|
🔴 تغییر در شیوهی تقسیم زمین
🧩 قسمت دوم: نظریهپردازی برای ترمیم هژمونی
💰 تعداد کلمه: 420 کلمه
⏰ زمان مورد نیاز برای مطالعه: 4 دقیقه
نظریههای برآمده از رهیافت اروپامحور، مثل نظریهی هارتلند هالفورد مکیندر، توجیحگر جهان تکقطبی غربمحور هستند. گذار به #نظم_جدید اقتضا میکند که این نظریهها و بهنحویاولاتر این رهیافت، نقد و نقض شده و زمینه برای طرح نظریههای جدید برای ساخت نظام جدید فراهم گردد. آراء و نظریههای رابرت کاپلان در چنین راستایی قابل تامل است.
بخش دوم این سلسله یادداشت در ادامه تقدیم میشود...
🌐 https://eitaa.com/doranejadid
🌐 https://t.me/doranejadid
دقایقی پیرامون دوران جدید عالم
| 🔴 تغییر در شیوهی تقسیم زمین 🧩 قسمت دوم: نظریهپردازی برای ترمیم هژمونی 💰 تعداد کلمه: 420 کلمه
|
🚩 نزاع نظریهها
🔸 نظریهها، برسازندهی جهان واقعی هستند؛ به آن مشروعیت میبخشند و ترمیم و دوام آن را ممکن میسازند. رشد نگاه انتقادی که از عدم کفایت و نابسندگی نظریههای پشتیبان نظم نوین جهانی خبر میداد، اندیشیدن به آلترناتیو هژمونی آمریکایی را تقویت کرده است. نظریهی #ژئوپلیتیک_منازعه_جهانی که توسط #والرشتاین و #تیلور ارائه شد، یکی از این آلترناتیوها بود که راهبرد شمال-جنوب را جایگزین راهبرد غرب_شرق کرد.
🔹یکی دیگر از نظریههایی که از #راهبرد_شمال_جنوب پشتیبانی میکند، نظریهی #رابرت_کاپلان است. نظریهی کاپلان عمدتا با نام رهیافت #ژئوپلیتیک_آنارشی شناخته میشود. نظریهی وی نمونهای از تلاشهایی است که میکوشند تصویری از نظام جایگزین #نظام_بینالملل موجود را ترسیم کنند.
🔸کاپلان روی ناآرامیهایی که در نقاط مختلف جهان در حال گسترش بود، تمرکز کرد و اصطلاح جدید ژئوپلیتیکی #شمال_ثروتمند و #جنوب_شورشی را برای توضیح و تبیین وضعیت موجود ابداع نمود. البته قصد کاپلان ترمیم قدرت جهانی آمریکاست و کمتر میتوان از دل آن #نظم_جهانی بدیل را استشمام نمود.
🔹نظریهی #برخورد_تمدنها نیز یک سویهی ژئوپلیتیکی دارد. #هانتینگتون در این نظریه که به رهیافت #ژئوکالچر مربوط میشود، زیرساخت منازعات ژئوپلیتیکی که #کاپلان از آن سخن میگفت را در فرهنگها و تمدنهای منتشر در جغرافیای ملل جستوجو کرده است؛ وی این وضعیت را به اوضاع بعد از #جنگ_سرد پیوند زد و رد پای خطوط گسلخیز این منازعه را در جغرافیای جهان ترسیم نمود. عنوان کتاب وی یعنی «برخورد تمدنها و بازسازی نظام نوین جهانی» به وضوح از جنبهی ژئوپلیتیکی نظریهی ساموئل هانتینگتون پرده برمیدارد. این نظریه، نسخهای کاربردی برای بقای #نظم_نوین_جهانی در مواجهه با شرایط گذار به #نظم_جدید بوده است.
🔸رویآوردن #ایالات_متحده به ایجاد #جبهه_تکفیری برای مقابله با #جبهه_مقاومت، بر اساس این نظریههای ترمیمی پشتیبانی میشود. نظریهی کاپلان در پایان قرن بیستم نگاشته شد؛ نظریهی برخورد تمدنهای هانتیگتون نیز در سال 1993 میلادی مطرح گردید. اقدام امریکا در ایجاد کانونهای تکفیری در #غرب_آسیا نیز از سال 1996 میلادی آغاز شد و در سال 2007 میلادی به بهرهبرداری رسید. #عملیات_سایکلون و تجهیز مسلحین افغان نمونهای بسیار برجسته در این راستاست. کاپلان نیز در این میان روی منازعات #بالکان تمرکز داشت و از نزدیک در این منطقه زندگی میکرد. تضعیف گفتمان #اسلام_سیاسی از درون با تاسیس گروههای سلفی و تکفیری، از بالکان و #آسیای_مرکزی تا #غرب_آسیا نکتهی تمرکز این نظریهها بوده است.
🔹جا دارد ما نیز در ایران عزیزمان از خودمان بپرسیم که نظریهی پشتیبان ما از جبههی مقاومت چیست و چه آرایش تئوریکی در برابر نظریههای رقیب به خود باید بگیریم؟ اساسا آیا توجه به لایهی تئوریک این تقابلها و تغییرات را یک امر جدی و لازم و ضروری میدانیم یا معتقدیم که این وجه بیشتر یک فعل تشریفاتی و نمایشی و تزئینی است؟ #نظریه_مقاومت در برابر #نظام_سلطه را از کجا پی بگیریم؟
این یادداشت ادامه دارد....
1️⃣ قسمت اول: گذار به جهان شمال-جنوب
2️⃣ قسمت دوم: نظریهپردازی برای ترمیم هژمونی
3️⃣ قسمت سوم و پایانی: آغازی بر پایان مرکزیت غرب
...
🌐 https://eitaa.com/doranejadid
🌐 https://t.me/doranejadid
|
🔴 تغییر در شیوهی تقسیم زمین
🧩 قسمت سوم: آغازی بر پایان مرکزیت غرب
💰 تعداد کلمه: 520 کلمه
⏰ زمان مورد نیاز برای مطالعه: 5 دقیقه
تقابل نظریههای اولیه ژئوپلیتیک با نظریههای انتقادی موجهای بعدی این دیسیپلین نشان میدهد که جدیترین سطح رقابت قدرت در مقیاس جهانی را باید در دل #رقابتهای_ژئوپلیتیکی و #مسابقات_جغرافیایی جستوجو کرد. تکوین و تکامل نظریهها دریکسو در پی بقای هژمون موجود هستند و تداوم جهان تکقطبی آمریکامحور را دنبال میکنند؛ درسویدیگر شاهد ظهور و شکلگیری جبهههایی هستیم که مستعد ارائهی آلترناتیو و نظم جایگزین بهجای نظم و نظام بینالملل موجود میباشند.
پرسش این است که آیا این جبههها را باید صرفا یک اقدام میدانی شمرد یا با تکیه بر یک نظریهی پشتیبان میتوان به تعمیم این تجربههای عینی در ساحات دیگر عرصهی عمومی نیز اندیشید؟
قسمت سوم و پایانی سلسله یادداشت تقسیم زمین به پرسش فوق اختصاص دارد....
1️⃣ قسمت اول: گذار به جهان شمال-جنوب
2️⃣ قسمت دوم: نظریهپردازی برای ترمیم هژمونی
3️⃣ قسمت سوم و پایانی: آغازی بر پایان مرکزیت غرب
...
🌐 https://eitaa.com/doranejadid
🌐 https://t.me/doranejadid
|
🚩 چگونه جبههی مقاومت از هژمونی غرب مرکززدایی کرده است؟
🔹 دههی پایانی #قرن_بیستم و دههی نخست #قرن_بیستویکم بازهی زمانی تدوین نظریههای ترمیمگر و رخنهپوش ژئوپلیتیک #نظم_نوین_جهانی بود؛ بازهای که در آن #انقلاب_اسلامی به پیروزی رسید و اتحاد جماهیر #شوروی از هم فروپاشید. بار تئوریک این کار بر دوش #هانتینگتون و #کاپلان قرار داشت. نظرورزی آنها کوه یخی را ساخت که نوک آن را میشد در طراحی و اجرای #عملیات_سایکلون در #افغانستان و #جبهه_تکفیری در #عراق و #شام دید. هانتینگتون آشکارا در کتابش اعلام کرد که درصدد بازسازی نظم نوین جهانی از دل درگیری تمدنهاست. کاپلان نیز از کارکرد شورش و آنارشی در تبیین مسابقات جغرافیایی پرده برداشت.
🔸 تمرکز معماری دفاعی و امنیتی جمهوری اسلامی حول پیریزی و پیادهسازی #جبهه_مقاومت نشاندهندهی اعتنای این نظام به اهمیت جغرافیا و قدرت برخاسته از آرایش زمین و سرزمین است. #دولت_عمیق ما به تدریج عقلانیت خود را در برای هضم #نظام_سلطه و ترتیبات امنیتی این نقطهی حادثهخیز جهان رشد داده و همواره در مسیر بلوغ و تکامل حرکت کرده است. با این نشانههاست که میتوان قسم خورد که در پس تصمیمات این نظام با عقل شدیدا عمیقی روبهرو هستیم که به تغییر افقهای برسازندهی مناسبات بینالمللی واقف است و خود را در مقیاس بازیگر میبیند و میدان را برای بازیگری خود تنظیم میکند.
🔹 ترسیمی که #آیتالله_خامنهای با ادبیات خاص خودشان از مواجههی #انقلاب_اسلامی با نظام سلطه ترسیم میکنند، بروز و برونداد همان عقلانیتی است که میخواهد تفوق #نظام_جهانی اروپامحور را بشکند و هژمونی برآمده از آن را از مقام استیلاء به زیر بکشد. طبعا چنین مواجههای بدون پشتیبانی تئوریک نبوده و نمیتواند پیش برود.
🔸 ازاینرو میتوان گمانهزنی کرد که یک #نظام_فکری پشتیبان و مجهز به ادراکات هستیشناختی، معرفتشناختی و روششناختی در پس ارادهی معطوف به گذار از نظام سلطه وجود دارد؛ خواه این تئوری آشکارا عرضه گردیده باشد یا به هر دلیلی صرفا در #تصمیمسازی و #تصمیمگیری دولت عمیق آشکار شود. رد پای این تئوری را میتوان در جاهایی سراغ گرفت که با تولید و بهکارگیری ادبیاتی جدید، عزم خود را مبنیبر مشروعیتزدایی از نظم و #نظام_بینالملل موجود نشان داده است.
🔹مرکززدایی از نظم غربمحور یکی از مهمترین نمودهای نظام فکری پشتیبان جبههی مقاومت است. تلاشهای این جبهه بهنحو واضح و میدانی، مرکزواقعشدن غرب در تعریف زندگی ایدهآل را نشانه گرفته است. این جبهه موفق بوده که لختبودن پادشاه غرب را فریاد بزند و نشان دهد که غرب عملا فاقد صلاحیت لازم برای تعیین هنجارهای اخلاقی، الگوهای سیاسی، شیب مبادلات اقتصادی و روندهای فرهنگی است.
🔸نویسندهی کتاب «هراس بنیادین» در همان سالهای نخست این ظرفیت را در انقلاب اسلامی مشاهده کرده است. #بابی_سعید در این کتاب مینویسد:
رهبران اسلامی در ایران تا حد زیادی در راستای تخریب منطق اروپامداری و غربمداری در جهان تلاش نمودهاند. بنابراین ظهور اسلامگرایی تنها در فضایی قابل فهم است که در آن، غرب و اروپا در وضعیت مرکزیتزدایی قرار گیرد.
🔹در توضیح سخن سعید باید گفت که وجه نامرئی امپراتوری غرب، همان مرکزیتبخشیدن به شیوهی ادارهی عرصهی عمومی و سبک زندگی اروپایی است. مرکزیتبخشی به تجربهزیستهی اروپا، منطق سلطه را تامین میکند. این منطق در تعریف جغرافیا نیز بازتاب داشته است. برای مثال، تعریف #گرینویچ بهعنوان مدار شاخص برای تنظیم ساعت در جهان بازتاب همین منطق است. گذر از #اروپامحوری مستلزم به چالشکشیدن اقتدار آندسته از ابزارهای غرب است که با توسل به آنها وانمود میکند که بر جغرافیای جهان تسلط دارد و گویا عالم در ید کنترل اوست. این گذار در رفتار جبههی مقاومت و به چالشکشیدن اقتدار ژئوپلیتیکی غرب کاملا نمود و بروز دارد.
🔸با نگاهی عمیقتر به این تقابل و با درنظرگرفتن لایههای مختلف درگیری دو #عقلانیت_نظمساز، که در یکسوی آن جبههی مقاومت ایستاده است، از شکست نظریهی #پایان_تاریخ فرانسیس فوکویاما تفسیر بهتری میتوان ارائه کرد؛ ازاینمنظر، اعتراف #فوکویاما را باید اذعان به توانایی و توفیق جبههی مقاومت در مرکزیتزدایی از جهان آمریکایی دانست.
🔹در ادامه و امتداد همین تلاشهای عملی و میدانی جبههی مقاومت، کاملا قابل فرض است که بتوانیم به لایههای دیگری از مبارزه با نظام سلطه از طریق مرکززدایی از جهان غرب در عرصههای مختلف بیاندیشیم تا به #روایت_نارسیسی_غرب از خودش پایان ببخشیم.
📮 پینوشت:
یادداشتهای این عنوان از گفتگوی با دکتر ابراهیم متقی الهام گرفته شد.
🌐 https://eitaa.com/doranejadid
🌐 https://t.me/doranejadid
#آیتالله_خامنهای:
ما ملت ايران انقلاب بسيار بزرگی کردیم. عظمت این انقلاب خیلی زیاد است و من قرص و محکم به شما عرض میکنم: اغلب ماها هنوز نمیدانیم چه کار عظیمی انجام گرفته..... این انقلاب با این عظمت و با این ابعاد و با این آثار علمی، از لحاظ ارائه مبانی فکری خودش یکی از ضعیفترین و کم کارترین انقلابها که هیچ [بلکه حتی] تحولات دنیا است... گاهی انسان دلش نمیآید بگوید در حد صفر؛ چون واقعاً کسانی با اخلاص کارهایی کردهاند؛ اما اگر نخواهیم ملاحظهی این جهات عاطفی را بکنیم، باید بگوییم #یک_ذره_بیشتر_از_صفر! خیلی کم، خیلی خیلی کم.
۱۳۶۸/۰۹/۰۷
https://eitaa.com/doranejadid
🌐 https://t.me/doranejadid
|
|
🔴 نظم جهانی چگونه ساخته میشود؟
💰 تعداد کلمه: 493 کلمه
⏰ زمان مورد نیاز برای مطالعه: 5 دقیقه
استقلال دولت -ملت بهعنوان یک واحد سیاسی، یک وضعیت نسبی است. وقتی یک دولت_ملت در معرض پیوستن به #نظم_جهانی قرار میگیرد، سه گزینه پیش روی خود دارد: #سازش، #مقاومت و #جنگ. نظم جهانی برآیند سازش، مقاومت و ستیز ملتها با ایدهی نظم عرضهشده است. با توجه به وضعیت امروز و تغییری که در موازنهی سازش و مقاومت و جنگ با نظم نوین جهانی پدیدار شده، نظم آیندهی جهان چه سمتوسویی پیدا خواهد کرد؟
یادداشت زیر 👇👇👇 برای توضیح این امر نگاشته شده است ...
https://eitaa.com/doranejadid
🌐 https://t.me/doranejadid
دقایقی پیرامون دوران جدید عالم
| | 🔴 نظم جهانی چگونه ساخته میشود؟ 💰 تعداد کلمه: 493 کلمه ⏰ زمان مورد نیاز برای مطالعه: 5 دقیقه
|
🔸نظم، مولود #بحران است. تاریخ گواهی میدهد که بحرانهای بزرگ، آبستن نظمهای فراگیر و گسترده در جهان بودهاند. معمای #نظم آنجاست که یک دستش در پنجهی آشفتگی است و دست دیگرش درگیر شکلدادن به روابط و معادلات جهانساز. درجاییکه رنجمویههای بحران به آسمان بلند شده است، ناگهان صدای گریهی تولد #نظم_جدید نیز برمیخیزد و از درراهبودن آیندهای متفاوت از امروز خبر میدهد.
🔹توجه استراتژیستهای سرشناسی مثل #وولفرز و #کیسینجر به تولد نظم از دل بحران این پرسش را پیش میکشد که آیا در شرایط آشفته و بحرانی امروز جهان، آیا طرحی در حال شکلدادن به نظم آینده است؟ طراحان نظم آینده چگونه به این میدانهای پرآشوب نگاه میکنند؟ مواد خام و اولیهای که در این بحرانها تولید میشوند، چگونه در ساخت نظم جهان آینده به کار گرفته میشوند؟
🔸برای پاسخ به این پرسش، مرور فرآیند منتهی به نظم امروزین جهان میتواند مفید باشد. کمتر کسی همزمان با هیاهوی سالهای 1914 تا 1918 میلادی (در اثنای #جنگ_جهانی_اول) صدای پایهگذاری ستونهای #نظم_نوین_جهانی را نیز به گوش خود میشنید. اگرچه این نظم در بازهی 1919 میلادی تا 1991میلادی تکوین پیدا کرد و بعد از پایان #جنگ_سرد و فروپاشی #شوروی در سال 1991میلادی توانایی خلق وضعیت امنیتی مطلوب خود را به دست آورد، اما پایههای این وضعیت در بحبوحهی جنگ جهانی اول بر زمین گذاشته شد.
🔹رد پای پایهگذاری نظمهای جهانی را میتوان در تقلاهای نظری و تئوریکی جستوجو کرد که میکوشند تا دیدگاه تازهای دربارهی #جنگ، #قدرت و #امنیت ترسیم کنند. با فروکشکردن شعلههای #جنگ_جهانی_اول توجه به تدوین نظریههای جنگ، قدرت و امنیت مورد توجه قرار گرفت. نظریهپردازان میخواستند با پیشبینیپذیرکردن میدان، بحرانهای بینالمللی پساجنگ را مهار کرده و در ید کنترل ایدهی مطلوبشان درآورند.
🔸نخستین موج واقعگرایی در #روابط_بینالملل در اثنای گرگومیش پس از جنگ جهانی اول متولد شد. از مهمترین شخصیتهای پیشگام این رویکرد میتوان به #آرنولد_اسکار_وولفرز (Arnold Oscar Wolfers) 📎 اشاره کرد. وی به مفهوم #نفوذ تمرکز کرد و اعلام نمود: تقلا برای اعمال نفوذ و کسب #اعتبار در سطح جهان که مورد اهتمام قدرتهای بزرگ قرار میگیرد، محیط امنیتی خاصی را در روابط بینالملل ایجاد میکند و به روابط و معادلات جهانی سمتوسو و راستای مشخصی میبخشد.
🔹نام #وولفرز در صدر فهرستی قرار دارد که میتوان آن را جریان اندیشکدههای سیاسی، دفاعی و امنیتی غرب نامید. وولفرز که حتی در میانهی #جنگ_جهانی_دوم نیز به تفکر نازی در آلمان تعلق خاطر داشت، ناگهان این کشور را ترک کرد و به #دانشگاه_ییل در آمریکا پیوست. او افراد مستعدی را شناسایی و جذب نمود و آنها را در «دفتر خدمات استراتژیک» به کار گرفت. این مرکز به زودی به یک قطب #تصمیمسازی برای دولت آمریکا تبدیل شد. وولفرز به مدت 10سال، مدیر مرکز تحقیقات سیاست خارجی واشنگتن در دانشگاه جان هاپکینز بود. امروز که به مهاجرت وولفرز از #آلمان به آمریکا نگاه میکنیم، رد پای فرآیند تغییر نظم را نیز در این مهاجرت میبینیم.
🔸میراث فکری وولفرز در #مطالعات_امنیت، اهمیت «نفوذ» و «اعتبار» را برای معماران #نظم_جهانی برجسته کرد و از طریق اعتباربخشی به رهیافت #واقعگرایی در مطالعات سیاسی، سمتوسوی خاصی را به نظم جهانی بخشید.
#نظریه_مقاومت
#منطق_مقاومت
https://eitaa.com/doranejadid
🌐 https://t.me/doranejadid
|
🔴 تاثیر تحولات الهیاتی بر تحولات نظم جهانی
💰 تعداد کلمه: 424 کلمه
⏰ زمان مورد نیاز برای مطالعه: 4 دقیقه
تحول در #الهیات، نقطهی آغازینی برای تغییرات عظیم در دیگر لایههای حیات اجتماعی است. وقتی فرآیند تحول در #نظم_جهانی را مرور میکنیم، به افرادی میرسیم که نظریههای آنها پیشران این فرآیند بوده است. جالب اینجاست که این نظریهها از یک آبشخور الهیاتی برخوردار بوده و از یک تحول الهیاتی سر برآوردهاند. نظریهی #آرنولد_اسکار_ویلفرز یک نمونهی برجسته در این زمینه است. قلم و آثار و آرای او یک نمونهی واضح برای کاوش در #الهیات_نظم است.
در ادامهی یادداشت پیشین، مطلب زیر 👇👇👇 نیز میتواند برای درک تاثیر الهیات بر نظم جهانی مفید باشد ...
https://eitaa.com/doranejadid
🌐 https://t.me/doranejadid
دقایقی پیرامون دوران جدید عالم
| 🔴 تاثیر تحولات الهیاتی بر تحولات نظم جهانی 💰 تعداد کلمه: 424 کلمه ⏰ زمان مورد نیاز برای مطالعه:
|
🔸 آرنولد وولفرز در سال 1892میلادی در #سوئیس از مادری یهودی زاده شد. بهدلیل تعلق خاطری که به تفکر نازی داشت، به #آلمان مهاجرت کرد. در میانهی جنگ جهانی دوم راهی آمریکا شد و تا پایان عمر خود در آنجا زیست. وی در عداد نظریهپردازان #واقعگرایی در روابط بینالملل و از بنیانگذاران این رهیافت شمرده میشود.
🔹وولفرز تا سال 1930در مدرسهی سیاسی برلین (Deutsche Hochschule für Politik) مشغول تدریس بود. این مدرسه بهخاطر تمرکز ویژهاش روی «مطالعهی رفتار سیاسی» شهرت داشت. وولفرز، این مطالعات را در این مدرسه سرپرستی میکرد.
🔸وولفرز تحتتاثیر آرای #پل_تیلیش، الهیدان لوتری بود و از اعضای اولیهی حلقهی تیلیش به حساب میآمد. توجه و تکریم الهیات تیلیش و تمرکز بر مطالعهی رفتار سیاسی، محیط مدرسهی سیاسی برلین را برای سوسیالیستهای مذهبی آلمان بسیار مساعد کرده بود. ازاینرو بهتدریج این مدرسه به کانون تجمع و فعالیت سوسیالیستهای مذهبی تبدیل شد. آنها میکوشیدند راهی پیدا کنند تا بتوان میان «توسعهی معنوی» با «اصلاحات اجتماعی» جمع کرد و ترکیبی ارائه نمود که در برابر جاذبهی مارکسیسم تابآوری بالاتری داشته باشد.
🔹وولفرز به «نظریهی مرد بزرگ» (Great man theory) باور داشت. براساس «نظریهی مرد بزرگ» #کارلایل، تحولات تاریخی باید بهتبع مردان بزرگ توضیح داده شود. این نظریه پایهی مکتب #قهرمانگرایی در #فلسفه_تاریخ است. چهار فرد تاثیرگذار این نظریه عبارت بودند از: پیامبر اسلام، حضرت مسیح، بودا و نیوتن. وولفرز، نظریهی مرد بزرگ را به #ملت_بزرگ تسری داد و این تعمیم را در نظریهی روابط بینالملل خود وارد نمود. شاید همین مطلب بود که وی را در برحهی اول زندگی علمی خود به نازیهای آلمان نزدیک میکرد. اما مهاجرت به آمریکا، وجه دیگری از نظریهی مرد بزرگ و ملت بزرگ را آشکار ساخت و آن را در معماری #نظم_جهانی تجلی بخشید.
🔸وولفرز به این جمعبندی رسیده بود که #توازن_قدرت در اروپا، بهدلیل #ایدئولوژی الحادی مارکسیسم به هم خورده است. مرز این درگیری، مرزهای روسیه و آلمان بود. جاذبهی انقلابی مارکسیسم، رقیب مهمی در برابر جاذبهی آموزههای دینی اروپا بود. اروپا با همین آموزهها متحد شده بود و رشد مارکسیسم این اتحاد را در معرض تهدید قرار میداد.
🔹وولفرز در تمایل به جریان نازی نوشت:
درست است که #هیتلر تمایلات ضددموکراتیک دارد، اما او مردی است که یک جنبش واقعی مردمی را رهبری میکند... ما به سمتی میرویم که بهمرور زمان، این جریان به نیرویی تبدیل خواهد شد که خالق #دموکراسی در این کشور خواهد گردید. این جریان، مثل یک محافظ در برابر ارتجاع اجتماعی است که #مارکسیسم میخواهد آن را در اروپا توسعه دهد. لذا این سیاست، از یک ضرورت عینی و اضطراری نشأت گرفته است. تهدید #یکپارچگی_سرزمینی آلمان بهتبع ورود ایدئولوژی جدید از سمت #روسیه، یکی از این واقعیتهای عینی میدانی است.
https://eitaa.com/doranejadid
🌐 https://t.me/doranejadid
|
🔴 تعادل قوا و رسیدن به مرز قدرت بزرگ جهان
#امام_خمینی:
لَقَد صَدَقَ اللهُ رَسولَهُ الرُّءْ یا بِالحَقِّ لَتَدْ خُلُنَّ المَسجِدَالحَرامَ ان شآءَ اللهُ آمِنِینَ (فتح، 27).
... مسلمانان باید بدانند تا زمانی که #تعادل_قوا در جهان به نفع آنان برقرار نشود، همیشه منافع بیگانگان بر منافع آنان مقدّم میشود؛ و هر روز شیطان بزرگ یا شوروی به بهانه حفظ منافع خود، حادثهای را به وجود میآورند. راستی اگر مسلمانان مسائل خود را به صورت جدی با جهانخواران حل نکنند و لااقل خود را به #مرز_قدرت_بزرگ_جهان نرسانند، آسوده خواهند بود؟
هم اکنون اگر امریکا یک کشور اسلامی را به بهانه حفظ منافع خویش با خاک یکسان کند، چه کسی جلوی او را خواهد گرفت؟ پس راهی جز #مبارزه نمانده است.
صحیفهی امام، ج21، ص. 83
29 تیر 1367 / بهمناسبت سالگرد کشتار خونین مکه و قبول قطعنامه 598
#منطق_مقاومت
#نظریه_مقاومت
#نظم_جهانی
https://eitaa.com/doranejadid
🌐 https://t.me/doranejadid
🔹آرای سیاسی #وولفرز، نمونهی بارز #سیاست_میدان یا #رئال_پولیتیک (Realpolitik) است. چهبسا همکاری با نیکولاس اسپایکمن (Nichols spykman) در دانشگاه ییل، عنایت جدی به سیاست میدان را در نزد وولفرز تقویت کرده باشد.
🔸#اسپایکمن نظریهی #ریملند را در برابر نظریهی #هارتلند ارائه کرد که پیشتر توسط #مکیندر صورتبندی شده بود. این نظریهها برای تغییر #موازنه_قدرت در مقیاس جهانی، قواعد جغرافیایی را دستمایهی تبیین خود قرار میدهند. آنچه آرای وولفرز را به ادبیات و رهیافتهای ژئوپلیتیک نزدیک میکند، توجه به سیاست میدان است.
🔹واقعگرایی در روابط بینالملل را میتوان ترجمانی از رئال پولیتیک دانست. تقلای دولتهای ملی برای حفظ تمامیت ارضی و #یکپارچگی_سرزمینی در #جنگ_جهانی_دوم به یک نیاز عمده در آن دوران تبدیل شده بود. همین زمینهی عینی، توجه به رهیافت #واقعگرایی را تقویت کرد و امکان بسط و توسعهی آن را فراهم آورد. بنابر این رهیافت، «قدرت» زیربنای سیاست محسوب میشود؛ بخش مهمی از #قدرت نیز در گرو شکل و آرایش مرزهای ملی است.
🔸تمحض وولفرز بر #قدرت_میدان، نهتنها او را به کاشف استعدادهای امنیتی جهت جذب در دستگاههای اطلاعاتی امریکا تبدیل کرد، بلکه او را که عضو #کالج_ملی_جنگ امریکا (the National War College) بود، به این نتیجه رساند که باید دانشگاه چنان سازماندهی شود که تعیینکنندهی سیاستهای دولت باشد. بنابر این شواهد، آرای وولفرز زمینهی مناسبی برای مطالعهی نسبت دانش، قدرت و #روش محسوب میشود؛ نسبتی که الهیات لوتری تیلیش بر آن سایه انداخته است.
https://eitaa.com/doranejad
هدایت شده از مرکز مطالعات پیشرفت عماد
🔰 پرونده چهارم #مرکز_مطالعات_پیشرفت_عماد یک جمعبندی است.
▫️جمعبندی که میخواهد نسبت همه بحرانهایی که در این سه جلسه گفته شده است، مثل بحران مسکن، دلار، خامفروشی، مالسازی، ابرشرکتسازی را بدون توسل به #تئوری_توطئه ، به مسأله مقاومت وصل کند! پرونده چهارم عماد، اقتصاد سیاسی متعارف نیست، اما پیوند سیاست با اقتصاد است؛ از چه طریقی؟ از طریق مفهوم سیاسی «نظم» لذا کلید پرونده چهارم عماد این است: «تا اطلاع ثانوی، مقاومت نظم زندگی ماست!»
▫️ما در پرونده اول عماد از سیاستهای ارزی و پولی و مالی گفتیم که درخت صنعت ایران را تبدیل به درختهای کوتوله کرده که در عین داشتن ریشههای عمیق، تنهاش نحیف و خشک شده است.
▫️ در نشست دوم نشان دادیم که چطور به کمک قوانین احتکار زمین، این روند بر سر صنعت ساختمان ایران نیز آمده است!
▫️ در نشست سوم عماد گفتیم که چطور سرمایهداران صنعت بارنداده و کمبهره ایران، به سوی صنایع مصرفی و سوداگری در بازارهای خردهفروشی روی آوردهاند و صنعت را به حال خود رها کرده یا بصورت حداقلی از سرهم کردن صنایع خارجی، خود را صنعتگر معرفی میکنند.
▫️موضوع پرونده چهارم عماد توضیح نظم اقتصادی است که ایران پس از انقلاب ساخته است و نهاد علم و اداره برای آن ساخته است. نظمی که موفقیت آن برای ساخت یک معیشت عادلانه به چالش کشیده شده است!
▫️نکته دوم و حیاتی بحث جلسه چهارم این است که نظم اقتصادی ایران، در اصل در خدمت نظم جهانی است که اساسا یک #نظم_استعماری است و با خوش خیالی، تمام تلاش خود را میکند که بدون درگیری با نظم موجود جهانی، یک مو از خرس بِکند و ایران را بدون نیاز به درگیری با استعمار و استکبار به نتیجه برساند!
▫️پرونده چهارم عماد، مدعی است مقاومت، یک ایده همه جانبه برای خروج از نظم استعمار است و صرفا یک ایده نظامی نیست، بلکه اضلاع غیر نظامی آن -از جمله ابعاد اقتصادی آن- بسیار بیشتر از ابعاد نظامی آن است. لذا سرنوشت منطقه ما یا ادامه همراهی با نظم استعمار است یا ادامه همراهی با نظم مقاومت!
و سوال اصلی این است که اگر راهحل ما پذیرش نظم مقاومت است، اکنون یک کنشگر انقلابی، برای رشد اقتصاد ایران باید چه کند و گامهایی که باید بردارد چیست؟
📂 پرونده چهارم: رؤیای اقتصاد مقاومت
⏰ جمعه ۱۹ بهمنماه، ساعت ۱۶
🏫 دانشگاه بینالمللی قم
به همراه پخش زنده
🔻جهت شرکت در رویداد (حضوری و مجازی) از طریق لینک زیر ثبتنام کنید:
🔗 https://survey.porsline.ir/s/EImgktbM
✅ برای اطلاع از برنامههای دیگر مرکز عماد کانال مرکز مطالعات پیشرفت عماد در ایتا را دنبال کنید:
@emaad_ir