💌نامه #شهید خطاب به همسرش
📝 #همسر_عزیزم؛ سلام….
امیدوارم زمانی که این نامه را می خوانی از دست من #راضی باشی و به خاطر تمام سختی ها و اذیت هایی که در این چند سال برایت رقم زدم بنده حقیر را #بخشیده باشی،….
📝نمی دانم با چه زبانی از #تو، خوبی هایت، صبر و تحملت درکنار من و… تشکر کنم. توصیه میکنم که همیشه به #یاد_من باشی و مرا فراموش نکنی از #دختر خوبمان مواظبت کنی و زیر چادر خودت پرورش دهی تا راه خودت را ادامه دهد……
📝همیشه با نمــاز و قرآن و #توسل به ائمه اطهار و حضرت ابوالفضل؛ و #حضرت_زینب برای سلامتی خودت، دختر عزیزمان و بنده حقیر دعا کن که میدانم دعای تو #همیشه مستجاب می شود .
#شهید_رضا_دامرودی
#شهید_مدافع_حرم
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
💥روایتگری شهدا
@shahidabad313
┏━━━🍃🌷🍃━━━┓
🌷 @majnon313
┗━━━🌷🍃🌷━━━┛
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
#معرفی_کتاب
چشم روشنی
✍کتاب به تازگی توسط نشر دارخوین اصفهان چاپ شده روایتگر داستان زندگی شهید مدافع حرم «موسی جمشیدیان» است. این کتاب را «کبری خدابخش دهقی» به رشته تحریر درآورده است.
💠شهید موسی جمشیدیان سال 86 با یکی از همشهریان خود که حافظ قرآن بوده است ازدواج میکند. البته ناگفته نماند که موسی خودش هم حفظ قرآن کار میکرده و بهصورت موضوعی بسیاری از آیات #قرآن را حفظ بود. حاصل #ازدواجش یک #دختر به نام «#فاطمه زینب» است.
🌾 از سال 90 جزو اولین نفراتی بود که برای اعزام به سوریه ثبت نام کرد و در طول این چند سال تلاش زیادی برای اعزام انجام داد تا بالاخره در مهر 94 برای اولین بار به #سوریه اعزام شد و در همان اعزام اول هم به #شهادت رسید.
#شهید_موسی_جمشیدیان
#سالروز_شهادت
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
💥روایتگری شهدا
@shahidabad313
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
base.apk
حجم:
5.95M
👆👆
✅ نرم افزار «شمیم خاطره»
👌مجموعه خاطرات ناب از رفتار و اخلاق #شهدا
🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷
✅ #تلنگر #خانواده
🌷سیزده سال بیشتر نداشت که به خاطر شرایط مالی خانواده تصمیم گرفت برای کار، به شهرستان نکا برود. یکی از همشهریها آنجا تعمیرگاه داشت، حسن همانجا مشغول به #کار شد.
👌 هر روز باید مسافت زیادی را از خانه خالهاش (که خارج از شهر قرار داشت) طی میکرد تا به تعمیرگاه برسد.
یک بار صاحب کارش با تعجب پرسید: «چرا هر روز این مسافت زیاد رو میای؟ خونهی دایی و عموت که نزدیکتره، نکنه مشکلی باهاشون داری؟»
❤️حسن گفته بود: «نه مشکلی نیست؛ دایی و عمو #دختر دارند و برای من سخته که برم تو خونهای که دختر #نامحرم اونجاس.
👌خالهام دختر نداره و من اونجا راحتترم».
---------------
❤️رسول اکرم(صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند:
🌷 #حيا و #ايـمان قرين يكديگرند. اگر يكـى از ميان رفت ديگرى هم از بین میرود.
📚(نهج الفصاحه، ص453 ، ح1429)
#شـهید حسـن دهـقان طـزره
برگرفته از خاطره خواهر شهید.
📚آرشیو هیئت محبین اهلبیت(علیهم السلام) روستای طزره
🌹الّلهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
💥روایتگری شهدا
✅ @shahidabad313
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
🌹🌹 #سیره_شهدا
🌷سیزده سال بیشتر نداشت که به خاطر شرایط مالی خانواده تصمیم گرفت برای کار، به شهرستان نکا برود. یکی از همشهریها آنجا تعمیرگاه داشت، حسن همانجا مشغول به #کار شد.
👌 هر روز باید مسافت زیادی را از خانه خالهاش (که خارج از شهر قرار داشت) طی میکرد تا به تعمیرگاه برسد.
یک بار صاحب کارش با تعجب پرسید: «چرا هر روز این مسافت زیاد رو میای؟ خونهی دایی و عموت که نزدیکتره، نکنه مشکلی باهاشون داری؟»
❤️حسن گفته بود: «نه مشکلی نیست؛ دایی و عمو #دختر دارند و برای من سخته که برم تو خونهای که دختر #نامحرم اونجاس.
👌خالهام دختر نداره و من اونجا راحتترم».
❤️رسول اکرم(صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند.
🌷 #حيا و #ايـمان قرين يكديگرند. اگر يكـى از ميان رفت ديگرى هم از بین میرود.
📚(نهج الفصاحه، ص453 ، ح1429)
#شـهید حسـن دهـقان طـزره
برگرفته از خاطره خواهر شهید.
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
💥روایتگری شهدا
✅ @shahidabad313
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
#پسرک_فلافل_فروش
#داستان_زندگی_شهید_مدافع_حرم
#شهید_هادی_ذوالفقاری
#انتشارات_شهید_ابراهیم_هادی
#قسمت_چهارم
💕 #روزگار_جواني ۲💕
✔️راوی: پدر شهيد
🍂#فرزند اولم#مهدي بود؛ پسري بسيار خوب و با #ادب، بعد خداوند به ما #دختر داد و بعد هم در زماني كه#جنگ به پايان رسيد، يعني اواخر سال 1367🌷#محمد_هادي به دنيا آمد. بعد هم دو#دختر ديگر به جمع خانواده ي ما اضافه شد.
🍂روزها گذشت و🌷#محمد_هادي بزرگ شد. در دوران#دبستان به مدرسه ي🌷#شهيد_سعيدي در ميدان🌷#آيت_الله_سعيدي رفت.
🍂#هادي دوره ي دبستان بود كه وارد#شغل مصالح فروشي شدم و خادمي#مسجد را تحويل دادم.
🍂#هادي از همان ايام با#هيئت#حاج_حسين_سازور كه در دهه ي#محرم در محله ي ما برگزار ميشد آشنا گرديد. من هم از؛قبل، با حاج حسين#رفيق بودم.
⚘@pmsh313
🍂با پسرم در برنامه هاي#هيئت شركت ميكرديم.
پسرم با اينكه سن و سالي نداشت، اما در تداركات #هيئت بسيار زحمت ميكشيد.
بدون ادعا و بدون سر و صدا براي ـبچه هاي #هيئت وقت ميگذاشت.
🍂يادم هست كه اين پسر من از همان #دوران_نوجواني به #ورزش علاقه نشان ميداد. رفته بود چند تا وسيله ي ورزشي تهيه كرده و صبح ها مشغول ميشد. به ميله اي كه براي پرده به كنار #درب_حياط نصب شده بود بارفيكس ميزد.
با اينكه #لاغر بود اما بدنش حسابي ورزيده شد.💪
💥روایتگری شهدا
✅ @shahidabad313
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
⏺گفتوگوی#روزنامه_جوان با نفیسه پورجعفری دختر🌷#شهید بزرگوار حسین پورجعفری،دوست چندین ساله🌷#شهید_حاج_قاسم_سلیمانی
📍#قسمت_ششم
👇
⬅دخترها خیلی بابایی هستند؛ رابطه شما به عنوان #دختر کوچک #خانواده با پدرتان چگونه بود؟
⭕#بابا خیلی#اهل_ورزش و#پیاده_روی بود. قبل ازدواجم با#بابا برای#کوهنوردی به#پارک_جمشیدیه
رفتیم. با آنکه خیلی از#پیاده_روی #خسته شده بودم ولی با تشویقهای پدرم #موفق شدم کمی از #مسیر را طی کنم ولی نتوانستم تا بالا بروم و با هم برگشتیم.
📍با آنکه#بابا بیشتر وقتها#مأموریت بیرون از #خانه بود ولی همان زمان کمی که در#خانه حضور داشت باحوصله مینشست و از حال و کار#زندگی تکتک ما #سؤال میکرد و باخبر میشد. در شرایطی هم که #موفق نمیشد ما را ببیند از مادرمان#احوال بچهها را جویا میشد.
⬅به نظر شما چه ویژگیای در پدرتان بود که او را به🌷#مقام_شهادت رساند؟
⭕#بابا همیشه سعی میکرد در کارهایش#گمنام باشد. کمتر کسی از کارهای او#اطلاع پیدا میکرد.
📍اصلاً #اهل_پست و_مقام نبود. حتی از#محل_کار پدرم چهار سال ایشان را میخواستند تا برود#درجه پست جدیدش را بگیرد که پدرم قبول نمیکرد.
📍یک بار هم🌷#حاج_قاسم به پدرم گفت: «چرا نمیروی#درجه_جدید خودت را بگیری؟»#بابا به 🌷#حاج_قاسم میگوید: «من با#لباس_بسیجی آمدهام و دوست دارم در#لباس_بسیجی هم باقی بمانم.» آن #لباسی را که درجه سرداری به آن#نصب بود پدرم اصلاً استفاده نکرد.
📍فقط یک بار به#اصرار ما بچهها پوشید که از او #عکس گرفتیم که الان آن#عکس در همه جا پخش است. پدرم خیلی به والدینش#احترام میگذاشت.
📍وقتی که سال ۶۲ پدربزرگمان#فوت میکند، مادرش را میآورد تا با#خانواده خودش#زندگی کند. تا سال ۷۴ که مادربزرگمان به#رحمت_خدا رفت پیش ما#زندگی میکرد.
📍همیشه#بابا میگفت: «اگر من به جایی رسیدهام از#دعای_خیر پدر و مادرم بوده است.» در صحبتهایشان میگفتند: «اگر یک#زیارت میخواهید بروید و پدر و مادرتان از دستتان#راضی نباشد آن#زیارت هیچگونه #ارزشی ندارد.
📍مهم آن است که#پدر و#مادر از فرزندانشان #رضایت داشته باشند.» همچنین پدرم #ارادت خاصی به☀️#ائمه(ع) و🌷#شهدا داشتند و به بچههای #یتیم خیلی اهمیت میدادند و همیشه دوست داشت در مراسم #تاسوعا و #عاشورا و شبهای #قدر همگی در کنار هم #حضور داشته باشیم.
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷
☀️روایتگری شهدا
✅ @shahidabad313
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷
#کلام_شهید 🌸🥀
♨️هر جوان ، #دختر یا پسر که #نمازش را اول وقت بخواند
شفاعتش میکنم.🌷
#شهید_حسین_محرابی🌷
🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
☜【 روایتگری_شهدا】
✅ @shahidabad313
🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
8.16M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌸 #روز_دختر
📹ببینید|شب کنکور پیراهن پدر شهیدم را در بغل گرفتم...
💗لحظاتی دیدنی از گفتگوی #دختر یکی از شهدا با رهبرانقلاب
🌹بوسه رهبرانقلاب بر پیراهن شهید
🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
☜【 روایتگری_شهدا】
✅ @shahidabad313
🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊