eitaa logo
#کارتون و #فیلم های #قدیمی #نوستالژی
2.8هزار دنبال‌کننده
1.3هزار عکس
6.4هزار ویدیو
13 فایل
جهت پیام و تبادل با این آیدی در تماس باشید. 👇 @admin_ghadimiii « کپی برداری از مطالب و فیلم و کارتون ها، حرام است.»
مشاهده در ایتا
دانلود
📚 😇 ( زاغ سیاه چوب زدن ) بسیاری از مردم با شنیدن ضرب المثل ”زاغ سیاه کسی را چوب زدن ” بی درنگ به یاد که پرنده ای شبیه به است می افتند و گمان می کنند که در این المثل لابد این پرنده بوده است که آن را چوب زده اند و فراری داده اند؟ اشتباه نکنید، منظور از زاغ ، همان شبیه کلاغ نیست . زاغ ( زاج) نوعی  است که انواع دارد:(، ، و غیره ) زاج ( یا زاغ ) نمکی و بلوری شکل است که در رنگ های سیاه، کبود، سبز و یا سفید وجود دارد. (چشم زاغ نیز اشاره به رنگ این نمک در نوع سبز و کبود آن است) این که بی بو و بی مزه است و در آب می شود، در پزشکی و به کار می رود. نوع سیاه رنگ این نمک یعنی ” زاغ سیاه ” بیش تر به مصرف قالی و پارچه و چرم می رسد. در گذشته اگر کسی از صنعتکاران می دید که نخ یا پارچه و یا چرم سیاه همکارش خوش رنگ تر، شفاف تر و یا براق تر از کارهای خودش است، درصدد بر می آمد تا در فرصتی مناسب پنهانی خود را به ظرفی که همکارش زاغ خود را در آن حل می کرد برساند و چوبی در آن بگرداند تا با دیدن و بوییدن و وارسی های دیگر پی ببرد که در آن چه اضافه کرده اند و نوع و مقدار و نسبت ترکیبش چیست. بدین ترتیب بوده است که مفهوم این کار را که در آن زمان نوعی جاسوسی به شمار می آمد بعدها به صورت اصطلاحی برای هر گونه زیرنظر گرفتن و جاسوسی کردن به کار برده اند و امروز نیز اگر چه از آن زاغ به آن صورت دیگر خبری نیست، ولی برای سر در آوردن از راز کسی، همچنان زاغ سیاه او را به صورت اصطلاحی چوب می زنند. این مثل وقتی به کار می رود که کسی کسی را می پاید و می خواهد ببیند او چه می کند و از چیزهایی پنهان و رازهایی آگاه شود. 🙈@cartoon_ghadimy🙊
📚 😇 (دست ما کوتاه و خرما بر نخیل) در بالاترین نقطه نخل قرار دارد و چیدن آن به شکل همواره کاری سخت و تخصصی و گاها حتی خطرناک می‌باشد. در واقع این المثل بیان حسرت و ناتوانی مطلق است. هر گاه شخصی از دسترسی به هدف یا خواسته‌ای کاملا ناامید و ناتوان بوده، به گونه‌ای که کمترین احتمالی برای موفقیت وجود نداشته باشد، و یا نیل به موفقیت بسیار سخت باشد از این استفاده می‌شود. این المثل از یک بیت از غزلیات گرفته شده است: پای ما لنگ است و منزل بس دراز دست ما کوتاه و خرما بر نخیل 🙈@cartoon_ghadimy🙊
📚 😇 (علف زیر پا سبز شدن) به نظر می‌رسد چون فرایند شدن ، طولانی و زمان‌بر است، کسی که زمان بسیار زیادی را صرف انتظار برای انجام کاری کرده باشد، این زمان طولانی را به زمان شدن تشبیه می‌کند. همچنین چون برخلاف سایر ، ارزش چندانی ندارد، انتظار زیاد و طولانی‌ و بی‌نتیجه را به رشد تشبیه می‌کنند! این کنایه از انتظار بسیار زیاد برای آمدن کسی یا انجام گرفتن کاری است. یعنی معطل شدن و انتظار فراوان و بی نتیجه! ضمنا وقتی کسی درخواست انجام کاری را از شما دارد که یا از توان شما خارج است و یا حاضر به انجامش نیستید ولی او روی درخواست خود پافشاری می‌کند، این المثل را برایش به کار می‌برید و به او می‌گویید: " انقدر کن تا زیر پات سبز بشه." یعنی هرچقدر هم کنی و خودت را کنی نتیجه‌ای حاصل نخواهد شد. 🙈@cartoon_ghadimy🙊
📚 😇 (دست ما کوتاه و خرما بر نخیل) در بالاترین نقطه قرار دارد و چیدن آن به شکل همواره کاری سخت و تخصصی و گاها حتی می‌باشد. در واقع این ضرب المثل بیان حسرت و ناتوانی مطلق است. هر گاه شخصی از دسترسی به یا خواسته‌ای کاملا ناامید و بوده، به گونه‌ای که کمترین احتمالی برای وجود نداشته باشد، و یا نیل به موفقیت بسیار سخت باشد از این ضرب‌المثل استفاده می‌شود. این المثل از یک بیت از غزلیات گرفته شده است: پای ما لنگ است و منزل بس دراز دست ما کوتاه و خرما بر نخیل 🙈@cartoon_ghadimy🙊
📚 😇 (چنار دم در خانه خودش را نمی‌بیند) چنار درختی بلند و چنان پر شاخ و برگ است که از بالای آن نمی‌توان زیر آن را دید و شاید همین ویژگی علت انتخاب این درخت برای این ضرب‌المثل باشد. این المثل درباره آدم‌هایی به کار می‌رود که به هر علتی به مقام و و جایگاهی رسیده باشند و این باعث و غرورشان شده باشد و به همین دلیل افراد لایق را به کار نمی‌گیرند و به ویژه به این نکته اشاره دارد که توانایی‌های اشخاص لایق و شایسته‌ای که در بین نزدیکان خودشان باشند را نمی‌بینند. 🙈@cartoon_ghadimy🙊
📚 😇 (كفگير به ته ديگ خورده) براي پختن بمقدار زياد از هاي بزرگي به نام ديگ استفاده مي كنند. و از قاشق هاي بزرگي بنام كفگير براي هم زدن و كشيدن پلو استفاده مي شود . در زمانهاي قديم كه مردم نذر مي كردند و غذا مي پختن ، مردم براي گرفتن غذاي نذري صف مي كشيدند . از آنجا كه جنس كفگيرها فلزي بود وقتي به ديك مي خورد صدا مي داد . هنگامي كه در حال تمام شدند بود و پلو به انتها ميرسيد اين كفگير در اثر برخورد به ديك صدا مي داد و آشپزها وقتي كه غذا تمام ميشد كفگير را ته ديك مي چرخاندند و با اينكار به بقيه كساني كه در صف بودند خبر ميدادند كه غذا تمام شده است . كم كم اين كار بصورت ضرب المثل در آمد و وقتي كسي از آنها سوال مي كرد كه چي شد . مي گفتند از بدشانسي وقتي به ما رسيد كفگير به ته ديك خورد(يعني غذا تمام شد ). امروزه از اين المثل موقعي استفاده مي شود كه مي خواهند به فردي بگويند دير رسيده و ديگر مثل قبل توانائي يا قبلي را ندارد و قادر به كمك كردن به او نيستند . 🙈@cartoon_ghadimy🙊
📚 😇 (بين همه پيامبرها جرجيس انتخاب كرده) روزي روباه ، خروسي را گرفت و دويد تا او را در يك جاي امن بخورد . كه جان خود را در خطر ديد سعي كرد كه حقه اي به بزند تا او دهانش را باز كند و از دست او فرار كند بنابراين به او گفت : اگر مرا ول كني در حق تو دعاي خير مي كنم . اما كه خيلي بود جواب نداد و در دلش گفت : اگر دعاي تو اجابت مي شود براي خودت كن . دوباره كفت : اگر مرا آزاد كني هر شب يك و چله برايت مي آورم . جواب نداد و در دلش گفت : تمام كساني كه گرفتار مي شوند همين حرف را ميزند . هر چه حرف زد و سعي كرد كه جوابي به او بدهد موفق نشد تا اينكه وارد خرابه اي شدند . خروس ديد كه ديگر فرصتي براي او نمانده است ، به گفت : حالا كه مي خواهي مرا بخوري در اين دم آخر از تو خواهشي دارم ، من داري هستم لااقل قبل از خوردنم نام يكي از پيغمبرها را ببر تا راحتتر بميرم . و او را به قسم داد كه نام يكي از پيفمبرها راببرد . خروس مي خواست تا از فرصت استفاده كند و هنگاميكه دهنش با ز مي شود تا نام يك را مي برد ، فرار كند . روباه كه خيلي زرنگ بود متوجه منظور شد ، ولي چون دلش به حال سوخت خواست تا آرزوي او را برآورده كند و همانطور كه گردن خروس را با دندانش گرفته بود گفت : جرجيس ( جرجيس يكي از عهد قديم است ) و با اين حيله هم خواست را برآورده كرد و هم مجبور نبود كه دهانش را باز كند . ( شما مي دانيد چرا مجبور نبود دهانش را باز كند ؟ ) اين المثل زماني استفاده مي شود كه كسي از ميان چيزهاي مهمتر و ، چيز گمنامي را انتخاب كند . يا چيزي را پيدا كند كه مناسب حال او باشد . 🙈@cartoon_ghadimy🙊
📚 😇 (زاغ سیاه کسی را چوب زدن) در گذشته به زاج، هم میگفتند.البته امروزه در بعضی جاهای ایران مثل کرمان زاغ گفته میشه! زاج ماده ای معدنی است که انواع و و غیره داره که در و فرش بافی از اون برای خوشرنگ تر و براقتر شدن و و استفاده میشد! زمانی که یا یا کسی خوب از اب در میومد ،رقبا منتظر فرصتی مینشستند که چوبی در ظرف زاج طرف بگردونن که از ترکیبات دیگه محلول یا نسبت اب با زاج اطلاعی کسب کنن! از این به بعد این المثل جا افتاد که فلانی داره فلانی رو میزنه!که سر از کارش در بیاره! 🙈@cartoon_ghadimy🙊
📚 😇 المثل ژاپنی 🇯🇵 یک المثل بسیار جالب دارند که اساس توسعه کشورشون قرار گرفته : اون ضرب المثل میگه: بخاطر میخی نعلی افتاد بخاطر نعلی ، اسبی افتاد بخاطر اسبی ، سواری افتاد بخاطر سواری ، جنگی شكست خورد بخاطر شكستی ، مملكتی نابود شد و همه اینها بخاطر كسی بود كه را خوب نكوبیده بود.... یادمان باشد هر ما، حتی ، اثری بزرگ دارد كه شاید در همان لحظه ما نبینیم .. 🙈@cartoon_ghadimy🙊
📚 😇 (افسار شتر بر دم خر بستن!) نقل است ساربانی در آخر عمر خود، شترش را صدا می‎زند و به دلیل اذیت و آزاری که بر شترش روا داشته از حلالیت می‌طلبد. یکایک و اذیت‎هایی که بر روا داشته را نام می‎برد. از جمله؛ زدن با تازیانه، آب ندادن، ندادن، بار اضافه زدن و... همه را بر می‎شمرد و می‎پرسد آیا با این وجود مرا می‎کنی؟ شتر در جواب می‎گوید همه اینها را که گفتی می‎کنم، اما یک‎بار با من کاری کردی که هرگز نمی‎توانم از تو درگذرم و تو را ببخشم. ساربان پرسید آن چه کاری بود؟ جواب داد یک بار افسار مرا به دُم یک خر بستی. من اگر تو را بخاطر همه آزارها و اذیت‎ها ببخشم بخاطر این تحقیر هرگز تو را نخواهم بخشید! ‎المثل معروف "افسار شتر بر دم بستن" اشاره به سپردن عنان کار به افراد نالایق است و اینکه افرادی بدون داشتن ، ، ، و متصدی پست و مقامی شوند. 🙈@cartoon_ghadimy🙊
📚 😇 اشعاری از شاعران که بیت دوم آنها المثل شده: هر دم که دل به دهی خوش دمی بود ("در کار خیر حاجت هیچ استخاره نیست") 🙈@cartoon_ghadimy🙊