🌹بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم🌹
#داستان_های_بحارالانوار 🔶🔸🌺
#فصل_نهم
#بخش_صد_و_سی_و_سوم
#نه مال #جاوید ماند و نه #فرزند 🌼🍃
لقمان حکیم به فرزندش میگفت: پیش از تو، مردم اموالی برای فرزندانشان گرد آوردند ولی نه اموال گرد آمده ماند و نه فرزندان آنها.
تو مزدوری هستی که دستور داده اند کار بکنی و مزد بگیری، بنابراین، کارت را به خوبی انجام ده و اجرت بگیر!
در این دنیا مانند گوسفندی مباش! که در میان سبزه زار مشغول چریدن است تا فربه شود و زمان مرگش هنگام فربهی اوست. بلکه دنیا را مانند پل روی نهری حساب کن! که از آن گذشته، آنرا ترک میکنی و تا ابد دوباره به سویش برنمیگردی.
بدان! چون فردای قیامت در برابر خداوند توانا بایستی، از چهار چیز سؤال میشوی
۱۔ جوانیت را در چه راهی از بین بردی؟
۲- عمرت را در چه راهی نابود نمودی؟
٣- مالت را از چه راهی به دست آوردی؟
۴- و در چه راهی خرج کردی؟ فرزندم آماده آن مرحله باش! و خود را برای پاسخگویی حاضر کن! [۱]
#چگونگی گناهان فرو #میریزد 🌸🍃
ابوعثمان میگوید:
من با سلمان فارسی زیر درختی نشسته بودم، او شاخه خشکی را گرفت و تکان داد، همه برگهایش فرو ریخت. آنگاه به من گفت: نمی پرسی چرا چنین کردم؟
گفتم: چرا این کار را کردی؟
در پاسخ گفت:
یک وقت زیر درختی در محضر پیامبر (صلی الله علیه و آله) نشسته بودم، حضرت شاخه خشک درخت را گرفت و تکان داد تمام برگهایش فرو ریخت. سپس فرمود:
سلمان! سؤال نکردی چرا این کار را انجام دادم؟
عرض کردم: منظورت از این کار چه بود؟
فرمود: وقتی که مسلمان وضویش را به خوبی گرفت، سپس نمازهای پنج گانه را بجا آورد، گناهان او فرو میریزد، همچنان که برگهای این درخت فرو ریخت. [۱]
#بنده_سپاسگزار 🌼🍃
پیامبر گرامی (صلی الله علیه و آله) آن قدر برای نماز و عبادت میایستاد که پاهایش ورم میکرد، آن قدر نماز شب میخواند که چهره اش زرد میشد و آن قدر در حال عبادت میگریست که بی حال میگشت.
شخصی به آن حضرت عرض کرد:
مگر نه این است که خداوند گناه گذشته و آینده تو را بخشیده است. [۱] چرا خود را این گونه زحمت میدهی؟
حضرت در پاسخ فرمود:
(افلا اکون عبدا شکورا): آیا بنده سپاسگزار خدا نباشم. [۲]
#زندگی_دنیا 🌸🍃
ابن مسعود که یکی از دانشمندان اصحاب رسول اکرم صلی الله علیه و آله بود روزی وارد اتاق پیغمبر (صلی الله علیه و آله) شد، در حالی که حضرت روی حصیر خوابیده بود.
همین که پیغمبر صلی الله علیه و آله از خواب بیدار شد، ابن مسعود ملاحظه کرد اثر چوبهای خشک و زبر حصیر روی بدن پیامبر دیده میشود.
با مشاهده این وضع عرض کرد:
یا رسول الله! اگر صلاح است، برای اتاق خواب شما وسایل آسایش تهیه کنیم؟
حضرت فرمود:
ابن مسعود! وسایل آسایش این دنیا، برایم مهم نیست. زیرا من همانند مسافری هستم که پس از استراحت اندک در سایه درختی، به سوی مقصد حرکت کند. [۱] اینجا خانه اصلی من نیست که در آبادی آن بکوشم.
----------
📚منابع:
[۱]: بحار: ج ۱۳، ص ۴۲۵، و ج ۷۳، ص ۶۸.
[۱]: بحار ج ۸۲، ص ۳۱۹.
[۱]: منظور ترک اولی است.
[۲]: بحار: ج ۱۷، ص ۲۵۷ و ۲۸۷.
[۱]: بحار: ج ۱۶، ص ۳۸۳ و ج ۷۳، ص ۶۸ و ج ۱۶، ص ۲۶۳ و ۲۵۶ و ۲۸۲ و ج ۷۳، ص ۱۲۳ و ۱۲۶ و ج ۷۹، ص ۳۲۲.
❌ #کپی فقط با ذکر #صلوات به نیت #فرج امام #زمان عج ❌
⚜🔸💠🔸⚜
کانال نشر فضایل امیر المؤمنین علی علیه السلام 🔹⚡️🔸⚡️🔹
💫 @ya_amiralmomenin110 💫
🌹بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم🌹
#ترجمه_مناقب_الامام_علی_بن_ابی_طالب علیه السلام🍃🌸🌸
#بخش_هشتاد_و_نهم
گفتار #پيامبر (ص) بر #حسن: كه اين #فرزند من #بزرگوارى است كه خدا #بسبب او ميان دو گروه را #صلح خواهد داد. 🍂🍂
(۲) ۴۱۹- خبر داد بما محمد فرزند احمد فرزند عثمان گفت: خبر داد بما ابو حفص عمر فرزند محمد فرزند يحيى فرزند زيات كه خبر داد بما محمد فرزند عبد- الجبار صوفى ابو عبد اللَّه نقل كرد بما يحيى فرزند معين ابو زكريا كه نقل كرد بما
📚ترجمه مناقب ابن المغازلي، ص: ۲۸۲
يحيى فرزند سعيد اموى از اعمش از سفيان از جابر گفت: رسول خدا بر حسن (ع) فرمود: بحقيقت اين فرزند من بزرگوارى است كه خداوند بسبب او ميان دو گروه از مسلمانان را اصلاح مى كند.
مكيدن #پيامبر (ص) آب دهان #حسين (ع) را🍃🍃
(۱) ۴۲۰- خبر داد بما محمد فرزند احمد فرزند عثمان كه خبر داد بما ابو بكر فرزند ابراهيم و ابو حسين محمد فرزند مظفر فرزند موسى فرزند عيسى حافظ گفتند: نقل كرد بما محمد فرزند هارون فرزند حميد فرزند مجدر كه نقل كرد بما حسن فرزند حماد نقل كرد بما يحيى فرزند يعلى از سفيان فرزند عيينه از ابو موسى از ابو حازم از ابو هريره گفت: ديدم رسول خدا (ص) آب دهان حسن (ع) و حسين (ع) را مى مكيد همان طور كه شخص خرما را مى مكد.
گفتار #پيامبر (ص) #پروردگارا من اين #دو را #دوست دارم و تو هم دوست #بدار 🍂🍂
(۲) ۴۲۱- خبر داد بما محمد فرزند احمد فرزند عثمان كه خبر داد بما احمد فرزند ابراهيم فرزند حسن فرزند شاذان نقل كرد بما فرزند منيع نقل كرد به ما ابو بكر فرزند ابو شيبه نقل كرد بما خالد فرزند مخلد نقل كرد بما موسى فرزند يعقوب از عبد اللَّه فرزند ابو بكر فرزند زيد فرزند مهاجر گفت: خبر داد بمن مسلم فرزند ابو سهل نبال گفت: خبر داد بمن حسن فرزند اسامه خبر داد بمن اسامة فرزند زيد گفت:
در يك شب براى تقاضاى حاجتى بحضور رسول خدا (ص) مى آمدم در آن هنگام او از منزل در آمده و بر چيزى احاطه داشت كه من نفهميدم آن چيست؟ هنگامى كه نيازم برطرف شد و از كار خود فارغ شدم گفتم اين چيست كه تو بر او احاطه دارى؟ ناگاه ديدم كه حسن و حسين بر روى رانهاى او بودند پيامبر فرمود اين دو فرزندان من و پسران
📚ترجمه مناقب ابن المغازلي، ص: ۲۸۳
دختر منند پروردگارا تو ميدانى كه من اينها را دوست ميدارم و تو هم اينها را دوست بدار
و اين جمله را سه بار تكرار كرد.
(۱) ۴۲۲- خبر داد بما محمد فرزند احمد فرزند عثمان كه خبر داد بما عبد العزيز فرزند ابو صابر جهبنه (اذنا) گفت: نقل كرد بما ابو يعقوب اسحاق فرزند ابراهيم فرزند هاشم ادرعى در دمشق كه نقل كرد بما عبد الرحمن فرزند معاوية عتبى در مصر كه نقل كرد بما حميد از مخلد گفت: نقل كرد بما نضر فرزند شميل كه نقل كرد بما شعبه از عدى فرزند ثابت گفت: شنيدم براء گفت: رسول خدا (ص) را ديدم حسن و حسين را بر دوش خود گرفته و ميفرمود پروردگارا من اين دو را دوست ميدارم و تو هم آنها را دوست بدار.
❌ #کپی فقط با ذکر #صلوات به نیت #فرج امام #زمان عج ❌
⚜🔸💠🔸⚜
کانال نشر فضایل امیر المؤمنین علی علیه السلام 🔹⚡️🔸⚡️🔹
💫 @ya_amiralmomenin110 💫
🌹بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم🌹
#داستان_های_بحارالانوار 🔶🔸🌺
#فصل_نهم
#بخش_صد_و_هفتاد_و_دوم
#فرزند شجاع از #مادر شجاع🌸🍃🍃
روزی معاویه به عقیل گفت:
حاجتی داری، من بر آورده کنم؟
عقیل گفت:
آری! کنیزی برایم پیشنهاد شده و صاحبش کمتر از چهل دینار نمی فروشد، او را برایم خریداری کن!
معاویه از راه مزاح گفت:
عقیل تو که نابینا هستی، چرا کنیزی به چهل دینار (طلا) میخری، کنیزی به چهل درهم (نقره) کافی است، چون تو نابینا هستی؟
عقیل گفت:
هدف این است کنیزی لایق بخرم که فرزندی بزاید که هنگامی که او را به غضب آوردی گردنت را بزند.
معاویه خندید و گفت:
شوخی میکنم.
سپس دستور داد همان کنیز را برایش خریدند و از آن، حضرت مسلم به دنیا آمد.
مسلم ۱۸ سال داشت که پدرش عقیل از دنیا رفته بود، روزی به
معاویه گفت: من در مدینه زمین دارم، مبلغ صد هزار داده ام، مایلم شما آن زمین را به همان قیمت که خریدهام از من بخری!
معاویه زمین را خرید و پولش را داد.
امام حسین علیه السلام از قضیه باخبر شد. طی نامه ای به معاویه نوشت: معاویه! تو جوان بنی هاشم (مسلم) را گول زده ای، زمینی از او خریده ای که هرگز مالک آن نخواهی شد. پولت را بگیر و زمین را پس بده!
معاویه مسلم را احضار کرد. نامه امام حسین علیه السلام برای او خواند، سپس گفت: اینک پول ما را بده و زمین مال تو است، شما زمینی فروخته ای که ملک تو نبوده.
مسلم در پاسخ گفت:
ای معاویه! سرت را از بدن جدا میکنم، ولی پول را نمی دهم.
معاویه از خنده به پشت افتاد و از شدت خنده پاهایش را به زمین کوبید.
آنگاه گفت: به خدا سوگند! این همان سخنی است که پدرت هنگامی که مادرت را برایش میخریدم به من گفت.
پس از آن جواب نامه امام حسین علیه السلام را نوشت و اظهار داشت که من زمین را پس دادم و مبلغ پولش را نیز بخشیدم.
امام حسین علیه السلام فرمود: ای فرزندان ابوسفیان ما شما را فقط از کار زشت باز میداریم. [۱]
----------
[۱]📚: بحار: ج ۴۲، ص ۱۱۶.
#کپی فقط با ذکر #صلوات به نیت #فرج امام #زمان عج ❌
⚜🔸💠🔸⚜
کانال نشر فضایل امیر المؤمنین علی علیه السلام 🔹⚡️🔸⚡️🔹
💫 @ya_amiralmomenin110 💫
🌹بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم🌹
#داستان_های_بحارالانوار 🔶🔸🌺
#فصل_دهم
#بخش_صد_و_هفتاد_و_پنجم
#پیامبران_الهی، #پیامبران و #امتهای_گذشته 🔹🍂
#نه مال #جاوید ماند و نه #فرزند 🌸🍃
لقمان حکیم به فرزندش میگفت:
فرزندم! پیش از تو مردم برای فرزندانشان اموالی گرد آوردند. ولی نه، اموال ماند و نه فرزندان آنها و تو بنده مزدوری هستی. دستور داده اند کار بکنی و مزد بگیری! بنابراین کارت را به خوبی انجام بده و اجرت بگیر!
در این دنیا مانند گوسفند مباش که میان سبزه زار مشغول چریدن است تا فربه شود و زمان مرگش هنگام فربهی اوست. بلکه دنیا را مانند پل روی نهری حساب کن که از آن گذشته و آن را ترک میکنی که دیگر به سوی آن برنمی گردی...
بدان چون فردای قیامت در برابر خداوند توانا بایستی از چهار چیز سوال میشود:
۱. جوانیت را در چه راهی از بین بردی؟
۲. عمرت را در چه راهی نابود نمودی؟
۳. مالت را از چه راهی به دست آوردی؟
۴. در چه راهی خرج کردی؟
فرزندم! آماده آن مرحله باش و خود را برای پاسخگویی حاضر کن! [۱]
#دعا با زبان #پاک 🌼🍂
در بنی اسرائیل مردی بود اولادی نداشت. خیلی مایل بود خداوند به او فرزندی عنایت کند. سی سال دعا کرد به نتیجه نرسید وقتی که دید خداوند دعای او را مستجاب نمی کند، گفت: خدایا! دور از منی، دعایم را نمی شنوی؟ یا نزدیک به منی ولی دعایم را مستجاب نمی کنی؟
کسی به خوابش آمد و به او گفت:
سی سال خدا را با زبان بد و هرزه قلب سرکش و ناپاک و نیت نادرست خواندی دعایت مستجاب نشد، اینک زبانت را از گناه بازدار و قلبت را از آلودگی پاک کن! با نیت راست دعا کن! تا دعایت مستجاب گردد.
مرد از خواب بیدار شد و به دستورات او عمل کرد با زبان و دل پاک خدا را خواند، خداوند هم دعایش را مستجاب نمود، خواسته او برآورده شد و خداوند به او فرزندی عنایت کرد. [۱]
#هر چه #صلاح است 🌸🍃
در بنی اسرائیل مردی بود، دو دختر داشت. یکی از آنها را به کشاورز و دیگری را به کوزه گر شوهر داده بود.
روزی به دیدار آنها حرکت نمود، اول منزل دختری که زن کشاورز بود رفت، احوال او را پرسید. دختر گفت:
پدر جان! همسرم زراعت فراوان کاشته، اگر باران بیاید وضع ما از همه بنی اسرائیل بهتر میشود.
از منزل او به خانه دختر دومی رفت و از او نیز احوال پرسید. در جواب گفت:
پدر جان! همسرم کوزه زیادی ساخته، اگر خداوند مدتی باران نفرستد تا کوزهها خشک شود وضع ما از همه خوب تر میشود. مرد از منزل دخترش بیرون آمد، عرض کرد:
خدایا من که صلاح آنها را نمی دانم، تو خودت هر چه صلاح است، بکن! [۱]
----------
📚منابع:
[۱]: بحار: ج ۱۳، ص ۴۱۳ و ج ۷۳، ص ۶۸.
[۱]: بحار: ج ۹۳، ص ۳۷۷.
[۱]: بحار: ج ۱۴، ص ۴۸۸.
#کپی فقط با ذکر #صلوات به نیت #فرج امام #زمان عج ❌
⚜🔸💠🔸⚜
کانال نشر فضایل امیر المؤمنین علی علیه السلام 🔹⚡️🔸⚡️🔹
💫 @ya_amiralmomenin110 💫
🌹بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم🌹
#داستان_های_بحارالانوار 🔶🔸🌺
#فصل_پانزدهم
#بخش_دویست_و_شصت_و_دوم
#پدر و #فرزند افتخار #آفرینان 🌸🍃
اشاره
پس از درگذشت نائب اول (عثمان بن سعید) فرزندش (محمد بن عثمان) به نیابت آن حضرت انتخاب گردید.
نامه ای از ناحیه ولی عصر (علیه السلام) به محمد بن عثمان در مورد تسلیت مرحوم پدرش صادر شد، که از جمله مرقوم بود:
ما تسلیم فرمان و راضی به قضای الهی هستیم پدرت با سعادت زیست و با افتخار از دنیا رفت. خداوند او را رحمت کند و به اولیاء خدا و سروران خود ملحق سازد...
خداوند ثواب تو را زیاد گرداند و در این مصیبت صبر نیکو مرحمت فرماید.
رزئت و رزئنا و أو حشک فراق و أو حشنا:
تو مصیبت زده ای و ما نیز غمناک هستیم، فراق پدرت برای تو و ما وحشتناک است، خداوند او را در مقامی که دارد شادگرداند.
از کمال سعادت او این بود که ان رزقه الله ولدا مثلک...: خداوند
مثل تو فرزندی را به او عنایت فرمود، که بعد از او و به دستور وی جانشین او گردد، و برای او طلب رحمت و مغفرت کند. من هم خداوند را سپاسگزارم، زیرا که شیعیان به وجود تو و آنچه خداوند در تو قرار داده است، مسرورند. پروردگار عالم تو را یاری کند. [۱]
#مهدی موعود #انتقام گیرنده #خون امام #حسین علیه السلام🌼🍂
وقتی که حسین (علیه السلام) با وضع دلخراش به شهادت رسید، صدای گریه و ناله فرشتگان بلند شد و گفتند: ای خدا! با حسین (علیه السلام) برگزیده تو و پسر پیامبر تو اینگونه رفتار کردند؟
خداوند شبح حضرت امام زمان را به آنها نشان داد و فرمود:
هذا انتقم له من ظلمیه: با این امام زمان انتقام خون حسین را از ستمگران میگیرم! [۲]
#روش مردان #خدا 🌸🍃
راوی میگوید: روزی به محضر محمد بن عثمان وارد شدم دیدم لوحی در پیش روی اوست و نقاش بر آن نقشه میکشد، آیاتی بر آن مینویسد و اسمهای امامان را در آن مینگارد.
پرسیدم: سرورم! این لوح چیست؟ گفت: برای قبرم میباشد و من بر آن تکیه خواهم کرد، و هر روز داخل قبرم میشوم و یک جزء قرآن میخوانم، سپس از قبر بیرون میآیم.
راوی میگوید: گمان میکنم محمد بن عثمان دست مرا گرفت و قبر خود را به من نشان داد و گفت: چون فلان روز، فلان ماه و فلان سال رسید دنیا را وداع میکنم به سوی خدا میروم، و در این قبر مدفون میشوم و این لوح با من خواهد بود.
من از نزد او خارج شدم، و آنچه فرموده بود یادداشت کردم و مرتب مراقب آن وقت بودم، چیزی نگذشت که او بیمار شد و در همان وقت که خود فرموده بود وفات یافت و در همان قبر مدفون شد. [۱]
----------
📚منابع:
[۱]: ب: ج۵۱، ص ۳۴۹.
[۲]: بحار: ج ۴۵، ص ۲۱۹ و ج ۵۱، ص ۶۸.
[۱]: ب: ج ۵۱، ص ۳۵۱. داستان دو نایب دیگر امام (علیه السلام) در جلد هفتم آمده است.
❌ #کپی فقط با ذکر #صلوات به نیت #فرج امام #زمان عج❌
⚜🔸💠🔸⚜
کانال نشر فضایل امیر المؤمنین علی علیه السلام 🔹⚡️🔸⚡️🔹
💫 @ya_amiralmomenin110 💫
🌹بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم🌹
#داستان_های_بحارالانوار 🔶🔸🌺
#فصل_شانزدهم
#بخش_دویست_و_شصت_و_سوم
#پدر و #فرزند افتخار #آفرینان 🌸🍃
#دعاهای امام #زمان (عج) در #مکه 🍃🍃
نائب دوم امام عصر (علیه السلام) محمد بن عثمان میگوید:
به خدا سوگند صاحب الامر هر سال در موسم حج در مکه است او مردم را میبیند و همه را میشناسد مردم هم او را میبینند ولی نمی شناسند.
راوی میگوید: از محمد بن عثمان پرسیدم: آیا امام زمان را دیده ای؟ گفت: آری، آخرین بار که آن حضرت را دیدم در خانه خدا (مسجد الحرام) بود و میفرمود:
اللهم انجزلی ما وعدتنی:
خدایا! آنچه به من وعده داده ای انجام ده! و هم محمد بن عثمان گفت: امام زمان را دیدم که در (باب مستجار) پرده خانه خدا را گرفته و میفرماید:
اللهم إنتقم بی من اعدائک
پروردگارا! به وسیله من از دشمنانت انتقام گیر [۱]
#مشک آنست #که خود #ببوید 🍂🍂
عامر پسر عبد الله که یکی از خردمندان قریش بود، شنید که یکی از پسرانش از علی بن ابی طالب بدگویی میکند، پسرش را به حضور خواست، و به او گفت:
فرزندم! از علی بدگویی نکن! زیرا بنیانی را که دین نهاده باشد، دنیا نمی تواند آن را خراب کند، ولی بنیان دنیا را، دین ویران میکند.
فرزندم! وقتی که بنی امیه، در مجالس شان به علی (علیه السلام) ناسزا میگفتند و در منبرها او را لعن میکردند، گویا بازوی علی را گرفته به آسمان بالا میبردند. (اعمال زشت آنها سبب عظمت و بالا رفتن مقام آن حضرت میشد. )، ولی هنگامی که تعریف از پدران و نزدیکان خود مینمودند مانند این بود که روی مردار گندیده را باز کنند، و بوی گند آن را بلند نمایند. من به تو سفارش میکنم هرگز علی را سب نکن و او را ناسزا مگو! [۱]
#عشق بلال و فرار #دختر🍃🍃
بلال حبشی اذان گوی پیامبر اسلام (صلی الله علیه و آله و سلم) در جنگ با یهودیان در (جنگ خیبر) دختر زیبایی را اسیر گرفت که معشوقه شخصی به نام شهاب بود. بلال به او علاقه مند شد ولی دختر از این موضوع سخت ناراحت گشت. (چون او سفید رو و زیبا بود و بلال سیاه چهره حبشی) کمی از پیامبر و یاران فاصله گرفته بودند، در صحرای وادی نعام دختر از فرصت استفاده نمود حمله به بلال کرد و او را به زمین انداخت و آن قدر او را کتک زد که بلال به حال مرگ در آمد. پس از آن هرچه از طلا و نقره و اثاث دیگر داشت برداشت و فرار نمود و خود را به معشوقش شهاب رساند.
هنگامی که پیامبر به منزل رسید خواست که کمی استراحت کند متوجه شد که بلال نیست. سلمان فارسی و صهیب را به سراغ بلال فرستاد. آنها بلال را در بیابان آغشته به خون و در حال مرگ یافتند، دیدند بلال در حال مرگ روی زمین افتاده و خون از بدنش به شدت میریزد. او را با همان حال نزد پیامبر آوردند.
اصحاب که بلال را در آن حال دیدند همه گریستند، پیامبر فرمود: گریه نکنید، وقت گریه نیست.
آنگاه حضرت دو رکعت نماز خواند و درباره بلال دعا نمود و از خداوند برای او شفا خواست، سپس یک مشت آب برداشت و بر او پاشید، بلال به حال آمد و شفا یافت، برخاست و پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) را بوسید.
حضرت پرسید: بلال! چه کسی با تو چنین رفتار کرده است؟
بلال گفت: من دختر جوانی را اسیر کردم و سخت عاشق او شدم ولی او در بیابانی به من حمله کرد و مرا به شدت کتک زد و فرار کرد. پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) ماجرای فرار دختر و محل او را به علی (علیه السلام) بیان نمود و او را به تعقیب آن دختر فرستاد.
علی (علیه السلام) به محل آن دختر و معشوقش شهاب رسید. دختر و معشوقش بعد از کمی درگیری هر دو شهادتین را گفتند و مسلمان شدند. علی (علیه السلام) آنها را نزد پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) آورد و در محضر پیامبر مسلمان بودنشان را اعلان نمود. بلال چون دید آن دو مسلمان شدند گفت: من از آن دختر صرفنظر کردم، در مقابل شهاب چون به معشوقه خود رسیده بود، دو کنیز به بلال حبشی داد. بدین گونه ما جرا پایان یافت. [۱]
----------
📚منابع:
[۱]: ب: ج ۵۱، ص ۳۵۱
[۱]: ب: ج ۴۶، ص ۱۴۰.
[۱]: ب: ج ۲۲، ص ۷۸.
❌ #کپی فقط با ذکر #صلوات به نیت #فرج امام #زمان عج❌
⚜🔸💠🔸⚜
کانال نشر فضایل امیر المؤمنین علی علیه السلام 🔹⚡️🔸⚡️🔹
💫 @ya_amiralmomenin110 💫
🌹بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم🌹
#داستان_های_بحارالانوار 🔶🔸🌺
#فصل_هجدهم
#بخش_دویست_و_هفتاد_و_هفتم
#فرق انسان #عاقل و #احمق 🌸🍂
رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) میفرماید:
فرد عاقل کسی است که هواهای نفس خود را، خورد کرده و کوچ مینماید و برای دنیای پس از مرگ کار میکند.
ولی مرد احمق آن کسی است که از هواهای نفس پیروی کرده با این حال از خدا آرزوی آمرزش دارد.
#گنجینههای عمر #انسان 🌼🍃
پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) میفرماید:
روز قیامت به روی بندگان خدا، به تعداد ساعات شبانه روزی عمرش بیست و چهار گنجینه در یک ردیف باز میگردد. برخی شادی آفرین بعضی وحشت انگیز و برخی دیگر حسرت آور).
اول در گنجینه ای را برایش میگشایند، که درون آن را پر از نور میبیند چنان شادی و خوشحالی به او دست میدهد که اگر شادی او را میان اهل جهنم قسمت کنند، از خوشحالی درد آتش دوزخ را فراموش میکند. این گنجینه، همان ساعتی است که در آن به عبادت و کارهای نیک پرداخت است.
سپس در گنجینه دومی را بر او باز میکنند، که بسیار تاریک، ظلمانی بد بو و وحشتناک است، با مشاهده آن، چنان ترس و وحشت او را فرا میگیرد که اگر آن هول و هراس را بین اهل بهشت تقسیم کنند نعمتهای آن، برایشان ناگوار میگردد. این گنجینه، همان ساعتی است که در آن به گناه و معصیت مرتکب شده است.
پس از آن گنجینه دیگری را برایش میگشایند، که خالی است، و در آن
چیزی نیست که از آن شاد شود و نه چیزی هست که از آن غمگین گردد. این همان ساعتی است که در آن خواب بوده، یا در غفلت به سر برده و یا کارهای مباحی را انجام داده است. از تهی بودن آن گجینه بسیار حسرت خورد و پشیمان میشود که چرا سهل انگاری کرده و چنین فرصتهایی را از دست داده است، در صورتی که میتوانست این گنجینه را نیز پر از اعمال نیک و نور کند. و همین حسرت و پشیمانی بر او بس است. و از این رو خداوند روز قیامت را روز حسرت نامیده است. [۱]
«آری به این گونه، ساعتهای عمر انسان بر او به صورت گنجینهها عرض میگردد نباید غافل بود».
#صبر در مرگ #فرزند🌸🍂
بنا به نقل مشهور پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) شش فرزند از خدیجه یک فرزند هم از همسرش ماریه قبطیه، داشت. دو پسر وپنج دختر: قاسم، عبدالله (طاهر)، رقیه،ام کلثوم، زینب و فاطمه زهرا نام داشتند.
هنگامی که قاسم، نخستین فرزند خدیجه، از دنیا رفت. پیامبر وارد منزل شد دید خدیجه کبری گریه میکند.
حضرت فرمود: چرا گریه میکنی؟
خدیجه عرض کرد:
از مرگ قاسم دلم آتش گرفته و جگرم میسوزد.
حضرت فرمود:
آیا نمی خواهی پسرت قاسم کنار در بهشت بایستد آنگاه که تو را دید دستت را بگیرد و تو را به بهشت ببرد و در بهترین منزل بنشاند.
این برنامه برای مؤمنانی است که در دنیا مصیبت فرزند میبینند ولی صبر و تحمل مینمایند. زیرا خداوند متعال عزیز و بزرگتر از آن است که میوه دل بنده اش را بگیرد و آن بنده هم برای خدا صبر کند ولی خداوند او را عذاب نماید. [۱]
----------
📚منابع:
[۱]: بحار: ج ۷، ص: ۲۶۲.
[۱]: ب: ج ۱۶، ص ۱۵.
❌ #کپی فقط با ذکر #صلوات به نیت #فرج امام #زمان عج❌
⚜🔸💠🔸⚜
کانال نشر فضایل امیر المؤمنین علی علیه السلام 🔹⚡️🔸⚡️🔹
💫 @ya_amiralmomenin110💫