eitaa logo
در حرم یار
1.5هزار دنبال‌کننده
627 عکس
35 ویدیو
3 فایل
کانال جلسات استاد سیدعلی سیدعربی پیرامون مباحث و آثار آیت الله محمد شجاعی رضوان الله تعالی علیه و بزرگان اخلاق و عرفان اسلامی نشر و نسخه برداری از مطالب با ذکر کانال و منبع آن بلامانع است ارتباط با آدمین @DarharameyarAdmin
مشاهده در ایتا
دانلود
: (س) حتی در نزد محبین آن حضرت مجهول است موجودی سراسر سر است موجودی که خود رسول الله (ص) درباره آن حضرت فرموده باشد ام ابیها باید پی برد که چیست کلمه کلمه رسول الله است در عرب یعنی ریشه و اصل وقتی محضر رسول الله وارد میشد حضرت بلند می شدند و اورا به جای خود می نشاندند و از دستهایش می بوسیدند این رفتار رسول الله بود منزلت منزلت بسیار عجیبی است آن تجلیات ربوبی که قلوب مستعده را در هر جایی و در هر وقتی جذب میکند و اسرار بیشماری را دربر دارد و این همه انسانهای خوب که ازاول تا آخر در این عالم بوده اند و مجذوب گشته ومشتاق و واله حق گشته اند که همه بر اساس یک سلسله تجلیات کمال و جمال حق است ، و آن تجلیاتی که به هرکس برسد او را یکسره از آتش الی الابد نجات میدهد و خدایی میکند همه این تجلیات در یک حالت جمعی ظهورش در وجود (س) است فلذا دقت کنید هر کس در هر وقتی در هر مشکلی در معرض این تجلیات و نفحات قرار بگیرد ونجات پیدا کند از طریق (س) خواهد بود و هر مشتاقی هم مشتاق حضرت زهرا خواهد بود فلذا حضرت رسول (ص) هر وقت که مشتاق و مجذوب میشد (البته همیشه مشتاق و مجذوب بود) ولی وقتی آن اشتیاق به زیارت حق و جمال حق غلبه پیدا میکرد و بی تاب میشد می آمد وحضرت زهرا را می بویید و استشمام میکرد که این مسئله را اهل تسنن هم نقل کرده اند .... Eitaa.com/darharameyar
گزیده ای از جلسات سنوات قبل علیه السلام یک دعایی دارند که می‌فرمایند (خدایا اگر آثار اسماء و صفات تو نبود هیچکس را عذاب نمی‌کردی ) مطلب خیلی عمیق است خیلی روی آن تدبر کنید به ما می‌گویند چرا راه خدا سخت است ؟ چرا خدا سخت گرفته؟ خدا که دوست ندارد من و شما را عذاب کند خدا دوست ندارد به ما سخت بگیرد خدا سراسر عطوفت و رأفت و غفران است صحبت اینجاست که خدا چون خداست آن خدا بودنش آن عزت و عظمتش این راه سخت را ایجاب می‌کند تقصیر خدا نیست به قول معروف چطور بیان کنم در زبان نمی‌شود گفت فهمیدنی است تقصیر خدا نیست مسئله خدا بودن خداست به خاطر خدا بودنش راه اینقدر سخت می‌شود وقتی انسان بفهمد خدا یعنی چه وقتی انسان شناخت و معرفت درست به خدا پیدا کند که خدا چیست کیست و یعنی چه عظمت خدا عزت خدا جلال و جبروت خدا یعنی چه آن وقت می‌بینی که برای رسیدن و برگشت به سوی این خدا همین راه را باید رفت پس اینکه راه سخت می‌شود تقصیر خدا نیست که بگوییم خدا سخت گرفته خدا بودنش اینطور پیش می‌آورد چون خداست و تو می‌خواهی به این خدا برسی راه اینقدر سخت می‌شود اگر درست شناخت پیدا کنی تازه می‌فهمی که همین راه سخت هم لایق رسیدن به آن خدا نبود و اگر فضل او نباشد همین راه هم رفتنی نیست و به مقصد رسیدنی نیست باز باید خدا با فضل و بخشش پیش بیاید و همین ریاضت‌های تو را هم ببخشد تا تو بتوانی به قرب خدا برسی اینجاست که هر کس شناخت و معرفتش به خدا بهتر شد و عظمت خدا را فهمید چون و چرا نمیکند سختی‌ها را تحمل می‌کند..... Eitaa.com/darharameyar
کاربران گرامی می‌توانند برای دریافت فایلهای صوتی حضرت استاد آیت الله رضوان الله تعالی علیه به سایت معظم له (shojaee.org) مراجعه فرمایند
فداه : رسول الله (ص)فرمود خدا و آنهایی که را دوست دارند از آتش نجات میدهد آنکه محب است نه محبت ادعایی بلکه به معنی صحیح کلمه براساس محبت واقعی پیش برود که رضایت (س) در آن است محبت ادعایی را خیلیها دارند کم هستند کسانی که محب واقعی و یا محب علی (ع) یا حضرات دیگر هستند اینکه فاطمه خودش نجات یافته است و محبینش نیز به لحاظ اینکه حضرت معدن تجلیات و اسرار ربوبی است نجات میدهد برای محبینی است که محبت انها واقعیت داشته باشد محبت اصلی دارد احکامی دارد اگر خواستید بفهمید محبت دروغ چیست محبت حقیقی چیست در همین محبتهای معمولی که دارید یک محاسبه ای بکنید شما اگر به فرزند خود محبتی داشته باشید هیچوقت راضی نمیشوید بچه خود را ناراحت کنید اگر من وشما گناه کنیم آیا (س) بر اساس آن شناخت ناقصی که از ایشان داریم خوشحال میشوند یا ناراحت ؟ حضرت معصیت کاران را دوست دارد ؟ آیا میشود حضرت را دوست بدارید ولی کاری کنید که او سخت در رنج باشد ؟ آیا این کار را برای بچه خود میکنید ؟ نمی کنید بلکه سعی میکنید مرتب کاری کنید که او خوشحال شود واگر محبت انسان شدید شد سعی میکند ریزه کاریهای کار خود را طوری انجام دهد که محبوب از او راضی باشد خوشحال باشد محبت احکام دارد محبت ادعایی راه به جایی نمی برد اینکه حضرت محبین خود را از آتش نجات میدهد محبین به معنی کلمه است .... Eitaa.com/darharameyar
(ره): شما می‌دانید مقصد سالک چیست و فهمیده‌اید که راهرو در این حرکت است حجاب‌ها در است حرکت کننده به سوی حضرت حق است در مقام همه قوای وجود باید در خدمت باشد کثرت خوردن و آشامیدن مانند چیزهای دیگر تاثیراتی روی خواهد گذاشت و را از حرکت در این راه و از این پیشرفت مانع خواهد شد یکی از آثار سوء این کثرت در خوردن و آشامیدن اماته است یعنی می‌میرد و آن حیات خاصی که باید داشته باشد را از دست می‌دهد اگر در عمل موفق بودید بهتر می‌فهمید که چیست حرکتش چیست اصلاً همه چیز در است امام صادق علیه السلام فرمودند چیزی بر مومن پر ضررتر از زیاد خوردن نیست زیاد خوردن دو اثر بد روی می‌گذارد یکی قسوت و دیگری تمایل به شهوت که قاسی شد سالک ابزارش را از دست می‌دهد امام می‌فرماید کم خوردن و تشنه بودن با مومن سازگار است غذای مومن جوع و تشنگی است این غذای روح است گرسنگی و تشنگی موجب تقویت بدن هم می‌شود زیاد خوردن و آشامیدن مانع ارتفاع حجب از است و از آثار بد آن این است که انسان موفق به کنار زدن حجاب‌های ظلمانی و ورود به عوالم نور و ملکوت نمی‌شود و به سهم خود حجاب‌های ظلمانی را تثبیت می‌کند و نمی‌گذارد انسان از آنها خلاص شود در نتیجه به راه نمی‌افتد چشم باز نمی‌شود حواس به کار نمی‌افتد اثر دیگر این کثرت اکل و شرب این است که مانع از مکاشفات علمی و الهامات غیبی و علوم لدنی می‌شود سالک قرآن میخواند و چیزی میفهمد که دیگران نمی فهمند اشارتها میشود خدا اشارتها می‌کند با سالک حرفها زده میشود هنگام قرائت قرآن هنگام نظر به روایات و دعاها هنگام ذکر هنگام نماز و... اشارت‌هایی خاص و هدایت‌های خاصی که از جانب خدا بر سالک الهام می‌شود که کثرت اکل و شرب مانع همه این هدایتها و اشارات بر سالک است Eitaa.com/darharameyar
(ره): يَا أَرْأَفَ مِنْ كُلِّ رَؤُوفٍ» هیچ رئوفی رافتش به خدا نمی‌رسد یا یَا أَرْحَمَ مِنْ كُلِّ رَحِیمٍ هیچ رحیمی رحمتش به آنجا نمی‌رسد کسی را می‌بینید که غصه‌اش این است که فرزندش به راه خدا نمی‌آید این از رأفت اوست حال ببینید خدا که رأفتش آنچنان است چقدر به شما رأفت دارد لذا اگر ما باشد وعده خدا حتمی است ان الله لا یخلف المیعاد می فرماید ادعونی استجب لکم ولی وقتی ما خدا را می‌خوانیم یک امیدی هم به اسباب و علل داریم نصف شد به اسباب و علل روی آوردن شد یا می‌بینید با شکستگی نمی‌کنیم اصرار در نمی‌کنیم می‌گوییم خدا می‌داند که من چه می‌خواهم در حالی که در اصرار رمز هست یا ناامیدی در هست وقتی خودت ناامید هستی دعایت مستجاب نمی‌شود قرآن می‌فرماید مرا بخوانید تا شما را اجابت کنم فکرتان اینور و آنور نباشد شک هم نکنید در بطن این آیه چیزها نهفته است وقتی شک کردی خراب می‌شود فرمود از من بخواه من اجابت می‌کنم اگرچه با اسباب و علل انجام می‌دهم ولی من انجام می‌دهم اگر یقین داشته باشید حتماً مستجاب خواهد شد ناامیدی و شک و تردید اشکال ایجاد می‌کند.... Eitaa.com/darharameyar
: هر حرکتی و در هر عملی رضوانی از حق هست که آن رضوان را فقط در همان حرکت و همان عمل می‌توان به دست آورد که طالب حق است باید همه اعمالی که حق در آن هست انجام دهد سلسله عیوبی در وجود انسان‌ها هست و ظلمانی که نمی‌شود با یک یا دو روش آنها را کنار زد یکی از اشتباهات بعضی‌ها که نامشروع در پیش می‌گیرند همین موضوع است و در نتیجه به مقصد نمی‌رسند چند روش را در پیش می‌گیرند که این روش آن ظلمانی و نقائصی را که در وجود آنها هست برطرف نمی‌کند خدا می‌داند این و نقائص چقدر است نه ابعادش را می‌فهمیم و نه روش مراقبتش را نه تعدادش را می‌دانیم نه انواعش را که فقط خدا می‌داند و همه مانع شهود حق است که از آنها خارج شدن ؛ با پیش گرفتن چند روش و ریاضت امکان‌پذیر نیست شما هرچه روزه بگیرید و شب‌ها هم به تهجد و عبادت بپردازید و با کسی هم روبرو نشوید و کار شما فقط این باشد از ظلمانی بیرون نمی‌روید اگر چه مطلوب است شاید از بعضی از بیرون شوید ولی از پیچ و خم و از اقسام آن که خدا می‌داند چقدر است بیرون نرفتید هر مرحله‌ای و هر زمینه‌ای که پیش می‌آید انسان طبق روشی که خدا فرموده باید پیش رود تا از از خلاص شود کسی که به همین روش روزها را روزه بگیرد و شب‌ها عبادت کند و درب را به روی خود بسته و عبادت کند از تعلق به زن یا شوهر یا حسد بیرون نرفته است از وجود انسان برطرف نمی‌شود چون زمینه‌ها پیش نیامده و این بروز نکرده این معایب بروز نکرده لذا این‌ها را از وجود خود نمی‌تواند تطهیر بکند از این نظر این روش در اسلام (رهبانیت) به عنوان طریق سلوک الی الله و جامع ممنوع شده انسان باید در همه مراحل با مردم و در اجتماع باشد ازدواج کند اولاد داشته باشد مسئولیت‌های سنگین هم داشته باشد کار هم داشته باشد خانه هم داشته باشد زندگی هم داشته باشد شب خلوت هم داشته باشد تا در همه این‌ زمینه ها از را آنطور که خدا فرموده از وجودش برطرف کند بنابراین هر را نمی‌شود از چند راه و روش به دست آورد و نمیشود با چند راه و روش محدود در پیش گرفتن همه نقایص و را کنار زد.... Eitaa.com/darharameyar
جلسه نهم توحید فردا جمعه دهم آذر ماه رأس ساعت ۱۸/۳۰ برقرار خواهد بود ان شاء الله
rahe_solook.mp3
13.24M
گزیده جلسات سنوات قبل عمل به در طریق (سیدعلی سیدعربی) Eitaa.com/darharameyar
گزیده جلسه قبل توحید در کلاس جناب سیدعلی سیدعربی قبلا معنای را توضیح دادم میخواهم آن معنا همیشه در ذهن باشد و درگیر الفاظ نشوید وقتی ما میگوییم ایجاد میشود یا مثلا 30 از دوازده جلوه میکند منظورمان یک حقیقتی است که ظهور میکند نه حروف خاص خدا تعبیرات است ما می‌گوییم علیم است سمیع است بصیر است قیوم است ۳۶۰ اسم نام بردیم یا در جوشن کبیر هزار اسم ... حقیقت این است که خدا با این دارد کار می‌کند با خالقیت خلق می‌کند با رازقیت رزق می‌بخشد با محیی بودن زنده می‌کند با ممیت بودن می‌میراند یعنی چه ؟ من میخواهم مجدد توضیحات گذشته را با بیان دیگر تکرار کنم که فراموش نشود وقتی که ذات خدا شروع به خلق می‌کند و موجودات خلق میشوند میگوییم خالقیت خدا که یک قدرت و توانایی در ذات خداست جلوه کرده است و خالق روی آن ذات می‌گذاریم میگوییم خالق جلوه کرده خالق ایجاد شده یعنی اینکه وقتی میگوییم خالق ایجاد شد این ایجاد شدن اصلا توام است با خلقت موجودات یعنی به موازات هم هستند نه اینکه یک تولید شد خب( )تولید شد که اصلا معنا ندارد یعنی چه ایجاد شد ؟ چطور ایجاد میشود ؟ (وقتی ذات با صفتی بروز کند و آثار آن را شما ببینید) درست است؟ مطالب قبل را یادآوری میکنم که یک موقع تداعی نشود بر اینکه میگوییم ایجاد شد یعنی چه هم مگر ایجاد شدنی است ؟... شیطان با آن توانایی گمراه کنندگی اش که گمراه میکند اسمش می‌شود مضل پس مضل فقط لفظ نیست یک قدرت و توانایی است که آثاری دارد آن آثار را به جا می‌گذارد وقتی می‌گوییم خدا خالق است منظور ما خ الف لام و قاف که نیست این حروف که معنا و مفهومی ندارند وقتی میگوییم دوازده جلوه کرد سی جلوه کرد منظورمان کلمه و لغت و حروف که نیست ایجاد شدن کلمات که معنا ندارد وقتی میبینیم خدا با یک قدرت و توانایی که در ذات دارد دانه ها را میشکافد ذره ها را میشکافد و ازدرون آن ذرات آن قوه و استعدادها و آنچه خودش در نهادشان قرارداده را بیرون میدهد ظهور میدهد وجود جدیدی را خلق جدیدی را ایجاد میکند میگوییم آن خدا (فالق است) میگوییم (فالق) جلوه کرده است ...... (یعنی ذات بانضمام صفت )...... پس ،، آن توانایی‌های من است به اضافه ذات که آثارش هویداست .. اصلاً من میشوم خود خود نه اینکه دارم نه اینکه یک چیزی به من چسبیده باشد بنام وقتی من دارم به کسی رزق میرسانم وقتی این قدرت را بروز میدهم وقتی این توانایی و صفتی که در ذات دارم جلوه میدهم این من که اسمش من است اسمش میشود رازق من میشوم رازق نه اینکه اسم رازق را آورده باشند به من چسبانده باشند ..... لذا وقتی می‌گوییم یا میگوییم از جلوه میکند بعضی‌ها فکر می‌کنند اعظم یعنی لفظ یعنی برای خدا ما یک اسم گذاشتیم الف و لام و ه بعد این از جلوه کرده و از جلوه کرده خب یعنی چه ؟ ..... در حالی که ما با این حرف و کلمه و لفظ که کار نداریم حقیقتی را بیان میکنیم که بلاخره این حقایق در زبان بشر باید با حروف و کلماتی تفهیم شود .... برای خداوند هم که میگوییم دارد این جلوه میکند آن جلوه میکند نه اینکه دارد خودش است ذات خدا را در یک جلوه و ظهورات و خلق آثاری میگوییم در یک جلوه دیگر میگوییم همان را در یک جلوه ای در یک ظهوری در یک قدرتی در یک آثاری میگوییم آن را در یک جلوه ای و آثاری میگوییم یعنی همان ذات را همان را در جلوه و ظهور صفت و قدرتی اسمش را گذاشتیم و...... بلاخره همه ظهور و جلوات همان حقیقت واحد هستند وقتی آن حقیقت با آن قدرتها و توانایی ها و اوصافی که در ذاتش هست به انحاء مختلف آنها را یک به یک ظهور میدهد ما تعبیرات مختلفی برای آن ذات قائل میشویم...... Eitaa.com/darharameyar
(ره): آنچه که ما انجام می‌دهیم اگر خوب بفهمیم چیست متوجه می‌شویم که به محضر خدا بردنی نیست اگر ما آن که رسول خدا می‌خواندند آن روزه‌ای که داشتند آن تهجدی که داشتند میداشتیم وضع ما این نبود آنچه که ما در انجام می‌دهیم اصلاً نیست روزه‌ای که می‌گیریم اصلاً روزه نیست کارهایی که انجام داده‌ایم هیچ کدام کاری نیست که خدا رویش حساب بکند از اول تا آخر را حساب بکنیم ببینیم چه بوده اصلاً چه می‌کردیم در چه می‌گفتیم..... ما در برنامه عبودی خود حالت استهزاء را هم برای خود گرفته ایم یک قلب راحت هم داریم!!! شما این جمله را زیاد شنیده اید که تا حالا دقت کرده اید و در این جمله تدبر کرده اید؟ این کلام حق است معنی اش چیست؟ اینکه فرموده از معصیت باز می‌دارد آیا واقعا باز می‌دارد؟ این جدی است آیا حرفی که خدا گفته درست است؟ می‌شود نماز باشد و از معصیت باز ندارد؟ خداست کلام حق است و حق کلام است عین حقیقت است من نیستم که حرف بزنم و نفهمم که چه می‌گویم و یا با تعارف و مبالغه حرف بزنم تمامش حساب شده است اینکه می‌گوید از معصیت باز می‌دارد پس چرا باز نمی‌دارد؟ دقت کنید نمی‌دانم میتوانید جواب دهید یا خیر ؟ کلام حق است که حتما از معصیت باز می دارد پس چرا ما ما را از معصیت باز نمی‌دارد؟ اکثر ما می‌خوانیم یعنی مومنین می‌خوانند ولی از معصیت باز نمی دارد اینکه از بعضی معصیت ها باز دارد را نمی‌گوییم کلا از معصیت باز نمی‌دارد چرا؟ پس کلام خدا درست نیست؟ یا ما نماز نیست؟ کدام است ‌؟ مسلما ما نماز نیست حالا که این مطلب را مزه مزه کردید که یعنی ما نماز نیست حالا آیا ما راضی هستیم که آنسو بی باشیم؟ و با اینکه زحمت میکشیم و می‌خوانیم خدا ما را بی نماز حساب کند؟ آیا این جدی است یا مسامحاتی هست و خدا نادیده می‌گیرد؟ کدام است؟ اگر مسامحه ای باشد ( نادیده گرفتن) باشد پس چرا فرمود ؟ حالا میدانید چرا ما احتمال مسامحه می‌دهیم؟ چون از اول قرآن را خوب نفهمیدیم می‌گوییم انشاالله درست می‌شود انشااللهی که اصلا در صدر اسلام و در بین ائمه و حضرت رسول ع این حرفها نبود اینها را بعدا من و شما درست کردیم از این انشاالله ها یکی هم نبوده حالا آیا ما باید راضی باشیم به این مسئله که ما نماز نیست؟..... دقت کنید حتی ما با این که نماز نیست ترسی هم نداریم خدا می‌فرماید آنها که نمازشان بوده و در مراتب عالیه بودند تازه می‌ترسیدند وَالَّذِينَ يُؤْتُونَ مَا آتَوْا وَقُلُوبُهُمْ وَجِلَةٌ أَنَّهُمْ إِلَىٰ رَبِّهِمْ رَاجِعُونَ اما ما با این نمازهایی که حتما خدا رویش حساب باز نمی‌کند نمی‌ترسیم و علی هذا سایر اعمال ضابطه ای هست طبق روایت از امام صادق علیه السلام که اگر کسی می‌خواهد بداند نمازش قبول شده است یا نه نگاه کند ببیند آیا نمازی که خوانده او را از گناه نگه داشته یا خیر آن اندازه که از گناه بازداشته نمازش قبول می‌شود دوستان را توصیه می‌کنم بر اینکه قرآن بخوانید تدبر کنید تا انشاالله قرآن شما را بیدار کند ما این است و سایر عبادات ما همینطور اما راحت نشستیم هیچ هم نمی‌ترسیم این حرف مرا بعید نشمارید اگر دلتان به خودتان سوخت بروید بعد از این تجدید نظر کنید توصیه می‌کنم گناه نکنید واجب‌ها را انجام دهید گناهان را خوب یاد بگیرید از گناه سخت اجتناب کنید دقیقاً بدانید وقتی گناه می‌کنید در یک جمله خود را به باد فنا دادید بقیه جملات را حساب نمی‌کنم مثلاً اینکه در همان جمله ایاک نعبد ببینید به خدا راست می‌گویید یا نه ایاک نعبد یعنی خدایا من به حرف تو گوش می‌کنم خب وقتی گناه می‌کنید ببینید این چه معنی پیدا می‌کند.... Eitaa.com/darharameyar
گزیده ای از جلسه نهم مورخ دهم آذر ماه ۴۰۲ (سیدعلی سیدعربی ) وقتی باران میبارد این آب در گودال های مختلف ریخته میشود هر گودالی به شکلی این آب را نشان میدهد در حوض به شکلی دیده میشود در یک استکان به شکلی در یک لیوان در یک تشت بزرگ به شکلی همین آب واحد به اشکال گوناگون خودش را نشان میدهد وقتی اینطور خودش را نشان میدهد دیگر شما حرفی از باران نمیزنید دیگر به باران توجه ندارید نمیبینید وقتی لیوان پر شده از ان آب را میبینید می‌گویید آب لیوان آب حوض آب استکان آب گودال آب دریا مرتب این آب را مقید می کنید اما اگر وقتی استکان را نگاه می کنید استکان بودنش را نبیند فقط آب بودنش را ببینید اگر به دریا نگاه می‌کنید دریا بودنش را نبینید آب بودنش را ببینید آب تنها آب مطلق قیدها را بردارید و آب ها را ببینید میشود یک وجود واحد ...... در عالم آفرینش یک وجود واحد بیشتر نیست ..... من و شما و دیگری نمی‌توانیم بگوییم وجود من وجود شما وجود این میز وجود این صندلی یک وجود واحد بیشتر در عالم نیست منتها این وجود خودش را در لباس های مختلف نشان داده است .... آنقدر ما دور خودمان از آن اول که وارد دنیا شدیم پرده کشیدیم و گرفتار حجابهای مختلف شدیم که نمی توانیم الان یک درخت را از وجود آن جدا ببینیم این دیدن کار ما نیست کار اولیا خداست آنها که درست برگشتند وتزکیه کردند این نگاه را پیدا میکنند .. لذا اینجاست که دست یافتن به خدا خیلی سخت نیست خدا را در همین جا باید پیدا کنید نه در آسمان ها کسی اگر در خودش سیری باطنی داشته باشد از ظاهر خود بگذرد از این جسم عبور کند وارد عالم مثال و نوری خود بشود فراتر برود و از قیدها حجاب‌ها عبور کند و لایه‌های مقید خود را کنار بزند می رسد به خدای متعال فانی در خدا می‌شود از طریق وجود خودش به خدا میرسد..... Eitaa.com/darharameyar
(ره): حضرت رسول صلوات الله علیه در اواخر عمر خودشان زیاد روی این مسئله تاکید می‌کردند که با باشید مخصوصاً در اواخر عمر که دانسته بودند مدت عمرشان دارد تمام می‌شود در حالاتشان هست که در هر مجلسی روی دو چیز تاکید می‌کردند یکی بخوانید و عمل کنید و دیگری هم در خصوص اهل بیت و و تحذیر می‌کردند از دور شدن از وقتی ما این جمله‌ها را می‌شنویم که حضرت از دور شدن از تحذیر می‌کردند گمان نکنید که خطابشان ما نبودیم و دیگرانند این گمان‌ها نمی‌گذارد ما اصلاح شویم نگویید کسانی که به توصیه رسول الله گوش نکردند غیر از ما هستند نگویید آنها که را کنار گذاشتند ما نیستیم آنها در مرتبه‌ای را کنار گذاشتند ما هم در مرتبه‌ای ما هم با تطبیق نیستیم و تطبیق نمی‌کنیم و هم برای ما به عنوان حجت مطرح نیست فرمودند به عمل کنید و ببینید چگونه بوده‌اند استغفار و توبه داشته باشید و از رسول الله یاد کنید وقتی از رسول الله یاد می‌کنید در باطن می‌روید به محضر رسول الله نکته‌ای ست در که هر کس به محضر رسول الله برود و در محضر رسول الله طلب مغفرت کند و رسول الله هم برای او طلب مغفرت کند خدا او را مشمول مغفرت می‌کند این غیر از استغفارهای دیگر است در زمان حیات رسول الله کسی می‌رفت به بیت حضرت و استغفار می‌کرد و ایشان هم برای او طلب مغفرت می‌کرد و عنایت خاصی هم از طرف خدا برای او می‌آمد این صریح است ما در محضر ایشان در حال حیاتشان نبودیم و نیستیم ولی الان می‌توانیم به سوی حضرت برویم و استغفار کنیم و او هم برای ما استغفار کند بلکه خدا عنایتی بکند حضرت برای مومنین زیاد استغفار می‌کرد این سری است و وظیفه بود برای رسول خدا وسیله رحمت است تا خدا مومنین را مشمول مغفرت کند چون رسول خدا هر کاری که می‌کردند با هدایت ربوبی و اشارات ربوبی بود همه کارها حساب شده بود..... Eitaa.com/darharameyar
گزیده جلسه توحید مورخ دهم آذر ماه ۴۰۲ سیدعلی سیدعربی در آیات 4 و 5 سوره حدید می فرماید وَهُوَ مَعَكُمْ أَيْنَ مَا كُنْتُمْ وَاللَّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ بَصِيرٌ ﴿۴﴾ او با شماست هر کجا باشید در هر حالی باشید در هر وصفی باشید این باشما بودن که ذکر می‌فرماید مانند با شما بودن من و شما نیست که من بگویم من اینجا کنار شما هستم و شما هم کنار من هستید با من هستید در مجاورت من هستید نه این معیت به نحو خاصی است یعنی ما او نیستیم و او هم ما نیست ولی نه ما بدون او هستیم و نه او بدون ما این با شما بودن و معیت یعنی چه ؟ یک وقت معیت جسمانی است مانند من و شما کنار هم که من غیر از شما و شما غیر از منید دو نفر جدا از هم هستیم که کنار هم هستیم من نباشم شما هستید شما نباشید من هستم ولی در مورد معیت خدا با موجودات اینگونه نیست خدا کنار من یا درون من نیست به این معنا نیست فرض کنید شما در ذهن خود یک افرادی را تصور کنید درختی کوهی زمینی را در ذهن خود خلق کنید تصور کنید در این لحظه می توانید بگویید من با اینها هستم اما آیا اینها در کنار و مجاورت شما هستند ؟ و شما در کنار این ها ؟ یا آیا آنها در درون شما هستند یا شما در درون آنها هستید ؟ خیر اصلا آنها وجودشان منوط به وجود شماست حقیقت وجود آن ها از شماست شما به آنها وجود دادید حول و قوه آنها از شماست و شما با آنها معیت دارید و وجود اینها چیزی جز وجود شما نیست این معیت معیت قیمومیه است هو معکم اینما کنتم..... Eitaa.com/darharameyar
(ره): حضرت امیرالمومنین علی (ع) در نهج البلاغه می‌فرمایند همه بزرگان می‌دانند که من با رسول الله (ص) چگونه بودم همه می‌دانند روح حضرت قبض شد در حالی که سرش بر سینه من بود روح رسول الله در دست من از بدنش مفارقت کرد و دست را بر صورتم کشیدم حضرت رسول فرمود یا علی آنوقت که روح از بدنم خارج میشود سرم را بر دامنت بگیر با دستت بگیر انشاالله بفهمید اصلاً مسئله روح چیست با دست گرفتن چیست چه معنایی منظور است انشالله نکته‌ها را بسنجید و بفهمید که باید در دامن علی باشد باید به دست علی باشد آن وقت حضرت امیر صلوات الله علیه هم آن دست را باید بر روی خود بکشد این‌ها را اهلش می‌دانند چه سری هست اینکه دست بر صورتت بکش یا روحم بر صورت تو تماس بگیرد (یکی از این دو ) بعد چشم‌های مرا ببند و لباس‌های مرا تنظیم کن خودت اولین کسی باش که بر من نماز می‌خوانی و غسل را هم خودت بده و از من مفارقت نکن تا مرا به خاک بسپاری با من باش و در این کارها از خدا کمک بگیر این وصیت‌ها را به صورت اجمال به حضرت فرمود و چشم‌ها را بست و حضرت امیر سر رسول الله را گرفت بر سینه‌اش چسباند آنچه که زیاد یاد کرده‌اند گریه حضرت سلام الله علیهاست (س) در گوشه‌ای نشسته بود و نگاه می‌کرد و در رسای رسول الله چیزهایی میگفت و سخت گریه می‌کرد گریه (س) طوری زیاد و شدید بود که نظر رسول الله (ص) را جلب کرد حضرت در این حال چشم‌های خود را باز کرد و با صدای ضعیف فرمود یا این آیه را بخوان وَمَا مُحَمَّدٌ إِلَّا رَسُولٌ قَدْ خَلَتْ مِنْ قَبْلِهِ الرُّسُلُ ...... ۱۴۴ آل عمران و حضرت هم امتثال فرمود (س) گریه‌اش شدید شد رسول الله (ص)دید حضرت خیلی گریه می‌کند چشم‌ها را باز کرد و اشاره کرد که بیا حضرت (س) کاملاً نزدیک شد رسول الله (ص) دهان خود را به گوش حضرت (س) گذاشت و مطلبی را گفت که وضعیت حضرت کاملاً تغییر کرد حالا شما می‌توانید بفهمید یکی بودن حضرت و پیامبر یعنی چه چقدر برای ایشان سخت و سنگین بوده است مسائل زیادی را حضرت (س) دیده اما این مسئله ای نبود که بتواند تحمل کند در ظاهر مسائلی شد که باید حضرت زهرا زودتر وفات بکند اما اگر کسی رموز را در نظر بگیرد می‌تواند تصور کند که شیفتگی بالا و وحدت و عشق بالای حضرت به پدر بزرگوارش به عنوان اینکه نور حق است موجب شد حضرت در ۱۸ سالگی برود و نمی‌شود نرود.... Eitaa.com/darharameyar
گزیده جلسات معاد سنوات قبل (سیدعلی سیدعربی) در بدو ورود به برزخ و تعيين مسير يعني هنگام مرگ شما شنيديد كه عموما فشار قبر هست اكثريت فشارقبر دارند الا اهل ايمان كه در تمحيض ايمان قدم برداشتند مابقي دچار فشارهايي خواهند بود با توجه به مراتب و درجات انحرافاتي كه داشته اند لذا در اين خصوص نكاتي لازم به تذكر است شما اگر يك نعمتي را پاداش را به كسي بدهيد فرزندتان دوستتان همسرتان با آن انس گرفته باشه بعد اگر لايق ندانستيد و صلاح دانستيد كه بگيريد و گرفتيد به آن شخص فشار روحي رواني وارد ميشود ..... دم بسط خدا آمد و موجوداتي را خلق كرد و هر چه نياز داشتند آن دم بسط ودم رحماني به آنها داد و ميدهد علي الاتصال موجودات و ما انسانها هرچه از کمالات و خوبی ها و نعمت‌ها داریم همه از خداست و الان ما مرتب تحت افاضه خدا هستیم هركمالي داريم از بودن و حيات گرفته تا نعمتهاي مختلف اعم از شنیدن ، دیدن ، درک کردن ، علم داشتن ، اعم از ايمان داشتن ،‌توفيق داشتن ، هر چه که شما نامش را کمال خود بگذارید همه اینها هم اکنون از جانب حق تعالی به من و شما می رسد و ادامه دارد رحمانيت خدا فيض ميرساند بدون در نظر گرفتن كافر يا مسلمان بودن ،‌ هندسه نظام هستي بر اساس رحمانيت خدا بنا نهاده شده و اداره ميشود حال اگر قرار باشد همه آن چیزهايي كه به هر كس داده شده از جمله آنچه در وجود من و شماست و از کمالات حق تجلی گرفته تكه تکه گرفته شود و برسد به آن نقطه آخر كه چيزي از كمالات نماند تصور کنید چگونه خواهد شد و به چه فشاري خواهد انداخت ... شما ببینید هر چه به وجود من و شما رسیده و می‌رسد از یک نقطه مرکزی است به نام روح و یا ناحیه قلب که می گوییم نقطه مرکزی است که همه آثار وجود از ديدن و شنيدن و لامسه و فهم و عقل و ادراك و همه از آن ناحیه به تمام بدن می رسد حالا تصور کنید از این ناحیه یک جذبی بیاید یک جذب کلی که همه آنچه را در وجود من و شما هست و رسیده همه را تکه تکه بیرون ببرد بیرون بکشد و از ما بگیرد در این حالت نه تنها رفته رفته باصره از بین می‌رود و ضعیف می‌شود نه تنها سامعه ضعیف می‌شود و می‌رود نه تنها قوای ادراکی می‌رود بلکه خود بدن هم به حالت انقباض در می آید این حالت قبض است در مقابل آن حالت بسط كه قبلا بود الان همه ما در حالت بسط هستیم خدا اقبال دارد رحمان است هستی و وجود و حیات و کمالات مرتب برای من و شما می آید اگر قرار باشد حالت قبض بیاید و جذبی بیاید که همه اینها را از درون انسان از قلب انسان بیرون بکشد این حالت و این قبض کردن فشار خیلی خاصی وارد می کند مثل اینکه تمام اعضای بدن به هم فرو میرود و مچاله ميشود البته این فشارها حواستان باشد به بدن مثالی وارد میشود در برزخ ،،، صحبت از بعد از مرگ است فشار قبر بلافاصله بعد از مرگ رخ ميدهد يعني آن فشار را شما با بدن مثالي احساس ميكنيد .... پس یک جهت فشاري که هنگام مرگ مطرح است به خاطر تعلق زیاد روح به بدن مادی است که حتی بعد از فارغ شدن از قفس بدن این تعلق باقی است خصوصاً در اوایل و ساعات اولیه این ارتباط بین روح و بدن مادی قویتر است ولی به مرور کمتر میشود ولی به هر حال قطع نمی‌شود این تعلق همیشه هست این ارتباط از ارتباط روح و بدن در طول زندگی سرچشمه می‌گیرد و یک نوع ارتباط تکوینی است که با جدا شدن روح از بدن از بین نمی رود بلکه به حد بسیار پایینی می‌رسد یعنی اینطور نیست که دیگر هیچ سنخیتی ارتباطی بین روح و بدن مادی وجود نداشته باشد بر همین اساس هم دستوراتی را شما در خصوص مستحبات و احکام خاصی در مورد قبر و بدن میت در متون اسلامی می بینید و خود اين جدا شدن روحي كه تكوينا وابسته به بدن شده فشارآور است حالا فرض کنید روح یک شخصی مانند بنده علاوه بر تعلقی که روح به بدن دارد حالا یک عمر هم از خدا در اين عالم در حال فرار بوده و مجذوب دنيا بوده در حاليكه هر چه داشته از كمالات و نعمتها اعم از دنيوي و غير دنيوي ومعنوياتش همه از خدا بوده از رحمانيت او بوده و به او داده بوده و هنگام مرگ تمام نعمتها و لذتهایی که تعلق پیدا کردم بر اساس بر چیده شدن آن مرتبه از رحمانیت خدا که مختص حیات دنیوی بوده از انسان گرفته خواهد شد ..... Eitaa.com/darharameyar