eitaa logo
دوتا کافی نیست
46.7هزار دنبال‌کننده
7.3هزار عکس
1.3هزار ویدیو
31 فایل
کانالی برای دریافت اخبار مهم و نکات ناب در زمینه فرزندآوری، خانواده و جمعیت (دوتا کافی نیست، برگزیده دومین رویداد جایزه ملی جمعیت در بخش رسانه) ارتباط با مدیر @dotakafinist3 تبلیغات👇 https://eitaa.com/joinchat/3841589734Cc5157c1c6e
مشاهده در ایتا
دانلود
👌«ما کوثریم و کم نمی شویم» کانال«دوتا کافی نیست» @dotakafinist1
«خدا وعده داده است اگر گناه نكنید روزی تون بیشتر می‌شود» ✨«وَ لَوْ أَنَّ أَهْلَ الْقُرى آمَنُوا وَ اتَّقَوْا لَفَتَحْنا عَلَیْهِمْ بَرَكاتٍ مِنَ السَّماءِ وَ الْأَرْضِ» اعراف/۹۶ اگر رفتید تو خط ایمان و تقوی «لَفَتَحْنا عَلَیْهِمْ بَرَكاتٍ مِنَ السَّماءِ وَ الْأَرْضِ» خدا قول داده اگر شما اهل ایمان و تقوی بودید به تو بركت می‌دهد. شما ایمان و تقوی را كنار گذاشتید، آن وقت چهارده تا استان سیل می‌آید، هر چه تولید كردی می‌برد، یا سیل می‌آید یا زلزله می‌آید. گیر ما این است كه سوراخ دعا را گم كردیم. ✨ قرآن می‌گوید: «وَ یا قَوْمِ اسْتَغْفِرُوا رَبَّكُمْ ثُمَّ تُوبُوا إِلَیْهِ یُرْسِلِ السَّماءَ عَلَیْكُمْ مِدْراراً وَ یَزِدْكُمْ قُوَّةً إِلى قُوَّتِكُمْ وَ لا تَتَوَلَّوْا مُجْرِمینَ» هود/۵۲ اگر توبه كنید و گناه نکنید و استغفار كنید، «یَزِدْكُمْ قُوَّةً إِلى قُوَّتِكُمْ» خدا زورتان را بیشتر می‌كند؛ مگر این كه بگوییم خدا دروغ می‌گوید. العیاذ بالله. «خدا وعده داده است اگر گناه نکنید، روزی تون بیشتر می‌شود». كشاورزان ما اگر زكات بدهند، یك باران بموقع می‌آید. جبران می‌كند همه زكاتی را كه داده‌اند. اگر بگوید من زكات بدهم خب مالم كم می‌شود. ملخ می‌آید! فرق می‌كند تا باران... بركت بیاید یا ملخ بیاید یا آفت بیاید. یك مقداری به این‌ها توجه كنیم. متأسفانه بسیاری از ما در رده‌های مختلف به این مسائل توجه نمی‌كنیم به راننده می‌گوییم نگهدار نماز. می‌گوید والله من الآن زودتر برسم به ترمینال یك شیفت دیگر. به خاطر این كه یك شیفت مسافر كشی كند هر چه می‌گویند نماز راننده نگه نمی‌دارد. البته بعضی از ایشان بعد می‌بینند پنچر می‌شود حادثه پیش می‌آید دو ساعت می‌ایستد. حالا ده دقیقه برای خدا نایستاد. دو ساعت مقابل یك سرگرد می‌ایستد. ما دوست نداریم اما خدا قول داده است. قول داده است كه «اگر آمدید تو خط تقوی من كار تو را راه می‌اندازم». خدا قول داده وضع‌تان را خوب كند، مگر این كه شما در ایمانت به خدا شك داشته باشی. بعضی‌ها می‌گویند والله آخه ما ازدواج كنیم نان از كجا بیاوریم بخوریم. می‌دانی یعنی چه؟ معنایش این است كه اگر یكی باشم خدا زور دارد دو تا كه شدیم زور خدا كم می‌شود. اگر یكی باشیم خدا قادر رزق من را بدهد اما اگر دو تا شدیم دیگر قدرت خدا تمام می‌شود. آن‌هایی كه از ترس خرجی ازدواج نمی‌كنند ته دلش این است یعنی من یكی بودم دوتا شدم قدرت خدا تمام می‌شود. عقیده خیلی خطرناكی است. حدیث داریم: «مَنْ تَرَكَ التَّزْوِیجَ مَخَافَةَ الْعَیْلَةِ فَقَدْ أَسَاءَ بِاللَّهِ الظَّنَّ»(كافی، ج۵، ص۳۳۰) كسی اگر ازدواج نكند از ترس خرجی «فَقَدْ أَسَاءَ بِاللَّهِ الظَّنَّ» زندگی ساده، چه اشكالی دارد؟! کانال«دوتا کافی نیست» @dotakafinist1
✨امام هادی علیه السلام "نارضایتی پدر و مادر، کم توانی را به دنبال دارد و آدمی را به ذلت می کشاند." 📚مسند الامام الهادی، ص ۳۰۳ 🏴 شهادت حضرت امام هادی علیه السلام را تسلیت عرض می کنیم. کانال «دوتا کافی نیست» @dotakafinist1
✅ فرشته ها با هم می آیند.😍 کانال«دوتا کافی نیست» @dotakafinist1
۴۳۲ در سن ۱۵ سالگی با وجود خواستگاران فراوان اصرار به ادامه تحصیل داشتم و با وجودی در تمام رویاهای کودکیم میدیدم که زود ازدواج میکنم اما با وجود داشتن خواستگار زیاد هرکدام یه مشکلی داشتن که نظر مخالف ما رو برمی انگیخت البته بگم اخلاق و ایمان برای من و خانواده ام خیلی مهم بود و به مادیات توجهی نداشتیم و همه این مشکلات بخاطر همکفو نبودن بود نه از نظر مادی بلکه از نظر معنویات. حدود ده سال بعد در سن ۲۵ سالگی دور از شهر پدریم در شهری که دانشجو بودم خانواده همسرم به خواستگاری من  آمدن و بطور سنتی با هم آشنا شدیم و با دیدن دیدگاه موافق و معنوی زندگی جدیدی رو در کنار هم آغاز کردم و  همون ماه های اول باردار شدم. همسرم خیلی مهربون هستن و همیشه جای خالی خانواده ام رو پر کردن و همچنین خانواده ایشون که همیشه پناه من توی این شهر غریب بودند و هستند و این اخلاقیات باعث میشد که من ماه های بارداریم رو با امنیت بگذرونم اما بخاطر ترس از زایمان به شهر پدریم رفتم که با این وجود نشد که یه تیر با دو نشون بزنم و همسرم موقع زایمان پیشم نبودند و این نگرانی باعث شد زایمان سختی رو داشته باشم و نهایت با رضایت خودم مجبور به عمل شدم. همسرم از این ماجرا بسیار ناراحت بودند چون همیشه به من میگفتند که من بچه زیاد میخواستم. فکر میکنم کل افسردگی زایمان من در این خلاصه میشد که چرا صبر نکردم و یک بیمارستان دولتی شلوغ و با پرستاران بی اخلاق رو به متخصصین شهر خودم ترجیح دادم. بعد از این ماجرا تصمیم گرفتم چند سال صبر کنم و بعد با زایمان فیزیولوژیک بچه بعدی رو بیارم بخاطر همین سه سال صبر کردم و وقتی فرزندم سه سال و چهارماهش بود اقدام کردیم اما تلاش های بی حاصل ما به هفت ماه رسید که  به پیشنهاد همسرم زیر نظر متخصص اقدام بارداری رو دوباره شروع کردیم و با انجام سونو و آزمایشات فهمیدم که کمی تنبلی تخمدان و عفونت دارم و دکتر اقدام رو بخاطر عفونت منع کردند. برای اینکه دوره درمان رو سپری کردم زیر نظر چند متخصص بودم هم در شهر پدری و هم در شهر خودم اما هیچ کدومشون دلیل بیماری منو نمیدونستن و مجبور شدم باز هم دکترمو عوض کنم و دکتر فهمیده ای داشتم که تا فهمیدن به من گفتند که سونو بدهم و اگر باردار بودم شیاف سیکلوژست استفاده کنم و من هم این سونو رو انجام دادم و با شادی متوجه شدم باردار هستم ولی نوشته های عجیبی نوشته بود که همسرم به من گفتن در مورد سونو قول بده توی اینترنت نگردی و خودتو نگران نکنی و مطمئن باش چیز مشکوکی در سونو ننوشته و به من امید دادند و من شیاف ها رو استفاده کردم تا روزی که نوبت دکترم بود چون ایشون هفته ای یه بار از تهران میومدن و من به مدت ۷ روز ۱۴ عدد شیاف استفاده کردم. توی مطب دکتر آرام و قرار نداشتم. توی ذهنم هرچه این سونو رو با سونوی بارداری قبلیم مقایسه میکردم یه نوشته ای منو اذیت میکرد و چون مدارک فرزند قبلیم توی بیمارستانی که به دنیا اومده بود، توی پرونده اش بود، بهش دسترسی نداشتم. به همسرم میگفتم آرامم ولی درونم پر از غوغا بود. تا اینکه نوبتم شد و دکترم با وجودی که خانم خوبی بود با خنده بزرگترین خنجر عالم رو توی قلبم فرو کرد. بهم گفتند که نه جنین وجود داره و نه کیسه زرده و این یک حاملگی پوچه و باید بیمارستان بستری بشی و سقط کنی😭😭😭  این حرفا رو راحت میزد و نمیدونست من از این غصه دارم فرو میریزم.😭😭 ادامه در پست بعدی کانال«دوتا کافی نیست» @dotakafinist1
۴۳۲ توی راه خونه بی محابا توی خیابان ها قدم میزدم و پکر بودم که چطور این موضوع رو به همسرم بگم و این مساله رو یه جوری بهش گفتم و بعد هر نوع دمنوشی که توصیه کرده بودند برای سقط خوردم اما بی فایده بود چون من ۱۴ روز شیاف استفاده کردم و ساک حاملگی حسابی سفت شده بود. خیلی ساده میگرفتم و فکر میکردم خودش کم کم دفع میشه ولی بی فایده بود دوبار سونو دادم اما هنوز ساک حاملگی سالم بود و از بین نرفته بود و در نهایت بعد از سونوی دوم و بعد از دوماه تلاش بطور سنتی آخر با قرص کمیابی که توسط یه متخصص دیگه برام تجویز شده بود که فقط با ارائه عقدنامه و دیگر مدارک میشد تهیه کرد، بالاخره یک روز جلوی چشمان پدر و مادر و همسرم درد زایمان رو توی خونه کشیدم و به حاملگی و فرصتی که از بین رفته بود اشک ریختم و دعا کردم هیچ مادری این لحظه رو تجربه نکنه. بعد از اون سونویی دادم که دوباره بقایا داشتم و دکتر به من یه قرصی برای دفع بقایا داد که وقتی مصرف میکردم هیچ رمقی توی پاهام نداشتم و به سختی می ایستادم و از تجربه های سایر مادران گیاه مریم گلی و چند گیاه دیگه رو به صورت دمنوش مصرف میکردم و همچنین با مصرف روزی یه بار قرص ال دی بقایا دفع شد و الحمدلله در سونوی آخر همه چیز نرمال بود و من سر خود بین دوره هام قرص ال دی رو قطع کردم این کار خیلی بدنمو ضعیف کرد چون بعد از سقط کلا بهم ریختم و بعد از این کار دیگه حتی یه فولیکول بالغ هم نداشتم که بتونم باردار بشم اوضاع بد خودم بخاطر اهمال و عجله خودم برای بارداری بود. وقتی که فهمیدم باردارم سریع بدون سونوگرافی مصرف شیاف سیکلوژست رو شروع کردم، در صورتی که دکترم گفت سونو رو بهم نشون بده بعد شیاف رو مصرف کن ولی من چون در مورد حاملگی پوچ هیچ پیش زمینه ای نداشتم و بیشتر بخاطر شادیم از بارداری، سریع شیاف مصرف کردم و باز هم به ضرر خودم تموم شد. و بعد دوماه بخاطر بی تجربگی که فکر میکردم خونریزیم بخاطر نفاس بعد از سقط هست، مدام به خودم زمان دادم ولی در آخر سونوگرافی چیز دیگه ای میگفت و هنوز چیزی دفع نکرده بودم.. بعد از دفع بقایا دوماه صبر کردم و بخاطر عجله زیادم برای بارداری قرص ال دی رو در میان دوره اش کنار گذاشتم که این فقط به ضرر خودم تموم شد. چون داروی هورمونی رو فقط زیر نظر دکتر باید مصرف کرد و طبق دستورش باید رهاش کرد نه وسط دوره😪😪 اینا رو میگم به شما خواهرای گلم چون کسی نبود این حرفا رو به من بزنه، باشد که شما اشتباه منو تکرار نکنید. بعد از اینهمه تلاش برای بارداری بخاطر رها کردن قرص ال دی وسط دوره، سه ماه از بارداری عقب افتادم و بعد از اینکه به دکتر مطرح کردم که حاملگی پوچ داشتم بهم توصیه کردن که حتما شوهرم آزمایش بده چون میگفتن حاملگی پوچ اکثرا بخاطر ضعیف بودن مرد هست‌. من به توصیه ایشون و برای اطمینان از همسرم خواستم که به مرکز ناباروری برویم و این آزمایش سمن رو بدیم و بعد از اینکه جواب رو به دکتر نشون دادم متوجه شدم که همسرم ضعیف هستن و علت حاملگی پوچم بخاطر ضعیف بودن همسرم بود و با وجودی که یکبار بارداری موفق داشتم اما بخاطر شرایط کاری و استرس و وقایعی که توی زندگیم بوجود اومد همسرم یکدفعه نابارور شدن و دکتر گفتن با مصرف دارو خوب میشن و ان شاء الله که خوب بشن و امیدوارم که منم دوباره مادر شدن رو تجربه کنم. خیلی التماس دعا دارم. این روزا خبر بارداری دیگران خیلی حسرت به دلم میذاره و دلم به یاد بچه ای باید تشکیل میشد ولی نشد که بمونه میشکنه و گریه امانم رو میبره.😭💔💔 از همه بیشتر دلم برای بچه شش ساله ام میسوزه که تک مونده و همش دلش همبازی میخواد و گاهی گریه میکنه که چرا همبازی نداره و همش بهم میگه خدا چرا به حرفم گوش نمیکنه و چرا آخه بهم نی نی نمیده ولی نمیدونه مادرش بخاطرش چه کارها که نکرده😭😭 از دوستان عزیزم که پیام من رو میخونن میخوام که همیشه زیر نظر دکتر دارو مصرف کنن یا رها کنن و اگر قصد اقدام داشتن زیر نظر دکتر مطمئنی باشن که مثل من اینهمه اذیت نشن. آزمایش سمن یه آزمایش تقریبا بی ضرر و کم هزینه برای همه قشر هست که مردها باید انجام بدهند تا خانم های عزیز بخاطر ضعیف بودن همسرشون اینهمه داروهای هورمونی مصرف نکنن چون مرد که قوی باشه با وجود تنبلی شدید خانم احتمال بارداری هست. در آخر خانم های گلی که حرف من رو میشنوید بیخیالی و استرس نداشتن و آرامش بهترین و موثرترین راه برای بارداری هست و تا زمانی که نگران و عصبی هستید، شانس بارداری رو برای خودمون کاهش میدیم. از همه دوستان عزیزم عاجزانه التماس دعا دارم و از حضرت فاطمه الزهرا (س) به حق فرزند سقط شده اشون التماس میکنم که یه نگاهی به همه چشمای منتظر بندازه و دامن همه مادران به حق ایشون سبز بشه. کانال«دوتا کافی نیست» @dotakafinist1
👌«فرزند بیشتر، زندگی شیرین تر» کانال«دوتا کافی نیست» @dotakafinist1
✅ ... از شیخ صدوق در «توحید» با إسناد خود از حضرت صادق علیه السلام روایت می‌کند که فرمود: رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلّم فرمود: ✨... آیا نمی‌دانید که: من به شما امّت در روز قیامت بر سایر امت‌ها افتخار می‌کنم، حتی به جنینی که سقط شده باشد! او پیوسته بر در بهشت ایستاده و مقیم است، با حالت افتخار و مباهات، شکم خود را به جلو داده و دست بر کمر زده، در این حال خداوند عزوجل به او می‌گوید: داخل در بهشت شو! ✨او پاسخ می‌دهد: داخل نمی‌شوم تا پدر و مادرم پیش از من داخل شوند! در این حال خداوند تبارک و تعالی به فرشته‌ای از فرشتگان می‌گوید: پدر و مادرش را نزد من بیاور! و خداوند أمر می‌نماید که آن دو نفر در بهشت وارد شوند. خداوند به فرزند سقط شده در این موقع می‌گوید: این به علت زیادی فضل و رحمت من برای تو بوده است. 📚 رساله نکاحیه کانال«دوتا کافی نیست» @dotakafinist1
✅ در انتظار هدیه الهی... کانال«دوتا کافی نیست» @dotakafinist1
۴۳۳ چندسالی زمان بُرد تا بالاخره برچسب ناباروری به خودم و همسرم رو پذیرفتم. درسته که در تعریف علم پزشکی به هر زوجی که بعد از یکسال اقدام، بچه دار نشن، نابارور گفته میشه ولی پذیرفتن این نقص برای زوجی که یکبار طعم پدر و مادرشدن رو چشیدند به این راحتی ها هم نیست. اون اوائل که تازه پامون به مطب های درمان بازشده بود وقتی فرم های درمان ناباروری رو جهت تکمیل پرونده پزشکی بهم میدادند، زیرلب غرولندکنان با پوزخند میگفتم مگه میشه به کسی که چندسال پیش یه بارداری و زایمان موفق و بدون دردسر داشته هم بگن نابارور!!؟! 😏 اما کم کم و با طولانی شدن این انتظار نگرانیهامون ترسناکتر و واقعی تر شد. تا همین روزها که دیگه چننندمین سال چشم انتظاری مون هم داره روزای آخرش رو از سر میگذرونه. درسته که دیگه مثه اون اوایل که با شنیدن خبر بارداری همسن و سالهام دلم یهوویی هری می ریخت و ناخواسته اشک چشام سرازیر میشد، نیستم و نحوه ی برخوردم با مسئله ناباروری از جنس انکار اون سالها نیست! اما هنوز هم با دیدن اون یک خط بی رمق روی چک بی بی، حالم چند ساعتی گرفته میشه. هنوز هم بعد از بی نتیجه موندن یک شیوه جدید درمان دمغ میشم. هنوز هم با غبطه نگاه میکنم به دوستاییم که روزی برای رهایی شون از درد تجرد توی هر حرم و حریم مقدسی دعا میکردم و حالا اونا در انتظار بچه های دوم و حتا سومشون هستند. هنوز هم از حکمت خدا تعجبم میکنم وقتی میبینم دختردایی بیست و چند ساله م داره شب و روز بخاطر چهارمین بارداری ناخواسته اش بیتابی و ناشکری میکنه. فقط خدا میدونه که امثال من چقدر با هر توصیه ی طب سنتی یا مدرن نور امید در دلمون روشن شده. فقط خدا میدونه چقدر با به به و چه چه اطرافیان در مورد فلان دکتر و فلان نسخه دلخوش شدیم، فقط خود اهل بیت میدونن که چه توسلات و چله هایی گرفتیم برای رسیدن به سوت پایان این انتظار. اما گاهی نمی شود که نمی شود که نمی شود! سخت ترین بخش این تلاش های بی نتیجه، فرسایش جسم و روح زن و شوهر و البته فشاری هست که به جیب شون میاد. توی این شرایط سخت اقتصادی برای اینکه بقیه مدام با سوالهای حتا دلسوزانه شون فشار بیشتری بهمون وارد نکنند مجبورم فقط روی کمک مالی و همراهی همسر حساب کنم و نگذارم کسی چیزی متوجه بشه. مرخصی های گاه و بیگاه و نگرانی های از دست دادن شغل قراردادی همسرم در کنار هزینه های مستاجرنشینی و ساخت خونه از یک طرف، رفت و آمد مکرر از شهرستان به مراکز درمان ناباروری پایتخت هم از طرف دیگه باعث میشه هر ماه وقت و انرژی و هزینه زیادی رو متحمل بشیم. علم پزشکی هم که با همه ی ادعایش تا حالا نتونسته رحم هیچ زنی رو وادار به انجام وظیفه اش بکنه... آی یو آی، آی وی اف و میکرو منتهای زور و تلاش شون ختم میشه به کمک به تشکیل سلول تخم! اما لانه گزینی کاریه که فقط و فقط از ید قهّاریت خدا امکان پذیره... اینو من و امثال منی که روزگارانی دلمونو خوش کرده بودیم به همین موفقیتای پونزده بیست درصدیه این روشهای درمانی خوب می فهمیم و برامون کاملا قابل درکه... بله درسته من هم گاهی در خلوتم پدر و مادرم رو مواخذه کنم برای سخت گیری و مقاومت هاشون در امر ازدواجم که باعث بالا رفتن سن مادریم شدند. گاهی هم خودم رو مقصر میدونم که شاید مصداق اون عبارت دعای کمیل شدم که اللهم اغفرلی ذنوب التی تغیرالنعم و بهمین خاطر نعمت مادر شدن دوباره ازم سلب شده مثلا شاید دلی رو سوزوندم یا حقی رو از بنده ی خدایی غصب کردم یا برای فرزند اولم خوب مادری نکردم که اثر وضعی ش دامنگیرم شده. 👈 ادامه در پست بعدی کانال«دوتا کافی نیست» @dotakafinist1
۴۳۳ گاهی اطرافیانم شماتتم میکنن و میگن دست و پای الکی نزن، مگه اولی رو چجوری بهت دادن؟ اصلا تا خدا نخواد برگی از درختی نمیفته! ولی من هیچ وقت نمیفهمم چرا پیگیری های درمانی ما برای اونها اینجوری تلقی میشه و فکر میکنند دل ما به اسباب و علل خوشه و یادمون رفته که شافی فقط خداست!! بالاخره ما سختی های درمان رو به جان میخریم از باب امید به لطف و عنایت حضرت الله دیگه. بزرگی میفرمودن معنای توکل این نیست که پشت فرمون ماشین بشینی و بگی خدایا به تو توکل کردم پس چرا ماشینم حرکت نمیکنه!؟ در حالیکه وظیفه ی تو این بوده که اول باک بنزین رو پر کنی و بعد ماشین رو روشن کنی و گاز بدی! تو وظیفه ی خودت رو درست و کامل انجام بده، بقیه ش با خداست! اصلا بقول استاد پناهیان توی اون کلیپ مشهورشون که میگن: " خدا بعضی خواسته های ما رو عمدا میگذاره پشت پرده! یعنی خدا گاهی خواسته بنده ش رو استجابت نمیکنه تا واکنش دلبرانه ی بنده ش رو توی اوج احتیاج و اضطرار حاجتش بسنجه!" وگرنه که روزی ما در ازدیاد نسل کاملا مقسوم و معین و معلومه! اما مهم اینکه که واکنش ما به این امتحان چیه؟؟ پریشونی اضطرار ناشکری شماتت کردن اطرافیانمون و مقصریابی بداخلاقی بی خیالی و تنبلی بی مسئولیتی یا دلبری کردن از خدا! بهمین خاطر ما قصد داریم تا تمرین بندگی بکنیم و باور کنیم وظیفه ی ما فقط اینه که ناامید نشیم و به تلاشمون ادامه بدیم. حالا اگه در این میدون امتحان ت، خطایی هم از من و پدر و مادرم در گذشته سرزده که خب در برابر آستان پر کرامت حضرت الله اصلا مگه چیزی به حساب میاد!؟! توبه پذیری صفت دوست داشتنی خدای ما خطاکاران است... خدایا اگه اعمالم باعث تحبس الدعایی م شده ؛ استغفرالله... اگه میخوای گوشمونو بپیچونی،خب اعتراف میکنم که بنده ی کند ذهنی هستم و هنووز متوجه خطام نشدم، بزرگی کن و مشکل مونو نشون مون بده، اگه کفر پنهانی و شرک خفی داریم و به قدرت بنده هات و علم شون هنوز دلخوشیم، خب زودتر جلوه گری کن و قلب مونو رو مومن کن! اگه جایی از مون انتظار داشتی و ناامیدت کردیم خودت آدم مون کن. مگر نه اینکه همه ی ما عبد توایم و و محب خاندان آل الله! و مگر نیت ما تلاش هرچند ناچیز و بی مقدار برای پروروندن نسلی علوی و فاطمی نیست و مگه دلمون نمیخواد که موثر باشیم در سپاه ظهور حتا به اندازه ی اضافه کردن یه سرباز ... خب پس ناامیدمون نکن... کانال«دوتا کافی نیست» @dotakafinist1
✅ "سرمایه های دنیا و آخرت من"😍 کانال«دوتا کافی نیست» @dotakafinist1
✅ حتی بچه‌های سقط شده آنجا جلوی درگاه مواظبند مبادا مادرهایشان که حامل آنها بودند به زحمت بیفتند، درهای خطر را می‌بندند. حتی بعضی جاها دستشان را طرف آتش می‌گیرند تا یک وقت مبادا پدر و مادرشان از غرفه‌های بهشت به طرف آتش بیفتند. ✅ می‌گویند چرا چنین کردی؟ می‌گویند جلوی پدر و مادرم را گرفتم که نیفتند. بچه‌ای که پدر و مادر مواظب او بودند می‌گوید من می‌خواهم پدر و مادرم را مواظبت کنم. ✅ کسی [که هنوز زن نبرده بود در خواب دید] شش فرزندش رفته بودند و جلوی درهای جهنّم را گرفته بودند، یک در هنوز باز بود. به او گفتند کجا می‌روی؟ گفت می‌روم خدا یک اولاد دیگر به من بدهد، بلکه او را هم بفرستم تا آن در دیگر را هم بگیرد و خیالم راحت بشود! 📚 طوبای محبت - کتاب پنجم کانال«دوتا کافی نیست» @dotakafinist1
✨التماس دعا... کانال«دوتا کافی نیست» @dotakafinist1
💥ازدواج، مرا نجات داد. ✅ "مایکل جونز" نویسنده و پژوهشگر آمریکایی و از منتقدان سیاست‌های آمریکا، صهیونیسم و هالیوود در سال ۱۳۹۴ ضمن مصاحبه ای جالب در ایران گفت: "زمانی که ۱۷ سال داشتم با همسرم که ۱۶ ساله‌ بود ازدواج کردم." 📌او گفت من در زمان دانشجویی قربانی انقلاب جنسی دهه ۶۰ میلادی شدم و یک چیز مرا نجات داد و آن ازدواج بود. ⚠️این پژوهشگر آمریکایی که در صحبت‌هایش انتقادات گسترده‌ای به سیاست‌های کنترل جمعیت وارد می دانست، گفت: همین کنترل جمعیت آسیب‌های زیادی به جامعه کاتولیک آمریکا وارد آورد و باعث شد یهودیان بیش از پیش بر ساختارهای ایالات متحده مستولی شوند. 👌 مایکل جونز در ادامه و با اطلاع یافتن از اینکه امشب ليلة الرغائب است، گفت: من ۵ فرزند و ۱۵ نوه دارم و برای شما هم آرزو میکنم که ۵ فرزند و ۱۵ نوه داشته باشید. 👈 گفتنی است مایکل جونز سردبیر مجله اینترنتی "culture wars" است و تا کنون چندین کتاب انتقادی را در آمریکا منتشر کرده است. کانال«دوتا کافی نیست» @dotakafinist1
👌«همدم امروز، یاور فردا» کانال«دوتا کافی نیست» @dotakafinist1
🏔 شماهایی که جوانها را تربیت می‌کنید، درصدد این باشید که اولًا مغزهای آنها را از این چیزی که پُر کردند از آنها، این مغزهایی که پُر شده است از اینکه مغز شرقی را برداشتند، جایش مغز غربی گذاشتند، شستشو کنید. 🏔 به آنها حالی کنید که شما خودتان‌ مفاخر داشتید، خودتان فرهنگ دارید، خودتان همه چیز دارید. و به آنها حالی کنید که باید خودتان هر کاری را بکنید. ما اگر خودمان یک امر ناقص هم داشته باشیم، بهتر از این است که [پیش‌] دشمن‌مان دست دراز کنیم و یک امر کامل از آنها بگیریم. 🏔 من متاسفم از اینکه ما پیش دشمنهامان باید برویم و اظهار احتیاج بکنیم. اگر باز احتیاج ما به یک ممالکی بود که دوست بودند با ما، خوب، روابط دوستانه بود. ... ما باز دستمان را دراز کنیم پیش امریکا بگوییم گندم بِده، یا پیش انگلستان بگوییم چه بِده؟ من متاسفم واقعاً! و همه متاسفیم که ما باید احتیاج داشته باشیم به دشمنهای خودمان (۱۳۵۸/۰۸/۱۱). کانال«دوتا کافی نیست» @dotakafinist1
✅ حرفِ دلِ بچه ها... سلام علیکم خداقوت و ممنون بابت کانال خوبتون. من هر وقت به ایتا سر میزنم اول میام سراغ کانال شما. با پیامها و مطالب کانال کلی انرژی میگیرم. یکی از تکالیف دختر ۷ ساله ام رو که دیدم برام خیلی جالب بود. واقعا بچه ها لحظه به لحظه زندگیشون حرف دله😍 نمیدونم چرا این نوشته دخترم منو یاد عنوان کانال شما انداخت. من دو فرزند دارم و سومی هم به امید خدا در راهه اما دختر ۷ ساله ام هنوز از وجودش بی اطلاعه. میخوام مطمئن بشم از سلامتی جنینم و ان شاءالله ماندگاریش بعد به دخترم بگم. دو دختر ۷ و ۱۳ ساله من خیییییلی دلشون میخواد یه خواهر یا برادر دیگه داشته باشن و این آرزو بخوبی در انجام این تکلیفش نمود داشت. پاسخش به سوال کتاب نگارشش برام تامل برانگیز بود برای همین دوست داشتم با اعضای کانال هم به اشتراک بگذارم. کانال«دوتا کافی نیست» @dotakafinist1
✨پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله: " ماه بارش رحمت الهى است. خداوند در اين ماه رحمت خود را بر بندگانش فرو مى ريزد." 📚عيون اخبار ارضا، ج ۲،ص۷۱ کانال«دوتا کافی نیست» @dotakafinist1
تجربه ۴۳۳ رو که خوندم، اشکم سرازیر شد. حس عجیبی بعد از خوندن پیام اون عزیز بهم دست داد. به لطف خدا قسمت شده بیایم پابوس امام مهربانی ها. امشب برای نماز مغرب و عشا حرمشون رفتم. خواستم امام رضا که ضامن اهو هستن, ضامن ما هم پیش خدا بشن. برای اون عزیز و همه دوستان کانال و همه کسایی که در انتظار بچه هستند از ته دل دعا کردم به حق این مکان و زمان مقدس خدا اولاد صالح و سالم بهشون عطا کنه. برای من و همه دوستان مجرد که آرزوی ازدواج و تربیت سرباز امام زمان رو داریم اگه میشه دعا کنید🌺 التماس دعا دارم🌸 کانال«دوتا کافی نیست» @dotakafinist1
✅ توصیه آیت الله کشمیری در به علیه السلام بسیار دیده و شنیده شد که افراد برای امور ، مانند خرید خانه و ماشین و و ، از وی راهنمایی می خواستند. آن بزرگوار می فرمود: «سوره  بخوانید و ثواب آن را به امام جواد علیه السلام تقدیم کنید، حاجت شما را خواهند داد . گاه امر می کرد،  برای حضرتش هدیه کنند و آن را در توسل به این امام کریم مجرب می دانست .» 📚 روح و ریحان، ص ۱۰۱ و ۱۰۲ کانال«دوتا کافی نیست» @dotakafinist1
✅ مادرِ انسان ساز.... من یک معلم سی و چهار ساله هستم که چهار فرزند سزارینی دارم و هنوز هم به کوری چشم دشمنان می‌خواهم فرزند بیاورم💪💪💪 من به دنیا نیومدم که معلم باشم یا یک خانم خانه دار باشم، من پا گذاشتم به این دنیا که اول یک همسر شایسته و بعد یک مادر انسان ساز باشم فقط همین😊😊😊😊 تولد و کثرت شیعه یعنی خواب آشفته یهود و این آرزوی ماست در جهت نابودی دشمنان اسلام. روزی پدرم و مادرم روزهای جنگ را دیدند و امروز منو و همسرم جنگ نرم جمعیتی را شاهد هستیم. نسل ما و آنها، هدف و مسیرمان یکیست. کانال«دوتا کافی نیست» @dotakafinist1
✨امام جواد علیه السلام فرمودند: «هر كه به خواستگارى دختر شما آید و به و و او مطمئن مى باشید با او موافقت كنید وگرنه شما سبب فتنه و فساد بزرگى در روى زمین خواهید شد. » 📚تهذيب الا حكام، ج ۷، ص ۳۹۶ 🌺 ولادت باسعادت امام جواد علیه السلام مبارک باد. کانال«دوتا کافی نیست» @dotakafinist1
۴۳۴ سال ۷۷ توی یک خانواده مذهبی متولد شدم. فرزند شِشُمِ خانواده بودم.کودکی خیلی خوبی رو بین خواهرها و برادرهای عزیزم تجربه کردم. جوری که وقتی به اون دوران زندگیم فکر میکنم به حالِ بچه های این روزها غصه میخورم که از این نعمت عظیم یعنی خواهر و برادر محروم میشن ... ۷ ساله بودم که خدا یه خواهره کوچولو بهم هدیه داد که شد ته تغاری خانواده گرچه مامانم از اومدنش زیاد خوشحال نبود اما این روزها شده همدمِ مامانم و از همه ما بیشتر دوستش داره😊 ناراحتی مادرم هم از اومدن خواهر کوچولوم فقط حرف مردم بود که میترسید و همین باعث شد که بعد از به دنیا اومدن خواهرم توی بیمارستان عمل کنن تا دیگه بچه دارنشن😕 خلاصه کودکی بسیار شیرینی داشتم که با اومدن خواهر کوچکم شیرین تر هم شد. یاد آوری روزهای مدرسه رفتنمون خیلی شرین هست صبح زود همگی بیدار میشدیم و در تکاپوی مدرسه رفتن... دوتا خواهرام عازمه دانشگاه میشدن یه خواهر و برادرم دبیرستان یه برادرم راهنمایی و من هم ابتدایی و خونه شلوغمون خلوت میشد تا ظهر که همگی دوباره برمیگشتیم و دورهم بودیم ....(خیلی دوست دارم که بچه های خودمم این روزهای شیرین رو درک کنن😊) توی مسیر مدرسه خیلی آروم و سر به زیر بودیم چون خواهر وبرادرا همه توی یک منطقه مدرسه میرفتیم و همگی مواظب اعمال و رفتار همدیگه😅 مامان بابا هم خیالشون راحت بود و نیاز به همراهی ما نداشتن😁 روزها گذشت و با ازدواج یکی یکی بچه ها خونه شلوغه ما به یکباره خلوت شد یعنی طی ۳ سال ۳ تا از خواهربرادر هام ازدواج کردن و به یکباره تنها شده بودم. سال اول دبیرستان بودم که زمزمه های خواستگار توی خونه پیچیده بود البته از قبل هم من متوجه اومدن خواستگارها و تلفن زدن های گاه و بیگاه توی خونه میشدم اما نظر پدر ومادرم بر این بود که از هیچ کدوم نباید با خبر بشم و هنوز باید به درسم ادامه بدم. اما این مورد فرق داشت و به هیچ وجه پا پس نمیکشید و به مدت ۱۵ روز هر روز میومدن یا اینکه کسی رو میفرستادن تا با پدر و مادرم حرف بزنن. تا اینکه پدرو مادرم قبول کردن که به خواستگاری رسمی بیان و البته نظره آخر رو من بدم ... توی دو راهی سختی بودم که آیا درسم رو ادامه بدم یا الان دیگه میتونم به ازدواج فکر کنم که خواهر بزرگم به کمکم اومد وخیلی خواهرانه برام توضیح داد که از فاصله سنی بین خودش و پسرش ناراضی بود و گفت اگه به گذشته برگرده هیچ وقت ازدواجش رو به خاطر درس عقب نمیندازه. خلاصه حرفهای خواهرم و اصرار خانواده همسرم و.... دست به دست هم داد تا رضایت خودم رو اعلام کنم و در سن ۱۴ سالگی ازدواج کنم البته که از شرایط عقدم ادامه تحصیلم بود که همسرم هم با کمال میل قبول کردن 😊. آبان سال ۹۱ عقد کردیم و بعد از ۸ ماه عروسی کردیم و به شهر دیگه ای نقل مکان کردیم برای ادامه تحصیل همسرم. محل زندگیمون تقریبا ۱۴ ساعت با خانوادمون فاصله است. و من یک دختره ۱۵ ساله قرار شد که راه دور خونه داری رواز صفر یاد بگیرم که اون هم سختی ها و شیرینی های زیادی داشت😁 👈ادامه دارد. کانال«دوتا کافی نیست» @dotakafinist1