به روایت از دختر#شهید:
پدرم شاخصههای اخلاقی زیادی داشتند. از میان همه آنها،#صداقتشان در کار و زندگی بود. اینکه تحت هیچ شرایطی #دروغ نمیگفت حتی اگر به #ضررشون بود.
🍃⚘🍃
#مسئولیتپذیری، #خادم مردم و #حافظ امنیت بودن از مشخصههای پدرم در محیط کارش بود. بابا به شدت #منظم و #مقرراتی بود. نظمشان از #مرتب بودن و #تمیزی همیشگی لباسهایشان تا اداره و شرایط محیط کارش مشخص بود.
🍃⚘🍃
به هر شهری که منتقل میشدیم فوراً به مقامات بالاتر معرفی و به مسئولیتهای مهمی منصوب میشد. از جمله #ریاست کلانتریهای شهر اهواز که اداره کردن آنها به دلیل وسعت حوزه استحفاظی و شلوغی منطقه و مسائل دیگه بسیار سخت بود.
همیشه با #شجاعت و#دلاوری به مأموریتها میرفت و کشفیات و دستگیری با سارقهای مسلح زیادی در کارشان بود. در یکی از مأموریتها مقدار زیادی مواد مخدر کشف کرده بودند و با پیشنهاد رشوه روبهرو شده بود که با #قاطعیت #رد کرده بود.
🍃⚘🍃
این نقلمکانها برای ما سخت بود چراکه بعد از چند سال اسکان و زندگی در شهری مجبور به انتقال مجدد میشدیم، اما همه این سختیها با یاری خدا و حضور پدری مقتدر و مادری مهربان برای مان آسان میشد.😭
🍃⚘🍃
در بحث خانواده هم #مهربانی و#علاقه به خانواده و فرزندان از دیگر خصوصیات پدرم بود. ایشان به شدت در برابر تک تک رفتارها و حتی افکار من و برادرانم احساس مسئولیت میکرد.😭
🍃⚘🍃
یعنی از ساعت حدوداً ۲۴ تا ۶ صبح گشت میزدند. ۱۷بهمن ۱۳۹۷مثل بقیه شبها بابا از منزل خارج شد. من، مادر و برادرانم خواب بودیم.
ساعت ۳:۳۰ بامداد زنعمویم با مادرم تماس گرفت و خبر مجروح شدن بابا را داد. اما گفت نگران نباشید جراحت آقا جابر سطحی است. مادر جا خورد😭😭
🍃⚘🍃
#شهید #۱۳ساله ، علیرضا محمودی پارسا ،
#شهید دفاع مقدس🍃⚘🍃
در کودکی نماز خواندن را یادگرفت،ودر ۶ سالگی وارد مدرسه شد،کلاس اول ابتدایی بود که به رجایی شهر کرج عزیمت کردند،کلاس چهارمش هم زمان بودباشروع انقلاب اسلامی وبا توجه به سنش درصحنه حضور داشت.
🍃⚘🍃
نور#شهادت درچهره اش ازهمان اول زندگی نمایان بود.درکودکی با #ذکاوت ،#هوش و#علاقه اش به مسائل دین ومکتب ،همه رومتوجه خودش می کرد.
🍃⚘🍃
درروز ۲۳ تیرماه سال ۱۳۴۸ درشهرکرج متولدشد،بااین که فقط #۱۳سال بیشترنداشت باآغازحمله نظامی عراق به کشورش #داوطلبانه #پنج باردر#جبهه کردستان حضورپیداکرد.
🍃⚘🍃
به روایت از همرزم #شهید:
پیرمردی به #جبهه آمده بود و اصرار داشت در گردان «علی بینا» باشد. ازش پرسیدند: «چرا اصرار داری در گردان او باشی؟»
گفت: «او #فرماندهای است که #اخلاق و #رفتارش #مشابه #پیامبر (ص)🌷 است». #علی در#جبهه #مدیریت قوی داشت و به هرکس مطابق #ظرفیتش، #مسئولیتی میداد. به #حضرت زهرا (س)🌷 #علاقه داشت در #عملیاتها به #ایشان #متوسل میشد.😭
🍃🌷🍃
زمانی که در #جبهه بود #واجبات دینی، #نماز شب، و #نماز جعفر طیار را به جا میآورد. در #اوقات فراغت، در حال #دعا و #نماز و #ذکر و #صلوات بود.
🍃🌷🍃
به #همرزمانش #توصیه میکرد #نماز را اول وقت بخوانید و سعی کنید یک #رزمنده #واقعی باشید و آنها را به #وحدت و #برادری دعوت میکرد.
🍃🌷🍃
#دخترم #فداکارانه #جان خود را #نثار #راه #خدمت به #مردم کرد ، #نرجس من #عاشق #کار،# تلاش و #زحمت کشیدن بود و به #شغل خود یعنی #پرستاری #علاقه #بسیار داشت.😭
🍃🌷🍃
البته قبلاً کاری #اداری در یک بهداری برایش #مهیا شده بود اما #معتقد بود که باید در #شغلی که #درسش را خوانده و برای آن #زحمت کشیده #مشغول به #کار شود و #تکلیف #خود را #انجام دهد.
🍃🌷🍃
#دخترم با #اراده و #تلاش خود در #بیمارستانهای مختلف دنبال #کار گشت و آنقدر #پیگیری و #تلاش کرد تا اینکه توانست در #شغلی که #درسش را #خوانده بود یعنی #پرستاری #مشغول به#کار شود چون #عاشق #خدمت کردن به #مردم و #شغلش بود.😭
🍃🌷🍃
یک بار یکی از #بیماران نتوانسته بود #هزینه #درمان خود را در #بیمارستان #پرداخت کند و #دخترم برای #کمک به این #بیمار #پیشقدم شد.
🍃🌷🍃
و بدون #مراجعه به# کمیته امداد یا #خیریه برای #دریافت #کمک به آن #بیمار، #خودش و #همکارانش از #حقوق #خودشان #هزینه #درمان #بیمار #نیازمند را #پرداخت کردند.
🍃🌷🍃
با آغاز اولین خیانتهای داخلی ضد انقلاب در گنبد ، به این منطقه رفت و از خود در آنجا #دلاوریها به جا گذاشت. و با #شروع جنگ تحمیلی عراق علیه ایران به #جبهه رفت.
🍃⚘🍃
#مسئولیتهای شهید ولی الله چراغچی : #فرمانده ی گردان ، #مسئول طرح و عملیات منطقه ی ۶ سپاه ، #مسئول طرح و عملیات نصر ۵ خراسان و #قائم مقام فرمانده ی لشکر ۵ نصر ، #پستها و مقامهایی که به ایشان داده می شد ، از #شهید انسانی مصممتر میساخت.
🍃⚘🍃
از قدرت #برنامهریزی و #طراحی بینظیری برخوردار بود. در عملیات بستان ، طرح ایشان برای تصرف آنجا مورد توجه و تصویب تمامی فرماندهان قرار گرفت.
🍃⚘🍃
#خویشتن داری ، #توکل و #خونسردی اش حتی در اوج مشکلات و فشار زیاد کار ، یزبانزد همسنگرانش بود. #نماز شب هایش در نیمه شبهای جبههها #الگویی برای همه بود.
🍃⚘🍃
#علاقه ی زیادی نسبت به امام خمینی داشت و#مطیع و #مطاع امر ایشان بود.
🍃⚘🍃
در سال ١٣۶١ ازدواج کرد و ثمره ی این ازدواج دختری به نام” فاطمه ” است.
🍃⚘🍃
در پی اصرارهای خانواده در امر ازدواج ، شرط کرده بود تنها همسری خواهم گرفت که #حضور همیشه ام در #جبهه را بپذیرد.
🍃⚘🍃
همیشه دوست داشت #مدافع حرم شود. هر چند نتوانست #مدافع حرم باشدولی توفیق داشت که #مدافع وطن شود.
🍃⚘🍃
به روایت از مادر#شهید :
وقتی #محمد خواست در نیروی انتظامی فعالیت کنه باهاش مخالفت کردم و دوست نداشتم در این شغل باشه.گفتم که این شغل سخته اما #محمد علاقه ی بسیاری به #پلیس شدن داشت و می گفت که می خوام در این #شغل #خدمت کنم. 😭
🍃⚘🍃
وقتی خبر #شهادت #محمد رو دادند از هوش رفتم و چیز دیگری نفهمیدم و امروز هم #فرزندم مایه ی #افتخارمه.
🍃⚘🍃
#پسرم به #شغلش #علاقه ی بسیاری داشت و در عید نوروز که همه می خواستند در کنار خانواده هاشون باشند باید در محل #خدمت خود حضور پیدا میکرد.
🍃⚘🍃
#محمد لایق #شهادت بود و بالاخره نیز به #آرزویش رسید و این غم نبودش برای ما و همسر و فرزندش سخته.
🍃⚘🍃
#شهید نایبی وقتی متوجه شد که محموله ای از مواد مخدر در کویر شهرستان خوسف قرار است جا به جا شود به دلیل آشنایی که با منطقه داشت به این ماموریت رفت. 😔
🍃⚘🍃
#تنها #شهید دفاع مقدس درروز #عید سعید فطر،
در استان قزوین حسین وهابی
🍃🌷🍃
درتاریخ ۱۳۴۸/۶/۱۵# در شهر قزوین در خانواده ای متدین ومذهبی متولدشد.
🍃🌷🍃
پدرش محمد، بنا و معمار بود و مادرش خانه دار . تا اول راهنمایی درس خواند. به عنوان #پاسدار وظیفه در #جبهه #حضور داشت.
🍃🌷🍃
ایشان از آنجایی که #علاقه فراوانی به #جبهه و #حضور در کنار #رزمندگان را داشت به بهانهی #خدمت سربازی، #یک سال #زودتر، برای #گذراندن#دورهی آموزشی و به عنوان #پاسدار وظیفه، #عازم #پاوه کردستان شد.
🍃🌷🍃
به روایت از مادر #شهید:
#مجید یك فرزند #روشن دل داره، و به همین دلیل من خیلی راضی نبودم كه به #سوریه بره، اما فرزندم گفت؛ #خداوند متعال #نگهدار و #مراقب #همه است.
🤍😭
🍃🌷🍃
#آقامجید #فرزند #اول خانواده بود و تو #دل همه جا داشت😭 در تمام دوران زندگی بسیار #فعال و در عین حال #مظلوم بود، از#كودكی بسیار #علاقه داشت تا به #دیگران #كمك كند و در نهایت هم به #شهادت رسید #امانت الهی بود كه تقدیم #اسلام شد.😭😭
🍃🌷🍃
نسبت به #پدرش و#من بسیار #متواضع بود و هرگاه به خانه ما می آمد، #پیشانی #پدرش و #دست #منو #می بوسید و در جواب برخی از اعضای خانواده كه می گفتند چرا این كارها را می كنی، می گفت شما نمی دانید این كار چه #ثوابی دارد.😭😭
🍃🌷🍃
نسبت به #نماز شب و #زیارت #هر روزه #حرم مطهر #حضرت معصومه (س)🌷 بسیار #مقید بود و اگر یك مرتبه بنا به دلایلی نمی توانست این #مستحبات را انجام دهد، حتما #قضای آن را به جا می آورد.😭
🍃🌷🍃
#آقا مجید #فرهنگی بودند. قرار بود هفت سال دیگر از #آموزش و پرورش بازنشسته بشوند همسرم کلاً به #امور دینی و #کارهای #فرهنگی #علاقه خاصی داشتند.😭
🍃🌷🍃
#خادم #افتخاری #مسجد جمکران و #حرم #حضرت معصومه(س)🌷 بود، در #بسیج هم #فعالیت میکرد. همچنین #طلبه بود و #دروس حوزوی را #عاشقانه دنبال میکرد، #مربی #حلقه صالحین شده بود و #جوانترها را #آموزش میداد.
🍃🌷🍃
#اخلاق #خوب شون باعث شده بود که #بچهها با ایشان خیلی #راحت باشند. بیشتر #دوست بودند تا #پدر و #فرزند. #همسرم #عاشق #بچهها بود و #وقت زیادی برایشان میگذاشت. بچهها هم #عاشق #پدرشان بودند.😭😭
🍃🌷🍃
#محمدحسن را که #تهتغاریمان بود #جور دیگری #دوست داشت. به خاطر #مشکل #بینایی و #شرایط خاصش، #توجه زیادی به #او نشان میداد. اما از نظر #تربیتی سعی میکرد به هر #سه تایشان #برسد.
🍃🌷🍃
همیشه به من میگفت دعا کن به مرگ طبیعی از دنیا نروی. برای من هم طلب #شهادت کن تا در آن دنیا کنار هم باشیم. به جرئت میتوانم بگویم که #یک لحظه #آرزوی #شهادت از سرش نیفتاد.😭
🍃🌷🍃
#سردار #شهید دفاع مقدس، علیرضا عاصمی
🍃🌷🍃
در تاریخ ۱۳۴۱/۶/۲۸# در شهر کاشمر در خانواده ای متدین ومذهبی متولدشد.
دوران کودکی را با مظلومیت و پاکی خاص آن دوران پشت سر گذاشت و وارد دبستان شد. در دوران ابتدایی با جدیت به فراگیری #قرآن هم مشغول بود.
🍃🌷🍃
دوران راهنمایی را نیز با موفقیت سپری کرد، در حالیکه در تمام این سالها، /مراقب #خانواده به خصوص #پدر زحمت کش خود هم بود.
ایشان #برادر #شهید هم هست. #برادرش #عباس سال ۶۲# و قبل از ایشان به #شهادت رسید و#جاویدالاثر هست.💔
🍃🌷🍃
در دوران تحصیل، با وجود #سن کم، #حرکات و #اعمالی بیش از حد انتظار داشت در #راهاندازی #ارودهای دانش آموزی و #اکیپهای #کوهنوردی بسیار فعال بود و در #بحثها و #صحبتها، با #منطق قوی اش همیشه #جلب توجه میکرد.
🍃🌷🍃
به برگزاری #جلسات فرهنگی، #اسلامی برای #دانش آموزان #علاقه بسیاری داشت، اولین #کتابخانهی مدرسه شان را با #جمعی از دوستان #تأسیس کرد.
🍃🌷🍃
#شهید #مدافع سلامت #دکتر فرهاد سرحدی
🍃🌷🍃
ایشان #فرزند #شهید هم بودند #شهید علی سرحدی #پدرش #آموزگار و#شهید ترور هستند، ۴۰#سال پیش به #شهادت رسیدند.درسال ۱۳۴۸# در خانواده ای متدین ومذهبی در تهران متولدشد.
🍃🌷🍃
تحصیلاتش را در #دانشگاه #پزشکی شیراز گذرانده بود، ایشان #متخصص مجربی بود و در زمینه #جراحی #لاپراسکوپی تخصص ویژهای داشت.
🍃🌷🍃
#متاهل بود و دو فرزند به یادگاردارد،
دو فرزند ۱۶ ساله و ۲۲ ساله
🍃🌷🍃
ایشان #عاشق #پزشکی و #جراحی بود و #بزرگترین #آرزویش #خدمت به #مردم بود و در #مناطق #محروم #کار می کرد.
🍃🌷🍃
در #کارش بسیار #متعهد بود و از این نظر همیشه مورد #توجه #همکاران و #بیماران بود.
🍃🌷🍃
در بین #همکاران و #مردم #منطقه به #پزشکی #معروف بود که هر لحظه در #دسترس بود و برای #کمک رسانی به #بیماران به #زمان و #مسائل #مالی #فکر #نمی کرد.
🍃🌷🍃
#پدر ایشان #شهید #ترور بودند،#برادرش هم #جانباز #هشت سال #دفاع مقدس هستند.
🍃🌷🍃
خیلی #علاقه داشت که به #جبهه برود ، اما چون آن زمان سنش #کم بود و برادر و پدر ایشان در #جبهه بودند، ایشان نتوانست برود.
🍃🌷🍃
#دخترم #فداکارانه #جان خود را #نثار #راه #خدمت به #مردم کرد ، #نرجس من #عاشق #کار،# تلاش و #زحمت کشیدن بود و به #شغل خود یعنی #پرستاری #علاقه #بسیار داشت.😭
🍃🌷🍃
البته قبلاً کاری #اداری در یک بهداری برایش #مهیا شده بود اما #معتقد بود که باید در #شغلی که #درسش را خوانده و برای آن #زحمت کشیده #مشغول به #کار شود و #تکلیف #خود را #انجام دهد.
🍃🌷🍃
#دخترم با #اراده و #تلاش خود در #بیمارستانهای مختلف دنبال #کار گشت و آنقدر #پیگیری و #تلاش کرد تا اینکه توانست در #شغلی که #درسش را #خوانده بود یعنی #پرستاری #مشغول به#کار شود چون #عاشق #خدمت کردن به #مردم و #شغلش بود.😭
🍃🌷🍃
یک بار یکی از #بیماران نتوانسته بود #هزینه #درمان خود را در #بیمارستان #پرداخت کند و #دخترم برای #کمک به این #بیمار #پیشقدم شد.
🍃🌷🍃
و بدون #مراجعه به# کمیته امداد یا #خیریه برای #دریافت #کمک به آن #بیمار، #خودش و #همکارانش از #حقوق #خودشان #هزینه #درمان #بیمار #نیازمند را #پرداخت کردند.
🍃🌷🍃