بیمِهـری تـو کـار مـرا ساخته است
یکعمر مرا بهزحمت انداخته است
رفتی و نشـد حـال دلـم هیچ ردیف
بعد از تـو دلم قـافیه را باخته است
#جواد_محمدی_دهنوی
خارم ولی گلاب ز من میتوان گرفت
از بس که بوی همدمیِ گل گرفتهام
#نطقی_نیشابوری
اما چه سود؟ این همه زیباییات به ما
جز حسرت نگاه، چهچیزی چشانده است؟
اما چه سود؟ این همه جاده به سمت تو
ما را به مقصد نرسیدن، رسانده است
#امیرحسین_پورعزیز
نه دین ما به جا و نه دنیای ما تمام
از حق گذشته ایم و به باطل نمی رسیم
#صائب_تبریزی
#کیمیا_علیزاده
به قول دشمن پیمان دوست بشکستی
ببین که از که بریدی و با که پیوستی
#سعدی
#کیمیا_علیزاده
یار مفروش به دنیا که بسی سود نکرد
آنکه یوسف به زر ناسره بفروخته بود...
#حافظ
#کیمیا_علیزاده
عاشقترم کن یا قرارت را بگیر از من
حالا که پاییزم، بهارت را بگیر از من
وقتیکه من را لایقِ عشقت نمیدانی
آشوبِ چشمانِ خمارت را بگیر از من
بی اذن چشمت روز و شب را تار میبینم
بیطاقتم کن، اختیارت را بگیر از من
تو آمدی دنیای من باشی ولی حالا
با رفتنت داروندارت را بگیر از من
یکبوسه از تو یادگاری مانده بر لبهام
قبل از جدایی یادگارت را بگیر از من
حالا که میخواهی ببینی مرگِ عشقم را
آغوشِ عشقِ ماندگارت را بگیر از من
تنها دلیلِ شعرهای هرشبم بودی
ای شعر مطلق، شهریارت را بگیر از من
#سیدعلی_نیکو
تصور کن تو در سنگر، وَ داعش در کمین باشد
تصور کن جهانت شکل یک میدان مین باشد
تصور کن بیفتی دست داعش، تازه در دستت
عقیق سرخ باشد، «یاعلی» نقش نگین باشد
تصور کن که روی بازویت لبیک یا زینب
و نامت نام فرزند امیرالمؤمنین باشد
تصور کن علی باشی و تنها، آنطرف اما
سپاه ناکثین و مارقین و قاسطین باشد...
تصور کن بپرسند از کجایی؟ شیعهای؟ باید
برای هر سؤالی پاسخت در آستین باشد
تصور کن لبانت خشک باشد مثل اربابت
فقط دلواپس طفلت نباشی، فرقش این باشد!
تصور کن نفربرهای دشمن اسب باشند و
ببینی پیکر یاران تو روی زمین باشد
تصور کن کسی که میبرد با خود تو را، شمر است
تصور کن برادر! کربلا شاید همین باشد
چه خواهی کرد؟ مثل من تو هم پاهات میلرزد؟
اگر یک سمت دنیا باشد و یک سمت دین باشد؟
هزاران بار دیدم عکس آخر را، نفهمیدم
چه باعث میشود یک مرد تا این حد متین باشد
گمانم چشم «محسن» رو به قاب تازهای وا شد
گمانم حق در آن تصویر، با «روح الامین» باشد
::
جوابم را ندادی ای برادرجان! چه خواهی کرد؟
تصور کن تو باشی، شمر باشد، دوربین باشد!
#محمدحسین_ملکیان
در پِی ات چهل منزل، سخت جستجو کردم
از قفایِ هر نیزه با تو گفتگو کردم
سایه ات ز روی نِی، بوده بر سرم بابا
هر کسی یتیمم گفت، سوی نیزه رو کردم
بعد عصر عاشورا غصه آنقدر خوردم
خنده در دهانم مُرد، گریه در گلو کردم
کُهنه معجرِ خود را، ای پدر به سر دارم
زیر ضربِ سیلی هم، حفظِ آبرو کردم
پهلوی پر از درد و صورت ورم کرده
آیه آیه کوثر را شرحِ مو به مو کردم
از جفای این دنیا آنقدر کشیدم که
مثل مادرت زهرا، مرگ آرزو کردم
#عاصی_خراسانی
#علی_مقدم
.
من گرفتار و تو در بند رضای دگران
من ز درد تو هلاک و تو دوای دگران
گنج حسن دگران را چه کنم بی رخِ تو؟
من برای تو خرابم، تو برای دگران!
.
ای گمشدهٔ اصلی انسان برگرد
ای دادرس داد ضعیفان برگرد
اطفالِ فلسطین و یمن منتظرند
فریادرس فغان افغان برگرد
#عاصی_خراسانی
از غصه و غم تو را رها خواهد کرد
هر درد بیاوری دوا خواهد کرد
از نسل علی و فاطمه است این دختر
حاجات محال را روا خواهد کرد
#علی_ذوالقدر
#یا_رقیه
خارم ولی گلاب ز من میتوان گرفت
از بس که بوی همدمیِ گل گرفتهام
#نطقی_نیشابوری
بیچاره دل که غارت عشقش به باد داد
ای دیده خون ببار که این فتنه کار توست
#هوشنگ_ابتهاج
دلواپس گذشته مباش و غمت مباد
من سالهاست هیچ نمی آورم به یاد
بی اعتنا شدم به جهان بی تو آنچنان
کز دیدن تو نیزنه غمگین شوم نه شاد
من داستان آن گل سرخم که عاقبت
دل سوزی نسیم سرش را به باد داد
گفتی ببند عهد و به من اعتماد کن
نفرین به عهد بستن و لعنت به اعتماد
این زخم خورده را به ترحم نیاز نیست
خير شما رسیده به ما مرحمت زیاد
#فاضل_نظری
گر روز وشب به درد همی مبتلا شوی
حتی اگر که نقره بگیری طلا شوی
#محمدجواد_جلالی
#حسن_یزدانی
به هر کجا که نظر میکنم ز غایت شوق
خیال روی توام ، ایستاده در نظرست
#خواجوی_کرمانی
پس از شبهای تلخ بیکسی صبح سپیدی هست
مرا در اوج ناامّید بودنها امیدی هست
#سیدتقیسیدی