eitaa logo
💗 حاج احمد 💗
287 دنبال‌کننده
17.4هزار عکس
3.1هزار ویدیو
42 فایل
❇ #حاج_احمد_متوسلیان ، فرماندۀ شجاع و دلیر تیپ ۲۷ محمد رسول الله (ص) در تیرماه سال ۶۱ به همراه سه تن از همراهانش ، در جایی از تاریخ گم شد. @haj_ahmad : ارتباط با ما
مشاهده در ایتا
دانلود
📷 پادگان زبدانی سوریه ، سنگر فرماندهی قوای محمّد رسول الله (ص) - از راست : نفر اول سردار شهید #سید_محمد_رضا_دستواره و نفر چهارم سردار شهید #حسن_زمانی Https://Ble.im/yousof_e_moghavemat
🍃 🌷 ✅ 🌸 👈 بعد از چهار بار حملۀ ناکام جهت باز شدن محور به نَشوه، در هشتم اسفند به «گردان حمزه» به فرماندهی دستور می دهد که امشب هرطور شده باید اینجا باز شود. غروب روز هشتم اسفند ۱۳۶۲ گردان از نقطه رهایی حرکت کرد، خودش را به کانال طلسم شدۀ ۳۰ متری ( به عرض ۳۰ متر و به عمق ۵ متر پر از آب ) رساند و در آنجا با استفاده از پل های متحرک یونولیتی، باید از عرض کانال می‌گذشت و خود را به دشت غرب کانال می رساند. قطعات پل های شناور هم توسط ۴۰ نفر از نیروهای گردان میثم به جلو حمل می شد. از روی که دژ پایین آمدیم، وارد معبر شدیم. به یک باره دشمن شروع کرد به تیراندازی. سریع با «دستواره» تماس گرفت و شرایط را توضیح داد. دشمن متوجه شده بود که ما می خواهیم چکار کنیم! ما باید پل های شناور یونولیتی را روی آب می انداختیم و از عرض کانال عبور می کردیم. هم با چه جسارتی به بچه های مهندسی کمک می کرد تا این پل ها هرچه زودتر روی عرض کانال نصب شوند. تیر و ترکش بود که بر سرمان ریخته می شد. اوضاع به شدت وخیم بود. به محض اینکه کسی بلند می شد، تیر دوشکا بهش اصابت می کرد. کار نصب پل ها که تمام شد، ناگهان خشکمان زد. دیدیم ۱۰ متر پل کم آورده ایم. تازه فهمیدیم که به علت مجروحیت حاملان پل ها، تعدادی از پل ها جامانده است. دشمن وقتی متوجه سردرگمی ما شد، شدت آتش خود را بیشتر کرد و نقطه به نقطه پشت کانال را می کوبید و هر لحظه به تلفات ما اضافه می شد. همینطور که داشتم صحبت می کردم، یک دفعه تیری از کنارم گذشت و به وسط سینۀ اصابت کرد. رو به آسمان کرد و به پشت افتاد. در حالیکه خون از دهانش به بیرون شتک می زد، زیر لب زمزمه کرد: انا لله و انا اليه راجعون . در همان حال رو کرد به من و در شرایطی که به سختی قادر به صحبت بود، گفت: «اگر می توانی مرا عقب ببر.» دو طرف پاچه هایش را گرفتیم و او را عقب کشیدیم. یک مقدار که عقب آمدیم، دیدم خونی که توی گلوی جمع شده، راه نفسش را گرفته و دارد خِرخِر می کند. در گوشش را خواندم. سر که بلند کردم، تمام کرده بود.🌷 ✅ 💫 📚 منبع کپشن: با اختصار و تخلیص از کتاب ارزشمند و باشکوه 📄 . . ۲۷_محمد_رسول_الله ۲۷ ۲۷ http://Eitta.com/yousof_e_moghavemat
💗 حاج احمد 💗
🍁 🌸 ✔ 🔸️قسمت شانزدهم🔸️ 💠 💎 ⚪ اخلاق منحصر به فرد سبب شده بود تا نیروهای تحت امر او با عشق و علاقه با وی کار کنند. سیف الله منتظری یکی از یاران نزدیک در این رابطه گفته است: "...در چهره حاجی حالتی بود که دل کندن از او را سخت می کرد. حرف زدن و نوع برخوردش تاثیر زیادی روی آدم می گذاشت. مثلا ، ، احمد ملا سلیمانی، قدبیگی و طالبی به عنوان نیروی کمکی از ماموریت گرفته بودند برای تا دو شب عملیات را با ما انجام بدهند و برگردند، اما تا آخر عمرشان پیش ماندند. شاخصه ای که در چهره، گفتار و رفتار بود که هر کسی را جذب می کرد. ممکن بود، حرفی بزند که مثلاً سیف الله منتظری بدش بیاید، اما بچه ها می گذشتند و می رفتند. من زمان جنگ یک مکانیک بودم و بچه های ما هم، به شوخی می گفتند؛ 《قوم بنی هندل》. یعنی هر صحبتی که به ذهنشان می‌آمد، بیان می‌کردند.امّا چطور شد که ما در این جمع بودیم، ولی هیچ حرف رکیکی از دهانمان خارج نمی‌شد؟ آیا این غیر از تاثیر اخلاق خوب برادر در ما بوده است؟!" ✔ 🌸 📚 برگرفته از کتاب جذاب و خواندنی ، به قلم سردار گلعلی بابایی، صفحات ۴۵ و ۴۶ 📸 معرفی تصویر: اواخر پاییز ۱۳۶۰، دفتر فرماندهی سپاه منطقه ۷ ، 🆔 @yousof_e_moghavemat
💗 حاج احمد 💗
🗒 🌸 ✔ ⬅️ "قسمت بیست و دوم" ➡️ 💠 در پی آزادسازی ، پاکسازی محلات و معابر شهر از لوث وجود عناصر ضد انقلاب را در دستور کار نیروهای سپاه قرار داد. به دنبال تثبیت وضعیت امنیت داخلی شهر ، بلافاصله به اتفاق (مسئول واحد اطلاعات سپاه مریوان)، (مسئول واحد عملیات)، و (مسئولین محورهای عملیاتی سپاه)، احمد چراغی، ، و دیگر رزمندگان سپاه مریوان، دست به کار گسترش سازمان رزم قوای انقلاب در منطقه شمال اورامانات و آغاز یک رشته عملیات پاکسازی مواضع تجزیه‌طلبان در طول ۱۲۰ کیلومتر نوار مرزی مشترک ایران با عراق در آن منطقه شد؛ ضمن این که از پرکردن اوقات فراغت نیروها نیز غفلت نمی کرد. 📚 برگرفته از کتاب جذاب و خواندنی ، صفحه ۵۵ - به قلم سردار گلعلی بابایی 📸 معرفی تصویر: فروردین ۱۳۶۰، مریوان - محمدحسین زاهد خبرنگار اعزامی روزنامه اطلاعات به کردستان در حال مصاحبه با "حاج احمد متوسلیان" ، فرمانده سپاه مریوان 🆔 @yousof_e_moghavemat
💗 حاج احمد 💗
۲۷ 🚩 ✔ 👉 به یاد سردار دریادل و دوست داشتنی سپاه اسلام فرمانده دلاور و عاشورایی یک خیبری تمام عیار ⚘ . . ولادت: ۱۳۳۶ ، از توابع شهرستان عزیمت به تهران در ۱۵ سالگی جهت کسب و کار پرداختن به کار در روز و شبها خواندن درس همچنین آشنایی با گروه های اسلامی مخالف شاه خدمت تمام وقت برای حفظ و صیانت از دستاوردهای انقلاب عضویت در سپاه ، آبان سال ۵۸ عزیمت به پاوه در دی ماه ۱۳۵۸ و آشنایی با شیر رزمندگان اسلام از نیروهای زبده سردار "حاج احمد متوسلیان" در سپاه مریوان عزیمت به جنوب برای تشکیل ۲۷_محمد_رسول_الله (ص) در زمستان سال ۶۰ انتصاب به جانشینی واحد تدارکات تیپ ۲۷ و شرکت در عملیات دشوار فتح المبین با همین سمت معاونت دوم گردان حمزه سیدالشهداء در عملیات الی بیت المقدس عزیمت به لبنان به همراه قوای محمد رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم در خرداد ۱۳۶۱ جانشین گردان حمزه در عملیات بزرگ در تیر و مرداد ۱۳۶۱ جانشینی تیپ ۳ ابوذر ۲۷ در عملیات های والفجر مقدماتی و والفجر یک وارد کردن ضربات سخت و خسارت فراوان در عملیات با فرماندهی گردان حمزه 🌹شهادت: ۹ اسفند ۱۳۶۲ ، ، 🚩 . . . ۲۷_محمد_رسول_الله 🆔 @yousof_e_moghavemat 🆔