شهدا ...
خــــاکــــی
بودند ، شدند ، رفتند ...
#شهید_مرتضی_یاغچیان
معاون لشکر۳۱عاشورا
@yousof_e_moghavemat
میخواهم شهید شوم
تا خونم نهال کوچکی از
جنگل انبوه انقلاب را آبیاری کند
#شهید_سردار_حاج_یدالله_کلهر
#جانشین_لشکر۱۰سیدالشهدا
@yousof_e_moghavemat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎬 فیلم/رجز خوانی #سردار_سرتیپ_قاآنی، فرمانده نیروی قدس سپاه به خونخواهی #سپهبد_شهید_قاسم_سلیمانی را در این بخش مشاهده میکنید.
🆔 @yousof_e_moghavemat
کتاب کودک پیرامون حاج قاسم سلیمانی
با محتوای کودکانه برای اولین بار
تعداد محدود
فروش فعلا در قالب نذر کتاب
قیمت: 12هزار تومان
@yousof_e_moghavemat
🌺یابن الحسن...
🔻روز ظهور تو،چه سرافکنده میشوند
🔻آنان که در دعای فرج کم گذاشتند..
☘به تجدید بیعتی دوباره با مولای غریبمان🌹
میخوانیم: الهی عظم البلا..⚡
@yousof_e_moghavemat
دلباخته بسیجیان😍
همانطور که بسیجی ها حاجی رو دوست داشتند😍،حاجی هم به شدت به بسیجیان عشق می ورزید و انها را مانند فرزندان و برادران خود دوست می داشت.
همیشه می گفت🗣: من خاک پای بسیجی ها هم نمی شم. ای کاش من هم یه #بسیجی بودم و در سنگر نبرد از اونها جدا نمی شدم.
می گفت: شما بسیجیان تجسمی از روح والا و برتر یک انسان کامل هستید که
امام زمان(عج)همواره در کنار شماست.
شما باید بدونید که چرا می جنگین،
چرا کشته می دین و به کشته ی خود می بالید و خرسند☺️ هستین.
اولین دوره ی انتخابات مجلس شورای اسلامی بود که برادرش از قمشه به منطقه امد و به حاجی گفت🗣:{مردم از تو خواستن که بیایی و کاندید نمایندگی بشی. باید خودتو اماده کنیم بریم.}
حاجی پس از قدری تاُمل به برادرش گفت:《من اون لحظه ای که بسیجی ها با پیشونی بندهاشون میان و واسه رفتن به خط از من خداحافظی می کنن رو با هیچ چیز و هیچ کجا عوض نمی کنم و تا لحظه ی⏳اخر هم در کنار همین بسیجی ها می مونم.》
#شهید_ابراهیم_همت
#برای_خدا_مخلص_بود
#خاطرات_شهدا
@yousof_e_moghavemat
#با_شهدا_گم_نمی_شویم
از خدا خواستم " بدنم حتی یک وجب از خاک زمین رو اشغال نکنه "
آب دجله او را برای همیشه با خودش برد...
" شهید مهدی باکری"
@yousof_e_moghavemat
.
📝 متن خاکریز خاطرات ۸۷
✍ حرکات عجیب و بینظیر شهید کلاهدوز در قبال همسایگان خود👌🙄
#متن_خاطره
ما طبقۀ پایین زندگی میکردیم و آقای کلاهدوز طبقۀ بالا. هیچوقت متوجه ورود و خروجِ ایشان نشدم.😞👌
یه شب اتفاقی در رو بازکردم، دیدم آقایکلاهدوز پوتینهاش رو در آورده، توی دستش گرفته و از پلهها میره بالا. 😢
طوری رفت و آمد میکرد که مزاحمِ همسایه ها نشه. صبح ها هم چون زود میرفت بیرون، ماشینش رو خاموش تا سرِکوچه هُل میداد و اونجا روشن میکرد تا برا همسایهها مزاحمت ایجاد نشه😢😢👌
📌خاطره ای از زندگی سرلشکر شهید یوسف کلاهدوز
📚منبع: سالنامه عطش ظهور 1385
#حق_همسایه #حق_الناس #تقوا #شهیدکلاهدوز
@yousof_e_moghavemat
#والیپر🌸🎈
(فَاِنَّ مَعَ الْعُسْرِ یُسْرا)🌈💫
قطعا با هر سختے آسانےستـ🙃💚
دوبار تکرار کرده تو این آیهـ کهـ دلمون قرص بشه💞
@yousof_e_moghavemat
#خاطرات_شهید
یکی از مجاهدین عراقی میگفت: در یک زمستان سرد، با شهید دقایقی در چادری بودم. او متوجه شد یکی از مجاهدان در خواب از سرما میلرزد. با اینکه هوا سرد بود و خود او نیز به پتو نیاز داشت، پتوی خود را روی آن مجاهد انداخت. سپس گفت: مجاهدین عراقی ودیعههای امام در دست من هستند و من باید از آنها نگهداری کنم.
الان خانه هر مجاهد عراقی که بروی، سه عکس میبینی: امام خمینی، شهید صدر و شهید اسماعیل دقایقی.
#شهید_اسماعیل_دقایقی
🍃🌹
@yousof_e_moghavemat
#طرح_مربع
👆خاکریز خاطرات ۸۶
🌸 تا حالا رفیقی داشتی که حاضر باشه اینجوری برات جون بده؟😢
#رفاقت #دوست #ایثار #گذشت_و_فداکاری #بی_تفاوت_نبودن
@yousof_e_moghavemat
فیلم سینمایی #۲۳_نفر یک اثر خوب سینمایی است که در حال حاضر روی پرده سینما در حال اکران است.
اما متاسفانه جریانات رسانه ای اخیر باعث شده فیلم دیده نشه و اگر توی این هفته استقبال خاصی صورت نگیره فیلم از پرده برداشته میشه.
دوستان انقلابی رو دعوت می کنیم حتما این فیلم رو خانوادگی بروند ببینند و در مورد آن در حد توانشان کار رسانه ای انجام بدهند.
حتی شده در حد یک ارسال پیامک!
* عکس فوق مربوط به حضور سپهبد شهید سلیمانی در تصویربرداری یکی از سکانس های فیلم می باشد *
@yousof_e_moghavemat
⚘🚩🌷💎💖💞🌹🌸
به یاد چهارمین فرمانده دلاور و خط شکن #لشکر_27_محمد_رسول_اللهﷺ
#سردار_شهید_عباس_کریمی 🌹
- ولادت: ۱۳۳۶ ، کاشان ، #قهرود
- اعزام به خدمت سربازی بعد از اخذ دیپلم در سال ۱۳۵۵
- پیوستن به صف انقلابیون در دوران اوج گیری انقلاب
- ترک پادگان به فرمان حضرت امام خمینی (ره)
- ورود به #سپاه در بهار سال ۱۳۵۸
- عزیمت به کردستان در سال ۱۳۵۹
- پیوستن به #احمد_متوسلیان و فرماندهی واحد اطلاعات عملیات سپاه مریوان
- عزیمت به جنوب و فرماندهی اطلاعات عملیات #تیپ_27_محمد_رسول_الله (ص) در اسفند ۱۳۶۰
- نقش موثر و درخشان در #عملیات_فتح_المبین ، فروردین ۱۳۶۰
- شرکت در #عملیات_بیت_المقدس در خرداد ۱۳۶۱ و مجروحیت از ناحیه پا
- شرکت در عملیات بزرگ و برون مرزی #رمضان در تیر و مرداد ۱۳۶۱
- ایفای نقش موثر در عملیات های #زین_العابدین ، #والفجر_مقدماتی ، #والفجر_یک ، #والفجر_دو ، #والفجر_چهار و #خیبر
- انتصاب به فرماندهی تیپ ۲ سلمان از #لشکر_27_محمد_رسول_الله (ص)
- انتصاب به فرماندهی #لشکر_27_محمد_رسول_الله (ص) بعد از شهادت #حاج_ابراهیم_همت ، اواخر اسفند ۱۳۶۲
- #شهادت : ۲۴ اسفند ۱۳۶۳ ، در جریان عملیات آبی خاکی #بدر در شرق دجله بر اثر اصابت ترکش به سر مبارکش
#شادی_ارواح_طیبه_شهدا_صلوات
#شهدای_لشکر_27_محمد_رسول_الله
#فرماندهان
#دفاع_مقدس
#شهیدان
#شهدا
🆔 @yousof_e_moghavemat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📽 فیلم/ نماهنگ #شهید_ابومهدی_المهندس
"...من شما را به اسم دعا می کنم."
🆔 @yousof_e_moghavemat
#لالههای_آسمونی
💠خیلی کم حرف بود. گاهی تا دوساعت در جلسه ای می نشست و تا وقتی سؤالی از او نمی پرسیدی حرفی نمی زد؛ این از خصیصه های مردان خدایی است، اهل تقوا این گونه اند، علم، سواد و معلومات دارند، و تا وقتی از آنان پرسشی نشود حرفی نمی زنند.
💠با چنین روحیاتی و نیز با نماز شب و روزه گرفتن و امثالهم در منطقه حضور داشت. شاهد بودم وقتی در ماه رمضان حسن غفاری و نیروهایش در منطقه ی هور یا فاو حضور داشتند با زبان روزه انجام وظیفه می کردند، ما که به ایشان سرکشی می کردیم چون تردد داشتیم نمی توانستیم روزه بگیریم، من با حسن غفاری شوخی میکردم و میگفتم: «شما هم بیا با ما ناهار بخور چون در سرزمین غصبی هستی و نمی توانی روزه بگیری.»
💠حسن آقا شوخی ام را می فهمید و پاسخی جدی می داد. میگفت: «ما مقلد حضرت امام و سرباز و شاگرد ایشان هستیم، ایشان حتی اگر بفرمایند ما برای دفاع از اسلام به قاره آفریقا هم میرویم و روزه هم میگیریم، نماز و قرآن هم میخوانیم....»
📎معاون اطلاعات عملیات لشگر۲۵ کربلا
#سردارشهید_محمدحسن_غفاری🌷
#سالروز_شهادت
ولادت : ۱۳۴۰/۱۰/۱ گرگان
شهادت ۱۳۶۵/۱۱/۴ شلمچه ، عملیات کربلای ۵
@yousof_e_moghavemat
سرد بود ..
گِلی می شدیم ؛ اما ..
امروز ..
گرمترین روزهایمان
دیدن آن تپه نشینی هاست ..
@yousof_e_moghavemat
💠 من تکاورم
🔹تنها چند حرف است، من تکاورم اما به یقین دنیایی از حماسه و شیدایی وطن درش نهفته است و مطمئنا این شیدایی ریشه در تاریخ دارد باور کنید جوانان این مرز و بوم که به دفعات ثابت کرده ایم سرباز ایرانی جان را بهای ناچیزی میداند بهر وطن آری بهایی ناچیز
وقتی سپاهیان دشمن نفیر: جئنا لنبقی ( آمده ایم که بمانیم ) شان در دشت های جنوب و خیابان های خرمشهر پیچیده بود این ما بودیم که صاحبان آن فریاد ها را با طعم گلوله هایمان آشنا کردیم و درخونشان آنها را غلطاندیم تا متجاوزان دیگر حساب کار دستشان بیاید.هنوز هم ایستادیم برای ایران و ایرانی و اگر نوبه اش فرا رسد باز هم شلمچه را مزین به رد تفنگ های 106 م.م خواهیم نمود . راستی ما گردان یکم تکاوران نیروی دریایی هستیم همان600 کماندویی که بفرماندهی ناخدا یکم تکاور هوشنگ صمدی در نبرد تن به تن و گاه تن با تانک خرمشهر به توفیق رسیدیم و پرچم مقدس و متبرک به خون همرزمانمان را بر بالای مناره های مسجد جامع به اهتزاز درآوردیم آن روز را به خوبی به یاد داریم که چطور گردانی برای پیچیدن باد در آن جاویدان پرچم به خط شد و از رادیو اعلام نمودند خرمشهر شهر خون آزاد شد
@yousof_e_moghavemat
📸 حاج احمد متوسلیان
و شهید غلامرضا قربانی مطلق، پس از پاکسازی پاوه از ضدانقلاب - سال ۵۸
#شهید_غلامرضا_قربانی_مطلق
#حاج_احمد_متوسلیان
@yousof_e_moghavemat
⭕️ دلمان برایت تنگ میشود مرد غیرمعمولی
🔺۳۶۸ کلمه، دو دقیقه و نیم
🔸آدمها در زندگی بنده انتخابهایشان هستند. انتخابهایی که رهایشان نمیکنند تا آخر عمر.
🔸مثلا تو. همین تویی که در بغداد از دست ما رفتی. تو میتوانستی در ۲۳ سالگی، همان وقت که برای اداره آب و فاضلاب کرمان کار میکردی، بگویی جنگ به من هیچ ربطی ندارد. بگویی من کلی آرزو دارم برای زندگیام. بگویی تازه اول جوانیام است. ولی خب اینها را نگفتی. نگفتی و بلند شدی و رفتی مهاباد.
🔸جنگ در کردستان که تمام شد میتوانستی بگویی حالا دیگر خستهام یا دینم را به این مملکت ادا کردم و یا از همین حرفها ولی خب نگفتی و رفتی جنوب با بچههای کرمان و لشکر ۴۱ ثارالله رو تشکیل دادی و هشت سالی هم آنجا جنگیدی.
🔸جنگ ایران و عراق که تمام شد بعضی از همرزمانت برگشتند و رفتند درس خواندند، برخی سیاستمدار شدند، برخی کار اقتصادی شروع کردند اصلا ولی تو برگشتی کرمان و این بار انتخاب کردی که فرمانده لشگری باشی که قرار است در جنوب شرق ایران با قاچاقچیان مواد مخدر بجنگد.
🔸سال ۱۳۷۶ بود. تو ۱۸ سال برای این مملکت جنگیده بودی. حالا دیگر میتوانستی بروی دنبال کار خودت. بروی یک گوشه و از جنگ خاطره بگویی. بروی استاد دانشگاه شوی. نماینده مردم شریف کرمان شوی در مجلس شورای اسلامی ولی باز هم انتخابت چیز دیگری بود. فرمانده سپاه قدس شدی.
🔸سال ۱۳۸۹ تو هم مثل خیلی های دیگر سی سال خدمتت را پر کرده بودی و می توانستی بروی پی کارت. بروی یک باغچه بگیری نزدیک تهران یا اصلا برگردی به همان کرمان. بروی بزرگ شدن بچههایت را تماشا کنی و در عروسیهایشان شرکت کنی و با نوههایت بازی کنی ولی این بار تو انتخاب کردی در عراق و سوریه با داعش بجنگی.
🔸آدمها در زندگی بنده انتخابهایشان هستند. تو انتخاب کردی که معمولی نباشی. انتخاب کردی که یکی نباشی مثل همه. انتخاب کردی که قهرمان باشی و خب قهرمانها مرگشان هم معمولی نیست. برای قهرمانها بد است اگر در نبرد جان ندهند. خدا رحمتت کند که معمولی زندگی نکردی و معمولی جان ندادی. شهادتت مبارک حاج قاسم دوست داشتنی. شهادت مبارک مرد غیر معمولی. دلمان برایت تنگ خواهد شد./ مصطفی آرانی
@yousof_e_moghavemat
.
📝 متن خاکریز خاطرات ۸۸
✍ کجای دنیا دیدی اینجور از خودگذشتگی کنن؟😢😢
#متن_خاطره
چند تا بسیجی داخلِ جیپ بودند. یهو دشمن شیمیایی زد و بسیجی ها باید ماسک میزدند. اما یک ماسک کم بود. به همین خاطر هیچکس راضی نمیشد ماسک بزنه.😔😢
تا اینکه یک نفر از اونا، بقیه رو قانع کرد. لحظاتی بعد در حالیکه اون بندهی خدا شدیداً سرفه می کرد ، دوستاش بهش نگاه میکردند و از زیر ماسک اشک میریختند.😭😢😭
📚منبع: سالنامه عطش ظهور 1385
#ایثار #ازخودگذشتگی #گذشت #رفاقت #بی_تفاوت_نبودن
@yousof_e_moghavemat
🍁به چهره ات که مینگرم
گویی درخواب فرو رفته ای
اماتوئی که در خواب ابدی ات هم
بیش ازمازنده وهوشیاری
بیاما به خواب رفتگان را
بیدارکن
شهید #حاج_محسن_دین_شعاری
#علمدار_تخریب
#لشکر27
#لشکر_27_محمد_رسول_اللهﷺ
@yousof_e_moghavemat
🔰خواب شهیدحاج همت که تعبیرشد
🔹حاج ابراهیم همت، محسن را خواست و به او گفت: محسن، تو به #شهادت میرسی، محسن كه كمی جا خورده بود گفت: چطور مگه حاجی حاج همت ادامه داد: من #خواب ديدم كه تو به شهادت ميرسی، شهادتت هم طوری است كه اول اسيرت میكنن و بعد از اينكه #آزار و شكنجهات دادن و تو خواستههای اونها رو برآورده نكردی، تو رو تيرباران میكنند و به شهادت میرسی
🔸سه روز بعد خواب #حاج_همت تعبير شد، در عمليات والفجر ۳ در مرداد ۶۲و در آزاد سازی #مهران، ماشين تويوتايی كه سرنشينان آن نورانی، برقی، پكوك و چند نفر ديگر از پاسداران لشگر ۲۷ بودند در منطقه #قلاجه به كمين منافقين خورد، پس از آن منافقين ناجوانمردانه سرنشينان تويوتا را به رگبار بستند همه سرنشينان جزء #يك_نفر جلوی چشم يكديگر در حاليكه زخمهای عميق گلوله برداشته بودند با تير خلاص، به #شهادت رسيدند
#شهید_محسن_نورانی
#شهید_محمدابراهیم_همت
@yousof_e_moghavemat
🔸رفتم بیرون، برگشتم. هنوز حرف میزدن. پیرمرد میگفت: "جوون دستت چی شده تو #جبهه این طوری شدی یا مادر زادیه؟"
🔹حاج حسین خندید اون یکی دستش رو آورد بالاگفت: "این جای اون یکی رو هم پر میکنه! یه بار تو #اصفهان با همین یه دست ده دوازده کیلو میوه خریدم برای مادرم.
🔸پیرمرد ساکت بود. پرسیدم: "پدر جان! تازه اومدی #لشکر؟" حواسش نبود! گفت: "این چه جوون #بی_تکبری بود. ازش خوشم اومد. دیدی چه طور حرفو عوض کرد؟! اسمش چیه این؟"
گفتم: #حاج_حسین_خرازی! راست نشست. گفت: حسین خرازی فرمانده لشکر😳
#شهید_حسین_خرازی
نفر دوم از سمت راست
💕درس اخلاق
@yousof_e_moghavemat