eitaa logo
کانال مداحی باسبک عاشقان حضرت زینب(س)
32.6هزار دنبال‌کننده
1.5هزار عکس
1.4هزار ویدیو
795 فایل
ارائه متن و صوت نوحه، روضه، مرثیه و،،،، مدیریت کانال:شعبانپور @Noferesti1 ─⊱✾♡✾⊰─ https://eitaa.com/joinchat/2115895304C4149e19122 @Asheghane_hazrat_zeynab 💠 اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ 💠 تعرفه تبلیغات این آیدی👇🏼 @kianatv ─┅─⊱✾♡✾⊰─┅─
مشاهده در ایتا
دانلود
ابن مرجانه_ ازغم دوست دگر،پاره جگر ریخته است ازفراقش‌ ،به بره کوفه ؛ گهر ریخته است کوفه ومجلس مرجانه،وزندان بلا یک نظر نیست که هر گوشه نظر ریخته است مردم کوفه ،نی،دف وسره چنگ زدند تنی این سو، بدنی سوی دگر ریخته است همه سرها به سنان، قسمت دیگر سر تیر چند قسم دگرش روی سپر ریخته است قد و قامت همه سروست چنین افتاده وای بر ساقه ی آن چند تبر ریخته است کوفیان چیدن آن روی عبا را دیدند اشک داغ است که از خون بصر ریخته است آه  ِزینب طرفی، خنده ی خولی طرفی سوختم بس که در این کوفه شرر ریخته است .آرمین غلامی_مجنون
دوم آه ، ای حضرت معشوق بیا،درکوفه تنت افتاده، سرت رفته کجا ،درکوفه وای من خاک نشد ازچه تنت ،حضرت عشق خاک آلود تنت گشته رها ،درکوفه کربلا دور تو شمشیر و سنان بودحسین وای گودال تو شد کوه منا درکوفه به سخاوت پدرت بود که شدشهره به شهر از لباست نگذشتند چرا درکوفه چادر سوخته ای بودهمه هستی من تاکشم بر تن تو جای عبا درکوفه نه تورا جمعه که ، نه ،روز دوشنبه کشتند قاتل مادرمان کشت تو را درکوفه نیزه بنشست به هرجای تنت درگودال جایی ازبوسه نداری به خدا درکوفه پاره پاره شدی و بعد از آن ذبح شدی قتلِ صبرت به خدا کُشت مرا درکوفه غم انگشتریت را نخورم،بین گذر وای انگشت تو افتاده کجا درکوفه یاد داری که فقط با تو سفر می رفتم شمر گردیده جلوداربیا درکوفه کعب نی خورده ام ازدست حرامی همه شب شده ام کوه غم وآه و بلا درکوفه آیه ای از سرنی،بهرتسلا توبخوان نشود خواهرت انگشت‌نما درکوفه .آرمین غلامی_مجنون
🏴 اشعار ========================== وای از حالت زینب،دل پیغمبر سوخت کنج زندان بلابود، دل حیدر سوخت به تماشای اسیران نه فقط معجرها بین این شهر به تاراج،دل خواهر سوخت وسط کوچه وبازار دل زینب بود یاد ضرب لگدوسوختن مادر سوخت ابن مرجانه ،سریاربه قصرش زده بود تو نبودی کمکم، روی سرم معجر سوخت از غم رفتن زینب به دره قصر زیاد نیمه‌شب بود چنین، کنج تنور آن سر سوخت دخت حیدر،وسط کوفه،اسیراست است شهر آرام شد اما دل یک خواهرسوخت به سرقصر زیاداست،سری چون خورشید ناله زد از جگر ویاد تنی بی سرسوخت 🔸شاعر: غلامی_ مجنون
🏴 اشعار اسارت ======================== # برسر ناقه سوارو آسمان را تار دید خون‌پیشانی زینب برسرمحمل چکید این اسارت زخم‌کاری بود آمدبر دلش کوفه وزندان کوفه، بر اسیرانت رسید نیزه این قدِ کمان را قدکمانی‌تر کند دراسارت زینبت، داغ برادر هم چشید دراسارت زخم از زخم جگر پیشی گرفت روی ناقه لحظه آخر چو بسمل می‌پرید بین بازاراست زینب،میدوید اما چه‌سود شمر ملعون زودتر از کوفه بر زینب رسید شمرملعون آمده، نه، احتمالا مست بود وای من دربین کوفه،ناله زینب شنید پیکر ت را پشت و رو کرد، وای درگودال خون دراسارت هستم و احساس زینب را برید 🔸شاعر: غلامی_مجنون
حاج سید محید بنی فاطمهtvshia.com_۲۰۲۲_۰۵_۱۲_۲۱_۲۵_۵۵_۷۴۲.mp3
زمان: حجم: 4.42M
یه کاری کن که قلبم آروم بشه ... . یه کاری کن که قلبم یه ذره آروم بشه  می خوام بیام پیش تو ، یه کاری کن روم بشه  روم بشه باز هم بیام ، روم بشه بگم سلام 💠 روم بشه باز هم بگم ای جان آقام درستش کن ، خراب کردم  روی لطفت خیلی حساب کردم  یه کاری کن تموم شه شبای دلواپسی  ته دلم روشنه به داد من میرسی  لحن گریه ها ی من ، حرف قلب سینه زن وقت مردنم بیا ای بی کفن  یه رحمی کن ، گرفتارم  چی بهتر از این که تو رو دارم  درستش کن ، خراب کردم  روی لطفت خیلی حساب کردم  یه کاری کن که چشمام شبیه دریا بشه  تو روضه ها پیر بشم تا کمرم تا بشه  تا بشم اسیر غم ، زیر بیرق و علم 💠 این محرمو بیام من تا حرم چقدر خوبه محرم ها  میاد عطر یاس گل زهرا  درستش کن ، خراب کردم  روی لطفت خیلی حساب کردم  با ریتمی آرامتر .👇
. السلام علیک یا اباعبدالله این اسم اعظم است ، سلام ٌ علَی الحسین عشقِ مجسم است ، سلام ٌ علَی الحسین ذکر دمادم است ، نور مسلّم است این نقش پرچم است ، سلام ٌ علَی الحسین در بین قدسیان ، این ذکر جاودان چشمه ی زمزم است ، سلام ٌ علَی الحسین مبهوت راز او ، راز و نیاز او عیسی بن مریم است ، سلام ٌ علَی الحسین از چشمه ی غمش ، بر گل ز ماتمش اشکی چو شبنم است ، سلام ٌ علَی الحسین نامی معظّم است ، بر دل چه مَحرم است ذکری مکرّم است ، سلام ٌ علَی الحسین حب و ولایتش ، مهر و محبتش حقِ مسلّم است ، سلام ٌ علَی الحسین مرآت حق نما ، از جلوه ی خدا نور دو عالم است ، سلام ٌ علَی الحسین بهر عطای او ، همچون گدای او صدها چو حاتم است ، سلام ٌ علَی الحسین هر دم به اهتزاز ، تعقیب هر نماز این فخر آدم است ، سلام ٌ علَی الحسین جاری ز آه او ، سوز نگاه او این اشک نم نم است ، سلام ٌ علَی الحسین جان ها ز غربتش ، انبوه محنتش در اوج ماتم است ، سلام ٌ علَی الحسین عالم به زیر دِین ، شد بر غم حسین عشقش فراهم است ، سلام ٌ علَی الحسین جاریِ خون و اشک ، از دیده های مشک دریایی از غم است ، سلام ٌ علَی الحسین از سوز خیمه گاه ، از داغ قتلگاه هر قامتی خم است ، سلام ٌ علَی الحسین تا وقت مردنم ، من هر چه دم زنم از عشق او کم است ، سلام ٌ علَی الحسین این عشق ما همه ست ، این ذکر فاطمه ست محبوب خاتم است ، سلام ٌ علَی الحسین هر دل که مَحرَم است ، مستانه هر دم است شور محرّم است ، سلام ٌ علَی الحسین سه شنبه ۲۶ تیر ۱۴۰۳ ✍ روز عاشورا محرم ۱۴۴۶ .
29.94M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
علیه_السلام من زینب صبور تو بودم ولی حسین هنگام قتل صبر تو صبرم تمام شد دیدم که جای آب لبت نیزه میخورد ازآن به بعد آب به لب ها حرام شد ای احترام واجب زینب ، دم غروب عریان شدی و جسم تو بی احترام شد بعد از عبور چکمه ی شمر از تنت حسین صحبت ز نعلهای سواره نظام شد خیلی نگاهشان به من اذیت کننده بود دور و بر تو ، دور و برم ازدحام شد کارم کجا کشیده که پرده نشین شهر با شمر بد دهن سر تو همکلام شد شعر از گروه ✍ 🔘 🎤
👌باتایپ عبارت مورد نظر در جستجو یا کلیک بر عبارات پایین علامتی(↑ و ↓)شکل در پایین صفحه می آید که با ضربه برآن مطالب مرتبط در اختیار شما قرار میگیرد: یا: 👌واعظ و مداح 👌مناسبت ها: 👌جشن ها: ‼️ از استفاده از مطالب تا کسب تسلطِ کافی خودداری شود.
بسم الله الرحمن الرحیم تابیده است از دو نظر بر تو آفتاب هم دختر حسینی و هم دختر رباب هرچند "آمنه"ست و "امینه"، ولی حسین نام تو را سکینه‌ی خود کرده انتخاب درباره‌ی مقام بلند تو گفته‌اند؛ ممسوس در خداست شبیه ابوتراب در هر دوعالم از سر ارج و بها تو را شد "فخرة‌النسا" لقب از "سیدالشباب" از آن زمان که راویه‌ی "شیعتی" شدی دیگر برای شیعه گوارا نبوده آب در کربلا و کوفه و شام و مدینه هم شد قوت غالب تو فقط غصه و عذاب درد تو را شنیده‌ام از سهل‌ساعدی داغ تو را گرفته‌ام از مجلس شراب آتش گرفت سینه‌ی دشمن برای تو حتی دل یزید شد از داغ تو کباب "بس کن که ناله‌ات جگرم را کباب کرد!" این حرف را شنیده‌ای از فاطمه به‌خواب رویش سیاه باد و دودستش بریده باد هرکس که دست‌های تو را بسته با طناب هرچند گریه پلک تو را زخم کرده است هرچند راس رفته به نی برده از تو تاب یک رکعت از نوافلت اما قضا نشد گیرم هزاربار رسیدی به اضطراب با ما بگو که زینب مضطر چکار کرد؟ وقتی که سم اسب گرفت از گلش گلاب... ای روضه‌خوان واقعه‌ی کربلا، بگو؛ با اشک خود چگونه به‌پا کردی انقلاب سرهای غیرتی سر نی سنگ خورده‌اند تا دشمن از شما نتواند برد حجاب ای بشکند دهان قلم‌های روزگار وقتی کم است نام تو در این همه کتاب شأن تو باشکوه‌تر از حرف‌های ماست هرکس دروغ بسته به تو خانه‌اش خراب! باشد دعای خیر تو تعجیل در فرج زیرا دعای خسته‌دلان هست مستجاب.
دریغ و درد که نشناختیم شان عزا را خدا به خیر کند بی سواد بودن ما را کجا گریزم از این دسته ای که مرثیه خوانش قسم به لاکِ زنی می دهد ولی خدا را! کدام راه بپویم؟ چه گویم و چه نگویم؟ عوام کشتۀ الفت، خواص اسیرِ مدارا بدا به ریش سفیدان قوم، کودکِ کویی به پردۀ طرب انگیز اگر که خوانده رثا را قبول خاطر خون خدا کجا و کسانی که خود هرآینه کم کرده اند روی غنا را قدیم، روضۀ ارباب...بگذریم برادر خدا قبول کند این صدا و «زیر صدا» را
. واقعا سخت است بی‌محرم سفر کردن حسین بر رخ محرم به نوک نی نظر کردن حسین واقعا سخت است بعد از شش برادر داشتن از صف نامحرمان تنها گذر کردن حسین واقعا سخت است ماندن پشت یک دروازه و شهر را بهر تماشايت خبر كردن حسين واقعا سخت است با راسی کنار محملت از نگاه دشمنان دون حذر کردن حسین واقعا سخت است رفتن رو ی پشت بامها دامن خود را پر از سنگ و حجر کردن حسین واقعا سخت است در تشت زری با خیزران لعل لب‌های کسی زیر و زبر کردن حسین