.
|⇦•تحتُ القبه...
#سینه_زنی حضرت ابی عبدالله الحسین علیه السلام اجرا شده #شبِ_ششم_محرم۱۴۰۲ به نفسِ حاج محمد رضا طاهری
●━━━━━━───────
تحتُ القبه دعا کردم
واسه هر کی گرفتاره
تحتُ القبه سلام دادم
جای هر کی حسینو دوست داره
بیشتر از همه یادش کردم
رفیق امام حسینیمو
بیشتر از همه دوسش دارم
عکس بین الحرمینیمو
جان کربلا..
بهترین جای جهانی تو به قرآن ، کربلا
دور دورم باشم یا نه به هر حال، کربلا
«حرم سیدالعطشان، کربلا
جان ... کربلا
حرم سیدَ العطشان، کربلا »
تحتُ القبه صدا کردم
دونه دونه عزیزامو
تحتُ القبه خودم دیدم
عشق مردم به اسمِ آقامو
چه تلاطمی عجب شوری
توی هیأتای اربابه
نور آقامون داره هر روز
بیشتر از خورشید میتابه
جان کربلا...
کاش زیارتت میکردیم همین الان، کربلا
چقدر عاشقتن مردم ایران، کربلا
«حرم سید العطشان، کربلا
جان کربلا ...
حرم سید العطشان، کربلا»
.....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ.....
#شور #امام_حسین
#روضه_سیدالشهدا_علیه_السلام
#شب_ششم_محرم
#ویژهٔ_ایام_محرم
#حاج_محمد_طاهری
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
👇
1402050113.mp3
10.78M
|⇦•تحتُ القبه.....
#شور_امام_حسین علیه السلام اجرا شده #شبِ_ششم_محرم۱۴۰۲ به نفسِ حاج محمد رضا طاهری
.
#زمینه و #زمزمه #واحد.
مقتل عاشورا
#شب_دهم_محرم
تو روایت اومده. زدنت
نیزه زد سنان توی دهنت
بوریا شد آخرش کفنت
تو روایت اومده زدنت
غارت بردن حتی پیروهنت
زیرمرکبا گذاشتن بدنت 2
ای وای. ای وای. ای وای
تو گلوت حنجره شو که می زد
ای وای ای وای ای وای.
می خندید به اشک زینب نامرد
عریان بدن. ای بی کفن. ای پاره تن. ابی عبدالله. 2
تو روایت اومده پریدش
روسینت خنجرشو کشیدش
سرتو از پشت سر بریدش 2
تو روایت اومده پریدش
از قفا سر ه تورو بریدش
تن تو روی زمین کشدش2
ای وای. ای وای. ای وای.
چه بلایی سره تو آوردن
ای وای ای. وای. ای وای
حتی پیراهن تو هم بردن
ای بی کفن. عریان بدن. ای پاره تن. ابی عبدالله.
تو روایت اومده تو گودال
آروم آروم رفتی دیگه از حال
زیره دست و پا شدی تو پامال
توروایت اومده انگشتر
سهم ساربون شدش ون آخر
تن تو مونده رو خاکا بی سر
ای وای ای وای ای وای
به روی نیزه سره تو می ره
ای وای ای وای ای وای
به کجاها خواهره تو میره
ای بی بدن. ای پاره تن. عریان بدن. ابی عبدالله.
#رضا_نصابی ✍
👇
4_6046105263071568940.mp3
3.41M
تو روایت اومده. زدنت
روضه ابالفضلی ع.mp3
4.41M
#زمزمه
#حضرت_عباس
#شب_نهم_محرم
برادر
میخواستم برا اصغرت آب بیارم ، ولی اه
زدن مشک آب منو پاره کردن ، توی راه
برادر
برادر
میگی من بیام با تو خیمه ولی با ، چه رویی؟؟
نه دیگه برام مونده آبی و نه ابرویی
برادر
دیگه دست به پیکر ندارم ، میبینی
برادر مثه نیزه زارم ، میبینی
برو هر چی زودتر تو خیمه , مردی نیست
برا زینبم بی قرارم ، میبینی
حسین جان
،،،،،،،
برادر
اومد مادرت جای ام البنین در کنارم
دیگه دلخوشی بعد این مشک پاره ندارم
برادر
برادر
تو خیمه همه انتظار منو میکشیدن
بمیرم که دیگه همه بچه ها نا امیدن
برادر
میده گریه ی تو عذابم میبینی
خجالت منو کرده آبم میبینی
بگو که حلالم کنه اون شیش ماهه
خجالت زده از ربابم میبینی
حسین جان
شعر: #رضا_نصابی ✍
#سبک_حسین_جان
.
|⇦•پا بر زمین نکوب..
#سینه_زنی #واحد حضرت قاسم بن الحسن علیه السلام اجرا شده #شبِ_ششم_محرم۱۴۰۲ به نفسِ سید مهدی میرداماد
●━━━━━━───────
پا بر زمین نکوب عمو در کنار توست
این سرو قد خمیده که دار و ندار توست
ای ماه سیزده شبه ی دشت کربلا
ماه شب چهاردهم بی قرار توست
دل بردن از امام و سراپا عسل شدن
این کار، کار بی هنران نیست کار توست
ای جان فدای نغمه ی اِن تَنکُرونی ات
هر کس شهید عشق شود از تبار توست
حتی به بند کفش تو باید دخیل بست
این بندِ بازمانده گره یادگار توست
دارد زره به قامت تو گریه میکند
حتی کلاهخودِ تو هم داغدار توست
قاسم شدی که روی زمین قِسمَتَت کنند
این تکّه های تن، سند افتخار توست
.....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ.....
#نوحه #حضرت_قاسم
#روضه_حضرت_قاسم_علیه_السلام
#شب_ششم_محرم
#ویژهٔ_ایام_محرم
#سید_مهدی_میرداماد
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
.👇
Mirdamad 1402 shab06 e.mp3
9.53M
|⇦•پا بر زمین نکوب.....
#سینه_زنی و توسل به حضرت قاسم ابن الحسن علیه السلام اجرا شده #شبِ_ششم_محرم۱۴۰۲ به نفسِ سید مهدی میرداماد
.
|⇦•با رُخ غرق خون..
#قسمت_اول #روضه_حضرت_قاسم بن الحسن علیه السلام اجرا شده #شبِ_ششم_محرم۱۴۰۲ به نفسِ سید مهدی #میرداماد
●━━━━━━───────
بِسْمِ ٱللَّٰهِ ٱلرَّحْمٰنِ ٱلرَّحِيم
"يَا أَيُّهَا الْعَزِيزُ مَسَّنَا وَأَهْلَنَا الضُّرُّ وَجِئْنَا بِبِضَاعَةٍ مُزْجَاةٍ فَأَوْفِ لَنَا الْكَيْلَ وَتَصَدَّقْ عَلَيْنَا إِنَّ اللَّهَ يَجْزِي الْمُتَصَدِّقِين"
"يا رب الحُسين، بحق الحُسين، اِشف صدر الحُسين، بظهور الحُجُّة ، يا رب الحُجُّة، بحق الحُجُّة، اِشف صدر الحُجُّة، بظهور الحُجُّة "
*شب ششم ماه محرم، شبِ آقازاده امام حسن، شب سيزده ساله ي كربلا...*
اي شهادت تو را شهد شيرين به كام
به جلالت درود به جمالت سلام
بر مه عارضت بوسه ي چهار امام
نسل صبر و سكوت، مرد خون و قيام
با رُخ غرقِ خون، ماهِ هر انجم
سيدي سيدي، قاسم بن الحسن
يوسف فاطمه سبط خير البشر
هم برايت عمو، هم برايت پدر
او به جاي پدر، تو به جاي پسر
تو از او سرفراز، تو به او مفتخر
او تو را جانِ پاك، تو بر او عضوِ تن
سيدي سيدي، قاسم بن الحسن
سيزده ساله اي در دلِ كارزار
*ياد همه ي سيزده چهارده ساله هاي جنگ بخير...*
سيزده ساله اي در دلِ كارزار
زخم ها بي حساب، قاتلان بي شمار
* توي فتنه هاي اخير، اين چند تا شهيد كه همه ي شما ميشناسيد، آرمان علي وِردي و روح الله عجميان، بارها همه ي شما فيلم هارو ديديد، چند نفر به يه نفر اين شهدارو ميزدند، هفده نفر در قتل روح الله عجميان دست داشتن، مدينه هم همينجوري بوده، چند نفر به يه نفر زهرارو مي زدن، چند نفر به يه نفر كربلا ابي عبدالله رو توي قتلگاه مي زدند، قاسم رو هم همينجوري زدن، هم با شمشير ميزدن و هم با اسباشون از روي بدنش رد ميشدن، خيلي روضه ي امشب روضه ي سختي است، ابي عبدالله كنار بدن قاسم يه جمله اي گفته، كنار هيچ بدني نگفت، گفت: سخته برا عمو تورو جلوش ببينه دست و پا ميزني...*
سيزده ساله اي در دلِ كارزار
زخم ها بي حساب، قاتلان بي شمار
*قاسم نه كلاه خود داشت، نه زره داشت، نه سپر داشت...*
تن چو گُل برگ برگ، دل پُر از نيشِ خار
استخوانها شكست، با هزاران سوار
خونِ سر آبِ غسل، خاكِ صحرا كفن
سيدي سيدي، قاسم بن الحسن
*وقتي رفت ميدان، لباس مناسبِ رزم نداشت، رجز خوند، رجزي كه خوند خيلي دشمن رو تحريك كرد، تا اون موقع نميشناختنش، تا گفت:" اَنَا بن الحسن" يهو همه به خودشون اومدن، خيلي ها توي لشكر دشمن عثماني مذهب بودن، از اميرالمؤمنين كينه داشتن، فكر ميكردن اميرالمؤمنين در قتل عثمان دخيل بوده، خيلي هاشون هم از جنگ جمل از #امام_حسن مجتبي كينه داشتن، وقتي امام حسن توي جنگ جمل اون نيزه رو زد، اون شتر رو زد زمين، اون كينه توي دلِ اينا موند، تا فهميدن نوه ي اميرالمؤمنينِ، تا فهميدن پسرِ امام حسنِ، اول كاري كه كردن سنگ بارونش كردن...*
عضو عضوش همه گشته از هم جدا
بارها زيرِ تيغ كرده جان را فدا
.....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ.....
#حضرت_قاسم
#روضه_حضرت_قاسم_علیه_السلام
#شب_ششم_محرم
#ویژهٔ_ایام_محرم
#سید_مهدی_میرداماد
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
👇
.
#قسمت_دوم #روضه #حضرت_قاسم ابن الحسن علیه السلام اجرا شده #شبِ_ششم_محرم۱۴۰۲ به نفسِ سید مهدی میرداماد
●━━━━━━───────
*قاسم بعد از علي اكبر رفت ميدان، يعني ابي عبدالله يه داغِ سنگيني رو ديده، علي اكبري رو از دست داده كه شيخ جعفر شوشتري ميگه: نگيد روضه ي علي اكبر، بگيد روضه ي جون دادنِ حسين... ابي عبدالله يه بار داغ ديده، نميخواد يه داغ ديگه ببينه، لذا تا از وسط ميدان يه ناله ي ضعيف بلند شد: "یَا عَمَّاهْ!" عمو! به دادم برس... نوشتن: ابي عبدالله مثل بازِ شكاري، يعني خيلي سريع رفت ميدان، لا إله إلّا اللّه، اما اين ميدان رفتن با ميداني كه برا علي اكبر رفت خيلي فرق داشت، وقتي رسيد بالا سَرِ علي اكبر، از بالاي ذوالجناح بدن قطعه قطعه رو ديد، ميدان رو ديد، از بالاي اسب افتاد، اما بالاي سر قاسم ديد صداش مياد اما خودش رو پيدا نكرد، ديد يكي بين غبار اسب ها هي ميگه: عمو! استخونام شكست... عمو به دادم برس... اي حسين!...*
ميپيچه تو گوشم صدايي
نمي دونم اما كجايي
صدات غرقِ درده، خدايي نكرده
ببينم زيرِ دست و پايي
برام سخته دردِ جدايي
بلند شو دلم رو نسوزون
دوباره صدام كن عمو جون
*آخه رسيد بالا سَرِ علي اكبر، دلش ميخواست يه بار ديگه علي اكبر بگه: بابا! اما هرچي منتظر شد يه بار ديگه نگفت، اما قاسم تلافي كرد، هي مي گفت: عمو جان! عموجان!... چيكار كرد ابي عبدالله؟ يه نگاه كرد، تا گرد و خاك خوابيد، ديد قاسم رو زمينه، " وَهُوَ یَفْحَصُ بِرِجْلَیْه " ديد اين بچه داره پاهش رو از درد به زمين ميكِشه، هي از درد به خودش ميپيچه...
من اينجوري روضه بخونم امشب، اين شهادت همه ي روضه هارو برا ابي عبدالله تكرار كرد، شباهت روضه اش اينجوريه، هم به جدش پيغمبر، همه به جدش اميرالمؤمنين، همه به مادرش فاطمه، همه به باباش امام حسن، همه به ابي عبدالله، بگم برات با هم ضجه بزنيم، شباهتش به پيغمبر، هر دو رو سنگ باران كردن، هر دو بر اثر سنگ باران زخمي شدن، پيشاني شكست، پيغمبر هم توي اُحد زخمي شد هم توي طائف، تاريخ ميگه: قاسم رو هم سنگ باران كردن...*
.....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ.....
#اَللّهُمَّ_عَجِّل_لِوَلیِّکَ_الفَرَج
#روضه_حضرت_قاسم_علیه_السلام
#شب_ششم_محرم
#ویژهٔ_ایام_محرم
#سید_مهدی_میرداماد
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
👇
.
#قسمت_پایانی #روضه حضرت قاسم ابن الحسن علیه السلام اجرا شده #شبِ_ششم_محرم۱۴۰۲ به نفسِ سید مهدی میرداماد
●━━━━━━───────
شباهتش با مادرش زهرا، فقط همين رو بگم: وقتي ابي عبدالله سينه ي قاسم رو چسبوند به سينه اش، گودال بوي مدينه گرفت، همون كاري كه نعل اسب ها با سينه ي قاسم كرد، اون لگد و مسمار بين در و ديوار با سينه ي زهرا كرد، سينه شكست، الان بگو: يازهرا!...
قاسم با باباش امام حسن هم شباهت داشت، هر دو رو تيربارون كردن، جنازه ي باباش رو تيربارون كردن، اما قاسم زنده بود، هنوز جون داشت تيربارون شد...
اما شباهت آخر، يا اباعبدالله، اجازه ميديد من روضه بخونم؟ اونم شبِ شيشم، شباهت اول اين بود، قاسم رو از روي اسب رو زمين انداختن، بعضي ها نوشتن نيزه زدن به پهلوش، ابي عبدالله هم خودش نيوفتاد، مرحومِ شيخ مفيد ميگه: تيربه پيشانيِ ابي عبدالله زدن، وقتي پيراهنش رو بالا زد تا خون صورت رو پاك كنه تير به قلبش زدن، نتونست خودش رو نگه داره، نيزه به پهلوش زدن، از بالاي ذوالجناح رو زمين افتاد، ببرمت جلوتر، معلوم نيست ما عاشورا باشيم، فقط يه جمله بگم، اين حرف مالِ ظهر عاشوراست، اين شباهت آخر يه اما داره، تنها بدني كه زنده بود زيرِ سُم اسب ها رفت بدن قاسم بود، اين بلاي عظيمش بود، آخه ابي عبدالله شب عاشورا بهش گفت به بلاي عظيمي دچار ميشي، اما توي زيارت ناحيه امام زمان ميگه:" فَهَوَيْتَ إِلَى الْأَرْضِ جَريحاً" اون ساعتي كه حسين از اسب مجروح روي زمين افتاد" وأثْخَنُوكَ بِالجِّرَاح، فَأحْدَقُوا بِكَ مِنْ كِلِّ الجِّهَاتِ،تَطَأُكَ الخُيولُ بِحَوَافِرِهَا" حسين وقتي زمين افتاد، زنده بود مثل قاسم، لشكر با اسب ها از روش رد شدن، حسين مجروح بود، اي حسين...
#گریز
اما تفاوت شهادت ابي عبدالله و قاسم، برا قاسم حسين تونست بدن رو برگردونه، تونست بدن رو برداره، اما وقتي خودش افتاد كسي نبود بدن حسين رو برداره، كسي نبود بدن حسين رو برگردونه، شمر اومد، سنان اومد، خولي اومد، لشكر اومد، همه حسين رو غارت كردن، بلند همه بگن: حسين!... اللهم عجل لوليك الفرج...
.....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ.....
#اَللّهُمَّ_عَجِّل_لِوَلیِّکَ_الفَرَج
#روضه_حضرت_قاسم_علیه_السلام
#شب_ششم_محرم
#ویژهٔ_ایام_محرم
#سید_مهدی_میرداماد
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
👇
Mirdamad 1402 shab06 a.mp3
39.14M
|⇦•پا بر زمین نکوب.....
#روضه و توسل به حضرت قاسم ابن الحسن علیه السلام اجرا شده #شبِ_ششم_محرم۱۴۰۲ به نفسِ سید مهدی میرداماد
.
|⇦•قوامِ دولتِ اسلام....
#مدح و توسل به کریم اهل بیت امامحسن مجتبی علیه السلام اجرا شده #شبِ_ششم_محرم۱۴۰۲ به نفسِ سید مجید بنی فاطمه
●━━━━━━───────
قَوامِ دولتِ اسلام با دمِ حسن است
که امرِ صبح همان حکم محکم حسن است
جهانیان همه زیر بلیط عشق حسین
ولی حسین خودش زیر پرچمِ حسن است
حسن به گریه کنان حسین اشک دهد
بَلی که چشم عزادار زمزم حسن است
* بی بی فاطمه زهرا سلام الله به اون شاعر گرانقدر «وصال شیرازی» فرمود: چرا برا پسرم شعر نمیگی؟ عرض کرد.. بی بی جان! همه ی شعرام برا حسینته، فرمود: مگه حسن پسر من نیست..؟*
سه بار زندگی اش را به این و آن داده
بگو به اهل کرم تازه این کمِ حسن است
حسین نائب او بود در مقام کرم
درون کیسه ی ارباب، درهمِ حسن است
شِفا به دست حسین و اجازه دستِ حسن
به زخمِ فُطرس خوشبخت مرهمِ حسن است
سرِ حسین و دلِ پاره ی حسن در تشت
اگر درست بگویم حسین هم حسن است
غم حسین و حسن چیست؟ پهلوی زهرا
رَبیع نیز گُمانم مُحرّمِ حسن است
آخر یه روز شیعه برات حرم میسازه
حرم برای تو شَه کرم میسازه
*روزى مردى از شام، تو كوچه هاى مدينه به امام حسن علیه السلام رسيد هر چی از دهنش در اومد همینجور ناسزا به امام مجتبی گفت.. حضرت فرمود: چهره ات آشنا نیست.. تو غریبی تو این شهر؟ گرسنه ای؟ سیرت کنم.. جا نداری؟ منزل ما متعلق به توست.. رفیق نداری؟ رفیقت بشم...
یا امام حسن ما همه نوکرای بچه های شماییم، میشه یه نگاهی به ما کنی، جان قاسمت امشب
یه نگاه ویژه به ما کن....*
.....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ.....
#امام_حسن
#روضه_امام_حسن_علیه_السلام
#شب_ششم_محرم
#ویژهٔ_ایام_محرم
#سید_مجید_بنی_فاطمه
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
👇