم تر از پیروزی در حوادث موسمی(مانند انتخابات ۱۴۰۰) است و از این رو رسانه های انقلابی در عین توجه به حوادث واقعه، همچنان و همیشه در جبهه صیانت از انقلابی ماندن حوزه، یکصدا و یکدست باقی می مانند و به پیش می روند. بعون الله تعالی. @rozaneebefarda
دیدگاه های تأمل برانگیز جناب آقای ؛از تفسیر تا انکار [صفحه 1 از 3] @rozaneebefarda 🔻🔻🔻 ◾️یکی از رسانه های اقماری در پرونده ویژه خود با موضوع ، به بازنشر سخنان پیشین جناب آقای علوی از مؤسسین تشکل حوزوی موسوم به (مطرح شده در ابتدای درس خارج فقه)، پرداخته که حاوی نکات مهم و تأمل برانگیزی است. متن این سخنان به قرار ذیل است: ◽️برخی به حوزه علیمه اشکال کرده‌اند که است، اما این عنوان سکولار و عناوینی از این دست، معانی مختلف دارد و که بیایند حوزه و روحانیت و دین و همه چیز را با آن بسنجند؛ مرادشان از این اصطلاح چیست؟ اگر مرادشان این است که حوزه به زندگی و مشکلات و وضعیت و دغدغه‌های مردم کاری ندارد که این به شهادت تاریخ حوزه دروغ است؛ اصلا تشیع یک مذهب سیاسی است و اصلا نمی‌تواند نسبت به مردم بی‌اعتنا باشد؛ آنکه به نظر این آقایان سکولار است حوزه‌های دیگران است که اطاعت از هر کسی را واجب می‌دانند؛ آنهایی که فقط برای حکومت ظالمین ایدئولوژی درست می‌کنند سکولار هستند نه حوزه‌های شیعه که مراجعش هر وقت در هر جریانی که پیش آمده وارد شدند و ملجأ و پناه مردم بودند؛ میرزای شیرزای را ببینید؛ آخوند خراسانی را ببینید؛ میرزای نائینی را ببینید؛ مگر نبوده که این بزرگان در همه امور وارد شدند؟ ▪️اگر مرادشان از سکولار این است بحث‌هایی که در حوزه می‌شود به دردنخور است من خیلی از بعضی تعجب می‌کنم؛ گاهی از اوقات می‌خواهند به حوزه فحش بدهند می‌گویند آقایان علما در مسائل طهارت مانده‌اند؛ ولی در همین طهارت، مسائل ما هنوز حل‌نشده باقی مانده است؛ در همین طهارت که از نظر این آقایان ساده و پیش پا افتاده است ما امروز مسائل حل‌نشده داریم؛ من مسائل بسیاری در طهارت به شما نشان می‌دهم که الان ابتلای عجیب و غریب مردم است و ما برای آن جواب درست و حسابی نداریم. ◽️ما هم منجمد نیستیم بگوییم پنجاه‌ودو کتاب از طهارت تا دیات بیشتر در فقه نداریم و دیگر کتابی لازم نیست؛ این کتاب‌ها بر اساس روایاتی که به ما رسیده است و بر اساس اطلاعاتی که مردم داشتند شکل گرفته است؛ شما بیایید کتاب جدید بیاورید؛ بحث‌های جدید لازم داریم؛ در مسائل ما خیلی حرف زدیم؛ گاهی حرف می‌زنیم و از خود حوزه ما را نمی‌تابند؛ حرف را باید گوش کنید و در آن تامل کنید؛ این بساطی است که ما با بانک‌ها بر سر مردم آوردیم و خودمان هم همگی اشکال می‌کنیم این بهره‌ها چیست که می‌گیرید؟سود و جریمه چیست که می‌گیرید؟ اما اینها را چه کسی برای بانکها درست کرده است؟ ما به نام ؛ آیا قبلا بانک‌ها این‌‌طور بوده است؟ ما به اسم اسلامی کردن نظریات بعضی از آقایان فقها را وارد کردیم؛ اما است؛ شما اقتصاد را هم بخواهید تفسیر کنید بر اساس پیش‌داده‌ها و پیش‌ذهنیت‌ها آن را بحث نکنید و آزاد بگذارید؛ از طرفی هم به نظر شما اقتصاد اسلامی است ولی ما این حرف را می‌زنیم که ما یا یا روانشناسی اسلامی ؛ اینها علوم دیگری هستند؛ بله اسلام در مقایسه با این حقایق، مطالبی و ارشاداتی دارد که حرف ما این است این ارشادات را درست تبیین کنیم. ◾️باید حوزه ورود ریشه‌ای حوزه به داشته باشد؛ این که حوزه به همه مسائل بپردازد قطعا خواسته ما همین است؛ ما از خدا می‌خواهیم که درس‌ها در همه زمینه‌ها پختگی پیدا کند؛ اما بعضی فکر می‌کنند فقط در حوزه درس خارج اگر کسی مثلا کتاب قضا بگوید خیلی خوب و است اما اگر کتاب حج یا صلاه بگوید است؛ توجه داشته باشید که درس خارج برای تربیت افراد به جهت استنباط احکام است؛ یعنی ما وارد می‌شویم طرق استنباط احکام را یاد می‌دهیم؛ یعنی چه یاد می‌دهیم؟ یعنی فرق نمی‌کند کتاب مورد بحث چه کتابی باشد؛ این آقای طلبه و فاضل این رویه و روش استنباط را طبق مذاق استاد می‌آموزد؛ این تازه خودش در ورطه تحقیق می‌افتد و می‌خواهد کار کند دیگر چه فرقی می‌کند آموزش در کتاب طهارت یا صلاه یا حج یا حدود و قضا باشد؛ آن قواعد اصولی که به کار برده می‌شود همان است؛ آن روشی که برای استظهار از روایات به کار برده می‌شود همان است. ▪️ادامه سخنان را اینجا بخوانید: https://eitaa.com/rozaneebefarda/4937 ◽️حاشیه بر این سخنان را اینجا بخوانید: https://eitaa.com/rozaneebefarda/4938 @rozaneebefarda
حاشیه بر دیدگاه های جناب آقای سیدمحمدجواد علوی [صفحه 3 از 3] 4) بی اعتنایی به مسائل اساسی جهان اسلام از مسئله فلسطین گرفته تا موضوع تکفیر و هجوم به حرم اهل بیت(ع) و عادی سازی روابط با رژیم غاصب و قرآن سوزی و اهانت به پیامبر و دامن زدن به اختلافات داخلی در جهان اسلام و صدها موضوع خرد و کلان دیگر در پیش چشم ماست که سکولارهای حوزوی در مقابل آن روزه سکوت گرفته اند! 5) یک فراز از این سخنان حاوی مطالب نامناسبی است که انتظار می رود گوینده محترم در صدد تدارک آن برآید. ایشان با اشاره ضمنی به نظریه اولوالامر بودن خلیفه طاغوت در منظر عامه، گفته: «آنکه به نظر این آقایان سکولار است حوزه‌های دیگران است که اطاعت از هر کسی را واجب می‌دانند.» این سنخ قرینیت سازی ها، تالی فاسدها و ملزومات نامناسبی دارد که معلوم نیست برای بیان کدامین مقصد و مقصود مطرح شده است. 6)ایشان در دفاع از سیاسی بودن حوزه شیعی به بزرگانی چون میرزای شیرازی، آخوند خراسانی و میرزای نائینی، اشاره کرده است که از قضا سخن جریان انقلابی حوزه با سکولارهای حوزوی نیز همین است که چرا برخی مدعیان فضل و دانش و اخیرا مرجعیت و ریاست دینی، از سیره و سلوک آن بزرگمردان فاصله گرفته اند. ایشان حتمن می داند که حضرت امام خمینی در رساله ولایت فقیه خود، مرحوم نائینی را یکی از پیشگامان تبیین این موضوع در میان متاخرین از علمای امامیه دانسته است لذا از این جهت، جناب ایشان باید کارنامه فضلای مورد نقد را با عملکرد و مواضع صریح آن بزرگان مقایسه کند تا به میزان فطانت و درستی مدعای انقلابیون صحه بگذارد. 7) کسی پرداختن به مسائل پیشین را ملازم با سکولاریسم نمی داند که اگر چنین باشد مقام معظم رهبری و امام خمینی نیز همزمان با تذکار نسبت به خطر سکولار شدن حوزه ها، نباید به آن مباحث می پرداختند! بلکه مسئله آن است که جریانی در قم(بعضا عامدانه و بعضا از روی جهل) تلاش دارد، بدنه فضلای حوزه را از پرداختن به مسائل مستحدثه منصرف یا غافل سازد و بدین صورت حوزه را از مناسبات سیاسی-اجتماعی داخلی و بین المللی حذف کند. آیا این قبیل اقدامات، تلازمی با سکولار کردن حوزه ندارد؟! 8) ایشان می گوید «ما هم منجمد نیستیم بگوییم پنجاه‌ودو کتاب از طهارت تا دیات بیشتر در فقه نداریم و دیگر کتابی لازم نیست...شما بیایید کتاب جدید بیاورید؛ بحث‌های جدید لازم داریم.» سخن این است چرا جناب ایشان و همفکران شان این دغدغه را ندارند که بر اساس مسائل جدید، کتاب جدید بنویسند؟ چرا از دیگران مطالبه می کنند؟ صرف منجمد نبودن کافی است؟ آیا صرفا دعوت از دیگران برای طرح مباحث جدید، به معنای منجمد نبودن است؟ ایشان با تمسک به برخی تعابیر خاص، مدعی شده اند «بعضی فکر می‌کنند فقط در حوزه درس خارج اگر کسی مثلا کتاب قضا بگوید خیلی خوب و است اما اگر کتاب حج یا صلاه بگوید است.» خوب است جناب ایشان بفرمایند دقیقا چه کسی چنین مدعاهای واهی را مطرح کرده است؟ یکی از روش های استخفاف طرف بحث آن است که مدعای او را به نحو سخیف و نادرست بازگو کنند و بعد مورد هجو قرار دهند! تمسک به این روشها در شان فضلای حوزوی نیست و با اخلاق اهل بیت(ع) سازگاری ندارد. 9) ایشان می گوید: «ما به اسم اسلامی کردن نظریات بعضی از آقایان فقها را وارد کردیم؛ اما است.» خب چرا به نحو تفصیلی و عالمانه به مسئله وارد نمی شوید که اشتباهات معلوم شود؟ صرف طرح ادعاهای مبهم، چه چیزی را اثبات می کند؟ موضوع بانکداری اسلامی در ابتدای دهه شصت و در زمانه ای مطرح شد که بزرگانی مانند آیت الله صافی در شورای نگهبان حضور داشته اند. آیا این بیانات تعریضی به این بزرگان محسوب نمی شود؟ 10) جناب ایشان می فرماید لازمه بحث های اجتماعی آن است که «زمینه برای ورود حوزه و بحث اساتید باشد؛ نروند که آقا این بحث را دیگر نکن؛ این‌جور نباشد؛ باشد.» حرف بسیار بجایی است اما خوب است ایشان بفرمایند تا کنون یقه چه کسی را گرفته اند و از بحث آزاد منع کرده اند؟ مگر نه این که مطالبه مقام معظم رهبری در باب ، سالهاست بر زمین مانده است؟ کارنامه جریان انقلابی عقل گرا کاملا روشن است اما: از آن سو، چه کسانی به صرف برخی دیدگاه های (فرضا شاذ) مرحوم علامه فضل الله، در قم پیاده روی راه انداختند؟ چه کسانی کرسی درس اخلاق را به صرف یک دیدگاه خاص تاریخی تعطیل کردند؟ چه طیفی مرحوم دکتر صادقی را منزوی و اشتهاردی ها و علامه عسکری ها را مهجور کرد؟ کدام جریان حوزوی نسبت به برخی دیدگاه های آن روحانی غیرایرانی بیانیه شبه تکفیر صادر کرد؟! کدام جریان در قم با تئوریزه کردن فرهنگ فحاشی به مقدسات مخالفان ، زمینه بحث علمی و هدایت آنان را سلب می کند؟ حتما خوب به خاطر دارید که انقلابیون در این امور دخیل نبوده اند! @rozaneebefarda
هدایت شده از روزنه
دیدگاه های تأمل برانگیز جناب آقای ؛از تفسیر تا انکار [صفحه 1 از 3] @rozaneebefarda 🔻🔻🔻 ◾️یکی از رسانه های اقماری در پرونده ویژه خود با موضوع ، به بازنشر سخنان پیشین جناب آقای علوی از مؤسسین تشکل حوزوی موسوم به (مطرح شده در ابتدای درس خارج فقه)، پرداخته که حاوی نکات مهم و تأمل برانگیزی است. متن این سخنان به قرار ذیل است: ◽️برخی به حوزه علیمه اشکال کرده‌اند که است، اما این عنوان سکولار و عناوینی از این دست، معانی مختلف دارد و که بیایند حوزه و روحانیت و دین و همه چیز را با آن بسنجند؛ مرادشان از این اصطلاح چیست؟ اگر مرادشان این است که حوزه به زندگی و مشکلات و وضعیت و دغدغه‌های مردم کاری ندارد که این به شهادت تاریخ حوزه دروغ است؛ اصلا تشیع یک مذهب سیاسی است و اصلا نمی‌تواند نسبت به مردم بی‌اعتنا باشد؛ آنکه به نظر این آقایان سکولار است حوزه‌های دیگران است که اطاعت از هر کسی را واجب می‌دانند؛ آنهایی که فقط برای حکومت ظالمین ایدئولوژی درست می‌کنند سکولار هستند نه حوزه‌های شیعه که مراجعش هر وقت در هر جریانی که پیش آمده وارد شدند و ملجأ و پناه مردم بودند؛ میرزای شیرزای را ببینید؛ آخوند خراسانی را ببینید؛ میرزای نائینی را ببینید؛ مگر نبوده که این بزرگان در همه امور وارد شدند؟ ▪️اگر مرادشان از سکولار این است بحث‌هایی که در حوزه می‌شود به دردنخور است من خیلی از بعضی تعجب می‌کنم؛ گاهی از اوقات می‌خواهند به حوزه فحش بدهند می‌گویند آقایان علما در مسائل طهارت مانده‌اند؛ ولی در همین طهارت، مسائل ما هنوز حل‌نشده باقی مانده است؛ در همین طهارت که از نظر این آقایان ساده و پیش پا افتاده است ما امروز مسائل حل‌نشده داریم؛ من مسائل بسیاری در طهارت به شما نشان می‌دهم که الان ابتلای عجیب و غریب مردم است و ما برای آن جواب درست و حسابی نداریم. ◽️ما هم منجمد نیستیم بگوییم پنجاه‌ودو کتاب از طهارت تا دیات بیشتر در فقه نداریم و دیگر کتابی لازم نیست؛ این کتاب‌ها بر اساس روایاتی که به ما رسیده است و بر اساس اطلاعاتی که مردم داشتند شکل گرفته است؛ شما بیایید کتاب جدید بیاورید؛ بحث‌های جدید لازم داریم؛ در مسائل ما خیلی حرف زدیم؛ گاهی حرف می‌زنیم و از خود حوزه ما را نمی‌تابند؛ حرف را باید گوش کنید و در آن تامل کنید؛ این بساطی است که ما با بانک‌ها بر سر مردم آوردیم و خودمان هم همگی اشکال می‌کنیم این بهره‌ها چیست که می‌گیرید؟سود و جریمه چیست که می‌گیرید؟ اما اینها را چه کسی برای بانکها درست کرده است؟ ما به نام ؛ آیا قبلا بانک‌ها این‌‌طور بوده است؟ ما به اسم اسلامی کردن نظریات بعضی از آقایان فقها را وارد کردیم؛ اما است؛ شما اقتصاد را هم بخواهید تفسیر کنید بر اساس پیش‌داده‌ها و پیش‌ذهنیت‌ها آن را بحث نکنید و آزاد بگذارید؛ از طرفی هم به نظر شما اقتصاد اسلامی است ولی ما این حرف را می‌زنیم که ما یا یا روانشناسی اسلامی ؛ اینها علوم دیگری هستند؛ بله اسلام در مقایسه با این حقایق، مطالبی و ارشاداتی دارد که حرف ما این است این ارشادات را درست تبیین کنیم. ◾️باید حوزه ورود ریشه‌ای حوزه به داشته باشد؛ این که حوزه به همه مسائل بپردازد قطعا خواسته ما همین است؛ ما از خدا می‌خواهیم که درس‌ها در همه زمینه‌ها پختگی پیدا کند؛ اما بعضی فکر می‌کنند فقط در حوزه درس خارج اگر کسی مثلا کتاب قضا بگوید خیلی خوب و است اما اگر کتاب حج یا صلاه بگوید است؛ توجه داشته باشید که درس خارج برای تربیت افراد به جهت استنباط احکام است؛ یعنی ما وارد می‌شویم طرق استنباط احکام را یاد می‌دهیم؛ یعنی چه یاد می‌دهیم؟ یعنی فرق نمی‌کند کتاب مورد بحث چه کتابی باشد؛ این آقای طلبه و فاضل این رویه و روش استنباط را طبق مذاق استاد می‌آموزد؛ این تازه خودش در ورطه تحقیق می‌افتد و می‌خواهد کار کند دیگر چه فرقی می‌کند آموزش در کتاب طهارت یا صلاه یا حج یا حدود و قضا باشد؛ آن قواعد اصولی که به کار برده می‌شود همان است؛ آن روشی که برای استظهار از روایات به کار برده می‌شود همان است. ▪️ادامه سخنان را اینجا بخوانید: https://eitaa.com/rozaneebefarda/4937 ◽️حاشیه بر این سخنان را اینجا بخوانید: https://eitaa.com/rozaneebefarda/4938 @rozaneebefarda