eitaa logo
💎•﴿ باغ انار ﴾‌•💎
898 دنبال‌کننده
4.3هزار عکس
1.3هزار ویدیو
161 فایل
﷽؛اینجا با هم یاد می‌گیریم. با هم ریشه می‌کنیم. با هم ساقه می‌زنیم و برگ می‌دهیم. به زودی به اذن خدا انارهای ترش و شیرین و ملس. نشانی باغ🔻 https://eitaa.com/joinchat/821624896Cb1d729b741 نمایشگاه باغ🔻 https://eitaa.com/joinchat/949289024Cec6ee02344
مشاهده در ایتا
دانلود
نور تا سه روز عید غدیر است. کجایید ای اهالی غدیر؟ با مولا بیعت کرده اید؟ فرض کنید در حجه الوداع تشریف داشته اید. موزهای شصت سانتی هم خورده اید. نفری یک بیست لیتری آب زمزم هم برداشته اید. حالا بین‌راه زیر تیغ آفتاب، رسول الله دستور توقف داده است و شما دارید له له می زنید و برایتان سوال شده که چه شده؟ همگی کنار برکه غدیر جمع می‌شوید و همینجور که دارید با گوشی تان سلفی می گیرید و برای بچه ها و پدرتان واتس آپ می کنید. یکهو تصویری می‌آید روی صفحه تان که یک تعداد خانمی که با شما حج بوده‌اند و محجبه هم هستند هشتگ زده اند که من حاجیه خانم ماندانا هستم. خیلی هم محجبه هستم. چادری هم هستم. کلاس های آموزشی آشپزی هم دارم. شوهر هم نکرده ام. همانطور که از تصویر پروفایلم می‌بینید خیلی هم به چشم خواهری زیبا هستم. حالا اینها رو بی خیال من به کمپین محجبه هستم و مخالف گشت ارشاد پیوسته ام شما هم بپیوندید. یکهو آزیتا خانم که او هم از بر و رویی برخوردار است لایک و سیو و شیر و کامنت فراموشش نمی‌شود و در کلوز فرند منتشر می کند که بله من محجبه هستم و ست لوازم آرایش درجه یک می فروشم از این گرونهای با کیفیت نه از آنهای چینی بی کیفیت. یکهو فاطمه خانم هم به این استوری ها برخورد می کند و می گوید ایول آزیتا خانم. من هم به این پوشش می پیوندم. دختر فاطمه خانم می‌گوید مامان پوشش نه! پویش. فاطمه خانم همانجور که روی مبل نشسته و بر کار عباس آقا نظارت دارد که خوب گشنیز ها را پاک کند زبانش را گاز می گیرد و می گوید ببین چطور زن بی پناه جلوی ون دارد می دود. عباس آقا می گوید به نظرم آزیتا خانم خوشگل تر از حاجیه خانم مانداناست...فاطمه خانم یک نیشگون از انتهای عباس آقا می‌گیرد که تا همین الان به اندازه یک گردو سیاه شده. آفرین فاطمه خانم. عباس آقا تصاویر آزیتا خانم را بازنشر می کند و به این پویش می پیوندد. عباس آقا بسیار به این پویش علاقه مند می‌شود. راستی یادم رفت بگویم آزیتا خانم به خاطر نوع کارش تصاویر دیگری هم دارد که لباس های خیلی زیبایی را تبلیغ می کند. عباس آقا موقع تماشای پیج آزیتا خانم بسیار مذهبی می‌شود و بارها موقع دیدن آزیتا خانم زیر لب می گوید فتبارک الله احسن الخالقین. حالا شما در کنار برکه غدیر هستید و در تمام این اَپ ها دارید گل چرخ می زنید. این خانم های بسیار فعال و رنگ و وارنگ و احسن الخالقین با روسری های زیبا و رو مانتویی های ساخته شده از چوب گردو و پست های فرهنگی در موسسه های مختلف یک حرکت بسیار زیبا را آغاز کرده اند که در راستای فعالیت های خداپسندانه خانم معصومه علینژاد است. خانم معصومه یا همان مصی گرامی هم خیلی برای این مرز و بوم زحمت کشید تا حدی که در زمان دختری‌اش باری را برداشت که هیچ دختری در زمان دختری اش برنداشته... در کنار این شبکه های مجازی نگاهتان به کنار دریاچه غدیر می‌افتد یک عمامه به سر را می بینید که همانطور که دارد جهاز شترش را می گذارد زمین درباره مطلب می ‌زند. آخوندش به چشم خواهری بسیار زیباست و زن های پویشگر ایشان را به چشم برادری بسیار دوست می‌دارند تا حدی که یکی از دخترها روی دفترچه خاطراتش نوشته خاطرات من و آقایی و کنارش عکس سه در چهار آن صنم را چسبانیده. و بسیار با او لاو می ترکاند. همانطور که کنار برکه غدیر ایستاده اید آن آخوند پستهای آزیتا و حاجیه ماندانا و مرسانا و پونه و لادن جون و ...را شیر می کند. می گوید امام منظورش از حجاب این نبوده که همه زن ها حجاب داشته باشند. از کنار منبر سلونی می‌شنوید که مردی به نام سید علی درباره حجاب صحبت می کند و از عدم تشخیص عده ای رنج می برد. از اینکه جریان داخلی از سر ندانستن دارد پویش راه می اندازد. راهی را می ‌رود که جریان بیرونی با خرج کردن مبالغ هنگفت نتوانسته کاری را به پیش ببرد. می‌گوید که حرف بی خود است که همه زنها لازم نیست حجاب داشته باشند. می‌گوید ما آن وقت بودیم و امام جلو حرام الهی ایستاد. ولی آن آخوندهایی که حرفهای آزیتاجون را پخش می کردند گوششان بدهکار نبود. همه زن ها و مردها را می‌بینید که با علی بیعت می کنند. مردها بخٍ بخٍ می گویند. آدم های بدی نیستند. ولی بد می کنند. از سر ندانستن. از سر سادگی. گول خورده اند. تحلیل هاشان سطحی بوده. غدیر تمام شده و شما هم بیعت کرده اید. ولی موقع تصمیم گیری علی و زهرا جلو در خانه تان هستند و هزاران پویش جذاب و گیرا با آزیتاجون و حاجیه ماندانا و آن روحانی زیبا هم هستند و شما واقعا نمی توانید تصمیم بگیرید که چه غلطی باید بکنید. واقعا که. حتما شوهر هم نداری؟ زن هم نداری؟
فرض کنید کنار برکه غدیر دارید بیعت می کنید. کمی آن خیمه زیبا و بزرگ را توصیف کنید. ظرف آب را توصیف کنید. دست امیرالمومنین را توصیف کنید. دست خودتان را که گذاشته اید توی ظرف آب چه حسی داشته اید. علی علیه السلام به شما چه فرمود و شما چه چیزی گفتید؟ چند ماه بعد زهرای اطهر و اولادش دست علی را گرفته و به در خانه شما آمده. در بخش دوم آن شب را هم توصیف کنید. لازم نیست دیالوگها را بیان کنید. فقط به عنوان یک ناظر که از دور دارد این صحنه را می بیند جریان و حرکات دست و صورت را بیان کنید. ﷽؛اینجا با هم یاد می‌گیریم. با هم ریشه می کنیم. باهم ساقه می‌زنیم وبرگ می‌دهیم. به زودی به اذن خدا انارهای ترش و شیرین وملس. نشانی باغ🔻 https://eitaa.com/joinchat/821624896Cb1d729b741 نمایشگاه باغ🔻 https://eitaa.com/joinchat/949289024Cec6ee02344 @ANARLAND
تا چایی آماده بشه یه تمرین نویسندگی می‌فرستم بنویسید. البته از تمرینهای قبل است.
نور تا سه روز عید غدیر است. کجایید ای اهالی غدیر؟ با مولا بیعت کرده اید؟ فرض کنید در حجه الوداع تشریف داشته اید. موزهای شصت سانتی هم خورده اید. نفری یک بیست لیتری آب زمزم هم برداشته اید. حالا بین‌راه زیر تیغ آفتاب، رسول الله دستور توقف داده است و شما دارید له له می زنید و برایتان سوال شده که چه شده؟ همگی کنار برکه غدیر جمع می‌شوید و همینجور که دارید با گوشی تان سلفی می گیرید و برای بچه ها و پدرتان واتس آپ می کنید. یکهو تصویری می‌آید روی صفحه تان که یک تعداد خانمی که با شما حج بوده‌اند و محجبه هم هستند هشتگ زده اند که من حاجیه خانم ماندانا هستم. خیلی هم محجبه هستم. چادری هم هستم. کلاس های آموزشی آشپزی هم دارم. شوهر هم نکرده ام. همانطور که از تصویر پروفایلم می‌بینید خیلی هم به چشم خواهری زیبا هستم. حالا اینها رو بی خیال من به کمپین محجبه هستم و مخالف گشت ارشاد پیوسته ام شما هم بپیوندید. یکهو آزیتا خانم که او هم از بر و رویی برخوردار است لایک و سیو و شیر و کامنت فراموشش نمی‌شود و در کلوز فرند منتشر می کند که بله من محجبه هستم و ست لوازم آرایش درجه یک می فروشم از این گرونهای با کیفیت نه از آنهای چینی بی کیفیت. یکهو فاطمه خانم هم به این استوری ها برخورد می کند و می گوید ایول آزیتا خانم. من هم به این پوشش می پیوندم. دختر فاطمه خانم می‌گوید مامان پوشش نه! پویش. فاطمه خانم همانجور که روی مبل نشسته و بر کار عباس آقا نظارت دارد که خوب گشنیز ها را پاک کند زبانش را گاز می گیرد و می گوید ببین چطور زن بی پناه جلوی ون دارد می دود. عباس آقا می گوید به نظرم آزیتا خانم خوشگل تر از حاجیه خانم مانداناست...فاطمه خانم یک نیشگون از انتهای عباس آقا می‌گیرد که تا همین الان به اندازه یک گردو سیاه شده. آفرین فاطمه خانم. عباس آقا تصاویر آزیتا خانم را بازنشر می کند و به این پویش می پیوندد. عباس آقا بسیار به این پویش علاقه مند می‌شود. راستی یادم رفت بگویم آزیتا خانم به خاطر نوع کارش تصاویر دیگری هم دارد که لباس های خیلی زیبایی را تبلیغ می کند. عباس آقا موقع تماشای پیج آزیتا خانم بسیار مذهبی می‌شود و بارها موقع دیدن آزیتا خانم زیر لب می گوید فتبارک الله احسن الخالقین. حالا شما در کنار برکه غدیر هستید و در تمام این اَپ ها دارید گل چرخ می زنید. این خانم های بسیار فعال و رنگ و وارنگ و احسن الخالقین با روسری های زیبا و رو مانتویی های ساخته شده از چوب گردو و پست های فرهنگی در موسسه های مختلف یک حرکت بسیار زیبا را آغاز کرده اند که در راستای فعالیت های خداپسندانه خانم معصومه علینژاد است. خانم معصومه یا همان مصی گرامی هم خیلی برای این مرز و بوم زحمت کشید تا حدی که در زمان دختری‌اش باری را برداشت که هیچ دختری در زمان دختری اش برنداشته... در کنار این شبکه های مجازی نگاهتان به کنار دریاچه غدیر می‌افتد یک عمامه به سر را می بینید که همانطور که دارد جهاز شترش را می گذارد زمین درباره مطلب می ‌زند. آخوندش به چشم خواهری بسیار زیباست و زن های پویشگر ایشان را به چشم برادری بسیار دوست می‌دارند تا حدی که یکی از دخترها روی دفترچه خاطراتش نوشته خاطرات من و آقایی و کنارش عکس سه در چهار آن صنم را چسبانیده. و بسیار با او لاو می ترکاند. همانطور که کنار برکه غدیر ایستاده اید آن آخوند پستهای آزیتا و حاجیه ماندانا و مرسانا و پونه و لادن جون و ...را شیر می کند. می گوید امام منظورش از حجاب این نبوده که همه زن ها حجاب داشته باشند. از کنار منبر سلونی می‌شنوید که مردی به نام سید علی درباره حجاب صحبت می کند و از عدم تشخیص عده ای رنج می برد. از اینکه جریان داخلی از سر ندانستن دارد پویش راه می اندازد. راهی را می ‌رود که جریان بیرونی با خرج کردن مبالغ هنگفت نتوانسته کاری را به پیش ببرد. می‌گوید که حرف بی خود است که همه زنها لازم نیست حجاب داشته باشند. می‌گوید ما آن وقت بودیم و امام جلو حرام الهی ایستاد. ولی آن آخوندهایی که حرفهای آزیتاجون را پخش می کردند گوششان بدهکار نبود. همه زن ها و مردها را می‌بینید که با علی بیعت می کنند. مردها بخٍ بخٍ می گویند. آدم های بدی نیستند. ولی بد می کنند. از سر ندانستن. از سر سادگی. گول خورده اند. تحلیل هاشان سطحی بوده. غدیر تمام شده و شما هم بیعت کرده اید. ولی موقع تصمیم گیری علی و زهرا جلو در خانه تان هستند و هزاران پویش جذاب و گیرا با آزیتاجون و حاجیه ماندانا و آن روحانی زیبا هم هستند و شما واقعا نمی توانید تصمیم بگیرید که چه غلطی باید بکنید. واقعا که. حتما شوهر هم نداری؟ زن هم نداری؟
فرض کنید کنار برکه غدیر دارید بیعت می کنید. کمی آن خیمه زیبا و بزرگ را توصیف کنید. ظرف آب را توصیف کنید. دست امیرالمومنین را توصیف کنید. دست خودتان را که گذاشته اید توی ظرف آب چه حسی داشته اید. علی علیه السلام به شما چه فرمود و شما چه چیزی گفتید؟ چند ماه بعد زهرای اطهر و اولادش دست علی را گرفته و به در خانه شما آمده. در بخش دوم آن شب را هم توصیف کنید. لازم نیست دیالوگها را بیان کنید. فقط به عنوان یک ناظر که از دور دارد این صحنه را می بیند جریان و حرکات دست و صورت را بیان کنید. ﷽؛اینجا با هم یاد می‌گیریم. با هم ریشه می کنیم. باهم ساقه می‌زنیم وبرگ می‌دهیم. به زودی به اذن خدا انارهای ترش و شیرین وملس. نشانی باغ🔻 https://eitaa.com/joinchat/821624896Cb1d729b741 نمایشگاه باغ🔻 https://eitaa.com/joinchat/949289024Cec6ee02344 @ANARLAND
داخل کانال جست و جو کنید باتوجه به حس و حالتان👇🏻 توصیف مزه دهان توصیف حسی که جگرتان را کند توصیف پنج صدایی که می‌شنوید توصیف مردی عصبی شبی بیدار با چشم خیس ویرایش جمله لحظه عصبانیت بی حساب بهشت رفتن روایت در ۱۵ کلمه لبخند عصبی صد سوژه پیشنهاد اسم جزئیات تصادف در ۳۰کلمه ویرایش جمله ویرایش جمله شخصیت باحیا دفترچه شهید ۱۶ ساله کلمه نویسی توصیف عقل در کالبد انسان تصویر و داستانک تصویر و داستانک تصویر و داستانک الله اکبر خواب آسوده داستانک مداد در ۱۸ کلمه تصویر و داستانک تصویر و داستانک تصویر و داستانک تصویر و داستانک تصویر و داستانک تصویر و داستانک جریان تحریف عروس قرآن آخرین حس خوب❗️ تصویر و داستانک خبر خوب شهید حججی برایتان ۱۳ زن همراه امام زمان نامه به گذشته خود از زبان تخم مرغ ازدواج زوج مسیحی خاطره طنز همکلاسی مجازی داستان ۱۰۰ کلمه‌ای شما تحت تاثیر فردی خاطره به سبک سیال سبک سیال شخصیت طنز ضرب المثل مهم؟ لینکِ کجا؟ طرح انیمیشن صفحه ۳۱۳ قرآن آذر سال ۵۶ جمله نویسی نحو شهادتت؟ صوت و داستانک حرف‌های فراموش شده دعوا پاک کردن عدس امیرالمومنین داستانک اولین بار در نانوایی نماد تعجب دست خط دکتر ملاقات با امام زمان صدا و داستان محیط و داستان آیه و داستانک زندگی شهید زنی از جرهم اسرائیل و مونولوگ قهرمانی که نیست ایران فرشته و داستان تصویر و توصیف رای دادن جای خالی رای و هجوم شخصیت پردازی صدا❗️ جا به جایی ۴ سال دیگر نامه به حاج احمد متوسلیان آبادان؟ ۲ روز به پایان زندگی لیله المبیت، مونوعلی کلمه نویسی حضرت مسلم ضد صهیون آدم شدن ضرب المثل ترکیبی روز مباهله حدس بزنید چیست؟ بنویسید امام حسین کیست؟ برای نوجوان نویس دختر نوجوان پاکدامن نام به برگ اعظم سال ۱۴۰۴ شما نارنگی هستید داستان از ۱۰ دیده، ۵شنیده و فکر در لحظه علی لندی سیال ذهن تفکر به یک فیلم و نوشتن داستان شروع داستان با یکی از جمله‌ها خرمالو و انار آدم برفی چای دوست میزبانی از زنی مهربان کلمه بازی داستان با کلمات ۴ حرفی و۴ نقطه‌ای مهندس کیست توصیف حسادت پنج دقیقه قبل تصادف دختر تازه مسلمان نماز آیت الله بهجت راهیان نور مهمانی از زبان مزه ها شب قدر دوست و حجاب تبلیغ حجاب روز قدس ارتداد و درمانش با دعا من حیث لا یحتسب ( خاطره) شما تازه مسلمانید( خلق موقعیت) شهید حسن صیاد خدایاری( یادداشت3جمله‌ای) خواهرشوهر و درست کردن فلافل( راویی اول شخص) اولین چهار شنبه بعد ظهور هشتگ طرف زن و شوهر اسپانیایی در حرم روز دختر دختری در سال ۱۳۴۱ کلمه نویسی | هم‌خانواده و متضاد. تازه عروس و غذا کلمه‌های سه حرفی مخفف چین؟ کلمه‌سازی و داستان نویسی ج ن ن جمله بنویسید دیالوگ پوتین پس از غدیر(ولایت) مسلمانان صبرستان، سه زاویه دید خواب، حرم حضرت رقیه، گوشواره تلظی، ماهی کوچولوی قرمز لامسه و داستان‌پردازی طعم و داستان‌پردازی تصور عاقبت اعتیاد به فضای مجازی تصور، خانواده، عذر خواهی بیماری، کربلا، اربعین
داخل کانال جست و جو کنید باتوجه به حس و حالتان👇🏻 توصیف مزه دهان توصیف حسی که جگرتان را کند توصیف پنج صدایی که می‌شنوید توصیف مردی عصبی شبی بیدار با چشم خیس ویرایش جمله لحظه عصبانیت بی حساب بهشت رفتن روایت در ۱۵ کلمه لبخند عصبی صد سوژه پیشنهاد اسم جزئیات تصادف در ۳۰کلمه ویرایش جمله ویرایش جمله شخصیت باحیا دفترچه شهید ۱۶ ساله کلمه نویسی توصیف عقل در کالبد انسان تصویر و داستانک تصویر و داستانک تصویر و داستانک الله اکبر خواب آسوده داستانک مداد در ۱۸ کلمه تصویر و داستانک تصویر و داستانک تصویر و داستانک تصویر و داستانک تصویر و داستانک تصویر و داستانک جریان تحریف عروس قرآن آخرین حس خوب❗️ تصویر و داستانک خبر خوب شهید حججی برایتان ۱۳ زن همراه امام زمان نامه به گذشته خود از زبان تخم مرغ ازدواج زوج مسیحی خاطره طنز همکلاسی مجازی داستان ۱۰۰ کلمه‌ای شما تحت تاثیر فردی خاطره به سبک سیال سبک سیال شخصیت طنز ضرب المثل مهم؟ لینکِ کجا؟ طرح انیمیشن صفحه ۳۱۳ قرآن آذر سال ۵۶ جمله نویسی نحو شهادتت؟ صوت و داستانک حرف‌های فراموش شده دعوا پاک کردن عدس امیرالمومنین داستانک اولین بار در نانوایی نماد تعجب دست خط دکتر ملاقات با امام زمان صدا و داستان محیط و داستان آیه و داستانک زندگی شهید زنی از جرهم اسرائیل و مونولوگ قهرمانی که نیست ایران فرشته و داستان تصویر و توصیف رای دادن جای خالی رای و هجوم شخصیت پردازی صدا❗️ جا به جایی ۴ سال دیگر نامه به حاج احمد متوسلیان آبادان؟ ۲ روز به پایان زندگی لیله المبیت، مونوعلی کلمه نویسی حضرت مسلم ضد صهیون آدم شدن ضرب المثل ترکیبی روز مباهله حدس بزنید چیست؟ بنویسید امام حسین کیست؟ برای نوجوان نویس دختر نوجوان پاکدامن نام به برگ اعظم سال ۱۴۰۴ شما نارنگی هستید داستان از ۱۰ دیده، ۵شنیده و فکر در لحظه علی لندی سیال ذهن تفکر به یک فیلم و نوشتن داستان شروع داستان با یکی از جمله‌ها خرمالو و انار آدم برفی چای دوست میزبانی از زنی مهربان کلمه بازی داستان با کلمات ۴ حرفی و۴ نقطه‌ای مهندس کیست توصیف حسادت پنج دقیقه قبل تصادف دختر تازه مسلمان نماز آیت الله بهجت راهیان نور مهمانی از زبان مزه ها شب قدر دوست و حجاب تبلیغ حجاب روز قدس ارتداد و درمانش با دعا من حیث لا یحتسب ( خاطره) شما تازه مسلمانید( خلق موقعیت) شهید حسن صیاد خدایاری( یادداشت3جمله‌ای) خواهرشوهر و درست کردن فلافل( راویی اول شخص) اولین چهار شنبه بعد ظهور هشتگ طرف زن و شوهر اسپانیایی در حرم روز دختر دختری در سال ۱۳۴۱ کلمه نویسی | هم‌خانواده و متضاد. تازه عروس و غذا کلمه‌های سه حرفی مخفف چین؟ کلمه‌سازی و داستان نویسی ج ن ن جمله بنویسید دیالوگ پوتین پس از غدیر(ولایت) مسلمانان صبرستان، سه زاویه دید خواب، حرم حضرت رقیه، گوشواره تلظی، ماهی کوچولوی قرمز لامسه و داستان‌پردازی طعم و داستان‌پردازی
داخل کانال جست و جو کنید باتوجه به حس و حالتان👇🏻 توصیف مزه دهان توصیف حسی که جگرتان را کند توصیف پنج صدایی که می‌شنوید توصیف مردی عصبی شبی بیدار با چشم خیس ویرایش جمله لحظه عصبانیت بی حساب بهشت رفتن روایت در ۱۵ کلمه لبخند عصبی صد سوژه پیشنهاد اسم جزئیات تصادف در ۳۰کلمه ویرایش جمله ویرایش جمله شخصیت باحیا دفترچه شهید ۱۶ ساله کلمه نویسی توصیف عقل در کالبد انسان تصویر و داستانک تصویر و داستانک تصویر و داستانک الله اکبر خواب آسوده داستانک مداد در ۱۸ کلمه تصویر و داستانک تصویر و داستانک تصویر و داستانک تصویر و داستانک تصویر و داستانک تصویر و داستانک جریان تحریف عروس قرآن آخرین حس خوب❗️ تصویر و داستانک خبر خوب شهید حججی برایتان ۱۳ زن همراه امام زمان نامه به گذشته خود از زبان تخم مرغ ازدواج زوج مسیحی خاطره طنز همکلاسی مجازی داستان ۱۰۰ کلمه‌ای شما تحت تاثیر فردی خاطره به سبک سیال سبک سیال شخصیت طنز ضرب المثل مهم؟ لینکِ کجا؟ طرح انیمیشن صفحه ۳۱۳ قرآن آذر سال ۵۶ جمله نویسی نحو شهادتت؟ صوت و داستانک حرف‌های فراموش شده دعوا پاک کردن عدس امیرالمومنین داستانک اولین بار در نانوایی نماد تعجب دست خط دکتر ملاقات با امام زمان صدا و داستان محیط و داستان آیه و داستانک زندگی شهید زنی از جرهم اسرائیل و مونولوگ قهرمانی که نیست ایران فرشته و داستان تصویر و توصیف رای دادن جای خالی رای و هجوم شخصیت پردازی صدا❗️ جا به جایی ۴ سال دیگر نامه به حاج احمد متوسلیان آبادان؟ ۲ روز به پایان زندگی لیله المبیت، مونوعلی کلمه نویسی حضرت مسلم ضد صهیون آدم شدن ضرب المثل ترکیبی روز مباهله حدس بزنید چیست؟ بنویسید امام حسین کیست؟ برای نوجوان نویس دختر نوجوان پاکدامن نام به برگ اعظم سال ۱۴۰۴ شما نارنگی هستید داستان از ۱۰ دیده، ۵شنیده و فکر در لحظه علی لندی سیال ذهن تفکر به یک فیلم و نوشتن داستان شروع داستان با یکی از جمله‌ها خرمالو و انار آدم برفی چای دوست میزبانی از زنی مهربان کلمه بازی داستان با کلمات ۴ حرفی و۴ نقطه‌ای مهندس کیست توصیف حسادت پنج دقیقه قبل تصادف دختر تازه مسلمان نماز آیت الله بهجت راهیان نور مهمانی از زبان مزه ها شب قدر دوست و حجاب تبلیغ حجاب روز قدس ارتداد و درمانش با دعا من حیث لا یحتسب ( خاطره) شما تازه مسلمانید( خلق موقعیت) شهید حسن صیاد خدایاری( یادداشت3جمله‌ای) خواهرشوهر و درست کردن فلافل( راویی اول شخص) اولین چهار شنبه بعد ظهور هشتگ طرف زن و شوهر اسپانیایی در حرم روز دختر دختری در سال ۱۳۴۱ کلمه نویسی | هم‌خانواده و متضاد. تازه عروس و غذا کلمه‌های سه حرفی مخفف چین؟ کلمه‌سازی و داستان نویسی ج ن ن جمله بنویسید دیالوگ پوتین پس از غدیر(ولایت) مسلمانان صبرستان، سه زاویه دید خواب، حرم حضرت رقیه، گوشواره تلظی، ماهی کوچولوی قرمز لامسه و داستان‌پردازی طعم و داستان‌پردازی تصور عاقبت اعتیاد به فضای مجازی تصور، خانواده، عذر خواهی بیماری، کربلا، اربعین هالیوود ایرانی آمریکا نشین ادامه‌اش با شما... من یک دخترِ... اغتشاش بر می‌گردد به ان روز که تنها بودم... با توجه به متن زندگیتان را تعریف کنید با توجه به متن بنویسید تکرار اشتراک لفظی دوست پروانه